بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مهمترین وظایف عالمان علوم انسانی نظریه پردازي است. اهمیت نظریه پردازي بومی در علوم انسانی، از آنجا که مرتبط با انسان است و رفتار و ویژگی- هاي فردي و جمعی انسانها متفاوت میباشد و به نوعی در این علومعمدتاً تئوري واحد، ثابت و جهان شمولی وجود ندارد، بسیار بیشتر از سایر علوم است. کمبود نظریه پردازي صحیح و معضل روششناختی نظریه پردازي در علوم انسانی و خصوصاً علم اقتصاد از جمله مشکلات نظریه پردازي در علوم انسانی و علم اقتصاد کشور است. باتوجه به اینکه فرایند نظریه پردازي نیازمند یک مهندسی است و دانشمندان زیاديدرباره متدهاي نظریه پردازي کار کردهاند، به نظر میرسد متدولوژي لاکاتوش - با توجه به ایرادات واردبه سایر متدها - بتواند در طراحی نظریهپردازي علوم انسانی و علم اقتصاد کارایی بیشتري داشته باشد.

این مقاله به دنبال بررسی امکان استفاده از چینش و متد لاکاتوش در نظریه پردازي اقتصادي کشور است. روش مطالعه این مقاله تحلیلی بااستفادهاز مطالعات کتابخانهاي است. مقاله در نهایت بدین نتیجه میرسد که براي نظریه پردازي در حوزه اقتصاد در این مقطع از تاریخ اقتصادي کشور میتوان از روش لاکاتوش استفاده کرد با این شرط که فروض هسته مقاوم به دقت انتخاب شوند - بهطوري که نه صرفا اقتباسی باشند و نه فارغ از تجربیات عام بشري - ؛به عبارتی فرضهاي هسته مرکزي اقتصاد مرسوم باید تعدیل شده و توسعه یابد.

.1 مقدمه

کمبود نظریه پردازي صحیح و معضل روششناختی نظریه پردازي در علوم انسانی خصوصاًو علم اقتصاد از جمله مشکلات نظریه پردازي در علوم انسانی و علم اقتصاد کشور است. همچنین نظریه پردازيهاي انجام شده حوزه علم اقتصاد در ایران نیز با دو مشکل اساسی روبهروست: در سطح بالا عدم توجه به حوزه روششناسیو در سطح پایینتر عدم بهکارگیري روششناسیهاي علمی موجود به طور دقیق و صحیح. توجه به تئوري ها و نظریه هاي ارائه شده در حوزه اقتصاد کشور نشان میدهد اکثرآنها فاقد یک دستگاه روش شناسی سازگار با وضعیت ایران بوده یا از روش شناسی علمی به اشتباه استفاده کرده اند.1

بهنظر میرسد جهت رفع مشکلات نظریه پردازي اقتصادي، باید تئوري سازي اقتصادي کشور بر مبناي به کارگیري اصول روش شناختی متناسب حل گردد. این مسأله نیازمند توجه به روش شناسی علمی اي است که در آن فرضیات و هسته مقاوم به هویت و فرهنگ ایرانی مبتنی بر اسلامیت توجه کند. در تلاش براي کاستن از معضل فوق، این مقاله یک الگوي روش شناختی جهت تئوري سازي براي اقتصاد کشور معرفی خواهد نمود.

مقاله در ابتدا برخی شواهد تجربی مشکلات نظریه پردازي اقتصادي در ایران را بررسی کرده،در ادامه به معرفی روش شناختی هاي موجود و نقاط ضعف هر یک میپردازد. آن گاه روش شناسی اقتصاد اسلامی را با روش شناسی لاکاتوشی مقایسه کرده،در نهایت تلاش میکند یک الگوي روش شناختی مناسب به عنوان چارچوبی براي نظریه پردازي در اقتصادایران ارائه نماید. الگوي مطلوب باید بتوانداقتصاد دانانرا قادر به تئوري سازي و معرفی سیاست هاي پیشنهادي منطبق با ساختار فرهنگی و اجتماع کشور کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید