بخشی از مقاله

*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***

مقايسه روشهاي طبقه بندي ABC چند معياره موجودي با استفاده از تکنيک بردا
چکيده
طبقه بندي موجوديها مي تواند به مديران جهت کنترل اثر بخش آنها کمک شاياني داشته باشد. هدف از طبقه بندي موجوديها اعمال کنترل دقيق روي اقلامي است که بيشترين تاثير را در موفقيت شرکت دارند. تنوع اقلام موجودي، شرکتها را مجبورکرده است تا از تکنيکهاي چند معياره جهت طبقه بندي آنها استفاده کنند. تکنيکهاي چند معياره زيادي جهت طبقه بندي موجديها ارائه شده اند از جمله آنها مي توان به ماتريس معيار مشترک ، بهينه يابي خطي موزون و مدل انگ اشاره کرد. هدف اصلي مقاله ارائه روشي نو جهت مقايسه روشهاي مختلف طبقه بندي ABC چند معياره مي باشد. در اين مقاله نمونه اي ٣٠ تايي از موجوديهاي شرکت کاشي الماس کوير رفسنجان انتخاب شده سپس بازده آنها در شاخصهاي قابليت ذخيره سازي، درجه اطمينان از تامين ، قيمت واحد و مصرف ساليانه بدست آورده و بر اساس تکنيکهاي سنتي، ماتريس معيار مشترک (در دو حالت مختلف ) و طبقه بندي مديران ارشد طبقه بندي کرده ايم ، علاوه بر طبقه بندي نمونه انتخابي با استفاده از روشهاي ذکر شده ، از تکنيک بردا جهت مقايسه روشهاي استفاده شده وانتخاب مناسبترين آنها استفاده شده است ، نتايج نشان مي دهد که طبقه بندي سنتي با بيشترين تطابق در رتبه اول و ماتريس معيار مشترک با کمترين تطابق در رتبه چهارم قرار دارد. بعلاوه روشهاي مورد استفاده بصورت جفتي و کلي نيز با يکديگر مقايسه شده اند.
کليد واژه ها: تکنيک بردا١، موجودي٢، طبقه بندي

١- مقدمه
تنوع قابل ملاحظه تقاضا و فعاليت هاي سطح شرکت ، موسسات توليدي را ناگزير به تهيه اقلام متنوعي از مواد اوليه و محصولات توليدي در انبارهاي خود نموده است . اين تنوع اقلام موجودي، شرکت ها را ناگزير به طبقه بندي اين اقلام و تدوين سياست هاي موجودي اثر بخش ميکند. طبقه بندي کلاسيک ABC از مشهورترين روش هاي طبقه بندي اقلام موجودي است . هدف اصلي از طبقه بندي ABC، متمرکز کردن تلاش بر اي کنترل شديد اقلام طبقه A، کنترل کمتر اقلام طبقه B و کنترل بسيار کم اقلام طبقه C مي باشد [٨]. در طبقه بندي کلاسيک (سنتي) اقلام بر اساس دو معيار يا به عبارت ديگر معيار واحد ارزش مصرف ساليانه طبقه بندي ميشوند، اما در روش ABC چند معياره علاوه بر معيار ارزش مصرف ساليانه (قيمت ضربدرمصرف ) معيارهاي ديگري نيز وجود دارند که در مديريت موجودي مهم هستند[٢٠]. از جمله آنها ميتوان به زمان انتظار، از رده خارج شدن ، در دسترس بودن ، قابليت جايگزيني، درجه بحراني، قابليت تعمير، عموميت داشتن ، درجه اطمينان براي تامين ، هزينه موجودي، کميابي، قابليت دوام ، ميزان سفارش ، قابليت ذخيره سازي و توزيع تقاضا اشاره کرد [ ٥، ٣، ٤ و١٢]
طبقه بندي چند معياره موجودي، براي اولين بار توسط فلورس و و اي بارک[٣و٦] با به کارگيري روشي تحت عنوان ماتريس معيار مشترک ٤ مطرح گرديد. اين روش ، به دليل پيچيدگي کاربرد در مواردي که تعداد زيادي معيار از اهميت برخوردار است ، عمدتا بر اي طبقه بندي دو معياره موجودي مناسب است . به هر حال مفهوم چند معياره مطرح شده در آن مقالات ، سرآغاز ارائه طيف وسيعي از مدل هاي تصميم گيري چند معياره ٥ (MCDM) در اين زمينه گرديد. در اينجا به مرور مختصري از اين روش ها پرداحته ميشود.
کوهن و ارنست [٧] با استفاده از تکنيک آماري تحليل خوشهاي ٦ به ارائه روشي چند معياره ميپردازند که نياز به داده هاي واقعي، استفاده از تجزيه و تحليل عاملي و يک رويه جمع آوري دارد. پرتوي و بارتون [١٩]با استفاده از فر ايند تجزيه و تحليل سلسله مراتبي ٧ (AHP) به طبقه بندي چند معياره موجودي ميپردازند. اگر چه روش ارائه شده توسط آنها قابليت کاربرد براي طيف وسيعي از اقلام را دارد، ورود اقلام جديد ممکن است رتبه اقلام قبلي را تغيير دهد. جوونير و ارل [٨] با استفاده از يک الگوريتم ژنتيک بر اي به دست آوردن وزن معيارها با توجه به نقاط برش AB وBC به ارائه روشي چند معياره ميپردازند.
پونته و همکاران [٩]، يک مدل فازي براي طبقه بندي اقلام توليدي مختلف در يک شرکت را ارائه کرده اند. اين مدل با طبقه بندي کلاسيک مقايسه شده است . از آنجائي که طبقه هاي بدست آمده با استفاده از روش کلاسيک بر اساس اطلاعاتي در مورد هزينه ها و تقاضاي يک دوره گذشته ميباشد، در اين روش به اطلاعات فازي جديد در باره آينده نيز اجازه ورود به مدل داده مي شود. پرتوي و آنانداراجان [١٠]، شبکه هاي عصبي مصنوعي ٨ را براي طبقه بندي موجودي ارائه دادند. ANNs يک تکنيک مبتني بر هوش مصنوعي است که براي فرآيند طبقه بندي به کار برده مي شود. ANN مي تواند بهره گيري مدير از روابط درک شده از توالي هاي کمي و کيفي (که مراحل مياني براي راهنمائي تصميم گيرنده به قضاوت نهائي را فراهم مي کند) را نشان دهد. اين شبکه حداقل دو نقطه قوت بالقوه نسبت به بيشترمدلهاي سنتي متناسب با مدل از قبيل رگرسيون دارند[٢١]. آنها دو روش را در مدلشان توسعه دادند که عبارتند از : ترويج برگشتي ٩ و الگوريتم ژنتيک .
اعتبار مدل هاي ارائه شده باتوانائي طبقه بندي آنها بر روي دو مجموعه از داده ها آزمايش شده است . همچنين اين روشها با تجزيه و تحليل مميزي چند فاز١٠ مقايسه شدند. نتايج نشان داد که اين روشها پيشگوئيهاي صحيح تري را نسبت به MDA دارند و همچنين تفاوت عمده اي بين دو روش توسعه داده شده وجود ندارد. ANNs دو مزيت عمده نسبت به مدل هاي قبلي دارد: اولا ANNs روابط غير خطي و تعامل بين متغيرها را پيدا مي کند، ثانيا نمونه هاي ارائه شده و برآوردهاي تعيين شده از دقت ANN مستقل از فرضيات مختلف دربارة توزيع متغيرها هستند. ANNs محدوديتهايي نيز دارند: اولا تعداد متغيرهايي که مي توانند در اين مدل ها وارد شوند محدود هستند ، ثانيا بسياري از متغيرهاي کيفي با اهميت و جديد ممکن است انسجام داخل مدل را دچار مشکل کند.
رضائي [١٢] يک مدل فازي براي طبقه بندي چند معياره موجودي ارائه کرده است که در آن از تئوري مجموعه هاي فازي و AHP فازي استفاده شده است . در اين روش نخست معيارهاي مرتبط را انتخاب مي کنيم سپس اوزان معيارها را با استفاده از AHP فازي تعيين مي کنيم . در مرحله بعد يک نمره براي هر قلم با توجه به هر معيار به عنوان عدد فازي مثلثي ١١ در نظر گرفته مي شود و نمره نهائي براي هر قلم با استفاده از تئوري مجموعه هاي فازي محاسبه مي شود. سرانجام با استفاده از اصل مقايسه اعداد فازي نمره هاي نهائي با يکديگر مقايسه مي شوند. سپس تمام اقلام در سه طبقه طبق نمره هاي نهائي شان قرار مي گيرند. روش ارائه شده براي يک شرکت توليدي کاشي واقع شده در ايران بکار برده شده است .
جديدترين مدلهاي ارائه شده در سالهاي اخير شامل مدل بهينه يابي خطي موزون رامانادان [٢]، مدل بهينه يابي خطي توسعه يافته (مدل فان و ژوو، [١١] و مدل بهينه يابي خطي موزون انگ [٥] مي باشند.
در سال هاي ١٣٨٨ و ١٣٩٠ اسماعيل زاده و همکاران در دو مقاله جداگانه [٢و٣]دو روش کمي براي مقايسه روش هاي مورد استفاده در طبقه بندي چندمعياره موجودي ارائه دادند. با توجه به گستردگي مدل هاي ارائه شده ، به نظر ميرسد مقايسه مدل ها، چالشي تازه در اين زمينه باشد. اين مقاله ، به ارائه روشي کمي براي مقايسه مدل هاي مختلف طبقه بندي ABC چند معياره موجودي ميپردازد.
١-طبقه بندي سنتي ABC
در روش سنتي از دو معيار "قيمت واحد کالا" و "ميزان مصرف " استفاده مي شود. در اين طبقه بندي، کالاها به ترتيب نزولي ارزش مصرف ساليانه (قيمت واحد ضربدر مصرف ساليانه ) طبقه بندي مي شوند. بر اين اساس کالا ها به سه طبقه A،B وC تقسيم مي شوند(به اين کار تجزيه و تحليل پاره تو نيز مي گويند). کالاي A داراي بيشترين ارزش هستند. شامل B ارزش متوسطي دارند و معمولا ٣٠ الي ٤٠ درصد اقلام هستند که ارزش پولي آنها ١٥ درصد ارزش پولي کل موجودي است ، معمولا تمام کالا هاي طبقه B به صورت فصلي شمارش مي شوند. کالاي طبقه C ارزش کمتري دارند. اين کالا ها معمولا بخش بزرگي از موجودي ها هستند(٤٠ الي ٥٠ درصد) که ارزش پولي آن ها تقريبا ناچيز است و فقط حدود ٥ الي ١٠ درصد ارزش پولي موجودي را تشکيل مي دهند. معمولا تمام کالا هاي طبقه C به صورت سالانه شمارش مي شوند.
٢- طبقه بندي اقلام با استفاده از ماتريس معيار مشترک
فلورس و وايبارک [٦ ,٣] اولين کساني هستند که طبقه بنديABC چند معياره را مطرح کرده اند. آنها يک روش ماتريسي را ارائه داده اند که ماتريس معيار مشترک ١٢ ناميده ميشود. ماتريس معيار مشترک براي طبقه بندي دو معياره توسعه يافته است و زماني که معيارهاي بيشتري مد نظر باشد استفاده از اين متدلوژي نسبتا" مشکل است [٢]. بعلاوه در اين روش وزن معيارهاي مختلف مساوي در نظر گرفته شده اند [١٠]. به هر حال مدل آنها راه گشاي بسياري از پژوهشگران براي معرفي روش هاي جديد طبقه بنديABC چند معياره موجودي گرديد. در ادامه ماتريس مورد استفاده در روش فلورس و واي بارک آمده است .

٣- طبقه بندي مديران موجودي
اين روش تجربي است و مدير موجودي بيشتر بر اساس معيار هاي ذهني اش طبقه بندي مي کند. يک مدير موجودي با توجه به معيار هايي که در ذهن دارد اقلام انبار خود را طبقه بندي مي کند. هرچند اين روش پايه علمي ندارد اما نتايج حاصله با نتايج علمي تفاوت جزئي دارند.
٤- روش بردا
اين روش که توسط بردا ارايه شده ، بر قاعده اکثريت استوار است . در اين روش از مقايسات زوجي استفاده مي شود. بدين صورت که گزينه ها را به شکل سطري و ستوني در جدول قرار مي دهيم و با هم مقايسه مي کنيم . اگر تعداد دفعاتي که روش ها، گزينه سطري را بر ستوني ترجيح داده اند بيشتر از حالت عکس آن باشد در محل تقاطع دو گزينه حرف M و در حالت عکس حرف X را مي نويسم . يعني حرف M نشان دهنده برد گزينه سطري و حرف X نشان دهنده برد گزينه ستوني است . منظور از برد، ترجيح دادن يک گزينه بر گزينه ديگر است . اگر در مقايسه زوجي اکثريت وجود نداشت و يا آرا با هم مساوي بودند، آنرا با X کدگذاري مي کنيم .
تعداد مقايسات زوجي برابر است با:(تعداد گزينه ها=m)

سپس تعداد Mهاي هر سطر را محاسبه نموده ، در يک ستون جداگانه (C∑)مي نويسيم و گزينه اي که بيشترين M را دارد در اولويت قرار مي دهيم . سپس اعداد ستون C∑ را با استفاده از فرمول زير به اعداد بين صفر تا يک تبديل مي کنيم :

در آخرين مرحله با استفاده از طيف تعريف شده آن ها را به طبقات A,B,C طبقه بندي مي کنيم :

٥- آزمون مدل
براي آزمون مدل يک نمونه ٣٠ تائي از اقلام شرکت کاشي الماس کوير انتخاب شده است . در ادامه جداول مربوط به داده هاي خام و اطلاعات حاصل از اين داده ها آمده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید