بخشی از مقاله
نقد و معرفی کتاب - رهيافت هاي انتقادي به امنيت بين الملل
اين کتاب، نخستين اثري است که يک تحليل همه جانبه و جامع از مطالعات امنيتي بر مبناي مکاتب انتقادي در روابط بين الملل ارائه مي دهد. در طي دوران جنگ سرد، مفهوم سنتي امنيت بين الملل در قالب نظامي و به عنوان استفاده از زور يا تهديد به استفاده از زور تعريف مي شد. پايان جنگ سرد، منظر انتقادي را وارد مطالعات امنيت بين الملل نمود چرا که صاحب نظران درصدد بودند تا ظهور چالش هاي جديد براي ثبات بين المللي همچون تغييرات زيست محيطي ، مهاجرتو تروريسم را تحليل وتبيين نمايند.
کتاب حاضر، سير تحول و تکامل مباحث امنيتي از پايان جنگ سرد تاکنون را ترسيم نموده و تأکيد مي کند که ابداعات مفهومي و روش شناختي مطالعات امنيتي از منظر مکاتب انتقادي، براي فهم بسياري از تحولات بين المللي معاصر، لازم و حياتي است . اين کتاب که حول محور طيفي از مفاهيم محوري برمبناي رهيافت هاي انتقادي شکل گرفته ، خواننده را با گستره وسيعي از ادبيات امنيت بين الملل آشنا مي سازد.
نويسنده، معنا و کاربرد مفاهيم مختلف همچون امنيت ، تغيير، هويت ، خطر، ضربه رواني ، امنيت انساني و رهايي و ارتباط اين مفاهيم با شرايط زندگي واقعي در مواردي همچون گسترش ناتو، منازعات بالکان، مهاجرت، آسيب هاي جنگ ، دولت هاي ورشکسته ، دولت سازي، جنگ عليه تروريسم و طوفان کاترينا را مکشوف مي نمايد. مروري بر محتواي کتاب مي اندازيم .
کتاب از يک مقدمه و سه بخش با عناوين موقعيت ١، برسازي ٢ و عمل ٣ تشکيل شده که در قالب هر بخش چند فصل (مجموعا از فصل اول تا فصل نهم ) جاي گرفته است .
مقدمه کتاب
در مقدمه کتاب، نويسنده مطرح مي کند که در دهه قبل از پايان جنگ سرد، مفهوم امنيت به شدت سياسي بود. تعريف محدود از امنيت صرفا بر مبناي کاربرد زور ديري نپاييد و به تدريج مفهوم امنيت ، موضوعات و تهديدات جديدي را پوشش داد.
ظهور مطالعات امنيتي مکتب انتقادي باعث عميق ترشدن بيشتر بحث و طرح سؤالاتي در مورد رابطه بين نظريه هاي سنتي و شيوههاي مطالعات امنيتي و کارکردهاي امنيتي دولت ها گرديد. اين رهيافت هاي انتقادي، سياست امنيتي را فراتر از بعد نظامي آن مدنظر قرار داد. نويسنده در راستاي آشنايي با کليات مکتب انتقادي مطرح مي کند که رابرت کاکس ٤ از بنيانگذاران مکتب انتقادي در روابط بين الملل ، نوعي تمايز بين نظريه هاي «حلال مشکلات »٥ و «انتقادي»٦ قائل شد و اظهار داشت که نظريه هاي حلال مشکلات دنيا را آن گونه که هست در نظر گرفته و تلاش مي کنند راهحل هايي براي معضلات در درون آن بيابند در حالي که نظريه انتقادي سؤالاتي را در مورد جايگاه تاريخي نظريه پرداز و نظريه مطرح مي کند.
مطالعات امنيتي از منظر انتقادي، طيفي از رهيافت ها را که مفروضات فرانظري مطالعات سنتي امنيتي را به چالش مي کشند ارائه کرده اند.
بخش اول : موقعيت
بخش نخست کتاب که شامل مباحث نظري و تعريف مفاهيم مي گردد تلاش مي کند چارچوب کلاني را که در داخل آن مطالعات امنيتي انتقادي شکل گرفت تشريح نمايد. در فصل اول اين بخش ، مطرح مي گردد که تعاريف امنيت همواره سياسي و موقعيت - محور هستند. تعريف ثابت و محدود نظامي از امنيت به عنوان تهديد و استفاده از زور، محصول زمينه تاريخي و سياسي خاص خود است . دگرگوني ها در زبان و نظريه سازي امنيت پاسخي به تغييرات در جهان سياست بوده است .
فصل دوم با اين مفروض آغاز مي شود که امنيت اساسا يک مفهوم بحث برانگيز است . همين امر ماهيت تلاشها جهت تعريف و بازتعريف امنيت را آشکار مي سازد.
نويسنده ضمن نقد مطالعات سنتي از امنيت به خاطر توجه عمده بر دغدغه هاي آمريکا، گام را فراتر نهاده و دغدغه هاي امنيتي خاص اروپا، آسيا و جهان سوم را مدنظر قرار مي دهد. در همين چارچوب مطرح مي گردد که در دوره پس از جنگ سرد، طيف تهديدات امنيتي بسيار گسترده و متنوع شده و موضوعاتي چون آب و هوا، مهاجرت، فقر و حقوق بشر را در بر گرفته است .
بخش دوم : بر سازي
بخش دوم کتاب، موضوعات مرتبط به رهيافت هاي مختلف مربوط به برسازي امنيت ، هويت و اقدام سياسي را تشريح مي کند. در اين قسمت نويسنده از اين تصور که امنيت يک ويژگي پديدهها در جهان است فراتر مي رود و مدعي مي گردد که امنيت يک «برساخته اجتماعي »١ است . وي روشن مي سازد که چگونه رهيافت هاي مختلف انتقادي در مقايسه با مباحث سنتي رئاليستي يا عقلاني ، فهم بهتري از معضله امنيت ارائه مي دهند.
فصل چهارم، مفهوم «هويت » و اهميت «تحليل گفتمان» را به عنوان يک شيوه تشريح مي کند. هويت قبلا در مطالعات امنيتي متعارف مطرح نبوده است زيرا اين مفروضات غالب بود که تمام دولت ها اساسا شبيه هم هستند و قدرت و منافع در يک محيط منازعه و رقابت آنها را به کنش وا مي دارد. بحث ها درباره سرشت هويت در بين صاحب نظران انتقادي، بر اهميت رابطه بين کنش گران که مي تواند اشکال مختلف داشته باشد تأکيد مي نمايد.