بخشی از مقاله
نقشه هاي مفهومي : رويکردي براي ايجاد همکاري در آموزش الکترونيکي و ابزاري براي يادگيري همکارانه
چکيده
يکي از ايده آل هاي آموزش برخورداري از قابليت مشارکت و همکاري براي حل مسئله مي باشد. بنابراين ، محيط هاي آموزش الکترونيکي نيز همانند محيط هاي آموزش رودررو مستثني از يک چنين نيازي نيستند. يعني برخورداري از ابزاري که به کمک آن بتوان سه ويژگي يادگيري معنادار، ايجاد همکاري و حل مسائل را در قالب مشارکت و همکاري فراهم کرد. نقشه مفهومي ابزاري است که مي تواند هر سه ويژگي مذکور را برآورده کند و امروزه به سرعت در محيط هاي آموزش الکترونيکي کاربردهاي فراواني را به خود اختصاص داده است . نقشه مفهومي ابزاري گرافيکي براي نمايش دانش است ، و به خصوص به دليل کمک به يادگيرنده در فرايند يادگيري معنادار در مباحث آموزشي مورد استقبال فراگيري قرار گرفته است . نقشه هاي مفهومي مي توانند ساختار دانشي فرد را در يک زمينة بخصوص به صورت بصري درآورند. بنابراين ، اين نقشه ها مي توانند به عنوان ابزاري براي به اشتراک گذاشتن دانش ، ارزيابي دانش و به دست آوردن نقاط قوت و ضعف افراد در توصيف يک موضوع مشخص مورد استفاده قرار گيرند. اهميت نقشه هاي مفهومي در مباحث آموزشي ، و همچنين نو و فراگير بودن استفاده و کاربرد اين ابزار در رشته هاي گوناگون و در مقاطع مختلف تحصيلات ، از دوره هاي پيش دبستاني تا دوره هاي دکترا، اين مبحث را به زمينه اي پرکاربرد و پر ظرفيت در آموزش الکترونيکي تبديل کرده است . پس از انجام پژوهش هايي در اين زمينه ، به کاربردهايي جديد از نقشه مفهومي دست يافته ايم که در قالب يک پروژه پژوهشي در حال انجام است . ما در اين مقاله مايليم دست اندرکاران مباحث مختلف و ذي ربط به آموزش الکترونيکي را با قابليّت هاي مهم اين ابزار آشنا کنيم . براي اين منظور ضمن معرفي نقشه هاي مفهومي ، توانمندي هاي آن را در زمينه هائي همچون نمايش و مدل سازي دانش ، اشتراک گذاري دانش ، کاربردهاي آموزشي ، ارزيابي ، جست و جو، همکاري ، و تشخيص افراد خبره مورد بحث و بررسي قرار خواهيم داد.
واژه هاي کليدي
آموزش الکترونيکي ، آموزش همکارانه ، نقشه مفهومي ، يادگيري معنادار
١- مقدمه
اهميت دانش در دنياي آموزش بر کسي پوشيده نيست . امروزه تحقيقات بسياري در ارتباط با چگونگي استفاده از دانش افراد، و کشف دانش از اطلاعات موجود انجام مي پذيرد. براي کشف ، استخراج ، توليد و استفاده از دانش موجود روش ها و فرايندهائي مورد استفاده قرار مي گيرند تا براي حداکثر بهره برداري از اطلاعات موجود، اولاً استخراج دانش از اطلاعات و دانسته هاي افراد امکان پذير شود، و ثانياً اين دانش را بتوان با ديگران به اشتراک گذاشت . براي هريک از اين حوزه ها، لازم است که دانش افراد در قالبي مناسب نمايش داده شود تا اهداف مورد نظر در آموزش محقق شود. روش هاي نمايش به افراد در استخراج دانش ، ساختن دانش ، ارزيابي از دانش ، دسترسي به دانش ، و همچنين ايجاد ارتباط و استفاده از ايده ها و تفکرات ديگران کمک مي کند. نمايش دانش باعث مي شود که افراد از دانش ديگران استفاده کنند وبه علاوه به نکات قوت و ضعف افراد در يک موضوع توجه دارد [٢٢].
از طرفي ، در آموزش الکترونيکي به اهميت دانش و به اشتراک گذاري آن توجه شده است . وجود ابزارهاي آموزش همکارانه ١ يکي از نمادهاي نشان دهندة اين موضوع است . اما نياز اصلي در اين گونه ابزارهاي آموزش همکارانه و يا ابزارهاي نمايش دانش ، برخورداري از ابزاري است که بتواند دانش افراد را به آساني به صورت بصري درآورد و براي ديگران قابل فهم نمايد. نقشه مفهومي ابزاري است که ويژگي هاي مورد نياز براي اين منظور را در بر دارد. به علاوه اين ابزار ايرادات موجود در ابزارهاي فعلي براي آموزش همکارانه را بر طرف مي کند، که از جمله ميتوان به امکان تعامل همزمان براي به اشتراک گذاشتن دانش اشاره کرد. ابتدا لازم است تعريف ساده اي از نقشه مفهومي ارائه شود.
نقشه مفهومي ساختار دانشي يک فرد را در يک زمينة معيّن به صورت بصري درمي آورد. در واقع نقشه مفهومي شبکه اي گراف مانند است که در آن مفاهيم به منزلة گره هاي گراف مي باشند و ارتباط ميان مفاهيم با خطوطي عالباً جهت دار و برچسب گذاري شده تعيين مي شود. بنابراين افراد مي توانند از اين ساختار براي به اشتراک گذاشتن دانش خود استفاده کنند [١]. به علاوه ، با توجه به ابزارهاي مناسبي که براي ساخت اين نقشه ها موجود مي باشد، امکان ساختن نقشه هاي مفهومي به صورت مشترک و بطور همزمان فراهم شده است .
نقشه هاي مفهومي در يادگيري افراد نيز تأثيرات قابل توجهي دارند. ساختار دانشي افراد متشکل از ادراکات و مفاهيم درک شده توسط آنان از يک موضوع محسوس و يا يک موضوع مفهوم ، و چگونگي برقرار ارتباط بين اين مفاهيم است . اين نقشه ها به دليل همين ويژگي خاص ، در يادگيري معنادار٢ مؤثر مي باشند. همچنين به دليل برخورداري از ويژگي هاي منحصر به فرد، نقشه هاي مفهومي در تسهيل تفکر خلاقانه نيز مؤثر مي باشند [١] و داراي کاربردهاي بسياري هستند. به همين دليل در بسياري از سيستم - هاي آموزشي و توسط افرادي که در سنين مختلف و در مقاطع تحصيلي دبستان تا دانشگاه قرار دارند، مورد استفاده قرار گرفته است . بر اساس آنچه گذشت و با توجه به نقش نقشه هاي مفهومي در ايجاد همکاري بين افراد در محيط هاي آموزش مجازي ، مطالعة نقشة مفهومي ، چيستي ، ويژگي ها، ابزارها، و کاربردهاي آن مورد توجه قرار گرفته است .
٢- معرفي نقشه هاي مفهومي
نقشه مفهومي نمايش گرافيکي صريح و روشني از درک افراد از يک دامنه يا موضوع دانش است ، که براي سازمان دهي و نمايش دانش به کار مي رود. نقشه مفهومي به کاربر اجازه مي دهد که دانش خود را به صورت بصري درآورد و به طرز قابل فهمي نشان دهد [١٧]. اين ابزار گرافيکي در واقع نمايشي است از مفاهيم ، که براي ارتباط دادن مفاهيم با يکديگر از خطوط ارتباطي جهت دار استفاده مي کند. نقشه مفهومي دانش و درک را با استفاده از يک شبکه دوُبعدي نشان مي دهد که در آن مفاهيم يک موضوع به صورت گره هاي يک گراف و اغلب در شکل هاي مستطيل يا دايره مانند قرار مي گيرند و ارتباط بين مفاهيم مختلف با خط هايي که همانند يال هاي گراف هستند برقرار مي گردد. کلمه يا عباراتي که روي اين خطوط ارتباطي قرار مي گيرند نمايش دهندة نوع ارتباط بين دو مفهوم متصل شده مي باشند. به اين کلمات "عبارت اتصالي ٤" گفته مي شود.
دو مفهوم که با يک خط و عبارت روي آن خط به يکديگر متصل شده باشند، گزاره ناميده مي شوند. مفاهيم مرتبط به هم با عبارات اتصالي خود، گزاره اي معني دار را مي سازند که گاهي از آنها با عنوان واحدهاي معنايي يا واحدهاي معنادار نيز ياد مي شود. با توجه به تعاريف Novak و Gowin در سال ١٩٨٤، در يک نقشه مفهومي که به خوبي ساخته شده باشد، مفاهيم و عبارات اتصالي بين آنها به صورت گزاره خوانده مي شوند [١، ٥، ١٧، ١٨]. در شکل (١) نمونه اي از نقشه مفهومي که توضيح دهنده نقشه مفهومي است ، نشان داده شده است . به عنوان مثال ، مشاهده مي - شود که دو مفهوم "نقشه مفهومي " و "نمايش دانش " با عبارت "ابزاري بصري براي " به يکديگر متصل شده اند و بار معنايي "نقشه مفهومي ابزاري بصري براي نمايش دانش " را مي رسانند.
توسعه داده شد. وي در اين برنامه قصد داشت تا تغييرات دانش کودکان را در مورد موضوعي بخصوص پيگيري و درک نمايد. در جريان اين مطالعات ، محققان با کودکان زيادي مصاحبه کردند و توصيف تغييرات در دانش کودکان در مورد مفاهيم اوليه علوم را از طريق مصاحبه دشوار يافتند.اين برنامه بر اساس روان شناسي يادگيري محققي به نام David Ausubel بود. ايدة اصلي در روان شناسي شناختي Ausubel اين است که يادگيري از طريق جذب و تجميع مفاهيم جديد با چارچوب مفاهيم و دانسته هاي گذشته در فرد يادگيرنده اتفاق مي افتد.اين ساختار دانش در فرد يادگيرنده همچنين به عنوان ساختار مفهومي فرد نيز شناخته مي شود. در خلال اين تحقيق ، با توجه به ضرورت يافتنِ راهي بهتر براي نمايش درک مفهومي کودکان ، ايدة نشان دادن دانش به صورت نقشه هاي مفهومي شکل گرفت . بنابراين ، ابزار جديدي ساخته شد که نه تنها براي استفاده در تحقيقات ، بلکه براي استفاده در بسياري ديگر از زمينه ها نيز مناسب بود [١].
براي امور آموزشي مورد توجه قرار گرفت . طبق تعريف Novak) (١٩٨٤ ,Gowin & نقشه هاي مفهومي به صورت گسترده توسط افرادي در سطوح و سنين مختلف (از سنين ابتدايي تا استفاده توسط دانشمندان ) براي نمايش دانش ، ساخت و به اشتراک گذاري و مقايسه دانش ، و همچنين براي درک ميزان يادگيري مورد استفاده قرار مي گيرند. نقشه هاي مفهومي در واقع انعکاسي از درک افراد از آنچه مي دانند. نکته ديگري که در مورد نقشه هاي مفهومي حائز اهميت است ، کمکي است که اين نقشه ها به فرد در توليد دانش و نوآوري مي کند. تحقيقات Novak و Canas نشان مي دهد که حتّي کودکاني در سن سه سالگي فرايند درک و يادگيري مفاهيم جديد را به صورت فهم مطلبي جديد و برقرار کردن ارتباط ميان اين مطلب با مطالب قبلي انجام مي گيرد؛ و اين برقراري ارتباط باعث توليد دانش جديدي مي [٣]. در نقشه هاي مفهومي ، امکان شود
ارتباط دادن مفاهيم از دامنه هاي دانشي مختلف و از نقاط مختلف نقشه به يکديگر وجود دارد. خطوطي که اين نوع ارتباطات را برقرار مي کنند، لينک هاي ضربدري ناميده مي شوند. به دليل امکان جود اين نوع ارتباطات ، فرد مي تواند مفاهيمي از زمينه هاي و مختلف دانش را به صورت بصري مشاهده کند و ميان آنها ارتباطي را برقرار کند. اين موضوع مي تواند باعث ايجاد نوآوري و تولي دانش گردد.
تفاوت نقشه هاي مفهومي با ديگر ابزارهاي نمايش گرافيکي دانش در آزادي انتخاب مفاهيم و عبارات اتصالي آنهاست . تنها ت براي ساخت اين نقشه ها انتخاب مفاهيم و عبارات محدودي اتصال دهندة آنها به گونه اي است که گزاره اي معنادار و در ارتباط با موضوع يا مفهوم مورد نظر بسازند. بنابراين نقشه هاي مفهومي به دليل انعطاف پذيري در ساخته شدن ، کاربردهاي گوناگوني دارند.
اين انعطاف پذيري همچنين باعث مي گردد در ساختار نقشه هايي که در مورد يک موضوع و توسط افراد مختلف ساخته مي شود تفاوت بوجود آيد ساختارها و کاربردهاي نقشه هاي مفهومي در بخش هاي بعد توضيح داده شده است [٥، ٦، ١٨].
مفاهيم اصلي نقشه هاي مفهومي در تعاريف زير بيان شده اند:
مفهوم : آنچه از اتفاقات ، رويدادها، و يا اشيائي که درک شده اند.
5 گره : مفهومي درک شده که در يک چارچوب مستطيل يا دايره اي نشان داده مي شود.
خط ارتباط يا خط اتصال : خطّي که بين دو گره نقشه مفهومي کشيده مي شود و نشان دهنده ارتباط ميان آن دو مفهوم مي باشد.
عبارت اتصال : کلمه يا کلماتي که روي خطوط ارتباطي نوشته مي شوند و نشان دهندة نوعي رابطة معنائي مفاهيم متصل شده هستند.
گزاره ٦: دو مفهوم که با يک خط و عبارت روي آن به يکديگر متصل شده و معناي مشخصي را در ارتبط با موضوع مورد نظر منتقل مي کنند.
اتصالات ضربدري ٧: اتصالات يا ارتباطات بين مفاهيم مختلف از بخش هاي متفاوت يا دامنه هاي دانشي متفاوت يک نقشه .
دامنه : بخش ها يا زير بخش هاي يک نقشه که در واقع نشان دهنده دامنه هاي دانشي مختلف هستند و در آرايش مفاهيم و خطوط ميان آنها، به صورت بخش هاي مجزايي که به يک گره ختم مي شوند، ديده مي شوند.
٣- توانمندي هاي نقشة مفهومي
در تحقيقاتي که توسط Novak به توسعه نقشه هاي مفهومي انجاميد به اين نتيجه رسيد که يادگيري معنادار عامل اصلي براي ايجاد ساختار دانش افراد است . در واقع Novak استفاده از نقشه - هاي مفهومي را ابزاري مي داند براي "ياد بگيريم چگونه ياد بگيريم ". ايدة به وجود آوردن چنين ابزاري از تئوري هاي مطرح شده توسط Ausubel در مورد يادگيري مفهومي افراد نشئت گرفته است [٢١]. در بحث يادگيري و کشف فرايندهاي يادگيري ، Ausubel براي يادگيري معنادار شروطي را ذکر کرده است که در اينجا به دو مورد از آنها اشاره مي شود:
١- مواد آموزشي بايد از نظر مفهومي کاملاً واضح باشند و توأم با مثال هائي مرتبط با دانش قبلي فرد ارايه شوند. نقشه هاي مفهومي مي توانند در برآوردن اين شرط کارا باشند. اين نقشه - ها با مشخص کردن مفاهيم عمومي که فرد در مورد آنها اطلاعات و دانش دارد، و استفاده از آنها براي ساختن مفاهيم مشخص و جزئي تر، و هم چنين با کمک در ترتيب دادن به فرايندهاي يادگيري براي ساخت دانش صريح و توسعه چارچوب مفهومي در برقراري اين شرط مؤثرند.
٢- يادگيرنده بايد دانسته هاي قبلي مرتبط با موضوع را پردازش کند. اين کار از سن سه سالگي امکان پذير است . در رابطه با اين شرط ، نقشه هاي مفهومي مي توانند به يادگيرنده کمک کنند تا دانسته هاي قبلي خود را با موضوع جديد مرتبط سازد. در بحث آموزش ، يادگيري معنادار از اهميت فراواني برخودار است .
يکي از دلايل اين اهميت ايجاد ايده هاي جديد در سطوح بالاي يادگيري معنادار است . خلاقيت نيز به عنوان يکي از سطوح بالاي يادگيري معنادار شناخته مي شود [١]. يکي از توانمندي هاي بارز و قابل توجه نقشه هاي مفهومي نيز کمک به فرايند يادگيري معنادار در افراد است . به اين طريق که يادگيرنده را تشويق به معلوم کردن معاني مفاهيم ، مشخص کردن ارتباطات در ميان مفاهيم ، تجديد نظر در آرايش ارتباطات موجود ميان مفاهيم و برقراري ارتباط ميان مفاهيم جديد با مفاهيم قبلي مي کند. همچنين به دليل وجود اتصالات ضربدري ، نقشه هاي مفهومي به ايجاد دانش جديد کمک مي کنند. اين دانش ، به صورت کشف رابطه اي بين دو مفهوم يا دو مفهوم در دو زمينه مختلف يا به تعبيري . ايجاد نوآوري و خلاقيت است ، و در حين ساخت شدن نقشه امکان پذير مي گردد.
از ديگر ويژگي هاي نقشه هاي مفهومي وجود ساختارها و ابزارهاي متفاوت ساخت نقشه ها هستند که در ادامة اين مقاله به آنها اشاره شده است . سلسله مراتبي بودن نقشه مفهومي نيز از خصيصه هاي آن برشمرده مي شود. به اين معنا که مفاهيم کلي تر و عمومي تر در
شکل ١.مفاهيم اصلي نقشه مفهومی در قالب یک نقشه مفهومی
٤- ساختن نقشه هاي مفهومي
روش ها: براي ايجاد نقشه هاي مفهومي روش هاي متفاوتي وجود دارد که به فراخور کاربرد مورد استفاده قرار مي گيرند. دو مورد در ايجاد اين روش ها نقش اساسي دارند: دادن گزينه هايي که نشان دهندة مفاهيم و ارتباطات در رابطه با موضوع ايجاد نقشه و دادن شماي کلي گراف باشند.بسته به اينکه کدام يک از اين موارد به فرد سازنده نشان داده شود يا نشان داده نشود، چهار حالت مختلف براي کشيدن نقشه ها به وجود مي آيد که در جدول (١) نشان داده شده اند. به عنوان مثال ، روش سه ، حالتي است که شماي کلي نقشه به فرد سازنده نشان داده نمي شود. اما گزينه - هايي براي مفاهيم و يا عبارات اتصال دهنده ميان مفاهيم در رابطه با موضوع نقشه به فرد ارايه مي شود و فرد سازنده مي تواند از آنها براي ساخت نقشه خود کمک بگيرد. اين روش در برخي امتحانات مورد استفاده قرار مي گيرد.
جدول ١. روش هاي کشيدن نقشه هاي مفهومي
سطوح بالاي نقشه ، و مفاهيم خاص تر و غيرعمومي يا به عبارت ديگر جزئيات ، در سطوح پايين نقشه قرار مي گيرند.
مي در قالب يک نقشه مفهومي
ابزارها: در هر کدام از روش هاي موجود، ابزارهايي وجود دارد که مي توان به کمک آنها نقشه ها را با کمک کامپيوتر ايجاد کرد.
ابزارهاي کامپيوتري کشيدن نقشه هاي مفهومي تسهيلاتي براي کشدين نقشه ها فراهم مي کنند. به عنوان مثال ذخيره سازي نقشه - ها، چاپ ، و نمايش در فرمت هاي مختلف عکس ، نقشه ، متن و غيره . برخي از ابزارها نيز امکان ديدن مجدد فرايند ساخت نقشه را به افراد مي دهند و يا امکان ساخت نقشه ها به صورت همکارانه را فراهم مي آورند. همچنين امکان جست و جو، ترکيب ايده ها و نقشه ها و به اشتراک گذاري نقشه ها نيز در اين ابزارها وجود دارد [٢٢]. يکي از مشهورترين اين ابزارها CmapTools مي باشد که توسط IHMC٨ ساخته شده و يک ابزار رايگان است [١، ٧].
امکان اضافه کردن لينکي از ويديو، تصوير، آدرس اينترنتي يا ديگر نقشه ها در هر گره نيز از ديگر امکاناتي است که در برخي ابزارها و از جمله CmapTools فراهم شده است . در برخي ديگر، سيستم راهنمايي هاي مناسبي را در حين ساخت شدن نقشه به کاربر ارايه مي دهد. در بعضي از ابزارها، اين راهنمايي ها پس از تحليل نقشه ايجاد شده توسط فرد و مقايسه آن با نقشه ايجاد شده توسط خبره به دست مي آيد. در نوعي ديگر، سيستم نقشه فرد را تحليل مي - کند و در مورد خطاهاي آن مانند مفاهيم فراموش شده (در مقايسه با نقشه خبره ) راهنمايي هايي به فرد ارايه