بخشی از مقاله

چکیده

در عصر حاضر، با توجه به اهمیت برقراری روابط اجتماعی از سویی و گسترش روحیه فردگرایی از سویی دیگر، فعالیتهای همکارانه در مدارس امری مهم تلقی میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی مفاهیم فردگرایی و فعالیتهای همکارانه و چگونگی تاثیر این دو مولفه بر نظام آموزش و پرورش انجام شدهاست. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی بوده و گردآوری داده ها به صورت توصیفی تحلیلی انجام گرفته است.

بررسی ها نشان داد که ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای همکارانه با اعتماد به نفس و جامعه پذیری و خودپنداره مثبت وجود دارد. بنا برتحلیل های انجام شده، گسترش و هدایت فعالیتهای همکارانه در مدارس توسط آموزگاران نقش بسزایی در بهبود روابط اجتماعی دانشآموزان دارد. پژوهش حاضر ایجاد گروههای کوچک دانشآموزی و دادن نقشهایی مثبت به هرکدام و ارتباط شیرین این گروهها با مباحث درسی را از تکنیکهای مهم اجرای فعالیتهای یادگیری دانسته و تاکید میکند که فعالیتهای همکارانه تاثیر به سزایی در تحقق اهداف آموزشی و پرورشی دارد.

مقدمه

"نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران با تدوین مجموعه ای از اهداف کلی آموزشی در پی تربیت و رشد انسان در همهی ابعادش است. با مروری کلی بر این اهداف می توان پی برد که بعد اجتماعی یکی از مهمترین ابعادی است که در نظام آموزشی ایران مورد توجه قرار گرفته است

حضور دانشآموزان در مدرسه، آغازگر روابط اجتماعی در ابعادی وسیع تر از پیش است و آموختن آداب و مهارتهای برقراری روابط، در شکوفایی آنان در حیطه های علمی، عاطفی و اجتماعی نقش به سزایی دارد. همدلی و کمک به یکدیگر در مواقع نیاز از عوامل مهم ایجاد صمیمیت بیشتر در روابط است.

در عصر حاضر با توجه به پیشرفت شایان ارتباطات، اهمیت برقراری روابط اجتماعی و کارگروهی بیش از پیش خودنمایی میکند که خود لازمه ی مشارکت در کارها و فعالیتهای همکارانه است. بدیهی است که تک روی ها و عدم سازش با همکلاسی ها مانعی برای تحقق این مهم میباشد. در این مقاله ضمن تعریف فعالیتهای همکارانه و بیان تفاوت آن با کارگروهی، به بیان راهکارهایی برای ترغیب دانشآموزان به انجام فعالیتهای همکارانه و کاهش خودرایی و فردگرایی آنان پرداخته شده است.

بیان مسئله

انسان موجودی اجتماعی است و برای تحقق نیازهای خود به برقراری تعامل سازنده با دیگران نیازمند است .مکاتب فردگرا و جمع گرا هریک منافع انسان را وابسته به ابعاد متفاوتی از زندگی او میدانند. " در فرهنگ متمایل به فردگرایی، فرد واحد مرکزی جامعه است. در نتیجه بر حقوق فردی، اهمیت و نگرانی برای شخص و خانواده خود، استقلال شخصی و خودشکوفایی فردی تاکید دارد. در مقابل در فرهنگ متمایل به جمع گرایی، واحد مرکزی جامعه گروه است و شیوهی زندگی فرد، در جهت سازگاری با نیازهای فردی با آرمان های گروهی است و در این سبک بر همرنگی، وظیفه و تعهدات گروهی، وابستگی متقابل افراد در گروه و انجام نقشهای اجتماعی تاکید بیشتری میشود

آموزش و پرورش، اولین نهاد اجتماعی است که هر فرد پس از تجربهی نهاد خانواده به آن راه می یابد و لزوم پاسخ به نیازهای اجتماعی از قبیل مقبولیت و تعامل سازنده در این نهاد بیشتر نمایان میشود. یادگیری مشارکتی و کارگروهی فعالیتهایی شناخته شده در امر آموزش هستند و اهداف آموزشی و تربیتی را به یکدیگر پیوند میزنند. "اهداف تربیتی یکی از مهمترین مولفه ها برای نمایش وضعیت تعلیم و تربیت یک جامعه است و یکی از مهمترین ابعاد تربیتی، تربیت اجتماعی است؛ زیرا رسیدن به آن کارکرد اجتماعی تعلیم و تربیت را نشان می دهد

نیل به این اهداف، با بهبود روابط میان فردی وتقویت مهارتهای ارتباطی همراه بوده که خود موجب افزایش بهزیستی افراد در عرصه ی اجتماعی خواهد بود. واضح است که این امر جز در پرتوی همکاریهای داوطلبانه افراد با یکدیگر تحقق نمییابد و تداوم فردگرایی در دانشآموزان رفتاری ناهنجار در عرصه اجتماعی تلقی میشود. حال سوال آن است که چگونه می توان دانشآموزان فردگرا را به فعالیتهای همکارانه علاقمند کرد؟ هدف این مقاله آن است تا پاسخ روشنی برای این مهم ارائه دهد.

سوالهای تحقیق

سوالات پژوهش حاضر عبارتند از:

.1فعالیتهای همکارانه چگونه بر یادگیری دانشآموزان اثر می گذارد؟

.2آیا فعالیتهای گروهی میتواند ما را به هدف های مهم پرورشی و آموزشی نزدیک سازد؟

.3چه راهکارهایی برای نهادینه کردن فرهنگ همکاری در بین دانشآموزان دورهی ابتدایی وجود دارد؟

ادبیات و مبانی نظری

نیاز به شکوفایی از نیازهای اساسی انسان در زندگی است. بی شک تحقق آن در عرصه ی اجتماعی مستلزم دستیابی به موقعیت اجتماعی مطلوب و برقراری روابط مسالمت آمیز با اطرافیان است. "امروزه تمایل به خودرایی و فردگرایی در انجام کارها از آسیب های نظام آموزشی به شمار می آیدفردگرایی مبتنی بر این واقعیت است که فرد،واحد اصلی واقعیت و معیار نهایی ارزش است این دیدگاه وجود جوامع و افرادی را که از زندگی در این جوامع سود میبرند، انکار نمیکند اما فردگرایی جامعه را به عنوان مجموعه ای از افراد میبیند، نه چیزی فراتر و والاتر از آنها. در واقع در این دیدگاه اهمیت نقشهای متقابل جمعی را رد نمیکند و مکانیسمهای اجتماعی و تاثیر گروه بر رفتار فردی را نادیده نمیانگارد؛ بلکه آن چیزی که انکار میشود این است که برای کنش این نیروها هدفی بیرون از فرد درنظرگرفته شود 

به بیانی دیگر "یک فرد دچار نوعی خودخواهی میباشد که برای بقای خود نیاز دارد - محمودی و ممبینی،." - 1392 این خود خواهی زمانی که همسو با هنجار های اجتماعی و ارزش های اجتماعی باشد و بتواند در کنار نقشهای متقابل اجتماعی آن را مدیریت کند، به یک خودخواهی به هنجار تبدیل میشود.

انسجام اجتماعی و پایبندی افراد به هنجارها در جوامع امروزی از اهمیت والایی برخوردار است و لازمه ی پیشرفت در هر جامعه است. "از نظر کانت باید برای فرد و خود فرماندهی احترام قائل شد. مشکل این است که اگر بخواهیم برای خود فرمانروایی افراد حرمت قائل شویم، آن گاه آیا انسجام اجتماعی و ائتلاف اجتماعی محفوظ میماند؟ یایک نوع بی سروری و انارشیزم اجتماعی پدید می آید؟ اگر هر کسی معتقد باشد که تنها کاری را انجام می دهد که خودش عاقلانه و آزادانه برگزیده باشد و به چیز دیگری تن نمی دهد در این صورت آیا انسجام اجتماعی محفوظ می ماند؟

پاسخ آن است که "فردگرایی غرب از سوی دیگر خط آغاز شده است . هابز میگوید که انسان تنها با حق بنیادین دفاع از خود به دنیا می آید. این مطلب قابل قبولی است که انسان گونه ای پیمان بنیادین با جامعه را بپذیرد و تا زمانی که دیگران هم بر این پیمان باشند، قوانین اجتماع را رعایت نماید - هندی ." - 171 :1389 به بیانی دیگر، در عین محترم شمردن فردیت، هم راستا بودن نقطه نظرات و ارزشهای فردی با نظام ارزشهای اجتماعی بی شک افزایش انسجام اجتماعی را در پی خواهد داست و این همان امرهمان فردگرایی به هنجار است که به بهبود کیفیت سازمان ها کمک شایانی خواهدکرد.

"فردگرایی در نظریه ی دورکیم، در مبحث چگونگی گذار جوامع از سنتی به مدرن ارائه شده است .از نظر او "جامعه صنعتی برای ادامه حیات خویش نیازمند در انداختن طرحی جدید است تا از آن رهگذر بتواند از شرایط بیشماری که بر اثر از بین رفتن انسجام پیشین بهوجود آمده است رهایی یابد. دورکیم مانند بسیاری از کلاسیک های جامعه شناسی سعی در تبیین وضعیت جوامع سنتی و مدرن با تکیه بر متغیرهای دو وجهی اقدام نموده است

" دورکیم مدرن شدن را مستلزم حرکت از همبستگی مکانیکی به سوی همبستگی ارگانیکی میدانسته است. در همبستگی مکانیکی ناشی از همانندی ها به حد اعلای خود خواهد رسید :در این صورت فردیت ما هیچ میشود

به بیانی دیگر، "در این همبستگی شخصیت افراد برآیندی از وجود جمع است؛ پس محو میشود و فرد چون شی ای که به صاحبش وابسته است، در مسیر تمایلات جامعه قدم بر میدارد - محمودی و ممبینی،." - 1392 در واقع، به وقوع پیوستن این امر و هم راستایی افراد با جامعه، گامی بزرگ در راستای جامعه پذیری دانشآموزان و آمادگی هرچه بیشتر آنان برای زندگی اجتماعی است.

گرچه نظام پرورشی پیشرفته هدفی والاتر از آن را دنبال میکند و آن نهادینه شدن ارزش های انسانی-اجتماعی، جامعه پذیری و اقدام برای تسهیل این امر در دیگر همسالان در نظام آموزشی است؛ فعالیتهای همکارانه کوششی در جهت تحقق این امر میباشد - محمودی و ممبینی،." - 1392 به علاوه "یکی دیگر از عناصر مهم و موثر شخصیتی در بروز رفتارهای فردگرایانه، جنسیت اس. داورین اعتقاد دارد که زنان به نظر میآید که با گرایشات روحی بیشتر - به خصوص در عطوفت - و خودخواهی کمتر، از مردان متفاوت هستند. درعوض مردان از رقابت بیشتر لذت می برند و این امر آن ها را به سمت نوعی بلندپروازی رهنمون میسازد که به سادگی منجر به خودخواهی میشود

در مراجعه به کتاب زمینه مشاوره و راهنمایی آمده است که "روانشناسی فردی، انسان را یک کل تجزیهناپذیر می بیند و بر فردیت منحصر به فرد انسان تمرکز دارد - گیبسون و میشل، ." - 195:1393 از نظر صاحب نظران این عرصه، ناکامی انسان در تعاملات اجتماعی گاه میتواند زمینه ساز پیشرفت های آتی در این زمینه باشد اما این پیشرفت نیازمند بسترسازی مناسب است . از نظر آدلر، "در درون انسان یک کشش ذاتی برای غلبه بر حقارتهای ادراک شده و تکامل قابلیت خود یا شکفتن خویشتن وجود دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید