بخشی از مقاله
چکیده
یکی از رویکرد های نوین در امر یاددهی و یادگیری، استفاده از نقشه های مفهومی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تاثیر استفاده از نقشه های مفهومی در ارتقاء یادگیری دانشآموزان از مفهوم معادله خط است . همچنین در این تحقیق تاثیر میزان تمایل به استفاده از نقشه های مفهومی، در پیشرفت یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است .
این مطالعه به روش آزمایشی و با شرکت 64 دانشآموز پایه اول دبیرستان شهرستان اندیمشک انجام شد و شامل یک پیش آزمون و پس آزمون مرتبط با مبحث معادله خط بود. در این پژوهش یک بار با نمونه گیری تصادفی ساده در دو مرحله برای گروه های وابسته و مستقل و بار دیگر با تقسیم دانش آموزان به سه گروه - تلاشگر، متوسط، کم تلاش - ، میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون مورد مقایسه قرار گرفت. سپس با محاسبه ضرایب همبستگی در گروه های دانش آموزی، تاثیر میزان تمایل دانش آموزان به استفاده از نقشه های مفهومی بر پیشرفت یادگیری آنها بررسیشد.
تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی - آزمون های Tاستیودنت و ناپارامتری - و با نرم افزار spss صورت گرفت. یافته ها در نمونه های تصادفی ساده و در گروه های تفکیک شده دانش آموزی نشان دهنده پیشرفت مطلوب یادگیری در دانش آموزان در این مباحث و موثربودن کاربرد نقشه های مفهومی به عنوان یک وسیله یاددهی- یادگیری، به ویژه در گروه دانش آموزان متوسط، بود.
همچنین علاقه مندی به استفاده از نقشه های مفهومی، عاملی موثر در پیشرفت یا عدم پیشرفت یادگیری در دانش آموزان استفاده کننده از نقشه مفهومی، تشخیص داده شد . اکثریت دانش آموزان، نقشه های مفهومی را وسیله ای مفید و نظم دهنده به ذهن، برای یادگیری مباحث درسی میدانستند و تمایل داشتند در آینده هم از آن استفاده کنند.
-1 مقدمه
یادگیری توأم با درک و فهم مفاهیم، امری است که مورد توجه بسیاری از آموزشگران و برنامه ریزان آموزشی قرار دارد. بر این اساس نظریه های مختلفی برای ارتقاء دانش مفهومی فراگیران ارائه شده است. از نظریه های مهم در این حوزه می توان به نظریه های یادگیری معنا دار و ساخت و سازگرایی، اشاره کرد . براساس این نظریه ها، یادگیری معنی دار زمانی رخ خواهد داد که مفاهیم آموخته شده به فراگیران، به صورت شبکه یک پارچه ای از اطلاعات باشند و نه به شکل مفاهیم مجزّا. همچنین نحوه ارائه مفاهیم به فراگیران باید
به گونه ای باشد که، به دخالت مستقیم فراگیران در فرآیند یادگیری خود و ساختن دانش توسط خود آنها منجر شود. در این راستا، آموزشگران ریاضی و برنامه های درسی ریاضیات در سرتا سر جهان، به جای تلاش برای اجرای رویه های استاندارد به شکل گسسته، به اهمیت توانایی دانش آموزان برای ایجاد ارتباط میان مفاهیم ریاضیات و یادگیری مفهومی تاکید کرده اند.
در کتاب "اصول واستانداردها برای ریاضیات مدرسهای"1 که توسط شورای ملیمعلمان امریکا - - 2NCTM در سال 2000 منتشر شده است، در اصل مربوط به پیوندها و اتصالات آمده است که : برنامه ریاضیات مدرسه ای باید دانش آموزان را قادر کند تا بتوانند نحوه اتصال بین مفاهیم ریاضی را تشخیص داده و از این اتصالات ]در درک مفاهیم بعدی و حل مسائل[ استفاده کنند.
همچنین دانش آموزان باید مفاهیم ریاضی را به عنوان یک کلّ منسجم درک کرده و بدانند که اتصال مفاهیم ریاضی با یکدیگر چگونه این کلّ منسجم را درست میکند. علاوه بر این آنها باید بتوانند ریاضی را در زمینه های خارج از ریاضی نیز تشخیص داده و به کار ببرند.[2] بدیهی است که تحقق چنین هدفی صرفاً با استفاده از روشهای سنتی تدریس امکان پذیر نیست. استفاده از ابزارهای آموزشی نوین، در این راه، امری بسیار لازم و ضروری به نظر می رسد.
یکی از ابزارهای نوین کمک آموزشی برای ارتقاء کیفیت یادگیری در دانش آموزان نقشه مفهومی است. نقشه مفهومی، ابزاری است که، با تاکید برتشخیصِ نحوهی اتصال و ارتباط مفاهیم ریاضی با یکدیگر، زمینه سازمان دهی ذهنی و تشکیل طرحواره های مناسب در ذهن فراگیران را فراهم میکند.
همچنین با داشتن زمینه کار به صورت کاردمن - 1975 - 5 بود. او نشان داد که چگونه ایده های اصلی در یک گروهی و یا انفرادی، زمینه رشد پرسشگری و تفکر انتقادی را در درس ریاضیات دانشگاهی می تواند بوسیله نقشه های مفهومی دانش آموزان ایجاد خواهد کرد. بعلاوه، به هر دانش آموز کمک بازنمایی شود. همچنین، او دریافت که استفاده از نقشه های مفهومی می کند تا، تفکر خود را بنا نهاده و آن را به صورت تصویری ببیند و می تواند به معلمان کمک کند تا ترتیب و توالی موضوعی بهتری را تفاوت آن را با نحوه تفکر دیگران به وضوح درک کند. از این ابزار در طراحی کنند و روابط بین موضوعات را ببینند.[5]
زمینه های متفاوتی مثل یاددهی و یادگیری، ارزشیابی و طراح نقشه های مفهومی یک بازنمایی گرافیکی از دانش هستند که برنامه درسی استفاده شده است.[3] کاربرد نقشه مفهومی در امر شامل مفاهیم و روابط بین آنها می شوند .[6] هر نقشه مفهومی، به یاددهی و یادگیری، با هدف نشان دادن آشکار روابط درونی مفاهیم شکل نموداری که از جعبه هایی متصل با برچسب ها تشکیل شدهیک حوزه از دانش و همچنین روابط آن حوزه با حوزه های دیگر است، دانشی را درباره یک موضوع خاص بازنمایی می کند.
همچنین با توجه به اینکه بسیاری از دانشآموزان در حین که درون جعبه ها هستند، همان مفاهیم اند که اغلب درون دایره یا یادگیری مطالب درسی از آشفتگی ذهنی و پراکندگی مطالب تدریس مستطیل قرار می گیرند، و روابط بین مفاهیم، بوسیله یک خط اتصال شده، شکایت دارند، استفاده از نقشه های مفهومی میتواند فضای دهنده دو مفهوم مشخص میشود.
در شکل1 نمونه ای از انواع ذهنی آنها را به خوبی منظّم و سازماندهی کند. این نظم ذهنی، اتصالها نمایش داده شده است. یادداری مطالب درسی به مدت طولانی را تسهیل کرده و به استفاده بهینه از آنها در حل مسائل یاری خواهد رساند. هدف اصلی در این پژوهش استفاده از این ابزار در زمینه یاددهی و یادگیری و میزان تاثیری که می تواند بر ارتقاء یادگیری دانش آموزان داشته باشد، است. سوالات زیر پژوهش حاضر را هدایت می کنند:
.1 آیا آموزش با نقشه های مفهومی به عنوان یک ابزار کمک آموزشی، اثری بر پیشرفت یادگیری در دانش آموزان دارد؟
.2 تاثیر آموزش با نقشه مفهومی در هر سطح درسی از دانش آموزان - کم تلاش، متوسط یا تلاشگر - چگونه است؟و این تاثیر هر نقشه مفهومی از گزارهیهایتشکیل یافته و هر "گزاره در کدام یک از گروه های یاد شده بیشتر است؟ نشان دهنده یک حکم و یا قانون در مورد مفاهیمی است
.3 آیا نحوه استفاده از نقشه های مفهومی تاثیری در میزان رابطه با آنها کشیده شده، است. هر گزاره شامل عبارتی درباره پیشرفت یادگیری در دانش آموزان دارد؟ تعدادی شئ یا واقعه در جهان است که به طور طبیعی رخ می دهند
. 4 نظر دانش آموزان در مورد استفاده از نقشه های مفهومی به و یا به صورت مصنوعی ساخته می شوند.
عنوان یک ابزارکمکی برای یادگیری و یادداری بهتر مفاهیم درسی ودو یا چند مفهوم که بوسیله یک رابطه اتصال دهنده به هم وصل همچنین استفاده از آن در آینده چیست؟ می شوند، یک "عبارت معنادار" را می سازند که به آن یک واحد" می گویند
-2 مبانی نظری تحقیق
معنایی هم گفته می شود. در واقع گزاره ها "واحد های معنایی" نقشه های مفهومی اولین بار توسط تیم تحقیقاتی نواک هستند که در ساختار شناختی فرد ساخته می شوند. هر گزاره دانشگاه کرنل و در دهه 1970 مورد استفاده قرار گرفتند. انگیزه جمله ای است که باید دارای مفهوم واحدی با ارزش مشخص - درست بوجود آمدن ایده نقشه های مفهومی، پیدا کردن روشی بهتر برای یا نادرست - باشد.
این موضوع اساس و پایه قضاوت درباره درستی یا بازنمایی دانسته های مفهومی دانش آموزان بود. همچنین مشاهده نادرستی آنچه که در نقشه مفهومی کشیده شده است، آشکار تغییرات، در ساختار مفهومی و گزارهای ذهن دانش آموزان، که می باشد.ملاک درست بودن یک گزاره این است که بتوان آن را باعث ساختن دانستههای آنها میشود، هدف دیگری برای استفاده از به صورت یک حکم درست ریاضی بیان کرد.نقشه های مفهومی بود.
طرح ریزی نقشه های مفهومی بر اساس در یک نقشه مفهومی، هیچ مفهومی به تنهایی نوشته نمی شود نظریه جذب آزوبل 1968 - 4، - 1963 در مورد یادگیری معنی دار و و هر مفهوم می تواند بوسیله یک یا چند خط جهت دار به مفاهیم معرفت شناسی ساخت و سازگرایی بود. آزوبل، دانش را ساخته افراد دیگر مربوط شود. بین هر دو مفهوم کلماتی نوشته می شود که نشان و شامل ساختن مفاهیم و گزاره های جدید توسط فرد در درجات دهنده نوع رابطه بین دو مفهوم هستند.
به هریک از این کلمات بالای یادگیری معنیدار می دانست. نواک این نظریه را به عنوان اتصال دهنده یک "برچسب"8 گفته می شود. وجود گزاره هاییمعرفت شناسی سازنده گرایی انسانی توسعه داد. استفاده از همراه با خطوط اتصال برچسب گذاری شده ، یکی از ویژگی های نقشه های مفهومی در آموزش ریاضی، نخستین بار توسط منحصر به فرد نقشه های مفهومی است.[7] همچنین، جهت هر یک از خطوط اتصال، ابزاری هدایت کننده، برای نحوه خواندن حکمی که از گزاره مورد نظر استخراج می شود، است.
از دیگر ویژگی های خاص نقشه های مفهومی، در بر داشتن "ارتباط های عرضی" است که روابط صریحی را بین مفاهیمی از حوزه هایی - متفاوت - درون نقشه مفهومی، ایجاد می کنند. ارتباط های عرضی نشان می دهند که چگونه یک مفهوم که در حوزه خاصی از دانش بازنمایی شده است، به مفهومی که در حوزه دیگری نشان داده شده است، مربوط می شود. ارتباط های عرضی زمینه ایجاد خلاقیت و تولید دانش جدید را فراهم میسازند.در بر داشتن مثال های خاص از رویدادها یا اشیاء ویژگی دیگری برای نقشه های مفهومی است . مثالها میتوانند به مشخص شدن معنای مفهوم داده شده کمک شایانی کنند .
نقشه های مفهومی می توانند با ساختارهای متفاوتی مثل: سلسله – مراتبی9 شبکهای10، عنکبوتی11، خطی - ترتیبی - 12، درختی13 و چرخ وار14 رسم شوند. از هر یک از انواع شکل های نقشه مفهومی، می توان متناسب با موقعیت یا رویدادی که سعی داریم از طریق سازماندهی دانش مربوطه اش، آن را بفهمیم، استفا ده کرد. معمولا از نقشه های با ساختار سلسله مراتبی و شبکه ای، به نقشه های با ساختار پیچیده، و به دیگر فرم های نقشه کشی، نقشه های مفهومی با ساختار ساده، گفته میشود .[9] امروزه با پیشرفت تکنولوژی رسم نقشه ها بوسیله نرم افزار، امکان استفاده از فیلم، عکس، نمودار و ... در نقشه ها، برای واضح شدن بهتر مطلب وجود دارد.
یک روش استاندارد برای رسم نقشه های مفهومی، طرح یک پرسش اساسی در مورد موضوع مورد نظر و سپس به تبع آن، پیدا کردن مفاهیم مرتبط به آن موضوع است. شکل 2یک نقشه مفهومی است که در مورد ماهیت نقشه های مفهومی توضی حاتی را ارائه می دهد.
فایده استفاده از نقشه مفهومی بازنمایی آشکار دانسته های فرد به شکل یک شبکه هدایت شده است. در این شبکه ، تعداد اتصالاتی که به یک مفهوم وارد و یا از آن خارج شده اند، وسعت بازتاب های فرد را در آن حوزه از مفاهیم نشان می دهد . اگر در این شبکه، مفهومی بدون هیچ گونه اتصال با مفاهیم دیگر وجود داشته باشد، احتمالاً نشان دهنده این است که شخص با آن مفهوم آشنا نیست و نتوانسته اتصالات مربوط به آن را فراخوانی کند .[10] به کار گیری این استراتژی در واقع، برای استخراج دانسته ها - از ذهن - و دوباره درک کردن آنها است.[8]
شکل-2 نقشه مفهومی درباره ماهیت نقشه مفهومی [11]
ماس - 2005 - سه کاربرد اصلی برای نقشه های مفهومی را بیان می کند:
-1 به عنوان ابزار یادگیری- یاددهی - برای تحکیم و تقویتمفاهیمی که در یک واحد درسی آموخته شده اند - .
-2 به عنوان ابزار ارزیابی - برای ارزیابی یادگیری بوسیله رسم نقشه های مفهو می و نشان دادن میزان درک و فراگیری آنچه که به دانش آموزان آموزش داده شده است - .
-3 به عنوان یک ابزار برنامه ریزی درسی - برای برنامه ریزی دروس و آماده کردن دانش آموزان با دادن یک دید کلی از آنچه که باید بیاموزند و نحوه ارتباط آن مطالب با یکدیگر - .[3]
-3نقشه مفهومی به عنوان ابزاری برای یادگیری
نقشه کشی مفهومی به عنوان یک استراتژی یادگیری، به دانش آموزان کمک می کند تا آنچه را که آموخته اند، به شکل دقیق و به طور مفصل شرح دهند . نقشه کشی مفهومی برای فراگیر فرصتی ایجاد می کند تا از دانسته هایش بازخورد بگیرد و آنچه را که درک کرده است، به وضوح ببیند.
بعلاوه به درک بد فهمی ها و اصلاح اطلاعات نادرستی، که در اثر ایجاد ارتباطهای نادرست بین مفاهیم، به وجود آمده اند کمک میکند. در واقع استفاده از نقشه های مفهومی اطمینان خاطری از یادگیری محتوا به فراگیران میدهد وآنها احساس میکنند که به اطلاعات تسلط کافی پیدا کرده اند. برای نمونه با ارتباط دادن اطلاعات نقشه به آموخته های قبلی، اطلاعات جدید بسیار راحتتر با ساخت شناختی دانش فراگیران یکپارچه میشود.
گالنستین می نویسد: استفاده از نقشه مفهومی باعث ایجاد مهارتهای تفکر انتقادی و توانایی مقایسه و درجه بندی مطالب در دانش آموزان می شود و برای آنها، موقعیت های بحث و حل مساله ایجاد خواهد کرد.