بخشی از مقاله
چکيده :
ژئوتوريسم ، نوعي از گردشگري است که مرتبط با پديده هاي زمين شناسي، ابنيه هاي ساخت بشر از مواد و صخره ها و سايت هاي معدني است ، سايت هاي معدني شامل سايت هايي که در گذشته مورد بهره برداري قرار مي گرفته اند، امروزه در حال بهره برداري هستند و هم چنين معادن بازسازي شده . در بسياري از کشورها، سايت هاي معدني به جذب گردشگر و اقتصاد منطقه کمک بسياري ميکند. سايت هاي معدني کهن به عنوان ميراث صنعتي ثبت جهاني مي شوند تا منطقه را در جذب گردشگر ياري رسانند.
وفور چنين سايت هاي معدني کهن در ايران -جائي که بسياري از کاني ها در آن براي اولين بار معدن کاري شده و يا جز اولين مناطق در معدن کاري آن ها بوده است - ميتواند يک مزيت رقابتي براي کشور به وجود آورد تا علاوه بر رشد صنعت گردشگري و در نتيجه توسعه ي اقتصادي کشور، به شناخت تمدن کهن ايران و نشان دادن تاريخ غني و پربار ايراني به گردشگران کمک کند و در نهايت سبب حفاظت اين سايت ها شود. در اين پژوهش با تشريح انواع ژئوتوريسم و انواع گردشگري معدني و هم چنين تجربيات ساير کشورها در توسعه ي گردشگري معدني، راهکارهائي براي توسعه ي اين نوع گردشگري در ايران ارائه شده است .
واژه هاي کليدي : ايران ، ژئوتوريسم ، گردشگري معدني، گردشگري ميراث صنعتي، معادن کهن .
مقدمه :
گفتن اين که چه زماني علاقه به علم زمين شناسي آغاز شد کار دشواري است . با وجود اين که تعريف واحدي از ژئو توريسم وجود ندارد، اما مي توان آن را به عنوان توريسمي مرتبط با طبيعت و منابع موجود در طبيعت دانست (٢٠٠٩٥,Brozinski).
ژئوتوريسم شکلي از گردشگري در محيط طبيعي است که به طور ويژه اي بر دانش زمين شناسي و چشم اندازها تمرکز مي کند که اين سبب ارتقاي گردشگري در ژئوسايت ها و حفاظت تنوع زمين شناسي شده و به فهم علوم زمين از طريق آموزش و ارج نهادن به زمين کمک ميکند. که از طريق بازديدهاي مستقل يا گروهي از ويژگي هاي زمين شناسانه به دست مي آيد(٢٠١٠٥,Dowling).
کشورهايي با بار تمدني سترگ که در آن ها ساخت خانه و معماري به شکل حرفه اي تري- نسبت به خانه هاي اقوام بدوي که تنها از مصالح درون محيطي سود مي جستند- مي توانند در ارائه ي اين گونه ي بسيار ويژه از گردشگري علمي موثرتر عمل کنند. در اين کشورها، تلاش براي يافتن مصالح ساختماني منجر به کشف انواع گوناگوني از سنگ هاي معدني براي بهبود کيفيت سازه ها و نيز زيبايي ساختمان ها مي شد. همچنين در کشورهايي با تمدن پيشرفته تر، به منظور تهيه ي ابزارهاي گوناگون - از جمله شمشير، خنجر ظروف خانگي و...- بيش از ديگر نقاط جهان براي کشف و بهره برداري از منابع معدني گوناگون تلاش مي شده است . اين امر نشان دهنده ي اهميت شناخت تاريخ و گذشته ي يک کشور در شناخت بهتر تاريخ معادن و اکتشافات معدني کشورها، و نيز مهم تر از آن نمايان گر اهميتي است که نقش شناخت بهتر معادن - زمان بهره برداري از يک معدن ، ميزان اهميت يک نوع خاص کاني در يک مقطع خاص زماني و مکاني، نوع برخورد کارفرمايان و کارگران در شناخت روحيات ملل و...-در شناخت بهتر تاريخ يک کشور ايفا مي کند. ويژگيهاي زمين شناسي ايران توسط محققان از سراسر جهان مطالعه شده است . ايران ، پارک زمين شناسي يا موزه زمين شناسي يک ونيم ميليون کيلومتر مربعي نام گذاري شده است . اما درحاليکه ايران طيف وسيعي از پديده هاي زمين شناسي را دارد اما ژئوتوريسم در کشور گامهاي ابتدايي خود را بر ميدارد(٢٠٠٦٧٨,newsome).
١- ژئوتوريسم :
تورتلوت ٤ ژئوتوريسم را اينگونه تعريف مي کند:« توريسمي که صفات ممتاز جغرافيايي يک منطقه - تفريح گاه ها، ميراث منطقه اي، زيبايي ها و جذابيت ها، فرهنگ و همه ي متعلقات افراد مقيم منطقه - را تقويت کرده يا افزايش مي دهد.» (٢٠٠٩٦,Brozinski).واژه ژئوتوريسم در ١٠ سال اخيردر جهان رواج يافته و شکل ويژه اي از صنعت گردشگري است که درآن ژئوسايتها(مکانهاي ويژه زمين گردشگري) در کانون توجه گردشگران قرار مي گيرد.يک ژئوسايت مي تواند يک چشم انداز،دسته اي از اشکال متنوع ناهمواريهاي سطح زمين (لند فورمها)، يک رخنمون سنگي، آثار باقيمانده ازيک معدن قديمي و يا هرجاذبه زمين شناسي ديگر باشد(٢٠٠٦٢١,Dowling et al). ژئوپارکها بهترين راه ارائه ي دارائيهاي طبيعت بي جان و استفاده از مواهب آن در صنعت گردشگري مي باشند. اصطلاح ژئوپارک که از سال ٢٠٠١ توسط يونسکو باب شده است ، شامل پهنه بندي کليه پديده هاي طبيعت بي جان در يک منطقه وسيع و دارائيهاي صنايع معدنکاري گذشته و حال آن مي باشد(٢٠٠٦٢١,schnider).
در تعريف ديگري از ژئوتوريسم آمده است : ژئوتوريسم نوعي از گردشگري طبيعت گرا با رويکرد ويژه به طبيعت بي جان است که در آن ژئوسايت ها مورد توجه قرار ميگيرند، ژئوسايت ها با دونوع کلي فرهنگي و طبيعي به طور بالقوه انواع مکان هاي معدني سکونت گاههاي دستکند صخره اي و پديده هاي ژئومورفولوژيک و زمين شناسي (حتي رخنمون هاي جاده اي و فسيل هاي بشر) را به قصد تفرج ، آموزش ، تفسير و حفاظت محيط زيست در بر ميگيرند(نکوئي صدري،١٣٨٨: ٢٢). ژئوتوريسم اين گونه طبقه بندي ميشود :
الف ) زمين گردشگري معادن
ب )زمين گردشگري زمين شناسي و شکل شناسي زمين شناسي ج )زمين گردشگري انسان شناسي ( در غارها و معادن ) د)زمين گردشگري سکونت گاههاي دستکند کوهستاني ه )زمين گردشگري ماجراجويانه
و)زمين گردشگري رخنمون هاي جاده اي ٥(نکوئي صدري،١٣٨٨: ٤٦).
٢- گردشگري معدني
٢-١- گردشگري معدني به عنوان گردشگري ميراث صنعتي :
طبقه بندي گردشگري ميراث عمدتا مرتبط با سايت هايي با دوره هاي تاريخي مانند رنسانس مي باشد اين بخش از صنعت از اواسط دهه ١٩٨٠ گسترش پيدا کرده و اما اکنون به عنوان بازتاب هرچيزي که نوستالژي همگون از گذشته را همان طور که بوده و تصور ميشود تعريف ميشود. مانند تئاترها، کابين ماشين ها و...که در نمايشگاهها در معرض ديد عموم قرار داده مي شود(١٩٩٨٨٥,Rudd&Davis).
سايت هاي متروکه ي صنعتي به طور سنتي به عوان منابع مشکلات محيط زيستي به حساب مي آيند. هرچند چنين سايت هايي غالبا به عنوان نمونه هاي ميراث تاريخي به حساب مي آيند و تمايلات مختلفي براي حفظ اين سايت ها وجود دارد. فعاليت هاي معدنکاري ، نوع خاصي از اين سايت ها به شمار مي آيد که نه تنها عناصر معماري را مدنظر قرار مي دهد، بلکه وابسته به عناصر منظره اي مرتبط با زمين شناسي و توپوگرافي است . لزوم توسعه ي فرصت هاي جديد اقتصادي در اين مکان ها، که اقتصاد آن ها به طور سنتي مرتبط با "خرده فرهنگ هاي معدني ٧" است منجر به ايجاد استقرارهاي فرهنگي در برخي از اين سايت هاي معدني شده است (٢٠٠٧١١,Consea et al).
گردشگري معدني قسمي از گردشگري ميراث به حساب مي آيد که با تاريخ و استقرار مرتبط است شايد يکي از دلايل تبديل معادن قديمي به محل هايي براي تفرج گردشگران ، علاقه به محيط زيست ، فرهنگ و ميراث تاريخي صنايع استخراجي باشد(٢٠٠٢٤٤٧,Pretes). ويژگي معدن کاري در هر نقطه از دنيا اين است که هر معدن ويژگي هاي فرهنگي خاص خود را بر پايه ي ويژگي هاي محيطي، اقتصادي، جغرافيايي و دوري و نزديکي به مراکز تمدن داراست (٢٠٠٧٦٨١,Ballesteros). در بسياري از اين سايت هاي معدنکاري شده ، توسعه ي گردشگري نقش مهمي در توسعه ي اقتصاد و جلوگيري از مهاجرت افراد محلي ايفا ميکند(٢٠٠٧٥,Consae).
٢-٢- گردشگري معدني به عنوان زيرشاخه ژئوتوريسم :
گردشگري معدني بخشي از ژئوتوريسم به مثابه يکي از انواع مهم توريسم است . از مهمترين شاخه هاي ژئوتوريسم ، توريسم مکان هاي معدني يا «گردشگري معدني » مي باشد. گردشگري معدني را «استفاده ازجاذبه هاي گردشگري معادن در زمان بهره برداري و پس از آن با هدف آموزشي، تفريحي و علمي تعريف کرده اند». از اينرو ملاحظه مي شود که ژئوتوريسم معدني خود داراي زير شاخه هاي مختلفي است که در ادامه به آنها پرداخته شده :
تصوير شماره (١) مربوط به اشکال ژتوتوريسم و اشکال توريسم سايت هاي معدني
منبع : عزيزالدين (١٣٨٧)
گردشگري معدني ميتواند به عنوان زيرمجموعه اي از گردشگري معدني و يا زيرمجموعه ژئوتوريسم که ميراث معدنکاري، فعاليت هاي معدني و جامعه اي که به معدنکاري بسيار وابسته هستند تعريف شود. معدن کاري ارتباط زيادي به فعاليت هاي معدنکاري و فرايند پرازش معادن دارد که اين فرايند ميتواند در بخش هاي متفاوتي باشد چه در سطح زمين و چه در زير زمين مانند سيستم هاي ريلي، انفجارهاي سطحي و تجهيزات مختلف . بازديد از معادن ، فرصت بسيار خوبي براي مدارس ، انستيتوها، مراکز آموزشي و حرفه اي است .
٢-٣- زيربخش هاي گردشگري معدني:
_معادن قديمي با ارزش هاي مهم تاريخي که فعاليت هاي معدن کاري قديمي را به نمايش ميگذارد. اين معادن عمدتا از قزون وسطي و دوره هاي اخير است . اکنون سرمايه هاي تاريخي عمده براي نقش عمده شان در ليست چهاني ميراث طبيعي و فرهنگي ثبت مي شوند.
_معادن جديد که عموم افراد را براي تجهيزات و فعاليت هاي معدنکاري مدرن خود جذب ميکنن .(٢٠١٠:٤٩ ,Hvizdak et al).
گردشگري زمين شناسي يا ژئوتوريسم ميتواند بر جنبه هاي تاريخي و فرهنگي مثل توجه بر اشکال گوناگون فعاليت هاي معدن کاري متمرکز شود (٢٠٠٦٧,Dowling&newsome). از آنجايي که با سازمان يونسکو، فعاليت هاي اقتصادي را نشانه اي از استقرار در طول تاريخ ميداند که تحت تاثير محدوديت هاي فيزيکي و فرصت هاي ايجاد شده توسط محيط طبيعي و نيروهاي طبيعي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي مناسب چه خارجي و چه داخلي ايجاد شده است (٢٠٠٧٥,Consea).
برطبق گفته فولر تمام منظره هاي شهري و صنعتي به عنوان مناظر ميراث فرهنگ جهاني هستند و معادن نيز آميزه اي از سياست تاريخي، فرهنگ و نقطه ي کانوني چشم اندازهاي اخلاقي است . همان طور که بر طبق گفته هاي تيسيه ٨ در سال ٢٠٠٣ (کميته بين المللي حفاظت ميراث صنعتي ) ميراث صنعتي شامل بقاياي فرهنگ صنعت است که داراي ارزش تاريخي، تکنولوزيکي، اقتصادي، اجتماعي، معماري، و علمي است اين بقايا شامل ساختمان ها و ماشين آلات ، کارگاهها، آسياب ها و کارخانه ها، معادن و سايت هايي براي پردازش و فرآوري، انبارها و مغازه ها، مکان هايي که انرژي در آن توليد، انتقال و استفاده مي شده است ، حمل و نقل و زيرساختارهاي آن و هم چنين مکان هايي که براي فعاليت هاي اجتماعي مرتبط با آموزش ، نيايش و ... از آن استفاده مي شده است شامل چشم انداز بقاياي معدنکاري. برخي از بقاياي معدنکاري و المان هاي آن به خاطر ارزش هاي تاريخيشان به عنوان ميراث بشري شناخته مي شوند و برخي از سايت هاي معدني باستاني و قديمي در ليست ميراث جهاني هستند مانند شهر پوستوي در بوليوي که بزرگترين مجموعه صنعتي در قرن ١٦ بود، معدن نمک ويليسکا در هلند، چشم انداز صنعتي بلائناوون در انگلستان ، منطقه معدنکاري مس در فالون سوئد و معدن قديمي طلاي لاس مدولاس در اسپانيا(٢٠٠٨٦٩٤,Nowack,schulin&consea).
٣-٤- تجربيات گردشگري معدني در سراسر جهان
هر چند گردشگري معدني در کشور ما هنوز جايگاه واقعي خود را نيافته ، و چندان جدي گرفته نشده ، اما در سراسر جهان توجه به اين گونه ي خاص گردشگري مدت هاست آغاز شده است .
در حال حاضر، در بسياري از کشورها، فعاليت هاي معدنکاري کهن به موضوعي براي گردشگري تيديل شده است . معادني که ديگر از آن ها بهره برداري نميشود تبديل به موزه شده اند و در آن به معرفي و بيان زندگي معدن کاران کهن پرداخته مي شود.
داوسون در کانادا نمونه اي است از معدني قديمي که معدنکاران مهاجر با برپايي فستيوال ها و ... منطقه را به گردشگري پيوند زده اند و موزه اي را در شهر احداث کرده اند تا فرهنگ معدنکاران مهاجر را به نمايش بگذارند. کيمبرلي در آفريقاي جنوبي، نمونه ي معدن ديگري است که با کاهش استخراج مواد معدني و رو به اتمام بودن ذخاير معدني خود با احداث موزه و تبديل آن به يک پارک موضوعي، فرهنگ استعمار را به خوبي به نمايش گذاشته است .بالارات در ايالت ويکتوريا در استراليا، نمونه اي از جامعه اي است که تاريخ خودشان را در قالب يک پارک موضوعي به بازديدکنندگان عرضه ميکنند(٢٠٠٢٤٤٦,Pretes). کشور مالزي از جمله کشورهايي است که از طريق بازسازي حفره هاي معدني و تغييرکاربري مي در معادن قلع خود، و تبديل آن به يک هتل بسيار مجلل و بزرگ ، توانست گردشگران زيادي را جذب کند(عزيزالدين ،٧:١٣٨٧).
در شهر تاريخي باربتون آفريقاي جنوبي تعدادي از چاههاي قائم معادن قديمي استحراج طلا را مجددا بازگشائي کرده اند تا با نشان دادن شرايط خطرناک و دشوار براي گردشگران احساس هم دردي ايجاد کنند.
يونسکو ژئوسايت معدن کاري لاس مدولاس را ثبت جهاني کرده است . تورهاي مختلفي براي بازديد از تونل هاي معدن زيرزميني کوئين در بريتانيا برگزار مي شود. در کشور آفريقاي جنوبي بازديد از ثروت و ميراث معدن کاري کمربند مس کاتانگان به عنوان مقصد گردشگري مورد توجه قرار ميگيرد(٢٠٠٦:٤٦ ,Raimold et al). در سال ١٩٨٧ در اسپانيا بنيادي به نام ريوتينوايجاد شد که هدفش شروع تدريجي فعاليت هاي گردشگري بود. اين بنياد پس از اقدام به مطالعه ي تاريخ معدن کاري و ذوب فلزات و فلزکاري در اين ناحيه ، گردشگري و توجه به جنبه هاي فناوري ، فرهنگي ، اجتماعي و اقتصادي و حفاظت محيط زيست آن در قالب فعاليت هاي پارک توريسم معدن کاري، تورهاي عمومي را برگزار نمود. موزه تجهيزات استخراج معدن در کنار معادن و جاذبه هاي آموزشي_تفريحي براي کودکان و بزرگسالان در نزديک معدن زيرزميني سودن در ميني سوتاي آمريکا نمونه ديگري است (نکوئي صدري،١٣٨٨: ٥٥).
معدن استرلينگ هيل در نيوجرسي هرساله ميزبان هزاران نفر است و در مورد معدنکاري روي در آن به بازديدکنندگان آموزش داده مي شود. موزه زغال کنتاکي که در کنار معدن زغال آن واقع است ، هرساله نمايشگاهها وبازارهايي براي بازديدکندگان برگزار ميکند.موزه ي زغال ملي حفره ي بزرگ در انگلستان نيز از موارد موزه هاي صنعتي است که تورهاي زيادي از دانشجويان ، دانش آموزان و محققان هرساله به آنجا ميروند.موزه ي معدنکاري اسکاتلند(موزه ي الماس هاي سياه )، نخستين موزه ي معدن غرب پنسيلوانيا و موزه هاي بسياري در سراسر دنيا هرساله نمايشگاههاي مختلفي درمورد فرهنگ معدنکاران ونمايشگاههاي علم و صنعت برگزار ميکنند. موزه زغال داگر، موزه ي صنعت زغال لينويل رويدادهاي متفاوتي براي جذب گردشگر برگزار ميکند و هم چنين براي حفظ ميراث معدنکاران تلاش ميکند و نمايشگاهها و جشنواره هايي با حضور مردم محلي براي نشان دادن ميراث معدنکاران برگزار ميکند(٢٠١٠١٧,suffer).
٣-٥- معدن کاري در گذشته
سنگها، مواد معدني وکاني ها از جمله مواد موجود در طبيعت هستند که انسان ما قبل تاريخ آنها را مي شناخته است ، ابزارهاي خود را از آن مي ساخته و براي رفع نيازهاي خود از آن استفاده مي کرده است . سنگ بيش از هر چيز ديگري توجه انسان اوليه را به خود معطوف کرده بود زيرا ميتوانست از آن ابزارهاي مختلفي تهيه کند تا زماني که انسان هنوز به فلزات دسترسي پيدا نکرده بود از لبه ي تيز سنگ ها ميتوانست به جاي لبه تيز، داس ، تبر، چاقو، سرنيزه و امثال آن استفاده کند. انسان نخستين حدود پنجاه تا صد هزار سال پيش از ميلاد براي نقاشي روي ديوار غارها از سنگ هايي مانند اخراي قرمز و اخراي زرد و اکسيد منگنز براي ايجاد رنگ هاي قرمز و زرد و بنفش استفاده مي کرده است . به نظر مي رسد اين کاني ها نخستين مواد معدني بودند که انسان آنها را استخراج ميکرده است . او در اين زمان بلورهاي شفاف کوارتز و کهربا را جزء سنگ هاي قيمتي مي دانسته و از آن براي خود زينت آلات ميساخته است . با استخراج و شناخت فلز عصر فلزات آغاز ميشود در ابتداي اين عصر انسان طلا، مس ، نقره وآهن خالص را يافته است . نظر به سهولت استخراج و ذوب سنگ هاي حاوي مس در حدود ٤٥٠٠پ .م انسان موفق به استخراج مس شد و به اين ترتيب مس اولين فلزي بود که انسان آن را شناخت وي پس از مس قلع را شناخت و آن را استخراج کرد حدود ٢٨٠٠ سال پيش از ميلاد مسيح انسان از آلياژ مس و قلع با نسبت نه به يک فلز ديگري به نام مفرغ تهيه کرد.
همزمان با اين دوره آهن نيز کم و بيش استخراج ميشده است . اما به دليل مشکلات اين فلز کمتر مورد استفاده قرارميگرفته است .
مصري ها حدود ٣٠٠٠سال پيش با ذوب ماسه هاي سيليسي شيشه را ساختند. چيني ها نمک طعام را چندين سال پيش از ميلاد مسيح استخراج کردند. روي در آغاز قرن اول ميلادي کشف شد(رادورزنگنه ،١٣٨١: ٢). بشرآهن را پس از مس و طلا و نقره و قلع شناخت . به طوريکه باستان شناسان نوشته اند آهن پوسته زمين از اوايل هزاره دوم پ .م مورد استفاده قرار مي گرفته است . از هزاره چهارم پ .م اشيا آهني در حفريات باستان شناسي در اور واقع در جنوب بين النهرين و در هرم خئوبس به دست آمده است ولي تا مدت ها بعد اثري از اشيا آهني در هيچ يک از تمدن هاي باستاني ديده نشده و اين مي رساند که تا اوايل هزاره دوم پ .م مردم با اينکه آهن را مي شناخته اند اما به علت اشکال ذوب نتوانسته اند ازآن استفاده کنند(زاوش ،١٣٥٣: ٧٥). استخراج فلز و استفاده از آن در فلات ايران تاريخي بس طولاني دارد. آثار مسي که از طريق کوبيدن يا چکش زدن درست شده اند از تپه لي کش و حفاري هاي دهلران خوزستان به دست آمده که مربوط به هزاره هاي هفتم و هشتم قبل از ميلاد است . نمونه هاي ديگر فعاليت فلزکاري در دوران هاي اوليه از طبقه ١ و ٢ تپه سيلک ، هزاره پنجم پيش از ميلاد، حفاري هاي تپه زاغه ، هزاره هاي ششم قبل از ميلاد و در طبقات استقراري تل ابليس (جنوب غربي کرمان )همزمان با سيلک ٢ به دست آمده است (طلايي،١٣٨٣: ٧٦). ساکنان ايران به دليل وجود کاني هاي فراوان در اين سرزمين از حدود هشت هزار سال پيش مس را مي شناخته اند و از آن در ساخت ابزارهاي بسيار ساده از جمله نوک درفش و مهره هاي مسي استفاده ميکردند اما هنوز به فناوري ذوب آن ها دست نيافته بودند، بلکه مس را که به صورت نسبتا خالص به صورت رگه هايي در معادن موجود بود استحصال ميکردند. در روند رو به رشد فرهنگ هاي پيش از تاريخ ايران در حدود هزاره هاي پنجم و چهارم قبل از ميلاد ساکنان بيشتر مناطق فلات ايران با دستيابي به فناوري ذوب و قالب گيري مس توانستند تحولات چشمگيري را رقم بزنند(طلايي،١٣٨٥: ١٦٧).
امروزه با مدارک غير قابل انکاري که از گوشه و کنار سرزمين وسيع ايران به ويژه در حفريات اخير در دشت قزوين در تپه قبرستان به دست آمده است مسلم گرديده است که فلزگران ساکن در فلات ايران از پيشگامان کشف ذوب مس در جهان باستان بوده اند.
مهمترين دليل اين مسئله به احتمال قريب به يقين وجود معادن فراوان مس در اين سرزمين بوده است ، چه تپه قبرستان ، تل ابليس و يا هر نقطه ي ديگري که در آن آثار ذوب مس مشاهده شده است بدون استثنا در مجاورت معادن سنگ مس قرار داشته اند. اين حقيقت نه تنها در ايران بلکه در شبه جزيره ي اسياي صغير که يکي از کهنترين مراکز ذوب مس است نيز به اثبات رسيده است (مجيدزاده ،١٣٦٤ :١٥).