بخشی از مقاله
نمود نظریات فمینیسم در پیکره نگاری زنان در دربار فتحعلی شاه قاجار
چکیده
موضوع زنان قاجار بحثی تازه در پژوهش های هنری نیست اما پرداختن به مسائل جزئی تری مانند برهنگی زنان در نقاشی های درباری این دوره شاید مباحث جدیدی را در این باب پیش روی پژوهشگران گذارد. موضوع اصلی نقاشی های قاجار انسان است، ولی با تفاوت جنسیتی. مردان غالبا شخصیت های با نفوذ، از جمله شاه و درباریان هستند ولی زنان پیوسته رامشگران و مطربانند . مضامین احساسی و شهوانی از موضوعات مهم پیکره نگاری دربار فتحعلی شاه است که بالطبع تصویر نگاری زنان برهنه و نیمه برهنه را به همراه دارد. از دیدگاه فمینیست ها نگاه مادی بر زن و تاکید از اندام او نه تنها توهین به این جنس است بلکه نوعی بهره کشی جنسی محسوب میشود و ظلمی است که از جانب مردان بر زنان. زنان نقاشی های ما خود خواستند که برهنه کشیده شوند؟ به چه دلیل؟ مردان به چه دلیلی تنها مقامات و رجال درباری فتحعلی شاهند؟ نه اینکه تاریخ ایران(دوره هخامنشیان) نشان داده است که تفاوتی میان زن و مرد نیست، چرا زنان درنقاشی های قاجارمحدود و محکوم به جنسیتشان شده اند؟ این نا برابری که میان مردان و زنان دیده می شود نه نتیجه تفاوت های طبیعی(زیستی)، بلکه ناشی از تاثیر محیط است. مردان در هر شرایط اقتصادی، به اعمال زور و سلطه بر زنان نیازی روانی و حتی جسمانی دارند. این تفاوت ها به خوبی در نقاشی های این مقطع از دوره قاجار دیده می شود.این مواضعی است که با تکیه بر نظریات فمینیسم مورد بررسی قرار می گیرد. در پژوهش پیش رو به کمک منابع کتابخانه ای و روش مقایسه ای به وجوه مشترک و متفاوت در مفاهیم خلق این آثار و تجلی زن و تاکید بر برهنگی زنان در این نقاشی ها خواهیم پرداخت که از اهداف این تحقیق نیز بشمار می رود. حاصل بررسی ها حاکی از این است مردان دربار قاجار نیازی روانی و شهوانی به دیدن اینگونه نقاشی ها داشته اند.که این نگاه جنسیتی به زن از دیدگاه فمینیست ها نوعی پست شمردن و تجاوز به حقوق زنان است.
مقدمه
از اوایل قرن دوازدهم هجری قمری، خاطره ی نگارگری فاخر و بی نظیر کم کم فراموش شد و جستجو و تصور انسان فانی از جنت موعود ابدی جای خود را به تثبیت و تحلیل لذت های گذران نفس پرستانه ای داد که پادشاهان و شاهزادگان را بر می کشید. در بررسی نگارگری دوره ی قاجار، نقاشی های دوره ی فتحعلی شاه قاجار تفاوت بسیار عمیق و قابل توجهی با نقاشی های پیش از خود و اواسط دوران ناصرالدین شاه و پس از آن دارند. مضامین اصلی این نقاشی ها، پیکره های انسانی است. اما حضور مردان در لباس های فاخر و مناصب بالا در مقابل زنانی که اغلب نوازنده، رقاص و رامشگر تصویر شده اند، حائز اهمیت است. »مسلما هدف نگارگر از به تصویر کشیدن این زنان پرغمزه و ناز و در اوج جوانی و زیبایی و زنانگی، ساختن منظر وسوسه انگیزی از لذات متنوع و جسمانی دنیا، در آن سوی درهای ممنوع الورود اندرونی، برای شاهنشاه و اشراف بوده است و زمینه های عرفانی و ملکوتی به هیچ وجه در این نگاره ها به چشم نمی خورد.« (رابینسون، ( 18 :1376 با توجه به جامعه ایران و تفکرات حاکم بر آن نسبت به زنان خلق این گونه آثار نیاز به تامل دارد. این ناهمگونی در جایگاه زنان و مردان در آثار نقاشی این دو دوره بی ارتباط با تفاوت های زیستی میان زنان و مردان نیست، همین تفاوت ها سبب بروز مشکلات اجتماعی و جنسی در جوامع می شود و سبب گشته برخی از مردان در هر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... به اعمال زور و سلطه بر زنان نیاز روانی و حتی جسمانی داشته باشند. توجه به ستمی که بر بدن زنان چه به لحاظ آزار های جنسی و جسمی و یا هرزه نگاری صورت گرفته، از مباحثی است که فمینیست ها(رادیکال فمینیسم) به آن پرداخته است.
این پژوهش تلاش دارد با فرض بر این که صاحبان این آثار نگاهی جنسی و مادی به زن داشته اند، با بررسی منایع تصویری(آثار نقاشی منتخب از دوره ی تاریخی یاد شده) پرداخته و نگاه فمینیسم را در تارو پود آن ها بیابیم. پژوهش های بسیاری در سال های اخیر در زمینه هنر نقاشی دوره قاجار صورت گرفته است اما با رویکرد حاضر پیشینه ای یافت نشد. " نگاه مادی به زن در نقاشی های دوره قاجار" پروژه ارشد نقاشی نفیسه صدیقی به راهنمایی دکتر منصور حسامی است که در شهریور 88 در دانشگاه الزهرا ارائه شده است. در یکی از فصول این پایان نامه اشاراتی به نگاه جنسی در نقاشی قاجار با اشاره به مشکلات جنسی در این دوره (کل دوره قاجار) پرداخته است و در پروژه کارشناسی ارشد نقاشی، فروزان شیرغانی از دانشگاه الزهرا با عنوان"بررسی تطبیقی تصویر زن در نقاشی های دوره قاجاریه و روکوکو" به راهنمایی دکتر منصور حسامی در مهر 87 به بررسی تاریخی دوره قاجار و روکوکو و همچنین وضعیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی اروپا و ایران و چگونگی حضور زن در نقاشی های این ادوار و مختصر مقایسه آنها پرداخته است. تفاوت این دو پروژه در پرداخت جزئی تر اینجانب به مسئله زن(برهنگی زنان) با رویکردی فمینیستی خواهد بود. مریم توکلی فر پروژه ارشد خود را در دانشگاه تهران به راهنمایی دکتر مصطفی گودرزی و مشاوره استاد یعقوب آژند تحت عنوان "بررسی تصویر زن در نقاشی های عهد فتحعلی شاه قاجار" در شهریور 1388 ارائه کرده است. وی به بررسی زن در پیکره نگاره های این دوره پرداخته است. آقای جلالی جعفری در کتاب نقاشی قاجاریه به نقد و بررسی نقاشی قاجار با رویکرد زیبایی شناسانه پرداخته اند.
در ضمن پژوهش هایی که در زمینه فمینیست انجام گرفته است محدود به تاریخچه و نظریات فلسفی آن می باشد که باید این نظریات را در پژوهش حاضر بسط و گسترش داد. تفاوت این پژوهش با پژوهش های قبل در پرداختن به نوع خاص نمایش برهنگی زنان در پیکره نگاری های دربار فتحعلی شاه با رویکرد فمینیستی که به آن پرداخته خواهد شد.
موقعیت اجتماعی و فرهنگی قاجاریه (سلطنت فتحعلی شاه )
دوره ی تاریخی قاجاریه با تاجگذاری آغا محمد خان قاجار، در سال 1210 شروع شد. »دوران حکومت او به جنگ و خونریزی و گردآوری پول و ثروت گذشت. دوران زمامداری او با انقلاب فرانسه در اروپا و در پی آن حوادث شگرفی مانند جنگ های پیاپی، جنبش توده ها، پیشرفت سریع علم و صنعت و تشکیل دولت های بزرگ و نیرومند در جهان و جریان رقابت های استعماری در اروپا همگام بود. اما مردم و دربار ایران نه تنها، از این دگرگونی ها متاثر نشدند، بلکه آگاهی درستی هم از آن تحولات به ایران نرسید.)« افشار مهاجر، (55 :1384 بعد از آغا محمد خان قاجار سلطنت به برادر زاده اش فتحعلی شاه معروف به باباخان رسید. او در سال 1212 ه.ق بر تخت سلطنت نشست. »فتحعلی شاه فاسد و خودبین که دلمشغول همسران بی شمارش در حرمسرا بود، دو شکست مفتضحانه در سال های 1228 و 1244 از سپاه روسیه و امضای دو معاهده تحقیر آمیز گلستان و ترکمان چای را برای ایران به بار آورد.« (سودآور ،(1374 در واقع »هنگامی که اروپا دوران تاریک قرون وسطایی خود را طی می کرد، یعنی از قرن ششم تا چهاردهم میلادی، ایران در درخشانترین دوره ی تمدن با شکوه خود، یعنی تمدن عظیم قرن دوم تا قرن هفتم هجری بود، ولی هنگامی که جامعه های اروپایی دوره ی قرون وسطایی را پشت سر گذاشته و در راه گسترش تمدن و فرهنگ جدید گام بر می داشتند، جامعه ی ایرانی شکل و فرم و مشخصات یک جامعه ی قرون وسطایی به خود گرفته بود.« (شمیم ،(1384
موقعیت زنان در دربار فتحعلی شاه
»دربار شاهان قاجار- بجز اواخر این سلسله- به ویژه در عهد فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه، انباشته از زنانی بود که وظیفه ی اصلی آنان ارضای امیال حاکمان وقت بود. گرایش به گردآوری زنان در دربار قاجار، از زمان آغا محمد خان اولین پادشاه این سلسله شروع شد. ... پس از آغا محمد خان در حکومت سی و هشت ساله برادر زاده و جانشین او فتحعلی شاه با تجمع زنان بی شماری در حرمسرا مواجه می شویم: از بدو ایجاد عالم تا حال، احدی از نسل آدم به کثرت اولاد و احفاد او نبود. ... و عدت اهل حرمسرای آن حضرت تخمینا پانصد نفر می شد که ... علی الدوام]با آنان[ به عیش مشغول بود.« (شیبانی ، (1366 زمان سلطنت فتحعلی شاه یکی از دوره های ننگین تاریخ پادشاهی در ایران است. او به علت زن بارگی و عیاشی های بیش از اندازه اش از
وظایف مملکت داری دور ماند و هرچه بیشتر جامعه ی ایران را در رخوت و عقب افتادگی فرو برد. »در زمان سلطنت این پادشاه و حتی دیگر پادشاهان این سلسله مقام زن تا پایین ترین حد تصور و امکان نزول کرد و ارزش او در این دوره از تاریخ کشور آنقدر نقصان یافت که حتی در برخی موارد از یک خلال دندان هم که معمولا بعد از مصرف دور افکنده می شود بی مقدار تر شد. زن در نظر فتحعلی شاه صرفا یک لعبت بود، یا بازیچه ای سرگرم کننده.« (آزاد، (1366 گاسپار درویل1 در سفرنامه اش اینگونه می نویسد: » فتحعلی شاه در حرمسرای خود دارای هفتصد زن است و با همه ی آن ها معاشرت دارد. بیش از سیصد تن از این زنان، زنان رسمی وی به شمار می روند. عده ی کثیری از آن ها دختران جوانی هستند که بزرگان مملکت از سراسر کشور برایش می فرستند. شاه معمولا یک بار با این دختران همبستر شده و بعدا آن ها را به افسران ارشد می بخشد. آنان از کسب این افتخار، نزد همگان بر خود می بالند و به این مناسبت، جشن و شادمانی مفصلی به راه می اندازند.« (درویل، (1337 حضور بیش از اندازه ی زنان در دربار فتحعلی شاه ناشی از میل سیری ناپذیر وی به این قسم بلهوسی ها بود. بسیاری از این زنان تنها برای ارضای امیال نفسانی او در دربار جمع شده بودند.
پیکره نگاری درباری :
پیکره نگاری درباری، اصطلاحی است برای توصیف مکتبی از نقاشی ایرانی که در نتیجه تجربه های فرنگی سازی پدید آمد. آغاز شکل گیری این مکتب از اواخر سده ی 12 ه.ق و اوج شکوفایی آن از زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بود. »پیکره نگاری درباری نمایانگر اوج هم آمیزی سنت های ایرانی و اروپایی است در یک قالب پالایش یافته و شکوهمند. به سخن دیگر، این مکتبی است که در آن روش های طبیعت پردازی، چکیده نگاری و آذین گری به طرز درخشان با هم سازگار شده اند.« (پاکباز، (1386
جایگاه تصویر زنان در پیکره نگاری قاجاریه
از تصاویری که مکررا در هنر قاجار تکرار می شوند زن با لباس یا نیم تنه هایی است که نازک و بدن نماست، گرچه زنان برهنه و آن هایی که لباس های نازک بر تن دارند از هنر صفویه و زندیه ظاهر می شوند، اما به نظر می رسد در نقاشی های قاجار بر مضمون این زنان یا خانم هایی که مخصوصا خود را در ارتباط با نوع لباس و یا اشیا نمادین به معرض دید می گذارند تاکید بیشتری شده است.
»از آنجایی که بزرگان و شاهان قاجاری توجه زیادی به زنان و موضوعات احساسی و شهوانی داشتند، علاقه زیادی به تزئین فضای کاخ های خود با تصاویر زنان نشان می دادند.« (آژند، (1381 زنانی که در این آثار دیده می شوند، اغلب ندیمگان، زنان رامشگر و رقاصه ها هستند. در بعضی موارد که اثر نقاش روایت خاصی را بیان می کند. شخصیت ها، شخصیت های داستانی هستند، که البته باز هم با عناصرزیبایی شناسانه دوره ی قاجار ترسیم می شوند.
به طور کلی شاید بتوان گفت که ما در نقاشی های قاجاری تصویر زن را از نگاه مردانه و برای ارضای نیازهای بصری مردان بخصوص شاه و درباریان می بینیم. زیرا زنان این نقاشی ها بازنمایی واقعیت زندگی زنان ایران و حتی زنان دربار قاجار هم نیستند بلکه نشان دهنده ی تنها بخشی از زندگی این زنان هستند که به مذاق مردان خوش می آمده است.
فمینیسم (رادیکال)
فمینیسم های رادیکال برای زنانگی ارزشی مثبت قائل اند و مرکز توجه ایشان به ستمی که در مجموعه نظم اجتماعی که تحت سلطه ی مردان بر زنان واقع شده، می شود. طبق این نظریه ستمی که به زنان وارد شده نه به علت عضویت در دیگر گروه ها همچون طبقه ی اجتماعی آن ها، بلکه به علت زن بودنشان است. می توان این گونه گفت که زنان به خاطر جنس شان مورد ستم واقع می شوند. »رادیکال فمینیست ها غالبا ریشه ی قدرت مردانه را در زیست شناسی مرد می دانند، یا به بیان دقیق تر قضیب را ابزار طبیعی پرخاشگری و خشونت و ساطه می دانند. ... ]از نظر فمینیست های رادیکال باید[ به طبیعت زن(به ویژه استعداد تولید مثل او) و خصوصیت روانی پرورندگی که از آن نشات می گیرد همچون منابع بالقوه رهانیدن زنان بنگرند. طبیعت زنانه به خودی خود ستمگر نیست؛ این مردان اند که با اختیار گرفتن قوای زایش و پرورش زن به او ستم می کنند. ... مردان از راه هرزه نگاری، روسپیگری، آزار جنسی و کتک زدن، و با شیوه های دیگری نظیر بستن پاها، سوتی، ختنه ی دختران، سوزاندن زنان جادوگر و کنترل زایمان و بیماری های زنان میل جنسی زن را برای کامیابی مرد در اختیار گرفته اند.« (نجم عراقی ، (1387 هر فمینیست رادیکال بر حسب این که بر کدام جنبه های ستم دیدگی زنان تاکید داشته باشد ممکن است به یکی از چندین موضوع هنر، معنویت، تغذیه، زیست بوم، تولید مثل و مادری، جنسیت و میل جنسی و غیره توجه بیشتری نشان دهد. فمینیست های رادیکال، بیش از فمینیست های لیبرال و مارکسیست، توجه عمومی را به شیوه های کنترل مردان بر بدن زنان جلب کرده اند.
منتخبی از نمود برهنگی پیکره زن در نقاشی قاجاریه
سلطنت فتحعلی شاه قاجار اوج پیکرنگاری قاجار است، اما به لحاظ مضمون بیشتر شاهد پیکره های مردان درکسوت رجال و بزرگان درباری و اشرافی هستیم و در مقابل زنان با سر و وضعی برهنه و نیمه برهنه در جایگاه مطرب و رامشگر به تصویر در آمده اند. در این مقال تعدادی از این تصاویر بررسی خواهد شد.
تصویر .1 دو دختر حرمسرا، منسوب به میرزا بابا، رنگ روغن روی بوم، cm2/162 .106 ، مجموعه ی سلطنتی آسیا، دوره ی فتحعلی شاه.
عشوه گری دختران در حرمسرا
خالق این اثر میرزابابا 1178/1763)ق - محتملا 1240 /1824ق) از بنیانگذاران مکتب پیکر نگاری درباری بود. همان طور که در تصویر مشاهده می کنید او مهارت بسیار در تجسم حالات و ساخت و پرداخت چهره و دست دارد. مشخصات چهره ی یک زن قاجاری بر طبق روال رعایت شده است، چشمان سیاه و خمار با ابروان پیوسته و دستان حنا بسته، به همراه تزئینات فراوان.
طراحی این صحنه ی نقاشی سرشار از شادی و شیطنت دخترانه است. لبخند آن ها و نحوه ی نشستنشان در کنار انواع عوامل پذیرایی به کنار برهنگی آن ها که نقطه ی مورد توجهی است. البته درست است که نقاش در آناتومی دختران موفق نبوده است اما هدف را که برهنگی است خوب به نمایش گذاشته است، که در کنار عشوه گری های دختران در برابر مردان کاملا تحریک پذیر است.
»مسلما هدف نگارگر از به تصویر کشیدن این زنان پر غمزه و ناز در اوج جوانی و زیبایی و زنانگی، ساختن منظره ی وسوسه انگیزی از لذات متنوع و جسمانی دنیا، در آن سوی درهای ممنوع الورود اندرونی، برای شاهنشاه و اشراف بوده است و زمینه های عرفانی و ملکوتی به هیچ وجه در این نگاره ها به چشم نمی خورد.« (رابینسون، (1376 این دختران پر ناز و غمزه ی ایرانی به بدترین وجه عشوه گری می کنند. چهره ی آن ها سرشار از شهوانیت آغشته به شیطنت است که با آرایش خشن مد روز قاجار هم آمیزی می کند که برهنگی آن ها نیز مزید بر علت می شود. پوشیدن لباس حریر در داخل حرمسرا معمول بوده است مخصوصا وقتی زنان رامشگر باشند که به خوبی جنسیت حریر بالاپوش این دو دختر نشان داده می شود. در سفر نامه ی مستشرقین در باب نقاشی های منزل ملک الشعرا آمده است:
»بدترین بخش آن نقاشی پیکره های عریان و یا زیبا رویانی بود که لباس های نازک و تنک بر تن داشتند، گونه ی آن ها به طرز ترس انگیزی، قرمز و چشمان سیاه بی روح، ابروان کمانی سیاه بود و کاملا با شیوه ی مبالغه آمیزی نقاشی شده بودند.« (آژند، (1381
تصویر .2 دختران نوازنده، ابولقاسم6، رنگ روغن روی بوم، سده ی سیزدهم، دوره ی فتحعلی شاه.
نوازندگی یا طنازی
زنان رقصنده و نوازنده از موضوعاتی است که در دربار فتحعلی شاه، جهت تزیین تالار ها و اتاق هایی که شاه در آن به عیش و نوش مشغول بود، به صورت مستمر به آن پرداخته می شد. این نوازندگان و رقصندگان بیشتر شبیه به انسان های مسخ شده با حالتی آرام و سنگین و با چشمانی خمار و سیاه به بیننده خیره شده اند. با وجود خشکی و سردی ایستادن آن ها عشوه گری محسوسی در نگاه آن ها نهفته است. ابروان پیوسته، چشمان خمار، نگاه مستقیم به بیننده، دستان حنا بسته و جام شراب از مشخصه های پیکره نگاری زنان دربار است که علاوه بر زیبایی به وجوه نفسانی و زمینی نیز اشاره دارد که هنرمند آن، ابولقاسم 13، در نمایش آن ها استاد است.
»رابینسون در مقاله اش»نگارگران دربار فتحعلی شاه« درباره ی آثار ابولقاسم می نویسد: زنانی که وی نقاشی می کند به کمال جلال و زیور و به اوج سوزندگی شهوانی می رسند.« (رابینسون، (1354 زن رامشگری که او به تصویر کشیده است با نگاه خیره ای که به بیننده اثر دارد، لبخند محو و آرایش خشن صورت به خصوص چشمان درشت خود به طنازی مشغول است که بیشتر