بخشی از مقاله

چکیده
خمره نوشته هوشنگ مرادی کرمانی از نوع ادبیات داستانی کودک و نوجوان، که با نثری ساده نگاشته شده است. این کتاب، داسـتانی بلند شامل یک موضوع اصلی با هفده عنوان است. در این پژوهش داستان خمره از نظر عناصر داسـتان همچـون : شخصـیت، درون مایـه، زاویه دید، پیرنگ، لحن، زبان و گفت وگو به صورت اجمالی مورد بررسی قرار گرفتـه اسـت. هـدف از تحلیـل ایـن داسـتان، بررسـی روش داستان نویسی با تعاریف و معیارهای امروزی داستان نویسی کودک و نوجوان و میزان وفاداری نویسنده به این چهارچوبهاست. استفاده از شخصیتهای قالبی و دارای نمود اجتماعی به صورت ایستا با لحن ثابت در گفتوگو و قصه، نبود طرح متنـوع و رابطـه ی منطقـی اسـتوار میان حوادث، این اثر را-علی رغم داشتن حجم نسبتاً بالا برای سنین کودک و نوجوان ـ در سالهای اخیر در رده یکی از پرفـروش تـرین کتابهای سال قرار داده و حتی نظر مخاطبان بزرگسال را نیز به خود جلب کرده است.

کلمات کلیدی: عناصر داستان، شخصیت، لحن، گفتوگو، زبان، پیرنگ، زمان و مکان.

مقدمه
ادبیات کودک و نوجوان یکی از حوزههای نوپای ادبیات فارسی است که در ژانرهای1 مختلف از نظر محتوا و فرم بـه نظـم و نثر در آمده است. تحلیل و بررسی آثار داستانی کودک و نوجوان، از جهات مختلف، از جمله شناخت عناصـر داسـتان، ضـرورت دارد. از آثار داستانی قابل توجه برای این منظور، داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی است. ایشان یکی از نویسـندگان مطـرح و پرکار ادبیات کودک و نوجوان است. کودکی پرماجرایی داشته است و از آن دسته نویسنده هایی است که با نوشتههایش زیسته است. یعنی شخصیتهای داستان مرادی کرمانی بازتابی از زندگی خود او هستند. اولین شخصیتی که گویی وی خـود را در آن تصویر میکند،شخصیت مجید در مجموعه داستان »قصههای مجید است .« کرمانی مـرادی درچنـدین مصـاحبه اذعـان داشـته مجید داستان خودش بوده است.2 همچنین در کتابی با عنوان » شما که غریبه نیستید « زندگی دوره کـودکی خـود را بـا نـام »هوشو« روایت کرده است. تعدادی از آثار او نیز دست مایه فیلم های تلویزیونی و سینمایی شده است. یکی از آثار ایشان » خمره « اگرچه در فضا و قالبی نوجوانانه تحریر شده نظر مخاطبان بزرگسال را هم به خود جلب کرده است. همانگونه که در ابتدا و انتهای کتاب خمره ذکر شده این کتاب به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی، فرانسه، هلنـدی و ... ترجمه و برندهی جوایزی از قبیل، » لوح زرین«، » مرغک طلایی«، دیپلم افتخار IBBY4، » کتاب سال 1990 وزارت فرهنگ و هنر اتریش « و ... شده است.
داستان خمره به نثر سلیس و روان و با زاویه دید دانای کل نوشته شده است به گونهای که هر مخاطبی را با هر رده سنی و با هر میزان سواد به خود جذب میکند. داستانی بر مبنای واقعیت که توجه نویسـنده بـه جزئیـات درآن قابـل تحسـین و فضـا سازی آن کاملاً ملموس است. یکی از وجوه امتیاز آثار مرادی کرمانی تصویری بودن آن است. مرادی به دلیل تحصیل در رشته-های سینمایی بسیار تصویری مینویسد و به همین دلیل از روی بیشتر آثارش فیلم و سریال ساخته شده است. روش کار ایشان به این ترتیب است که موضوع کوچکی را انتخاب میکند سپس به بسط و گسترش آن مـیپـردازد. مـرادی کـودک و نوجـوان روستایی را هنرمندانه و با سبکی واقع گرا به تصویر میکشند. استفاده تکنیکی و درست از عناصر داستانی، سـاختاری منسـجم به آثار او میدهد. وی با توجه به شرایط و موقعیت قصهها از این عناصر بهره میگیرد. البته، ممکن است در بعضـی از داسـتان-های او، این عناصر حضوری پررنگ یا کم رنگ داشته باشند. عناصر داستانی مهم داستان خمره شامل پیرنگ، شخصـیت، درون مایه، زمان و مکان، لحن و گفت وگو است.

پیشگفتار:
تعریف ادبیات کودک و نوجوان:

ادبیات به آثاری اطلاق شده است که به نظم و نثر بوده و از ساختاری هنری و قدرت بیانی عالی برخـوردار باشـد و افکـار و احساسهایی را که دارای ارزشهای پایدار یا جهانی است بیان دارد ( قزل ایاغ، 1392، ( 43 سـارتر در ماهیـت ادبیـات، گفتـه است که ادبیات عبارت است از آن گونه سخنانی که از حد سخنان عادی، برتر و والاتر بوده است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کردهاند و از خواندن و شنیدن آنها دگرگونه گشته و احساس غم و شادی یا لـذت و الـم کـردهانـد. ( سـارتر، 1348، (28 دایره المعارف فارسی از ادبیات کودک و نوجوان چنین تعریفی ارائه داده است: این عنوان معمولاً به مجموعه آثاری اطـلاق میشود که برای مطالعه اطفال و نوجوانان و به منظور سرگرمی و آموزش آنان فراهم شده است به معنای وسیعتـر و درسـتتـر آثاری که از لحاظ لفظ و تعبیر متناسب با سنین مختلف کودکان و نوجوانان باشد. ( مصاحب، ج 1، .(72 در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان آمده است که ادبیات مجموعهای از نوشتهها و سرودههایی هستند که ارزش ادبی و هنری دارند و برای کودکان و نوجوانان پدید میآیند. ( فرهنگنامه، ج 2، .(164 به تعبیری دیگر کلیه نوشتههایی که مخصـوص نسـل کودک و نوجوان تهیه و انتشار داده میشود چه در قالب داستان باشد چه غیرداستان، چه نظم و چه نثر، چه در قالب کتـابهـا ارائه شود چه به صورت مجله، ادبیات کودک و نوجوان نامیده می شود( رحماندوست، .(12 :1373 آنچه ادبیات کودکان و نوجوان را از ادبیات بزرگسالان متمایز میکند تفـاوتی اسـت کـه بـین نیازهـا و امکانـات کودکـان و بزرگسالان وجود دارد. ( نعمتاللهی، 1386، .(34 همچون حوزه واژگانی و عناصر ادبی که در ادبیات بزرگسالان گسـترده، امـا در ادبیات کودکان محدود است و یا لحن و بیان که در ادبیات بزرگسالان بیشتر جدی و سخنورانه است اما در ادبیات کودکـان، طنز، شوخی، معما، بازیگونه و مهمل پردازانه است از نظر دامنه تصویر و خیال پـردازی، در ادبیـات بزرگسـالان گسـتردهتـر از ادبیات کودکان است. ( نعمتاللهی، 1386، .(135 این تفاوتها و اهمیت تحریر آثار برای کودکان و نوجوانان منجر به پیـدایش شاخهای تخصصی در ادبیات با عنوان ادبیات کودک و نوجوان گردیده.

ویژگی مخاطبان ادبیات کودک و نوجوان ( 10 تا 15سالگی):

از نظر رشد بین دختران و پسران در این سنین اختلالاتی دیده میشود، هر دو گروه جنسی برای کسب استقلال از خانواده دور میشوند و نسبت به اعضای خانواده معترض میشوید. در زمینه علمی و فلسـفی بـه تخیـل گـرایش دارنـد در منـاظرات و بحثها با اشتیاق فراوان شرکت میکنند و از نقطه نظرات خود دربارهی اطلاعاتی که دارند دفاع میکنند. در این دوره تغییرات جنسی بسیار سریع و چشمگیر است. عواطف در آنها به صورتهای گوناگون بروز میکند. نوجـوان در این سن در پی فلسفه و جهان بینی خاص خود است. در دوران نوجوانی برخلاف دوران کودکی یادگیری و شناخت محـدود بـه واقعیات عینی و محسوس نیست همچنین در این دوره آنان قادر به استدلال و تصور آرمانهای آیندهی خویش هستند. ( جعفر قلیان، 1377، (16 کودک از سنین ده سالگی به بعد دیگر با افسانه ارضا نمیشود. نسبت به محیط خارج کنجکاو است و به سراغ داستانهـایی میرود که بتواند روابط انسانها را تعبیر و تفسیر کند در این مرحله است که مسئولیت خطیـر داسـتانهـای واقعـی در جهـت سازندگی شخصیت کودک و نوجوان شروع میشود. کودک از طریق داستان واقعی درمییابد که نه تنها کودکان دیگر با عواطف مشابه وجود دارند، بلکه بزرگسالانی نیز هستند که مسائل وی را درک میکنند.

داستانهای واقعی مانند صحنههای مختلف زندگی، حیوانی، ماجرایی، تاریخی، فکاهی و طنـز، احساسـی. در داسـتانهـای صحنههای مختلف زندگی حوادث و وقایع مختلف زندگی کودک به صورتی جالب نقل میشود. ( حجازی، (56 :1384


ضرورت پژوهش:

با توجه به نقش کودکان و نوجوانان در سازندگی جامعه، شاخه نوینی به نام ادبیات کودک و نوجوان به آنان اختصـاص داده شده است. ( جعفر قلیان، 1377، .(1 نزد همه پژوهشگران و تاریخ ادبیات نویسان مسلم است که آغاز و پیدایش ادبیات کـودک نوجوان، تاریخ مشخص و دقیق ندارد و سرچشمه آن نزد همه تمدنها لالایی، افسانهها و حکایتهـایی اسـت کـه بـرای آنـان گفته میشده است ( شجری، .(24 :1382 ادبیات کودک و نوجوان یکی از دانشها و تخصصهایی است که امکان ارتباط بهتر با بچهها را فراهم میسازد.یعنی تجـارب خاطراتی که کودک در دوران کودکی کسب می کند برای همیشه در ذهنش باقی می ماند و اثر آن از شخصیت او هیچ وقـت زدوده نمی شود. خود را در نقش قهرمان میبیند، به خاطر همذات پنداری، کودک تصور میکند که به همراه قهرمـان داسـتان از آزمون وبکایا به زحمت میافتد و با او به پیروزی می رسد ( روشن، 1385؛ .(48 داستان در تربیـت و آمـوزش مسـائل دینـی، اخلاقی، تربیتی و ... نقش تأثیرگذاری دارد، زیرا پیام آن به صورت غیرمستقیم ارائه میشود و تقلید از گفتار و کردار شخصیت-های داستان سبب رشد شخصیت اجتماعی کودک میشود. مهمتر از این، کودکان و نوجوانان بـرای پرکـردن بخشـی از اوقـات فراغت خود، پاسخگویی به نیازهایی که در مراحل مختلف سنی خود دارند با هنر و ادبیـات مـیتواننـد بـه آنهـا پاسـخ گوینـد. (رحماندوست، 1377، (10 در پژوهش حاضر ما برآنیم تا به تحلیل و بررسی عناصر داستانی خمره هوشنگ مرادی کرمانی بپـردازیم. شـناخت عناصـر داستانی باعث میشود در بررسی داستانها بدانیم چگونه و با چه واژههایی دریافت خود را بازگو کنیم. همچنین شناخت عناصر داستانی به خواننده در درک بهتر داستان و به نویسندگان جوان در بهتر نوشتن و استفاده درسـت از عناصر داستانی، کمک میکند.


معرفی نویسنده:

هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده معاصر ایرانی، در سال 1323 در روستای سیرچ از توابع بخش شهداد کرمان به دنیا مـی-آید و تا کلاس پنجم ابتدایی در آن روستا درس میخواند و پس از آن بـه کرمـان مـیرود. دورههـای دبیرسـتان را در یکـی از دبیرستانهای شهرستان کرمان میگذراند و سپس وارد دانشگاه میشـود. دورهی دانشـکدهی هنرهـای دراماتیـک را در تهـران میگذراند و در همین مدت در رشتهی ترجمهی زبان انگلیسی نیز لیسانس میگیرد. وی فعالیت هنری خود را از سال 1340 با رادیو کرمان آغاز میکند و آن را در تهران پی میگیرد. نویسندگی را از سال 1374 با مجلـهی خوشـه آغـاز مـیکنـد، سـپس »قصههای مجید« را برای برنامهی » خانواده: رادیو ایران مینویسد. همین قصهها، جـایزهی مخصـوص کتـاب برگزیـدهی سـال 1364 را برای او به همراه میآورد. از هوشنگ مرادی کرمانی تاکنون چندین کتاب داستان انتشار یافته است که برخـی از آنهـا به زبانهای آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی و ارمنی ترجمه شده، و همچنـین چنـدین فـیلم تلویزیـونی و سینمایی براساس داستانهای او به تصویر درآمده است. آثار ترجمه شدهی وی جوایزی را از مؤسسات فرهنگی و هنـری خـارج از کشور به دست آورده است. مرادی کرمانی بیشتر به واسطهی کتابهای شهرت یافته کـه بـرای کودکـان و نوجوانـان نوشـته است. از جمله داستانهای ایشان عبارتند از:
قصههای مجید ـ پنج جلد نخل ـ بچههای قالیباف خانهـ چکمهـ خمرهـ مشت بر پوست ـ تنور و...
خلاصه داستان»خمره:«

داستان در مدرسهای روستایی در حاشیهی کویر اتفاق میافتد. یک مدرسه ابتدایی با چند کلاس و یـک معلـم. داسـتان از توصیف یک خمره شروع میشود که دانشآموزان در ساعات تفریح خود از آن آب مینوشند و گاهی هم بر سر اینکه چه کسی زودتر آب بنوشد با هم درگیر میشوند. اما در یک شب زمستانی، سوز و سرما باعث ترک برداشتن کوزه میشود و دانشآمـوزان مجبور میشوند برای نوشیدن آب تا سرچشمه بروند. معلم مدرسه نیز برای رفع این مشکل بـه هـر دری مـیزنـد. معلمـی کـه مشکلات شخصی خود را دارد و از طرفی باید با تنگنظریها و رفتارهای کودکانه دانشآموزان برخورد مناسب داشـته باشـد در این میان زنی روستایی به نام خاور، با وجود مخالفتهای دیگران، بدنبال جمعآوری کمکهـای نقـدی و کـالایی بـرای تهیـهی خمره نو است. شایعه میشود که معلم، کمکهای نقدی و کالایی را برای خود میخواهد. او ناراحت مـیشـود و وقتـی درصـدد ترک روستا است اهالی مانع میشوند. سرانجام خمرهی خریداری شده توسط پسر خاور، عبـاس بـه روسـتا آورده شـد ولـی در نهایت ناامیدی آن خمره هم پس از چندروزی ترک برداشت و شکسـت. چنـدی بعـد خمـرهای از طـرف وزارت فرهنـگ بـرای مدرسه آورده شد و داستان با حکایتی تلخ از تحمل سختی و اتمام مدرسه و امیدی از جنس بازگشایی مدرسه با خمرهای نو به اتمام رسید.

نظریههای عناصر داستانی:

هیچ داستانی را نمیتوان بدون اجزا و عناصر سازندهی آن تصور کرد و در عین حـال نمـیتـوان بـرای عناصـر و اجـزای آن خارج از بافت داستانی، ارزش مستقل قایل شد وجود عناصر داستان باعث شکلگیری داستان و تشـکیل سـاختار آن مـیشـود. (میرصادقی، 1379، 299ـ .(295 عناصر داستان در آثار ادبی به تعداد و انواع متفاوتی بیان شدهاند. در این پژوهش، عناصر داستان جمال میرصادقی مبنا قرار گرفته است. البته از آثار دیگر صاحب نظران نیز استفاده شده اما در مواردی که اختلاف نظر وجود داشت نظر میرصادقی اساس قرار گرفته است. بنابه نظر ایشان، عناصر داستان عبارتند از:

1ـ ادبیات داستانی 2ـ داستان یا روایت خلاقه 3ـ پیرنگ، الگوی حادثـه 4ــ شخصـیت و شخصـیت پـردازی 5ــ حقیقـت مانندی داستان یا معیار سنجش داستان 6ـ درون مایه 7ـ موضوع 8ـ زاویه دید 9ـ صحنه و صحنه پردازی 10ـ گفـت و گـو در داستان 11 ـ سبک و شیوه نگارش 12ـ لحن داستان 13 ـ فضاسازی 14ـ نماد و نمادگرایی در داستان ( همان، (1

در پژوهش حاضر برآنیم تا به بررسی برخی از عناصر داستانی ذکر شده مانند شخصیت، لحن، زبان، گفتوگو، پیرنگ، زاویه دید، درون مایه و فضاسازی بپردازیم. تعریف مختصری از این عناصر در اینجا ارائه خواهد شد. پیرنگ: نقشه و الگوی رویدادهای یک نمایش یا شعر یا اثر داستانی را که سازماندهی حادثه و شخصیت را بـه عهـده مـی-گیرد پیرنگ میگویند. طبق تعریف فورستر بین داستان و پیرنگ تفاوت است. از این سخن درمییابیم که داستان نقل رشتهای از حوادث اسـت کـه تنهـا بر طبق توالی زمانی، نظم و ترتیب یافته است. در حالی که پیرنگ نقل حوادث با تکیه بر موجبیت و روابط علی و معلولی است. نقطه اوج: نقطهای است که در داستان کوتاه، رمان، نمایش نامه و داستان بلند که در آن بحران به نهایت خـود برسـد و بـه گرهگشایی بینجامد.

گرهگشایی: پیآمد موقعیت و وضعیت پیچیده یا نتیجه نهایی رشته حوادث است. ( همان، (79 درون مایه: پیامی است که نویسنده میخواهد در مورد موضوع داستان بدهد. »درون مایه فکر اصلی و مسلط بر اثر است، خط یا رشتهای که در خلال داستان اثر کشیده میشود موقعیتهای داستان را بـا هـم پیوند میدهد. به بیانی دیگر، درون مایه را به عنوان فکر و اندیشه حاکمی تعریف کردهاند که نویسنده در داسـتان عمـل مـیکنـد، بـه همین جهت است که میگویند درون مایه هر اثری جهت فکری و ادراکی نویسندهاش را نشان میدهد ( همان، .(42

زاویه دید: نمایش دهندهی نتیجهای است که نویسنده به وسیله آن مصالح و مواد داستان خود را به خواننده ارائه مـیکنـد. در واقع رابطه نویسنده با داستان است. ( همان، .(239 انواع زاویه دید: ( درونی، بیرونی، جریان سیال ذهن).
زاویه دید درونی: گوینده داستان یکی از شخصیتهای اصلی یا فرعی داستان است ( همان، (24 از فواید این شیوه میتـوان به باورپذیری داستان و انتقال صمیمانهی تجربیات روای اشاره کرد.

زاویه دید بیرونی: فکری برتر، از خارج شخصیتهای داستان را رهبری میکند. ( همان، (246 زاویه دید در جریان سیال ذهن: » خواننده به طور غیرمستقیم در جریان افکار شخصیت داستان و واکنشهای او نسبت بـه محیط اطرافش قرار میگیرد) « همان، (262

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید