بخشی از مقاله

پیامدهای بازاندیشی در مفهوم نخبگی
چکیده:
در هر جامعهای مجموعه ای از نهادها و ساز کارها با موضوع نخبگی و نخبگان ارتباط و تعامل دارند، که در مجموع شکل دهنده یک نظام نخبگانی هستند. نظام نی در مجموع لازم است تا برخوردار از کارکردهای ۱) شناسایی، ۲) جذب، ۳) هدایت، اعم بر آموزش و پرورش، ۴) به کارگیری، ۵) حمایت، ۶) تکریم، ۷) الگوسازی و ۸) نگهداشت باشد. هر یک از کار کردها بر اساس فهم و ادراکی از مفهوم نخبگی و نخبه در سطح جامعه عملیاتی می شود. پس این درک عمومی از مفاهیم است که نهادها، ارتباطات میان آنها و ماموریتهای آنان را شکل میدهد. اما رشد و توسعه فهم مبتنی بر مطالعات و تجربیات، بازنگری در این مفاهیم بنیادی را ضروری میسازد. در این مقاله بر پایه یک تحلیل ج مطالعه نشان میدهد که اصلی ترین مشکل در رویکردهای مربوط به نظام نخبگانی، ناشی از فهم متداول از واژه نخبه است، که عمدتا مبتنی بر تیزهوشی و نهایتا استعداد درخشان استوار شده است و به سایر جنبه های نخبگی یعنی خبرگی و کنشگری اجتماعی توجهی نشده است
کلیدواژه ها: نظام نخبگانی، نخبه، شناسایی، جذب، هدایت، آموزش و پرورش، به کارگیری، حمایت، الگوسازی، نگهداشت
۱- مقدمه
چنانچه نظام نخبگانی را کلان نظامی از نظام اجتماعی، نظام آموزشی، نظام سیاسی و نظام اقتصادی مبتنی بر نخبگان بدانیم، آنگاه میتوان ادعا کرد که نظام نخبگانی در هر جامعه ای از یک سازگاری درونی برخوردار است. به عنوان نمونه در جامعه ای که در آن نظام آموزشی نخبگانی؛ استعدادهای درخشان و تیزهوشی از سایرین جدا می کند و در مدارس جداگانه ای برای تحصیل میفرستد؛ نظام آموزشی ایجاد کننده یک نظام اجتماعی نخبگانی خواهد بود، که طبقه نخبگان خود را متمایز از توده میداند و جایگاهی فراتر را برای خود قائل است و جامعه نیز این نابرابری را می پذیرد،
چرا که از کودکی، نخبگان را گروهی متمایز و برخوردار از توانمندی های بالاتر از خود برشمرده است. به همین ترتیب نظام سیاسی و نظام اقتصادی نیز بخشی های دیگری از یک تصویر کلان و سازگار را خلق می کنند که در نهایت نظام نخبگانی آن جامعه را شکل می دهد. نظام نخبگانی چون هر «ساخت اجتماعی» دیگری اگرچه در گذر زمان بقاء یافته است، به واسطه تغییرات زمانی و مفهومی تغییر مییابد. از سویی دیگر هر «ساخت اجتماعی» نه تنها از برآمده از مجموعه رفتارها و کنش های اجتماعی است، بلکه بر سایر رفتارها و کنشهای اجتماعی تاثیرگذار است. ساخت های اجتماعی منجر به ایجاد سلسله مراتب اجتماعی و یک نظام عدم تساوی در جوامع می گردد: نوعی از عدم تساوی که عمدتا مشروعیت لازم را برای پذیرش دارد و به مثابه یک امر غیرعادلانه تلقی نمیشود. هرچند این تغییرات به صورت طبیعی و توسط جامعه انجام می گیرد، اما بازاندیشی آن منجر به همگامی میان نهادها و سیاست ها با ادراک عمومی می شود و سرعت تطابق با تغییرات را فراهم میسازد. مفهوم «بازتولید» به همین دوگانگی حفظ ساختار و تغییرات اندک در آن اشاره دارد. بازاندیشی در مفاهیم نخستین مرحله از فرآیند بازتولید است. بازاندیشی در خصوص مفهوم نخبگی نیز بی شک یکی از عناصر بازتولیدکنندهٔ نظام نخبگانی است. نظام نخبگانی در تمامی عرصه ها و شئون اش تغییراتی را خواهد داشت. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن اشاره ای کوتاه به مفاهیم نخبگی، مهمترین پیامدهایی که مبتنی بر این بازاندیشی در نظام نخبگانی قابل تصور است؛ مرور شوند. به این منظور ابتدا به مفهوم نخبه اشاره شده است و سپس کارکردها و وجوه مختلف یک نظام نخبگانی عرضه میشوند. و سپس آموزه های مرتبط با آن کارکرد ارایه می شود. آموزه هایی که منجر به تغییر ادراک فعلی از مفهوم نخبگی و نظام نخبگانی می شود.
۲- پیشینه تحقیق هر چند واژگان چندگانهای که در یک واژهٔ فارسی به نام نخبه بسته بندی می شود، تفاوت هایی معنایی دارند، اما از ویژگی مشترکی نیز بهره می برند. در تمامی این واژهها نوعی از نظام سلسله مراتبی در میان انسانها و تفاوت در توانمندی در میان گروه های هم رده مشاهده میشود. معانی مختلف واژه نخبه با تمرکز بر تفاوت های مستتر در آنها در جدول ۱ ارائه شده است.
در این مقاله نخبه جایگزین مفاهیم متفاوتی می شود که عبارتند از:
۱) تیزهوش و استعداد درخشان،
۲) متخصصی و خبره.
۳) کنش گر و نخبه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، علمی و فناورانه. همان گونه که در شکل ۱ نیز مشخص است، نخبه در بردارنده سه مفهوم پایه ای استعداد درخشان، خبرگی و تاثیرگذاری است.
یک رم بر این اساس نخبه کسی است که از هر سه ویژگی مورد اشاره برخوردار باشد؛ ولی شاید مناسب تر باشد تا افرادی که دارای استعداد درخشان یا خبرگی و تخصصی در یک زمینه خاصی باشند، افراد در مسیر نخبگی نامیده می شوند. به این ترتیب نخبه کسی است که توانمندی بالقوه او که استعداد درخشان بوده است در مسیر کسب خبرگی تبدیل به توانمندی بالفعلی شده است که قدرت تاثیرگذاری و کنشگری را برای وی فراهم کرده است. بر این اساس افراد در مسیر نخبگی از استعداد برتر برخوردار هستند، هر چند هنوز به صورت یک توانمندی تاثیرگذاری بالفعل در نیامده باشد.
که عمدتا مشروعیت لازم را برای پذیرش دارد و به مثابه یک امر غیرعادلانه تلقی نمیشود. هرچند این تغییرات به صورت طبیعی و توسط جامعه انجام می گیرد، اما بازاندیشی آن منجر به همگامی میان نهادها و سیاست ها با ادراک عمومی می شود و سرعت تطابق با تغییرات را فراهم میسازد. مفهوم «بازتولید» به همین دوگانگی حفظ ساختار و تغییرات اندک در آن اشاره دارد. بازاندیشی در مفاهیم نخستین مرحله از فرآیند بازتولید است. بازاندیشی در خصوص مفهوم نخبگی نیز بی شک یکی از عناصر بازتولیدکنندهٔ نظام نخبگانی است. نظام نخبگانی در تمامی عرصه ها و شئون اش تغییراتی را خواهد داشت. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن اشاره ای کوتاه به مفاهیم نخبگی، مهمترین پیامدهایی که مبتنی بر این بازاندیشی در نظام نخبگانی قابل تصور است؛ مرور شوند. به این منظور ابتدا به مفهوم نخبه اشاره شده است و سپس کارکردها و وجوه مختلف یک نظام نخبگانی عرضه میشوند. و سپس آموزه های مرتبط با آن کارکرد ارایه می شود. آموزه هایی که منجر به تغییر ادراک فعلی از مفهوم نخبگی و نظام نخبگانی می شود.

۲- پیشینه تحقیق
هر چند واژگان چندگانهای که در یک واژهٔ فارسی به نام نخبه بسته بندی می شود، تفاوت هایی معنایی دارند، اما از ویژگی مشترکی نیز بهره می برند. در تمامی این واژهها نوعی از نظام سلسله مراتبی در میان انسانها و تفاوت در توانمندی در میان گروه های هم رده مشاهده میشود. معانی مختلف واژه نخبه با تمرکز بر تفاوت های مستتر در آنها در جدول ۱ ارائه شده است.

3- روش شناسی
در این تحقیق برای ترسیم پیامدهای بازاندیشی مفهوم نخبگی در نظام نخبگانی، روش تحلیل سیستمی، مورد استفاده قرار گرفته است. بر این اساس، نظام نخبگانی به عنوان نظامی از نهادهای به هم پیوسته در نظر گرفته شده ؛ که ۱) تیزهوشی و استعداد درخشان، ۲) خبرگی و تخصص و ۳) کنشگری و تاثیرگذاری اجتماعی؛ که منجر به توسعه جامعه و شکل گیری افق های جدید می شوند را رشد داده، به کار میگیرد و بازتولید می کند. به منظور تحلیل سیستمی لازم است تا به شود که عبارتند از: ۱) نهادها، ۲) کار کردها، و ۳) اهداف. نهادها
توجه
مجموعه ای از عادات معمول، روالها، شیوههای مدون، قواعد یا قوانینی هستند که روابط و تعاملات بین افراد، گروه ها و سازمان ها را تنظیم می کنند. به عبارتی دیگر نهادها، قواعد بازی هستند. منظور از کارکرد در یک تحلیل نظاممند (سیستمی)، کمک و همکاری یک جزء یا مجموعه ای از اجزا در دستیابی به یک هدف است. به عبارت دیگر کارکرد اصلی هر سیستم تعقیب یا انجام فرایندهای مربوط به آن سیستم است. از آنجایی که نظام نخبگانی به عنوان نظامی متشکل از عناصر مرتبط با نخبگان یا افراد در مسیر نخبگی، اعم از تیزهوشان، استعدادهای درخشان، خبرگان و متحصصان و نخبگان به عنوان کنشگران تاریخی، در نظر گرفته شده است، لذا به طور کلی فعالیت های نظام نخبگانی کشور در رابطه با امور نخبگان را میتوان در موارد ذکر شده در جدول ۲ دسته بندی کرد. دسته بندی کارکردها امکان تفکیک میان کار کردهای متنوع را فراهم میسازد. کار کردهای مورد اشاره در شکل ۲ به تصویر کشیده شده است. بازاندیشی در مفهوم نخبگی در بردارنده مفاهیمی است که تغییراتی را در فهم متداول از کارکردها ایجاد می کند. فهم متداول مبتنی بر اساس ادراک پژوهشگران و صاحب نظران کشور بوده است. در بخش مربوط به یافته های تحقیق در خصوص هر یک از کار کردها ابتدا فهم متداول و سپس تغییرات ناشی از بازاندیشی بیان شده است.
۴- یافته های پژوهش در خصوص باز اندیشی در نظام
نخبگانی در این بخش بر اساس کارکردهای مورد اشاره در بخش روش شناسی به بازاندیشی در مفهوم نخبه و نخبگی پرداخته شده است. در خصوص هر یک از کارکردها ابتدا فهم متداول از آن کارکرد بیان شده است، سپس فهم جدیدتر که مبتنی بر بازاندیشی بوده است، بیان گردیده است. ۱-۴ کار کرد شناسایی ادراک غالب در خصوص کارکرد شناسایی، عمدتا معطوف به نظام آموزشی است. در این ادراک شناسایی به معنای متمایز شدن افراد تیزهوش و استعداد درخشان از سایرین است. این استعداد درخشان و جداسازی آنان را از نظا زکی را ار بصام آموزشی متداول ناسایی به دنبال خود پیامدهای زیر را نیز به دنبال جداسازی: شناسایی دانش آموزان تیزهوش و
۲) برچسب زنی : این نوع از شناسایی به صورت آشکاری به تعدادی از دانش آموزان برچسب تیزهوشی یا استعداد درخشان می بخشد. مهمترین جهت گیریهای مفهومی در وضعیت فعلی کشور در کارکرد شناسایی در جدول ۳ ارائه شده است.
در مطالعات انجام شده در حوزه نخبگان مهمترین مفاهیم مرتبط با این کارکرد در مطالعات روانشناختی و نظریههای آموزشی قابل ردیابی است. به این ترتیب اصلی ترین مفاهیم مرتبط در جدول ۴ مرور شده است.

۲-۴ کارکرد جذب جذب شامل فرآیندی است که نخبگان شناسایی شده با اهداف مختلف در نظامهای مختلف در جامعه پذیرفته میشوند. شاید در سادهترین طبقهبندی بتوان جذب در نظام آموزشی را از سایر جذب ها منفک کرد؛ چرا که اصلی ترین نظام جذب است. در وضعیت فعلی میتوان اصلی ترین گزاره های جذب را شامل موارد ذکر شده در جدول ۵ دانست.
مطالعه پیشینه مطالعات در حوزه جذب در بردارنده آموزه های مندرج در جدول ۶ خواهد بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید