بخشی از مقاله

چکیده

جهانیشدن با تحول ابعاد متنوع زندگی انسانها، مراودات ، سبک زندگی، افکار و ارزش ها، منابع هویتسازی و فرآیند هویتیابی را متحول نموده که بازاندیشی هویتی از پیامدهای آن در عرصه جهانی میباشد. برهمین مبنا، در این پزوهش برآنیم میزان بازاندیشی هویت اجتماعی جوانان را در ابعاد هویت ملی،جنسیتی و مذهبی بررسی کرده و رابطه جهانی شدن فرهنگ را با آن بسنجیم. چارچوب نظری تحقیق، ابعاد نظری برگر، گیدنز و رابرتسون است. پژوهش حاضر پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است.

تعداد 384 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای برای نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. یافتهها تحقیق نشان داد که بین جهانی شدن فرهنگ و بازاندیشی هویت اجتماعی رابطه وجود دارد. میزان بازاندیشی هویت اجتماعی زنان بیشتر از مردان میباشد. بر اساس نتایج رگرسیون چند متغیره، متغیرهای آگاهی از جهانیشدن، ارزشهای نوین جهانی و وسایل ارتباط جمعی درمجموع توانستند 43/2 درصد از تغییرات متغیر بازاندیشی هویت اجتماعی را تبیین کنند.

مقدمه

فرایند جهانی شدن تغییرات فرهنگی عمیقی در زندگی بشر به وجود آورده است. به طوری که امروزه کمتر جامعه ای را می توان یافت که از پیامدهای این فرایند بی نصیب مانده باشد. تحولات ایجاد شده، نه تنها زندگی مادی، بلکه ابعاد غیر مادی را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. ظهور شتابناک افکار و فناوری ها و مدهای جدید، فرصت ها و سبک های زندگی فراروی مردم را به طور مضاعف افزایش داده است که به تبع آن، تمدن ها و سنن و صور تعامل اجتماعی متحول و یا حتی منسوخ شده و همین امر موجب شده انسان ها در تعریف کیستی خود و هویت خود تامل و دخل و تصرف کنند.

به زعم صاحبنظران معاصر، بازاندیشی در هویت و تغییر مداوم آن، خصیصه ذاتی هویت ها در عرصه جهان معاصر است Giddens,1999 - ، - Ripsman,2010,Adams,2006 که برای هر فرد به یک پروژه بازاندیشانه تبدیل شده است و به نوعی حاوی یک بازجویی از گذشته، حال و آینده می باشد - . - Giddens,1999 بازاندیشی دربرگیرنده این واقعیت است که عملکردهای اجتماعی، پیوسته بازسنجی میشوند و در پرتو اطلاعات تازه درباره خود آنها، اصلاح، و پیوسته دگرگون میشوند به گونه ای که در سبک زندگی، کردار، افکار، و بدن به رویه ای متعارف مبدل شده است. - گیدنز، . - 1377

جهانی شدن فرهنگی از طریق نفوذپذیر کردن مرزها و توسعه شبکه های مجازی منجر به تضعیف منابع سنتی هویت سازی شده اند - Robertson,1992، - Xue,2008 بطوری که کنشگران فارغ از مرزهای بومی – ملی در فضا و مکان جهانی در ترددند و از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بیشتر بهره برده و دایره منابع هویتی آنان فراخ تر شده و مدام در حال گزینش مولفه های هویتی خود هستند - گیدنز و رابرتسون - و نوعی خودآگاهی برای آنان ایجاد میکند و فرصت ساختن هویت را بدون توجه به سنت که دارای مرزهای سفت و سخت می باشد فراهم میکند.

بر این اساس، جهانی شدن نه تنها فرصت هایی را برای کنشگران اجتماعی خلق می کند تا مسئولیت بیشتری در قبال هویت های خود داشته باشند بلکه همزمان نیاز به خلق هویت شخصی به دست خود را نیز در آنان بوجود می آورد - گیبیزو ریمر،. - 1381 به باور مورلی و رابینز ظهور فضای فرهنگی و الکترونیکی جدید، تمامی نماد های مشترک و فرهنگ مشترک را تشویق می کند ارزشهای جهانی را به فرهنگهای محلی عرضه می کند همانگونه که محل را به بازار جهانی می آورد. فرهنگهای ملی و ویژگیهای آن در فرهنگ جهانی تحلیل نمی رود بلکه این فرهنگها به سایر نقاط جهان می پیوندند و جهانی شدن آنها را تقویت می کند.

بنابراین جهانی شدن فرهنگ، نظام های ارزشی، نظام های معنایی و شیوهها و سبک های زندگی جوامع را دگرگون کرده است - رابرتسون، گیدنز، واتزر - و با رواج مصرف گرایی، فردگرایی،گسترش ارتباطات مجازی، به تضعیف فرهنگ های بومی جامعه منجر شده است و سبک زندگی را به موضع انتخاب شخصی مبدل کرده است - گیبیزو ریمر، . - 1381 بسیاری از صاحبنظران جهانی شدن، با در نظر گرفتن تاثیرات متنوع جهانی شدن به مبحث هویتی پرداخته اند. برگر معتقد است جامعه در حال تغییر و تحول، فرد را ناگزیر از بازاندیشی و اتخاذ تصمیم های متنوع می سازد. بازاندیشی نه تنها معطوف به جهان بیرونی می شود، بلکه وارد ذهنیت فرد نیز می شود و طی فرایند بازاندیشی، جهان و هویت به موضوع آگاهی تبدیل می شود.

 به زعم ریپمن انتقال جهانی آگاهی ها، ارزش ها و هنجارها با فرسایش مرزهای فرهنگی، پایبندی به مولفه های هویت ساز فرهنگ ملی و بومی را با گرایش های فراملی جایگزین می کند که پیامد آن، متاثر ساختن هویت در مکان های بسیار دور است - Ripman,2010 - متیوز نیز بر این عقیده است که جهانی شدن، سیلی از تولیدات را در سراسر جهان منتشر می کند و بازار فرهنگی اطلاعات و هویت های بالقوه را به ارمغان می آورد و کنشگران با انتخاب هایی که از سطح بازار فرهنگی به عمل می آورند با تغییرات عمیق در »خود« روبرو می شوند. - متیوز، . - 2000

فرایند جهانی شدن با پاره کردن پیوند امکان هویتیابی سنتی و با گسترش مرزهای اجتماعی و فرهنگی، دایره منابع هویت بخش را فراختر کرده و کنشگران مدام در حال مقایسه و انتخاب منابع هویت بخش هستند. بنابراین، در چنین شرایطی هویتهای سنتی با بحران مواجه شده و بازسازی هویت امری اجتناب ناپذیر است - . - Xue,2008 برگر در مورد هویت بازاندیشانه معتقد است جامعه در حال تغییر تحول، فرد را ناگزیر به بازاندیشی و اتخاذ تصمیمهای متنوع میسازد.

بازاندیشی نهتنها معطوف به جهان بیرونی است، بلکه وارد ذهنیت فرد نیز میشود و طی فرآیند بازاندیشی، جهان و خود فرد به موضوع آگاهی تبدیل میشوند. ازنظر برگر، زندگی در جوامع امروزی فرد را با چشماندازی پیوسته در تغییر از تجارب و معانی اجتماعی رودررو قرار میدهد. فرد را وادار به تصمیمگیریها طرح برنامههای متنوع میسازد و او را به اندیشیدن وامیدارد . بدین ترتیب آگاهی مدرن، بهخصوص، آگاهیهای هوشیار، پرتنش و » احتجاج آمیز« است. گفتنی است که جنبه بازاندیشانه هویت مدرن، فقط به جهان بیرونی محدود نمیشود، بلکه ذهنیت فرد و بهویژه موقعیت وجودی او را نیز دربر میگیرد. نهتنها جهان، بلکه خویشتن نیز به موضوع توجه آگاهانه وغالبا موشکافی مضطربانه تبدیل میشود. - برگرو همکاران،. - 1381

گیدنز، معتقد است ماهیت بازتابی و تأملی مدرنیته جهانی با تمامی تحولات و تغییرات، موجب میشود پدیدهای به نام سیاست زندگی ظهور یابد. سیاست زندگی به واقع سیاست متحقق ساختن خویشتن در محیطی است که به طرزی بازتابی سازمان یافته است و این بازتابندگی، خود و بدن فرد را با نظامهایی به مقیاس جهانی مرتبط میسازد - گیدنز،. - 1378 مطابق نظر او، شیوه زندگی به صورت عملکردهای روزمره در پوشش، خوراک، طرزکار، محیطهای مطلوب برای ملاقات با دیگران، رفتارهای خاص هر محیط و ... جلوهگر می شود - گیدنز، - 1380وی. بازاندیشی را ویژگی معرّف هرگونه کنش انسانی میداند و معتقد است همه انسانها با زمینه کنش خود در تماس هستند، و کنش انسانی نه مجموعهای از تعامل ها، بلکه جریانی مداوم است.

به نظر گیدنز در دنیای مدرن، رفتارها و کنش ها تحت تأثیر محیطی است که در آن قرار میگیریم و باید این آمادگی را داشته باشیم که رفتار و کنش های خود را با محیط سازگار کنیم - گیدنز،. - 1378 صاحبنظران جهانی همچنین تصریح میکند که جهانیشدن بیشتر به آگاهی روزافزون انسانها از نیاز متقابل به یکدیگر در حوزه فرهنگ و اجتماعی می انجامد و این آگاهی فحوای بازاندیشی است - Robertson,1999، ،Berger,1990، Mathews,2000 ،Waters,1996، Giddens,1997 ، Albrow,1996، . - Habermas,1998 در جهان نو، این کارکرد از آن رسانهها فنّاوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی است که فرد را از مکانش جدا می کند و به جهان پیوند می زند.

در نتیجه، افراد با منابع هویتیابی متکثری رو به رو می شوند به طوری که هویتیابی شکلی غیرمحلی و جهانی پیدا کرده است - نوابخش و ظهیری،. - 1390 مقوله هویت در پرتو جهانی شدن در یک شبکه ارتباطی قرار می گیرد، از پدیدههای دور دست اثر می پذیرد، بر آن اثر می گذارد و دراثراین فعل و انفعالات، تصور ما را ازخویشتن دچار دگرگونی مینماید و ما به شناخت دیگری از وجود خویشتن نائل می شویم. به عبارتی چون درعصر جهانی شدن ارتباطات میان آدمیان وسعت مییابد، تصور انسان از خودش در حد اعلا متحول میشود در شبکههای اجتماعی مجازی، فرد این امکان را می یابد که هویتکاملاً جدید و گاه متعارضی از خود به نمایش گذارد و جنس، سن، علایق، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، محل سکونت، زبان و حتی تصویر ویژگی های ظاهری خود را متفاوت از آنچه هست، ارائه کند.

تحقیقات متعددی در سراسر جهان موید باز اندیشی در ابعاد و جنبه های متعدد زندگی و هویت افراد است و برخی تحقیقات میدانی در ایران نیز به حوزه هایی اشاره کرده اند که در آن بازاندیشی صورت گرفته است. بازاندیشی در سبک زندگی و پوشش - حمیدی، - 1389، بازاندیشی در ابعادی از دین داری - آزاده و توکلی، - 1389، باز اندیشی در خویشتن زنانه - عبداللهیان و همکاران، - 1385، بازاندیشی در تعاملات جنسی - فرهمند و همکاران، - 1393، بازاندیشی در هویت - بوستانی، - 1390، هویت یابی مدرن - توسلی و همکاران، - 1390 از جمله مواردی است که تائید کننده بازاندیشی در جامعه ایران است. علاوه بر پژوهشهای فوق؛ نگاههای نسبیگرایانه و تردیدآمیز در تعهد و تکلف، تعلق و تعهد نسبت به جامعه که مشخصههای بارز هویت اجتماعی است، نشانگر بازاندیشی در جامعه ایران و به طور خاص در میان جوانان است.

ایران از لحاظ فضایی و فرهنگی از جمله دولتهای متکثر است. نمودها، شناسههای جغرافیایی سیاسی و ژئوپلتیک آن در پیوند با فضای رسانهای، به نحوی عمل کرده که به نظر شاهد پدیدار شدن هویتهای ناحیهای، فراملی و جهانی در آن هستیم. در این میان، ابزارهای جهانی شدن - ماهواره، اینترنت و غیره - در تشدید این فرایند کارایی فزایندهای داشتهاند - حافظ نیا،. - 1385 ازآنجا که نمودهای جهانیشدن فرهنگ در شهر تهران نسبت به دیگر شهرهای کشور ایران محسوستر و قابل لمستر میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید