بخشی از مقاله

چکیده:

تربیت اخلاقی، عقلانی و جسمانی از منظر قرآن و ائمه جایگاه والایی دارد. گسترش روزافزون بازیهای رایانهای باعث شده تا بازیهای کودکانه که عمدتاً جمع کودکان را با طبیعت و محیط آزاد و فضای پر نشاط پیوند میداد به تدریج جای خود را به بازیهای فردی، در گوشهای از خانه بدون هیچ رابطه عاطفی و انسانی بسپارند. استفاده نامناسب از بازیهای رایانهای میتواند تأثیرات سوء تربیتی در ابعاد اخلاقی، اجتماعی و شناختی داشته باشد. هدف این مقاله بررسی پیامدها و چالشهای بازیهای رایانه-ای در تعلیم و تربیت میباشد. بر این اساس تمام منابع نوشتاری شامل کتب، مقالات دیگر، پایگاههای اینترنتی موجود درباره موضوع بر اساس اهداف و سوالات پژوهشی گردآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. ابزار مورد استفاده برای گرد-آوری دادهها فرمهای فیشبرداری بوده است.

هدف غایی تربیت، تحقق فضایل اخلاقی در انسان است. در سایه بازی میتوان صفات اخلاقی و اجتماعی چون تعاون، نوع-دوستی، گذشت، فداکاری، ایثار، صبر و شکیبایی را آموخت در حالیکه از پیامدهای روحی-روانی و اخلاقی بازیهای اکشن رایانه-ای تنزل روح به مرتبه حیوانی، مشغولیت دل و فکر، تغییر ذائقه به سمت راحتی و هیجان فراوان برشمردهاند.از منظر آموزههای دینی، بازی مهارتهای اجتماعی را پرورش داده حس مسئولیت پذیری را تقویت نموده و کودکان را برای انتخاب دوستانی شایسته یاری میدهد. در حالیکه بازیهای رایانه-ای به گونهای افراد را با خود همراه میکند که گذشت زمان را به هیچوجه درک نمیکنند. کاربرانی که مدام با این بازیها درگیرند درونگرا میشوند و در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران ناتوان میگردند. گوشهگیری، کمتوجهی، کاهش روابط خانودگی،پرخاشگری، اعتیاد به رایانه، افسردگی و اضطراب از دیگر پیامدهای اجتماعی این بازیهاست.

بازی یکی از عوامل موثر در رشد شناختی کودک است در حالیکه استفاده بیرویه از بازیهای رایانهای تاثیر مخرب بر مسائل شناختی دارد. بهنظر میرسد رسانههای الکترونی با تصاویر محرک، صداهای مهیج، اعمال و حرکات خشونتآمیز و ... خطری بزرگ برای کودکان بوده و سلامت روحی و روانی آنان را به مخاطره می-اندازد، طفولیت را منقرض کرده و ایجابات آن را از میان برمیدارد.بازیهای رایانهای بر خلاف دیگر بازیها به دلیل ساختهشدن در بستر نرمافزاری، انعطافپذیری بسیار بالایی دارند بازیکن در دنیای بازی به سهولت و به سرعت به زمینههای ارضا و فعلیت صفاتی چون خلاق، مسخر، قاهر و... دست مییابد. و به همین دلیل غرق در دنیای بازی میشود. بنابراین میتوان یک نظام ارزشی دینی و اخلاقی را بر یک بازی پیاده کرد بدون آنکه از جذابیت آن کاسته شود.

کلید واژگان: بازی رایانهای و الکترونیکی، تعلیم و تربیت، چالش، کودک و نوجوان.

-1 بیان مساله

کودکی و نوجوانی، حساس ترین سنین تربیتی و بازی جزء جدایی ناپذیر این سنین است .[1] در سایه بازی می توان صفات اخلاقی و اجتماعی فراوانی را به او آموخت. از بازی می توان همچون وسیله ای برای پرورش اخلاق و آموزش ارزشهای مطلوب اجتماعی سود جست. برای پرورش عاطفی کودک نیز میتوان از بازی استفاده کرد؛ چرا که کودک بابازی کردن مهارتهایی را میآموزد که برای رشد عاطفی او مؤثر خواهد بود .[2] بازی تفکر کودک و عامل مهمی در پرورش عقلی اوست. با شناخت ویژگیهای خود، ساخت شخصیتی خود را تحکیم می بخشد .[3]کشف دنیای اطراف، بخشی از فلسفه بازی است. در دنیای امروزی بازیهای قدیمی به خاطر بازی های رایانه ای به فراموشی سپرده شدهاند.

بازیهای رایانهای که دیگر جای خود را در بین جوامع به عنوان تفریح و سرگرمی به خوبی باز کرده اند، الگوهای رفتاری افراد را تحت تاثیر قرار داده و می-تواند آرمانهای مخاطبان را به شدت دگرگون سازند.بازی های رایانه ای رقیب اصلی در عرصه بازیهای کودکان و نوجوانان هستند این بازیها دارای ویژگیهای متفاوتی نسبت به بازیهای سنتی هستند. جذابیت، بار فرهنگی، غوطه ور سازی و جهان شمولی یک طرفه از ویژگیهای مهم این بازی هاست جهان شمولی یک طرفه به این معناکه بر خلاف بازیهای سنتی که به تناسب فرهنگها و مناطق مختلف جهان بودند، بیشتر در یک بستر مشترک ساخته شده و به صورت یک طرفه، خود را به تمام فرهنگها و مناطق جهان تحمیل کردهاند.

غوطهور سازی افراد، اوقات و افکار آنها در این بازیها روز به روز در حال افزایش است .[1] در این مقاله بررسی پیامدها و چالشهای اخلاقی و دینی بازیهای رایانهای در تعلیم و تربیت مورد نظر میباشد.این تحقیق که از نوع پژوهشهای کیفی است با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به تبیین چالشهای بازیهای رایانه-ای در تعلیم و تربیت می پردازد. بر این اساس تمام منابع نوشتاری شامل کتب، مقالات دیگر، پایگاههای اینترنتی موجود در باره موضوع بر اساس اهداف و سوالات پژوهشی گردآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. ابزار مورد استفاده برای گرد آوری داده ها فرمهای فیش برداری بوده است.

-2 نقش بازی در تربیت کودک از دیدگاه قرآن وائمه معصومین - ع -

خداوند در آیه 5 سوره حج، دوران کودکی را مقدمه ای برای رشد و بلوغ معرفی می کند و در آیه 20 سوره حدید، این زمان را دوران اشتغال به بازی و سرگرمی بر می شمارد. براساس این آیه خداوند، نخستین دوره رشد انسان را با بازی همراه کرده است. در روایاتی که از امامان معصوم - ع - وارد شده نیز سفارش بسیاری است که کودکان را تا هفت سالگی آزاد بگذارید تا بازی کنند. امام صادق - ع - فرموده اند: بگذار فرزندت تا هفت سال به بازی بپردازد، در هفت سال دوم به او ادب بیاموز و در هفت سال سوم مراقب او باش .[4]سخنی از پیامبر اکرم صلی االله علیه وآله وسلم آمده الولدُاست:سیّدٌ» سبعَ سِنینَ. فرزند تا هفت سالگی سروریمیکند.

« روایات بر این نکته تأکید دارند که مرحله قبل از 8سالگی، مرحله بازی است و بر پدران و مادران است که بی هیچ فشار و اجباری کودک را در بازی کردن آزاد بگذارند؛ جز بازیهای خطرناکی که والدین باید کودکان را از آنها اجتناب دهند.در قرآن کریم در داستان حضرت یوسف - ع - به این معنا می توان پی برد که بازی و تفریح یک ضرورت فطری است و پیامبران الهی با این ضرورت فطری هیچ گاه مخالفت نمی کردند. از این رو برادران حضرت یوسف - ع - وقتی می-خواستند او را از پدر جدا کنند، موضوعی را مطرح کردند که پدرشان با توجه به پیامبری و بینش الهی نتواند با خواسته آنها مخالفت کند. آنان در توجیه بردن حضرت یوسف - ع - به صحرا این گونه گفتند:

اَرسله معناغَداًیرتَع و یلعب وانّالَهلَحافظونَ؛ - یوسف، آیه - 12ای پدر فردا یوسف را همراه ما بفرست تا بگردد و بازی کند و ما نگهبان اوییم.حضرت یعقوب - ع - نیز با این درخواست مخالفت نکرد و نفرمود که یوسف - ع - نباید به بازی مشغول شود.مطابق این آیه میتوان گفت ، انسان نیازمند تفریح و ورزش است و قوی ترین منطقی که توانست حضرت یعقوب را تسلیم خواسته فرزندان کند، این بود که یوسف نیاز به تفریح دارد .[5]نکته دیگری که از این آیه استنباط می شود، این است که بازی، تحرک و ورزش بهتر است در هوای آزاد، محیط باز و فضای سبز صورت گیرد، نه در محیط دربسته و تنگ و به دور از طبیعت [2] آنجا که برادران یوسف به پدر میگویند" :یرتع و یلعب: تا یوسف در چمن و مراتع بگردد و بازی کند".بنابراین از نیازهای طبیعی کودکان، بازی و گردش است. - یوسف، آیه12 و حدید آیه20 و المیزان، ج19، ص - 164،

بازی برای کودک - هفت سال اول - عین تعلیم و تربیت و تعالی اوست .کودک تا سن 7 سالگی برای انجام هر بازی آزاد است و فراهم آوری اسباب بازی و شرایط مناسب برای بازی و گردش کودکان از حقوق کودکان و وظیفه والدین و... است.بازی یکی از عواملی است که در رشد شناختی کودک تاثیر داشته آن را تسهیل می کند. بسیاری از بازی ها در تکامل فکری و رشد هوشی کودکان مؤثر میباشند. بازی کودک با خاک و گل مستلزم بهره گیری از نیروی فکری است؛ چرا که کودک از فکرش استفاده کرده، اشکال مختلفی را خلق می-کند .[2] هم چنین رسول گرامی اسلام - ص - وجود حالت فعال و وجد را در طفل خردسال، نشان دهنده فزونی خرد و اندیشه او در بزرگسالی دانسته، می فرماید: شیطنت و لجاجت و ستیزهجویی کودک در دوران خردسالی او، نشانه فزونی عقل و اندیشه او در بزرگسالی است .[6]

در حدیث دیگری نیز فرمودند:

چه خوب است فرزند انسان در خردسالی بازیگوش، پر تلاطم و بالأخره متمرد باشد تا از این حالت طغیانآمیز او شخصیتی در بزرگسالی سر بر آورد که از حلم و خویشتنداری و مقاومت و پایداری برخوردار باشد. سپس آن حضرت فرمودند: سزاوار است که طفل خردسال منحصراً این چنین بوده، بازیگوش و پر جنب و جوش باشد. امام موسی بن جعفر - ع - می فرمایند: شایسته است که کودک به هنگام خردسالی بازیگوش باشد تا در بزرگسالی صبور و شکیبا گردد.[7]از راه همبازی شدن با کودک میتوان چگونگی کنترل عواطفی چون خشم و محبت، حس مسئولیت پذیری و همکاری را به او آموخت. بازی با کودکان آنها را سرشار از نشاط میکند و همین امر درتربیت عاطفی کودکان بسیار مؤثر خواهد بود.

یکی از عواملی که باعث می شود، کودک مستعد تأثیر پذیری بیشتری از کلام بزرگسالان گردد، این است که بزرگسالان پیش کودکان بچگی کنند تا موجبات رضایت و خوشحالی آنها را فراهم آورند .[2]در روایتی از پیامبر اسلام - ص - آمده است: منکانَ عنده صبیفَلیتصابلَه: هر کس که کودکی نزد اوست، باید برایش بچگی کند .[4]کودک از طریق بازی به نوعی آرامش عاطفی دست می-یابد. وی میتواند با درک حالت های عاطفی سایر افراد در حین بازی در انواع روابط مقید باشد. در بازی های دسته جمعی کودکان به ارزش کودکان دیگر پی می برند ودر می یابند که بازی بدون آنان مقدور نیست.

آنها با بازی یاد می-گیرند که یکدیگر را قبول داشته باشند. درباره قوانین بازی توافق کنند و به طور دسته جمعی بر گروه رقیب پیروز شوند. مفاهیم همکاری، پیروزی ، شکست و برتری طلبی اغلب در بازی های گروهی استنباط می شود.کودکان از طریق بازی مفهوم نقش اجتماعی را می آموزند و تجربه میکنند.اسلام، دینی است که همه برنامه هایش هم آهنگ با رشد اجتماعی است؛ چرا که از نظر وجودی و اجتماعی، انسان، به دیگران احتیاج دارد. اسلام در دستورات خود، انسانها را به تعاون و همکاری دعوت کرده است. برای نهادینه کردن روحیه همکاری در وجود انسان، باید از کودکی و از طریق

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید