بخشی از مقاله

چکیده

فعالیت های مربوط به آموزش زبان خارجی غالبا از منظری با افق دید محدود نگریسته می شود. صحت این گفته را می توان در جذبه روش های آموزش مشاهده کرد که خود سازنده و بوجود آورنده تاریخچه آموزش زبان خارجی تا کنون بوده است. روش ها اغلب به عنوان مهم ترین عامل در تعیین موفقیت یک برنامه آموزش زبان مورد نظر هستند و همچنین پیشرفت در آموزش زبان بعضی اوقات در وابستگی به اتخاذ و انتخاب جدیدترین روش دیده می شود. دیدگاهی که معمولا در نگاه روشی به آموزش زبان از قلم می افتد این است که روش ها چگونه با عوامل دیگر در فرایند یاد دهی و یادگیری در تعامل هستند؟ فراگیر و مدرس چه افرادی هستند؟

چه انتظاراتی این افراد از برنامه آموزش زبان دارند؟ چه سبک های یاددهی و یادگیری برای آن برنامه ارائه می دهند؟ زبان برای چه اهدافی مورد نیاز است؟ برنامه دارای چه اهدافی است و این اهداف به چه نحوی بیان شده اند؟در چه شرایطی آموزش قرار است اتفاق بیافتد؟ و چه ساختارهای سازمانی برای حمایت و نظارت بر تدریس خوب در محل وجود دارد؟چه منابعی استفاده خواهند شد و نقش این منابع چیست؟نقش کتب درسی و دیگر مواد آموزشی چیست؟ چه موازینی برای تعیین و تشخیص موفقیت برنامه استفاده خواهند شد؟بنابراین انتخاب روش آموزش زبان بدون شناسایی بافت اجرای آن برنامه آموزش زبان و تعاملات بین عناصر مختلف درگیر در برنامه درسی نمی تواند به درستی صورت گیرد.

مقدمه

ریچاردز - 2001 - 1عقیده دارد که آموزش موثر به درک و شناسایی بافت تدریس، نیازهای مدرسان و فراگیران، برنامه ریزی دقیق دروس و مواد آموزشی، و همچنین نظارت و کنترل یاددهی و یادگیری وابسته است. می توان گفته او را به این شکل بیان کرد که تلاش برای درک تدریس به عنوان بخشی از دسته عوامل و فرایندهای مرتبط که غالبا به برنامه ریزی درسی اشاره دارد،لازم است. برنامه ریزی درسی فعالیتی ضروری و عملی است بدین سبب که در جهت بهبود کیفیت تدریس زبان از طریق استفاده از برنامه ریزی نظام مند، و فعالیت های بازبینی در همه جوانب برنامه آموزش زبان خارجی، نقش دارد. ریچاردز - 2001 - در کتاب خود تحت عنوان برنامه ریزی درسی در آموزش زبان به بررسی فرایندهای کلیدی برنامه ریزی درسی شامل نیازسنجی، برنامه ریزی اهداف و نتایج،برنامه ریزی دروس،تدریس،توسعه مواد آموزشی و ارزشیابی میپردازد.

ریشه های برنامه ریزی درسی آموزش زبان خارجی

آموزش زبان دوم و یا زبان خارجی یکی از بزرگترین اقدامات آموزشی در جهان است که میلیون ها کودک و بزرگسال در سراسر جهان میزان زیادی از زمان خود را صرف آن می کنند و در تلاش برای کسب مهارت در یادگیری یک زبان جدید هستند..به راستی این فعالیت ها بر پایه ی کدام اصول آموزشی هستند؟چه ارزشهایی در این اصول نمایان هستند؟ چه علاقه مندهایی را مدنظر قرار می دهند؟ آیا با بازبینی این اصول می توان مطمئن بود که فعالیت هایمان بهبود می یابند؟ریچاردز - 2001 - عقیده دارد که برنامه درسی آموزش زبان به سوالات زیر می پردازد؟

-1 چه فرایندهایی را می توان استفاده کرد تا محتوای یک برنامه آموزش زبان را تعیین کرد؟

-2 نیازهای فراگیران چه هستند؟

-3 نیازهای فراگیران چگونه قابل تعیین هستند؟

-4  چه عوامل محیطی در طرح ریزی برنامه آموزش زبان باید مدنظر واقع شوند؟

-5 ماهیت اهداف غایی و اهداف عینی در تدریس چه هستند و این اهداف را چگونه می توان توسعه داد؟

-6 چه عواملی در برنامه ریزی سیلابس ها و واحدهای یک دوره درگیر هستند؟

-7 یک تدریس خوب در برنامه آموزش زبان چگونه می تواند فراهم شود؟

-8 چه موضوعاتی در انتخاب، انطباق و طراحی مواد آموزشی درگیر هستند؟

-9 یک فرد چگونه می تواند میزان تاثیر یک برنامه زبانی را اندازه بگیرد؟

برنامه ریزی درسی آموزش زبان خارجی جنبه ای از رشته گسترده تری با نام برنامه ریزی درسی یا مطالعات برنامه درسی است. برنامه ریزی درسی بر روی تعیین اینکه چه دانشی، مهارت هایی، ارزش هایی را فراگیران در مدرسه می آموزند و اینکه چه تجاربی باید فراهم شود تا منجر به نتایج یادگیری مورد انتظار شود، اینکه یاددهی و یادگیری در مدارس و نظام های آموزشی چگونه می توانند طرح ریزی، اندازه گیری و ارزشیابی شوند، تمرکز دارد. برنامه ریزی درسی آموزش زبان اشاره به شاخه ای از زبانشناسی کاربردی دارد که موضوعات بالا را مورد خطاب قرار می دهد. برنامه ریزی درسی آموزش زبان دسته ای از فرایندهای به هم مرتبط که بر روی طراحی، بازبینی، اجرا و ارزشیابی برنامه های زبان متمرکز هستند را توصیف می کند - ریچاردز،. - 2001

پیشینه تاریخی

تاریخ برنامه ریزی درسی آموزش زبان با مفهوم طراحی سیلابس آغاز می شود. طراحی سیلابس یکی از جوانب برنامه ریزی درسی است و نه چیزی مشابه آن. سیلابس همان تعیین محتوا یک دوره تدریس و لیستی از چیزهایی که قرار است آموزش داده شود وآزمون شوند. برنامه ریزی درسی فرایندی جامع تر و کلی تر است که شامل فرایندهایی است که برای تعیین نیازهای گروهی از فراگیران در جهت توسعه اهداف غایی و عینی یک برنامه با هدف مدنظر قرار دادن آن نیازها، تعیین سیلابس درسی مناسب، ساختار دوره،روش های تدریس، و مواد آموزشی و همچنین انجام ارزشیابی از برنامه که نتیجه این فرایندها است. آن چیزی که امروزه به عنوان برنامه ریزی درسی آموزش زبان شناخته می شود در واقع از دهه 60 میلادی آغاز شدگرچه که موضوعاتی مانند طراحی سیلابس به عنوان عاملی اساسی در آموزش زبان خیلی پیش تر ظهور یافتند. موضوعات مربوط به طراحی سرفصل دروس خیلی قبل از دهه 60 میلادی به عنوان عاملی اساسی در فرایند یاددهی و یادگیری ظهور یافت. سرانجام تمرکز از طراحی سرفصل دروس یا همان سیلابس به سمت طراحی برنامه درسی حرکت کرد.

طرح برنامه درسی آموزش زبان

طرح برنامه درسی شامل ترکیب دانش برگرفته از بسیاری از حیطه های زبان شناسی کاربردی مانند تحقیق در یادگیری زبان، روش تدریس، ارزشیابی، توصیف زبانی و تولید محتوا است. از بسیاری جهات مطالعه طرح برنامه درسی در مرکز مطالعات مربوط به زبانشناسی کاربردی قرار دارد. طرح برنامه درسی آموزش زبان قصد دارد تا نظریات و پژوهش های قابل اعتماد را با فعالیت های پیش رفته ترکیب کند. طرح برنامه درسی آموزش زبان به طور گسترده ای برای دوره های آموزشی در سراسر جهان قابل کاربرد هستند.

بخش های فرایند طراحی برنامه درسی

طرح برنامه درسی به عنوان نوعی از فعالیت نوشتن می تواند دیده شود به همین علت به شکل مفیدی می توان آن را به عنوان یک فرایند مطالعه کرد. زیر فرایندهای رایج نوشتن شامل جمع آوری ایده ها، تنظیم ایده ها، تبدیل ایده ها به متن، بازبینی و ویرایش را می توان برای طرح برنامه درسی به کار برد. مدلی که در پایین می بینید بر گرفته شده از نیشن و مک آلیستر - 2010 - 2، متشکل از سه حلقه بیرونی و یک حلقه درونی با بخش های مختلف می باشد. حلقه های بیرونی شامل اصول، محیط، و نیازها هستند که دربرگیرنده ی ملاحظات نظری و عملی است که تاثیر عمیقی در هدایت فرایند واقعی تولید دوره دارند.در هنگام طراحی یک دوره ،عوامل متعددی باید مورد نظر واقع شوند. این عوامل شامل دانش کنونی فراگیر و کمبودها و نواقص او، منابع در دسترس شامل زمان، مهارت مدرسان، نقاط قوت و محدودیت های طراحان برنامه درسی و اصول یاددهی و یادگیری هستند.

اگر عوامل بالا در نظر گرفته نشوند ، دوره ممکن است برای آن شرایط و فراگیران مورد نظر نامناسب باشد و همچنین ممکن است در نقش ابزاری برای تشویق به یادگیری، بی تاثیر و ناکارامد باشد. در فرایند طراحی برنامه درسی این عوامل در یک زیر فرایند شامل تحلیل محیط، نیازسنجی و کاربرد اصول مورد توجه واقع شوند.نتیجه تحلیل محیط فهرستی درجه بندی شده از عوامل و توجه به تاثیر این عوامل در طرح برنامه درسی است. نتیجه نیازسنجی فهرستی واقعی از زبان، ایده ها و آیتم های مهارتی است. کاربرد اصول در وهله ی اول شامل تصمیم گیری در زمینه ی مهم ترین اصول برای به کاربستن و نظارت بر کاربرد آن اصول در تمام فرایند طراحی برنامه درسی است. نتیجه کاربرد اصول ایجاد دوره ای است که در آن از یادگیری بیشترین حمایت صورت می گیرد. بعضی طراحان برنامه درسی ، به تمایز میان برنامه درسی از سیلابس می پردازند. در مدل پایین حلقه های بیرونی و داخلی با همدیگر تشکیل دهنده برنامه درسی هستند در حالی که حلقه درونی تنها معرف سیلابس است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید