بخشی از مقاله
ارائه چهارچوب مفهومی رشته مهندسی سیستم هاي اقتصادي-اجتماعی در دانشگاه ها با استفاده از روش نگاشت مفهومی
واژههاي کلیدي:
نگاشت مفهومی4، مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی5، چهارچوب مفهومی رشته دانشگاهی6
چکیده
رشته دانشگاهی مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی که براي دانشآموختگانی با پایهي فنی به منظور تربیت متخصصین میانرشته اي تاسیس شده از بدو تاسیس تاکنون دچار مشکلاتی از قبیل نامشخص بودن چهارچوب دروس، مرز تخصصی رشته ، عدم وجود یک برداشت واحد دربارهي ماموریت و اهداف رشته و نیز گسترهي حیطههاي پژوهشی سبب شده است اساتید و دانشجویان این رشته فاقد برداشتی واحد از ماهیت و هویت این رشته باشند. به همین دلیل این رشته دچار تحولات و دگرگونیهاي پیدرپی در مقاطع مختلف و در دانشگاههاي کشور بوده است. با این حال تحقیقی جهت برون رفت از این وضعیت تاکنون مشاهده نشده است. در این تحقیق با استفاده از روش نگاشت مفهومی به عنوان روشی کارا در تحقیقات کیفی، چهارچوب مفهومی رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی تدوین گردید. این روش در تحقیقاتی که محوریت آنها با عبارات زبانی بوده و نیاز به مدلسازي مفهومی یا بازنمایی مفاهیم دارند استفاده میشود. در این تحقیق ابتدا از طریق مصاحبه با دانشجویان، دانشآموختگان و اساتید این رشته مشکلات عمده این رشته گردآوري و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس اهداف و مأموریت این رشته از طریق مصوبات دولتی شناسائی گردید و انطباق آن با رشته هاي مشابه در دانشگاههاي معتبر جهان مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه 91 دانشگاه شامل رشته هائی با مأموریت مشابه شناسائی گردید. آنگاه سرفصلها و محتواي دروس این دانشگاهها در رشته هاي مورد نظر با استفاده از روش نگاشت مفهومی استخراج، دستهبندي، نامگذاري گردید. در کلیه ي مراحل تحقیق از روش نگاشت مفهومی به دو منظور گروهبندي و تدوین محتوا استفاده شده است که در نهایت چهارچوب مفهومی براي رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي_اجتماعی شامل ماموریت و هدف رشته ، حوزهي تخصصی رشته ، سرفصل دروس، گروهبندي و طبقه بندي دروس و محتواي هر یک از سرفصلها شناسایی و تدوین گردید.
-1 مقدمه
رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي- اجتماعی با سابقهاي بیش از یک دهه در مراکز آموزش عالی کشور مطرح شده است. این رشته از همان ابتداي تاسیس تاکنون، دچار تغییرات گوناگون شده به خصوص در زمینه دروس7 و سرفصلهاي آموزشی، دستخوش تغییرات یعمدتاً بر اساس روند سعی و خطا بوده است. هر یک از مراکز آموزش عالی که به این رشته پرداختهاند مجموعه دروسی متفاوت از بقیه مراکز ارائه کردهاند. این امر سبب نابسامانی در وضعیت این رشته و دانش تخصصی دانشآموختگان آن شده است؛ به طوري که هیچ یک از اساتید، دانشآموختگان و دانشجویان این رشته ذهنیت شفاف و مدونی از این رشته نداشته و مهم- تر از آن همگرایی لازم بین اذهان این ذینفعان8 وجود ندارد. عدم وجود همگرایی بین آراء و نظرات اساتید و دانشجویان سبب شکلگیري نظرات متنوعی در مورد دورهي آموزشی این رشته در دانشگاههاي کشور شده است که لاًذی به موارد عمده آن اشاره میگردد:
- اختلاف بر سر رسالت و هدف از رشته و جایگاه تخصصی آن
- اختلاف نظر در انتخاب پژوهشهاي آکادمیک و تعریف پایاننامههاي تحصیلی
- اختلاف بر سر دروس لازم براي ارائه در این رشته و تربیت متخصصینی که دانش تخصصی و حوزه کاري مجزائی از سایر رشته ها، به خصوص مهندسی صنایع داشته باشند.
علیرغم مشکلات فوقالذکر، توافق بر سر یک نظر وجود دارد که در کشور از لحاظ تربیت متخصصین برنامه ریزی با گرایش- هاي ویژهي میانرشته اي با کمبود روبهرو هستیم. از این رو زمینه شکلگیري تحقیقی براي تدوین چهارچوب مفهومی رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي- اجتماعی شکل گرفت. اهداف مورد نظر از این تحقیق به طور مشخص عبارتند از: هدف و رسالت رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی, سرفصل دروس این رشته ، حدود و ثغور محتواي دروس، گرایشهاي بالقوه این رشته ، جایگاه تخصصی دانشآموختگان در بازار کار.
در بخشهاي بعدي مقاله ابتدا مرور ادبیات، سپس روششناسی و گامهاي انجام تحقیق و در نهایت دستاوردهاي حاصل از این تحقیق که بیانگر چهارچوب مفهومی رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی است آورده شده است.
-2 مرور ادبیات
در کلیه گامهاي این تحقیق از روش نگاشت مفهومی یا مفهوم نگاري9 استفاده شده است. براي تعیین پرسشهاي تحقیق، تعیین رسالت و ماموریت رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی10، سرفصل دروس11 ، گروهبندي آنها و تدوین محتوا و شرح هر یک از سرفصلها از این تکنیک استفاده شده است. به طور کلی روش نگاشت مفهومی براي تحقیقات کیفی و تدوین مدلهاي مفهومی به کارگرفته میشود. این روش در سال 1984 توسط Novak و Gowin و در 1988 توسط Trochim W.K. به دو صورت عمده تئوریزه و به عنوان روش تحقیق مستقل معرفی گشته است. عمده تاکید [42]Trochim بر گروه-بندي و تدوین مدل مفهومی بوده و عمده تاکید Novak و Gowin بر بحث توسعه متن و انتولوژي میباشد. این روش به لحاظ کارکردي سابقهاي پیش از این داشته که در تحقیقات مختلفی بکار بسته شده استذیلاً،. نمونههایی از این تحقیقات که درسال-
هاي مختلف انجام شده به صورت خلاصه معرفی گردیده است.
در زمینه پشتیبانی و بهبود سیستمها و فرایندهاي آموزشی، ارزیابی میزان یادگیري افراد و اثربخشی آن درمحیطهاي تخصصی و آکادمی کارهاي مختلفی انجام شده که از جمله آنها میتوان به J. Zumbachو [50]P. Reimann در زمینه اندازهگیري اثربخشی آموزش تحت وب، [45]M. wiliams با محوریت توسعه ابزاري براي ارزیابی مهارت حرفهاي و سواد علمی در حوزه پزشکی؛ E. Gouli و A. Gogoulou و K. Papanikolaou و [18]M. Grigoriadou با محوریت ارزیابی فرایند یادگیري
و انتقال دانش؛ [22]D.H.Jonasse در زمینه پشتیبانی رویه آموزشی و تفکر انتقادي؛B. Johnson وC. Scialfa و J. Mueller و J. Ellard وS. Nairn و [23]C. Simms در حوزه دانش یادگیري و آموزش دانش روانشناسی؛ A.J. [11]Canas بهبود عملکرد یادگیري دانشآموزان؛ و در نهایت B.A. Leauby و [28]P.l Brazina در زمینه آموزش حسابداري در دانشگاه از جمله نمونههایی هستند که در آنها از تکنیک نگاشت مفهومی براي یادگیري و آموزش استفاده گشته است.
در زمینه تولید و تدوین محتواي درسی، A. Giordan و H. Platteaux و [17]R. Rickenmann در تولید مواد درسی ابررسانهاي12 از این تکنیک استفاده نموده اند. [3]M. Ahlberg در برنامه ریزی آموزشی و A. Baerوl. Parchmann و R. [7]Demuth در براي ایجاد محیط ارتباطاتی در یک سازمان پژوهشی به منظور افزایش میزان یادگیري و سرعت انتشار دانش مبتنی بر روش نگاشت مفهومی فعالیت نموده اند. همچنین J.D. Novakو[35]D.B. Gowin براي انجام تحقیقات و پژوهش-هایی علمی از این تکنیک سود جستهاند. در زمینه یادگیري مبتنی بر پژوهش و جهتدار بودن فرایند یادگیري [5]R. Abrams
با کمک روش نگاشت مفهومی تحقیق جامعی انجام داده اند نتایج این تحقیقات در راستاي بهرهور شدن محیطهاي پژوهشی و مدیریت دانش میباشد.
در زمینه مدیریت نوآوري و تحلیل ایدههاB.R. Gaiues و [16]M. L.G. Shaw و J.G. Lambiotteو D.F.
Dansereauو D.R. Cross و [27]S.B. Reynolds؛ همچنین در زمینه بکارگیري در برنامه ریزی و تصمیمگیري R.
[6]Axelrod؛ C. Edeو Jones S. و [13]D . Sims از روش نگاشت مفهومی استفاده نموده اند.
[8]B.H. Banathy در زمینه تحلیل و طراحی سیستمهاي اجتماعی و [20]A. Hart در حوزه سیاستگزاري در مملکت داري از نگاشت مفهومی استفاده نموده اند. P. J. Eronenو J. Nuutinen و E. Rautama و E. Sutinen و [14]J. Tarhio از ترکیب این تکنیک با نظریه بازيها در برنامه ریزی استراتژیک استفاده نموده اند. W.M.K. Trochim و [24]M. Kristin از نگاشت مفهومی براي حوزه تحقیقات سازمانی13 وتحلیل منابع اطلاعاتی استفاده نموده اند.
A.C. Graesserو [19]L. F. Clark در حوزه زبانشناسی و پردازش زبان طبیعی و [26]R. Kremer در مورد توسعه نگاشت مفهومی زبانهاي تصویري و بازنمایی دانش تحقیق نموده اند. در حوزه مدیریت و مهندسی دانایی [38]M.R. Quillian از نگاشتهاي مفهومی استفاده نموده است و M.D. McNeese و B.S. Zaff و[51]D.E. Snyder از این تکنیک براي توسعه سیستمهاي خبره و M. Weideman و [45] W. Kritzinger براي استخراج و بازنمایی دانش استفاده نموده اند
D. Jeong و L. Lee و [27]D . Baik از این تکنیک براي توسعه سیستمهاي اطلاعاتی یکپارچه مبتنی بر انتولوژي14 به منظورتهیهي گزارشهاي اطلاعاتی استفاده نموده اند.
در حوزه فلسفه علم و منطق [41]S.E. Touhnin در مدلسازي مفهومی اندیشه هاي حوزه فلسفه علم و طبقه بندي آنها، [35]P. Thadgard و[35]N.J. Nersessian در تحلیل طبقه بندي انقلابات علمی و تاریخ علم از و همچنین S. Yampolskaya و T.M. Nesman و M. Hernandezو [47]D. Koch
در توسعه مدلهاي استنتاجی و منطقی از نگاشتهاي مفهومی استفاده نموده اند.
یکی دیگر از کاربردهاي نگاشت مفهومی در توسعه متن و تولید اسناد نوشتاري است.[9]E. Boling در زمینه توسعه و تدوین گزارشهاي کاري B.R. Gaines و [16]M .L.G. Shaw براي طراحی سیستمهاي مستندسازي چندرسانهاي؛ I.R. [31]Mikawoz براي تهیه و تدوین گزارشهاي فنی و علمی؛ [30]J. Margerum براي تهیه پیشنویس اسناد رسمی همانند آییننامهها؛ K. Halttunenو [21]K. Jarvelin براي بازیابی و مستندسازي اطلاعات در یک محیط یادگیري مجازي ا این روش استفاده نموده اند.
تحقیقات در زمینه روشهاي نگاشت مفهومی و توسعه این روش و ترکیب آن با تکنیکهاي مختلف تا سالهاي اخیر نیز ادامه داشته است. که از جمله آنها میتوان به تحقیقات انجام شده توسط S. Naidu و[32] P. Blanchard؛ M. Ahlberg [4] اشاره نمود. R. Kremer و[25]B.R . Gaines نیز ابزاري براي انجام نگاشت مفهومی به صورت گروهی توسعه داده اند.
همانگونه که در مرور ادبیات مشخص شده است, روش نگاشت مفهومی به عنوان یک روش تحقیق متداول در حوزههاي مختلف به کار گرفته شده است. در امر تدریس، یادگیري و به خصوص یادگیري از روي متن، ارزیابی آموزشی، ارزیابی عملکرد سیستمهاي آموزشی، برنامه ریزی استراتژیک, تصمیمگیري مدیریتی، تحلیل و استفاده نتایح حاصل از طوفان ذهنی، در علوم زبان- شناسی، روانشناسی و به ویژه روانشناسی آموزشی، در حوزهي مدیریت دانایی به خصوص در زمینه بازنمایی دانش و استخراج دانایی از مغز خبرگان، مستندسازي و چکیدهسازي براي سیستمهاي چندرسانهاي و اطلاعرسانی، فلسفه و تاریخ علم و در نهایت نگارش متنهاي خاص همانند قوانین، آییننامه، پیشنویس مقاله یا یک نوشتار به کار میرود.
به طور کلی روش نگاشت مفهومی در تحقیقات کیفی، که در آنها نیاز به تحلیلها و پردازشهاي مفهومی وجود دارد و محوریت بیان مفاهیم با عبارات زبانی است؛ کاربرد دارد.
دو تکنیک عمده براي انجام نگاشت مفهومی وجود دارد که در این تحقیق از هر دوي آنها استفاده شده است. براي دسته-بنديهاي مفهومی و گروهبندي عبارات زبانی از روش [42]Trochim استفاده شده است. براي شناسایی ارتباط بین مفاهیم و تعیین ارتباط مفهومی بین دستهها و تدوین عبارات و جمله بنديها از روش Novak و [36]Gowin و روش R.J. Todd و J. [40]Kirk استفاده شده است.
در ذیل به طور خلاصه تکنیکهاي نگاشت مفهومی توضیح داده شده است.
براي دستهبندي مفاهیم و تدوین گروههاي مفهومی مراحل زیر انجام میشود:
- تعیین حوزه تمرکز مفاهیم و محور تحقیق
- تعیین نحوه و مبناي وزندهی و نرخبندي مفاهیم و عبارات
- شناسایی مراجع و منابع گردآوري مفاهیم و اطلاعاتی
- جمعآوري مفاهیم از طرق مختلف، متون ذیربط، مصاحبه و طوفان ذهنی
- مرتب سازي و رتبهبندي مفاهیم و عبارات
- دسته بندي عبارات با کمک روشهاي آماري چند متغیره15، مقیاسبندي چندبعدي16 یا تحلیل دستهبندي17
- نامگذاري بر روي گروهها
- بهره برداري از دسته هاي مفهومی به دست آمده براي استفاده مورد نظر براي جمله بندي و تدوین عبارات زبانی نهایی براي نگارش متن گامهاي زیر طی میشود:
- تعیین حوزه تمرکز مفاهیم و محور تحقیق
- تعیین افراد مشارکتکننده در انجام تکنیک
- تامین واژهها، اصطلاحات و عبارتهاي زبانی مفاهیم
- رتبهبندي مفاهیم از مفاهیم کلی و عام تا مفاهیم خاص و جزئی
- گروهبندي مفاهیم با کمک ماتریسهاي باینري که توسط افراد تکمیل شده و از نگاشت آنها در یک ماتریس قضاوت نهایی براي گروهبندي انجام میشود
- نگاشت مفاهیم بر روي کاغذ به صورت گرافیکی بر اساس رتبهبندي و گروهبندي انجام شده.
- برقراري اتصال بین مفاهیم به صورت گرافیکی
- نوشتن برچسبهایی18 بر روي خطوط اتصال و یا نگارش عبارتهاي متصلکننده مفاهیم به هم
- تولید جمله ها و متن نهایی از روي گراف تهیه شده
بدیهی است که در هر یک از گامهاي روشهاي فوقالذکر تکنیکها، نکات اجرائی و شیوههاي عملیاتی وجود دارد که در اینجا به همین حد بسنده میشود.19
-3 روششناسی و شرح مراحل تحقیق
در تحقیق انجام گرفته براي تدوین چهارچوب مفهومی رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی[1] از تکنیک نگاشت مفهومی در تمام مراحل تحقیق استفاده گشت. در این بخش از مقاله که بر اساس دستاوردهاي تحقیق مذکور به رشته تحریر درآمده است گامهاي انجام تحقیق به طور مختصر شرح داده شده اند.
نوآوري عمده این تحقیق استفاده از روش نگاشت مفهومی براي تدوین چهارچوب مفهومی یک رشته دانشگاهی میباشد که از طریق آن رسالت و ماموریت و حوزه تخصصی رشته ، دروس، سرفصل دروس و دستهبندي آنها و همچنین محتواي و شرح هر یک از سرفصلها تدوین گشته است. در طی مرور ادبیات، تحقیقی شبیه به این تحقیق که چهارچوبی براي یک رشته دانشگاهی تدوین شده باشد؛ موردي یافت نشد. در این تحقیق از روش نگاشت مفهومی در چند جاي مختلف استفاده شده است که این مورد نیزدر انجام یک تحقیق کاري نو است.
در گام اول، شناسایی مشکلات عمده رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی انجام گرفت. از روش نگاشت مفهومی براي گروهبندي مشکلات و تدوین عبارات تبیینکننده مشکلات استفاده شد. براي گردآوري مطالب از تکنیک مصاحبه استفاده شد.
منابع تولید مفاهیم( مصاحبهشوندگان) دانشجویان، دانشآموختگان و اساتید این رشته بوده اند.
در گام دوم تدقیق پرسشهایی که بایستی در این تحقیق به آنها پاسخ داد انجام گرفت. در این جا نیز از نگاشت مفهومی استفاده شد. مشکلات شناسایی شده بر اساس روش علت-معلول20 مورد تحلیل قرار گرفتند و در نهایت مشکلات ریشهاي که در حوزه این تحقیق قابل بررسی بودند؛ شناسایی شدند. آنگاه مفاهیم بیانگر مشکلات شناسایی شده بر روي کاغذ به صورت گرافیکی یادداشت شده و ارتباط بین آنها با خطوط اتصال دهنده و ربط مفهومی بین آنها با نوشتن عبارات مورد نیاز بر روي خطوط اتصال دهنده مشخص شد. آنگاه امکان نگارش پرسشهاي تحقیق به صورت سیستماتیک میسر گشت.
در گام سوم، شناسایی هدف، ماموریت و حوزه تخصصی رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی از روي مصوبه دولتی این رشته 21 با کمک روش نگاشت مفهومی و انجام مطالعه تطبیقی از طریق بررسی دانشگاههاي کشورهاي دیگر صورت پذیرفت در پایان این مرحله علاوه بر تبیین هدف، ماموریت و حوزه تخصصی این رشته ، اعتبار مصوبه مذکور نیز به لحاظ تطبیق با سایر دانشگاهها مسجل گشت و 91 دانشگاه که داراي رشته یا رشته هاي مشابه بودند یافته شدند.
در گام چهارم سرفصلهاي دروس و محتواي دروس22 سایر دانشگاهها در رشته هاي شبیه به رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی مطابق روش نگاشت مفهومی استخراج، دستهبندي، نامگذاري و در نهایت چهارچوب مفهومی دروس رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی تدوین گشت. شرح کاملتر این موارد در بخشهاي بعدي مقاله که دستاوردهاي حاصل از تحقیق توضیح داده شده اند،ارائه شده است.
-4 شناسایی مشکلات رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی در ایران
بر اساس مصاحبه انجام شده با 22 نفر از دانشجویان, دانشآموختگان و اساتید این رشته ، مشکلات رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی از منظر این افراد که به طور مستقیم با مسائل رشته برخورد داشتهاند شناسایی شد. کلیه مصاحبهها به صورت ساختنایافته23 انجام گرفت. در هر مصاحبه هدف از مصاحبه و مباحث مطرح در تحقیق، براي مصاحبهشونده مشخص شده و نظرات مصاحبه شونده پیرامون وضعیت رشته مهندس ی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی در ایران اخذ شده است. همچنین از هرمصاحبهشونده درخواست گردید که به صورت طوفان ذهنی کلیه نقاط ضعف مورد نظر خود را بیان نماید. در انتها کلیه مطالب گردآوري شده از مصاحبهها، بر اساس روش نگاشت مفهومی دستهبندي گشته و عبارات بیان کننده مشکلات و نقاط ضعف، تولید گشتند. مشکلات مطرح شده که در حوزه تحقیق نمی گنجیدند نیز حذف گشتند. پیادهسازي نگاشت مفهومی در این مرحله به این شکل بود که هر یک از مفاهیم مطرح در مصاحبهها بر روي یک کارت مجزا درج گردید و با کمک سه نفر از مصاحبه شوندگان کارتهاي فوق گروهبندي شدند. به این ترتیب که هر فرد کارتهایی که از نظر خودش در یک گروه قابل جمع بودند، کنار هم قرار داد و پس از این که گروهبندي هر نفر انجام شد؛ بر اساس گروهبندیهاي انجام شده پنج مشکل یافته شد. آنگاه مفاهیم مربوط به هر مشکل بر روي یک تختهسیاه نوشته و ارتباط بین آنها با خطوط جهتدار حاوي واژگان ارتباطدهنده بین مفاهیم رسم شد و به این ترتیب مشکلات رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی به قرار ذیل تالیف گشت:
- نامشخص بودن محدوده دروس به این معنا که دلالت بر تخصص مشخصی ندارند. در بعضی حالات نیز به رشته اقتصاد و رشته مهندسی صنایع نزدیک شده است. به این ترتیب جاي این پرسش است که اگر این رشته ماهیت تخصصی جدیدي ندارد چرا با عنوان و ماهیت جداگانهاي معرفی میگردد. اگر بحث فقط براي ورود دانشآموختگان فنی به حوزه مباحث اقتصادي و برنامه ریزی است میتوان ظرفیت خاصی در آن رشته ها براي فارغالتحصیلان رشته هاي فنی که دانشجویان این رشه از میان آن ها برگزیده میشوند؛ ایجاد نمود.
- عدم انسجام و هماهنگی بین دانشگاههاي مختلف در ارائه دروس این رشته وجود دارد؛ به طوریکه هر دانشگاه بر اساس شرایط خاص خود این رشته را برگزار کرده است. به این ترتیب معلوم نیست که آیا دانشآموختگان این رشته تخصص منحصر به فردي دارند؛ یا خیر؟
- محدودیتهاي دانشگاهها در ارائه واحدهاي درسی از لحاظ تنوع و کمیت با توجه به اینکه دانشجویان این رشته از رشته هاي فنی انتخاب میشوند؛ سبب شده است که دانش لازم علوم انسانی و همچنین روشها و فلسفه برنامه ریزی و مهندسی سیستمهاي اقتصادي و اجتماعی به درستی آموزش داده نشود. با توجه به این که دانشجویان از رشته هاي فنی هستند به نظر میرسد که باید دروس خاص این رشته طراحی گردد و سقف محدودیت تعداد دروس افزایش یابد؛ تا امکان آموزش و تربیت متخصصینی کارآمد و شایسته وجود داشته باشد.
- عدم وجود همگرایی بین ذهنیت ذینفعین این رشته (اعم از دانشجو، دانشآموخته و استاد) در زمینه ماموریت این رشته و جایگاه شغلی دانشآموختگان مشکلی است که بسیار ریشهاي بوده و چه بسا علت اصلی سایر مشکلات نیز باشد.
- پراکندگی پژوهشهاي انجام شده توسط دانشجویان این رشته از آغاز تاسیس تا به حال دامنه گستردهاي از رشته هاي جامعهشناسی، اقتصاد، مدیریت، مهندسی صنایع، مهندسی کامپیوتر و ریاضیات کاربردي را میپوشاند. این امر نشاندهنده نیاز اساسی به تعیین چهارچوب تخصصی این رشته می باشد.
-5 تبیین دقیق مساله و تعیین پرسشهاي مورد نظر تحقیق
با توجه مشکلات و نقاط ضعف مذکور در بند فوق، بر اساس تحلیل علت-معلول ریشههاي مشکلات شناسایی گشت. بر این اساس پرسشهاي موردنظر در این تحقیق به صورت زیر تدوین شد. تالیف این پرسشها با کمک روش نگاشت مفهومی انجام پذیرفت.
- هدف و رسالت رشته مهندسی سیستمهاي اقتصادي-اجتماعی چیست؟
- سرفصل دروس این رشته بایستی چه مواردي باشند؟