بخشی از مقاله

چکیده:

با توجه به اهمیت جغرافیای خلیج فارس و ارزش اقتصادی آن، این منطقه همواره مورد تطمع قدرتهای بزرگ بوده است. این منطقه برای ایالات متحده و دیگر متحدانش اهمیت استراتژیک داشته و از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب همواره تاکید به یک سیستم امنیتی بدون حضور بیگانگان را داشته و از طرف دیگر کشورهای عرب منطقه خواهان حضور آمریکا برای تامین امنیت در این منطقه میباشند حال سوال اصلی این است با توجه اهمیت خلیج فارس برای آمریکا و رضایتمندی کشورهای عرب منطقه برای حضور او برای تامین امنیت منطقه، ایران چگونه میتواند این چالش را بر طرف نمایید و سیستم امنیتی مطلوب را در منطقه ایجاد کند؟ این مقاله ابتدا به اهمیت خلیج فارس برای آمریکا و سپس استراتژی امنیتی ایران در این حوزه خواهد پرداخت و سپس به پیمانهایی که کشورهای این حوزه با آمریکا بستهاند اشاره خواهد کرد تا چالش استراتژی امنیت ایران بیشتر نمایان شود. از منظر این پژوهش، مسئله اصلی در این منطقه همراهی کشورهای منطقه با امریکا و رودرویی آنها با ایران است که منطقه را با چالش امنیتی بعد از انقلاب مواجه کرده است.

واژگان کلیدی: خلیج فارس، استراتژی امنیتی ،جمهوری اسلامی ایران، شورای همکاری خلیج فارس، امنیت دسته جمعی

مقدمه

مسئله تامین امنیت یکی از مهمترین مسائل دنیای امروز به طور اعم، وخلیج فارس به طور اخص است. خلیج فارس به عنوان بزرگترین منبع انرژی جهان به لحاظ امنیتی برای قدتهای بزرگ وهمچین کشورهای این حوزه داری حساسیت خاصی است همین مسئله باعث چالش های امنیتی فراوان در این منطقه شده است. ایران به عنوان قدرت برتر این حوزه که بیشترین مرز را با خلیج فارس دارد بعد از انقلاب همواره خواهان امنیت دسته جمعی بدون حضور قدرتهای بزرگ بوده است. امنیت دسته جمعی که از سوی کشورهای این حوزه تامین گردد. از طرف دیگر کشورهای منظقه به دلایل مختلف چون ضعف قدرت ملی که در مولفههای گوناگون - جمعیت، سرزمین، تکنولوژی و رهبری - مشهود است خواهان حضورقدرتهای بزرگ برای تامین امنیت هستند. این مسئله به نوعی یک گره امنیتی برای تز جمهوری اسلامی ایران در حوزه خلیج فارس به وجود آورده است.

جمهوری اسلامی ایران که بعد از انقلاب با هویت جدید وارد معادلات جهانی شده است خواهان طراحی استراتژی امنیتی هست که به نوعی منافع امریکا و قدرتهای بزرگ به چالش کشیده شود. اما مسئله اصلی در این منطقه همراهی کشورهای منطقه با امریکا و رودرویی آنها با ایران است که منطقه را با چالش امنیتی بعد از انقلاب مواجه کرده است.با توجه به این مسائل فرض مقاله براین است که: بهترین استراتژی امنیتی ایران که تامین کننده منافع جمهوری اسلامی باشد باتوجه با استراتژی امنیت دیگر کشورها، تنش زدایی با قدرتهای بزرگ و مطرح کردن امنیت دسته جمعی میباشد. مفروض مقاله بر این است که امریکا با توجه به منافع گوناگون و همراهی کشورهای منطقه با حضور او، حاضر نیست که منتطقه را ترک نموده و امنیت آن را به کشورهای منطقه واگذار کند.

اهمیت خلیج فارس و آمریکا

حوزهی خلیج فارس در حدود 679 میلیارد بشکه ذخیره اثبات شده نفت - نزدیک به 65 درصد از کل ذخائر نفت جهان و 1918 تریلیون مترمکعب ذخیره گازی 30 - درصد کل ذخائر گازی - جهان را دارد چنین ذخائری این منطقه را به بزرگترین مخزن انرژی جهان تبدیل کرده است افزایش مصرف و در نتیجه افزایش تقاضا برای مصرف مواد خام و همچنین کاهش ذخائر نفت حوزهی دریای شمال جایگاه منطقه خلیج فارس را پر اهمیت تر کرده است. همجواری این منطقه با مناطق دیگر از جمله ناحیه خزر که پس از فروپاشی شوروی به گونهای برجسته وارد معادلات سیاسی شده این منطقه را در عمل به هارتلند یا قلب زمین در حوزهی انرژی تبدیل کرده است که نبض اقتصاد در این هارتلند خواهد تپید - فیروزی، . - 22 :1385

پیروزی انقلاب اسلامی به معنی پایان دکترین نیکسون در منطقه بود و همکاری نزدیک میان ایران وعربستان به عنوان تامین کنندگان امنیت خلیج فارس از هم پاشید. این سیاست که درواقع تامین کننده منافع ایران آن زمان به حساب می آمد و همچنین اعراب را راضی نگه می داشت و به تامین منافع بیش از بیش امریکا منجر میشد - چمنکار، - 1392:92، از نگاه ایران بایستی جای خود را به طرح امنیتی جدید مبتنی بر تامین امنیت منطقه از سوی کشورهای این منطقه بدون حضور بیگانگان بدهد. اما ایالات متحده پس از فروپاشی نظام دوقطبی که در اندیشه شکل دادن به نظام تک قطبی و اعمال هژمونی خود برآمده بود سعی نمود سیطره و نفوذ خود را بر مناطقی که تامین کننده انرژی بودند بیشتر کرده و این مناطق را تحت نفوذ کامل خود درآورد. به همین سبب نگاه آمریکا به خلیج فارس بعد از انقلاب ایران نیز حساس تر شد - امام جمعه زاده وفرجی ،. - 1386:157

به هر حال این منطقه بعد از انقلاب ایران دستخوش تحولات و دگرگونیهاییشد که عمیقاً ایالات متحده را نگران ساخت دکترین کارتر گویای این مطلب بود بگذارید" موضع ما کاملاً شفاف باشد هر تلاشی از طرف هر نیروی بیگانهای برای در کنترل گرفتن خلیج فارس به عنوان حمله به منافع حیاتی ایالات متحده تلقی خواهد شد و در نتیجه با تمام وسایل ضروری از جمله نیروی نظامی با آن مقابله خواهد شد" - ستوده، . - 1385:105 دکترین کارتر به وضوح نشان دهنده آن بودکه خلیج فارس برای ایالات متحده نقش حیاتی دارد به طوریکه از دید ایالات متحده، خلیج فارس یکی از مناطق حیاتی پنج گانه استراتژیک جهان است که در آینده نقش اول را در تأمین منافع حیاتی آمریکا بازی خواهد کرد.

حادثه11سپتامبر باعث شد بسیاری از نظریه پردازان آمریکا موفقیت ایالات متحده را در کنترل خاورمیانه و مسئله تروریسم، حقوق بشر وجلوگیری از رشد بنیاد گرایی اسلامی و تکثیر سلاح های هستهای در این منطقه بدانند. بنابراین نومحافظه کاران در دوران بوش تمام تلاش خود را برای مهار کشورهای منطقه خلیج فارس کرده و با حمله به افغانستان و عراق به تامین منافع خود اقدام کردهاند.باراک اوباما که با سیاست تغییر به کاخ سفید راه یافت به نظر میرسید که سیاست های او در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه تغییر خواهد کرد. اما سیاست های او نشان دهنده آن است که او بیشتر تغییر تاکتیک داده است تا تغییر استراتژی، یعنی شرایط عینی او را مجبور کرده که رویکرد امپریالیستی را تغییر دهد بدون این که بخواهد مسیر عمومی آن را تغییر دهد.

برای مثال اگر چه ظاهرا آمریکا از عراق خارج شده است، ولی گزارش ماه ژوئن سال 2009 پنتاگون نشان میدهد که در دوران اوباما شاهد 20 درصد افزایش پیمان کاران خصوصی در عراق و 29 درصد افزایش آن در افغانستان هستیم، با این وضعیت او علی رغم عقب نشینی نیروهای نظامی خود از عراق به دنبال آن است که تداوم نظامی خویش را تضمین بخشد. اهدافی که نومحافظه کاران در زمینه مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی اسلامی در خلیج فارس و خاورمیانه اعلام کردند دموکراتها به رهبری اوباما نیز دنباله میکنند منتهای مراتب تغییر در ابزارها و مراجعه به آنها مد نظر است تا هر چیز دیگر. - ابراهیمی، - 8 :1388

استراتژی امنیتی کشورهای حوزه خلیج فارس

دربارهی شورای همکاری خلیج فارس و نحوه شکل گیری و اهداف آن از سوی کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس، باید گفت که این شورا با هدف ایجاد همکاری امنیتی - سیاسی میان شش کشور عرب حوزه خلیج فارس یعنی عربستان، قطر، بحرین، کویت، امارات عمان تشکیل شد.بر این اساس که در پانزدهم دسامبر 1981 سران کشورهای عضو خلیج فارس در ریاض تصمیم گرفتند برای افزایش همکاریهای سیاسی - امنیتی و تضمین این همکاریها روابط اقتصادی و تجاری خود را توسعه بخشند و با یکسان سازی قوانین و مقررات صنعتی و تجاری مجموعهای به هم پیوسته اقتصادی و سیاسی تبدیل شوند. این تشکیلات ریشه در نیاز پیش آمده بود که بعد از آنکه بریتانیا منطقه خلیج فارس را ترک کرد به وجود آمده بود در آن زمان ایران پیشنهاد تشکیل اتحادیه منطقهای را برای برقراری ثبات و امنیت منطقه مطرح کرد تا همگی کشورهای حوزهی خلیج فارس را در برمی گرفت، رهبران عربستان در برابر پیشنهاد ایران، خواهان ایجاد، اتحاد ویژهای با کشورهای عربی منطقه شدند به گونهای که بتواند موازنه قدرت را در مقابل ایران و عراق ایجاد کنند عراق هم تشکیل یک مجموعه تمام عربی را در خلیج فارس پیشنهاد کرد که در مقابل

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید