بخشی از مقاله

چكيده:

هر معلمي علاقه دارد تا تدريس موثرتري داشته باشد و پيامهايش به صورت كامل منتقل گردند. از همراهي دانش آموزان خود در فرآيند تدريس بهره مند شود و از كج فهمي هايي كه در ذهن آنها ايجاد مي گردد جلوگيري شود. اما آيا در كلاس درس اين انتقال به درستي صورت مي گيرد؟ چگونه مي توان ارتباط كاملتري با مخاطب داشت؟ چه موانعي بر سر راه هستند؟ كلاس درس يك محيط ارتباطي براي يادگيري و ياددهي و توليد مهارتهاي ذهني مي باشد. به عبارتي پيامهاي ذهني بين حضار مبادله مي گردند پس يكي از عناصر اصلي در اين انتقال پيام ذهن طرفين مي باشد و ذهن خواسته يا ناخواسته مي تواند دچار اشتباهاتي در تصميم گيري شود.

بنابراين جا دارد تا اين نياز را از ديد روانشناسي شناختي و مبحث سوگيري شناختي دنبال كنيم. سوگيري شناختي باعث برداشت غلط و تصميم گيري اشتباه مي شود. در كلاس درس اين سوگيري چه از جانب دانش آموز و چه از جانب معلم مي تواند فرآيند تدريس را با مشكل مواجه كند. با شناخت سوگيري ها و راهكارهاي پيشگيري و اصلاح آنها معلم مي تواند دنبال بازده بيشتري از تدريس خود باشد. در اين مقاله مشخصا به٧ سوگيري توجه شده است و تاثير آن را در كلاس درس بررسي مي كنيم و به ارائه راهكارهايي براي مقابله با آنها در محيط آموزشي مي پردازيم.

شناخت به معناي عمل يا فرآيند ذهني كسب دانش و فهميدن از طريق تفكر، تجربه و حواس است. ]١[روانشناسي شناختي به مطالعه ذهن و فرآيندهاي درون آن مي پردازد. يكي از مقولاتي كه در اين رويكرد از روانشناسي مورد توجه است تصميم گيري و سوگيري شناختي مي باشد. اما سوگيري شناختي چيست؟ "سوگيري يا باياس، به معناي خنثي نبودن نسبت به يك پديده يا رويداد يا باور يا ارزش يا … است." ]٢"[سوگيري شناختي يك اختلاف سيستماتيك بين جواب درست در كارهاي قضاوتي داده شده با روال هنجاري رسمي و بين جواب عملي متخصص يا تصميم گيرنده به همچنين عملي مي باشد."

]٣[ "سوگيريصرفاً به اين خاطر كه افراد به برخي چيزها اعتقاد دارند اتفاق نمي افتد، بلكه به خاطر پردازش هاي توجه و حافظه اتفاق مي افتد"]٤[سوگيري شناختي مستقيما بر قضاوت افراد تاثير مي گذارد از آنجا كه فرآيندياددهي-يادگيري نيز كاملا با ذهنيت ياددهنده و يادگيرنده و قضاوت آنها سرو كار دارد اين سوگيريها نيز در عملكرد تدريس نقش ايفا مي كنند . در اين مورد هم معلم مي تواند دچار سوگيري شود و هم فراگير. بنابراين به نظر مي رسد شناخت آگاهانه از سوگيري ها و سعي در اصلاح آنها از سوي معلم مستقيما كيفيت آموزش و عملكرد او را بالاتر مي برد.

محققان سوگيري شناختي را به دو بعد متمركز بر خود و متمركز بر بيرون تقسيم بندي نمودند. در سوگيري شناختي متمركز بر خود، تمام توجه فرد متمركز بر خود و افكار خود ميشود و محركهاي محيطي را ناديده ميگيرد. در سوگيري شناختي متمركز بر بيرون اين حالت برعكس است. به طوريكه فرد به خود و افكار خود توجه ندارد و تمام توجه و دقت خود را متمركز بر مسائل بيروني ميكند. ]٥[ بر اساس نظريه هاي شناختي، سوگيري ها با شناخت هاي ناكارآمد مختلفي همراه هستند كه به نوبه خود پاسخ هاي رفتاري و هيجاني بدكاركرد را فعال مي كنند]٦[بنابراين لازم است تا اين مشكلات شناسايي شوند و در جهت رفع آنها اقداماتي صورت بگيرد.

در ادبيات تحقيق "اصطلاح تعديل سوگيري شناختي به راهكارهايي اشاره دارد كه با استفاده از تمرين منظم، ايجاد تغيير در سبك خاصي از پردازش شناختي - كه فرض مي شود در واكنشهاي هيجاني ناخوشآيند يا اختلالات نقش دارند - را هدف قرار مي دهد. پژوهشهاي انجام شده در زمينه تعديل سوگيري نشان دادهاند كه سوگيري شناختي را مي توان تعديل كرد. ]٧[در ادامه به تعدادي از خطاهاي شناختي مي پردازيم و به پاره اي از عواملي كه در آن رابطه در كلاس درس مي توانند تاثيرگزار باشند اشاره مي كنيم. قصد داريم با ارائه راهكارهايي موانع تدريس حاصل از اين سوگيري ها را كاهش دهيم.

٢- سوگيري دارونما

دارونما از ماده موثره دارويي تشكيل نشده ولي وقتي به عنوان دارو معرفي مي شود مي تواند اثرات درماني داشته باشد.سوگيري دارونما هم به سوگيريي اشاره دارد كه و قتي كسي به اثر چيزي اعتقاد دارد اين اثر برايش بيشتر اتفاق مي افتد مي توان از اين سوگيري به عنوان نيروي تلقين نام برد. قبل از شروع تدريس شناخت ذهنيت هاي دانش آموزان نسبت به موضوع تدريس لازم است به عبارتي خوبست كه معلم با شناخت تصورات دانش آموزان طرح درس بنويسد و كار خود را شروع كند. و اين شناخت به روشهاي مختلف بدست مي آيد از جمله اين كه از آنها سوال بپرسد يا پيش آزمون بگيرد.

يا اين كه از معلم سالهاي قبل كه همان موضوع را به آنها تدريس نموده در مورد اين ذهنيتها و دليل شكل گيري آنها بپرسد. زماني كه معلم به مبحثي كه به عنوان سخت محسوب مي شود مي رسد نبايد به دانش آموزان بگويد كه اين مبحث سخت است دقت كنيد تا خوب ياد بگيريد. معلم به هيچ عنوان نبايد در مورد مطلبي بگويد كه من خودم هم اين مبحث را نمي فهمم - مگر اين كه منظور اين باشد كه نظر را قبول ندارم - يا برايم سخت است بلكه بهتر است بگويد كه نمي دانم يا من روي اين مبحث مطالعه كافي ندارم.

امتحان سخت به ذاته ايرادي ندارد منتها بايد مواظب اثرات آن بود اگر اين كاركرد را داشته باشد كه اعتماد به نفس دانش آموز را از او بگيرد بايد مانع از اين اثر شد .يكي از مواردي كه به طور شايع توسط معلمان تكرار مي شود برچسب زدن به دانش آموزان با عناوين تنبل زرنگ درسخوان درسش ضعيف و .... است. در صورتي كه دا نش آموزي به هر دليل ضعيف عمل نمايد بايد عملكرد او نقد شود و نه اين كه صفتي دائمي و منفي به او داده شود زيرا در اين صورت به او اين باور القا مي شود كه عملكرد هميشگي او ضعف و نتوانستن و نرسيدن است.. معلم بايد با شناسايي اين برچسبها كه احيانا در سالهاي قبل به دانش آموزش داده شده باور منفي او را نسبت به خود تغيير دهد و در صورت لزوم به شواهد عملكرد مثبت او اشاره نمايد.

٣- سوگيري لنگري

مردم به اطلاعاتي كه در ابتدا مي شنوند بيشتر اعتماد مي كنند اين سوگيري لنگري است وجه تسميه آن اين است كه لنگر در ابتدا به هر جا اصابت كند و گير كند همانجا مي ماند. شروع هر فصل از اين جهت كه مبناي قضاوت در مورد آن موضوع است مهم مي باشد. بنابراين معلم نبايد موضوع را با سختي شروع نمايد زيرا در ذهن مخاطب اين نتيجه گيري نقش مي بندد كه اين فصل فصل پيچيده و غير قابل فهمي است. متذكر مي شويم شروع معماگونه با ابهام حل نشدني متفاوت است. در هنگام تدريس، دانش آموز ابتدا بر مطالب مطرح شده تمركز مي كند و سپس اين توجه را از دست مي دهد بنابراين لازم است تا در پايان هر موضوع و پايان هر جلسه مروري بر مطالب گفته شده صورت بپذيرد كه البته اين مرور مي تواند توسط دانش آموزان نيز انجام بشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید