بخشی از مقاله

چکيده
يکي از مهمترين دغدغه هاي مديران وبرنامه ريزان شهري، دستيابي به توسعه پايدار شهري است . با توجه به رشد شديد شهر نشيني، تقاضا براي کالاها وخدمات در شهرها از افزايش قابل ملاحظه اي برخوردار است ودر اين راستا تامين نيازهاي شهروندان مستلزم وجود منابع مالي کافي است . اما نکته حائز اهميت در بحث تأمين واصلاح منابع مالي شهرداريها، پايداري منابع درآمدي است . به طوري که اين درآمدها بايد علاوه برداشتن قابليت اتکاء واستمرار پذيري تهديدي براي توسعه پايدار شهري نيز نباشد.
يکي از درآمدهاي پايدار، صنعت گردشگري است که با درآمد سالانه نزديک به ١.٠٠٠ ميليارد دلار در جهان يکي از مهمترين پديده هاي قرن حاضر است که علاوه بر فقر زدايي، عدالت گستري واشتغال ، درآمد بالايي را ايجاد کرده است .
اين مقاله ابتدا به مفاهيم توسعه پايدار شهري ودرآمدهاي پايدار شهرداريها پرداخته ، سپس صنعت گردشگري شهري را به عنوان يکي از درآمدهاي پايدار شهرداريها معرفي ومشکلات وچالشهاي پيش روي اين صنعت پردرآمد را بررسي وبه ارائه راهکارها وراهبردهاي موثر در توسعه اين صنعت پرداخته است .
واژه هاي کليدي : گردشگري شهري، درآمد پايدار شهرداريها، اقتصاد شهري، مديريت شهري، توسعه پايدار
مقدمه
در دهه هاي اخير مديريت شهري در ايران به طور فزآينده اي با چالشهاي فراواني روبرو بوده است که ناشي از عوامل گوناگون اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اجرايي، مالي وحقوقي متعددي است (معزي مقدم ١٣٨١: ٥). بديهي است که يکي از مسائلي که بر ابعاد مشکلات ومعضلات حاضر افزوده است رشد وتوسعه سريع وشتابزده وغالبا بي رويه شهرها به واسطه رشد سريع جمعيت شهري بوده است (معاونت عمراني دفتربرنامه ريزي وزارت کشور١٣٨١: ١١). وجود بيش از ٦٠ درصد از جمعيت کشور در شهرها، بالاتر بودن نرخ رشد جمعيت شهري نسبت به نرخ رشد جمعيت ملي واختصاص درآمدهاي بسيار بالايي از ارزش افزوده واشتغال کشور به شهرها، نشان از جايگاه اقتصاد شهري در ايران دارد( قادري١٣٨٥: ٢٢) از ديد اقتصاد شهري عواملي چون گسترش دامنه فعاليتهاي شهرداريها وارتقاي سطح انتظارات مردم از آنها ومشکلات ناشي از افزايش جمعيت شهري نياز به گسترش منابع مالي ودرآمدي شهرداريها را بيشتر مي کند(قلعه دار١٣٨٢ :٢) بنابر اين در ميان بخشهاي مختلف مديريت شهري، تامين منابع مالي ودرآمدي شهرداريها اهميت ويژه اي دارد زيرا از يک سو کسب درآمد شهرداريها تاثير عمده اي در ارائه خدمات به شهروندان دارد واز سوي ديگر فقدان درآمد کافي نه تنها سبب عدم ايجاد خدمات ضروري در شهر مي شود بلکه اساسا اجراي تمام طرحها و برنامه هاي شهر را با مشکل مواجه خواهد ساخت (جمشيد زاده ١٣٨٢: ٢٩).
هدف اصلي اين نوشتار بر جنبه توسعه گردشگري شهري بخصوص در کلانشهرها تاکيد دارد وبه دنبال پاسخ اين سؤالات است :
١- اثرات اقتصادي توسعه گردشکري شهري بر کلانشهرها ودرآمدهاي پايدار شهرداريها چيست ؟
٢- موانع و مشکلات پيش روي توسعه گردشگري شهري چيست ؟
درآمدهاي ناپايدار
اين نوع درآمدها همان درآمدهاي سنتي شهرداريها محسوب مي شوند که هم اکنون ديگر جوابگوي نيازهاي شهري نمي باشند اين نوع درآمدها هزينه هاي اجرايي شهر را از عوارض دريافتي ومستقيما از سوي مردم تأمين مي کند.
به طور کلي آن دسته از اقلام درآمدي شهرداريها که تحت تأثير قوانين ومقررات قرار گرفته واطميناني در جهت وصول آنها درآينده وجود ندارد را مي توان اقلام فاقد خصيصه پايداري دانست (شرزه اي١٣٨٧ :٢٣) متأسفانه اين نوع درآمدها نه تنها مقطعي بوده واستمرار پذير نمي باشد، بلکه در دراز مدت بدون شک به تهديدي بزرگ براي شهر وشهروندان تبديل مي شوند. درسالهاي اخير به جهت فقدان منابع مالي مناسب وضرورت خدمات رساني، بخش عمده درآمدهاي شهرداري از طريق منابع ناپايدار درآمدي بوده است .
درآمدهاي پايدار
آن دسته از درآمدها که داراي خصايص زير باشند درآمدهاي پايدار ناميده مي شوند
١- تداوم پذيري (داراي ثبات بوده وحداقل در کوتاه مدت دچار نوسانات شديد نشوند).
٢- مطلوب بودن (کسب درآمد از آن محل ، موجب ارتقاء رويکرد عدالت محوري شود وبه ساختارهاي زيست محيطي، کالبدي اجتماعي واقتصادي لطمه نزند).
٣- انعطاف پذيري (پايه درآمدي درطي زمان بزرگ شود وهمپاي باگسترش مخارج ، گسترش يابد تا از مضيقه مالي اجتناب شود ).
تجربيات جهاني در ارتباط با حصول وکسب درآمدهاي پايدار در شهرداريهاي کشورهاي مختلف حاکي از آن است که هرچند کسب درآمد وافزايش بنيه مالي اين نهادها به منظور توليد کالاها وخدمات شهري، از اهداف اصلي جامعه شهري مي باشد اما هرگاه حصول درآمدهاي شهري سبب کاهش کيفيت زندگي گرديده وشرايط زندگي در زيست گاههاي شهري را در معرض خطر قرار داده در زمره درآمدهاي سالم يا مطلوب ارزيابي نمي گردد. بنابراين هر گونه کوششي جهت افزايش درآمد درشهرها وتأمين مالي شهري بايد با توجه به دو ويژگي مطروحه ، يعني امکان تداوم درطول زمان ومطلوب بودن در چارچوب ضوابط علمي شهرسازي صورت پذيرد (شرزه اي١٣٨٧ :٢٧).
بررسي منابع درآمدي شهرداريها روشن مي سازد که منابع درآمدي پايدار سهم ناچيزي در تأمين مالي شهرداريها دارند بنابراين درآمد شهرداريها بايد در ماهيت خود به سمت منابع پايدار، منظم وقابل وصول حرکت کند ومنابع درآمدي ناپايدار جاي خود را به رديفهاي درآمدي شهرداريها به منابع پايدار مستمر وقابل وصول دهد (علي آبادي ومعصوم ١٣٨٠ :٨).
گردشگري شهري
يکي از مهم ترين مقاصدي که روندهاي گردشگري جهان را در دهه هاي اخير تحت تأثير قرار داده مرکز شهري است . رشد سفرهاي کوتاه مدت ، اين مقاصد را به يکي از اصلي ترين مراکز گردشگري تبديل کرده است . اين مسأله ، خود را در کاهش ميانگين مدت سفر گردشگران در بيشتر مقاصد دنيا نشان داده است . مسئله را تا حدي مي توان ، با تغيير سبک زندگي در سالهاي اخير توضيح داد. زمان ، به ارزشمندترين مسئله در زندگي انسانها تبديل شده است .
امروزه مردم با وجود ناامني شغلي نسبت به گذشته سخت تر کار مي کنند. اوقات فراغت فشرده تر شده و مردم چندين مسافرت کوتاه را به يک تعطيلات طولاني ترجيح مي دهند. بنابراين مقاصد گردشگري را مي خواهند که به راحتي و به سرعت قابل دسترسي باشد. اين شرايط براي مقاصد نزديک و قابل دسترسي بسيار سودمند بوده و باعث توسعه گردشگري شهري شده است . (نوربخش ١٣٨٩: ٣).
صنعت گردشگري امروزه در رديف صنعت هاي پر درآمد، پاک و کم هزينه دنيا قرار دارد و از هر ١٥ نفر شاغل درسطح دنيا يک نفر در اين صنعت مشغول به کار است . از طرفي صنعت گردشگري دنيا ابعاد متنوعي همچون توريسم الکترونيکي، اکوتوريسم ، توريسم درماني، ورزشي، روستايي، فرهنگي و تاريخي يافته است . با توجه به اين وضعيت و با توجه به اينکه ايران طبق آمار سازمان جهانگردي داراي رتبه پنجم جاذبه هاي طبيعي و رتبه دهم جاذبه هاي باستاني و تاريخي است و همچنين با توجه به جمعيت جوان رو به گسترش ، نرخ بالاي بيکاري، لزوم افزايش درآمدزايي و سرمايه گذاري خارجي، توجه بيش از پيش در حوزه گردشگري مي توان زمينه رسيدن به اشتغال کامل ، افزايش درآمد ارزي، معرفي تمدن و فرهنگ ايراني به جهانيان ، تعامل گسترده و سازنده با کشورهاي دنيا، در هم شکستن مرزهاي قومي و اقليتي را فراهم کند.
به استناد آمار ارائه شده توسط سازمان بين المللي گردشگري (WTO) حدود ١٣% مشاغل در دنيا به طور مستقيم وغير مستقيم با گردشگري در ارتباط هستند. اين رقم جايگاه اولين صنعت را در زمينه اشتغال به خود اختصاص داده است (نوربخش ١٣٨٩: ١٩).
گردشگري يکي از نيروهاي اقتصادي اجتماعي بسيار مهم (شهري) به حساب مي آيد. ضمنا داراي اهميت بين المللي اقتصادي و ژئوپليتيکي بسيار است . گردشگري به طور جهاني فضاهاي فرهنگي، اجتماعي وجغرافيايي را مي سازد، بازسازي مي کند وساکن مي شود. نمي توان انکار کرد که گردشگري يک نيروي فوق العاده براي تغيير است و در بسياري از کشورها به عنوان نيرويي براي خوشبختي به حساب مي آيد. هزاران بازديد کننده اي که براي گردش مي آيند، نه تنها پول همراه خود مي آورند، بلکه زندگي محلي را به وضع بهتري يا بدتري تغيير مي دهند (رس سانا، ٢٠٠٧: ٩٥).
شهرها با ارائه کالا وخدمات متنوع دامنه وسيعي از فعاليتهاي اجتماعي، اقتصادي وفرهنگي را فراهم مي آورند، نواحي شهري با تمرکز بالايي از امکانات وجاذبه ها، نيازمنديهاي بازديدکنندگان وساکنان خود را فراهم مي سازند. شهرها وگردشگري روابط مکملي دارند، چرا که تمامي انواع گردشگري بايد به توانمندي شهرها در ارائه خدمات مستقيم وغير مستقيم توجه داشته باشند(لطفي، ١٣٨٦: ١٦٠) اين وابستگي و روابط مکمل ، تقاضا را براي سفر به شهرها از دهه هاي گذشته تا کنون به طور روز افزوني افزايش داده است . در حالي که تعداد زيادي از مسافرت ها، شغلي يا با اهداف معمولي است ، اما بقيه انواع مسافرت هاي ديگر که در اوقات فراغت صورت مي گيرد با هدف آشنايي با ديگر فرهنگ ها به منظور توسعه علايق ويژه و براي تفريح وسرگرمي انجام مي شود.
درباره اينکه دقيقا چه عناصر ويژه اي از گردشگري شهري است که يک شهر را براي بازديدکنندگان جذاب مي کند کريستوفرلو در کتاب خود با عنوان « گردشگري شهري : بازديد کنندگان ، اقتصاد ورشد شهرهاي بزرگ » چهار رابطه بين گردشگري ومناطق شهري را بررسي مي کند. او ميان عوامل اوليه ، ثانويه وديگر عوامل منابع گردشگري شهري تمايز قائل مي شود. عوامل اوليه ، دلايل عمده واصل ديدار بازديدکنندگان از شهر را فراهم مي آورند، عوامل ثانويه از قبيل محل سکونت ، محل خريد، حمل ونقل يا اطلاعات گردشگري اگر چه در موفقيت گردشگري شهري نقش بسيار مهمي دارند، اما مهمترين عوامل جذب گردشگر به حساب نمي آيند. عناصر کليدي زير مي تواند علاقه بازديد کننده را به مناطق شهري افزايش دهد، بخشهاي تاريخي، سواحل ، نمايشگاه ها ومراکز گردهمايي، وقايع وجشنواره ها(موحد١٣٩٠ : ٨٨).
محيط هاي شهري از دو نظر در صنعت گردشگري اهميت دارند، از يک سو کانون هاي شهري به لحاظ تمرکز جمعيت در آنها وفشارها وخستگي ناشي از کار وفعاليت ، به عنوان مبدأ مسافرتهاي گردشگري محسوب مي شوند واز سوي ديگر بعضي از شهرها به علت امکان فعاليت هاي اقتصادي، سياسي وارتباطي، فراغتي وجاذبه هاي تاريخي وگردشگري به عنوان مقصد مسافرتهاي گردشگري نيز به شمار مي آيند( کردي١٣٨١: ١٨)
اهميت گردشگري شهري در شهرهاي کشورهاي پيشرفته به حدي است که شهرداران در ايجاد زيرساختها وجاذبه هاي جديد توريستي ومعرفي شهر خود با يکديگر رقابت مي کنند. مسؤلان شهرهاي توريستي مثل پاريس ، پکن و مادريد، سعي مي کنند با رشد صنعت گردشگري به توسعه شهر خود کمک کنند . در ايتاليا رقابت سنگيني بين شهرداران شهرهاي مختلف وجود دارد و براي آژانسهاي توريستي به طور جدي خدمات خود را تبليغ مي کنند( ديناري١٣٨٤: ١٦١)
گردشگري در شهرهايي توسعه پيدا مي کند که علاوه بر داشتن جاذبه هاي تاريخي، فرهنگي وهنري، از امکانات وخدمات مناسب نيز بهره مند باشد(موحد١٣٨٤: ١١٥) وجود زير ساختهاي مناسب در هر مکان ، از قبيل راه (دسترسي مناسب )، بهداشت ، مخابرات ، آب ، برق ، امنيت و مديريت مواد زائد در جلب وکسب رضايت گردشگران براي تکرار سفر اهميت بسيار بالايي دارد. رشد وتوسعه گردشگري در شهرها نه تنها به حفاظت وپيشرفت شهر وابسته است ، بلکه ايجاد سازماني قوي را نيز طلب مي کند، سازماني که حفاظت وگردشگري را با هم برنامه ريزي ومديريت مي کند. گردشگري بخشي از فضاي شهري را استفاده ودر با ارزش کردن آن قسمت از شهر، نقش اساسي داشته ودارد. در نتيجه توسعه گردشگري در شهر با حفاظت وتوسعه وپيشرفت شهري در تضاد نيست بلکه به نوعي در ارتباط متقابل است . گردشگري علاوه بر کمک به حفظ بناهاي تاريخي به عنوان ميراث فرهنگي مي تواند در توسعه شهر نيز نقش مثبتي داشته باشد (موحد١٣٨٦: ١١٦) وجود گردشگر در شهرها باعث بالا رفتن کيفيت فضاهاي گردشگري وخدمات وزيرساختهاي شهري وگردشگري مي شود، به عبارت ديگر راهبرد توسعه گردشگري، زمينه ساز سرمايه گذاري در زير ساخت ها وخدمات شهري با هدف دو سويه است که از يک سو زيرساخت ها وخدمات شهري تأمين واز ديگر سو زيرساخت وخدمات براي توسعه گردشگري فراهم مي شود.
گردشگري بر اساس وجود جاذبه هاي ديدارگر شکل مي گيرد ويکي از پر جاذبه ترين مکانهاي گردشگري شهرها ميباشند. ازسوي ديگر، شهرها به دليل بهره مندي ار امکانات وخدمات بالا، مقصد اوليه بسياري از گردشگراني است که مي خواهند به نقاط ديگر گردشگري عزيمت نمايند. همچنين شهرها به جهت استقرار صنايع ، مراکز تجاري عمده ، ادارات و ... يکي از مکانهاي عمده سفر محسوب مي شوند وبه همين دليل مکاني مناسب براي شکل گيري گردشگري شهري مي باشند . با توجه به آثار وفوايد بسيار صنعت گردشگري، پرداختن به گردشگري شهري مي تواند در کاهش بسياري از مشکلات نظير بيکاري، رکود صنايع محلي و ...
مؤثر گشته وبه نظام مديريت شهرها در جهت افزايش توان اقتصادي شهر و به تبع آن افزايش درآمد سازمان هاي اداره کننده شهر ( شوراي شهر وشهرداريها ) منجر شده وآنها را در اجراي درست وبه هنگام طرح هاي توسعه شهري ياري رساند. ضمن اينکه از بعد فرهنگي اجتماعي نيز به احياء يا تقويت هويت ملي، انسجام فرهنگي، تبادل فرهنگي وتعامل فرهنگي وحفاظت از ارزش هاي فرهنگي در شهر کمک کند.
علل ضعف صنعت گردشگري در ايران
از ديد کارشناسان صنعت گردشگري، ايران از توسعه اي که شايسته آن است برخوردار نبوده است . با وجودي که ايران از لحاظ منابع تاريخي، فرهنگي وطبيعي جزو ١٠ کشور اول دنياست اما تنها کمتر از يک درصد از سهم درآمد جهاني ازاين صنعت را به خود اختصاص داده است . بخشي از مشکلات گردشگري کشورمان عبارتند از : ضعف مديريتي، ايران ستيزي، رقابتي نبودن هزينه گردشگري در ايران نسبت به کشورهاي همسايه ، نامشخص بودن برنامه دولت در بخش گردشگري، نا مناسب بودن زير ساخت هاي گردشگري در ايران ، فرهنگ ضعيف جامعه نسبت به گردشگر، عدم ثبات رفتارهاي سياسي.
پس از گذشت ساليان دراز صنعت گردشگري در ايران ، نه تنها به سهم قابل قبولي در محاسبه درآمد ملي دست نيافته است ، بلکه همين سهم ناچيز هم هر سال با افول بيشتري مواجه مي شود واين در حالي است که بنا به شهادت آمارهاي جهاني ايران جزو ٥ کشور بالقوه توانمند در زمينه جذب گردشگر خارجي است .
از جمله دلايل ضعف اين صنعت مي توان به موارد زير اشاره کرد
١ - مديريت غير تخصصي
استفاده از مديران غير تخصصي نه تنها مشکل صنعت گردشگري ايران ، بلکه مشکل عمده اما معمول در تمامي بخشهاي مديريتي در ايران است . مديران غير تخصصي به دليل فقدان آگاهي لازم در زمينه آثار باستاني و... بارها وبارها باعث شده اند مهمترين توانهاي جذب گردشگري در ايران در معرض نابودي قرار گيرد.
٢ - ساختارهاي فراقانوني قدرت
ساختارها وروابط ميان نهادهاي اداري مختلف در ايران هنوز وبه طور مشخص نه بر پايه تعريف قانونمند، بلکه با تکيه بر قدرتهاي فراقانوني و نارمريي، باندها وگروههاي سياسي ونفوذ و وابستگي هاي موجود در سطوح مختلف قدرت شکل گرفته است . در نتيجه در نقاط تقابل طرحها وپروژه ها در ايران ، پيروزي از آن سازمانهاي با نفوذتر در ساختار سياسي، اداري موجود در کشور است .
سازمانهاي متولي صنعت گردشگري ايران هم ، از ضعيف ترين وشکننده ترين رابطه در ساختار قدرت رنج مي برد ودر تمامي منازعات عموما اين گردشگري است که بايد با دريافت خسارت جزئي عقب نشيني کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید