بخشی از پاورپوینت
هنر و فرهنگ نخستين انسان
مقدمه
جامعه اوليه چه آداب و رسومي داشتند؟ درباره جهان و خلقت آن چه تصوري داشتند؟
مراسم ازدواج و امور خويشاوندي آنان چگونه بود؟ آيا همچون عصر ما، در طول سال روزهاي ويژهاي براي جشن و عزا و اجراي ساير مراسم اختصاص داده بودند.
باستانشناسان با استفاده از دستاوردهاي زمينشناسان، زيستشناسان، شيمي دانها و جغرافيدانها و به كمك روشهاي تحقيق ويژه خود توانستهاند آگاهيهاي جالبي درباره انسانهاي پيش از تاريخ به دست آورند.
هرچند بقاياي جسدهايي از انسانهاي نخستين در نقاط مختلف دنيا نظير آفريقاي جنوبي، پكن، چين، هايدلبرگ(آلمان)، به دست آمده است، اما از زندگي بشر پيش از عصر يخبندان اطلاعات چنداني در دست نيست. از حدود 400 هزار سال پيش تغييراتي در آب و هواي زمين رخ داد كه در سرنوشت موجودات زنده تاثير زيادي داشت. كاهش دماي متوسط جهان موجب شد كه بخشهاي وسيعي از شمال آسيا، اروپا، آمريكاي شمالي و نواحي مرتفع كوهستاني جهان چندين نوبت از يخ پوشيده شود. به طوري كه ماموتها (يعني اجداد فيلهاي امروزي) نتوانستهاند خود را با شرايط آب و هوايي جديد انطباق دهند و از ميان رفتهاند.
در اين دوران مناطق استوايي آفريقا براي زندگي مناسبتر بود. با افزايش نسبي دماي هوا و ذوب شدن يخچالهاي طبيعي كمكم جنگلهاي وسيع پديد آمد.
در اين دوران بارانهاي زيادي ميباريد. حال بايد پرسيد: در اين دوران انسان چگونه زندگي ميكرد؟
مصنوعات بشر در دوران كهنسنگي ديرين مرحله ابتدايي خود را طي ميكرد. گذشته از چخماق، قطعات سنگي با لبههاي تيز به كار ميرفت. كمكم تراشيدن سنگمشته از سنگ چخماق معمول شد وآن اسلحهاي سنگي بود به شكل بادام كه درازاي آن به 20 سانتيمتر و وزن آن به 2 كيلوگرم ميرسيد. اين سنگها را به كمك چخماقهاي ديگر ميتراشيدند. اين ابزار ابتدايي براي درست كردن ميخهاي چوبي، كندن ريشهها، خراب كردن لانهها و كنامها و كشتن جانوران مجروح به كار ميرفت. احتمالا اين سنگمشتهها را مستقيما براي شكار به كار نميبردند، زيرا گرز و يا چوبدستي براي اين كار مناسبتر بود. علاوه بر سنگمشته ورقههايي از چخماق برنده نيز ساخته ميشد كه براي تيز كردن ابزارها به كار ميرفت.
بديهي است در دوراني كه هنوز اختراعات مهم پديد نيامده و دانش بشري از طبيعت اندك بوده انسان زندگي بسيار سختي در طبيعت گذرانده است.
با اين حال انسان به دليل استعدادهاي ذهني و داشتن دستهاي توانا كه با آنها قادر به انجام فعاليتهايي متنوعتر از حيوانات بود با پناه بردن به غارها و تلاش براي بقا توانست خود را با شرايط جديد منطبق سازد و به حياط خويش ادامه دهد.
بنابراين منابع لازم براي بقاي انسان در طبيعت موجود بود، او ميبايست با كوشش خود اين منابع را ميشناخت و راه استفاده از آنها را ميآموخت.
اين كار هزاران سال به طول انجاميد.
ابتدا انسان با استفاده از ميوههاي جنگلي و شكار حيوانات شكم خود را سير ميكرد، از پوست حيوانات بدن خويش را ميپوشاند و در غارها و حفرههاي موجود در دامنه كوهها ميخوابيد تا خود را از سوز و سرما و گزند حيوانات وحشي حفظ كند.
طي ساليان دراز تنها ابزار انسان براي شكار، تكهتكه كردن گوشت و دفاع از خود سنگ بود.
رفتهرفته تجربه اندوخته ميشود و تكنيك تكامل مييابد. انسانهاي اوليه در مناطق مختلف و با شيوههاي گوناگون به ساختن ابزارهاي كوچكتر و ظريفتر نايل ميگردند. ابزار عمده نئاندرتالها به صورت ورقههاي مثلثي شكل از سنگ چخماق درميآيد، نوك آن براي بريدن و سوراخ كردن و لبهها براي كندن پوست جانوران كشته به كار ميرود. آسياب شكار، چنگال و نيزه چوبين است.
انسانها احتمالا نه پناهگاهي و نه پوششي داشتند و تصور ميرود كه مدت درازي از درختان به منزله پناهگاهي در برابر حيوانات درنده استفاده ميكردند. بعدها انسان فرا گرفت كه حايلهايي در برابر باد ايجاد كند و در آن پناه گيرد. سپس انسان غارهاي جانوران وحشي را تسخير كرد و در آن جاي گرفت و از پوست آنها براي بستر و لباس _ كه خود نوعي خرقه بود كه با بند و نخ به هم وصل ميشد _ استفاده كرد.
نكته: يعني ابزار سادهاي كه از محيط خود تهيه ميكرد به همين دليل باستانشناسان اين دوران از زندگي انسان را عصر سنگ ناميدهاند. كشف آتش از نخستين و مهمترين كشفيات بشر بود كه زندگي اش را بهبود بخشيد. انسان با كشف آتش تاريكي را به روشنايي و سردي را به گرمي تبديل كرد.
در نتيجه ترس او از طبيعت وحشي و ناشناخته كاسته شد. همجنين ميتوانست خود را گرم كند و در پناه آتش آرام گيرد و نيز با استفاده از آتش گوشت و غذا را براي خود گواراتر سازد. با گذشت زمان انسان ابزارهاي كاملتر و متنوعتري ساخت. با تراشيدن سنگ آن را به شكلهاي مختلف درميآورد. مثلا از آن تير، نيزه، تيشه و اره ميساخت. همچنين علاوه بر سنگ از استخوان حيوانات و از چوب درختان نيز براي ساختن ابزارهاي گوناگون استفاده ميكرد.
براي تغذيه علاوه بر شكار از ميوه درختان و ريشه برخي گياهان بهره ميبرد. همه اين كارها را به صورت گروهي انجام ميداد. گروههاي كوچك در حدود 20 تا 30 نفر كه با هم ميزيستند و با همه به شكار ميپرداختند.
نكته: يعني ابزار سادهاي كه از محيط خود تهيه ميكرد به همين دليل باستانشناسان اين دوران از زندگي انسان را عصر سنگ ناميدهاند. كشف آتش از نخستين و مهمترين كشفيات بشر بود كه زندگي اش را بهبود بخشيد. انسان با كشف آتش تاريكي را به روشنايي و سردي را به گرمي تبديل كرد.
در نتيجه ترس او از طبيعت وحشي و ناشناخته كاسته شد. همجنين ميتوانست خود را گرم كند و در پناه آتش آرام گيرد و نيز با استفاده از آتش گوشت و غذا را براي خود گواراتر سازد. با گذشت زمان انسان ابزارهاي كاملتر و متنوعتري ساخت. با تراشيدن سنگ آن را به شكلهاي مختلف درميآورد. مثلا از آن تير، نيزه، تيشه و اره ميساخت. همچنين علاوه بر سنگ از استخوان حيوانات و از چوب درختان نيز براي ساختن ابزارهاي گوناگون استفاده ميكرد.
براي تغذيه علاوه بر شكار از ميوه درختان و ريشه برخي گياهان بهره ميبرد. همه اين كارها را به صورت گروهي انجام ميداد. گروههاي كوچك در حدود 20 تا 30 نفر كه با هم ميزيستند و با همه به شكار ميپرداختند.
انسان استقرار در پناهگاه مصنوعي، سايبانها، كلبهها و زاغهها را آغاز ميكند. باستانشناسان شوروي(پ.افي منكو، س. زامياتنين و ديگران) بر كرانههاي رود دن و جاهاي ديگر كلبههاي دوران كهنسنگي نوين را كشف كردهاند. اينها مسكنهايي بودند كه بر سطح زمين صاف و به شكل بيضي ساخته شده بودند.
استخوان ران ماموت، كه در زمين كار گذاشته ميشد به منزله ستونهايي به كار ميرفت و بر روي اين ستونها سقفي از تير و شاخه كه روي آن خاك ميريختند تعبيه ميشد. در وسط كلبه يك يا چند اتاق قرار داشت كه سوخت آن از استخوان حيوانات بود. در كنار مساكن گودالهايي كنده بودند و در آنها گوشت گوزن و خوراكيهاي ديگر را نگهداري ميكردند.