بخشی از مقاله
چکیدهبا:
توجّه به مدارک و شواهد باستان شناسی، منطقه اردبیل از نخستین هزاره های قبل از میلاد مسکون بوده است. سراسر اینمنطقه از تپّههای باستانی یا به عبارت دیگر مناطق استقراری، که روزگاری دژ یا شهرک یا روستا بوده اند، پوشیده شده است. این منطقه از کشور با توجّه به کیفیّت تمدّن های باستان نه فقط به عنوان یک منطقه رابط نقش مؤثّری را ایفا نموده، بلکه به شهادت آثار باستانی موجود، این منطقه در دوران های ابتدایی و آغاز تکوین تمدّن های بشریهب خصوص در زمینه تمدّن های پیش از تاریخ از قافله سالاران این مدنیّت بوده و این وضعیّت در دوران های آغاز تاریخی و تاریخی نیز ادامه می یابد، تا آنجا که اطّلاعات و مدارک تاریخی نشان می دهد، اینناحیّهدر جذب تمدّن ها از یک طرف و انتقال آن به طرف دیگر و همچنیناشاعه تمدّن خود به
نواحی مجاور نقش مؤثّر و مهمّی را ایفا نموده و در دوران ساسانیان یکی از مراکز مهمّ تمدّنی بوده و در دوران اسلامی نیز از موقعیّت خاصّی برخوردار بوده است. به هر تقدیر اگرچه مدارک به دست آمده از این ناحیّه بسیار نادر و کمیاب است، ولی هیچ گونه شکّ و تردیدی نیست که امروز آثار باستانی متنوّعی مربوط به هر یک از تمدّن های گذشته، تمام پهنه این دشت را فرا گرفته و با توجّه به نکات فوق به نظر می رسد، ناحیّه اردبیل صفحه ای مکتوم از تاریخ ایران بوده و گره گشای وقایع مبهم و وسیله ارتباط بین وقایع معلوم، خواهد بود.
در این مطالعه، سعی گردیدهماهیّت، کالبدی و باستان شناختی زیستگاه های شهری منطقه اردبیل در دوره اسلامی، کهمتأسّفانه امروزه هیچ اثری از آن ها بر جای نمانده است، بررسی گردیده و حتّی الامکان زوایای تاریک و پنهان موضوع را از رهگذر بررسی روشن کنیم؛ لذا مقاله حاضر بر آن است که ضمن مرور گفتار های اصلی مطرح در این حوزه موضوعی، وقایع مبهم و وسیله ارتباط بین وقایع معلوم با اطّلاعات جدید را صورت بندی و به بیان مختصر به تبیین، تشریح و تحلیل قالب های موضوع مبحث بپردازد.
کلید واژه های فارسی: اردبیل- اولتان- باجروان- برزند- آذربایجان- موقان- شهر- ارس
اولتان قالاسی
اولتان قالاسی بر ساحل جنوبی رود ارس و در کم تر از پانصد متری غرب روستای اولتان، با مختصات جغرافیایی 47 درجه و 46 دقیقه طول شرقی و 39 درجه و 36 دقیقه عرض شمالی، در فاصله 15 کیلومتری جنوب غربی شهر پارس آباد - دشت مغان - واقع گردیده و با توجّه به آثار سطحی و بررسی عکس های هوایی و ماهواره ای به نظر رسد،می این محوّطه باستانی شهری بوده که ظاهراً از دو بخش محصور - شارستان یا ارگ - و غیر محصور - بخش استقراری پیرامون شارستان کهاحتمالاً بتوان از آن به عنوان ربض یاد کرد - تشکیل شده است.
هر چند پژوهشهای باستان شناختی در اولتان قالاسی ما را با شهری متعلّق به اواخر دوره ساسانی/ اوایل دوران اسلامی رو به رو ساخته است، ولی مطالعات تاریخی و به ویژه جغرافیای تاریخی حاکی از آن است که مسأله شناسایی هویّت این شهر و درک تاریخ سیاسی آن پیچیده تر از آنی است که پیش از این پنداشته می شد. در هیچ یک از متون تاریخی به وقوع سه طغیان عظیم و مهیب رود ارس، تنها رود خانه دایمی دشت مغان و نزدیکترین رود به محوّطهاولتان قالاسی، که طیّ آن حصار قدیم ویران و تمامی بخش ربض نیز زیر خروارها شن مدفون گردیده است، اشارهای نشده است.
در عین حال که در موارد مختلفی جزییات جغرافیا و اقلیم این منطقه توصیف شده استولی. قدر مسلّم شهری عظیم با ویژگی هایی این چنین از جمله وسعت زیاد، خندق و کانال های آبرسانی اطراف آن، ویبار سترگ و خشتی و موقعیّت حسّاس و استراتژیک آن در کنار رود ارس، حاکی از وجود اراده و قدرتی بزرگ برای ساخت و بنای آن است. با توجّه به شواهد سفالی و عنصر هنر ساسانی در فرهنگ مادی آذربایجان و طیف وسیع تر بناها و قلعه هایی که از دوران ساسانیان در نقاط مختلف قفقاز به یادگار باقی مانده، به نظر میرسد که احتمالاًبنای اوّلیّه این شهر توسّط دولتی همچون دولت ساسانی پی ریزی و ساخته شده باشدچنین. تصوّری نیز تا حدّ کافی معقول به نظر می رسد؛ زیرا آنچنان که از منابع و متون برمی آید، این نواحی - و شاید این شهر نیز - بر اثر جنگ های متوالی بین قدرت های مختلف دست به دست شده اند. به فرض قبول آن چه که گفته شد، اولتان قالاسی یکی از شهرها و مناطق باستانی بازمانده از اواخر عهد ساسانی بوده و شواهد به دست آمده این مطلب را روشن می کند که در قرون اوّلیّه و سده های میانه اسلامی نیز مورد استفاده بوده است.
امروزه ویرانههای حصار و برجهای قلعه به تلّی از خاک تبدیل شده است و در اطراف آننمونه های متعدّد سفال دوره ساسانی و دوران اسلامی به ویژه قرون میانی پراکنده شده است. همچنین ممکن است چنین استدلال شود که با توجه به عدم تناسب قابل ملاحظهبین فضاهای عمومی و خصوصی؛ نیز اطّلاعات قابل دسترس در مورد این قلعه، هنوز قسمت اعظم آن در زیر خاک مدفون است. بنای اصلی قلعه در قاعده به صورت مستطیل 400 800 متر ساخته شده و دورتادور آن را دیوار بزرگ خشتی به قطر 5/92 متر احاطه کرده و با برج های قطور و رفیعِ مشرف به جهات مختلف، و حفر خندقی عریض و عمیق، قلعه را نفوذ ناپذیر ساختهاند.
در جانب جنوبی قلعه، روستای اولتان واقع شده و تقریباً قسمت شمالی آن به رودخانه مرزی ارس محدود می شود. این اثر جزء قلاع مسکونی - نظامی می باشد و محدوده و موقعیّت توپوگرافی قلعه و عوامل متنوّع دیگر نظیر خرابه های باقی مانده از دیواره های اتاق ها و همچنین باروها و برج هایمدوّر - - دیده بانی بر این امر تأکید دارندآثار. فرهنگی سطح قلعه، وسعت و کیفیّت معماری و نوع مصالح به کار رفته در آن انتساب این اثر را به اواخر دوره تاریخی - ساسانی - و اوایل دوره اسلامی تقویّت می کند - شکل 1 و . - 2 سفال های بی نظیر و متنوّع دوره های مختلف اسلامی اولتان قلعه در خور توجّه و شایان اهمیّت استدرون. محوّطه قلعه نیز تپّه هایی وجود دارد که واحد های کوچک ساختمانی بوده اند و عمارات عمده و اصلی قلعه در جانب شرقی آنرارق دارند که به علّت طغیان شدید رودخانه ارس، در این جبهه، قسمت اعظم بنا ویران گردیده است.
سفال
از جمله آثار شاخص یافت شده طیّ کاوش های علمی باستان شناسی در اولتان قلعه سفال می باشد. در مجموع 450تکّه سفال از کارگاه 1 - بررسی و کاوش باستان شناسی اولتان قلعه - دست آمده و سفالهای یافت شده از سطح محوّطهعمدتاً مربوط به اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی هستند . - Alizadeh, 2007: 18-20 -
مرحله 1
سفال مرحله 1 با پخت کافینسبتاً - سخت - غالباً. چرخساز و مادّه چسبناننده سفالها دارای ذرّات ریز طلایی رنگ میکا است. رنگ خمیره از قهوهای روشن تا نارنجی روشن و نخودی متغیّر است، ولی معمولاً نارنجی است. سطح بیرونی و درونی سفال اغلب دارای پوشش گلی رقیق است که از نارنجی روشن تا نخودی و قهوهای متغیّر است. این سفال ها از نظر جنس شامل انواع ظریف و خشن و با توجّه به قطعات مختلف لبه و کف به لحاظ شکل مشتمل بر ظروف: کاسه، سبو و ساغر می گردند. نقوش این سفال ها تزیینات کنده و برجسته را به اشکال مختلف در بر می گیرد.
مرحله 2
در کل 50تکّه سفال از لایه ها و لوکوس های مرتبط با مرحله 2 ثبت گردیده است. در میان سفال های این مرحله به مانند مرحله 1 هیچ ظرف کاملی دیده نمیشود و همه به صورت تکّه سفال هستند. سفال مرحله 2 با پخت کافینسبتاً - سخت، - غالباً چرخساز و مادّه چسبناننده آن کانی - ماسه ریز - استخمیره. تقریباً نیمی از سفالها، دارای ذرّات درخشان میکا است. رنگ خمیره از نخودی تا قهوهای متغیّر و گاه به رنگ های سبز و بژ نیز دیده میشود؛ ولی خمیر ه بیشتر سفال ها نارنجی است. سطح بیرونی و درونی سفالها عمدتاً دارای پوشش گلی رقیق است و رنگ این پوشش از نارنجی روشن تا نخودی و قهوهای متغیّر است.
این سفال ها از نظر جنس شامل انواع ظریف و خشنو با توجّه به قطعات مختلف لبه و کف به لحاظ شکل مشتمل بر ظروف: کاسه، سبو و سبوی دسته دار می گردندنقوش. این سفال ها را تزیینات کنده به صورت خطوط شانه ای و نوع کنده نقّاشی همراه با لعاب و با ترکیب و تلفیقی از نقوش و موتیف های هنر ایرانی دربر می گیرد. این نقشمایه ها یا موتیف ها به واسطه شکل طبیعی شان دو مضمون گیاهی و هندسی را نشان می دهند. در خمیره تعداد اندکی از سفال ها، ذرّات سفید آهکی وجود دارد که مربوط به ترکیبات خاکی است که گل و خمیر سفال از آن تهیّه گردیده است و به نظر نمی رسد وجود این ذرّات در خمیره سفال عمدی باشد.
مرحله 3
اکثر سفال ها چرخ ساز و دارای مادّه چسباننده کانی - معدنی؛ ترکیب ماسه ریز و میکا - است. سفال ها دارای مغز خمیره به رنگ نارنجی، نخودی و بژ - یکی از رنگ های وابسته به رنگ قهوه ای - و دارای پوشش گلی رقیق به رنگ نخودی است. همچنین، دو قطعه سفال لعابدار نیز به دست آمده که با رنگ آبی تیره و مایل به سبز کار شده اند. فرایند پخت به طور کامل صورت گرفته و تمامی قطعات ساده و فاقد عناصر تزیینی استاین. سفال ها از نظر جنس شامل انواع ظریف و متوسّط و با توجّه به قطعات متلاشی شده سفال ها و تکّه شکسته شده ایاز یک ظرف سفالی، سبک و ساختار معمولاً به شکل بطری یا ظرف سفالین گردن دراز با سری تنگ است.
مرحله 4
سفالهای یافت شده از سطح محوّطهعمدتاً چرخ سازند و از کانی ماسه نرم برای شاموت آن ها استفاده شده است. سفال ها دارای مغز خمیره به رنگ نارنجی، نخودی، قهوه ای، سبز و بژ - یکی از رنگ های وابسته به رنگ قهوه ای - بوده و فرایند پخت به طور کامل صورت گرفته است. سطح بیرونی و درونی نیمی از سفالها دارای پوشش گلی رقیق به رنگ نخودی و نیمی دیگر به رنگ نارنجی و گاهی اوقات قهوه ای استاین. سفال ها با تزیینات کنده، افزوده و نقّاشی زیر لعاب مزیّن شده و از نظر جنس شامل انواع ظریف و خشن و با توجّه به قطعات مختلف لبه و کف به لحاظ شکل مشتمل بر ظروف: کاسه، سبو و ساغر می گردندتزیینات. نقّاشی نیز با نقوش هندسی انجام گرفته و در آن چهار رنگ سفید، زرد، سیز و قهوه ای غالب است - Shahbazi Shiran, 2014: Pages: 2879-2887؛ جدول 1؛ شکل 3، 4، 5، 6، 7 و . - 8
باجروان
باجروان، شهری تاریخی در آذربایجان ، که بر سر جادّه اردبیل به بردعه]َردَعببَردَعهیا به زبان ترکی آذری - - B rd نام بخشی در جمهوری آذربایجان و در مرکز این جمهوری است.[واقع بوده و نام آن ظاهراً ترکیبی از کلمه بازار+ وان - پسوند مکان - است. مینورسکی آن را بازارِ وان می داند - د.ا. ترک، ذیل "مغان" - . امروزه نیز دهکده هایی به نام واجارگاه - بازارگاه - در شانزده کیلومتری جنوب شرقی رودسر و بیست کیلومتری جنوب شرقی شهر سیاهکل قرار دارد که به مفهوم محلّ بازار است. باجروان در بیست فرسنگی اردبیل - مستوفی، 1362 شمسی: 181، - بر سر جادّه برزند، که افشین فرمانده ایرانی معتصم خلیفه عبّاسی آن را آباد کرده بود، قرار داشت - همان: - 90در. جنوب مصبّ رود ارس و شمال