بخشی از مقاله
ژيمناستيكهاي هنري ورزش است يا هنر؟ حركت عادي سطح يك نمايش در مهارتهاي رقصيدن است؟ يا بيشتر شبيه يك رقص باله است در رقصيدني كه يك نقش را همچنين بازي مي كند؟
ورزشكاراني كه عاشق رقص و جهش و خوابيدن هستند واقعاً بايد دوره رقص داشته باشند؟ قصد اين كتاب پاسخ به تمام اين پرسشهاست و نشان دادن آنها بدون شك، كه رقص واقعاً يك قسمتي از ژيمناستيك است. ژيمناستيك، اگرچه بعضي را مي ترساند، اما مطمئناً هم ورزش و هم هنر است.
طرح اين كتاب بعد از چند سال تدريس رقص براي ژيمناستيك آمده است و دو سال از نوشتن درباره موضوع براي مجله ورزشكار بين المللي. تدريس تقريباً تصادفي اتفاق افتاد، وقتي من در يك بدنسازي توقف كردم كه درباره امكان ايجاد كلاسهاي مختلط براي بچه ها و بزرگسالان تحقيق كنم. (مدير) توضيح داد كه آن ممكن است براي اعضاي تيمهاي مسابقه اي زمان بگيرد كه شروع كننده دوره هاي رقص را و من وسوسه شدم با اين فكر كه رقص و ژيمناستيك با هم تركيب شوند. من ژيمناستيك را در تلويزيون تماشا كرده بودم و آن را بطرز وحشتناكي هيجان انگيز پيدا كردم و هميشه مي توانستم بگويم كه ورزشكارهاي مسابقه اي دوره رقص داشته اند.
بنابراين من بعداً ترسيدم وقتي كشف كردم كمبود اطلاعات موجود در موضوع رقص براي ژيمناستيك. چگونه من بايد مي دانستم كه دقيقاً چه دوره هايي بايد به ورزشكاران داد؟ چه چيزهايي من بايد شامل طرحهاي درس مي كردم؟و اگر مفسران تلويزيون دائماً به كمبود يا مهارت ورزشكاران اشاره مي كردند.
تعليم رقص براي ژيمناستيك
به سولات زير در طول دوره پاسخ دهيد و جوابهاي درست را تهيه كنيد خصوصاً در قسمتهايي كه مربوط به ورزشكار است. دوماً چنين دوره اي وقتي كه ورزشكار يك دوره كامل را داشته باشد اتفاق مي افتد. اگر حركات عادي نبايد به درستي مورد بررسي قرار بگيرند. تا هنگاميكه تمام نيازهاي زير با رضايت تلاقي پيدا كنند.
(1) آيا رقص باله شامل تمام مراحل لازم و عوامل سختي مي شود.
(2) آيا حركات و حالتهاي برگزيده هر دو تنوع و هيجان را پيشنهاد مي كند؟
(3) آيا تمام عوامل فاصله اي كاملاً مورد بررسي و استفاده شيرين فايده قرار گرفتهاند.
(4) آيا حركات عادي تنوع موزون را اظهار مي كند؟
(5) آيا حركات با هم ناشي مي شوند بدون آمدن آنها ثبت سرهم؟ اگرچه داوريها تاكيد قابل توجهي بروي حركات پيوسته قرار مي دهند و ورزشكار بايد مطمئن باشد كه هر حركت با يك شروع و پايان روشن، شمرده انجام مي شود.
(6) آيا جريان عادي تنها شامل مهارتهايي مي شود كه ورزشكار در يك سرعت مناسب موفق داشته باشد؟ ورزشكار بايد 90 درصد سرعت موفلق داشته با مهارتهاي نمايشي روي نورد كوتاه قبل از سعي كردن آنها روي يك نورد از تنظيم ارتفاع. همين طور، او بايد 90 درصد نمايش مثبت روي نورد بلند داشته باشد. قبل از تكامل آنها براي اجراي مهارتهاي در طمي يك رقابت.
(7) آيا (حركات عادي) بين تنظيم زمان 1:10 تا 1:30 دقيقه اتفاق مي افتد. دوباره بخاطر حالت عصبي توجه مي شود يك نقش بزرگ را در طول نمايش واقعي بازي كند. يك كار عادي كه استافده مي شود در هر دو حداقل بي نهايت يا شيرين مقدار زمان ممكن است در طول رقابتي كوتاهي شود. آن ورزشكارهايي كه تجربه كمتر دارند مخصوصاً بايد از اين بي نهايت ها خودداري مي كنند.
(8) آيا بنيه ورزشكار در تعيين اندازه يك تمرين مورد بررسي قرار گرفته ميشود. يك كار عادي طولاني بهترين اثر را براي ورزشكاراني كه داراي مهار نيروي لازم هستند، دارد.
(9) آيا كارهاي عادي يك برگستگاه مي سازند؟ يك دستكاري تكميلي آب و هوايي به اندازه اي كه روي يك سطح مهم است روي نورد تعادل هم مهم است.
(10) آيا تمرين نشان مي دهد در راهي كه داوري مي كند و تماشاگران فراموش ميكنند محدوديت سطحي كه نمايش داده شده.
(11) آيا هيچ شگفتي وجود دارد؟ (تغييرات ناگهاني در اداره، سطح يا تنوع)
اگر به مهارت كامل آن آشنايي داريد. اطلاعاتي كه در اين بخش آمده بايد در يك حركت عادي رقص خيلي با علاقه نتيجه دهد. نمايش موفق هنوز يك موضوع ديگر است. آن به آفرينش حركات برگزيده و يك نمايش درخشان از تنوع حركات موزون نياز دارد. اما حتي ورزشكاران با دقيق ترين حركات عادي باله هميشه انها را كاملاً انجام نمي دهند و بطور كلي، علت آن ناتواني انجام عناصر بالا نيست اما يك مورد از حالت عصبي است، ضروري است كه حركات عادي افكنده شود. مثل حركات عادي سطح و به شيوه و شخصيت ورزشكار در هرجا بخورد. در اين صورت ورزشكار فرصت شبيه براي موفق شدن خواهد دانست. اغلب شبيه موفقيت را تجربه مي كند. شانس بيشتر كه اعتماد به نفس نه حالت عصبي- ايفاي نقش مي كند.
از آنها درخواست كنند كه تركيبات خودشان را از انرژي، بدون انرژي، رقص و مهارتهاي ژيمناستيك خلق كنند. حتي مقدار كمي كه در معرض ديد قرار مي گيرند كه مشكل را خودشان حل كند نتيجه مي دهد كه خلاقيت بالا مي رود و به احساساتي از موفقيت و اعتماد به نفس دست مي يابند.