بخشی از مقاله

فصل اول
نام مرجع کارآموزی : دفتر کرج شعبه 13 دادگاه عمومی
نام سرپرست : آقای حسینی مدیر دفتر شعبه
مساله مطروحه مربوط به : دفتر دادگاه بدوی
نام و مساله مورد کارآموزی : ثبت دادخواست و تکمیل آن و صدور قرارداد دادخواست توسط مدیر دادگاه .


شماره پرونده : 83/48ع/13
طرح و نتایج حاصله از پرونده و اقدامات جاری : خواهان مریم دادخواستی به خواسته مطالبه مهریه به طرفیت خوانده رحمان به دادگاه تقدیم نموده و دادگاه د ر خصوص دعوی خواهان با توجه به دادخواست تقدیمی و مندرجات آن و اینکه خوانده عندالمطالبه ملزم به پرداخت مهریه بوده و دلیلی بر عدم پرداخت ارائه ننموده است مستنداً به مواد 198 قانون آئین دادرسی مدنی و مواد 1119 و 1120 و 1121 قانون مدنی خوانده را به پرداخت مهریه مقرر در عقدنامه محکوم نمود آقای رضا در دادخواستی تقاضای اعسار از هزینه دادرسی و پرداخت نقدی محکوم به را نموده است دادگاه با توجه به دادخواست نامبرده و اظهارات وی مبنی بر اینکه از پرسنل سپاه می باشد و غیر از یک

منزل مسکونی و یک ماشین دارایی دیگری ندارد و این اظهارات مورد تائید شهود وی قرار گرفته و خوانده دلیلی بر ملائت خواهان ارائه ننموده است مستنداً به مواد 502 و 505 و 506 قانون آئین دادرسی مدنی حکم به اعسار وی از هزینه دادرسی و پرداخت نقدی محکوم به تقسیط آن به اقساط ماهانه 60 هزارز تومان صادر نمود. در ضمن آقای رضا در این پرونده دادخواست دیگری به خواسته ابطال اجراییه به طرفیت خانم مریم به دادگاه تقدیم نمود که به دلیل عدم شناسایی خواهان در محل و نامعلوم بودن محل اقامت وی بر دادگاه دفتر به موجب ماده 56 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دادخواست وی را صادر نمود.
شماره پرونده: 83/24ع/13


طرح و نتایج حاصله از پرونده و اقدامات جاری : خواهان احمد دادخواستی به خواسته صدور قرار تأمین خواسته به طرفیت خوانده اصغر به دادگاه تقدیم نموده است در تاریخ 22/1/83 اخطار رفع نقصی برای خواهان فرستاده شد که ظرف 5 روز رونوشت مدارک استنادی خود را به تعداد خواندگان بعلاوه یک نسخه به انضمام اضل مدارک به دفتر دادگاه تقدیم نماید و چون خواهان در مهلت مقرر قانونی مبادرت به تکمیل پرونده ننموده است طبق ماده 85 قانون آیین دادرسی مدنی دفتر قرار رد دادخواست نامبرده را صادر نمود. مقرر شد ظرف 10 روز پس از ابلاغ اعتراض در هم

ین دادگاه می باشد.
نتیجه گیری و تجربیات کارآموز : در مورد هر دادخواست پس از الصاق تمبر قانونی و پرداخت هزینه دادرسی و ثبت در واحد رایانه توسط معاونت قضایی به یکی از شعب حقوقی ارجاع می گردد. مدیر دفتر دادگاه پس از وصول دادخواست تاریخ تسلیم را قید می کند تاریخ رسید دادخواست به دفتر

تاریخ اقامه دعوی است سپس د ادخواست را از نظر پرداخت هزینه دادرسی و هزینه های لازم دیگر ورعایت موارد قانونی و منظمات آن بررسی نموده در صورت ناقص بودن دادخواست اگر نقص از نظر همان دادگاه است و در صورت ناقص بودن از جهات دیگر اخطار رفع نقصی برای خواهان می فرستد در صورتی که خواهان ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ رفع نقص ننماید مدیر دفتر قرار رد دادخواست صادر می نماید که این قرار هم ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در همان دادگاه است.
مهر شعبه امضای سرپرست


گزارش شماره 2
نام مرجع کارآموزی : دفتر شعبه 13 دادگاه عمومی
نام و سرپرست : آقای حسینی مدیر دفتر شعبه
مساله مطروحه مربوط به : دفتر دادگاه بدوی
نام و مساله مورد کارآموزی : انواع اوراق قضایی
پس از تکمیل پرونده مدیر دفتر پرونده را به دادگاه می فرستد دادگاه در صورت کامل بودن پرونده آن را با دستور تعیین وقت به دفتر اعاده می نماید. مدیر دفتر دو نوع وقت در مورد هر پرونده تعیین می نماید : 1- وقت رسیدگی معین و مقرر وقتی است که دادرس به دعوی رسیدگی نموده در صورت آماده بودن پرونده رای مقتضی صادر وگرنه وقت رسیدگی دیگری تعیین می گردد. 2- وقت احتیاطی: در صورتی که پرونده آماده برای صدور رأی نباشد و استعلامی باید از ثبت شود یا شهود باید شهادت دهند یا هزینه کارشناسی باید پرداخت با قرار اجرا شود وقت احتیاطی تعیین می شود و این وقت به طرفین ابلاغ نمی شود و منظور از وقت احتیاطی این است که تا انجام اقدامات مورد نظر دادگاه و فراهم آمدن مقدمات کار نظارت دفتر بر پرونده باقی بماند و پرونده از جریان

رسیدگی خارج نشود. 3- خارج از نوبت که به دستور قانون یا مقامات ذیصلاح بدون رعای نوبت دفتر اوقات تعیین می شود.
مدیر دفتر اوراق قضایی را صادر و دریافت و برای ابلاغ ارسال و بر نحوه ابلاغ نظارت می نماید. اوراق قضایی هر کدام جزئی از محتویات پرونده را تشکیل می دهند و عبارتند از :
1- دادخواست : فرم چاپی مخصوص و مهمترین برگ قضایی است که بوسیله آن خواهان به طرفیت خوانده اقامه دعوی یا خواسته ای را نزد مرجع قضایی صالح مطرح می نماید.
2- اظهارنامه : اوراقی که هر کس قبل از تقدیم دادخواست می تواند حق خود را به وسیله آن از دیگری مطالبه نماید.
3- اخطاریه : دعوتنامه ای است که بوسیله آن طرفیت دعوی گواهان و سایر اشخاصی که

حضورشان در دادگاه لازم است دعوت می شوند و در آن نام و نام خانوادگی محل اقامت اخطار شونده وقت حضور تاریخ حضور علت حضور قید می شود.
4- احضاریه : ورقه ای است رسمی که در آن قاضی به حضور کسی اعم از متعم مطلع به دادگاه امر می نماید.
5- برگ جلب : ورقه ای است رسمی که بوسیله آن متهم جلب می شود.
مهر شعبه امضاء سرپرست


گزارش شماره 3
نام مرجع کارآموزی : دفتر شعبه 13 دادگاه عمومی
نام و سرپرست : آقای حسینی مدیر دفتر شعبه مساله مطروحه مربوط به : دفتر دادگاه بدوی
نام و مساله مورد کارآموزی : تهیه آمار و انواع دفاتر دادگاه
پس از صدور رأی لازم است رأی در دفتر آمار دادگاه ثبت و پرونده از آمار پرونده های جریانی کسر گردد مرید دفتر بر آمار ماهانه شعبه نظارت می نماید سپس رأی پاکنویس شده و رونوشت آن برای ابلاغ به طرفین به داحد ابلاغ ارسال گردد. مدیر دفتر همچنین اجرای قرارهای تأمین دلیل معاینه محل و ... را حسب دستور دادگاه به عهده دارد. همچنین طرفیت و وکلای آنها حق دارند پرونده را در دفتر دادگاه ملاحظه نموده و با اجازه ریاست شعبه و ارائه کارت شناسایی از اوراق آن رونوشت بگیرند مدیر دفتر پرونده را با نظارت خود در اختیار آنها قرار می دهد مدیر دفتر و کارمندان دفتری باید c 7 یند که اوراقی از پرونده خارج نشود و ترتیب اوراق پرونده به هم نخورد. در مورد اوراقی که دادگاه در انجام وظایف خود از مراجع رسمی مطالبه کرده است طرفین فقط می توانند آن را ملاحظه نمایند و حق تهیه رونوشت از آن را ندارند خصوصاً در مورد اسناد طبقه بندی شده.
پاسخ به مکاتبات ارگانهای مخلتف از وظایف دیگر مدیر دفتر دادگاه می باشد و او ناظر بر شیوه عملکرد کادر اداری دادگاه اعم از : بایگان ثبات و منشی دادگاه است. نگهداری دفاتر وظیفه دیگر مدیر دفتر دادگاه می باشد و مندرجات دفاتر بیانگر شیوه کار دفتر دادگاه است عمده ترین دفاتری که دفتر دادگاه بایدنگهداری نماید عبارتند از :
1- دفتر دادخواست : دفتر ثبت دادخواست مخصوص ثبت دادخواست است که در آن شماره
ثبت و تاریخ ثبت و شماره ثبت کل نام خواهان نام خوانده و خواسته مرجع ارسال کننده و نتیجه اقدام نوشته می شود. اگر در مورد پرونده قرار و اخطار رفع نقص نیز صادر شود در این دفتر نوشته می شود.
2- دفتر اندیکاتور : این دفتر مخصوص نامه های وارده و صادره دادگاه است و در این دفتر شماره ثبت نامه ، تاریخ ثبت فرستنده نامه، شماره ارسال و شماره پرونده ای که نامه ها وارد آن می شود ثبت می شود.


4- دفتر تعیین وقت : در این دفتر برای پرونده ها وقت رسیدگی تعیین یا وقت رسیدگی تجدید یا حسب دستور دادگاه وقت احتیاطی تعیین می شود.
5- دفتر ثبت دادنامه : در این دفتر آراء صادر به ترتیب ثبت می شود شماره این دفتر شماره دادنامه می باشد و در آن تاریخ صدور رأی شماره پرونده نام اصحاب دعوی موضوع دعوی مفاد رأی ذکر می شود. شخاص ذیربط تقدیم می نمایند ثبت و شماره ثبت به تقدیم کننده داده می شود در این دفتر شماره ثبت لایحه دهنده موضوع لایحه و پرونده مربوطه قید می گردد.
7- دفتر ثبت تجدید نظر خواهی : تجدید نظرخواهی در این دفتر ثبت می شود در این دفتر تاریخ تجدید نظرخواهی نام اصحاب دعوا شماره دادنامه تجدید نظرخواسته و نتیجه آن ذکر می گردد. در حال حاضر دفتر ثبت دادخواست برای این منظور استفاده می گردد همچنین فرجام خواهی نیز در همین دفتر ثبت می گردد.
مهر شعبه امضای سرپرست

«اصطلاحات»

1- دادنامه : ورقه ای است چاپی که احکام و قرارهای دادگاه در آن تایپ می شود.
2- اجراییه : ورقه ای که در آن نام و نام خانوادگی محل اقامت محکوم له و محکوم علیه مشخصات حکم و موضوع آن و پرداخت حق الاجرا توسط محکوم علیه قید شده به امضاء دادرس مدیر دفتر و مهر شعبه می رسد.
3- واخواست نامه : ورقه ای است که به موجب آن دارنده سفته در صورت عدم پرداخت وجه آن در سررسید ظرف 10 روز از تاریخ وعده اعتراض می نماید.
مدیر دفتر نسخه ثانی دادخواست و ضمایم را برای خوانده فرستاده و طرفین را برای جلسه رسیدگی دعوت می نماید و اقدامات لازم جهت تکمیل پرونده تا صدور رأی را انجام می دهد. در اول وقت اداری هر روز از روزی دفتر تعیین وقت پرونده هایی که برای آن روز تعیین وقت شده را به دادگاه می فرستد. هر گاه پس از جلسه رسیدگی یکی از قرارهای اعدادی از قبیل استماع شهادت شهود کارشناسی تحقیق و نماینده محلی (که پرونده را برای وقت رسیدگی و صدور رأی آماده می نماید(صادر یا دستور اداری اعم از مطالبه پرونده دیگر استعلام موضوع از مراجع رسمی صادر شود مدیر دفتر دستور اجرای آن را به کارمندان دفتری داده و بر انجام صحیح آن نظارت می نماید. در صورتی که دادگاه چند قرار را با هم صادر نماید مثلاً قرار تحقیق محلی و کارشناسی مدیر دفتر کلیه اقدامات مربوط به هر یک از قرارها را تا جایی که با هم منافات ندارد انجام مید هد مثلاً در صورت صدور قرار کارشناسی چون اجرای این قرار مستلزم پرداخت هزینه کارشناسی است ابتدا وقت احتیاطی جهت بررسی این موضوع تعیین و پس از احراز پرداخت آن وقت رسیدگی تعیین می نماد.
مهر شعبه امضای سرپرست

 


گزارش شماره 4
فصل دوم
1- دادخواست تمکین و اعسار از پرداخت هزینه دادرسی از ناحیه علیرضا عطری
2- دادخواست مطالبه نفقه معوقه ازناحیه وکیل اکرم معصومی
کلاسه : 83/13/2035 خواسته : تمکین
خواهان : علیرضا عطری خوانده : اکرم معصومی
مرجع رسیدگی : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
وکیل : مریم بی پروان
شرح دادخواست : پرونده مذکور دارای 2 دادخواست می باشد که دادخواست اولیه را خواه

ان پرونده علیرضا عطری جهت تمکین از ناحیه زوجه تنظیم می نماید. پس از تنظیم دادخواست که به وکالتنامه وکیل الصاق تمبر مالیاتی فتوکپی مصدق عقدنامه و شناسنامه استشهادیه محل مبنی بر عدم تمکن مالی جهت اعشار از هزینه دادرسی نیز می باشد با ارجاع از ناحیه معاونت محترم دادگستری به شعبه سیزدهم ارجاع می شود. پس از ثبت و تقدیم دادخواست به نظر رئیس شعبه رسیده تا دستور تعیین دقت و نهایتاً اخطاریه به طرفین ابلاغ گردد.
رأی دادگاه در خصوص تقدیم دادخواست اولیه از ناحیه خواهان آقای علیرضا عطری .
دادگاه دعوی به کیفیت مطروحه از ناحیه خواهان را فاقد قابلیت استماع دانسته و به رد آن اظهار می نماید. رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران می باشد.

«قرار رد دعوا »
2- دادخواست مطالبه نفقه معوقه و اعسار از پرداخت هزینه دادرسی از ناحیه وکیل اکرم معصومی.
شرح لایحه از ناحیه وکیل اکرم معصومی : مطالبه نفقه معوقه و الزام خوانده (علیرضا عطری) به پرداخت نفقه به مبلغ مقرم 500000 ریال به استناد مواد (1106- 1107) ق.م و نظر به اینکه به مجرد عقد زن مستحق دریافت نفقه است و حق حبس از ناحیه زوجه مسقط حق دریافت نفقه نمی باشد که رأی (قرار) صادره از شعبه 13 به شماره نیز مثبت این ادعاست.
جلسه دادرسی :
در جلسه مورخ 16/8/83 دادگاه تشکیل و طرفین دعوا حضور ندارند لایحه ای از وکیل خواهان (اکرم معصومی) واصل شد. که جهت اعسار از پرداخت هزینه دادرسی به قرار استماع شهادت شهود از دادگاه تقاضا نمود لذا دادگاه وقت رسیدگی دیگری تعیین و با اخطاریه و ابلاغ آن به طرفین دعوت شوند، خوانده نیز دعوت تا احیاناً از خود دفاع کند.
در تاریخ 14/10/83 جلسه دادگاه تشکیل و جملگی طرفین حضور دارند وکیل خواهان خواسته خود را 800000 تومان اعلام و نسبت به ابطال تمبر هزینه دادرسی نیز اقدام می نماید و نفقه معوقه از تاریخ 17/2/82 لغایت تاریخ صدور حکم برای هر ماه 30000 تومان اعلام و خوانده اعلام نمود که قبول دارم.
گردشکار : خواهان (اکرم معصومی) دادخواستی با خواسته فوق (مطالبه نفقه معوقه)
بطرفیت خوانده بالا (علیرضا عطری) تقدیم که پس از ارجاع به این شعبه و ثبت به کلاسه و جری تشریفات قانونی در رفت به تصدی رئیس شعبه 13 تشکیل و با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
اعلام ختم دادرسی و صدور «رأی» :
ادعای خواهان اکرم معصومی به وکالت مریم بی پروا و به طرفیت علیرضا عطری بخواسته مطالبه نفقه معوقه از تاریخ 17/2/82 لغایت صدور حکم از قرار هر ماهی 50000 تومان و تقلیل به ماهی 30000 جمعاً 800000 تومان می باشد خوانده ادعای خواهان را قبول داشته، دعوی تا سقف

597000 را وارد تشخیص و مستند به مواد (1106-1107) ق.م. و مواد 198- 502-503-519 ق.آ.د.م. حکم به محکومیت خوانده به پرداخت 597000 بابت اصل خواسته و مبلغ 90550 ریال بابت هزینه دادرسی و پرداخت حق الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی در حق خواهان صادر و اعلام می دارد.


و در خصوص مازاد بر محکوم به عنایت به مراتب مذکور و عدم استحقاق خواهان مستند به 197 قانون اخیر الذکر حکم به بطلان صادر و در خصوص ادعای اعسار با عنایت به استرداد درخواست آن مستند به بند ب.م 107 ق.آد.م قرار در دعوا صادر و اعلام می شود. رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : با نگرش به مجموع محتویات و مندرجات پرونده و دقت در رعایت تشریفات دادرسی و دفتری و رسیدگی ماهوی دادگاه ایراد و اشکالی متصور نبوده لذا رأی صادره مطابق موازین صادر و امر به اجرای آن داده شده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست
گزارش شماره 5
مطالبه وجه چک
مرجع رسیدگی : شعبه 13 دادگاه عمومی حقوقی کرج
پرونه کلاسه : 83/13/201 وکیل : حمیدرضا کریمی
خواهان : فتح اله امیری خوانده : غلامرضا نجاری
خواسته : مطالبه وجه چک به شماره به مبلغ 5000000 تومان
شرح دادخواست : خواهان پرونده با معرفی وکیل دعوایی به خواسته فوق به طرفیت غلامرضا نجاری طرح می کند. دلایل و منضمات دادخواست تکمیل و وکیل پرونده با استناد به مواد 22-7-3 قانون صدور چک و 68 از ق.آ.د.م. و قاعده فقهی لاضرر و استناد به م 519 ق.آ.د.م. تقاضای رسیدگی و صدور حکم به محکومیت خوانده دعوا را نموده در ضمن پرداخت هزینه دادرسی و پرداخت حق الوکاله وکیل را از دادگاه خواستار است دادخواست پس از مراحل قانونی در این شعبه ثبت و دقت رسیدگی تعیین لذا اخطاریه به طرفین ابلاغ می شود ارسال لایحه از وکیل خواهان به دادگاه مبنی بر صدور حکم بر محکومیت خوانده و موجبات احقاق حق موکل را از دادگاه طی مراحل قانونی تقاضا دارد، آدرس وکیل خواهان و خوانده پرونده نیز تغییر ولی به دفتر دادگاه اعلام می شود تا اخطاریه های بعدی به آدرس جدید نامبردگان ابلاغ شود و نیز دفاعیات خوانده مبنی بر اینکه چک مورد نظر از بابت تضمین در خصوص معامله می باشد با خواهان دعوا بوده و خودش نقشی در اصل معامله نداشته است. وکیل پرونده از اقرار صریح خوانده به ضررش استفاده کرده و تقاضای

محکومیت وی را نموده است.
گردشکاری : خواهان دادخواستی به خواسته مطالبه وجه و بطرفیت خوانده پرونده با وکالت حمیدرضا کریمی طرح می کند که پس از ارجاع پرونده به شعبه 13 و ثبت به کلاسه 13183/201 و انجام تشریفات قانونی و تعیین وقت رسیدگی و تشکیل جلسات دادگاه با حضور اصحاب دعوا و یا ارسال لایحه از طرف وکیل خواهان و اقرار صریح خوانده دادگه نهایت ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
جلسه دادرسی :
در جلسه مورخ 8/7/83 لایحه ای از سوی وکیل خواهان تقدیم دادگاه می گردد، خوانده دعوا
اذعان نموده که چک بابت ضمانت بوده است و قرار بوده که استرداد شود که نشده است و لای

حه مجدد وکیل پرونده در تاریخ 11/9/ 83 که تقدیم دادگاه با علام ختم دادرسی مبادرت به صدور رأی می نماید.
«رأی دادگاه » دادنامه شماره 305 ، مورخ 19/9/83 :
در خصوص دعوی خواهان با وکالت حمیدرضا کریمی و بطرفیت غلامرضا نجاری به خواسته مطالبه وجه چک به شماره 797944 به مبلغ 5000000 تومان و برگزاری جلسات مورخ 11/9/83 و 8/7/83 و اقرار صریح خوانده و دفاعیات وکیل پرونده از خواهان و محتویات پرونده و دفاعیات بلاوچه و بدون دلیل خوانده مبنی بر اینکه شهودی دارد ولی شهود خود را معرفی نمی نماید، دعوی خواهان را در خصوص اصل خواسته وارد دانسته و با استناد به مواد 519-503-502-198 ق.آ.د.م. حکم به محکومیت خوانده به مبلغ اصل چک و 95250 بابت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل بر اساس تعرفه قانونی صادر و اعلام می نماید، این حکم حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : بررسی مجموع محتویات و اوراق پرونده و مندرجات آن و دقت در رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی و استناد به مواد قانونی به رسیدگی شکلی و ماهوی اشکالی متصور نبوده لذا رأی صادره مطابق با موازین شرعی و قانونی می باشد.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 6
مطالبه نصف مهریه
شعبه رسیدگی کننده : شعبه 13 دادگاه عمومی و حقوقی کرج


شماره پرونده : 83/13/465
خواهان : مریم دولت خواه خوانده : صدراله آزری
خواسته : مطالبه نصف مهریه (تعداد 150 سکه بهارآزادی از 300 سکه) مقدم 12000000 تومان اعسار از هزینه دادرسی
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی به خواسته فوق علیه خوانده دعوی طرح و تقدیم می نماید که پس از طی مراحل قانونی در شعبه فوق ثبت و تاریخ تقدیم آن به طرفین اعلام و اخطاریه در خصوص حضور و علت آن در این شعبه به طرفین ابلاغ می گردد. تاریخ رسیدگی اولین جلضور ندارد ولی خوانده حاضر است، ملاحظه گردیده که در برگ ثانی اخطاریه ارسال برای خواهان ار مرجع مربوط اعاده نشده است لذا موجبات رسیدگی فراهم نیست لذا وقت احتیاطی تعیین و سابقه نتیجه ابلاغ اخطاریه مطالبه می گردد ولی در برگ دادخواست وقت رسیدگی نیز حضوراً به خواهان ابلاغ شده بود که نهایتاً دفتر وقت رسیدگی دیگری تعیین و به طرفین ابلاغ می نماید لذا در تاریخ 10/10/83 خواهان حاضر ولی علیرغم ابلاغ اخطاریه به خوانده حضور ندارد ولایحه ای نیز از وی و اصل نشده است ، لذا خواهان خواسته خود را که مطالبه نصف مهریه است اعلام می دارد همچنین اعسار از هزینه دادرسی که در صورت لزوم شهود خود را حاضر می کند و با صدور قرار استماع شهادت شهود از دادگاه دفتر وقت رسیدگی دیگری تعیین و به طرفین ابلاغ می نماید.
مجدداً در تاریخ 4/11/83 طرفین حاضر شهود نیز اظهارات خود را دال بر عدم تمکن مالی خوانده جهت پرداخت هزینه دادرسی بیان می نماید.
رأی دادگاه در خصوص دو یا قبول اعسار از پرداخت هزینه دادرسی.
در خصوص دعوای خواهان بطرفیت خوانده بخواسته اعسار از پرداخت هزینه دادرسی به مبلغ 235000 تومان با عنایت به دادخواست تقدیم و گواهی شهادت شهود و اقرار خوانده نیز ادعای خواهان را در خصوص عدم پرداخت هزینه دادرسی قبول دارد دادگاه دعوای خواهان را در این قسمت دارد و مستند به م 506 ق.ا.د.م حکم به قبول اعسار از پرداخت هزینه دارای صادر و اعلام می نماید حکم صادره حضوری و به لحاظ میزان آن قطعی است.
گردشکار : با دستور از رئیس شعبه دفتر جهت رسیدگی به اصل دعوا و ارجاع به نظر معاونت محترم قضایی پرونده را رسانده که باز هم به این شعبه ارجاع و مورد رسیدگی قرار می گیرد.
اخطاریه به خواهان و خوانده ابلاغ می شود و در تاریخ 1/2/84 جمله دادگاه تشکیل ولی خوانده دعوی حضور ندارد و لایحه ای جهت دفاع از خود ارسال ننموده است، خواهان اعلام می دارد که خواسته امر همان است که در دادخواست اعلام نموده است دادگاه مبادرت به صدور رأی و اعلام ختم دادرسی می نماید.
رأی دادگاه در ماهیت پرونده دادنامه شماره
در خصوص دعوی خواهان مریم دولت خواه بطرفیت خوانده صدراله اژدری به مطالبه نصف مهریه به مقدار 150 عدد سکه مقوم 12000000 تومان با عنایت م دادخواست تقدیمی و محتویات پرونده خوانده دفاع موجهی نداشته است دعوی خواهان را وارد تشخیص و با استناد به م 1082 ق.م. حکم به محکومیت خوانده به پرداخت و تحویل خواسته فوق را صادر و اعلام می نماید . بدیهی است اجرای احکام در هنگام اجرای حکم نسبت به وصول هزینه دادرسی از محکوم لها اقدام خواهد نمود. حکم صادر . حضوری و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ در دادگاه های تجدید نظر استان تهران قابل اعتراض می باشد.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 7
مطالبه وجه چک
مرجع رسیدگی : شعبه 13 دادگاه عمومی حقوق کرج
کلاسه پرونده : 13184/470
خواهان : عباس کیوان فر خوانده : مرتضی حفاری
خواسته : تقاضای رسیدگی و محکومیت خوانده به مطالبه وجه چک و صدور قرار تأمین خواسته
شرح دادخواست : خواهان بر حسب مدارک یک فقره چک بلامحل به مبلغ 1350000 تومان از خوانده طلبکار است با مراجعه به بانک و عدم وصول آن مبادرت به گواهی عدم پرداخت آن می نماید.و با اعمال ماده 198- 515- 518 قرار تامین خواسته و توقیف اموال خوانده را از دادگاه تقاضامند است.
گردشکار : خواهان به شرح بالا دادخواستی به طرفیت خوانده به خواسته مطالبه وجه چک موجود طرح و تقدیم دادگاه می نماید که قرار ارجاع و ثبت در این شعبه به جریان می افتد دادگاه نیز با توجه به محتویات پرونده و مدارک موجود در خصوص خواسته خواهان قرار تامین خواسته صادر می نماید.
«قراردادگاه در خصوص قرار تامین خواسته »
با نظر به اینکه خواهان ضمن دادخواست تقاضای صدور قرار خواسته نموده و از طرفی نیز ارکان و شرایط درخواست فراهم است دادگاه با استناد به بند ج.م. 108 ق.آ.د.م. قرار تامین خواسته معادل مبلغ چک از اموال خوانده را صادر و اعلام می دارد، هزینه اجرای قرار بر عهده خواهان است، قرار پس از ابلاغ قابل اجراست و ظرف 10 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در این دادگاه می باشد.
جلسه دادرسی : در تاریخ 23/6/84 جلسه دادگاه تشکیل و پرونده کلاسه 1384/470 نظر می باشد خواهان حاضر ولی خوانده علیرضا ابلاغ اخطاریه حضور ندارد و لایحه ای از جانب وکیل و خواهان که خواسته خود را در دادخواست نوشته بود باز اعلام میدارد. لذا دادگاه ب

ا اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور رأی می نماید.
گردشگری : خواهان دادخواستی به خواسته مطالبه وجه چک طرح می نماید که پس از ارجاع از سوی معاونت دادگستری به این شعبه ارجاع از سوی معاونت دادگستری به این شعبه ارجاع می شود که پس از طی مراحل قانونی، تشکیل جلسات و محتویات و مندرجات پرونده نهایتاً دادگاه مبادرت به ختم دادرسی و صدور رأی می نماید.
دادنامه و شماره
در خصوص دعوی خواهان عباس کیوان فر به طرفیت مرتضی حفاری و نجواته مطالبه وجه چک موجود در دادخواست به میزان 1350000 تومان با احتساب هزینه دادرسی با عنایت

به اینکه سررسید چک 30/6/84 بوده لذا دعوای نامبرده قابلیت استماع را نداشته و قرار در آن صادر می شود. قرار صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجید نظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : از لحاظ شکلی چه در خصوص اخطاریه و ابلاغ آن به طرفین ووقت رسیدگی در خصوص پرونده مطروحه ایرادی متوجه مدیر دفتر در دادگاه نمی باشد. و از لحاظ ماهوی نیز با توجه به محتویا و مندرجات پرونده قرار رأی دادگاه براساس موازین قانونی و تیزبینی رئیس شعبه صادر شده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست


گزارش شماره 8
خلع ید
مرجع رسیدگی کننده : شعبه 13 دادگاه عمومی حقوق کرج
پرونده کلاسه : 13184/97
خواهان : اصغر پرنیان


خوانده : خانعی زحمت کش- هوشنگ مهدوی- علی رفیعی- (و حبیب آمیرزاحسینی- مجتبی باقری وکیل خواندگان)
وکیل : علیرضا ملک پور- آیدین صادقی (وکیل خواهان)
خواسته : خلع ید نسبت به خواسته و صدور دستور موقت مبنی بر جلوگیری از عملیات ساختمانی و قلع و قمع بنای موجودی .


شرح دادخواست : وکیل خواهان در دادخواست تقدیمی اذعان دارند که موکل مطابق با سند رسمی شماره 251/0 14/11/53 دارای 3 دانگ مشاع از ] دانگ از یک قطعه 27 متری از پلاک 151 اصلی واقع در گوهردشت می باشد. بعلت مسافرت موکل به خارج از کشور خواندگان مهم موکل از قطعه مذکور را تصرف و مبادرت به عملیات ساختمانی نموده اند با جلب نظر کارشناس و استعلام از اداره ثبت اسناد املاک کرج و تحقیق در این مورد تقاضای محکومیت خواندگان به خلع ید از خواسته مذکور و بدواً تقاضای صدور دستور موقت را دارم و همچنین اجرای قرار قبل از ابلاغ مورد تقاضا است.
جلسه دادرسی : در تاریخ 29/3/84 در وقت مقرر جلسه دادگاه شعبه 13 در خصوص پرونده کلاسه 13184/79 خواهان حضور ندارد و از خواندگان فقط خوانده ردیف سوم حضور دارد و وکلای خواندگان ردیف (5-4) نیز حاضرند وکلای خواهان اعلام خواسته موکل خود را تقاضا دارند و وکلای خاندگان ردیف (5-4) اعلام می دارند که موکلین ما نه مالکیتی در ملک دارند و نه تصرفی، وکلای خواهان مجدداً اعلام می کنند چگونه پاسخ استعلام نیامده خواستار تجدید جلسه دادگاه هستند لذا وقت احتیای تعیین و پیرو سابقه استعلام به نظر دادگاه برسد.
گردشکار : خواهان دادخواستی با وکالت وکلای خود و به طرفیت خواندگان پرونده بخواسته خلع ید از آنها طرح می کند که پس از ارجاع به این شعبه و انجام تشریفات قانونی جلسات دادگاه تشکیل محتویات پرونده بررسی و مطالب طرفین صورت مجلس پاسخ استعلام ثبتی اعلام و اخطارها و رفع نواقص پرونده نیز رفع و ابلاغ می شود که دادگاه با اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه :
در خصوص دعوی خواهان اصغر پرنیان با وکالت ملک پور- صادقی بطرفیت خواندگان پرونده 1- خانعلی- هوشنگ- علی- کیانوش با وکالت میرزا حسنی- باقری بخواسته دستور موقت و خلع ید مقوم به 11000000 ریال قلع و قمع بنای احداثی مقوم 3100000 ریال با عنایت به پاسخ استعلام ثبتی شخص دیگری غیر از خواهان مالک ملک متنازع فیه می باشد و مالکیت خواهان بر ملک مذکور محرز نیست و خلع ید نیز فرع بر اثبات مالکیت است لذا دادگاه دعوی خواهان را قابلیت استماع نداشته و مستنداً به رأی وحدت رویه 672-1/10/83 هیئت عمومی ایران عالی کشور قرار رد آنرا صادر می نماید قرار صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه

تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : با بررسی و نگرش در محتویات و مندرجات پرونده و دادخواست تقدمی و رعایت کامل و دقیق اصول دادرسی دفتری ایرادی در شکل دعوا وجود ندارد و با توجه به استدلال و استناد دادگاه به مواد قانونی از لحاظ ماهیتی با اشکال مواجه است، چون رأی وحدت رویه اذعان دارد خلع ید فرع بر اثبات مالکیت است و اثبات مالکیت که با قولنامه هم قابل احراز است چیزی غیر از خلع ید فرع بر مالکیت است لذا باید رأی له خواهان صادر می شد و رأی صادره بر اساس اصول حقوقی و شرعی و قانونی امسداد یافته است.
مهر شعبه امضاء سرپرست
گزارش شماره 9
الزام به تنظیم سند خودرو
مرجع رسیدگی کننده : شعبه 13 دادگاه حقوقی کرج
پرونده کلاسه : 83/13/337
خواهان : اکبر رحمتی خوانده : رحمان صادقی
خواسته : الزام به تنظیم سند خوردو
شرح دادخواست : خواهان به حسب مدارک موجود در پرونده (قولنامه عادی) به تاریخ 8/11/81 یک دستگاه خودرو پراید به شماره (14881) قم 11 از خوانده خریداری نموده است ربیع و ثمن معامله را به خوانده پرداخت کرده اما نامبرده از ایفای تعهدات انتقال ثبت سند مورد معامله استنکاف می ورزد لذا تقاضای محکومیت نامبرده و الزام وی را از دادگاه در خصوص الزام به تنظیم سند مورد تقاضا است.
جلسه دادرسی 12/5/83
خوانده پرونده در دو جلسه حضور نداشته و خواهان خواسته خود را به شرح دادخواست تقدیر بار دیگر در جلسه دادگاه اعلام می دارد.
تصمیم دادگاه : وقت رسیدگی دیگری تعیین و طرفین در دادگاه دعوت شوند در ضمن از مرکز شماره گذاری در خصوص ماشین استعلام بعمل آید.
استعلام در خصوص شماره گذاری : خودروی مذکور به نام مریم همتی فرزند عباس می باشد.
رأی دادگاه : در مورد دعوی خواهان به طرفیت خوانده با عنایت به اینکه به استعلام صورت
گرفته از اداره راهنمایی و رانندگی مالک خودرو فوق الذکر به نام خوانده نبوده لذا به استناد م 84 ق.آ.د.م. به علت عدم توجه دعوی به خوانده حکم به رد دعوا صادر می شود.
نظریه کارآموزی : شرایط و مندرجات دادخواست و نیز ابلاغ اخطاریه ها به موقع انجام و هیچ ایرادی از لحاظ شکلی نداشته و از جهت ماهری رأی مطابق با قواعد و اصول دادرسی و مواد قانونی صادر و اعلام شده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

 


گزارش شماره 10
ابطال سند مالکیت معارض با درج آگهی در روزنامه
مرجع رسیدگی کنده : دادگاه حقوقی کرج شعبه 13
پرونده کلاسه : 84/13/273
خواهان : عباس یاری خوانده : ژاله رهنما
خواسته : ابطال سند مالکیت معارض
شرح دادخواست : خواهان طبق مدارک و اسناد پیوستی مالک پلاک ثبتی 5 فرعی از 10 اصلی می باشد. نامبرده در مقابل اسناد مجهول از جانب خواهان با مراجعه ب صادره وی را از دادگاه تقاضامند است.
گردشگر : چون دادخواست به دادگاه شهریار تقدیم شده بود، دادگاه با صدور قرار عدم صلاحیت از پیگیری امتناع ورزیده لذا معاونت ارجاع پس از ارجاع پرونده به شعبه 13 به جریان می افتد که ریاست شعبه دستور تعیین وقت داده و موضوع در یکی از روزنامه های کثیر الانتشار آگهی می شود.
جلسه دادرسی : در جلسه مورخ 22/4/83 خوانده حضور ندارد. خواهان درخواست خود را به شرح دادخواست تقدیمی اعلام می دارد و دادگاه دستور استعلام از وضعیت ثبتی ملک را صادر می کند، استعلام حکایت از مالکیت خوانده دعوی دارد، دادگاه دستور تعیین وقت دیگری رأی می دهد، در جمله بعد خواهان حضور ندارد لذا دادگاه با اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : چون دادگاه اخذ توضیح از خواهان را لازم و ضروری دانسته و خواهان علیرغم ابلاغ اخطاریه ها حضور نداشته دادگاه به استناد م 95 ق.آ.د.م. قرار ابطال دادخواست خواهان را صادر می نماید پس از رأی صادره تجدیدنظر خواهی نموده و در شعبه 20 دادگاه تجدید نظر مورد رسیدگی قرار می گیرد و طی دادنامه به شماره 1322 قرار صادره نقض و جهت رسیدگی مجدد اعاده می شود.
رأی دادگاه تجدید نظر : دادنامه تجدید نظر خواسته به شماره 724 30/7/83 صادره از شعبه 13 دادگاه عمومی کرج به ابطال دادخواست خواهان مخدوش است زیرا دادگاه بدوی برای اداء توضیحات خواهان یا اخذ توضیح از خوانده وقت رسیدگی تعیین ننموده و طرفین به این منظور دعوت نگردیده اند لذا قرار صادره نقض جهت رسیدگی ماهوی عیناً اعاده می گردد.
نظریه کارآموز: رأی دادگاه تجدید نظر در خصوص نقص قرار صادره صحیح بوده و مطابق مواد آیین دادرسی مدنی است و از نظر شکلی نیز ایرادی ندارد.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 11
ابطال دفترچه قرارداد صادره بنام لیدا بیگ محمدی و الزام خوانده ردیف اول به حضور در دفترخانه اسناد رسمی
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 83/13/971
خواهان : ارژنگ قاجار
خوانده : شرکت نوسازی ساختمان- شرکت سی الک- شورانگیز شعبان و شادی شعبان
خواسته : ابطال دفترچه قرارداد صادره بنام لیدا بیگ محمدی و ...
شرح دادخواست : به موجب اسناد و مدارک پیوستی دادخواست خواها

ن دادخواستی به خواسته فوق بین خوانده ردیف اول و خانم لیدا بیگ محمدی و الزام خوانده ردیف اول به دفترخانه اسناد رسمی به دادگاه تقدیم می کند، خواهان بعلت معالجه و رفتن به خارج از کشور رفته و در غیاب وی کارهایش توسط خانم بیگ محمدی (زوجه) انجام می گیرد ولی خواهان طی نامه ای به شرکت می نویسد که امور مربوط به قراردادش را همسرش انجام دهد با سرسید اقساط پرداختی شرکت مبادرت به تنظیم قرارداد بنام همسرش می نماید ولی متأسفانه بعد از مدتی همسرش فوت می کند و با مراجعت از خارج خواهان دعویی به خواسته فوق طرح و تقدیم دادگاه می کند.
جلسه دادرسی : وقت رسیدگی تعیین و به طرفین ابلاغ می گردد، اخطار

یه ها به موقع و قانونی ابلاغ می گردند در تاریخ 2/9/82 جلسه دادگاه تشکیل ، طرفین حاضر و دفاعیات خود را ارائه و در صورت مجلس نوشته می شوند، در ضمن لایحه ای از طرف خواندگان ردیف (4-3) و وکیل خواهان ثبت و تقدیم دادگاه می شود، با بررسی اوضاع و احوال و محتویات پرونده و مندرجات آن و اقرار ضمن خواندگان روند پرونده به سود خواهان عوض می شود. از مدیر عامل شرکت نوسازی ساختمان نامه ای به دفتر شعبه ارسال می شود که دلیل حقانیت خواهان را می رساند، در تاریخ 8/4/83 مجدداً جلسه دادرسی تشکیل و طرفین اظهارات خود را بیان می نمایند.
گردشکار : خواهان با وکالت آقای حسینی دادخواستی به خواسته فوق بطرفیت خواندگان پرونده طرح و تقدیم دادگاه می نماید که پس از طی مراحل قانونی و انجام تشریفات به این شعبه ارجاع و با توجه به اوقات مقرر و محتویات پرونده و مندرجات آن جلسات دادگاه تشکیل و نهایت دادگاه ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : دادنامه شماره 1289-16/6/83
در خصوص دادخواست آقای ارژنگ قاجار با وکالت آقای حسینی طالع به طرفیت شرکت نوسازی و شرکت الک و خانم ها شورانگیز و شادی شعبان به خواسته ابطال دفترچه قرارداد بنام لیدا بیگ محمدی به شماره 1872 ق.ص. 15/7/81 و الزام خوانده ردیف اول به حضور در دفترخانه اسناد رسمی و هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی.
دادگاه با توجه به محتویات و مندرجات پرونده و دفاعیات وکیل خواهان و لایحه تقدیمی ایشان و نامه ارسالی از شرکت نوسازی ساختمان اینکه تمام ثمن معامله به خوانده ردیف 2 داده شده است و مورد معالمه از طرف شرکت با خواهان انجام گرفته و قبض ها هم بنام خواهان صادر شده است ولی همسرش را جهت تنظیم قرارداد به شرکت معرفی می کند که اقساط را در غیاب خواهان پرداخت نماید. و از طرفی خواندگان ردیف (4-3) دلیلی بر پرداخت ثمن معامله توسط

مادرشان ارائه ننموده اند و صوری بودن قرارداد بین شرکت و خانم بیگ محمدی ، نهایت دادگاه با استناد به مواد 10-219- 223- 222- ق.م. حکم به ابطال قرارداد شماره یاد شده صادر و اعلام و ثانیاً خوانده ردیف اول را به تنظیم قرارداد جدید در خصوص آپارتمان متنازع فیه بنام خواهان محکوم و ثالثاً خواندگان را به پرداخت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی در حق خواهان محکوم می نماید. رأی صادره قابل اعتراض در محاکم تجدید نظر استان تهران می باشد.
تجدید نظر خواهی سند از دادنامه شماره 1289-16/6/83 با صدور دادنامه شماره 1289/16/6/83 علیه خواندگان پرونده و سپس ابلاغ دادنامه به آنها در زمان مهلت قانونی مبادرت به تجدید نظ

ر خواهی در خصوص دادنامه فوق از شعبه 13 می نمایند شماره کلاسه پرونده تجدید نظر خواهی 83/3/971 ثبت و مراحل شکلی پرونده تا مرحله ارجاع پرونده به یکی از شعب تجدید نظر انجام می گیرد.
رأی دادگاه تجدیدنظر :
در خصوص دعوای خواهان شادی و شورانگیز شعبان علیه خوانده (تجدیدنظر خوانده) به لح

اظ تجدید نظر خواهی از دادنامه شماره 1289 – 16/6/83 صادره از شعبه 13 د.ع.ج- کرج نظر به اینکه تجدید نظر خواه ایراد یا دفاعی موثر و موجهی که که گسیختن دادنامه را ایجاب کند به عمل نیاورده است. و جهات درخواست تجدید نظرخواهی را ندارد و حکم مذکور منطبق با موازین قانونی اصدار یافته و خدشه و خللی بر آن وارد نیست، لذا دادگاه ضمن و دوعوا عنوان شده دادنامه معترض عنه را عیناً تایید و استوار می نماید. رأی صادره مستنداً به ماده 365 ق.آ.د.م. قطعی است.
نظریه کارآموز : چه در مرحله بعدی و نیز تجدیدنظر از لحاظ شکلی و ماهوی ایرادی در تصمیم و نظر دادگاه وارد نبوده و آراء صادره مطابق با محتویات و مندرجات پرونده بوده و قانونی می باشند.
«دادخواهی» از دادنامه شماره 1621- 28/11/83 از پرونده کلاسه 83/13/968 د.ع.ح.کرج
دادنامه صادره بصورت غیابی و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه ع.ح.کرج شعبه 13 می باشد.

مهر شعبه امضاء سرپرست

«دادخواست واخواهی و ابطال آن» گزارش شماره 12
مرجع رسیدگی کننده : شعبه 13 دادگاه عمومی حقوق کرج
پرونده کلاسه : 83/13/968
واخواه : محمد باقری واخوانده : علی مختاری اجاق
خواسته : تقاضای واخواهی نسبت به دادنامه شماره صادره از شعبه 13
«شرح دادخواست واخواهی»
واخواه در دادخواست اعلام می دارد که چک شماره 42885 عهده بانک ملی که مبلغ 250000000 ریال می باشد که منجر به صدور گواهی عدم پرداخت شده و نهایتاً دادنامه 1621 علیه بدنه صادر شده است در خصوص چک این که : اولاً بصورت امانی به مشارالیه و طی قراردادی داده ام. ثانیاً شهودی جهت ثبات ادعای خود دارم که معرفی خواهم نمود سپس تقاضای واخواهی و بدواً اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را تقاضا دارم. در ضمن منضمات دادخواست کامل و تقدیم دفتر دادگاه می گوید با پذیرش دادخواست واخواهی واخواه وقت رسیدی تعیین و به طرفین ابلاغ و دعوت می شوند، دو اینکه نسخه ثانی دادخواست برای واخوانده همراه ضمائم ارسال و ابلاغ می شود.
جلسه دادرسی : در تاریخ 7/4/84 در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل و پرونده امر به کلاسه 84/13/87 تحت نظر است. واخواه علیرغم ابلاغ اخطاریه حضور ندارد، واخوانده واحدی از وکلای وی حضور دارند و لایحه ای از وکیل واخواه واصل شده است که ثبت و ضمیمه پرونده می شود وکیل واخوانده اعلام می دارد که واخواه تمکن مالی دارد و دارای چند مغازه می باشد در ضمن یک عدد نانوایی نیز در فردیس دارد که ماهیانه آن را 2000000 تومان اجاره می دهد. با توجه داشتن شهود در مرحله بعدی از ناحیه واخواه شهودی جهت اثبات ادعا معرفی می شود.
تصمیم دادگاه : با عنایت به اینکه واخواه برای اثبات ادعای اعسار به شهادت شهود

استناد نموده است. لذا قرار استماع شهادت شهود صادر و اعلام می گردد.
با تعیین وقت رسیدگی جهت ابلاغ به طرفین و دعوت از آنها با ارائه شهود اعلام شود. در تاریخ 12/6/84 در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل و پرونده کلاسه فوق تحت نظر است. واخواه مدعی اعسار در جلسه حضور ندارد ولایحه ای نیز ارسال ننموده و وکیل واخوانده تقاضای ابطال دادخواست واخواهی را با توجه به عدم حضور شهود واخواه و اثبات دعوا تقاضا دارد.


گردشکار : با اعلام و انجام دادخواست واخواهی از سوی واخواه پرونده در خصوص دادنامه 1621 که به صورت غیابی صادر شده است پس از انجام تشریفات قانونی و جریان آن در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل و دادگاه نهایتاً رأی صادر می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دعوای خواهان به طرفیت خوانده دایر بر اعسار از پرداخت هزینه واخواهی از دادنامه 1621- 28/11/83 صادره از این دادگاه / شعبه 13 به لحاظ عدم حضور واخواه و نداشتن و معرفی نکردن شهود و با توجه به این که بدون حضور واخواه و تحقیق از شهود وی امکان رسیدگی مسیر نسبت با استناد به م 95 ق.آ.د.م. قرار ابطال دادخواست صادر و اعلام می گردد رأی صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران است.
نظریه کارآموز : با توجه به اعلام وقت رسیدگی در خصوص واخواهی از دادنامه شماره 1621- 28/11/83 با حضور وی میسر می باشد به لحاظ عدم حضور وی قرار ابطال دادخواست ایشان مستند به قانون می باشد.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 13
صدور حکم به فروش باغ
مرجع رسیدگی کننده : شعبه 13 دادگاه عمومی حقوقی کرج
شماره دادنامه : 83/13/1251
خواهان : محمد مالمیر
خوانده : احمدبرزگر- جمشید برزگر- محمدبرزگر
خواسته : صدور حکم به فروش یک قطعه باغ
شرح دادخواست : خواهان مالک مشاعی یک قطعه به پلاک 1040 فرعی از 140 اصلی واقع در ورزان کرج بطور مساوی با خواندگان شریک می باشند به لحاظ وجود اختلاف ادامه وضعیت بطور مشاع امکان ندارد خواهان به استناد قانون تقسیم و افراز از فروش املاک مشاع مصوب 1357 در جهت احراز سهمیه خود از خواندگان اقدام نموده لکن مورد مخالفت شهرداری منطقه 6 کرج قرار گرفته و مردود اعلام شده با استناد (م 4) قانون تقسیم و افراز املاک مشاع مصوب

1357 استدعای رسیدگی و صدور حکم شایسته را از دادگاه دارد.
گردشکار : پس از ثبت پرونده و دستور تعیین وقت رسیدگی وکیل خواهان خواسته را به شرح رودخواست تقدیمی اعلام می نماید و خواندگان در جلسه دادگاه حضور پیدا کرده و جملگی موافقت خود را با فروش آن اعلام میدارند. دادگاه با اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در مورد دعوی آقای محمد مالمیر به طرفیت آقایان، احمد- جمشید- محمد برزگر دائر بر فروش یک قطعه باغ از پلاک 1040 فرعی از 140 اصلی با عنایت به محتویات پرونده و

توضیحات اصحاب دعوا و مندرجات تقدیمی و لوایح تقدیمی نظر به اینکه خواهان با استناد پاسخ استعلام ثبتی از شهرداری منطقه 6 کرج که مطابق آن اعلام شده برابر ضوابط امکان افراز پلاک وجود ندارد. در حالیکه مطابق ماده 4 قانون افراز و فروش املاک مشاع پس از غیر قابل افراز بودن باید به دادگاه مراجعه کند که رعایت شرایط شکلی شده است. بنابراین دعوی خواهان با شرایط حاضر قابل استماع نمی باشد و به استناد ماده 2 قانون آ.د. مدنی قرار رد دعوای مشارالیه صادر می شود.
نظریه کارآموز: از لحاظ شکلی اخطاریه ها به موقع ابلاغ شده و جلسات دادرسی با توجه حضور طرفین و اخطارها برگزار شده و از لحاظ ماهوی نیز رأی مطابق با مواد قانونی و استدلال دادگاه صادر شده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 14
مطالبه مهریه
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 82/13/553
خواهان : زهرا عبدلی
خوانده : محمدعلی عبدلی
خواسته : تقاضای صدور حکم و محکومیت خوانده به مطالبه وجه مهریه به نرخ روز به مقدار 3000000 ریال و 18 مثقال طلا با صدور قرار تأمین خواسته و اعسار از پرداخت هزینه دادرسی.
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی به خواسته فوق بطرفیت خوانده محمدعلی عبدلی طرح و تقدیم دادگاه می نماید که زوج به علت عدم ایفاء مسئولیت پذیری در تأمین مخارج زندگی و نداشتن اعتماد به ایشان نیاز مبرم به وجه مهریه دارد و مطابق م 1082 ق.م. از موقع

عقد عندالمطالبه بوده و تقاضای صدور خواسته فوق را از دادگاه دارد.
جلسه دادرسی : از آنجائی که استناد به شهادت شهود از موارد اثبات اعسار از هزینه دادرسی می باشد با صدور قرار استماع شهادت شهود از طرف دادگاه و اعلام وقت رسیدگی به طرفین و از لحاظ معرفی نمودن آدرس خوانده از سوی خواهان که در زندان رجائی شهر به سر می برد. مراحل شکلی دادرسی تکمیل و وقت رسیدگی تعیین و به طرفین ابلاغ می شود. در تایرخ 15/5/82 جلسه دادگاه تشکیل ولی خوانده دعوی حضور ندارد ولی با توجه به این وقت ریدگی به خوانده ابالغ نشده لذا موجبات رسیدگی فراهم نیست با اعلام آدرس جدید خوانده، دفتر رفع نقص نموده و وقت رسیدگی دیگری تعیین و به طرفین اعلام می شود. (15/8/82) ، جلسه دادگاه تشکیل و طرفین نیز حضور دارند.


دادخواست خواهان در خصوص اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مورد قبول دادگاه واقع شده و در خصوص قرار تأمین خواسته با استناد به ماده 108 ق.آ.د.م. قرار تأمین به مبلغ 86919540 ریال از اموال خوانده تا پایان رسیدگی صادر و اعلام می شود.
گردشکار : پس از تقدیم دادخواست به دادگاه از سوی خواهان و دادخواست خواسته فوق با انجام مراحل و تشریفات قانونی ثبت و به جریان می افتد، اخطاریه ها در تاریخ های مقرر ابلاغ و اوقات دادرسی تعیین می شود نهایتاً دادگاه با توجه به محتویات پرونده دادنامه 1429 ، 21/8/82 را بر اساس محتویات و مندرجات پرونده صادر و اعلام می دارد.
رأی دادگاه : در خصوص دادخواست زهره عبدلی به طرفیت محمد علی عبدلی بخواسته مطالبه مهریه ما فی المطالبه به مبلغ 10000000 ریال وهیجده (18) مثقال طلا با احتساب نرخ روز، نظر به اینکه اعتراض موجهی از سوی خوانده را محکوم به پرداخت 18 مثقال طلای مقوم 8000000 ریال و مبلغ 78919540 ریال در حق خواهان محکوم و دادنامه شماره 21/8/82-1429 را صادر می نماید، اجرای احکام مکلف است که به محض اجرای حکم هزینه دادرسی را طبق م ق.آ.د.م. از وی وصول و به صندوق دولت تودیع نماید رأی صادره قابل اعتراض ظرف 20 روز پس از ابلاغ در محاکم تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز: در خصوص مواد شکلی دادخواست و جلسات دادرسی اوقات دادرس تعیین و ابلاغ اخطاریه با تغییرآدرس جدید خوانده ایرادی دیده نمی شود و از لحاظ ماهوی دادنامه شماره 1429- 21/8/82 بر اساس محتویات و مندرجات پرونده مستندات خواهان صادر و اعلام شده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 15
«گواهی حصر وراثت »
مرجع رسیدگی : دادگاه عمومی حقوق کرج، شعبه 13
شماره پرونده : 84/13/1004
خواهان : سید سجاد حسینی
خواندگان : مهین تاج خالقی- زهره حسینی- سمانه کاووسی
خواسته : تقاضای صدور گواهی حصر وراثت
دلایل : فتوکپی شناسنامه وراث- استشهادیه گواهی انحصار وراثت- گواهینامه اظهارنامه- گواهی متوفی
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی به خواسته بالا با پیوست دلایل ارائه شده به طرفیت
خواندگان اعلامی تقدیم دادگاه می نماید که پس از رویت و تکمیل با مراحل قانونی و نداشتن نقص در دفتر این شعبه ثبت و مراحل قانونی آن طی می شود.
گردشکار : گواهان در استشهادیه مخصوص گواهی حصر وراثت اظهارات خود را بیان و اعلام می دارند که اظهارات ثبت و امضاء می نمایند، با بررسی صحت و سقم مطالب و محتویات دادخواست تقدیمی دادگاه بدون اعلام در روزنامه (آگهی) به لحاظ اینکه گواهینامه مالیات بر ارث ماترک متوفی کمتر از 30000000 ریال می باشد رأساً تصمیم می گیرد و گواهی حصر صادر و اعلام می نماید.
گواهی حصر : به شرح دادخواست تقدیمی از سوی خواهان پسر متوفی و با استناد به محتویات پرونده جهت اغنای وجدان دادگاه ورثه حین الفوت متوفی اعلام می شود.
1- سید سجاد حسینی پسر متوفی که از اموال دو سهم برای پسر می باشد.


2- سیده زهره حسینی دختر متوفی که از اموال یک سهم برای دختر است.
3- مهین تاج خالقی همسر متوفی که 8/1 اموال منقول و قیمت ابنیه و اشجار برای وی می باشد.
4- سمانه کاووسی مادر متوفی که 6/1 سهم دارد.
که پس از تشریفات قانونی بدون انتشار آگهی و ملاحظه گواهینامه مالیات بر ارث در تاریخ 25/7/84 در وقت فوق العاده تشکیل و گواهی می نماید که ورثه در گذشته مختص به اشخاص یاد شده می باشد و وراث دیگری ندارد و اعتبار گواهی تا مبلغ 30000000 ریال می باشد.
نظریه کارآموز : توضیح اینکه هر گاه طبق اظهار نامه مالیاتی میزان ما ترک متوفی کمتر از ه محترم به این مورد توجه نموده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 16
فسخ نکاح
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی شعبه 13
خواهان : میترا ساده خیابانی
خوانده : بابک زاهدی
وکیل : فریبا تقوایی
خواسته : تقاضای صدور حکم بعضی بر فسخ نکاح به جهت جنون و تدلیس به شرح دادخواست تقدیمی ، خواهان دادخواستی با وکالت خانم فریبا تقوایی بطرفیت خوانده بابک زاهدی به خواسته فسخ نکاح بواسطه جنون و تدلیس وی تقدیم دادگاه می نماید و نهایتاً ارجاع امر به کارشناسی (پزشکی قانونی) جهت بررسی جنون نامبرده را از محضر دادگاه تقاضا دارد.
اقدامات قبل از جلسه دادرسی :
با توجه به اینکه قبل از تقدیم دادخواست فوق دعاوی دیگری در خصوص اختلاف خانوادگی بین زوجین بوده و در شعب دیگر دادیاری مطرح بوده واز طرفی نیز زوج جهت معالجه پرونده هایی نزد 2 نفر از پزشکان متخصص اعصاب و روان داشته، وکیل خواهان محاکم قضایی را از موضوعات طرح شده مطلع نموده و رجاع سایر پرونده ها به این شعبه که مورد رسیدگی قرار می گ

یرد، اقدامات بطور دقیق انجام می شود.
جلسه دادرسی : با ابلاغ اخطاریه به طرفین دعوا جلسه دادگاه در تاریخ 12/2/83 در وقت مقرر برگزار می شود خواهان و وکیل وی حضور دارند ولی علیرغم ابلاغ اخطاریه به خوانده در جلسه حضور نداشته و لایحه از ایشان واصل نشده است، لایحه وکیل خواهان ثبت و ضمیمه پرونده می شود که در آن طبق مورد 1121-1128 ق.م. دادخواست معرفی خوانده به پزشکی قانونی پس صدور حکم به فسخ نکاح را تقاضا دارد. در تاریخ 25/11/83 در وقت فوق العاده جلس

ه دادگاه تشکیل و ملاحظه گردیده که پس از ارسال مدارک خوانده به پزشکی قانونی اذعان شده که اظهار نظر در خصوص حالت روان و اعصاب خوانده منوط به معرفی حضوری وی به این پزشکی قانونی می باشد.
لذا وقت احتیاطی محفوظ و خوانده جهت معرفی به پزشکی قانونی جهت معاینه و بررسی موضوع دعوت شود.


گردشکار : با تقدیم دادخواست از طرف خواهان میترا ساده خیابانی با وکالت فریبا تقوایی بطرفیت خوانده بابک زاهدی به خواسته تقاضای صدور حکم بر فسخ نکاح به شرح دادخواست تقدیمی و ارجاع و ثبت در این شعبه و انجام سایر تشریفات قانونی و برگزاری جلسات در اوقات معین و فوق العاده با بررسی دفاعیات خواهان و محتویات پرونده و مدارک استنادی خواهان و وکیل وی دادگاه نهایتاً ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : دادنامه شماره 18/2/84- 178
در خصوص دعوای خواهان بطرفیت خوانده بجهت جنون و تدلیس در نکاح با توجه به استناد
خواهان و پرونده بالینی خوانده نزد احدی از پزشکان اعصاب و روان و مطالبه پرونده از طرف دادگاه در نزد پزشک معالج از جانب دادگاه و پزشکی قانونی طی شرح نوشته و اظهار نظر در خصوص ایشان مستلزم مراجعه حضوری خوانده است و مجدداً بجهت عدم حضور خوانده برای پزشکی قانونی از وی اظهار نظر مجدد نموده است که نهایتاً پس از بررسی نظریه خود را مبنی بر اینکه شواهدی دال بر اختلال خلق و رفتاری خوانده (زوج) مشاهده نمی گردد. با عنایت به مراتب مذکور و عدم اثبات جنون زوج دعوای خواهان غیروارد تشخیص و مستنداً به ماده 197 ق.آ.د.م. و مفه

وم مخالف ماده 1121 ق.م. حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می شود. حکم صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز: از نظر شکلی و ماهوی ایرادی بر پرونده مذکور وارد نیست چرا که اوقات رسیدگی به طرفین دعوا در وقت تعیین شده ابلاغ شده و جلسات برگزاری نیز انجام یافته و با توجه به محتویات دادخواست تقدیمی و پرونده موجود و با استناد به مواد قانونی دادنامه شماره 178 ، 18

/2/84 صادر شده است. البته ایرادی که وارد هست اینکه یکی از جهات فسخ نکاح تدلیس است که مورد ادعاست در تدلیس باید به استناد خیار مخصوص فسخ خواسته می شد، آنهم جداگانه ، که اظهار نظر نشده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 17


الزام به تنظیم سند رسمی در خصوص اجاره یک باب مغازه عینک سازی
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوق کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 83/13/811


خواهان : محمدرضا پناهی
خوانده : زهرا مومنی
خواسته : الزام خوانده به تنظیم سند رسمی
شرح دادخواست : خواهان پرونده دادخواستی به خواسته بالا بطرفیت خوانده دعوی طرح و تقدیم دادگاه می نماید که 3 دانگ یک مغازه را از وی خریده است لکن با امتناع خوانده نسبت به تعیین اجرت المثل و عدم اخذ و تحویل آن و اقدام و تنظیم و ارسال اظهارنامه هنوز اقدامی در خصوص تنظیم سند انجام نشده است و پاسخ لازم از سوی خوانده دعوی ارسال نشده است.
جلسه دادرسی : در تاریخ 16/11/82 در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل خواهان حضور داشت

ه ولی خوانده علیرغم ابلاغ اخطاریه حضور ندارد و لایحه ای از وی واصل نشده است، خواهان اذعان دارد که خواسته همان است که در دادخواست تقدیم نموده ام و بعلت نداشتن آدرس از خواند تقاضای دعوت ایشان رااز طریق روزنامه دارم، وضعیت ثبتی ملک استعلام وقت رسیدگی تعیین و خوانده نیز از طریق نشر آگهی دعوت شود. در تاریخ 5/3/84 در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل خواهان حاضر ولی خوانده حضور ندارد و در تاریخ 31/6/84 در وقت فوق العاده جلسه دادگاه

تشکیل و پرونده تحت نظر بوده و دادگاه پس از ملاحظه اوراق و محتویات پرونده با اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور رأی می نماید.
گردشکار : به شرح دادخواست تقدیمی خواهان و محتویات و مندرجات آن پرونده مذکور به شماره کلسه 83/13/811 در این شعبه ارجاع و ثبت گردیده که طی گذشت چند جلسه وقت رسیدگی و انجام تشریفات قانونی از جمله دعوت خوانده از طریق روزنامه جهت حضور در دادگاه و دفاع از خود نهایتاً دادگاه دادنامه شماره 31/6/84 ، 896 را صادر اعلام می نماید.


رأی دادگاه : در خصوص دعوی خواهان محمدرضا پناهی بطرفیت خوانده زهرا مومنی بخواسته الزام به تنظیم سند رسمی اجازه یک باب مغازه و تعیین و تعدیل اجاره بهار با جلب نظر کارشناس بدین توضیح که خواهان و آقای قلی پور از خوانده سرقفلی 6 دانگ یک باب مغازه از حسن کرامتی خریداری کرده سپس خواهان آنرا از آقای قلی پور خریداری که مورد تایید موجر نیز قرار گرفته است. ولی از تنظیم سند رسمی خودداری می نماید و به تعیین اجاره بها اقدام نمی کند .

 


حال: دادگاه با عنایت به دادخواست تقدیمی، رونوشت مصدق قراردادهای منعقده بین فروشنده و خواهان و وکیل خوانده و اینکه خوانده علیرغم استحضار از وقت رسیدگی در جلسه دادگاه شرکت نکرده است و دفاعی از ناحیه وی در قبال ادعای خواهان بعمل نیامده است. لذا دعوی خواهان در خصوص تنظیم سند رسمی وارد تشخیص و مستنداً به م 7 قانون روابط موجر و مستأجر سال

 

1365 حکم به محکومیت خوانده و الزام وی به تنظیم سند رسمی اجاره در خصوص ملک موضوع دعوی بنام خواهان صادر و اعلام میدارد و در خصوص تعیین و تعدیل اجاره بهاء با عنایت به استرداد آن از ناحیه خواهان مستنداً به بند ب م 107 ق.آ.د.م. قرار رد دعوی صادر و اعلام می شود رأی صادره در قسمت محکومیت خوانده غیابی و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل واخواهی د راین دادگاه و پس از 20 روز دیگر قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد. و در خصوص قرار صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می

باشد.


نظریه کارآموز: با توجه به اینکه از تشریفات قانونی دادگاه برگزاری جلسات آن می باشد در این پرونده بعلت مجهول المکان بودن خوانده دادگاه مبادرت به دعوت ایشان از طریق نشر آگهی می نماید که از موارد صحیح شکلی این پرونده می باشد و از لحاظ ماهوی با بررسی محتویات پرونده ایرادی در ماهیت وجود ندارد و دادنامه بر اساس موازین و مواد قانونی اصدار یافته است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 18
ابطال رأی کمیسیون
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
خواهان : علی بقایی با وکالت رعنا قلی پور خوانده : سازمان زمین شهری
خواسته : ابطال رأی کمیسیون
شرح دادخواست : مطابق سند مالکیت پلاک ثبتی 1128 فرعی از 18 اصلی قطعه 608 موکل اینجانب مالک بلامعارض ملک موصوف می باشد با نهایت تأسف کمیسیون (م 12) قانون زمین شهری بدون توجه به سوابق اقلام به صدور رأی نسبت به ملک مورد نظر نموده است لذا تقاضای ارجاع امر به معاینه محل و کارشناسی را در این خصوص دار.
جلسه دادرسی : سازمان زمین شهری با ارسال لایحه ای اعلام داشته است که دعوی مطروحه خارج از مهلت قانونی بوده و رأی صادره از کمیسیون (م12) قریب به 15 سال گذشته بوده لذا دعوی طرح شده خارج از مهلت قانونی است لذا مستند به بد 11 (م84) تقاضای رد دعوا مورد استدعاست، مضافاً اینکه در (م12) زمین شهری نیز به صراحت اعلام داشته در صورت عدم اعتراض در مهلت قانونی رأی کمیسیون قطعی و لازم الاجرا می گردد و در ضمن در جلسه رسیدگی خواهان و وکیل وی حضور نداشتند.
گردشکار: دادخواستی از طرف خواهان بخواسته فوق طرح و تقدیم دادگاه می شود که پس از ارجاع و ثبت به کلاسه فوق و انجام مراحل قانونی چه از نظر دادگاه و یا مدیر دفتر نهایتاً منتهی به دادنامه می شود.
رأی دادگاه : دادگاه ضمن اعلام ختم رسیدگی در جلسه آخر در خصوص دعوی خواهان به طرفیت سازمان زمین شهری دائر بر ابطال رأی کمیسیون به دلیل اینکه رأی کمیسیون در تاریخ 4/3/70 به مالک در موعد مقرر ابلاغ شده ولی به رأی اعتراضی نکرده است لذا ایراد خوانده وارد است و به استناد بند 11 (ماده 84) ق.آ.د.م قرار رد ادعای خواهان را صادر و اعلام می دارد.
نظریه کارآموز : رأی صادره از لحاظ ماهوی در خصوص رسیدگی و یا صدور رأ

ی ایراد نداشته و رأی بر اساس قانون آ.د.مدنی صادر شده در ضمن وکیل خواهان بخاطر ابلاغ اخطاریه به جهت ابلاغ به ایشان و به علت عدم حضور و ارسال لایحه متخلف شناخته می شود.
مهر شعبه امضاء سرپرست


گزارش شماره 19
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 84/13/17 وکیل : سرور فارغ
خواهان : زیور قانعی خوانده : حسین پورذهبی
خواسته : مطالبه اجور معوقه
شرح دادخواست : بنا به درخواست وکیل پرونده موکل از تاریخ 1/1/71 یک باب مغازه واقع در 45 متری گلشر از پلاک ثبتی 168 را به موجب سند اجاره نامه عادی در اختیار خوانده قرار داده است. با عنایت به عدم پرداخت اجاره بها از تاریخ 1/1/82 تقاضای صدور حکم به محکومیت خوانده به پرداخت اجاره بهای از قرار ماهی 80000 ریال تقاضا دارد و نیز صدور حکم به الزام مستأجر به تخلیه عینی مستأجر.
جلسه دادرسی : در تاریخ 16/2/84 در وقت مقرر جلسه شعبه 13 تشکیل و پرونده امر به شماره کلاسه 84/13/17 تحت نظر است، وکیل خواهان حاضر ولی خوانده حضور ندارد و لایحه ای از ایشان واصل نشده است و لایحه وکیل خواهان ضمن ثبت و ضمیمه شدن به پرونده در آن به استرداد دادخواست تقاضا نموده است.
گردشکار : ضمن تقدیم دادخواست و ضم ضمایم و دلایل خواهان در آن با اعلام وقت رسیدگی و دعوت طرفین جهت دادرسی پرونده در اوقات مقرر تحت نظر بوده و طی مراحل و تشریفات قانونی و با توجه محتویات دادخواست نهایتاً شرح لایحه تقدیمی وکیل خواهان دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دعوی خواهان زیور قانعی با وکالت خانم سرور فارغ بطرفیت حسین پورذهبی بخواسته مطالبه اجور معوقه و تخلیه عین مستأجر دادگاه با توجه به محتویات دادخواست تقدیمی و پرونده تحت امر و لایحه تقدیمی از طرف خانم سرور قانعی که به شماره 340 ثبت گردیده است دادخواست موکله را مسترد نموده لذا دادگاه مستنداً به بند الف م 107 ق.آ.د.م. قرار ابطال دادخواست را صادر و اعلام می دارد، رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلا

غ قابل اعتراض در محاکم تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : در قسمت مربوط به ماهیت دعوا و صدور رأی بر اساس لایحه وکیل دادگاه بر اساس مستند قانونی مبادرت به صدور رأی نموده است و از لحاظ شکلی نیز ایرادی بر آن وارد نیست.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 20


ابطال سند مالکیت معارض با درج در روزنامه
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوق کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 186 11/9/83


خواهان : زهرا عنایتی خوانده : مریم حیدری
خواسته : ابطال سند مالکیت معارض با درج در روزنامه
شرح دادخواست : خواهان طبق مدارک و اسناد پیوستی مالک پلاک ثبتی 6 فرعی از 11 اصلی می باشند خوانده در مقابل اسناد مجهول از جانب خواهان با مراجعه به اداره ثبت مالکیت پلاک ثبتی فوق را به نام خودش ثبت می نماید لذا تقاضیا ابطال سند مالکیت صادر را از محضر دادگاه تقاضامند است.
جلسه دادرسی : در مورخ 22/4/83 خوانده حضور ندارد، خواهان درخواست خود را به شرح دادخواست تقدیمی اعلام می نماید و دادگاه دستور استعلام از وضعیت ثبتی ملک صادر می نماید . که استعلا. حکایت از مالکیت خوانده دعوی دارد و دادگاه و دستور تعیین وقت حضور خواهان جهت ادای توضیحات در خصوص پرونده را می نماید- خواهان حضور ندارد. دادگاه با اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور رأی می نماید.
گردشکار: پس زا طرح دعوی دادخواست مراحل قانونی و تشریفات را طی کرد. پرونده ارجاع و سپس در شبه ثبت و مراحل برگزاری جلسه و توضیحات و استعلام نیز انجام می گیرد که نهایت دادگاه مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : چون دادگاه اخذ توضیح از خواهان که لازم و ضروری دانسته لکن خواهان علیرغم ابلاغ اخطاریه حاضر نشده دادگاه با استناد به م (95) ق.آ.د.م. قرار ابطال دادخواست خواهان را صادر می کند. که پس از ابلاغ دادنامه صادره از دادگاه بدوی مورد تجدید نظر خواهی قرار می گیرد و در شعبه هشتم (8) دادگاه تجدید نظر مورد رسیدگی قرار گرفته و طی دادنامه به شماره 1231 رأی شعبه 13 به شرح ذیل نقض گردیده و جهت رسیدگی مجدد پرونده اعاده می گردد.


رأی دادگاه تجدیدنظر :
دادنامه تجدید نظر خواسته به شماره 625 مورخ 30/7/83 صادره از شعبه 13 به ابطال دادخواست خواهان مخدوش است زیرا دادگاه بدوی موضوع توضیح را معین نکرده و برای اداء توضیحات خواهان یا اخذ توضیح از خوانده دقت رسیدگی تعیین ننموده و طرفین به این منظور دعوت نگردیده اند، لذا قرار صادره نقض جهت رسیدگی ماهوی عیناً اعاده می گردد.
نظریه کارآموز : رأی دادگاه تجدید نظر به لحاظ نقض نمودن قرار صادره از دادگاه بدوی کاملاً صحیح بوده و ایرادی از لحاظ رأی را ندارد و منطق با مواد آیین دادرسی مدنی است.
در هر صورت وقتی دادگاه دعوت طرفین را لازم می داند علتی دارد که آن علت باید در اخطاری

ه ها قید شود که طرف دعوا ضمن دعوت با آمادگی حاضر شود و از علت حضور مشخص شود.
مهر شعبه امضاء سرپرست


گزارش شماره 21
استرداد چک
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 84/13/57
خواهان : افضل اشتری خوانده : رضا افکاری
خواسته : استرداد 2 فقره چک
شرح دادخواست : خواهان به موجب دادخواست فوق دعای به طرفیت خوانده به خواسته استرداد 2 فقره چک طرح و تقدیم دادگاه می نماید با بررسی و ارجاع و ثبت پرونده به کلاسه 83/13/57 دستور تعیین وقت رسیدگی با اخطار به خواهان جهت ابطال تمبر ابلاغ شده که پس از رفع نقص با دستور رئیس شعبه اقدامات بعدی در خصوص تعیین دقت و ابلاغ آن به طرفین اعلام می گردد.
(جلسه دادگاه ) جلسه دادرسی : در تاریخ 12/2/84 در وقت فوق العاده جلسه دادگاه تشکیل و پرونده کلاس 84/13/57 تحت نظر می باشد و دادگاه مراحل قانونی در خصوص بازجویی از طرفین را انجام می دهد.
گردشکار : خواهان دادخواستی بطرفیت خوانده بخواسته استرداد 2 فقره چک طرح و تقدیم دادگاه می نماید که پس از انجام تشریفات قانونی ارجاع و در این شعبه ثبت می شود. نهایتاً دادگاه ** فوق العاده تشکیل و دادنامه شماره 165- 14/2/84 را صادر و اعلام می نماید .


رأی دادگاه : در خصوص دادخواست آقای افضل اشتری بطرفیت خوانده رضا افکاری بخواسته دستور موقت مبنی بر جلوگیری از پرداخت چک های شماره 731331- 731330 از جاری 1/122 بانک ملت ، با عنایت به اینکه موارد عدم پرداخت چک در قانون چک احصاء و منحصر به مواردی است که ناشی از وقوع جرم باشد و موضوع مبحوث عنه در موارد مصرحه در قانون مربوط به چک نبوده و

مضافاً در صورت پرداخت و وصول آنها در آتیه جبرانش متعذر و غیرممکن نمی باشد لذا مستنداً به مفهوم مخالف م 310 ق.آ.د.م. قرار رد آن صادر و اعلام و در اجرای ماده 325 همان قانون قرار صادر شده مستقلاً قابل اعتراض و تجدیدنظر خواهی نیست و درخواست کننده می تواند ضمن تقاضای تجدید نظر به اصل رأی نسبت به آن نیز اعتراض نماید.
نظر کارآموز : نظر دادگاه در قسمت آخر رأی یک مطلب و نکته جالب حقوقی بوده و دادنامه

صادره کاملاً قانونی و ایرادی از لحاظ ماهوی بر آن مترتب نیست. گذشته از آنکه چک از اسناد لازم الاجرا است که حکم و اعتبار اسناد رسمی را دارد.
مهر شعبه امضاء سرپرست


تقاضای صدور حکم مفقود الاثر گزارش شماره 22
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
شماره پرونده : 84/13/65
خواهان : لایه ولی پور خوانده : علی فتحی
خواسته : تقاضای صدور حکم فوت فرضی (در خصوص مفقود شدن شوهرش)
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی مبنی بر انیکه همسرش در تاریخ 23/1/73 از منزل خارج شده و هنوز برنگشته و با اطلاع از اینکه پرونده ای در شعبه 1 دادگاه عمومی حقوقی کرج در خصوص فوت فرضی ایشان طرح شده و دارای کلاسه 78/1/1268 و محتویات پرونده مطروحه ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید .
رأی دادگاه : در خصوص دادخواست خانم لایه ولی پور مبنی بر تقاضای صدور حکم مفقود الاثر (آقای علی فتحی) با عنایت به اینکه درخواست نامبرده وفق مقررات نبوده و عنوان قانونی برای آن پیش بینی نشده است و نامبرده می بایست تقاضای حکم فوت فرضی شخص غایب را نماید که در پرونده کلاسه 83/1/1268 اقدام گردیده و به لحاظ نداشتن شرایط قانونی لذا دعوای مذکور به نحو مطروحه قابلیت استماع نداشته و قرار رد آن صادر و اعلام می گردد. قرار صادره پس از 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه : با توجه به ایراددادگاه در خصوص اعاده پرونده استنادی دادنامه 482-15/4/84 کاملاً قانونی و عاری از هرگونه ایراد شکلی و ماهوی است. البته شایسته بود به ماده 2 ق.آ.د.م استناد می شد.
مهر شعبه امضاء سرپرست

 

گزارش شماره 23
فسخ معامله
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
پرونده کلاسه : 84/13/82 وکیل : مالک پورمحمد
خواهان : جواد اسلام پناه خوانده : فیروز داوتگر
خواسته : رسیدگی و صدور حکم فسخ معامله در خصوص قولنامه مورخ 31/3/83

ه دعوی بخواسته فسخ قولنامه ذکر شده طرح و به انضمام مدارک استنادی تقدیم دادگاه می نماید که پس از ارجاع به این شعبه و ثبت و مراحل قانونی از جمله ابطال تمبر، پرونده پس از تکمیل به نظر رئیس شعبه رسیده و با صدور دستور تعیین وقت رسیدگی معین و ابلاغ می شود.
جلسه دادرسی : با اعلام و ابلاغ وقت رسیدگی به طرفین جلسه دادگاه در تاریخ 23/4/84 تشکیل و پرونده ای به کلاسه 84/3/82 تحت نظر، طرفین حضور ندارند و وکیل خواهان قبلاً جهت عدم حضور از محضر دادگاه عذر خواسته کههنگام جلسه دادگاه در اروپا به سر می برد اما لایحه ای از ایشان جهت دفاع از موکل به دادگاه واصل شده است که به شماره 473- 8/4/84 ثبت و فیه پرونده می شود لذا خوانده لایحه ای ارسال شده است و دادگاه نهایتاً در ماهیت دعا تصمیم می گیرد.
گردشکار : دادخواستی از طرف خواهان با وکالت آقای ملک پور محمد بطرفیت خوانده دعوی بخواسته ابطال و فسخ قرارداد ادعای طرح و تقدیم دادگاه شده که با انجام مراحل و تشریفات قانونی پس از ارجاع ثبت و در این شعبه مطرح می گردد. دادگاه با عنایت به محتویات و مندرجات پرونده ختم رسیدگی را اعلام ومبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص خواهان آقای جواد اسلام پناه با وکالت آقای مالک پور محمد بطرفیت خوانده فیروز دولت گر بخواسته فسخ قولنامه مورخ 31/3/84 مقوم به 15000000 ریال به انضمام هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل با عنایت به دادخواست تقدیمی و به شرح لایحه وکیل خوهان و با توجه به عدم حضور خوانده و گواهی عدم پرداخت در خصوص چک شماره ریال که وصول نشده

است و مدارک مثبت ادعای خواهان مصون از تعرض بوده لذا دادگاه دعوی خواهان را وارد تشخیص و مستنداً به ماده 10 ق.م و مواد 503-502-198-519 ق.آ.د.م. حکم به فسخ معامله موضوع دعوی و محکومیت خوانده به پرداخت هزینه دادرسی به میزان 253400 ریال و حق الوکاله طبق تعرفه قانونی صادر و اعلام می نماید، حکم صادر ، غیابی و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل واخ

واهی در این دادگاه می باشد و با توجه به میزان خواسته قطعی اعلام می گردد.
نظریه : نظر دیدگاه در ماهیت دعوای در خصوص تشخیص وارد بودن آن صحیح و منطق با موازین و قواعد قانونی است و از لحاظ شکلی مراحل تشکیل و جلسه دادرسی بطور صحیح انجام گرفته است. اساساً از شرط تخلف شده است که شرط فعل اثباتاً بوده و تخلف از آن موجب فسخ است در صورتیکه موضوع فسخ پیش بینی شده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 24


الزام خوانده به پرداخت هزینه دادرسی وخسارت تأخیر تأدیه و پلمپ مغازه
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 84/13/93
خواهان : تورج آزاده رنجبر خوانده : علی شریفی- صادق برزگر- فواد امیری
خواسته : الزام خواندگان به پرداخت هزینه دادرسی و خسارت تأخیر تأدیه و پلمپ مغازه
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی به خواسته فوق بطرفیت خوانندگان ردیف (3-2-1) چ

ه در خصوص پلمپ مغازه از جانب خوانده ردیف سوم که مالک می باشد- خسارت تأخیر تأدیه از طرف خواندگان ردیف (2-1) ، حکم به محکومیت خواندگان ردیف (2-1) برای پرداخت بقیه طلب خواهان الزام خوانده ردیف 3 به تنظیم سند سرقفلی را از محضر دادگاه تقاضا دارد.
بعد از تشکیل و تکمیل پرونده و رفع نقص ، با دستور رئیس دادگاه دقت رسیدگی تعیین و به طرفین ابلاغ و اعلام می شود در ضمن خواهان دعوا لایحه ای در خصوص قسمتی از خواسته مدنظر نمی باشد و اقدمات لازم را از دادگاه در خصوص بقیه موارد تقاضا دارد.
جلسه دادرسی : در تاریخ 9/4/84 در دقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل و پرونده امر به کلاسه 84/13/93 تحت نظر می باشد خواهان علیرغم ابلاغ وقت رسیدگی حاضر نیست و از خواندگان علیرغم ابلاغ فقط خوانده ردیف دوم (2) حاضر است و از بقیه لایحه ای واصل نشده است. خوانده حاضر اعلام می دارد که سرقفلی مغازه موضوع دعوا را خریده ام و از مالک نیز امضاء گرفته ایم و خواهان تاکنون اقدامی در خصوص سند بنام ننموده اند.


گردشکار : دادخواستی از طرف خواهان بطرفیت خواندگان پرونده طرح و پس از ارجاع به این شعبه و ثبت در دفتر شعبه با انجام تشریفات قانونی و مراحل رسیدگی و نهایت محتویات و مندرجات دادخواست و لوایح تقدیمی در خصوص خواسته خواهان دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دعوی خواهان آقای تورج آزاده رنجبر بطرفیت خواندگاه آقایان علی شریفی- صادق برزگر- فواد امیری بخواسته الزام خواندگان ردیف (2-1) به پلمپ مغازه و خسارت تأخیر تأدیه و هزینه دادرسی و خوانده ردیف 3 به تنظیم سند سرقفلی بنام خواندگان ردیف (2-1) مقوم به 11000000 ریال با عنایت به دادخواست تقدیمی و مفاد آن که حکایت از فروش سرقفلی به

خواندگان (2-1) که خواهان حقی بر آن نداشته تا بتواند تقاضای پلمپ آن را بنماید و تقاضای خواهان برای تنظیم سند رسمی بنام خواندگان ردیف (2-1) که فاقد وجاهت قانونی است زیرا نامبرده ذینفع نبوده و در صورت لزوم مالکیتی سرقفلی خواندگان (2-1) به مشخصه می تواند اقام به طرح دعوا بطرفیت مالک نمایند لذا در هر صورت خواهان ذینفع نبوده و دادگاه با استناد به م 89 ق.آ.د.م. و بند 10 ماده 84 همان قانون قرار رد دعوا صادر و اعلام می گردد، قرار صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.


نظریه کارآموز : با بررسی محتویات پرونده و دفاعیات طرفین دعوا در خصوص موضوع طرح شده رأی مطابق با اصول دادرسی و با استناد به مواد قانون آ.د.م. صادر شده و از لحاظ شکلی ایرادی بر آن مترتب نیست.
مهر شعبه امضاء سرپرست
گزارش شماره 25


اجرت المثل
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 84/13/99 وکیل : سید سعید حسینی
خواهان : فاطمه قائد قتور خوانده: امید- آرش داداشی
خواسته : الزام خوانندگان به پرداخت اجرت المثل معادل اجرت المسمی از تاریخ انقضاء مدت اجاره تا تاریخ تخلیه مقوم به 11000000 ریال
شرح درخواست : دادخواستی از جانب خواهان بطرفیت خواندگان فوق بخواسته الزام خواندگان به پرداخت اجرت المثل در خصوص تخلیه یک باب مغازه مطابق با قرارداد عادی 5/12/82 طرح و تقدیم می نماید که دلایل و منضمات دادخواست نیز ضمیمه می باشد.


جلسه دادخواستی (رسیدگی) : پس از رفع نقص پرونده در خصوص ابطال تمبر دقت رسیدگی تعیین و در تاریخ 5/6/84 در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل و پرونده نیز تحت نظر می باشد خواهان وخواندگان حضور دارند و وکیل خواهان نیز حضور دارد و لایحه نیز تقدیم نموده است که خواسته همان است که در شرح دادخواست آمده است و در تاریخ 7/7/84 در وقت فوق العاده جلسه دادگاه تشکیل و اظهارات طرفین نیز دو پرونده منعکس می شود، لذا دادگاه با اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور رأی می نماید.
گردشکار : پس از تقدیم دادخواست و دعوت طرفین و دعوی و جرمی تشریفات قانونی با مداقه در مجموع محتویات و مندرجات پرونده با عدم ضرورت هرگونه اقدامی دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدرو رأی می نماید.


رأی دادگاه : در خصوص دعوی خواهان فاطمه قائدقتور با وکالت سید سعید حسینی بطرفیت خواندگان 1 امید 2 آرش داداشی بخواسته اجرت المثل معادل اجرت المسمی از تاریخ انقضاء مدت اجاره لغایت تخلیه آن مقوم به 11000000 ریال و خسارت دادرسی با عنایت به دادخواست تقدیمی و رونوشت مصدق اجاره نامه که مبیّن وجود رابطه استیجاری بین طرفین بوده و اینکه خواندگان دفاع موجهی در مقابل ادعای خواهان وکیل وی عنوان نکرده اند . دادگاه دعوی خواهان را تا میزان 666/266/5 ریال بابت اجور معوقه وارد تشخیص و مستنداً به مواد 490-494- ق

.م. و مواد 198-502503 – 519 ق.آ.د.م. حکم به محکومیت خواندگان به پرداخت مبلغ 666/266/5 ریال بابت اصل خواسته و مبلغ 75500 ریال بابت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی در حق خواهانه محکوم و 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر شدن تهران می باشد.
نظریه کارآموز : رأی دادگاه از جهت عدم رعایت شرایط شکلی و ماهوی نادرست است چون صرفاً در صورت توافق می تواند اجرت المثل مطابق اجره المسمی باشد و در مورد اجرت المثل باید به کارشناس ارجاع می شد و خواسته بر اساس آن تقدیم می شد.


مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 26
اثبات وقوع بیع
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوق کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 84/13/207 وکیل : سید مجید حبیبی
خواهان : وجیه اله پیروزی
خواندگان : مجید- بهرام- علیرضا- ناهید- مرضیه- سوسن- توران- همگی جعفری
خواسته : اثبات وقوع بیع
شرح دادخواست : دادخواستی از جانب خواهان پرونده با وکالت سید مجید حبیبی به طرفیت خواندگان پرونده و بخواسته فوق طرح و تنظیم و تقدیم دادگاه شده که س از مراحل قانونی به این شعبه ارجاع با توجه به محتویات پرونده از جمله اینکه خوانده ردیف اول اقرار صریح به وقوع بیع با خواهان نموده لذا با توجه به محتویات دادخواست و لوایحی که تقدیم می شود تقاضای صدور حکوم دایر بر وقوع بیع موضوع مبایعه نامه استنادی را دارد.


جلسه دادرسی: در تاریخ 16/4/84 در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل خوانده علیرغم ابلاغ اخطاریه حضور ندارد و لایحه ای نیز از وی واصل نشده است، وکیل اعلام می دارد خواسته همان است که در دادخواست تقدیم شده است ولی به لحاظ اینکه خواندگان ردیف (7-1) درجه حضور ندارند لذا موجبات رسیدگی فراهم نمی باشد و دقت رسیدگی دیگری تعیین و بار دیگر دعوت شدند که حضور پیدا نمی کنند و فقط وکیل خواهان در جلسه حضور دارد دادگاه با اعلام ختم رسیدگی مبادرت به صدور رأی می نماید.
گردشکار : پس از تقدیم دادخواست و دعوت طرفین دعوی و جرمی تشریفات قانون دادگاه با توجه به محتویات و مندرجات پرونده به لحاظ عدم ضرورت هرگونه اقدامی ختم رسیدگی را اعدام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دعوی خواهان بطرفیت خواندگان پروند با وکالت آقای سید مجید حبیبی بخواسته اثبات وقوع بیع موضوع مبایعانه شماره 281114 مورخ 20/3/76 مقدم به 11000000 ریال با ع نایت به دادخواست تقدیمی و رونوشت مصدق مبایعه نامه وکالتنامه و دادنامه صادره از شعبه 5 تشخیص دیوان عالی کشور مبنی بر تغییر رأی بدوی و تجدید نظر شعبه (7-6) از بطلان دعوا به قرار عدم استماع دعوی به لحاظ اقرار آقای جوانشیر به فروش مبیع با سند عادی به خواهان دعوی وعدم حضور خواندگان در جلسه دادرسی و دفاع در مقابل ادعای خواهان مبنی ب

ر رد دعوی مشارالیه دادگاه دعوی نامبرده را وارد تشخیص و مستنداً به مواد 262-223-219 و صدر ماده 457 ق.م حکم به اثبات وقوع بیع ملک موضوع دعوی با مشخصات مندرج در مبایعه نامه صدرالذکر صادر و اعلام میدارد، حکم صادره غیابی و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و ظرف 20 روز دیگر قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می با

شد.
نظریه کارآموز : مراتب شکلی پرونده بطور صحیح انجام گرفته که پرونده برای صدور رأی آماده می باشد ابلاغ اخطاریه ها انجام گرفته و از لحاظ ماهوی ایرادی بر دادنامه وارد نیست چرا که مطابق موازین و مواد قانونی اصدار یافته است.


مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 27
ابطال سند مالکیت معارض با درج آگهی در روزنامه
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 83/13/73
خواهان : مریم هاشمی خوانده : احمد محمدی (مجهول المکان)
خواسته : ابطال سند مالکیت معارض با درج آگهی در روزنامه
شرح دادخواست : خواهان طبق مدارک و اسناد پیوستی دادخواست مالک پلاک ثبتی 5 فرعی از 10 اصلی می باشد مشارالیه در مقابل اسناد مجهول از جانب خواهان با مراجعه به اراده ثبت سند مالکیت پلاک ثبتی فوق را به نام خود ثبت نموده لذا تقاضای ابطال سند مالکیت صادره وی را از دادگاه تقاضا دارد.
گردشکار : چون دادخواست فوق به مشخصات ذکر شده به دادگاه شهریار داده شده بود شعبه 5 دادگاه عمومی شهریار به علت محل وقوع ملک در کرج قرار عدم صلاحیت صادر نموده، لذا معاونت ارجاع پس از جرمی تشریفات قانونی پرونده را به شعبه 13 ارجاع نموده که ریاست شعبه با دستور تعیین وقت موضوع را در یکی از روزنامه های کثیر الانتشار آگهی می نماید.


جلسه دادرسی : در مورخ 22/4/83 پرونده امر تحت نظر می باشد خوانده دعوی حضور ندارد. خواهان درخواست خود را به شرح دادخواست تقدیمی اعلام می نماید و دادگاه دستور استعلام از وضعیت ثبتی ملک را صادر می کند. استعلام حکایت از مالکیت خوانده دعوی دارد و دادگاه دستور تعیین وقت جهت حضور خواهان به لحاظ ادای توضیحات در خصوص پرونده استنادی را می نماید. لکن خواهان حضور ندارد، دادگاه با اعلام ختم رسیدگی مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص ادعای خواهان بخواسته آنچه را که در دادخواست مطرح نموده است به لحاظ اینکه دادگاه اخذ توضیح از خواهان را لازم و ضروری دانسته لکن خواهان علیرغم ابلاغ حا

ضر نشده دادگاه با استناد به م 95 ق.آ.د.م. قرار ابطال دادخواست را صادر می نماید. پس از قرار صادره خواهان تجدیدنظر خواهی نموده که در شعبه هشتم دادگاه تجدید نظر مورد رسیدگی و طی دادنامه شماره 1176 رأی شعبه 13 نقض و جهت رسیدگی مجدد پرونده اعاده می شود.
رأی دادگاه تجدید نظر : دادنامه تجدید نظر خواسته 625 مورخ 25/7/83 صادره از شعبه 13 دادگاه عمومی حقوقی کرج به ابطال دادخواست خواهان مخدوش است زیرا دادگاه بدوی موضوع توضیح را تعیین نکرده و برای اداء توضیحات یا اخذ توضیخ از خوانده وقت رسیدگی تعیین ننموده و طرفین به این منظور دعوت نشده اند لذا قرار صادره نقض و جهت رسیدگی ماهوی عیناً اعاده می گردد.


نظریه کارآموز : رأی صادره از لحاظ شکلی به جهت تعیین وقت رسیدگی برای خوانده که توضیحاتی به دادگاه ارائه نماید ایراد داشته که در دادگاه تجدید نظر به این ایراد اشاره شده است و شعبه تجدید نظر با توجه به قواعد آیین دادرسی قرار صادره را نقض نموده که این ایراد کاملاً صحیح و قانونی است. هر وقت نیاز به تجدید جلسه باشد علت باید در اخطاریه قید شود در غیر اینصورت

عدم حضور موجب ابطال دادخواست نخواهد شد.
مهر شعبه امضاء سرپرست
گزارش شماره 28
الزام خواندگان به تکمیل و تحویل مبیع و حضور در دفترخانه
کلاسه پرونده : 84/13/208
خواهان : ولی علیزاده خوانده : امیر مبینی- علی علیزاده
خواسته : الزام به تکمیل و تحویل صحیح از جانب خواندگان پرونده
شرح دادخواست : دادخواستی به خواسته الزام خواندگان پرونده مبنی به تکمیل و تحویل مبیع از طرف خواهان تنظیم و تقدیم دادگاه شده که با توجه به شرح دادخواست تقدیم الزام آنها را به تکمیل و تحویل مبیع از محضر دادگاه تقاضا نموده است، دلایل و منضمات دادخواست نیز تکمیل و پیوست می باشد.
جلسه دادرسی : قبل از تشکیل جلسه دادگاه لایحه ای به شماره 299- 3/3/84 از طرف خواهان نزد دادگاه واصل شده است که از دعوی خود منصرف شده و تقاضای استرداد دادخواست را نموده است لذا در تاریخ 4/3/84 در وقت فوق العاده شعبه 13 پرونده کلاسه 84/13/208 را تحت نظر دارد که با توجه به اینکه خواهان دادخواست خود را مسترد نموده است دادگاه ختم دادرسی با اعلام می نماید.

 


گردشکار : با توجه ب دادخواست تقدیمی و ارجاع و ثبت در دفتر این شعبه و سایر تشریفات قانونی با توجه به درخواست مجدد خواهان مبنی بر استرداد دادخواست و انصراف از دعوی دادگاه ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دادخواست ولی علیزاده به طرفیت علی علیزاده و غیره بخواسته تحویل و تکمیل مبیع نظر به اینکه خواهان دعوی لایحه شماره 299 از خواسته خود صرفنظر نموده و تقاضای استرداد آنرا نموه است با استناد به بند الف م 107 ق.آ.د.م. قرار ابطال دادخواست خواهان را صادر و اعلام می دارد. رأی صادره حضوری و ظرف مهلت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر در محاکم محترم تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : با توجه به اینکه خواهان درخواست استرداد دادخواست نموده است رأی دادگاه در خصوص قرار ابطال دادخواست صحیح و ایرادی در ماهیت رأی دادگاه وجود ندارد.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 29
الزام به پرداخت سهم الشرکه
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13


کلاسه پرونده : 1384/224
خواهان : ایوب شادورز خوانده : منیژه رضایی
خواسته : الزام خوانده به پرداخت سهم الشرکه که بشرح متن دادخواست مقوم به 11000000 ریال
شرح دادخواست : دادخواستی از طرف خواهان بخواسته فوق بطرفیت خوانده دعوی طرح و تنظیم و تقدیم دادگاه می نماید. با مشارکت خواهان و خوانده یک دستگاه آپارتمان خریداری و سند به نام همسرش می باشد با توجه به اینکه نصف مبلغ پرداختی برای خرید ساختمان از آن خواهان می باشد. خوانده مبادرت به فروش مبیع نموده است و آپارتمان دیگری خرید و زندگی مشترک را ترک نموده است، لذا تقاضای صدور حکم به الزام خوانده را به پرداخت سهم الشرکه از انجام معامله صورت گرفته را از محضر دادگاه تقاضا دارد.
جلسه دادرسی : در تاریخ 13/3/84 در وقت م قرر جلسه دادگاه تشکیل و پرونده نیز تحت نظر می باشد، خواهان علیرغم ابلاغ وقت حضور ندارد، خوانده حاضر است واز خواهان نیز لایح ای واصل نشده است خوانده اعلام می دارد که خواهان با من شریک نمی باشد و نبوده و خودم به تنهایی خریده ام و شریکی ندارم.
گردشکار : پس از تقدیم دادخواست و انجام تشریفات قانونی و برگزاری جلسه دادرسی دادگاه
با توجه به محتویات پرونده اقلام دیگری را لازم نداشته و مبادرت به صدور رأی و اعلام ختم دادرسی نموده است.


رأی دادگاه : در خصوص دعوی خواهان ایوب شادورز بطرفیت خوانده منیژه رضایی بخواسته محکومیت و الزام وی به پرداخت سهم الشرکه مقوم به 11000000 با عنایت به دادخواست تقدیمی و انکار خوانده مبنی بر رد ادعای خواهان و اینکه خواهان هیچ دلیل موجهی دال بر اثبات نسبت ارائه نکرده و به فرض اینکه پول یا وسیله ای بابت ثمن معامله منعقده از ناحیه خواهان بجای خوانده پرداخت شده باشد بعنوان شریک قلمداد نشده و می توان ناشیا ز وجود رابطه قرضی بین آنان باشد، لذا دادگاه دعوی خواهان را غیر وارد تشخیص و مستنداً به ماده 197 ق.آ.د.م. حکم به بطلان دعوی وی صادر و اعلام می دارد. رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : رأی صادره از هرگونه ایرادی مبری بوده و صدور آن نیز مستند قانونی است

و منطبق با اصول دادرسی صادر شده است. البته از عبارت حکم به بی حقی به جای بطلان دعوی شایسته و موجه تر بود.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 30
اخذ شناسنامه
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 84/13/245
خواهان : مهرزاد نصرتی خوانده : کاووس روزبه


خواسته : اخذ شناسنامه
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی به خواسه اخذ شناسنامه بطرفیت خوانده کاووس روزبه به طرح و تقدیم دادگاه می نماید، چرا که از ابتدای تولد فرزندشان تا حال برای وی شناسنامه ای نگرفته اند و خواهان علت این کار را ترک زندگی مشترک از سوی زوج را به اداره ثبت احوال خواسته که به این امر مبادرت نماید.
جلسه دادرسی : در تاریخ 29/3/84 در وقت مقرر شعبه 13 تشکیل جلسه داده و پرونده نیز تحت نظر می باشد خواهان حاضر و خوانده حضور ندارد، اظهارات خواهان نیز به شرح همان دادخواست تقدیمی می باشد از نظر دادگاه رابط زوجیت محرز و نوع عقد نیز دائم می باشد.
گردشکار : به شرح موارد فوق دادخواستی بخواسته اخذ شناسنامه از سوی خ

واهان طرح و تنظیم می گرد که پس از طی مراحل قانونی و مندرجات پرونده دادگاه با توجه به مراتب اقلام دیگری را لازم ندانسته و در این خصوص ابتداً تصمیم و سپس ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
تصمیم دادگاه : به لحاظ تغییر آدرس خوانده وقت رسیدی دیگری تعیین و به طرفین ابلاغ و اعلام می گردد. در تاریخ 5/6/84 در جلسه دادگاه تشکیل خواهان حاضر و خوانده ضمن ارسال لایحه حضور پیدا نکرده است.
رأی دادگاه : در خصوص دعوی خواهان خانم مهرزداد نصرتی بطرفیت خوانده کاووس روزبه به خواسته اخذ شناسنامه برای فرزند مشترک با عنایت به اینکه خواهان موضوع انتخابی برای دعوی خود می بایست اثبات نسب اعلام دارد، طرح دعوی بنحو مطروحه قابلیت استماع نداشته و مستنداً به ماده 2 ق.آ.د.م. قرار دو دعوا صادر و اعلام می دارد، قرار صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم محترم تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : همان طور که در تصمیم دادگاه نیز آمده است به لحاظ تغییر آدرس خوانده دادگاه وقت رسیدگی تعیین می نماید که حقی از وی در صورت داشتن ضایع نگردد لذا با اعلام وقت دیگری روند پرونده از لحاظ شکلی فاقد ایراد بود و از لحاظ ماهوی مطابق مواد قانونی اصدار یافته است. صدور شناسنامه برای فرزند مشترک فرع بر اثبات نسب است، لذا دعوی تابع اصل بوده که اقامه نشده است. بنابراین دعوی صحیح مردود اعلام شده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

 


گزارش شماره 31
فرزند خواندگی
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13


کلاسه پرونده : 84/13/570
خواهان : علی بشارتی- درنا بشارتی
خواسته : تقاضای صدور حکم به تحویل فرزند خوانده از اداره بهزیستی
شرح دادخواست : دادخواستی از طرف خواهانها بخواسته فوق بطرفیت اداره بهزیستی طرح و تقدیم دادگاه گردیده که اظهار نمودند مدت 20 سال است با وجود زندگی مشترک صاحب فرزندی نشده ایم با وجود تمکن مالی و سایر مراحل قانونی در صلاحیت دادگاه تقاضای خواسته فوق را داریم.
اقدامات قبل از جلسه : استعلام از مراجع مربوطه از جمله 1 پزشکی قانونی- تشخیص هویت- دال بر عدم اعتیاد به مواد مخدر و- سایر بیمارهای مسری و صعب العلاج- نداشتن علائم روانی و سوء پیشینه که همه موارد مورد تأیید و طرفین فاقد هرگونه عارضه و سوء سابقه ای می باشند.
جلسه دادرسی : در تاریخ 15/10/84 در وقت فوق العاده پرونده کلاسه 84/13/570 تحت نظر بوده طی شرحی بهزیستی کرج اعلام می دارد که طفل مجهول الهویه به زوجین موقتاً تحویل داده شد و نام وی را محمدمهدی نهاده اند با توجه به مندرجات پرونده ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید.
گردشکار : پس از تقدیم دادخواست بخواسته فوق و طی مراحل و تشریفات قانونی پرونده
تکمیل و آماده برای تصمیم نهایی است دادگاه اقلام دیگری را لازم ندانسته و در این خصوص رأی صادر می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دادخواست زوجین 1 علی بشاریتی 2 درنا بشارتی بطرفیت مبنی بر سرپرستی طفل بعنوان فرزند خوانده با عنایت به درخواست زوجین و پاسخ دادسرای عمومی و انقلاب و پزشکی قانونی که موید عدم اعتیاد و بیماری مسری و صلب العلاج وعدم سوء پیشینه کیفری زوجین بوده و واحد مددکاری بهزیستی نیز طی شرحی زوجین را برای سرپرستی طفل تحویل شده بنام محمد مهدی تایید کرده است دادگاه مستنداً به ماده 4 ق

. حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب 29 / اسفند/ 53 قرار دوره آزمایش 6 ماهه سرپرستی طفل سپرده شده به زوجین را صادر و اعلام می نماید. قرار صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : قرار صادره در ماهیت فاقد ایراد بود و مستند قانونی آن بیان با توجه به سیر مراحل قانونی تا صدور رأی از لحاظ شکلی نیز ایراد و اشکالی نداشته است. 


گزارش شماره 32
اخذ پایان کار و الزام به تنظیم سند رسمی
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوق کرج- شعبه 13
کلاسه پرونده : 84/13/692
خواهان : حسین علی دشتکی خواندگان : سیدمهدی عشقی- حسین شریفی
خواسته : تقاضای صدور حکم مبنی بر اخذ پایان کار و الزام خواندگان به دفترخانه
شرح دادخواست : به موجب دادخواست تقدیمی خواهان بنام حسین علی دشتکی بطرفیت خواندگان 1 مهدی عشقی 2- حسین شریفی بخواسته تعیین شده دادخواستی تنظیم و تقدیم دادگاه نموده که در آن به وجود رابطه قراردادی خرید و فروش ملک، الزام خواندگان از دادگاه به دفترخانه اسناد رسمی تقاضا دارد.
جلسه دادرسی : در تاریخ 28/6/84 در وقت فوق العاده جلسه شعبه 13 دادگاه تشکیل و پرونده ای تحت نظر است لذا با طی مراحل قانونی پرونده استنادی نیز ضمیمه می باشد، محتویات پرونده استنادی ثبت و ضمیمه سابقه پرونده تحت نظر می باشد. سپس پرونده استنادی اعاده می گردد.
گردشکار : با تقدیم دادخواستی از جانب خواهان پرونده و بطرفیت خواندگان فوق الذکر بخواسته تعیین شده پرونده کلاسه 84/13/692 طی تشریفات قانونی و رعایت اصول دادرسی و با توجه به محتویات و مندرجات پرونده ای و پرونده استنادی دادگاه اقلام دیگری را لازم ندانسته و مبادرت به صدور رأی نموده است.
رأی دادگاه : در خصوص دعوی آقای حسین علی دشتکی بطرفیت خواندگان 1- حسین
شریفی- مهدی عشقی بخواسته اخذ پایان کار و تفکیک و تنظیم سند رسمی هر کدام مقوم 11000000 ریال به انضمام خسارت دادرسی با عنایت به اینکه دعوی مطروحه قبلاً بین خواهان و خواندگان در شعبه 40 سابق (12 فعلی) رسیدگی و در قسمت تنظیم سند رسمی که راجع به

پلاک ثبتی 2068/168 بوده حکم در ماهیت دعوی صادر با این تفاوت که در پرونده استنادی الزام به تنظیم سند رسمی و اجرای آن بالاجبار پایان کار و تفکیک نیز انجام می پذیرد، لذا دعوی اعتبار امر مختومه را داشته و مستنداً به ماده 89 ق.آ.د.م. مصوب 1379 ناظر بر بند 6 ماده 84 همان قانون قرار رد دعوا صادر و اعلام می دارد.
قرار صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز : ایرادی که به رأی وارد است، اینکه تفکیک مقدمه تنظیم سند رسمی است و دوی جداگانه ای است که باید الزام به تفکیک پذیرفته می شد و نیز رعایت غیرمالی بودن دعوی و نهایت اینکه تنظیم سند بدون تفکیک قابلیت اجرا ندارد.
مهر شعبه امضاء سرپرست


ابطال سند سجلی (شناسنامه)
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 84/13/873
خواهان : کتایون نعمتی خوانده : اداره ثبت احوال کنگاور

 


خواسته : صدور حکم مبنی بر ابطال سند سجلی شماره و صدور شناسنامه جدید
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی مبنی بر اینکه خواهر بزرگترش در سال 135 که بدنیا آمده بعلت بیماری داخلی فوت شده است و پدر و مادرش شناسنامه وی را ابطال ننموده اند که با دنیا آمدن فرزند دوم (خواهان) بدون اینکه شناسنامه ای برایش اخذ کنند از همان شناسنامه قبلی خواهرش برایش استفاده کرده اند. حال خواهان از دادگاه خواسته طرح شده در دادخواست را تقاضا دارد.
اقدمات قبل از رسیدگی : با توجه به اینکه در زمان تقدیم دادخواست اقامتگاه خواهان در شهرستان کرج بوده دادگستری دادگاه کرمانشاه بر اساس ماده 4 قانون ثبت احوال به صلاحیت دادگاه کرج از خود قرار عدم صلاحیت صادر کرده و پرونده به کرج ارسال شده است.
در تاریخ 18/6/84 شعبه 13 در وقت فوق العاده تشکیل و پرونده امر نیز تحت نظر می باشد که لایحه ای از خواهان واصل که در آن اقامتگاه جدید خود را باز شهرستان کرمانشاه معرفی و درخواست استرداد دادخواست را نموده است و از خواسته خود صرف نظر نموده است.
گردشکار : دادخواستی به خواسته فوق طرح شده که با انجام مراحل و تشریفات قانونی دادگاه
اقدام قانونی دیگری را لازم ندانسته و با توجه به لایحه تقدیمی خواهان قرار زیر را صادر می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دادخواست خانم کتایون نعمتی بطرفیت اداره ثبت احوال گنکاور به خواسته ابطال سند سجلی شماره نظر به اینکه خواهان طی لایحه شماره از خواسته خود صرفنظر نموده و تقاضای مختومه شدن پرونده فوق الذکر را دارد. دادگاه با استناد به بند الف ماده 107 ق.آ.د.م. قرار ابطال دادخواست خواهان را صادر و اعلام می دارد.
رأی صادره حضوری 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در ادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.
نظریه کارآموز: سیر شکلی پرونده از دادگاه کرمانشاه که با قرار عدم صلاحیت شروع شده با طرح در دادگستری کرج صحیح بوده و با توجه به لایحه ارسالی خواهان قرار صادره نیز از نظر ماهیت مطابق با موازین قانونی و اصول دادرسی صادر شده است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 34
الزام خوانده به رفع رطوبت و جلوگیری از فاضلاب مسدود کردن چاه فاضلاب و پرداخت خسارت
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج- شعبه 13
کلاسه پرونده : 83/13/1063
خواهان : علی همتی خوانده : اصغر رحمت
خواسته : صدور حکم مبنی بر الزام خوانده به رفع رطوبت و جلوگیری از فاضلاب و مسدود نمودن چاه توالت و پرداخت خسارت وارده با صدور قرار تأمین دلیل بانضمام هزینه دادرسی
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی به طرفیت خوانده به خواسته فوق طرح و تقدیم دادگاه نموده که الزام خوانده را به خواسته فوق از دادگاه تقاضا نموده و نیز بدواً قرار تأمین دلیل را خواستار است.
جلسه دادرسی : نظریه کارشناس در پرونده منعکس شده و گفته های خواهان در پرونده مورد تأیید قرار گرفته که در دادخواست عنوان نموده، جلسه شعبه 13 در تاریخ 12/3/84 تشکیل و پرونده نیز تحت نظر می باشد، خواهان و خوانده حضور دارند، خواند اظهار می دارد عمل فوق بر اثر سهل انگاری نبوده و اینجانب مدتی زیاد در مسافرت بودم و متوجه قضایا نشدم لذا خسارات وارده را با توجه به نظر کارشناس قبول دارم، در جلسه دادگاه با هم توافق نموددن و در سایر موارد نیز دعاوی خود را مسترد نمودند و از دادگاه با توجه به سازش به عمل آمده تقاضای صدور گزار
گردشکار : با توجه به دادخواست تقدیمی از جانب خواهان، پرونده مراحل و مقدمات قانونی خود را طی کرده و پس از انجام کلیه تشریفات قانونی دادگاه اقدام دیگری را لازم ندانسته و با اعلام ختم رسیدگی مبادرت به صدور گزارش اصلاحی نموده است.
گزارش اصلاحی : در خصوص دادخواست آقای علی همتی بطرفیت اصغر رحمت بخواسته صدور حکم به الزام خوانده به رفع رطوبت و مسدود نمودن چاه توالت و نیز مطالبه خسارت دادگاه با توجه به اینکه اصحاب دعوی در جلسه دادگاه در خصوص اختلاف فی مابین به توافق و صلح رسیدند و

خواستار مختومه شدن پرونده به سازش شدند، بنابراین مستنداً به مواد 178- 184 ق.آ.د.م. بشرح فوق گزارش اصلاحی صادر و اعلام می دارد، این گزارش نسبت به طرفین و قائم مقام و وراث آنان لازم الاجراست و مانند احکام دادگاههای قابل اجرا نیز می باشد.
نظریه : با توجه به اینکه طرفین در اثنای رسیدگی نسبت به موضوع اختلافی رضایت داده و به توافق رسیدند، با استناد به مواد قانون آ.د. مدنی صدور گزارش اصلاحی منع قانونی ندانسته و در ماهیت دعوا باید عین سازش و مورد توافق را قید می کردند، گذشته از آنکه رأی هر چند منجر به سازش شده است قابل اعتراض است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 35
طلاق غیابی به استناد قاعده عُسروحرج
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج- شعبه 13
کلاسه پرونده : 83/13/761
خواهان : سهیلا قباد خوانده : رحمان یاری


خواسته : طلاق غیابی
شرح دادخواست : خواهان با تقدیم این دادخواست بیان داشته که همسرش زندگی مشترک را ترک کرده که مورد گواهی اصل محل و شهود معتبر قرار می گیرد که در پرونده کلاسه 79/14/1112 درجه و منجر به صدور دادنامه 2363 مورخ 10/12/80 نیز شده است (طلاق) ولی به دلیل اطلاعی از مفاد دادنامه اعتبار آن کان لم یکن گردیده ، لذا با توجه به مدارک پیوستی دستورات لازم جهت صدور حکم طلاق مورد تقاضا است.
اقدامات قبل از جلسه دادرسی : مراتب طبق م 73 ق.آ.د.م. یک نوبت در یکی از جراید کث

یرالانتشار آگهی تا خوانده از تاریخ نشر ظرف یک ماه به دفتر دادگاه مراجعه کند.
جلسه دادرسی: جلسه دادگاه تشکیل، پرونده امر نیز تحت نظر می باشد و پرونده استنادی نیز به این شعبه اعاده شده است، خواهان حضور دارد که اذعان می دارد به دلیل غیبت خوانده و ترک زندگی مشترک باعث عسر و حرج ایشان و فرزندان شده است و در قبال طلاق مهریه ام را بذل می کنم. داوران معرفی و به دادگاه پس از طی مذاکرات نظر خود را اعلام می دارند که

در این زمینه دادگاه ختم رسیدگی را علام و مبادرت به اتخاذ تصمیم می نماید. دادنامه شماره 310- 30/3/83 .
گردشکار : پس از تقدیم دادخواست بخواسته فوق و اقدامات قبل از جلسه دادرسی و انجام سایر تشریفات قانونی دادگاه با بررسی محتویات پرونده و اظهارات خواهان و نظر داوران اقدام دیگری را لازم ندانسته و مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دادخواست خانم سهیلا قباد بطرفیت رحمان یاری به خواسته طلاق غیابی به استناد قاعده عسر و حرج با عنایت به دادخواست تقدیمی، اظهارات خواهان و تصویر مصدق عقدنامه زوجیت محرز بوده و خوانده علیرغم دعوت از طریق نشر آگهی در روزنامه حاضر نشده و لایحه ای در رد دعوی خوهان ارسال نکرده بنا به اظهارات خواهان 28 سال است با خوانده ازدواج کرده و زندگی مشترک را نیز ترک نموده و مجهول المکان است و فرزندان مشترک نیز موضوع را تایید کرده اند و ذوجه به لحاظ عسر و حرج وبلاتکلیفی اصرار به طلاق دارد و تمام مهریه و حقوق خود را در قبال طلاق بذل کرده است. دادگاه خواسته خواهان را وارد تشخیص عسر و حرج را محرز دانسته مستنداً به مواد 1130- 1120- 1119 ق. مدنی و ماده واحده قانون اصلاحی مقررات طلاق گواهی عدم امکان سازش را صادر و اعلام می دارد و به خواهان ا جازه داده به یکی از دفاتر رسمی طلاق مراجعه و بعد از بذل مهریه طبق وکالت مندرج در عقدنامه خود را مطلقه ک

رده و واقعه طلاق خلعی را اجرا و ثبت نماید.
نظریه کارآموز: چون علت طلاق عسر و حرج است اول بهتر بود زوجه هدایت می شد مهریه را حلال و نبخشد ، ثانیاً باید الزام به طلاق صادر می شد نه گواهی عدم امکان سازش که در مورد توافق بین طرفین است.
مهر شعبه امضاء سرپرست

گزارش شماره 36
تغییر نام فرزند


مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 83/13/600
خواهان : مسعود کرمی خوانده : اداره ثبت احوال کرج
خواسته : تغییر نام فرزنده
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی تقدیم دادگاه کرده مبنی بر اینکه فرزندش «پیمان» با مشخصات مندرج در شناسنامه با توجه به عقاید مذهبی و علائق شخصی فرزند نسبت به ائمه اطهار و خاندان نبوی به خصوص حضرت «ابوالفضل» العباس اصرار به تغییر نام از پیمان به ابوالفضل را دارد و نیز استشهادیه ای تهیه نموده که چندین سال است که از طرف اهل محل نیز به نم ابوالفضل صدایش می زنند.
اقدامات قبل از دادرسی: اداره کل ثبت احوال طی نامه ای به شعبه 13 حقوقی کرج بیان می کند که سند سجلی مورد دعوی طبق مقررات و موازین قانونی با رعایت کامل 20 ق. ث. احوال که از قوانین آمره است تنظیم گردیده و نامی قابل تغییر است که زننده یا نامناسب و یا از موارد ممنوعیت باشد آنهم با تشخیص شورای عالی ثبت احوال.
جلسه دادرسی: در تاریخ 7/10/83 جلسه شعبه 13 تشکیل و پرونده نیز تحت نظر می باشد، خواهان حاضر و شهود خود را نیز حاضر نموده است که بیانات آنها بیشتر بصورت نقل قول می باشد، بنابراین شهادت شهود از ادله دعوی خواهان خارج است و نماینده حقوقی ثبت احوال ضمن بیان اظهاراتش می گوید که جهت حفظ اعتبار اسناد سجلی از محضر دادگاه تقاضای رد دعوی مطروحه را دارم.
گردشکار : دادخواستی از طرف خواهان بخواسته تغییر نام فرزندش بطرفیت اداره ثبت احوال کرج طرح و تنظیم و تقدیم دادگاه می شود که پس از طی مراحل قانونی و مندرجات و محتویات پرونده ، دادگاه اقدام قانونی دیگری را لازم ندانسته و نهایتاً مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دادخواست آقای مسعود کرمی بولایت از فرزندش پیمان بطرفیت اداره ثبت احوال کرج بخواسته تغییر نام از پیمان به ابوالفضل موضوع سند 7- 061345-044 حوزه یک کرج دادگاه نظر به اینکه خوانده (نماینده حقوقی) ایراد و دفاع موثری در رد دعوی بعمل نیاورده است و با توجه به اینکه صحت ادعای خواهان با توجه به محتویات پرونده و شهادت شهود احراز می گردد به علیهذا دادگاه دعوی مطروحه را وارد تشخیص و مستنداً به ماده 4 قانون ثبت احوال حکم به الزام خوانده به تغییر نام و با درج سایر مشخصات سند سجلی فوق الذکر صادر و اعلام می دارد.
نظریه کارآموز : مستند صدور رأی دادگاه م 4 قانون ثبت احوال می باشد که کاملاً صحیح بوده و دعوی طرح شده را با توجه به مدرک و استدلال خواهان پذیرفته که قانونی است و از لحاظ شکلی نیز صحیح و فاقد ایراد می باشد.
مهر شعبه امضاء سرپرست


گزارش شماره 37


تعدیل اجاره بها
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 82/13/389 وکیل : نوید اکبری
خواهان : مهسا آزاد خوانده : امیر آزاد
خواسته : تعدیل اجاره بها دو باب مغازه به مبلغ 150000 ریال و الزام به پرداخت ما به التفاوت
شرح دادخواست : وکیل خواهان دادخواستی به شرح فوق بطرفیت خوانده پرونده تقدیم

دادگستری کرج نموده که خوانده مستأجر 2 باب مغازه احداثی موکله می باشد که تاکنون هیچ گونه تعدیلی در اجاره بها نشده و با توجه به نرخ تورم تعدیل اجاره به مبلغ 150000 ریال احساس می شود، لذا مستند به مواد 1-4- 26 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 56 تقاضای ما به التفاوت با جلب نظر کارشناس را از محضر دادگاه به انضمام هزینه دادرسی تقاضا دارم.
جلسه دادرسی: در تاریخ 12/6/82 جلسه دادگاه شعبه 13 تشکیل پرونده امر به کلاسه فوق تحت نظر می باشد وکیل خواهان طی لایحه ای چنین اذعان می دارد: 1 با توجه به اینکه 3 سال از زمان تعدیل اجاره بها می گذرد با توجه به تورم تقاضای افزایش اجاره را دارم 2 تقاضای صدور امر به کارشناسی را دارم .
لذا: طرفین جهت انجام قرار کارشناسی دعوت گردیده اند، و کارشناس در نظر خود ابتدا پس از موقعیت ملکی مورد دعوی و مصالح به کار برده شده در ملک اجاره بها را مبلغ 80000 ریال تعیین و هزینه کارشناسی را نیز 280000 ریال تعیین شده است.
گردشکار: دادخواستی بخواسته اجاره بها 2 باب مغازه از طرف وکیل خواهان بطرفیت خوانده دعوی طرح و تقدیم دادگاه شده که پس از انجام مراحل و اقدامات قانونی محتویات پرونده و نظر کارشناس دادگاه اقدام قانونی دیگری را لازم ندانسته و ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به صدور رأی می نماید .
رأی دادگاه : در خصوص دادخواست آقای نوید اکبری وکیل خواهان بطرفیت امیرآزاد بخوانند تعدیل اجاره بهای 2 باب مغازه به مبلغ 150000 ریال و مطالبه مابه تفاوت و خسارات دادرسی، دادگه با توجه به محتویات پرونده و احراز رابطه استیجاری عین مستاجره مطابق اوراق مضبوط پرونده و نظر به اینکه هیچگونه ایرادی در رد دعوی وی از طرف خوانده بعمل نیامده است، و نظریه کارشناس رسمی و اینکه اعتراض در خصوص نظریه کارشناس بعمل نیامده است. علیهذا دادگاه دعوی مطروحه را وارد تشخیص و مستنداً به موارد 4-5 قانون روابط- مالک و مستأجر و مواد 515 و 519 ق.آ.د.م. حکم به تعدیل و افزایش اجاره بهاء به مبلغ 150000 ریال و مبلغ 19480000 ریال بابت ما به التفاوت اجاره بها تا زمان صدور حکم و 606900 ریال بابت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل خواهان در این مرحله از رسیدگی در حق خواهان محکوم می گردد و در ضمن وکیل خواهان مکلف به پرداخت هزینه ما به التفاوت دادرسی است. رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.


نظریه کارآموز : با نگرش به مجموع محتویات و مندرجات پرونده رعایت اصول دادرسی و دفتری به نحو صحیح بوده و از لحاظ ماهوی بجهت اینکه استدلال دادگاه منطقی بوده لذا استفاده به مواد قانونی نیز منطبق با مواد قانونی است. البته باید پس از عدم نظریه کارشناس و مقطوع شدن ما به التفاوت بدواً هزینه دریافت می شد، پس رأی صادر می گردید.
مهرشعبه امضاء سرپرست


گزارش شماره 38
تنفیذ وصیت نامه
مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13


کلاسه پرونده : 83/13/104
خواهان : مهین خوانده : محمد- ابراهیم- وحید
خواسته : تنفیذ وصیت نامه
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی به خواسته تنفیذ وصیت نامه بطرفیت فرزندانش (خواندگاه پرونده) تقدیم دادگاه نموده است به این عنوان که شوهرش وصیت نموده که نصف خانه مسکونی به اسم ایشان می باشد (مهین) و بعد از فوت شوهرش خانه را فروخته و تقسیم نمایند و در ضمن مقداری وجه نقد هم دارد که طبق وصیت بدان عمل نشده است، لذا تقاضای تنفیذ وصیت نامه عادی که توسط شوهرش نوشته شده است را از محضر دادگاه خواستار است.
اقدامات قبل از دادرسی و جلسه دادرسی: 1- درخواست حصر وراثت از دادگاه که در این زمینه گواهی صادر شده است و نیز ابلاغ اخطاریه به طرفین جهت حضور در دادگاه و دفاع در قبال اظهارات همدیگر. نهایتاً در تاریخ 12/4/83 جلسه دادگاه تشکیل طرفین دعوا نیز حضور دارند ولی از ناحیه خواندگان دلیل موجهی بر ادعای خواهان عنوان نشده کما اینکه بعضی از وراث اظهارات خواهان را در خصوص قولنامه تایید می نمایند.
گردشکار : پس از تقدیم دادخواست بخواسته تنفیذ وصیت نامه از سوی خواندگان با حضور در جلسه دادگاه و با عنایت به تشریفات قانونی و محتویات پرونده دادگاه اقدام قانونی دیگری را لازم ندانسته و با اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دادخواست خانم مهین دولتی بطرفیت آقای ابراهیم- محمد- وحید وراث مرحوم «شمس» بخواسته صدور حکم بر تنفیذ وصیت نامه عادی مورخ 20/8/82 دادگاه با توجه به محتویات پرونده و نظر به اینکه خواندگان در دادگاه حاضر و وصیت نامه ابرازی خواهان را مورد قبول و تنفیذ قرار داده و هیچگونه ایراد و دفاعی در رد دعوی خواهان بعمل نیاورده اند و امضاهای آنها در ذیل وصیت نامه پدرشان مصون از تعرض و تکذیب قرار گرفته است.
علیهذا دادگاه مستنداً به مواد 826- 834 ق.مدنی و ماده 276 قانون امور حسبی حکم به تنفیذ وصیت نامه عادی فوق الذکر صادر و اعلام می دارد رأی صادره حضوری است.


نظریه کارآموز : از اقدامات دادگاه قبل از جلسه دادرسی صدور گواهی حصر وراثت بوده که انجام گرفته زیرا از موارد شکلی و تکمیلی پرونده می باشد و از لحاظ ماهوی رأی بر اساس مواد قانونی صادر شده که صحیح می باشد. با عنایت به اقرار تمام ورثه به صحت وصیت نامه باید قطعی بودن رأی ذکر می شد.
مهر شعبه امضاء سرپرست


گزارش شماره 39
«صدور حکم بر اساس گزارش اصلاحی»


مرجع رسیدگی کننده : دادگاه عمومی حقوقی کرج شعبه 13
کلاسه پرونده : 83/13/734 وکیل خوانده : سهراب امیری
خواهان : اسد زرغام خوانده : منصور گله دار
خواسته : 1- الزام خوانده به انجام تعهدات مندرج در قرارداد مورخ 10/3/83 . 2- دعوی تقابل از طرف وکیل خوانده در خصوص تأدیه وجه از بابت احداث اعیانی
شرح دادخواست : خواهان دادخواستی بطرفیت خوانده دایر بر الزام وی به انجام تعهدات مندرج در قرارداد و پرداخت هزینه دادرسی تقدیم دادگاه نموده در مقابل وکیل خوانده دعوی بنام سهراب امیری به وکالت از خوانده دعوی تقابل دایر به الزام به تأدیه طرح و تقدیم می نماید.
جلسه دادرسی : در تاریخ 23/9/83 جلسه شعبه 13 تشکیل و پرونده امر نیز تحت نظر می باشد . طرفین دعوی همراه با وکیل خوانده ضمن ابلاغ اخطاریه حاضر هستند و آقای وکیل خواسته خود را به مبلغ 15000000 ریال افزایش داده و به خواهان ها موضوع تفهیم گردید. و خواهانهای دعوی خواسته خویش را مبنی بر تکمیل عملیات ساختمانی تکرار و وکیل خوانده بیان داشت که موکل اینجانب تعهدی برای تفکیک و تنظیم سند نداشته است و نیز بر اساس خواسته تمبر هزینه دادرسی ابطال شده است با صحبت های قاضی محترم در جلسه دادگاه با هم توافق و سازش نمودند که در برگ صورت مجلس موارد نیز ثبت گردید.
گردشکار : پس از تقدیم دادخواست و بیان خواسته های طرفین در دعوی (اصلی- تقابل) با توجه به محتویات و مندرجات پرونده و سایر تشریفات قانونی در خصوص موضوع اختلافی با توجه به اینکه طرفین ضمن راهنمائیهای دادگاه در جهت صلح و سازش ، دادگاه اقلام دیگری را لازم ندانسته با اعلام ختم دادرسی و مبادرت به صدور گزارش اصلاحی می نماید.
رأی دادگاه : در خصوص دعوی آقای اسد زرغام بعنوان خواهان بطرفیت خوانده دعوی منصور

گله دار به وکالت آقای سهراب امیری بخواسته الزام به انجام تعهدات مندرج در قرارداد و نیز دعوی تقابل وکیل خوانده علیه خواهان دعوی اصلی با توجه به کوشش های بعمل آمده در دادگاه طرفین به صلح و سازش در جلسه دادگاه رضایت داده و دادگاه با استناد به ماده 184 ق.آ.و. مدنی گزارش اصلاحی صادر و اعلام می دارد ، سازش نامه مذکور بین طرفین و وراث آنها نافذ و معتبر است و هماننداحکام دادگاهها قابل اجرا است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید