بخشی از مقاله
تأثير فناوري نانو بر کشورهاي متکي به صادرات مواد خام
خلاصه مقاله زير ترجمه بخشي از گزارشي است که در نوامبر سال 2005 توسط گروه ETC تهيه شده است. در اين مقاله، مباحثي همچون تأثير فناوري نانو بر آب و انرژي مورد تحليل قرار گرفته و سپس ميزان و زمينه تأثير اين فناوري بر کشورهاي در حال توسعه ارزيابي مي شود. براي اين منظور زمينه هاي تأثير گذاري فناوري نانو بر مواردي همچون صنايع نوشيدني، صنعت نساجي و صنعت لاستيک بررسي مي شود. ادامه مقاله که در شماره آينده چاپ خواهد شد، به بررسي اثر فناوري نانو بر صنايع مس و پلاتين خواهد پرداخت.
مقدمه:
توماس تيس، رئيس واحد پژوهشهاي علوم كاربردي در شركت آي. بي، ام ميگويد: در دنياي امروز، هيچ محصول دست بشري نيست که سرانجام به اکتشافات آزمايشگاهي، وابسته نباشد... تبعات بلند مدت فنانوري نانو واقعاً دگرگون کننده هستند. مشکل اين است که نميتوان خواستههاي جهان آينده را بطور دقيق پيش بيني نمود.
تأثيري که فناوري نانو بر اقتصاد جهاني خواهد گذاشت، مبهوت کننده است. بر اساس گزارشي که دانشگاه سازمان ملل متحد(United Nations University) در سال 2005 و با عنوان وضع آينده منتشر کرد، ظهور پرشتاب فناوريهاي جديد از جمله فناوري نانو به حدي سريع است که دولتها قادر به درک آن نيستند. وجود مواد جديد ساخته شده به کمک اين فناوري، ميتواند حاوي اين پيام باشد که توليد کنندگان صنعتي در آينده براي تأمين مواد خام مورد نياز خود گزينههاي متعددي را پيش رو خواهند داشت. مواد جديد، قادرند بازار مواد خام سنتي را کاملاً دگرگون نمايند. وجود الگوهاي جديد توليد موسوم به پايين به بالا هم به اين معني است که تقاضا براي مواد خام به سرعت سير نزولي به خود خواهدگرفت. فناورينانو اين توانايي را دارد که ارتباط بين مرزهاي جغرافيايي، مواد خام و حتي نيروي کار را از بين ببرد. در ادامه اين مطلب، تأثيرفناوري نانو بر اقتصاد کشورهاي در حال توسعه را بيشتر بررسي خواهيم کرد.
توليد کنندگان صنعتي در آينده براي تأمين مواد خام مورد نياز خود گزينههاي متعددي را پيش رو خواهند داشت. مواد جديد، قادرند بازار مواد خام سنتي را کاملاً دگرگون نمايند
ريچارد اسماِلي (Richard Smalley) شيميدان و برنده فقيد جايزه نوبل پيشبيني کرده بود که در آينده فناورينانو، سلامتي و طرز زندگي مردم را حداقل به اندازه تاثير امروزي ميکروالکترونيک، تصويربرداري پزشکي، توليد به کمک رايانه و پليمرهاي مصنوعي، تحت الشعاع قرار دهد. برخي ديگر معتقدند که تأثيراين فناوريبا نتايج حاصل از اختراع موتور بخار، الکتريسيته، ترانزيستور، و ظهور اينترنت قابل قياس است. حتي عدهاي مانند فيليپ بوند (Philip Bond)، معاون فناوري وزارت بازرگاني آمريکا، فناورينانو را معجزه واقعي ميدانند؛ معجزهاي که نابينايان را بينا و ناشنوايان را شنوا کرده و فلجها را به حرکت وا ميدارد. معجزهاي که ايدز،
سرطان، ديابت و ديگر بيماريها را درمان خواهد کرد. معجزهاي که به گرسنگي فقرا پايان داده و حتي قدرت ذهن ما را تقويت خواهد کرد. اين فناوري سطح زندگي مردم را بهبود بخشيده و به ما امکان ميدهد که بيشتر، سالمتر، و بهتر زندگي کنيم. فناوري نانو با خلق فرايندهايي که ضمن مصرف بهينه انرژي، هيچ ماده زايدي بر جا نگذاشته و به محيط زندگي و سلامت انسان نيز آسيبي نميرساند، کمک شاياني به حفظ محيط زيست در سراسر جهان خواهد کرد. گرچه ممکن است اين نتيجهگيري موضعگيريهاي اغراق آميز رسانهاي در پي داشته باشد، اما بايد گفت فناوري نانو احتمالاً صنايع مختلف جهان را دچارآشفتگي خواهد کرد.
جاش وولف، ويراستار گزارش فناوري نانو فوربس وولف ميگويد: به زبان ساده، ما داريم جهان پيرامون خود را اتم به اتم دوباره ميسازيم، اما اين بار بهتر و پيشرفتهتر. يعني هزاران ميليارد دلار در مورد هر چيزي هزينه خواهد شد: از پوشاک، غذا، اتومبيل، مسکن و دارو گرفته تا وسايل ارتباطي، سرگرمي و غيره. کيفيت هوايي که تنفس ميکنيم و آبي که مينوشيم؛ همه اينها دستخوش تحولات اساسي خواهند شد. بنابراين ساختار اجتماعي و اقتصادي جهان نيز به تبع اين تحولات، دگرگون ميشود. فناورينانو تقريباً هر نوع کسب و کاري را در اين کره خاکي متحول خواهد نمود.
در سالهاي اخير، مطالب زيادي در مورد تأثير فناوري نانو بر بهبود وضع زندگي جوامع فقير و عقب نگه داشته شده جهان سوم نگاشته شده است. به عنوان مثال، گروه کاري طرح هزاره سازمان ملل متحد (UN Millennium Project’s Task Force) در زمينه علوم، فناوري و نوآوري، فناوري نانو را ابزار مهمي براي مبارزه با فقر و رسيدن به اهداف توسعه هزاره که توسط اين سازمان تدوين شده، ميداند. آنان پژوهشهايي که مسائل انرژي و آب آشاميدني را مورد تأکيد قرار ميدهد، مثال ميزنند و معتقدند که اين نوع پژوهشها نشان دهنده تأثير فناوري نانو بر حفظ محيط زيست و توسعه انساني هستند.
آيا فناوري نانو، توسعه انساني کشورهاي در حال توسعه را موجب خواهد شد ؟
پژوهشگران در مطالعات اخير خود در سال 2005، تأثير فناوري نانو برکشورهاي در حال توسعه را بررسي کرده و به ويژه امکان به کارگيري اين فناوريدر رفع نيازهاي جوامع فقير را مورد توجه قرار دادهاند. فابيو سالامانکا بوئِنتِلو (Fabio Salamanca-Buentello) و همکارانش در مرکز مطالعات اخلاق زيستي (Bioethics) در دانشگاه تورنتوي کانادا، در پژوهش خود نظرات 63 متخصص فناوري نانو در کشورهاي فقير و غني را جويا شده و از اين طريق ده کاربرد مهم اين فناوري براي
دستيابي به اهداف برنامه توسعه هزاره را به ترتيب اولويت مرتب نمودهاند. اين پژوهشگران به اين نتيجه رسيدهاند که فناوري نانو را ميتوان براي رفع برخي از مهمترين معضلات توسعهاي جهان به کار گرفت. آنها توصيه ميکنند که جهت تسريع در استفاده از اين فناوري براي رفع چالشهاي اصلي توسعه پايدار، بايد برنامه سرمايهگذاري جديدي در سطح جهان به اجرا درآيد. نوئِلا اينوِرنيزي (Noela Invernizzi) پژوهشگر دانشگاه کامپيناس (UNICAMP) در برزيل و گوئيلِرمو
فُلادوري (Guillermo Foladori) از دانشگاه ملي مکزيک (UNAM) در نشريه حقوق و بازرگاني فناوري نانو (Nanotechnology Law & Business Journal) ديدگاه ديگري را مطرح ميکنند. آنان معتقدند: براي اينکه فناوري بتواند نيازهاي جوامع فقير را مرتفع کند، [علاوه بر سرمايه گذاري] وجود شرايط مطلوب اجتماعي اقتصادي هم لازم است. آنان بوئِنتِللو را مستقيماً مخاطب قرارداده و مينويسند:
عليرغم ارزيابيخوشبينانه برخي افراد، تجربه نشان داده است که فناوري نانو مانند ديگر فناوريها به سمت و سوي کسب درآمدهاي سرشار حرکت کرده و نهايتاً افزايش تبعيضها را به دنبال خواهد داشت. شرکتهاي بزرگ چند مليتي، به دنبال ثبت اختراع اغلب محصولات فناوري نانو به نام خود هستند، بنابراين در توسعه اين فناوري با مشکلاتي شبيه به فناوريهاي قبلي مواجه هستيم. گواهيثبت اختراع، تضميني است که توليد و فروش يک محصول را به مدت بيست سال در انحصار يک يا چند فرد يا شرکتقرار ميدهد. چنين انحصاري سد بزرگي بر سر راه گسترش سريع اين فناوري و کسب نتايج مثبت آن در کشورهاي فقير است.
دونالد مک لورکان(Donald McLurcan) پژوهشگر موسسه فناوري نانومقياس در شهرسيدني استراليا اخيراً دو مقاله در مورد وضعيت فناوري نانو در کشورهاي در حال توسعه منتشر کرده است. او در اين دو مقاله چنين نتيجه گيري ميکند:
به طورکلي نشانههاي اميدوارکنندهاي به چشم ميخورد مبني بر اينکه برخي از کشورهاي در حال توسعه، ميتوانند نقش عمدهاي در توسعه جهاني فناوري نانو ايفا نمايند. با اين وجود، به علت افزايش موانع فزاينده تجاري و مشارکت محدود کشورها در برخي سطوح، اوضاع فعلي نشان دهنده اين است که فناوري نانو شکاف جهاني فناوري [بين کشورهاي فقير و غني] را عميقتر خواهد کرد.
(ترجمه يکي از اين مقالات با عنوان فناوري نانو در کشور هاي در حال توسعه در شماره پيشين ماهنامه فناوري نانو به چاپ رسيده است).
1-1- فناوري نانو و آب آشاميدني
امروزه بيش از يک ميليارد نفر در سطح جهان از دسترسي به آب آشاميدني سالم محرومند. آب آلوده هر سال تقريباً جان 15 ميليون کودک زير پنج سال را ميگيرد. پژوهشگران در حال ساخت نانوفيلترها و نانوذراتي هستند که قادرند آبهاي آلوده را تصفيه نمايند. به عنوان مثال:
متخصصان فناوري نانو در مؤسسه پليتکنيک رنسلار در ايالت نيويورک و دانشگاه بَنارَس هندو در هند تلاش مشترکي را در ساخت فيلترهاي حاوي نانولولههاي کربني با قابليت جداسازي مواد آلوده از آب آغاز کردهاند. آب ضمن عبور از نانولولههاي کربني اين فيلترها، باکتريهاي مضر خود نظير E. coli و Poliovirus را که قطري به اندازه 25 نانومتر دارند، از دست داده و تصفيه ميشود. هدف اين است که فيلتر تصفيه ارزان قيمتي ساخته شود که بتوان آن را تميز کرد و دوباره مورد استفاده قرار داد.
شرکت سِلدون (Seldon Technologies) واقع در وِرمونت (Vermont) آمريکا با سرمايهگذاري نيروي هوايي اين کشور در حال ساخت فيلتر دستي قابل حملي است که بتواند به سرعت آبي را که از هر نوع منبعي مثل گودال گل آلود، رودخانه يا آب زيرزميني به دست ميآيد، تصفيه نمايد. آب تصفيه شده بايد به قدري بهداشتي باشدکه بتوان آن را در وضعيت اورژانس ميدان جنگ هم به کار گرفت. اين شرکت مدعي شده در ساخت اين فيلتر که آن را به نام خود به ثبت رسانده، از فناوري نانولولههاي کربني استفاده کرده و اين وسيله مانع کاملي در برابر آلوده کنندهاي ميکربي است.
در کشورهايي نظير بنگلادش، آرسنيک موجود در چاههاي آب تهديد بزرگي براي بهداشت عمومي به شمار ميآيد و حدود 10 تا 20 درصد جمعيت اين کشور در معرض اين تهديد قرار دارند. پژوهشگران در مرکز فناوري نانوي محيط زيست و زيست شناسي در دانشگاه رايس (Rice) در حال ساخت نانوکريستالهايي مغناطيسي (از جنس اکسيد آهن) هستند که قادرند آرسنيک موجود در آبهاي آلوده را به دام انداخته و از آنها جدا کنند. شيميدانان دانشگاه ايالتي اُکلاهاما (Oklahama)، در حال آزمايش نانوذرات اکسيد روي براي جداسازي آرسنيک موجود در اين نوع آبها هستند.
گرچه پژوهشهاي صورت گرفته در زمينه کاربرد فناورينانو در تصفيه آب، ممکن است به نتايج سودمندي منجر شود، اما بايد قبل از معرفي اين نتايج به مردم، تأثيرآنها بر بهداشت و محيط زيست، به طور کامل بررسي شود. مثلاً انجمن و فرهنگستان سلطنتي مهندسي انگلستان توصيه کرده است تا زماني که اثرات زيست محيطي و سمي نانوذرات کاملاً روشن نشده، بايد از به کارگيري آنها در تصفيه آبهاي زيرزميني اجتناب کرد. علاوه بر اين، وضع آينده مالکيت فکري هم در نحوه واگذاري اين نوآوري ها به جوامع کمدرآمد، تأثير گذار است.
1-2- فناوري نانو و انرژي
دسترسي به انرژي ارزان، ايمن و تجديدشونده، کليد توسعه پايدار در سطح جهان است. درکشورهاي در حال توسعه، تقريباً دو ميليارد نفر از دسترسي به منابع جديد انرژي محرومند. پيلهاي سوختي ارزان قيمت، انعطاف پذير و پربازده را اغلب يکي از آينده دارترين محصولات فناوري نانوي سبز ميدانند.
در سال 2004، وزارت دفاع آمريکا، بودجهاي به ارزش بيش از 18 ميليون دلار به سه شرکت تازه تأسيس در زمينه فناوري نانو اعطا نمود تا کاربردهاي نظامي انرژي خورشيدي را توسعه دهند. اين سه شرکت يعني نانوسيس (Nanosys) و نانوسولار (NanoSolar) واقع در پالوآلتو (Palo Alto)ايالت کاليفرنيا و کونارکا (Konarka) واقع در لاوِل (Lowell) ايالت مينه سوتا با جلب حمايتهاي ديگري از شرکاي تجاري و سرمايه گذاران مشترک خود، در حال توليد نسل جديدي از پيلهاي سوختي انعطاف پذير و سبک حاوي نانوذرات نيمه هادي هستند. در اين پيلها نانوذرات غيرآلي به عنوان نقاط کوانتومي که طيف وسيعي از نور خورشيد را جذب ميکنند بر روي ورقههاي بزرگي از فويلهاي فلزي قرار داده ميشوند. اين ورقهها را ميتوان لوله کرد و مانند روکشهاي پلاستيکي بر روي بام خانهها نصب نمود. با اين فناوري، ميتوان انرژي موردنياز منازل و ساختمانها را تأمين کرد. شرکت نانوسولار هم رنگي نيمههادي ابداع کرده است که ميتوان
به کمک آن، سلولهاي خورشيدياي را که انرژي خود را به کمک فناوري نانو تأمين ميکنند بر روي هر نوع سطحي نشاند.
در حال حاضر مدافعان فناوري نانو علاوه بر انجام پژوهشدر زمينه آب و انرژي، به دنبال مزيتهاي زيست محيطي اين فناوري در آينده هستند. فرآيندهاي توليدي فناوري نانو به علت ساختار پايين به بالاي آن و عدم توليد مواد زايد از اين نظر حائز اهميت هستند.
هماکنون کشورهاي در حال توسعه چه نقشي در پژوهش و توسعه فناوري نانو ايفا ميکنند؟
در حال حاضر برخي از کشورهاي در حال توسعه در زمينه پژوهش و توسعه فناوري نانو و حمايت ملي از طرحهاي مرتبط با اين فناوري فعال هستند. بر اساس مطالعه اخير مک لورکان که در آن وضعيت فناوري نانو در 63 کشور بررسي شده است، در حال حاضر 18 کشورِ در حال گذار و 19 کشورِ در حال توسعه، در سطح ملي به فناوري نانو پرداختهاند. 16 کشور ديگر پژوهشهاي شخصي و گروهي در اين زمينه دارند که از ميان آنها سه کشور به عنوان در حال گذار و12 کشور به
عنوان در حال توسعه دسته بندي شده اند. (به دسته اخير يک کشور هم به عنوان کمتر توسعه يافته اضافه شده است.) 14 کشور باقيمانده خود را علاقهمند به پژوهشهاي اين فناوري نشان دادهاند. از اين کشورها يکي به عنوان در حال گذار و 13 کشور در حال توسعه دسته بندي شدهاند. در دسته 13 کشور اخير هم سه کشور به عنوان کمتر توسعه يافته دسته بندي شده اند.
)يافتههاي مک لورکان به طور کامل در مقالهاي در ماهنامه فناوري نانو، شماره 103 تشريح شده است.(
اثرات فناوري نانو بر تجارت و بازار مواد خام چگونه خواهد بود؟
با وجود اينکه توجه دولتها، صنايع و دانشمندان کشورهاي عضو سازمان توسعه و همکاريهاي اقتصادي (OECD)، سريعاً به نقش فناوري نانو در توسعه کشورهاي فقير معطوف شده، اما به نقش تبعيض آور اين فناوري در کشورهاي در حال توسعه، به ويژه کشورهايي که به صادرات مواد خام متکي هستند، کمتر پرداخته شده است. در اولين گفتمانِ کشورهاي فقير و غني در مورد فناوري نانو که در فوريه 2005 و توسط سازمان توسعه صنعتي ملل متحد (UNIDO) برگزار
گرديد، دانشمنداني از کشورهاي در حال توسعه فرصتها و تهديدهاي علوم و فناوري نانو را بررسي کردند. بحثهاي اين گفتمان عمدتاًً بر گسترش پژوهش و توسعه فناوري نانو و جلوگيري از ايجاد شکاف نانو (nano-divide) بين کشورهاي فقير و غني متمرکز بود. اما با اين وجود نمايندگاني از هند و آفريقاي جنوبي هشدار دادند که در عصر نانو، مواد خام و نيروي کار کشورهاي در حال توسعه با خطر تبديل شدن به مواد و نيروهايي بي مصرف روبهرو هستند. به گفته وزير
علوم و فناوري آفريقاي جنوبي: ”با اين همه سرمايهگذاري در زمينه پژوهش و نوآوريهاي نانو، اغلبِ مواد خام سنتي جاي خود را به مواد ارزانتر، مستحکمتر و داراي کارايي بهتر، خواهند داد. بنابراين مهم است که اطمينان پيدا کنيم منابع طبيعي ما تبديل به منابعي بي مصرف نخواهند شد، بخصوص که اقتصاد ما هنوز وابستگي زيادي به آنها دارد.” دولت آفريقاي جنوبي براي برخورد با رکود احتمالي بازار طلا در آينده، پروژه اي موسوم به اُتِک (Autek) را آغاز نموده است تا براي اين فلز که مهمترين منبع درآمد صادراتي اين کشور به شمار ميرود، کاربردهاي جديد صنعتي بيابد.
3-1- نگاهي گذرا به تاثير فناوري نانو بر کشورهاي در حال توسعه متکي به صادرات مواد خام
نگاهي گذرا به پژوهش و توسعه فناوري نانو در مورد نوشيدنيها و محصولات جديد نساجي، نشان ميدهد که اين فناوري چگونه آينده کشورهاي متکي به صادرات مواد خام را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
نوشيدنيهاي گرمسيري
پژوهشهاي اخير در بزرگترين شرکتهاي توليدکننده مواد غذايي و نوشيدني در سطح جهان، تأثير فناوري نانو بر کالاهاي گرمسيري (خصوصاً نوشيدنيها) را نشان ميدهد. در سال 2000 شرکت کرافت فودز (Kraft Foods)، يکي از شرکتهاي وابسته به شرکت 34 ميليارد دلاري آلتريا (Altria) (که قبلاً به نام فيليپ موريس شناخته ميشد) کنسرسيوم نانوتک (NanoteK) را به وجود آورد تا به وسيله آن کاربرد فناوري نانو را در صنايع غذايي گسترش دهد. 14 دانشگاه و
آزمايشگاه پژوهشي دولتي در اين کنسرسيوم مشارکت داشتند. هيچ يک از دانشمندان عضو اين کنسرسيوم متخصص صنايع غذايي نبودند، بلکه برعکس، اين افراد تخصصهاي متنوعي از شيمي مولکولي گرفته تا علم مواد، مهندسي و فيزيک داشتند. در حال حاضر کرافت و ديگر شرکتهاي همکار آن، تلاش ميکنند تا با کمک فناورينانو غذاهاي تعاملي (Interactive Foods) يعني غذاهايي که بنا به ميل مشتري رنگ و مزه خود را تغيير ميدهند، توليد کنند. يکي از طرحهاي
اين کنسرسيوم، ساخت نانوکپسولهايي براي نوشيدنيهاست. بر اساس اين طرح هر نوشيدني بيرنگ، دهها طعم مختلف دارد که هر کدام از اين طعمها داخل کپسولهايي قرار دارند. کپسولها طوري ساخته شدهاند که در فرکانسهاي مختلف موج کوتاه، باز شده و طعمهاي درون خود را آزاد کنند. ايده کرافت اين است که مشتري بتواند بر اساس ذائقه شخصي، رژيم غذايي و طعم مورد علاقه خود، تصميم بگيرد چه ذراتي فعال و چه ذراتي غيرفعال باشند. در نتيجه با
انتخاب طعم و رنگ مورد نظر فقط اين طعمو رنگ، آزاد ميشود. بنابراين تعداد بيشماري از نانوکپسولها غير فعال باقي مانده و طعم داخل آنها هرگز چشيده نميشود. شايد اين پروژه به بخش کوچکي از هدف موردنظر خود يعني محصولات جديد دست يابد، اما حداقل فناوري جديدي را در زمينه طعم نوشيدني معرفي خواهد کرد که خود ميتواند منشاء تحولات بزرگي در اين صنعت باشد. شرکت کرافت با اين فناوري طعمدهي در مقياس نانو، اميدوار است که به دسترس پذيري زيستي (bioavailability) بيشتر(يا جذب سريعتر در بدن)، طعمهاي تازهتر و رايحههاي قويتر دست يابد. با مخلوط نمودن مواد تشکيل دهنده غذاها
ونوشيدنيها در مقياس نانو، ميتوان ميزان ماندگاري آنها در ظروف دربسته را نيز افزايش داد؛ البته اثرات بهداشتي ترکيبات مخفي و غيرفعال و يا نانوکپسولهاي باز نشده موضوعي است که ارزيابي بيشتري را ميطلبد.
هنوز خيلي زود است که بتوان اثرات بلند مدت اين مواد را پيش گويي کرد. اگر در آينده فقط مقادير بسيار کمي (درحد نانو) از چاي، قهوه، کاکائو يا آبميوههاي گرمسيري براي طعمدهي نوشيدنيها کافي باشد، بازارهاي مواد خام شديداً تحت الشعاع قرار خواهند گرفت. اگرچه براي پيش گويي اثرات بلند مدت اين مواد هنوز خيلي زود است، اما اين قبيل پروژهها و پيشرفتها، تغيير ميزان تقاضا براي مواد خام متداول را حائز اهميت ميکند. کاهش ناگهاني و شديد در ميزان
تقاضاي مواد اوليه نوشابههاي گرمسيري، کشورهاي فقير صادر کننده اين مواد را دچار تبعات جدي خواهد نمود. مثلاً در نظر بگيريد که چنين اتفاقي براي قهوه که 75 درصد کل صادرات برونئي، 62 درصد کل صادرات اتيوپي، 54 درصد کل صادرات اوگاندا، 24 درصد کل صادرات گواتمالا و همچنين کاکائو که 36 درصد کل صادرات ساحل عاج و 24 درصد کل صادرات کشور غنا را شامل ميشوند، رخ دهد.
منسوجات
اگر امروزه به دنبال فقط يک نمونه عيني براي قدرت تجاري فناوري نانو باشيم، نانوالياف مثال خوبي است. اليافي که ضمن حفظ ويژگيهاي مطلوب خود، به طور نامحسوس و تدريجي تغيير کرده، کيفيتي کاملاً جديد و بهتر يافتهاند و خود را به بازارهاي جهاني تحميل کردهاند. نانوالياف در حال حاضر در بازار موجود بوده و برخي از بزرگترين توليدکنندگان پوشاک جهان از مشتريان دائمي آن هستند. در سال 2002 و همزمان با ديدار جورج دبليو بوش از چين، مقامات چيني کراواتي
را به او اهدا کردند که به علت داشتن پوششي نانومقياس هرگز لکه به خود نميگرفت و به عبارتي هميشه تميز ميماند. اين هديه، قدرت آشکار چين را در فناوريهاي پيشرفته به رخ آمريکاييها کشيد. اما حتي اين کشور هم به عنوان بزرگترين توليدکننده پنبه و ابريشم در سطح جهان، بايد از نزديک پيشرفتهاي فناوري نانو را تعقيب کند تا از صحنه رقابت به دور نيفتد، زيرا اين فناوري قادراست ميزان تقاضا براي اين الياف طبيعي را به طور چشمگير تحت الشعاع قرار دهد.
شرکت نانوتکس (Nano-Tex)واقع در ايالت کاليفرنيا، مجوز استفاده از روش تقويت الياف خود را در اختيار بيش از 80 کارخانه نساجي دنيا از جمله دوکارخانه بزرگ نساجي در هند قرار داده است. اين فناوري که امروزه از آن در پوشاک و مبلمان بيش از 100 شرکت جهان استفاده ميشود، ضد لکه و آلودگي نمودن پارچه را بدون تغيير در بافت آن امکانپذير ميکند. اين ويژگي در بافت پارچه وجود دارد، اما نميتوان با چشم غير مسلح، آن را تشخيص داد و طوري طراحي شده که پارچه تا پايان عمر خود اين ويژگي را حفظ کند. پارچههاي داراي ويژگي خنکترين آسايش (Coolest Comfort)، رطوبت خود را از دست داده و به سرعت خشک ميشود، بنابراين کيفيتي شبيه به پنبه را خواهند داشت. شرکت نانوتکس در آوريل 2005 اعلام کرد نوع جديدي از اين ويژگي را ابداع کرده که به لباسهاي پنبهاي خاصيت ضد چروک ميدهد.
پژوهشگران چيني به کمک فناوري نانو روشي را براي تقويت الياف طبيعي نظير ابريشم، پشم و پنبه ابداع کردهاند. به گفته سانگ يانلين (Song Yanlin) از فرهنگستان علوم چين (CAS) اين روش شبکه پرز مانندي شبيه برگ نيلوفر آبي، در سطح پارچه پديد ميآورد که مولکولهاي هوا را جذب ميکند. در نتيجه يک لايه پوشش نازک سطح پارچه را پوشانده و آن را در مقابل چربي و آب محافظت ميکند. دانشمندان اين فرهنگستان، روشهاي ديگري را هم براي افزايش جذب آب در الياف مصنوعي ابداع کردهاند که پارچههاي پشمي را در مقابل چروکيدگي و الياف ابريشمي را در مقابل رنگ پريدگي محافظت ميکنند. سانگ پيش
بيني ميکند که در آينده بتوان تغييرات نانو مقياسي را در الياف ايجاد کرد که در نتيجه آنها لباسها نسبت به تغيير ميزان نور، دما، رطوبت، تشعشع و تغييردماي بدن کسي که آنها را ميپوشد، واکنش نشان دهند.
تأثير نانو الياف بر صنعت نساجي در دو سال اخير، موضوع اصلي چند همايشبينالمللي در اروپا و آسيا بوده است. درسال جاري همايش اروپايي با مشارکت انجمن صنايع نساجي پنبه اسپانيا (AITPA) درباره اين موضوع برگزار گرديد. درک اهداف برگزاري اين قبيل همايشها کار مشکلي نيست. برگزار کنندگان آنها علاوه بر تبادل اطلاعات در مورد روشهاي تقويت الياف در مقياس نانو، به اميد يافتن جوابي براي اين سئوال بودند كه اروپا چگونه ميتواند به تهديد دو جانبه منسوجات تقويت شده با اين فناوري پيشرفته از يک سو و توليدات ارزان قيمت آسيايي از سوي ديگر مقابله کند؟
گرچه تأثيرات فناوري نانو بر صنعت نساجي سنتي هنوز به طور کامل روشن نيست، اما کشورهاي در حال توسعه که اقتصاد آنها به صادرات مواد خام متکي است، ناگزيرند اين تاثيرات را از قبل پيش بيني کنند. آيا به کمک فناوري نانو، ميتوان اليافي با بافت و ويژگيالياف طبيعي نظير پنبه و ابريشم توليد کرد؟ در اين صورت آيا اين الياف جديد تقويت شده، بازار الياف طبيعي را از رونق خواهد انداخت؟ آيا اگر به پارچههاي مرغوبي نظير ابريشم، خاصيت ضد لک افزوده شود، ميزان تقاضا براي آن افزايش خواهد يافت؟ آيا توليد پارچههاي ضد لکي که دوام بيشتري دارند، بر ميزان مصرف آنها تأثير خواهد گذاشت؟
براي اينکه بفهميم در صورت از رونق افتادن الياف طبيعي، چه آشفتگياي در بازار اين مواد به وجود خواهد آمد، بهتر است پنبه را در نظر بگيريم. 38 درصد سهم بازار جهاني الياف طبيعي به اين ماده تعلق دارد. گرچه چين، هند و پاکستان به همراه آمريکا، تقريباً دو سوم پنبه جهان را توليد ميکنند، اما اين محصول در بيش از 100 کشور ديگر جهان کاشته ميشود.