بخشی از مقاله
رسانه های دیداری- شنیداری و گفتاری
رسانه ديداري و شنيداري
آگهي تبليغاتي رسانههاي ديداري، شنيداري و مكتوب هم تا اين حد قدرتمند نيستند كه بتواند از شهر بزرگ تهران تا روستاهاي دور افتاده و چادرهاي عشايري پيام خود را به طور يكسان و گسترده به مخاطب برسانند، حال آن كه كتاب درسي از اين قدرت برخوردار است.
نويسنده كتاب درسي و هنرمندي كه تصويرش در اين كتاب نقش ميبندد، به مراتب در ذهن مخاطبان ماندگارتر است؛ آن كه امروز خود براي كتاب درسي تصوير ميسازد تا مخاطبانش پيام مكتوب را بهتر فرا بگيرند، ديروز در زمرهي پيامگيران همين نوشتهها و تصاوير بوده است.
کارشناسان، مولفان و تصوير سازان کتاب هاي کودک و نوجوان بر اين باورند که براي انتقال صحيح پيام به کودک بايد تصويرخوب را مکمل متن کرد. اين امر تا جايي اهميت دارد که مي تواند خلاقيت کودک را شکوفا سازد و او را به مطالعه ترغيب کند .
«امير نساجي» - تصويرگر کتاب هاي درسي- بر اين باور است که بچه ها با مشاهده تصوير، بهترين مسير را براي فهم انچه مي آموزند، پيدا مي کنند. با تصوير سازي کتاب در واقع خلاقيت را به کودک تزريق مي کنيم و از آنجا که خلاقيت بحثي نسبي و شناور و رو به رشد و ترقي است و تاريخ مصرف ندارد، ضرورت و اهميت تصوير سازي و توجه بيش از گذشته به آن به خوبي احساس مي شود . به تصوير نه فقط به عنوان مکمل متن بلکه بايد به آن پيشرو تر از متن نگاه کرد و اهميت تصوير تا به جايي است که حتي ممکن است با ديدن يک تصوير خوب جرقه تاليف کتاب در آينده ، در ذهن دانش آموز نقش ببندد.
نساجي افزود: مديران بايد با توجه به خلاقيت تصويرگري و رعايت منظور مولف، به سمت کيفيت بخشي به تصاوير کتاب حرکت کنند؛ «تصوير خواني» پديده مهمي است که بايد جا بيفتد، در حالي که ما به معنايي که از تصوير انتظارمي رود، بي توجه هستيم . تصوير بايد ما را درگير موضوع خود کند و تخيل و ذهن ما را به چالش بکشاند.
وي تاکيد کرد: ديدن تصوير و توجه به آن همچون مطالعه است، اگر مطالعه مثل مطالعه کتاب درسي اجباري باشد ذهن ما را به چالش نمي کشاند اما اگر مثل مطالعه يک رمان جذاب باشد تخيل ما را بارور مي کند ، به طوري که از خواندن آن لذت مي بريم .
نساجي با بيان اينکه سرمايه گذاري بر روي تصاوير کتاب هاي درسي با توجه به مخاطب گسترده آن داراي اهميتي حياتي و معقول است افزود: دانش آموزان مخاطبان اصلي کتاب هاي درسي هستند و توجه به خرده فرهنگ ها و فرهنگ بومي در تصاوير اين کتاب ها بسيار با اهميت است؛ اگر طراحي تصوير بر مبناي واقعيت انجام گرفته باشد و عناصر به کار رفته در آن کليدهاي خلاقيت را به بچه ها نشان دهد ، نه تنها براي بچه هاي ايراني بلکه براي همه مردم دنيا قابل فهم است. اما اگر تخيلات شخصي تصويرگر در آن نقش ايفا کند براي هيچ يک از بچه ها چندان قابل فهم نيست البته تصوير مناسب در فضاي آموزشي مناسب درک مي شود .
«حسين کاظمي» - تصويرگر- نيز در پاسخ به اين سوال که درتصويرگري كتابهاي درسي چگونه ميتوان خلاقيت داشت و در همان حال به اصول آموزشي بودن تصوير هم پايبند بود؟ گفت: تصور ميكنم اگر قبل از هر چيز تصويرگر به آفرينش يك تصوير خوب با خصوصيات بصري مناسب فكر كند و به هنگام آفرينش اين اثر، انسان خلاقي باشد و راههاي متفاوتتري را تجربه كند و از تجربه كردن هراسي نداشته باشد، ميتوان اميدوار بود كه يك اثر جذاب براي يك كودك خلق كند. تصويرگر بايد بتواند كليشهها را بشكند و در عين حال از فضاي داستان سورئاليسم كودكانهاي را استخراج نمايد. تصويرگر نميتواند براي هر چيزي چشم و ابرو بگذارد و آن را كودك تحميل کند.
کاظمي افزود: اين قضيه كار آساني نيست و نيازمند تفكر و كار فراوان است. در اين راستا ابتدا بايد خط فكري و هدف كتاب از همان آغاز مشخصي باشد تا هر چيز به طور هماهنگ پيش برود و در عين حال كار از يك جذابيت و تنوع و خط فكري يك دست برخوردار باشد. من معتقدم نبايد هرگز مخاطب را فراموش كرد. بايد نيازهاي بچهها در هر دوره را به درستي بشناسيم وقتي در زمينهي طراحي شخصيت ، نوع لباس و ساير موارد به اين نيازها توجه كنيم. گاهي ميتوان در اين تصويرسازيها از يك سري شوخيهاي بامزه و طنز بهره گرفت. اين نياز در لابهلاي برخي از تصاوير احساس ميشود اما اغلب مشاهده نميشود.
چارقد گلدار کوکب خانم، کتاب باران خورده کبري، باران تند جنگلهاي گيلان، حيوانات حسنک و مشعل روشن دهقان فداکار اين ها فقط چند تصوير از تصاوير کتاب هاي دبستان است که در گوشه ذهن ما حک شده است ، تصاويري که سال ها پيش با آن ها انس و الفتي شيرين و خاطره انگيز داشتيم .
کارشناسان ، مولفان و تصوير سازان کتاب هاي کودک و نوجوان بر اين باورند که براي انتقال صحيح پيام به کودک بايد تصويرخوب را مکمل متن کرد. اين امر تا جايي اهميت دارد که مي تواند خلاقيت کودک را شکوفا سازد و او را به مطالعه ترغيب کند .
چند سالي است که اهميت هنر تصوير در کتاب هاي درسي بيش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است و هر چند گام هاي مثبتي براي بهبود آنها برداشته شده اما کاستي هايي که در اغلب کتاب هاي درسي ديده مي شود ، موجب شده تا رسيدن به سرمنزل مقصود در وادي تصوير سازي کتاب هاي درسي راه درازي در پيش باشد .
خردمندان و رسانه شنيداري
رسانه راديو همچون بسياري از رسانههاي ديگر رسانهاي اجتماعي با مخاطبان ميليوني است. وقتي مخاطبان يك رسانه عمومي اقشار مختلف مردم را در برميگيرد، استفاده از نظرات كارشناسانه علوم اجتماعي و متخصصين جامعهشناس موضوعيت پيدا ميكند به بهانه برگزاري دهمين جشنواره بينالمللي راديو به سراغ 5تن از اساتيد اين حوزه، شامل آقايان دكتر محمد زاهدي اصل، دكتر احمد تميمداري، دكتر عليرضا شايانمهر، دكتر غلامرضا استيفاء و دكتر اصغر مهاجري رفتيم و سوالات مشتركي را با آنها در ميان گذاشتيم. برخي از نظرات مشترك را تلخيص و باقي پاسخها را كه مكمل يكديگر بودند به تفكيك اسامي در ذيل هر سوال آوردهايم. اميدواريم كه اين نگاه از بيرون به اين رسانه شنيداري براي شما خوانندگان عزيز نيز قابل توجه و استفاده باشد.
جايگاه رسانه راديو امروز به نظر شما كجاست؟
زاهدي اصل: رسانه صدا طبيعتا باتوجه به بردي كه دارد و اينكه نسبت به رسانه سيما قابل دسترستر هست، ميتواند بسيار موثر و همينطور ميتواند پيامرسان انقلاب باشد. ميتواند آگاهيدهنده به جامعه باشد و در همه شوون زندگي تاثيرگذار باشد، از زندگي داخلي و شخصي بگيريد تا زندگي اجتماعي و روابط اجتماعي و تاملات اجتماعي و حتي در ارتقاي سرمايه اجتماعي و زندگي مردم نيز ميتواند تاثيرگذارباشد.
چگونه ميتوان به ارتقاي جايگاه راديو كمك كرد؟
زاهدي اصل: طبيعتا براي ارتقاي جايگاه راديو بايد به محتوا توجه كرد. محتوايي كه بتواند اقشار مختلف را جذب كند. راديو هم به نوعي تخصصي شده است. راديو جوان، راديو فرهنگ، راديو قرآن، كه همه به نوعي در تخصصي شدن رسانه نقش دارند و اين حركت شايان توجهي است. طبيعتا اگر به محتوا توجه كنند كه جاذب مخاطب باشد و او را به طرف خود بكشد و در نهايت منجر به توجه به مخاطبان خواهد شد. بالاخره اينكه مردم احساس كنند صدا، راديو به نوعي در زندگي آنها تاثيرگذار است.
تميمداري: در راديو بايد افراد تحصيلكرده بيشتر دعوت كنيم و در ضمن حقوق و مزاياي مجريها و گويندهها را بيشتر كنيم تا آنها به تحصيلات خود ادامه بدهند تا تحصيلات عاليه داشته باشند به نظر من هيچ منافاتي ندارد كه كسي با مدرك دكترا در راديو كار كند و در زمينه هنرها، تاريخ فرهنگ، تاريخ ايران، تاريخ اسلام و رشتههاي تحصيلي كه در دنيا وجود دارد بايد در بهترين رشتهها تحصيل كنند و از كساني در راديو استفاده كنيم كه متفكر باشند، نويسنده باشند و گويندههاي خيلي خوبي باشند چون در راديو تصوير وجود ندارد بايد حداكثر استفاده از كلام وجود داشته باشد. بنابراين گوينده هم بايد صداي خوبي داشته باشد و هم گفتارش بايد متين باشد بخصوص در بخش ادبيات ايران، كساني باشند كه بتوانند شعر ايراني و متن ادبي ايراني را خوب بخوانند. يعني در كلاس تعليمي ديده باشند، سنت قرائت حافظ، سنت قرائت سعدي، سنت قرائت شعر كلاسيك را واقعاً بدانند.
غلامرضا استيفاء: ارتقاي جايگاه راديو با برنامهريزي امكانپذير است، بايد اهميت اطلاعرساني راديو شناخته شود وقتي كه شناخت به وجود آمد ميتوان برنامهريزي كرد. تا زماني كه نقش راديو ناشناخته است نميتوان برنامهريزي كرد. وقتي مشخص شود كه مردم در كجاها به راديو دسترسي دارند و ميتوانند اطلاعات بگيرند آن موقع ميتوان نسبت به جامعه برنامهريزي كرد. راديو يك عامل تفريحي و اطلاعرساني همگي در همه زمينههاست، منتها بايد آن را سامان داد. مثلا اگر موسيقي را از راديو حذف كني برنامهها كسلكننده ميشود و نبايد برنامههاي راديويي را فقط با برنامههاي خبري پر كرد. موسيقي جز لاينفك زندگي ماست و اگر بين برنامهها موزيك مناسب وجود نداشته باشد ذهن تازه و نو نخواهد شد، پس بهتر است با موسيقي ذهن را تازه كنيم براي گرفتن اطلاعات بعدي و شناخت يعني همين.
تعامل با برنامهسازان راديوهاي جهان چه نتايجي ميتواند در برداشته باشد؟
زاهدي اصل: بحث از دهكده جهاني است كه يك دهكده مجازي را تامين ميكند و انسانها در سايه ارتباطات آنقدر به هم نزديك شده اندكه هر لحظه كه اراده كنند ميتوانند تصوير همديگر را ببينند و صداي همديگر را نيز بشنوند و با هم در ارتباط و تعامل باشند. بشريت امروز نياز به تعامل دارد و در داخل اين تعامل كلان طبيعتا راديوها هم به عنوان يك شخصيت حقوقي، فرهنگي. اگر راديوهاي مختلف از كشورهاي مختلف با هم در تعامل، ارتباط و تبادل اطلاعات باشند، قطعا ميتوانند به ارتقاي كيفي برنامهها كمك كنند.
تميمداري: تعامل با راديوهاي جهان يعني كشورهاي پيشرفته و در حال توسعه موجب ميشود كه ما با شيوه تهيه برنامه شيوه طراحي و برنامهريزي در كشورهاي مختلف براي راديو آشنا شويم و بتوانيم سطح راديو را در كشور ارتقا دهيم و اين كار از طريق تحصيل و تحقيق و مقايسه با راديوهاي كشورهاي ديگر ميسر است. به هر حال يك راه پيشرفت انسان مقايسه با كساني است كه از انسان پيشرفتهتر هستند و ما ميتوانيم از راديوهايي كه پيشرفته هستند
استفاده كنيم حال نوع برنامه و محتواي آن به عهده خود ماست، اما درباره شيوه و متدهاي استفاده از راديو در برنامهها ميتوان از كشورهاي همجوار يا دورتر مثل كشورهاي اروپاي غربي و شرقي و آمريكاي شمالي و لاتين و... استفاده كرد. ميتوان برنامهها را به دقت گوش كرد و اگر بتوانيم از مسوولان آنها دعوت كنيم و زبان خارجي ياد بگيريم تا با آنها ارتباط برقرار كنيم نه اينكه فقط چند نفر مترجم باشند كه براي مسائل خاص و مسائل سياسي از آن استفاده كنند.
عليرضا شايانمهر: اگر ما قاعدتا بتوانيم همانطوري كه با ساير كانالهاي تلويزيوني جهان ارتباط تصويري داريم، راديو هم بتواند اين ارتباط را به نوع منطقي برقرار كند، بسيار خوب است. البته اين نياز به روشهاي جديد و ابداعاتي دارد كه تكنولوژي ميتواند به اين قضيه كمك كند. من نميدانم چه راهكارهايي را ميتوانيد پيشنهاد كنيد ولي هر چقدر اين ارتباطات گستردهتر و عامتر باشد طبيعتا تفكر ما را به سمت يك ارتباط جهاني گستردهتر باز خواهد كرد.
جايگاه راديو درآينده كجاست؟ آيا نقش خود را از دست نخواهد داد؟
زاهدي اصل: من فكر نميكنم اين اتفاق بيفتد. اگر واقعا برنامههاي راديو، برنامههاي كيفي و در حقيقت اثرگذار در زندگي مردم باشد، زندگي هم كه ميگويم يعني ابعاد مختلف زندگي مردم، قطعا اين اتفاق نخواهد افتاد.