بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین میزان مهارت های گفتاری و نوشتاری مورد نیاز برای آموزش زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی از دید کارشناسان آموزشی و معلمان ابتدایی شهرستان یزد به نگارش در آمده است.
روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کارشناسان آموزشی و کلیه معلمان مقطع ابتدایی می باشند که تعداد معلمان را بر طبق گزارش اداره آموزش و پرورش کل 1230 نفر می باشند که با توجه به فرمول کوکران 293 نفر به دست آمده است که 300 نفر در نظر گرفته شده است و همچنین کارشناسان آموزشی که به صورت تصادفی هدفمند از بین اساتید دانشگاههای یزد که تجربه زیادی در رابطه با آموزش زبان دوم داشته اند وتعداد 14 نفر می باشند انتخاب گردیده اند.
اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق پرسشنامه 30 گویه ای محقق ساخته صورت گرفت. روایی صوری و محتوایی سؤالات پرسشنامه با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0/91 برآورد شده است. داده های حاصله از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss و روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون t و آزمون دو جمله ای / نسبت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، تجزیه و تحلیل شده است.
نتایج بدست آمده حاکی آن است که پرداختن به مهارتهای زبانی که عبارتند از مهارت های خواندن و نوشتن به صورت همزمان در یاگیری زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی لازم است ومواردی که برای تقویت این مهارت ها باید به آنها پرداخته شود.
مقدمه
زبان یکی از مهمترین و اساسی ترین وسایل برقراری ارتباط میان انسان ها است که رشد و تحول آن از همان آغاز تولد کودک شروع می شود و تاپایان زندگی او ادامه می یابد. علاوه بر آن زبان یا قوه ناطقه مهمترین ویژگی متمایز کننده انسانها از سایر جانوران است .
هرچند انسان های عصر حاضر با زبان های مختلف صحبت می کنند اما داشتن زبان به عنوان قسمتی از حیات بشری شناخته می شود و در تحلیل از تاریخ موجودات انسانی نقش برجسته ای را ایفا می کند. از جمله متون دینی که به این مقوله اشاره داشته قران کریم است که در آیه 22 سوره روم می فرماید :"و از نشانه های او آفرینش آسمانها و زمین و تفاوت زبان ها و رنگ و نژادهایتان است همانا در اینها نزد دانشمندان نشانه هایی است.
"زبان های گوناگون نه فقط موجب تفکیک و تقسیم انسانها از جهت زبان گویشی شده بلکه آنها را از نظر نژاد، فرهنگ، تاریخ و سرزمین نیز از یکدیگر متمایز ساخته است و اندیشمندان برای بررسی تاریخ و منشاء پیدایش زبان، نظریه های مختلفی ارائه کرده اند، لیکن از آنجایی که این تحقیق در صدد بررسی وجهی از زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی است لذا منحصراً از زبان انگلیسی بحث خواهد شد.
زبان انگلیسی از جمله شاخه های زبان هند و اروپایی است که در حال حاضر بعد از زبان چینی بیشترین گویش گران را به خود اختصاص داده است. امروزه این زبان از جنبه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و به ویژه به عنوان زبان علمی دنیا جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است.
در جهان امروز، آموزش و یادگیری زبان خارجی کم و بیش در برنامه کاری همه متولیان آموزش و پرورش در همه کشورها قرار دارد. توسعه روزافزون صنعت ارتباطات و دانش های آی تی و فن آوری اطلاعات در جهان و زمزمه های دهکده جهانی از یک سو و غالب بودن زبان انگلیسی به عنوان یک زبان ابزاری مهم در سطح بین المللی از سوی دیگر لزوم توجه بیشتر و بازاندیشی در سنت های آموزشی زبان را در کشور می طلبد .
تاریخچه آموزش زبان خارجی در ایران به بیش از یک قرن پیش برمی گردد و در طول این مدت، سیستم آموزشی، اطلاعات و برنامه های متعددی را تجربه کرده که تدریس زبان را به شکل های مختلف تحت تاثیر قرار داده اند، ولی اطلاعات هدفمند نسبتاً کمی در مورد طراحی و توسعه برنامه درسی زبان های خارجی انجام شده است، عدم وجود سیاست های اصولی و برنامه درسی جامع برای آموزش و یادگیری زبان خارجی در کشور به همراه عوامل دیگر، تدریس زبان های خارجی را در بخش مومیع تقریباً به یک شکست تبدیل کرده است و این در حالی است که اسناد کلان کشور هدف هایی را برای آینده ترسیم کرده که به نظر می رسد، رسیدن به آن ها بدون توجه جدی به بحث زبان انگلیسی به عنوان مهم ترین زبان خارجیتقریباً، غیر ممکن است
در چند سال اخیر، آموزش کارآمد زبان انگلیسی از عمده دغدغه های اصلی مسئولان امر برنامه ریزی درسی کشور بوده است ، زیرا به رغم صرف مقدار زیادی زمان، انرژی و سرمایه ، میلیونها دانش آموز ایرانی پس از شش یا هفت سال آموزش زبان انگلیسی در مدارس ، در نهایت از دستیابی به توانایی برقراری ارتباط مفید و مؤثر عاجز می مانند
عوامل این ناکامی را می شود در روش های نامناسب آموزش معلمان زبان انگلیسی ، محتوای آموزشی نامناسب ، روش های تدریس ناکارآمد ، بی انگیزه بودن دانش آموزان ، دیر شروع شدن آموزش زبان انگلیسی و به کار نبردن زبان انگلیسی در زندگی روزمره جستجو کرد
به عبارت دیگر به علت نواقصی که در آموزش و تدریس زبان وجود دارد با وجود تلاش هایی که می شود نتیجه مطلوب به دست نمی آید به طوری که می توان گفت تدریس زبان جنبه تزیینی دارد و هیچ نتیجه عملی از آن به دست نمی آید
مجموع ساعات آموزش زبان انگلیسی تا پایان دوره متوسطه در ایران حدود 450 ساعت است در حالی که مطالعه ای تطبیقی در این خصوص نشان می دهد ، طول دوره های آموزش زبان های خارجی در ایران در مقایسه با کشورهای ژاپن ، سریلانکا ، کره جنوبی ، فیلیپین ، تایلند، اندونزی و چین، تقریباً 1/5 سال از حداقل طول دوره این کشورها کمتر است. همچنین ، سقف ساعات آموزش زبان انگلیسی در ایران نیز 250 ساعت کمتر از حداقل سقف ساعات در کشورهای مورد مطالعه می باشد
با توجه به موارد ذکر شده علاوه بر عزم عمومی و ملی برای آموزش و یادگیری زبان انگلیسی ، می بایست نحوه برنامه ریزی وسازماندهی کتب درسی و همچنین تعیین زمان شروع یادگیری زبان خارجی نیز مورد بررسی کارشناسی قرار گیرد که خوشبختانه در سال های اخیر سیاستگزاران و دست اندرکاران آموزش کشور، تلاش هایی را برای سیاستگزاری مدون برنامه های آموزشی از جمله آموزش زبان های خارجی انجام داده اند .
جدیدترین این تلاش ها تصویب نقشه جامع علمی کشور - - 1389 ، تصویب سند ملی آموزش و پرورش - 1388 - و تدوین برنامه درسی ملی - - 1389 هستند که در آنها به اهمیت زبان انگلیسی بیش از پیش توجه شده است
علیرغم همه اهمیتی که همگان برای یادگیری و آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی قائلند و استدلالهای متعددی که برای ضرورت آن شده و می شود و با وجود تلاشهایی که کم وبیش در نظام آموزشی کشور در مقاطع مختلف انجام می شود مع الوصف نتیجه مطلوب و قابل قبول، بلکه حداقل های مورد انتظار نیز بدست نمی آید، به عبارت دیگر از اول راهنمایی تاپایان دبیرستان و دوره پیش دانشگاهی هفت سال زبان انگلیسی را آموزش می بینند و در دانشگاه هم همه ی رشته ها زبان عمومی و اختصاصی دارند با این حال وقتی فارغ التحصیل می شوند اکثراً از خواندن یک صفحه روزنامه ی انگلیسی و یا پنج دقیقه صحبت کردن با یک فرد خارجی و یا نوشتن دو سطر نامه بدون غلط املایی و گرامری عاجزند.
اکثر شهروندان ایرانی و حتی دانش آموزان و دانشجویان با این که صدها ساعت از عمرخود را در کلاسهای زبان مدرسه یا آموزشگاهها گذرانده اند با این حال با زبان بین المللی بیگانه اند. در حالیکه شرایط زیست در جامعه امروزی روز به روز دانستن زبان انگلیسی را ضروری تر ساخته است.شاید دلیل عمده یا حداقل یکی ازدلایل اصلی وضعیت حاضر این باشد که آموزش زبان انگلیسی در ایران از همان یکی دو سال اول آغاز تحصیلات دوره ابتدایی شروع نمی شود. متخصصان معتقدند که فرایند زبان آموزی هرچقدر که در سنین پایین تر آغاز شود به همان میزان، موفق تر و پایدارتر خواهد بود. یادگیری زبان خارجی در دوران کودکی به دلیل ظرفیت انعطاف پذیری مغز قبل از کامل شدن جریان یک سویگی مغز، موثرتر و پایدار است. مغز انسان در کودکی و قبل از بلوغ سریع تر رشد می کند وظرفیت فرد جوان در آموختن زبان جدید به مراتب بیشتر از فرد بالغ است
باطنی در تبیین چرایی دشواری زبان آموزی بعد از دوره بلوغ به این نکته اشاره می کند که وقتی کودک زبان مادری خود را فرا می گیرد، دستگاه عصبی و عضلات اندام های گویایی او دستخوش تغییراتی می شود که نتایج آن تغییرات، اکتساب مجموعه ای عادات گفتاری است. برای مثال، کودک یاد می گیرد محرک های صوتی خاصی را بشناسد و تعبیر کند و در مقابل آنها واکنش نشان دهد.در این فرایند، با گذشت زمان، کودک هر چه بزرگتر می شود، دو نوع تغییر در او ایجاد می شود: ابتدا عضلات گویایی او انعطاف پذیری خود را از دست می دهند و در نتیجه توانایی او برای یادگرفتن الگوهای گفتاری تازه کاهش می یابد و بعد با رشد کودک، عادت گفتاری زبان مادری در او ریشه دارتر و عمیق تر می شود، این دو نوع تغییر دست به دست هم می دهند و مشترکا مانع بزرگی در راه یادگیری زبان یا زبان های تازه به وجود می آورند
اینک در این تحقیق تلاش خواهد شد تا ضمن آسیب شناسی این معظل و تحلیل از وضع موجود، تعیین مهارتهای مورد نیاز برای آموزش زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی را از دید کارشناسان آموزشی و دبیران ابتدایی بررسی کنیم . فارغ از تحقیقات انجام شده و بر اساس مشاهدات عینی، کاملا واضح و روشن است که اکثر دانش آموزان در مقاطع مختلف با مشکل زبان و پایین بودن نمره زبان مواجه هستند