بخشی از مقاله

مقدمه :
سرای حاج علی قلی در حدود یک قرن پیش توسط شخصی به همین نام در مرکز شهر و در یکی از قسمت های اصلی بازار احداث شده. این بنا به سبک اصفهانی و در دوران قاجار به منظور تجارت احداث شده است.
بنا حیاط مرکز بوده و شامل طاق های کجاوه ای و قوس نیم کلیل می باشد که بر روی جرزهای آجری سوار شده است.
خصوصیات جغرافیایی زنجان :


از نظر توپوگرافی شهرستان زنجان منطقه ای کوهستانی است که به صورت فلات مرتفعی خود نمایی می کند و در اثر تجزیه رودخانه ها، جلگه های حاصلخیز مستقلی را تشکیل داده است. نا همواریهای شهرستان در ایران در این مقوله به کوههای زنجان شمالی و کوههای زنجان جنوبی تقسیم گردیده است که از نظر تقسیمات جغرافیایی رشته کوههای زنجان شمالی ادامه رشته کوههای البرز و کوههای زنجان جنوبی جزئی از رشته کوههای منفرد مرکزی است جهت کوهها بطور طبیعی از شمال غربی به جنوب شرقی ممتد بوده و دره زنجان رود را میان رودخانه قزل اوزن سفلی و علیا بوجود آورده است.


رودهای مهم شهرستان زنجان شامل قزل اوزن – زنجانرود –ابهر رود – ایجرود – سجاس رو – فرارود – بزینه رود است .
موقعیت قرار گیری جغرافیایی زنجان :


استان زنجان در قسمت شمال غربی ایرانی همجوار استانهای قزوین، همدان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کردستان و گیلان است.
شهر زنجان مرکز استان زنجان است و شهری کوهستانی با اقلیم سرد و خشک است.
شهر زنجان در رده میان رشته کوههای منشعب شده از البرز قرار گرفته است.
شهرستان زنجان یک واحد نیمه مستقلی جغرافیایی است که با وجود رودخانه قزل اوزن ایجاد گردیده این واحد جغرافیایی فلات آذربایجلات را با شیب ملایم به دشت قزوین هم مرتبط می کند.


شهرستان زنجان از شمال به بخشهای افکند و هشت جین از شهرستان خلخال، از شمال شرقی به ماسوله، فومن، رشت و شهرستان رودبار، از شرق به بخشهای سیردان، تاکستان، آوج از شهرستان قزوین از جنوب به کبودر آهنگ از شهرستان همدان از جنوب غربی به شهرستان بیجار، از مغرب به تکاب و از شمال غربی به قره آقاج و میانه محدود است و رودخانه قزل اوزن با گردش خود حد طبیعی این شهرستان را تعیین نموده است وسعت شهرستان زنجان بالغ بر است.
بررسی باد در شهر زنجان :


اغلب کوچه ها در جهت شمالی به جنوب فرم گرفته اند چون شدیدترین باد در زنجان از سمت مغرب به جنوب غربی می ورزد.
بادهایی که در منطقه دره رنجان می وزد شامل مسیرهای :


جنوب. جنوب غربی، جنوب شرقیف مشرق و مغرب است. بیشترین سرعت باد در اسفند ماه و کمترین سرعت باد در مهر ماه است. شدیدترین باد از جانبجنوبی غربی می ورزد.
کوچه ها و معابر غالباً با وزش باد هماهنگ ساخته شده اند ولی در معماری خانه ها تغییر خاصی ایجاد نکرده و در معماری منازل بیشتر تابش آفتاب مورد توجه بوده است.
خصوصیات آب و هوایی منطقه :


1 ) رطوبت هوا در این منطقه (زنجان) اندک است.
2 ) اختلاف درجه شب و روز بسیار است.
3 ) نزولات آسمانی به صورت برف، تگرگ و باران در فصول مختلف سال می باشد.
بارش برف از اواخر پاییز تا اوایل بهار ادامه دارد.


4 ) هوا در تابستان و بهار معتدل است و در زمستان و پاییز سرد و خشک
5 ) محصولات کشاورزی اعم از سرد سیری و گرمسیری در منطقه مورد بهره برداری قرار می گیرد. پنبه، برنج و زیتون در دره های قزل اوزن، بویژه در طارم و گندم و جو و کلئ زا در کوهپایه های و جلگه ها پرورش دیمی و آبی کاشت می شوند.


6 ) باغداری و محصولات سر درختی نیز حائز اهمیت است از جمله سیب و انگور
7 ) صنایع دستی منطقه یکی از منابع اقتصادی خانواده ها می باشد و شامل :
ملیله کاری، چاروق و گیوه دوزی و چاقو می باشد.
بررسی باد در شهر زنجان :


اغلب کوچه ها در جهت شمالی به جنوب فرم گرفته اند چون شدیدترین باد در زنجان از سمت مغرب به جنوب غربی می روزد.
بادهایی که در منطقه دره زنجان می وزد شامل مسیرهای :
جنوب، جنوب غربی، جنوب شرقی، مشرق و مغرب است. بیشترین سرعت باد در اسفند ماه و کمترین سرعت باد در مهر ماه است. شدیدترین باد از جانب جنوب غربی می وزد.
کوچه ها و معابر غالباً با وزش باد هماهنگ ساخته شده اند ولی در معماری خانه ها تغییر خاصی ایجاد نکرده و در معماری منازل بیشتر تابش آفتاب مورد توجه بوده است.
اوضاع آب و هوای جوی زنجان :


اوضاع جوی و شرایط اقلیمی منطقه بر حسب پستی و بلندیهای سخت متغیر است. در کل ارتفاعات دارای آب و هوای سرد کوهستانی، زمستانهای پر برف و سرد تابستان معتدل و خشک می باشد.


نزولات جوی تابع دو باد معروف مه و شره است. باد مه از جهت شمال به جنوب در منطقه حرکت می کند و رطوبت دریای خزر را به این نواحی منتقل می کند و موجب برودت و کاسته شدن درجه حرارت می شود. و باد شره در جهت جنوب غربی به شمال شرقی حرکت می کند و رطوبت حاصله از تبخیر دریای مدیترانه را در منطقه سرازیر می کند. این باد در خرداد ماه با از سدت دادن رطوبت خود در مسیر موجب خشکی هوا در این منطقه می شود.
بطور کلی به استثنای ماههای تیر، مرداد و شهریور که به ندرت بارندگی می شود در بقیه ماهها در طول ماه نزولات جوی وجود دارد که در زمستان بصورت برف و در بهار به صورت باران ریزش می کند.


اوضاع زمین شناسی شهرستان زنجان :
بطور کلی از نظر زمین شناسی و قدمت طبقات از دوران اول تا دوران سوم زمین شناسی را نشان می دهد، قدیمترین تشکیلات در منطقه به دوره کامبرین و پریمن از دوران اول زمین شناسی بقدمت 335 میلیون سال دیده می شود و از سنگهای ماسه ای و دو لومتی تشکیل گردیده در کوههای زنجان جنوبی و رشته کوههای شامل غربی که در لایه های زیرین قرار گرفته نمایان است.


رشته کوههای زنجان شمالی متشکل از سنگهایی از گرانیت متعلق به دوره ژوراسیک از دوران دوم زمین شناسی به قدمت 125 میلیون سال و تقریباً بقیه رشته کوههای زنجان شمالی متعلق به دوره ائوسن از اوایل دوران سوم زمین شناسی بقدمت 60 میلیون سال شامل سنگهای شتیل. بازالت و سنگهای ماسه ای است.
جوان ترین یافته های زمین شناسی در منطقه ارتفاعات مشرف به رودخانه قزل اوزن و شعبات آن می باشد که متعلق به دوره میوسن از اواخر دوران سوم زمین شناسی است.
بقایای دریای تتیس از دوران اول بوضوح در منطقه دیده می شود.


نقشه چهار گوش زنجان محدود است به مدارهای 36 و 37 درجه شمالی و نصف النهارهای 48 و 12/49 شرقی، این نقشه جزئی از کوههای البرز و تعدادی از رشته کوههای موازی و قسمتهای پست مربوط به بخش شمالی غربی ایران مرکزی را در بردارد.
کهن ترین تشکیلات در این ناحیه عبارت است از سنگهائی که کمی دگرگون شده اند و همچنین شیل های غیر دگوگرنی متعلق به تشکیلات کهر و گرانیت (گرانیت دوران) رویهم رفته این سنگها یک مجموعه پی ققدمت پر کامبرین را می سازند.


شیل ها و آهکهای کرتا سه، قدیمیترین سنگهایی است که در بخش جنوب غربی محدوده در معرض دید قرار دارند.
ائوسن بطور عمده متشکل است از سنگهای آتشفشانی به ضخامت زیاد و رشته های توفی (تشکیلات کرج سه تا چهار هزار متر ضخامت) به این سنگها در محل هایی با گرانوادیوریت های اواخر ائوسن یا الیگوسن به چندین توده نفوذی وسیع در ائوسن و در تشکیلات قدیمتر بوجود آورده است.


ماسه سنگها و شیل های اوایل پرمین و سنگ آهک روته متعلق به اواخر پرمین و این ناحیه توزیع زیادی دارند.
تشکیلات قم دالیگوشن به اوائل میوسن جوانترین نهشته دریایی ناحیه را تشکیل می دهد.
محدوده نقشه چهار گوشه زنجان شامل کانسارهای اقتصادی از سرب – روی – مس و سنگهای مختلف مورد نیاز صنایع است و پیگردهای مختصری در مورد آهن – طلا – زغال – سنگ – کائولن نمک و آلونیت نیز صورت گرفته است.


خصوصیات بافت شهری و روستایی در زنجان :
1 ) بافت شهری و روستایی به صورت متراکم بوده است (بدلیل سردسیر و کوهستانی بودن منطقه و ارتفاع زیادی که نسبت به سطح دریا دارد)
2 ) فضاهای شهری به صورت کوچک ساخته می شود (متراکم) تا دسترسی به امکانات شهری و فضاهای با کاربردهای متفاوت مانند (اداری – اقتصادی – مسکونی – تجاری و ..) فراهم باشد.


3 ) ابنیه به صورت متصل به هم ساخته شده است.
4 ) جهت آفتاب و عوارض زمین عامل تعیین کننده و در نحوه استقرار، گسترش و سیمای کلی در شهر و روستا بوده است.
5 ) کوچه ها و معابر اصلی به موازات خط تراز زمین و اغلب با عرض کم به دلیل سرمای بسیارد زیاد ساخته می شده اند.
وجه تسمیه زنجان :


به گفته مستوفی شهر زنجان را اردشیر بابکان ساخته و شهمین نامیده است) (گفتنی است روایت شده که شهین نام زن اردشیر بوده است موثق نیست) در فرهنگنامه دهخدا در ذیل کلمه شهین چنین آمده : شهین نام شهر زنگان است که معروف آن زنجان است) گویند آن شهر را ادشیر بابکان بنا کرده است و شهری بوده بزرگ در میان ری و آذربایجان و وجه تسمیه آن مخفف زندگانی یعنی اهل کتاب زند است و زندگیان زنگان شده و دال آن حذف گردید، ماخذ و مرجع حمد اله مستوفی در مورد کلمه شهین که به زنگان اطلاق می گردیده مردم است و تاکنون هیچ منبع موثق دیگری در این ارتباط اظهار نظر ننموده است.


آنچه مسلم است از نظر زبانشناسی کلمه شهین ارتباطی به زبانهای پارسی باستان و ادبیات اوستایی ندارد و بر عکس کلمه زندگیان که به معنای اهل کتاب زند، معروفترین کتاب آئین زرتشتی در دوران ساسانی است و پسوند گان از سپاوند فارسی باستان چون آذربایگان، خدایگانه و غیر بوده است. بطور حتم شهر در دوران ساسانی زندیگان نام داشته که به علت کثرت استعمال تخفیف یافته و در دوران استیلای اسلام زنگان نام داشته است و چون در زبا عربی حرف گ به جیم تبدیل می گردد کلمه زنجان معرب زنگان است.
شهرستان زنجان به دلیل استقرار پنج ایل به در این دوره به خمسه معروف است :


1 ) ایل شاهسون
2 ) ایل اوصانلو
3 ) ایل مقدم
4 ) ایل بیات
5 ) ایل خدابنده لو


بافت و سیمای شهری :
خاستگاه اولیه شهر محدود به محور خیابانهای خیام، سعدی جنوب تا تقاطع امام و خیابان فردوسی است که مجموعه تجاری بازار نیز در آن قرار دارد و پس از آن گسترش شهر تا قلعه کنونی، دارای شبکه ارتباطی پیچ در پیچ و با زاویه های تند حکایت از ترس و وحشت اهالی از حملات دشمن که بارها در طول تاریخ حیات خود آن را لمس نموده دارد. زیرا در این حالت هجوم گسترده از دشمن سلب و موجب تقسیم نفرات مهاجم در کوچه ها و همچنین دفاع از شهر و سرکوبی عوامل خارجی را در کوچه های تنگ و پر پیچ و خم آسان می نموده است.


این منطقه بلحاظ قدمت تاریخی و عوامل و مصالح نا پیدار خشت و گل دارای بافت. پوشیده شهری است و به استثنای مجموعه تجاری بازار و تک بناهای محدود، بقیه تقریباً فاقد ارزش معماری و بافت شهری است و به لحاظ بالا بودن سطح آبهای زیر زمینی و سرازیر شدن آبهای زاید و سطح الارضی در منطقه که معلول گرفتگی فاضلابها و قنات های قدیمی است موجب رطوبت دایمی بناها گردیده و این پوسیدگی را تشدید نموده است.


بعلاوه کمبود فضاهای تنفسی، تاسیسات و خدمات مورد نیاز شهری، فضاهای سبز، آموزش و غیره زندگی شهری را در این منطقه ها به مخاطره افکنده است شیب شهر از شمال به جنوب کاسته شده و اختلاف آن در شمال شهر با خیابان نزدیک به 100 متر و اختلاف خیابان با کف زنجانرود یا شیب تند نزدیک به 20 متر است.
حرکت آبهای سطحی در معابر فرعی و اصلی :


بدلیل شیب شهر زنجان به طرف جنوب سر ریز فاضلاب شهری به طرف قسمت انتهایی شهر (خیام) می باشد که در نهایت به زنجان رود منتهی می شود.
آب سطح و فاضلاب که در سطح یا عمق زمین جاری هستند با توجه به شیب کوچه ها که به طور متوسط 2% است به طرف جنوب هدایت می شود و در نهایت به باغ های سبزی و زنجان رود سر زیر می شوند.


مطالعات جغرافیایی :
موقعیت قرارگیری بنا : بنا در طول شهر و در درون بافت بازار سنتی زنجان واقع شده است. بازار زنجان طویل ترین بازار سر پوشیده جهان است که شامل سراها و تیم و تیم چه و کاروان سراهای بسیاری می باشد. سرای حاج علی قلی همجوار راسته میوه فروشان قرار دارد. سه ورودی از شش ورودی بنا به راسته میوه فروشان منتهی می شود و یک درب ورودی به کوچه همجوار که مسجد رسول الله (که قدمت زیادی ندارد) می رسد و ورودی دیگر به فضایی که به (سبزه میدان) معروف است منتهی می شود.
سرا در بافت قدیمی و اصلی شهر واقع شده است. و محل خرید و فروش اغذیه و مواد غذایی مانند خشکبار و غلات و چای و غیره بوده است. دسترسی به بنا از طریق اتومبیل مقدور نمی باشد و کسبه برای حمل بارها از چرخ دستی و موتور سیکلت استفاده می کنند.
شکل ص 17


همسایگی ها و همجواری های سرا :
به دلیل قرار گیری بنا در مرکزیت شهر و یکی کلیدی ترین راسته های بازار، سرا با بسیاری از اماکن تجاری و مذهبی همجوار می باشد.
مسجد جامع در ضلع شمال غربی می باشد و به فاصله تقریبی 700 متر واقع شده و مساجد سید فتح الله و چهل ستون در شمال و شمال غربی بنا به فاصله های تقریبی 500 متر واقع شده اند.
سرا به تمامی راسته های بازار دسترسی دارد.
شکل ص 18


کروکی و دسترسی بنا :
بنا در مرکز شهر و در محله سبزه میدان و در بازار بزرگ شهر قرار گرفته. دسترسی به بنا از قسمت های مختلف از جمله خیابان امام به وسیله کوچه های منشعب شده در قسمت جنوبی خیابان و همچنین از طریق دهانه های بازار در قسمت های مختلف می توان به سرا رسید.
شکل ص 19


مطالعات تاریخی :
این سرا حدود 120 سال پیش به دست حاج علی قلی آقا که از مالکین و تجار شهر زنجان بود، ساخته شده است. ساخت بنا به دوران قاجار می گردد و سبک وسیاق سرا به مانند معماری قاجاریه شیوه اصفهانی می باشد.


آقای حاج علی قلی علاوه بر این سرا همزمان سرای دخان را نیز (محل خرید و فروش دخانیات) ساخته است. این سرا به منظور مرکز تجارت اعذیه و خکشبار نبا شده و از همان سال های اولیه ساخت تا کنون محل تجارت باقی مانده. بنا در حدود 10 سال قبل در قسمت جنوبی (نشان داده شده در پلان) دچار حریق شده بود. که آسیب زیادی در اثر آتش سوزی به بنا وارد نیامده بود ولی جدی ترین آسیب ها به درب دروازه راسته بوده که جنس درب چوب بوده که بعد از حریق برای ترمیم روی چوب سوخته شده را با ورق حلبی پوشانده اند.
بنا در برخی از قسمت ها دچار فرسایش شده است. در ضلع شمالی بنا مرمتی صورت نگرفته ولی در ضلع غربی یک راسته بنا به طور کامل مرمت شده.
شکل ص 20
شکل ص 21
بررسی سازه ای
مصالح :


در سرای حاج علی قلی عمده مصالح استفاده شده : آجر، خشت، و چوب می باشد. بنا در کل یک بنای آجری می باشد که در قسمت هایی در دایواره ی داخلی از جمله در پلکان راه پله از خشت در داخل بنا استفاده شده است. از چوب به عنوان چوب کش در دور تا دور بنا استفاده شده و همچنین سنگ یکی از مصالح عمده بنا می باشد که دروازه ها و پای ستون های مورد استفاده قرار گرفته است.
شکل ص 22
آجر :


آجرهای به کار رفته در بنا عمدتاًٌ شامل اندازه 4/5× 19× 19 که ( معمولاً همان 5× 20× 20 در نظر می گیرند) آجرها در طاق ها و تویزه ها و در دیوار و جرز ستون و ... استفاده شده است.
در بخش نما با آنکه تزئینات خاصی در بنا وجود ندارد از آجر در لچکی ها برای تزئینات استفاده شده.
شکل ص 23


شکل ص 24
خشت :
خشت با آنکه از مقاومت کمتری نسبت به آجر برخوردار است (بچه نمی شود) ولی از لحاظ هزینه به صرفه تر است. لذا در برخی بناها از خشت در میان دیوار استفاده کرده اند.
در قسمت های مختلف سرا با توجه به مکان هایی که بر اثر فرسایش ریزش داشته اند وجود خشت در دورن دیوار همجوار می توان مشاهده کرد.
شکل ص 25
شکل ص 26
چوب :
چوب یکی دیگر از ابزار بنایی می باشد که به دلیل خاصیت ارتجاعی بودنش به خصوص در مناطق زلزله خیز بسیار استفاده می شود.
در سرای حاج علی قلی از چوب در پی به منظور مسطح کردن سطح روی پی استفاده شده است و . همچنین از چوب به عنوان چوب کش برای مقاوم کردن ساختمان در برابر زلزله و نیروهای رانشی و نیز در میان دیوار و ستون ها به عنوان کلاف کش استفاده شده است.
شکل ص27
سنگ :
از سنگ در بخش پی بنا به عنوان سنگ لاشه استفاده شده و همچنین از سنگ تراورتن برای ازاره ها استفاده کردند. از سنگ های قواره و تراشی برای پر کردن سطح زیرین پی تا سنگ لاشه استفاده شده است.
شکل ص 27


.ملات :
ملات در قسمت پی به صورت شفته آهک استفاده شده. ملات در قسمت های دیگر از جمله در آجر چینی، ملات گچ و گچ و خاک است. در برخی قسمت های داخلی مانند راه پله بعد از خشت و آجر گذاری که عمدتاً ملات میانی آنها گل می باشد از یک لایه کاه گل روی آنها را می پوشانند و سپس یک لایه گچ و خاک روی آن کشیده شده است.
شکل ص29
پی :
به دلیل نداشتن امکان گمانه زنی در مورد پی بنا اطلاعات از طریق مقایسه بناهای همزمان و نیز با توجه به آثار و شواهد صورت پذیرفته.
پی بنا شامل سنگ های لاشه سپس سنگ قواره و تراش و سپس روی آن با استفاده از چوب هم سطح شده و سپس دیوار و ازاره ها قرار می گیرند. ملات استفاده شده شفته آهک می باشد که علاوه بر به هم چسباندن سنگ ها به هم مانع از نفوذ رطوبت به پایه می شود. همچنین ازاره های سنگی علاوه بر پوشش از رطوبت صعودی و تر ولی جلوگیری می کند.
معماران ایرانی همواره به نشست کلی ساختمان در رومند ساخت و اثر آن بر نما سازی توجه داشته اند. می دانیم ساختمان به مرور زمان نشست می کند. بهترین حالت برای اینکه نشست یکسان پدید آید زیره را با نما هشت و گیر یا با هم چفت و بست می کنند منتها در این سرا که به سبک و شیوه اصفهانی ساخته شده به مانند ساختمان های همانند خود چون در ساختن شتاب داشتند زیره و نما جداگانه ساخته می شده.


ابعاد پس عرض به اندازه حدود 5 الی 10 سانتی متر بیشتر از دیوار یا کرسی اجرا شده در بناست و ارتفاع آن بسته به جنس خاک و زمین ابعاد و اندازه دیوار تغییر می کند
به طور کلی برای پیشگیری از یخ زدگی سطح پی از زمین طبیعی پایین تر انتخاب می شود عرض دیواره کرسی چینی بیشتر از دیواره های اصلی بنا بوده، زیرا انتقال نیرو از دیوار به سطح پی به شکل مورب وارد می شود. در بنا در برخی از قسمت ها احتمال سستی پی وجود دارد زیرا در برخی از قسمت های بنا سر سفت شدن بدنه ها و شکم دادن پایه جرزها و ترک طاق ها به چشم می خورد که این خود نشان دهنده سستی و فرسودگی پی است.
شکل ص 31
جرزها :


جرز و دیوار ها در بنا غالباً از آجر می باشد که در برخی قسمت ها خشت هم در میان آجر استفاده شده.
چون بر روی جرزها طاق و تویزه می نشیند غالباً عریض بوده. در ارتفاع های مختلفی در جرزها از چوب برای کلاف کشی استفاده شده است. هر چه ارتفاع ساختمان آجری بیشتر باشد در برابر نیروهای افقی ضعیف می شود به همین جهت برای مقاوم کردن بنای آجری در برابر نیروهای افقی در قسمت هایی از جرزها که احتمال خطر و شکستگی وجود دارد را با چوب به صورت شناژ افقی و عمودی مقاوم کردند.


شناژهای افقی و عمودی در درون جرزها استفاده می شده و تقریباً هیچ گونه دید بیرونی نداشتند. علاوه بر این ها برای مقاوم کردن دیوارها و کل بنا در برابر نیروهای رانشی از چوب کش ها استفاده می شده.
شکل ص 32
شکل ص 33
شکل ص 34
پوشش ها :
پوشش در سرای حاج علی قلی عموماً شامل پوشش طاقی و تخت می باشد فقط در قسمت جنوب شرقی فضای بسیار کوچکی به صورت الحاقی با پوشش شیروانی قرار گرفته.
سازه های طاقی :
پوشش طاق در حاج علی قلی عموماً طاق های گهواره ای می باشد. همانطور که می دانید طاق های کجاوه ای از لحاظ سازه ای برای خنثی کردن نیروهای رانشی هر کدم نیاز به اتصال به دیگری دارد تا در نهایت بارها انتقال پیدا کرده و همراه با بار فشاری که نهایتاً به جرزها وارد می شود به زمین انتقال پیدا کند (خنثی شود)


طاق های کجاوه ای به دلیل وزن زیادش نیازمند تویزه های آجری و جرزهای عریض آجری می باشد. شیوه اجرای آن بدین صورت است که ابتدا دیوارها را تا قسمت پا کار طاق بالا آورده و بین دو دیوار محصور کننده یک حجره، تویزه ای اجرا کرده اند و بین دهنه های ورودی نیز تویزه دیگری اجرا کردند لذا طاق بر روی چهار تویزه اجرا شده است که دو تویزه اجرا شده در بین دو دهنه دالان از دو تویزه میان حجره ها بزرگتر است. تویزه های اجرا شده به شکل رو می باشد در تمامی پا طاق های اجرا شده از چوبهای گس استفاده شده است چون تویزه ها اجرا شده به شکل رومی می باشد. برای همین تویزه ها نیاز به قالب داشته و بعد از اجرای چهار تویزه طاق ها را در میان آن اجرا کرده اند.


در قسمت رواق ها فضای بین خود رواق ها قوس کلیل آذری زده شده و در نمای شمالی و جنوبی (با توجه به شکل) قوس شبدری زده شده است. تویزه ها در رواق ها تیر گس اصلی قوس را تشکیل داده و در نهایت جرزها که به صورت ستون هایی دور تا حیاط مرکزی بنا قرار گرفته اند نیروی وارد آمده را به زمین انتقال داده و خنثی می کنند. در رواق ها برای

جلوگیری از نیروی رانشی چوب گس استفاده شده است. در دو رواق اصلی شمالی و جنوبی (با توجه به شکل) به دلیلخیز بیشتر قوس و تفاوت نوع قوس (قوس شبدری) چوب گس طبق روال از شکر گاه می گذرد منتها به دلیل اختلاف ارتفاع با قوس های دیگر چوب گس در قوس شبدری در ارتفاع بالاتری قرار دارد که این تا حدودی باعث نا هماهنگی می شود (فلسفه وجود چوب کش این است که با انتقال نیرو به دور تا دور بنا نیرو را خنثی کند) که این خود باعث آسیب بنایی شده است و در جاهایی ما شاهد شکم دادن جرزها و به خصوص پیش آمدگی رواق بوده ایم.


در برنامه مرمت میراث فرهنگی که در سال گذشته صورت پذیرفته برای جبران این نقیضه توسط سیم بکسرهایی که به وسیله لوله های پلی اتلین جرز رواق به جرزهای دالان جنوبی (که سقف آن به صورت طاق های گهواره ای است) وصل کرده اند که فضای پر کننده آن را با بتن پوشانده اند تا از جلو آمدگی جلوگیری کند. با توجه به بررسی های انجام شده در محل و ترکهایی جدید ایجاد شده در عرض طاق های کجاوه ای و نیز در جرز دیوار این روش کار آیی مناسبی نداشته است.برای اجرای طاق در رواق بدین گونه عمل شده. طاق های روبروی قوس نیم دایره اجرا شده اند بعد از اتمام این نیم دایره روی قوسی را با کلاف چوبی پوشانده اند طاق تا شکر گاه به صورت رومی اجرا کرده اند و بعد از آن به صورت رومی – ضربی اجرا کرده اند. این گونه طاق ها در برابر نیورهای برشی و رانشی مقاومت بسیاری دارند.


شکل ص 37
شکل ص 38
پوشش تخت :
این نوع پوشش در قسمت حجره ها و فضای رواق ها در تمام جهات و نیز در قسمت جنوب شرقی بنا (دالانی که دو طبقه دارد) مشاهده می شود. شیوه اجرای آنه بدین شکل بوده که بعد از اجرای دیوار تیرهای اصلی یا حمال (تیرها چوبی) بر روی دیوار می گذاشتند و سپس تیرهای چوبی را به فاصله 40 سانتی متر بر روی کلاف ها اجرا می کردند. سپس روی آنها را با شیره سوخته انگور یا خرما و یک نوعی گل به اسم زنو و مقداری کاه گل می پوشاندند تا از نفوذ حشرات جلوگیری شود و همچنین حالت عایق ایجاد کند و سپس روی آن را توفال یا تخته کوبی می کردند. برای اینکه کلافها در یک ارتفاع باشند در جاهایی مجبور به لقمه گذاری شده بود. مرور زمان باعث فرسودگی چوبها شده که رواق جنوبی مرمت صورت گرفته.


لازم به ذکر استبرای مقاومت چوب در برابر رطوبت سطح چوب استفاده شده در بنا به اندازه mm2 می سوزانند (قطران کردن)
شکل ص 39
پوشش الحاقی :
در قسمت جنوب شرقی بنا پوشش کوچکی با شیروانی به فضای الحاق شده که شامل اسکلت بندی بسیار ابتدایی چوب و پوشش حلبی می باشد.
شکل ص 40
نمایی از پوشش الحاقی سرا


عایق بندی بنا (نپام بندی) :
با توجه با ساخت بناهای سنتی بهترین عایق برای بناهای سنتی همان خود آجر و ملات و گچ و خاک و یا آهک می باشد. اگر بنا در قسمتی باشد که رطوبت بسیاری را جذب می کند برای عایق بندی در پی بهتر است از ملات ساروج یا شفته آهک استفاده شود.
ازاره ها نیز با سنگ پوشیده می شود که خود نوعی عایق در برابر رطوبت صعودی یا نزولی می باشد. هشت و گیر بودن درست آجرها و جای گیری مناسب ملات (بند کشی) خود عایق مناسب برای دیواره ها می باشد.


شکل سازه ای طاق ها (حجم آجرها استفاده شده و ملات های میانی آنها می توانند نقش عایق را به خوبی اجرا کنند و نیز در بام کشیدن کاه گل برروی کل سازه خود نوعی پوشش مناسب می باشد.) یک بنا باید بتواند به راحتی تنفس کند در غیر این صورت به بنا آسیب وارد می شود. در سال های گذشته برای اندود بام و عایق کاری آن از قیر گونی استفاده شده بود. با آنکه این روش اگر به طور کامل و اصولی در سر تا سر بنا اجرا شود مناسب است ولی شیوه درست تر استفاده از مصالح اولیه می باشد. در مرمت های سال های اخیر برای عایق بام از ایزوگام استفاده کرده اند این نیز همانند آسفالت بام می تواند معایب و محسناتی داشته باشید ولی با توجه به شواهد و مطالعات انجام شده جای گیری ایزوگام در بام مناسب نبوده (در قسمتی از بام تکه ای از ایزوگام قرار داده شده که همجوار با کاه گل می باشد که باعث نفوذ رطوبت زیاد بر روی کاه گل و نهایتاً آجرهای زیرین می باشد.) به همین جهت است که در دالان جنوبی شاهد نم بسیار زیادی بر روی طاق ها می باشیم .
شکل ص 42


عایق کاری بام به شیوه سنتی :
ابتدا بارها اضافی بام به طور کامل و به تدریج برداشته شوند پس ابتدا ملات و آجرهای پوسیده شده باید تعویض شوند و پس از آن یک لایه دو غاب گچ در پشت طاق ریخته شود سپس یک یا دو لایه پالانه برای تقویت طاق اجرا شود. اجرای پالانه علاوه بر تقویت طاق، موجب یکپارچه کردن پشت بام برای شیب بندی صحیح نیز، اجرا می شود پس یک قشر کاه گل (حدود پنج سانتی متر) بر روی پالانه و روی کاه گل آجر فرش اجرا شود در نهایت یک لایه دو سانتی متری کاه گل نرم، کل مجموعه فوق پوشش داده می شود. کاه گل روی کار باید تمدید شود و هر ده سال یکبار عایق کاری برداشته شده و مجدداً اجرا شود مقرون به صرفه نمی باشد و یا امکانات کنونی توجیه پذیر نمی باشد.
به همین دلیل در طرح مرمت بنا از این روش استفاده نمی شود.
معرفی تزئینات :


در بناهای قاجاری عموماً تزئینات بسیاری را مشاهده نمی کنیم. بنا در شکل اولیه خود ظاهر می شود و شاهد تزئینات اندکی مانند کاشی کاری می باشیم. کاشی کاری در بناهای این دوره و همچنین سرای حاج علی قلی شامل کاشی های 7 رنگ می باشد که این کاشی ها نسبت به کاشی های دیگر سرعتر ساخته شده و چون تکه های آن مجزا است با کنار هم قرار دادن آن می توان به طرح مناسب رسید.


ملات استفاده شده بریا چسباندن کاشی ها گچ علاوه بر محسناتی که دارد از جمله زودگیر است، به دلیل تورم گودی ها و برآمدگی ها را پر می کند ولی دارای این عیب نیز هست، که به دلیل سست بودن تکه های آجر کاشی از کار زود کنده می شود.


ما اکنون در سرای حاج علی قلی شاهد تزئینات اندکی می باشیم که محدود به رواق شمالی و یکی دو طرح بسیار کوچک در طرح رواق ها می باشد. رنگ کاشی های استفاده شده مانند بناهای هم دوره خود شامل سبز فیروزه ای، آبی لاجوردی – مشکی – زرد کدر – قرمز متمایل به قهوه ای است.
شکل ص 44
شکل ص 45


کار بندی :
اصلی ترین عنصر تزئینی در سرا کاربندی طاق میانی می باشد. علاوه بر این کار بندی در انتهای دالان هم راستا با این ایوان شاهد کار بندی قرینه می باشیم و نیز در همان رساتا حجره میانی رواق شمالی نیز شاهد همان کار بندی می باشیم و همچنین در انتهای دالان جنوب غربی شاهد کار بندی قرینه می باشیم. با توجه به برداشت کار بندی نیم کار12 می باشد.


شکل ص 46
شکل ص 47
در سرای حاج علی قلی با توجه به تاریخ و نحوه ساخت و مقایسه آن با سراها و بناهای همدوره آن در می یابیم که بنا به سبک اصفهانی و دو دوران قاجاریه ساخته شده است و شامل حیاط مرکزی
آسیب شناسی :


برای مرمت یک بنا لازم و ضروری است که شالوده های بنا را به خوبی بررسی کنیم. شناخت موقعیت و سیر تحول بنا و همچنین مصالح استفاده شده در بنا بسیار ضروری می باشد. باید تمام عوارض و ضایعات شناسایی و تشخیص داده شود و به طور کل آسیب های وارده به بنا به دقت بررسی شود.
اساسی ترین بخش قبل از هر اقدام مرمتی، تشخیص ضایعه یا عارضه است. نوع مصالح، پیوند منطقی عناصر ساختمانیريال توزیع متناسب نیروها، مقاومت شالوده ها در مقابل بارهای وارده تناسب نیروهای داخلی با توجه به توانایی مصالح، حفاظت صحیح کل ساختمان در برابر عوامل خارجی، در مجموع از عوامل و شرایط لازم برای تامین ایستایی و ادامه حیات و بقایای ساختمان مصوب میشوند.


بنابراین هنگام بررسی یک بنا یا مجموعه و یا بافت شهری، پرداخت به عواملی که مخل قلمداد می شوند ضروری است کهولت و فرسودگی شرایط مناسبی را برای سایر عوامل مخل فراهم می کند. میزان رطوبت، تغییرات و نوسانات مداوم درجه حرارت و عوامل جوی، همگی مقاومت بنای پیر و فرسوده را تضعیف می کنند. طبعاً این مقاومت حد معینی دارد و مجموعه عوامل نامبرده مخل ادامه زندگی بنا می شوند.
لذا مشاهده آسیب و عارضه در بنا دال بر وجود عدم تعادل است که در چنین شرایطی ریشه یابی عامل مخل در دستور کار قرار می گیرد.
به طور کلی عوامل تخریب مجموعه ای از کنشها و آسیب ها هستند که در تغییر شکل و تخریب بنا موثر واقع می شوند. نحوه تعمیر بنا نیز بستگی به نوع این عوامل مخل و مخرب دارد. لذا باید عوامل را که موجب صدمه دیدن بنا و یا نهایتاً ویرانی آن شده بررسی شود. و سپس چگونگی تعمیر حفظ و نگهداری آن را طراحی و اقدام نمود.
عوامل موثر در تخریب بنا :


1 ) عوامل طبیعی
2 ) عوامل اجتماعی و موانع
3 ) عوامل تخریب مربوط به شیوه خاص زندگی ماشین
4 ) عوامل تخریب مستقیم به وسیله مردم و حکام وقت


نخستین اقدام ضروری برداشت صحیح از اثر آسیب دیده و تهیه نقشه های کامل آن است.
در این نقشه ها ارائه و انعکاس جابجاییها، انحرافها و دخالتها (الحاقات) ضروری است بدین ترتیب ضایعات بنا به طور دقیق در این نقشه معرفی می شود پس از شناخت و معرفی ضایعه مرحله بررسی و مطالعه در مورد عل آن آغاز می شود کارشناسان و متخصصان به سونداژ و ردیابی عامل مخل می پردازند هر عارضه ای ممکن است معلول چند عامل باشد لذا بررسی و شناخت تمامی این عوامل ضروری است پس از شناخت این علل و عوامل مرحله تشخیص، درمان و فنون و تکنیکهای وابسته شروع می شود.
- عوامل اصلی فرسایش و زوال :


الف ) روندهای فساد و تحلیل رفتگی
ب ) روندهای فساد و تحلیل رفتگی
حال با تفکیک موضوع به آسیب شناسی بنا می پردازیم :


عواملی طبیعی : عوامل طبیعی مانند رعد و برق، رطوبت ناشی از آبهای زیر زمینی یا ریزش باران و برف، سیل، باد، زلزله، عوامل بیولوژیک تاثیر عوامل طبیعی به نحوه استقرار تشکیل بنا و مصالح مورد استفاده متفاوت بستگی دارد.


در سرای دخان آسیب ها، طبیعی بسیاری در هر چهار جهت شمالی و جنوبیو شرقی و غربی مشاهده می شود که به اجمال و تفکیک در چهار جهت بررسی خواهیم کرد.
- عوامل اجتماعی و موانع : مانند جنگ، مهاجرت و آتش سوزی
در سرای دخان به علت آتش سوزی قسمتی از شیروانی و به خصوص طبقه دوم ورودی شمالی آسیب فراوان دیده است (در تفکیک چهار طرف به اجمال توضیح داده خواهد شد)
-عوامل تخریب مربوط به شیوه خاص زندگی ماشینی :


- عوامل تخریب مستقیم به وسیله مردم و حکام وقت : از جمله می توان به تخریب حصارها و فندقها با هدف گسترش شهرها، تخریب بناهای عظیم به منظور استفاده از مصالح آنها و همچنین استفاده نادرست از انبه قدیمی، استقرار مردم در واحدها و مجموعه های بزرگ قدیمی و دخل و تصرف شدید و نا بهنجار در آنها، حفاری انبیه به منظور گنج یابی، اقدامات بدون مطالعه و برنامه ریزی افراد خیر به منظور تعمیر،تغییر فشار آبهای زیر زمینی بر اثر حفر چاههای عمیق و پمپاژها در سرای دخان متاسفانه شاهد یک سری تخریب انسانی نیز هستیم از جمله اقدام نا صحیح به تعمیر بنا،متروک گذاردن قسمتی از بنا، استفاده نا صحیح از بعضی قسمتهای بنا و ... را می توان نام برد (به اجمال توضیح داده خواهد شد)
- ساختمان به مرور زمان بر اثر عوامل متعدد دچار فرسایش و زوال می شود عوامل فرسایش همان گونه که گفته شد شامل تنشها (داخلی و خارجی) و روندهای فساد و تحلیل رفتگی می باشد.


عامل تنش : به دو صورت داخلی و خارجی از جمله شامل : باد زیادوارد بر سازه می باشد که این خود نیز می تواند معلوم، ملتهای گوناگونی باشد از جمله بارهای اضافی که به ساختمان به صورت الحاقی، افزوده شده یا عملکرد نادرست قسمتی از بنا که فشار جانبی به بنا وارد کند و یا نشت پی یا دیوارها که ایجاد خمش در دیوارهها را شامل شود و همانگونه که می دانیم تغییر در یک جزء ایستایی ساختمان باعث تغییرات اساسی در گل ایستایی ساختمان خواهد بود چرا که عملکرد نا صحیح قسمتی از سازه باعث نا هماهنگی در بخش های دیگر و مختل شدن طبیعت سازه می شود.


از عوامل مهم فرسایش تنش های ناشی از تغییر دما است بنا از مصالح ساخته شده و تمامی مصالح دچار انبساط و انقباض می شوند لذا مرور زمان و دخالت عوامل جوی و محیطی دیگر باعث ایجاد شکست و اختلال خواهد بود.


اگر مواد مو مصالحی با ضرایب انبساط متفاوت در نقاط اتصال به کار گرفته شوند زمینه ایجاد تنش کششی و برشی فراهم می آید که میزان تنش با افزایش طول قطعات مورد نظر بیشتر می شود انبساط حاصل از حرارت در قطعات بسیار بلند ایجاد تنش می کند اگر از این انبساط جلوگیری شود و یا مصالح مختلفی به شکل غیر قابل انبساط و به صورت سفت و انعطاف نا پذیر با هم به کار روند، تنشهای حاصله می تواند موجب تغییر شکل سازه یا ایجاد ترکهایی در آن شود.


تنفصالی که بر اثر انبساط در نقاط اتصال حاصل می گردد در نتیجه انقباض مجدد بسته نمی شود زیرا این ترکهای حاصل با مواد زیاد پر می شوند همین امر موجب می شود که بیشتر باز شود.
- طنین ها و لرزش ها نیز در فرسایش بنا دخالت بسیاری دارند. معمولاً تمامی مواد و مصالح بنایی که در آنها لرزش بوجود می آید به طور متفاوت تحت تاثیر نیروهای کششی و فشاری قرار می گیرند. این عامل باعث تمرکز تنش روی ترکهای بسیار ریز می شود و لذا این ترک های ریز میکروسکوپی بر اثر لرزشها امکان رشد و توسعه می یابد و بیشتر می شوند علاوه بر این لرزشها خود باعث بوجود آمدن ترک های جدیدی در نقاطی که تحت تاثیر تمرکز تنشها هستند تشکیل می شود. در کل لرزش و طنین بر شدت تغییرات و فرسایش مصالح می افزایند زیرا ترکهای ریز با هدایت آب به داخل باعث ایجاد تنش در داخل مصالح می شود.


- تاثیر وضعیت سطوح در روندهای تحول و فرسایش نیز ازعوامل دیگر است کار کردن بر روی سطوح بعضی از مصالح باعث ایجاد ترکهایی بر سطوح آنها می گردد. این امر بویژه در سنگ به صورت خاص صادق است. به طور کلی در تمامی مصالح ساختمانی سرعت فرسایش و تغییرات قویاً تحت تاثیر شرایط سطحی مصالح است.
- یخبندان یکی از مهمترین عوامل بخصوص مناطق سردسیر می باشد. مصالح ترکدار معمولاً به راحتی تحت تاثیر تنشهای داخلی قرار می گیرند زیرا آب به داخل ترکها نفوذ کرده، بر اثر تغییر دمای محیطی، بخار یا منجمد می شود.


قابلذکر است که در ضمن عمل تخریب بر اثر بلور شدن نمکهای محلول در آب تنشهایی به وجود می آید وقتی دما به زیر صفر درجه برسد بر اثر تشکیل بلورهای یخ تنش بوجود می آید.
در وهله می توان گفت که در هر دو حال تنش ناشی از ایجاد و دسته بلور در ترکها است. یک بلور معمولاً در یک ترک نسبتاً بزرگ امکان رشد بیشتری دارد. آب در جهتی جریان می یابد که در آن بلور در حال رشد است. اگر تعداد ترکهای بزرگ کمتر از ترکهای کوچک باشد این امکان وجود دارد که مایع در ترکهای کوچک باقی بماند و این زمانی است که ترکهای بزرگ به طور کامل از بلور پر شده باشد.


بلورها به طور متوالی بر جداره ترکها فشار می آوردند و تا زمانی که فضای کافی برای رشد بلورها باقی است در ترکها مویی بیشترین فشار وجود دارد. در مقاطع نزدیک به سطح فشار داخلی که به وسیله بلورها ایجاد می شود از آنجای که واکنش مناسبی از سوی مصالح نمی یابد، خنثی نمی شود و در نتیجه به نیروی کششی تبدیل می شود که به نوبه خود می تواند عامل شکستگی را فراهم آورد باید توجه داشت که بر اثر کاهش دما به درجات زیر صفر و تشکیل یخ، تنش داخلی در نتیجه رشد بلورها حاصل می شود و نه افزایش حجم ناشی از تبدیل آب به یخ زمانی که بلورهای یخ رشد می کنند مواد و مصالح اطراف آنها کاملاً خشک می شوند زیرا آب بدین ترتیب از طریق ترکهای مویی جذب می گردد.


-فرسایش در اثر باد از عوامل مخل دیگر است ممکن است تنش داخلی که بر اثر یخبندان یا تشکیل بلور ایجاد می شود بر تنشهای خارجی اضافه شود. مجموع این تنشهای کششی وارد بر مصالح عاملی برای ایجاد شکاف می شود. حال تنها یک نوع تنش به تنهایی قادر به ایجاد شکاف نیست و فقط ایجاد سایش می کند. معمولاً فرایند سایش ناشی از خیزش ماسه ها است و به وسیله باد در نزدیکی سطوح ایجاد می شود شن و ریگ های نازک از ماسه خطر ناکترند بویژه هنگامی که مصالح ترکدار و مرطوب باشند در چنین مواقعی باد باعث تبخیر رطوبت می شود و در نتیجه زمینه را برای تشکیل بلورهای نمک در زیر قشر خارجی مساعد می کنند در مواضعی از مصالح که عمل تبخیر انجام می پذیرد، حفره هایی ایجاد می شود زیرا در آن عمل سایش و فرسایش به وقوع می پیوندد.


- .از عوامل عمده روند فساد و تحلیل رفتگی آب است. علاوه بر آن تاثیر عوامل هواشناختی و آلودگی هوا و فساد تحلیل رفتگی بیولوژیکی مانند باکتریها. خزه ها و گیاخان و بوته های سطحی می باشد. و علاوه بر اینها فرایند های بیولوژیکی و فرسایش و تنشهای شیمیایی و فیزیکی از عوامل روند فشاد و تحلیل رفتگی مصالح و بنا است.
- بر اثر عوامل متعددی که به اجمال ذکر شد شاهد ایجاد تغییرات و بی قاعدگیهایی در سازه خواهیم برد یکی از این بی نظمی سازهای، ترک است که می تواند به علتهای بسیار متفاوتی ایجاد شود از جمله : ترک بر اثر نشت طبیعی زمین.


- ترک بر اثر نشت زمین در زیر پی های ساختمان
- ترک ناشی از خشک شدن لایه های ساختمان در زمان ساخت بنا و عوامل جوی در طول زمان.


- ترک ناشی از جابجایی ناگهانی لایه های زمینها بر اثر عوامل مانند زمین لرزه و بادهای شدید.
- ترک بر اثر کاهش یا افزایش بار وارد بر پی ها.
- ترک بر اثر وارد آمدن نیروهای رانشی به بنا
-ترک ناشی از لرزشهای پیرامون بنا بر اثر عواملی مانند انفجار – ترافیک – حفاری و ...


- ترک بر اثر فشار آبهای زیر زمینی و تغییر میزان رطوبت در بخش زیر پی ها
- تکر بر اثر تعبیه و فعالیت تاسیسات مدرن در داخل ساختمان قدیمی
- ترک ناشی از کاهش تدریجی مقاومت و چسبندگی مصالح و ملاتها به علت فرسودگی در طول زمان.
- تک بر اثر ساخت و ساز جدید (الحاق) بدون توجه به پیوستگی و همبستگی سازه ای ساختمان های قدیمی. (اقتباس از کتاب دوازده درس مرمت)
آسیب در قوس و در تاق :
آگاهی از ناتوانی سازه ی دیوارهای آجری در برابر نیروی کششی – که چگونگی ناتوانی آن وابسته به مفصل ها و بارهای وارد شده است راه به تعیین شکل سازه ی این دیوارها می برد.


یک قوس یا یک تاق آجری باید تنها و تنها زیر تاثیر نیروهای درونی فشاری باشد. فشارهای جانبی که روی پایه (ساقه) های قوس و تاق وارد می شوند با بارهای قائم ترکیب می شوند و این ترکیب نباید در هیچ مقطعی افقی ای از تمام بلندای ساقه ها تا صفحه ی شالوده کنشی کششی پدید آورند.


از نکته های بالا چنین برداشت می شود که آسیب پذیری این گونه سازه ها می تواند بر آمده از این موارد باشد تغییرهایی در شکل یا در نظم سازه های تاقی یا تغییری در ساقه ی تاق یا قوس کاهش توان پایداری در برابر نیروهای فشاری، یا سرانجام تغییر بارهایی که از آغاز بر اتاق یا ساقه های تاق وارد می شده.


دگرگونی های شکل، معمولاً از فشار جانبی زیاد روی ساقه ها پدید می آیند که باعث دور شدن ساقه ها (از یکدیگر) و همچنین فرو افتادن تیزنای قوس و تاق می شود. گاه نیز علت تغییر شکل نشست ساقه ها است که خود ممکن است بر اثر لهیدگی یا آسیب هایی چون چرخش یا بر جابه جایی قائم یا افقی یا زاویه دار در شالوده پدید آمده باشد.
کاهش توان پایداری در برابر نیروهای فشاری چه در تاق ها در ساقه ها بر آمده از فرسودگی است مصالح دیوار – به ویژه ملا : ها مزید تاثیر تخریب هوا هستند (رطوبت، یخبندان و آبی شدن یخ، واکنش های شیمیایی) به ویژه ملات های گچی که معمولاً در بند کشی بخش زیرین تاق آجری به کار می روند. رفته رفته هیدراته شه هر گونه ظرفیت چسبندگی را از دست می دهند.


بنابراین آسیب «خود به خودی» سازه های قوسی ممکن است بر آمده از فرسودگی باشد و علت را درست یابد در کاهش توان چسبندگی دیوار جستجو کرد. به ویژه در ملات ها که نیروهای درونی فشاری را تحمل می کنند.


تغییر بارها ممکن است پی آمد سنگینی بارهای زنده باشد. برای مثال، تغییر کاربری مکان ها، یا بیش از آن، کارهایی که سبب تغییر شکل درونی یا فزونی بخش تازه ای به ساختمان می شوند (ساخت نیم طبقه 9 همگی بارهایی بر ساختمان می افزایند که از آغاز در سازه ای تاق ها و ساقه ها پیش بینی نشده بود، است.
آسیب بر اثر فشار جانبی :


فشار جانبی زیاد در یک سازه ی تاقی شکل، کمانش هایی را در دیوار ساقه ها پدید می آورد که با آماس های گسترده ای در راستای افقی در خط پیوند با ساقه. خط گونیا یا پرکار) و در بخش های پیرامون آن نمایان می شوند و هر چه سازه ی دیوار ضعیف تر باشد گستردگی آماس بیشتر است. تغییر شکل دیوارها در راستای قائم یک منحنی سینوسی است که نسبت به مرکز فشار جانبی قرینه نیست و بخش بالایی آن (تغییر شکل) از بخش پایینی بزرگتر است. هر چه طبقه های ساختمان بلند تر و مهار سقف ها با دبوار نا مطمئن تر باشد بلندای آماس بیشتر است.


پیرو آن نقطه خیز پیشینه ی کمانش رفته رفته نسبت به مرکز فشار جانبی بالاتر قرار می گیرد.
شکل ص 58
آماسیدگی دیوار m بر اثر فشار جانبی طاق :
شکاف در دیوار های عرضی m1 و m2 روی خط ABC پیش می رود (البته اگر پیوند آنها با دیوار m استواتر باشد) اگر پیوند گسسته شده یا به ساخته شده باشد شکاف، روی خط قائم AC پیش می رود.
بررسی فشار جانبی :
قوس یا تاق در واقع از روی خط گونیای تاق یا قوس با ساقه ی آن ها شروع نمی شود بلکه در ترازهای بالاتر، و از روی صفحه ی شیب دار آغاز می شوند که با افق زاویه 30 درجه می سازد. و از بقطه برخورد خط گونیا و خط وسط قوس (قوس نیم دایره) می گذرد. خط گونیا ممکن است قطر دایره ی تاق (در قوس نیم دایره با یک مرکز) یا وصل کننده ی دو سر کلاسان (در قوس فعل اسبی یا قوس دسته سبدی یا قوس کمانی با بیش از یک مرکز) باشد.


زاویه 30 درجه همان زاویه ی اصطکاک دیوار است این آشکار را بدان معنی است که بخشی از قوس که میان خط گونیا و صفحه ی شیب دار قرار گرفته رفتاری مانند ساقه ی سوق دارد و از دیدگاه نظری در هنگام ساخت نیاز به قالب بندی ندارد زیرا عناصر سنگی یا آجری بی آنکه بلغزند به کمک نیروی اصطکاک یکدیگر را نگاه می دارند.
برای تعادل نیمه ی قوس به جز بارهای که شامل وزن قوس، وزن فشار گیرها، وزن بخش پر شده ی قوس، فرش کف و بارهای زنده است باید فشار جانبی که از قوس بر ساقه وارد می شود و همچنین نیروی افقی را که نیمه ی دیگر قوس منتقل می کند در نظر گرفت.
بررسی ساقه ی قوس


برای آن که ساقه ی قوس یا تاق ایستا باشد باید به جز فشارهای جانبی همچنین بتواند بار قائم دیوار بالایی را که روی آن منتقل می شود (چنانچه معمولاً وجود دارد) تحمل کند.
پایداری مقطع اتصال ساقه و قوس در برابر لغزش هنگامی تضمین خواهد شد که ضریب اصطکاک دیوار تقریباً (5% تا 100) ضرب دربار وارد شده روی مقطع، بیش تر از اندازه ی بردار افقی بر آیند فشار واقعی باشد. برای دیگر مقطع های افقی ساقه ی قوس می توان بررسی همانندی انجام داد.


برای تعادل در برابر چرخش از دیدگاه نظری کافی است که برایندهای نیروهایی که روی ساقه اثر می گذارند به ترتیب از مقطع تر از بالای شالوده در تراز زیر شالوده از لبه ی بیرونی یک سوم میانی بیرون نرود. در عمل برایندهای یاد شده باید با فاصله ی بسیار از لبه درون یک سوم میانی بیفتند (درون هسته مرکزی مقطع) هر گونه مقطع ها تنها زیر فشار نخواهد بود.
اگر در قوس یا تاق که رو به ویرانی است بررسی هایی را که پیش تر گفتیم انجام دهیم، در بیشتر حالت ها نتیجه ی به دست آمده بیانگر آن است که قوس یا تاق و ساقه های آنها پایدارند این بدان معنی است که منحنی فشار درون یک سوم میانی هر مقطع عرضی قوس یا

 

تاق جای دارد. و برایند فشار جانبی و بارهای روی ساقه ها نیز درون هسته ی مرکزی هر مقطع عرضی ساقه ی قوس یاتاق می افتد پس خرابی سازه چه توضیحی دارد؟
خرابی را باید بیرون از پیگیره ی قوس و تاق و ساقه های آن جستجو کنیم و عواملی را که در زمان به آن افزوده شده و سازه را ضعیف کرده بشناسیم. اگر مصالح کمانه ی قوس یا ساقه ها سس شده باشند علت این ضعف معمولاً کهنگی ملات هوایی است که مصالح متفاوت سنگی یا آجری را به هم پیوسته است ملات گاه چنا پیوستگی ای مانند خاک پیدا می کند و به آسانی با فشار دست خرد می شود.


کاهش پایداری تاق آجری ممکن است نتیجه ی بدی آجرها باشد که خوب پخته نشده اند و با گذر زمان رو به خرد شدن می رود. اگر آجرها با ملات گچی به هم پیوسته شده باشند. گچ هیدراته شده باعث آساسیدگی و از هم پاشیدگی سازه می شود. آشکار است که در شرایط بالا بار اطمینان در برابر فشردگی به سوی صغر می رود زیرا مقاومت ملات صغر می گراید بنابراین در لحظه ای معین سازه ناپایدار می شود و تغییر شکل ها و شکاف آنها کمک کم پدیدار می شوند. در این حالت، آسیب پذیری آسیب پذیری خود به خودی» یا «نشست خود به خودی» نامیده می شود.اماهنگامی که دیوار در شرایط خوبی باشد و بررسی ها پایداری سازه را نشان دهند، ممکن است تغییر شکل و شکاف بر اثر نشست شالوده ی یکی از ساقه های قوس یا تاق (بر اثر چرخش یا جابجایی) یا از نشست های دو یا چند ساقه ی متفاوت باشد.
جاهایی که احتمال شکاف ها بیش تر است.


در قوس ها و تاق های آسیب پذیر شکاف ها معمولاً در تراز تیزه (راس) و در کرنال ها پدیدار می شوند کونال بحثی از کمانه ی قوس است میان خط گونیا و خط 30 (زاویه اصطکاک مصالح) بر کمانه در قوس ها و تاق های نیم دایره و بیضی و نعل اسبی یا خوابیده تغییر شکل معمولاً با فرو رفتگی تیزه و بر آمدن کرنال ها نمایان می شود. شکاف ها راستای مولدها را دنبال می کنند و در تیزه با باز شدگی رو به درون قوس و در کونال ها با باز شدگی رو به بیرون قوس پدیدار می شوند.
شکل ص 61
توضیح : (فرو رفتگی تیزه به ترتیب در قوس های نعل اسبی یا خوابیده و نیم دایره ی کامل، ترک های آشکارتری راستای مولد ها را دنبال می کنند و در تیزه و کرنال ها پدیدار می شوند.
در اتاق ها و قوس های تیز معمولاً یا تیز شاخ بزی (جناغی) به ویژه اگر بدنه درونی نازک ساخته شده باشد (به گونه ای که در زیر تاق رویه ی پهن آجر دیده شود) توده پراکنده روی کونال ها و شانه ها که برای تخت کردن کف بالایی ریخته شده باعث فرو رفتگی کونال ها و در پی آن بر آمدن تیزه قوس می شود.
شکل ص 62
(بر آمدن تیزه و فرو رفتگی کونال هایی یک تاق جناغی (به علت بار زیاد روی کونال ها)
هنگامی که تاق روی دیوارهای طولی ساختمان بر پا شده باشد، تغییر شکل دیوارها (به ویژه دیوار نما که فشاری از بیرون به آن وارد نمی شود) بر اثر فشار جانبی تاق و از اثر هم زمان فشار – لنگره دیوارها را در برابر فشار محوری دیوار نا پایدار خواهد کرد.
دیوار در چنین شرایطی تغییر شکل آغاز می کند و رفته رفته رو به بیرون شکم می دهد و خط گونیای تاق (جایی که تاق بر دیوار نشسته) را با خود می کشد...
این جابجایی افقی خط گونیا به ویژه در تراز کونال و کمی بالاتر، منحنی تاق را تغییر می دهد گاه تا جایی که منحنی درونی کونال را در بخش محدوده، به رفتاری وارونه وا می دارد.
شکل ص 63
(وارونه شدن منحنی کونال های یک تاک اثر هم زمان فشار – لنگر در دیوار m باعث جابجایی خط گونیای تاق به سوی بیرون شده است.)
هنگامی که فشار جانبی تاق ها و قوس های دیوار جلویی یک رواق متعادل شدند چنان که معمولاً در بخش های میانی (نه در دو سر) رواق های طبقه ی همکف پدید می آید و رواق ها از درون با تاق هایی پوشیده شده اند که روی دیوارهای عرضی (عمود بر دیوار نما) تکیه دارند. نشست دیوار عرضی بر اثر بار زیاد یا نشست شالوده، باعث گسیختگی در تیزه ی قوس دیوار نما می شود. دلیل این گسیختگی جابجایی تکیه گاه دیوار عرضی است که قوس دیوار نما را با خود پایین کشیده است. در دیوارهای بالایی نیز شکاف هایی پدیدار می شوند که نشانه نشست میانی اند.
در تاق های کامله ای که بر چهار دیوار نشسته اند، فشارهای جانبی بر چهار دیوار می کوشند فاصله دیوارها را از هم بیش تر کنند و نیروهای موثر کشش را در گوشه های برخورد دیوارها انباشته کنند. در جاهایی که تغییر شکل ها بیشینه باشند چنین نیروهای موثری نیز بیشترند. یعنی در تراز خط گونیا (پاکار) این نیروهای بیشینیه در آن نقطه باعث آغاز گسیختگی می شوند و سپس گسیختگی می کوشد بهطور قائم روی راستای برخورد دیوارها گسترده شود.
شکل ص 65
(فشار جانبی بر باعث دور شدن دیوارها از هم می شود که پیامد آن گسست و نمایان شدن شکاف های در برخور دیوارها و در تیزه و کونال ها و هم راستا با مولدهاست).
راههای استوار کردن قوس ها و تاق ها :
1 ) از میان بردن فشار جانبی به کمک زنجیر (مهار کننده)
هنگامی که دیوار کناره ی قوس یا تاق چندان بستر نباشد که بتواند فشار جانبی را در هسته ی مرکزی مقطع دیوار گرد آوری، باید از دیوارهای پشت بند (تنگ) یا زنجیره های فلزی برای جذب این فشارهای جانبی کمک گرفت.
وضعیت یاد شده بیش تر وقت ها در رواق های قوس داری که در طبقه ی همکف ساختمان های کهنه ساخته شده اند، دیده می شود. نخستین و آخرین ستون رواق که از قوس بعدی برای حفظ تعادل خود بی بهره اند، فشار جانبی سعی می کند ساقه ای نگهدارنده قوس را رو به بیرون جابجا کند و آن را دست خوش خطرهای آشکار می کند و سبب می شود که ساقه از اثر هم زمان فشار – لنگر آسیب ببیند.
بیش تر وقت ها به دلایل زیبا شناختی یا به خطر کمبودها، ساخت دیوارهای پشت بند (تنگ) بری تقویت بیش تر کناره ها نا ممکن است و نیز به دلایل اقتصادی تقریباً همیشه مهار کننده کششی فلزی به کار گرفته می شوند این مهار کننده در تراز کونال تاق ها در تمام درازای رواق (از آغاز تا پایان ) بسته می شوند وگرنه اثر فشار جانبی به ساقه های قوس های نزدیک به ساقه ی تغییر شکل یافته منتقل می شود.
2 ) کاهش فشار جانبی با کاستن از باروارده شده :
فشار جانبی افقی یک قوس یا یک همچون برایند نیروها در مقطع کونال های به جز آرایش هندسی دور کمانه، به باری که روی آن گذاشته شده نیز بستگی دارد.
در شیوه های معمول مرمت دگرگون کردن آرایش هندسی قوس و تاق ممکن نیست زیرا این کار نیازمند تخریب کامل و باز سازی قوس یا تاق است بنابراین ناگزیر باید بارهای وارد شده را دگرگون کرد. بخسه بزرگی از این بارها وزن مواد پر کننده است که در تاق های کهنه برای تخت کردن کف ریخته می شد با برداشتن توده ی پر کننده و گذاشتن دیوارک های جدا از هم نگهدارنده ی کف بار تاق تقریباً به یک درم کاهش می یابد.
3 ) کاهش فشار جانبی به کمک میله های کششی آویخته :
پاره ای وقت ها کاهش فشار افقی در تیزه ی تاق ها سودمند می افتد در عمل چنین کاری به ویژه در تاق های بیضی شکل بایسته است زیرا در این گونه تاق ها منحنی فشار به بالا بردن تیزه ی تاق و فشردن بخش های نزدیک به کونال های گرایش دارد.
پس در کار استوار کردن یا باز سازی هنگامی که توده ی پر کننده دور تاق با سازه های دیگری که تاق را سنگین می کنند برداشته شوند، باید رفتار منحنی فشارها را بررسی کرد اگر بررسی نشان دهد که فشار افقی در تیزه ی تاق بسیار زیاد است و ممکن است با بالا بردن منحنی فشار سبب شود که منحنی از خط بخش بیرونی تاق نیز بیرون رود، برای کاهش اندازه ی فشار می توان از میله های کششی فولادی کمک گرفت.
شکل ص 63
(a دیوارک های نگه دارنده با آجرهای سوراخ دار)
(b روی دیوارک های نگهدارنده و پس از به کار گیری میله ها کششی، پوشش بتن برای حفاظت میله ها ریخته شه است t1 و t2 میله های کششی فولادی)
(c سوراخ های ساخته شده (با متری چرخش) با سر مخروطی، برای محکم کردن میله های کششی)
4 ) کاهش فشار جانبی به کمک نعل در گاه یا سقف :
کنو سازی به ساختن تاقهایی کوچک به ضخامت یک یا نیم آجر میان دو تاق یا دو گنبد برای جلوگیری از رانش پا کار و برای تخت کردن و هموار کردن روی آنها گویند. در این حالت بام سنگین نمی شود و بار بین قوسها کمتر می شود افزون بر این کنو سازی عایق گرمایی خوبی برای درون ساختمان است کنو معمولاً در جهت عکس تاق زده می شود.
اقتباس از کتاب پایدار کردن
سازه های آجری
نوشته : جوزپ چینی
ترجمه : سعید ایرانظر


جدول آسیب شناسی سرای حاج علی قلی
جزء عوامل حمل/ عامل عارضه شیوه مرمت پیشنهادی انجام مرمت نادرست
پی عوامل انسانی – عوامل استهاله تدریجی پی شفته آهکی و خالی شدن زیر ازاره نفوذ رطوبت و تخریب آسیب رسانی به پی از طریق نیروی انسانی مانند گمانه زنی های بی هدف تزریق سیمان به قسمتهای آسیب دیده پی ـــــــــــ
ازاره باعث نفوذ رطوبت و هوا زدگی و رطوبت بالا رنده ریختن بند کشی ازاره ها و خورده شدن آن بند کشی ازاره ها با مصالح مناسب و در موارد خاص تعویض ازاره ها ـــــــــــ
جزر عوامل انسانی – عوامل طبیعی از جمله تلیفق نا میزان امکانات و مصالح جدید با مصالح سنتی نفوذ رطوبت – ایجاد ترک و شکاف شکم دادن – پیش آمدگی یا پس آمدگی جاگذاری صحیح چوب کشی استفاده از کلاف کشی مناسب- استفاده از عایق مناسب نفوذ رطوبت در دالان جنوبی به دلیل عایق نا مناسب و استفاده از مصالح ناهمگون با مصالح سنتی
پوشش طاقی عوامل طبیعی و رطوبت نفوذ رطوبت – ایجاد ترک در طول تویزه ها عایق مناسب – استفاده از مصالح همگون عایق کاری نا مناسب بام که باعث نفوذ رطوبت شده
پوشش تخت عوامل طبیعی – عوامل انسانی پوسیدگی در اثر رطوبت وعوامل طبیعی ترمیم چوب و در مواردی استفاده از چوبهای جدید ـــــــــ
شکل ص 69
جدول و شکل ص 70
جدول شماره 2 ص 71
جدول شماره 3 ص 72
جدول شماره 4 ص 73
جدول شماره 5 ص 74
جدول شماره 6 و 7 ص 75
جدول شماره 8 و 9 ص 76
مسایل با سازی ساختمان ها با سازه ی آجری :
یکی از مسایل روز، ارزش دادن و استفاده ی منطقی از ساختمان های کهن است که به شیوه ی سنتی دیوار باربر آجری ساخته شده اند. این مساله ی ارزش دادن و استفاده در باز سازی بافت گسترده ی مراکز تاریخی مملوس تر است، جایی که، گذشته از نیاز به کار گیری همه ی عناصر تشکیل دهنده و پاسخ گو بودن به نیازمندی های کنونی، دچار بی شمار مسایل دیگر با سرشت های متفاوت نیز هست که باید راه حلی برای آن ها جست؛ برای مثال، احترام به فرم و توده ی ساختمان که دارای یک ارزش تاریخی یا معماریک است یا تنها چشم اندازی ارزشمند به شمار می آید.
یکی از مسایل مهمی که معمولاً در بافت های تاریخی دیده می شود (آسیب دیدگی) شبکه ی فاضلاب شهری است که اغلب کهنه یا بی استفاده است. شسته شدن همواره ی زمین شالوده ها که به سبب نشت کلّکُترها (کلکتری فرسوده یا شکسته یا با اتصالات نادرست) که پساب های شهری را دور می کنند، خطری برای ایستایی شسته شدن همواره ی زمین شالوده ها که به سبب نشت کُلکُترها (کلکتری فرسوده یا شکسته یا با اتصالات نادرست) که پساب های شهری را دور می کنند، خطری برای ایتایی ساختمان های نزدیک به شبکه ی فاضلاب به شمار می آید.
از دیدگاه شهر سازی در مراکز تاریخی، گذشته از مسایل بی شمار که بیش تر فنی و معمولاً در اولویت اند، مسایل دیگری نیز همچون اقتصادی و فنی و تشکیلاتی به میان می آیند که مربوط به مرحله ی اجرایی با سازی حقیقی هستند.
در واقع در احیای ساختمان های کهن تقریباً هیچ گاه ممکن نیست بتوان فضای مناسبی برای کارگاهی مجهز بر پا کرد؛ همیشه مشکل حمل مصالح و بردن نخاله ی ساختمان وجود دارد، غالباً قرار دادن دستگاهی برای بالا بردن مصالح مانند دکل های بالا بر غیر ممکن است و باید از وسایل دیگری مانند قرقره های دستی یا موتوری یا جرثقیل های متحرک بهره جست که این نیز در گذرگاه های همگانی نمی تواند بیش از مدتی محدود در روز و یا در ساعت هایی ویژه بر پا باشد زیرا راه را می بندد و آمد و شد را دشوار میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید