بخشی از مقاله

(نمونه كلان شهر مشهد)
چكيده

ساماندهي مكاني و فضايي حاشية كلان شهرها، به ويژه كلان شهرهاي مذهبي، با كاركردهاي مشخص و معين اگر همراه با نگرشي ژرف و همه جانبه به عوامل به وجود آورنده و تشديد كننده آن نباشد، نه تنها مفيد نيست، بلكه با گذشت زمان مسائل حاشيه نشيني را تشديد و مشكلان ناشي از آن را هم براي نواحي حاشيه اي و هم براي شهرهاي مركزي آنها افزايش مي دهد. حتي در صورت نبود برنامه ريزي دقيق و منطقي به صورت ريشه اي آنرا از يك معضل و مشكل اجتماعي به يك بحران همه جانبه تبديل خواهد كرد. اين نوشتار به دنبال كشف اطلاعات و ابعاد مختلف زندگي حاشيه نشينان مشهد نيست بلكه ديدگاهي است نسبت به نحوة مطالعه حاشيه و حاشيه نشينان شهرهاي بزرگ، همانند شهر مشهد، كه تكامل آن نقد و بررسي صاحب نظران و انديشمندان ساير رشته هاي جنبي را مي طلبد.

معرفي ناحية مورد مطالعه
با توجه به اين كه مشخصات هر شهر همانند: علت پيدايش، موقعيت و جايگاه آن در ميان شهرهاي ديگر، نحوة زندگي، متابوليسم شهري، چگونگي تحول و تعامل آنها با هم در چگونگي جذب مهاجر و حاشيه نشين نقش عمده و اساسي دارد. بنابراين بي مناسبت نيست كه مشهد و حاشية آن به صورت گذرا معرفي شود.


آرزوي ميليونها تن در سال، موجب سفر حدود دوازده ميليون مسافري مي شود كه براي زيارت عاشقانة امام هشتم شيعيان- عليه آلاف التحيه و الثتاء- و گذراندن اوقات فراغت خويش، راهي شهر مشهد مي شوند.


شهر مشهد، در شمال شرق كشور به فاصلة 900 كيلومتري تهران، در منتهي اليه دامنة كوههاي البرز شرقي قرار گرفته است كه شمال و جنوب آن را تا هزاران كيلومتر صحاري گرم و خشك آسياي مركزي، ايران و آفريقا، احاطه كرده است.


مشهد در بين شهرهاي كشور و دنيا ويژگي منحصر به فردي دارد. اين ويژگي آن را به اولين كلان شهر مذهبي جهان تبديل كرده است. بزرگترين شهر شرق كشور كه بالاترين درصد جمعيت پذيري در سطح استان، بيشترين سهم ايرانگردي در سطح كشور را در اختيار دارد.


مشهد با جمعيتي برابر 8/1 ميليون تن در سال 1375 پس از تهران بزرگترين كلان شهر كشور بوده است. اين شهر در طول سالهاي 75-1355 پس از كرج بالاترين ميزان نرخ رشد جمعيت را در ميان كلان شهرهاي كشور دارا بوده است، كه مسلماً بخش عمدة اين نرخ رشد بالا به حاشية شهر مشهد اختصاص دارد. حاشيه اي كه متجاوز از دويست كيلومتر مربع وسعت دارد. جمعيتي حدود ششصدو پنجاه تن را در هفت شهرك و دويست و سيزده روستا در خود جاي داده و دور تا دور شهر مشهد را در برگرفته است. اين جمعيت از جمعيت استانهاي ايلام، سمنان و كهكيلويه و بويراحمد بيشتر است؛ افزون بر اين، جمعيت حاشيه شهر مشهد

از جمعيت 19 مركز استان كشور بيشتر است. بخشهاي شمالي و شمال غرب آن هم از نظر وسعت بيشتر و هم از حيث جمعيت بزرگترين لكه هاي حاشيه نشين شهر مشهد به شمار مي رود. بيشتر ساخت و سازه ها در اين منطقه بدون برنامه بوده و اغلب آنها غير قانوني و غير مجاز بوده است. كه بخش قابل ملاحظه اي از هزينه هاي شهرداري را اين مناطق به خود اختصاص مي دهند. خلاصه آن كه حاشيه، كانون هزينه ها، كمبودها، نارضايتي ها، ناهنجاريهاي

اجتماعي و فرهنگي و مسائل ضدامنيتي است، علي رغم اينكه داراي پتانسيل بالايي در بسياري از زمينه ها نيز مي باشد. بديهي است در آينده اي نه چندان دور در صورت بي توجهي به آن، اين حاشيه با چنين ويژگيهايي سبب ناامن شدن شهر مشهد خواهد شد. اين موضوع به لحاظ ماهيت و ويژگيهاي خود مي تواند بالقوه حيات شهر مشهد را به مخاطره اندازد، بنابراين مقابله با اين معضل، ساماندهي شهر مشهد، به ويژه حاشيه آنرا ضروري مي سازد.


1- مفاهيم، اهداف كلي و الزامات ساماندهي
اصطلاح حاشيه نشيني يا سكونتگاههاي غير رسمي بر فرايند تاريخي دلالت دارد كه شكلهايي از تأمين مسكن و اسكان گروههاي كم درآمد را به صورت غير رسمي و غيرقانوني در برمي گيرد. با توجه به ساختيابي اين پديده در زمان و مكانهاي گوناگون اصطلاحات ديگري نيز مانند زاغه يا آلونك نشيني؛ اجتماعات آلونكي، سكونتگاههاي خودرو (spontaneous) برنامه ريزي نشده، (unplanned)، غيرقانوني (illegal)، غير رسمي (informal)، نابسامان و يا غيرمنظم (irregular) و ... براي آنها بكار برده اند كه هيچكدام از آنها نمي توانند الزاماً به تنهايي تمامي وجوه آنرا بيان بكنند و فضاي مفهومي آن را بصورت دقيق مشخص كنند. در اينجا حاشيه را به سكونتگاههايي اطلاق مي كنيم كه در محدوده قانوني شهر مشهد ولي در خارج از محدوده خدماتي آن بصورت غيررسمي و خودجوش پا گرفته اند. مشهد در بين كلانشهرهاي كشور جايگاه ويژه اي دارد و با توجه به نقش مهم آن، به عنوان شهري سياحتي و زيارتي، نه تنها در داخل بلكه در سطح بين المللي داراي عملكرد خاص خود است، بنابراين در فرايند تصميم سازي و برنامه ريزي، نه تنها نگرش ملي، بلكه رويكردي فراملي را مي

طلبد، لذا مشي و مرام برنامه ريزي و اهداف كلي آن در سطح كلان، نه تنها بايد معطوف به تأمين زندگي مرفه و مطلوب شهروندان مشهدي باشد، بلكه بايد شرايط مطلوب و مناسب زندگي را براي دوازده ميليون تن زوار و مسافري كه هر ساله با هزاران اميد به اين شهر وارد مي شوند، نيز تأمين كند. اين موضوع نه

تنها مستلزم سوق دادن سرمايه گذاريهاي كلان در زمينه هاي مختلف اقتصادي است، بلكه تأمين امنيت، ايجاد فضاهاي مطلوب زندگي، بسترسازي براي ايجاد آرامش فكري و روحي مسافران از طريق توزيع مطلوب امكانات و خدمات رفاهي در سطح شهر و از بين بردن اختلافات ناحيه اي و جلوگيري از بروز ناهنجاريهاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي در سطح كلان شهر مشهد را نيز مطلوب مي كند. بديهي است بي توجهي به اين موضوع و كم ارزش دانستن مسائل بالا، نه تنها مسائل و مشكلات زيادي را موجب خواهد شد، بلكه به تدريج پايداري كلان شهر مشهد را مورد تهديد قرار خواهد داد. بنابراين جهت پشت سر گذاشتن اي

ن مشكلات و رسيدن به يك بستر هموار برنامه ريزي و دادن بروكف به آن، مستلزم نگرش ويژه به كليت موضوع و ساماندهي فضاي مجموعة شهري مشهد است كه در برگيرنده خود مشهد، حاشية مشهد و فضاهاي روستايي و شهري اطراف آن است، زيرا عملكرد مطلوب اين فضاهاست كه شرايط زيست مطلوب انساني را در فضاي مجموعه شهري مشهد فراهم مي آورد. بر اين اساس به نظر مي رسد سازمانهاي اجرايي و شهرداري مشهد ناگزير از:


1- تدوين برنامه پنج سالة شهر مشهد و انطباق آن با برنامه پنج سالة سوم توسعه كشور خواهد بود كه مشهد را نه تنها به صورت يك شهر، بلكه به صورت يك فضاي شهري گسترده در نظر مي گيرد كه برنامة بالا دست براي كلية فعاليت ها و طرحهاي اجرايي در فضاي شهري مشهد خواهد بود. به عنوان مثال مي توان به طرحهاي زير اشاره كرد:
- طرح مطالعات گردشگري.
- طرح تحول اداري.
- طرح جامع مطالعات حمل و نقل.
- طرحهاي جلب مشاركت مردمي و سرمايه گذاريهاي كلان اقتصادي.
- طرح توسعة فضاي سبز.
- طرح ساماندهي حاشية شهر و طرحهاي ديگر ...
2- تودين برنامة اصلاح مديريت كلان شهري مشهد در انطباق با ساير مراكز شهري استان به عنوان دومين كلان شهر مدهبي دنيا، بزرگترين كلان شهر شرق استان با رويكردي آمايشي، تنسيق محيط طبيعي و انساني و فعاليتهاي منطبق بر آن.
اصل مسلم اين كه عملكرد مطلوب شهر مشهد را نمي توان تنها در درون آن جستجو كرد، بلكه برخي سازوكارهاي آن در ساير نقاط شهري و روستايي استان و كشور نهفته است. بنابراين طرح ساماندهي حاشية شهر مشهد بدون داشتن ارتباط منطقي با طرح جامع مشهد و آن هم در راستاي برنامه هاي توسعة كلان ملي و استاني، مفيد نبوده و حتي در بهترين شرايط پيش بيني و اجرا نيز ناهماهنگيهايي را در فضاي شهري مشهد و استان موجب خواهد شد. اكنون براي چيده شدن بر مشكلات و برآورد برخي از اهداف بالا، طرح ساماندهي حاشية شهر مشهد به صورت پيشنهادي با مشخصات و ويژگيهايي ارائه مي شود.

2- معرفي موضوع و تدوين مسأله تحقيق و تبيين موقت آن
حاشيه نشيني، اسكان غير رسمي يا اجتماعات آلونكي، زاغه نشيني و ... در ايران كه در دهه هاي گذشته به آنها گودنشيني مي گفتند براي اولين بار پس از جنگ جهاني دوم در تهران پاي به عرصه نهادند اما رشد خيره كننده آن به واسطه دهه 40 شمسي بازمي گردد. امروزه در اكثر شهرهاي بزرگ كشور كه رشد جمعيتي بالايي دارند اسكان غيررسمي (حاشيه نشيني) پديده اي متداول است كه فرايند رشد آن سر باز ايستادن ندارد. حتي در دهه هاي اخير رشد اسكان غيررسمي با رشدي سريعتر از رشد شهرنشيني مواجه بوده است.


در صورتي كه شرايط اقتصادي، اجتماعي، سياسي كشور به شكل كنوني ادامه يابد و تمهيداتي جهت كاهش روند آنها انديشيده نشود افزايش شمار ساكنان غيررسمي چهره شهرها را دگرگون خواهد ساخت. اين امر با توجه به روستايي شدن حاشيه شهرها، مسائل و مشكلات جدي گوناگوني را فراروي مديريت شهري كشور قرار خواهد داد كه از ابعاد اجتماعي، اقتصادي و سياسي و فيزيكي گوناگوني برخوردار است كه ذيلاً به آنها اشاره مي گردد.
الف) نحوة گسترش و رشد فيزيكي شهر:


به موازات رشد شهرنشيني در كشور و گسترش چشمگير آن در دهه هاي اخير سكونتگاههاي نامتعارف و خودانگيخته اي درون يا مجاور شهرها- با تقدم در مجموعه هاي شهري بزرگ و پرتوان، به سرعت ايجاد شده و رشد يافته اند. اين رشد و گسترش بدون داشتن ارتباط منطقي و سنجيده با توانهاي محيطي شهرها، فضاي كالبدي و فيزيكي آنها را تحت تأثير قرار داده و موجب پيدايش لكه هاي جمعيتي با مشخصات ويژه خود از قبيل پيوستگي عملكردي با شهر اصلي ولي گسست كالبدي از آن، محيطي با كيفيت پايين زندگي، مساكن شتاب زده و نابسامان و بافت مسكوني غيرمتعارف ... گرديده است.


فضاي شهري مشهد نيز تحت تأثير عوامل فوق الذكر، به دليل وجود محدوديت هاي مرفولوژيك و جغرافيايي از سمت جنوب شرق و شرق، محدوديت هاي اقتصادي از سمت جنوب، وجود امكانات توسعه و گسترش در سمت غرب و شمالغرب، نه تنها به لحاظ مرفولوژيكي بلكه از نظر اقتصادي و وجود عوامل تشديد كننده جذب جمعيتي در محور مشهد- قوچان گسترش بي سابقه اي يافته است. كه عمده جمعيت حاشيه نشين يا اسكان غيررسمي مشهد نيز در اين

قسمت قرار داشته و روز به روز در حال گسترش نيز مي باشد. لازم به يادآوري است كه حاشيه نشيني در شهر مشهد نه بصورت امروزي آن بلكه عمدتاً بصورت زاغه نشيني سابقه بس طولاني دارد كه در حاشيه و يا در دل شهر سكني گزيده بودند. در هر حال تداوم اين روند گسترش كه ناشي از شرايط ويژة اين منطقه است، كم كم مشهد را به يك متروپل خطي تبديل خواهد كرد كه تا كيلومتر 25 جادة مشهد- قوچان كشيده خواهد شد. تحقق چنين شرايطي خدمات رساني را به لحاظ برنامه ريزيهاي شهري با مشكلات زيادي روبرو خواهد ساخت.

ب) ساخت و بافت جمعيت:
با توجه به اين كه محل تولد و اقامت بيشتر ساكنان حاشية شهر يكي نيست، بنابراين بيشتر آنها مهاجر غير بومي محسوب مي شوند. در حقيقت اين افراد همان رانده شدگان داخلي شهر مشهد و مهاجران وارده از نواحي روستايي يا شهري كوچك اند كه از خاستگاههاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي متفاوتي برخوردار مي باشند. تنوع قومي، زباني، فرهنگي، مذهبي و ... از ديگر ويژگيهاي آنهاست. با توجه به روند فزايندة مهاجرت به حاشيه و بالا بودن ميزان رشد جمعيت در آن (رايشي و تحرك مكاني) و تراكم بالاي جمعيت در واحد سطح و از همه مهمتر جواني بيش از حد جمعيت، همراه با بافت كالبدي خود، مختصات ويژه اي را در بافت جمعيتي و تركيب آنان به وجود آورده است. اين تركيب جمعيتي جوان علاوه بر پيامدهاي نامطلوب اقتصادي، اجتماعي، سياسي و ... مشكلاتي را در سالهاي نه چندان دور براي فضاي شهري مشهد ايجاد خواهد كرد.
اين مهم به ويژه با جذب تدريجي آنها در فرهنگ شهري و بالا رفتن سطح سواد و توقعات آنها، كم كم شكاف سني و جنسي در تركيب جمعيتي ظاهر و آنها را در معرض آسيب پذيري به علت نداشتن هويت مستقل، قرار مي دهد كه ناپايداري اين جمعيت، نبود اشتغال و درآمد پايدار، آسيب پذيري آنها را نيز تشديد خواهد كرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید