بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
روش شناسی
شهید مطهری در زمینه روش شناسی یک مشرب منعطف را دنبال کرده است. نه خود را به قیاس محدود می کند و نه این که اسیر استقرا و اسلوب تجربی می شود.
انسان باید جایگاهش را بشناسد و بداند در کجا از اسلوب تجربی استفاده کند و کجا به قیاس بپردازد. این شیوه ی غیر تعصب آمیز روش شناختی، بنیادی بر اندیشه های شهید مطهری می گذارد که سیر تفکرات فلسفی تا اندیشه های سیاسی ایشان را به گونه ای دلنشین قابل فهم و پذیرش می کند.
شهید در ارتباط عقل و دین نیز تلاش می کند تا عقل را در راه تحلیل مسایل دینی به کار گیرد و علاوه بر تکیه بر عقل روشن اندیش، ضعف های عصر روشنگری غرب در نگاه تک بعدی به عقل را با توسل به اصول و احکام دینی برطرف سازد.
مراحل بالاتر در نگاه روشی و تحلیل فلسفی – سیاسی شهید مطهری با کشف ریشه های تاریخی مسایل فلسفی آغاز می شود.
اسلاید 2 :
بنیادهای فلسفی
در رابطه ی فرد و جامعه، شهید مطهری معتقد است که «جامعه» بسان یک موجود زنده است که از حیات واقعی برخوردار می باشد.
به اعتقاد ایشان «قرآن برای جوامع، سرنوشت مشترک، نامه ی عمل مشترک، فهم و شعور، طاعت و عصیان معنی ندارد و قرآن همانطور که برای فرد، حیات و موت قائل است واقعاً برای جامعه نیز حیاتی، موتی و روحی قائل است.
این نگاه شهید مطهری به جامعه بر خلاف نگاه های ابزار گرایانه ی اندیشه ی غرب بعد از عصر روشن اندیشی به آن می باشد. در جامعه ی مکانیکی غرب، فرد اصل است و جامعه مصنوع او.
در اندیشه ی شهید مطهری، فرد یک موجود اجتماعی است که باید در اجتماع زندگی کند و گرنه منقرض خواهد شد. در واقع جامعه محل تحقق شخصیت فرد است. به همان نسبت جامعه نیز از افراد آن شخصیت می گیرد.
اسلاید 3 :
چنین نگاهی نیز فارغ از تعصبات دو مکتب فردگرایی و جامعه گرایی (ایندیویدوالیسم و سوسیالیسم) شکل می گیرد و با نگاهی ویژه به نظریه ی فطرت در اسلام تقویت شده است.
شهید مطهری فطرت انسانی را اصل گرفته و معتقد است در قالب روابط مبتنی بر اخلاق فردی و اجتماعی، ایمان به هدف خلقت و بعثت انبیا، انسان می تواند مراحل تکامل را در جامعه ی اسلامی طی نماید.
این نگرش هر گونه یاس و بدبینی نسبت به سرشت بشر و آینده ی بشریت را رد کرده و با نقد دگماتیسم موجود در مکاتب مارکسیسم، اگزیستانسیالیسم و علم گرایی منبعث از اندیشه های لیبرالی و روشن اندیشی همراه است
اسلاید 4 :
نقد چهار جریان عمده
الف) در نقد مارکسیسم
ایدئولوژی مارکسیسم، در اندیشه های کارل مارکس آلمانی (1883/م – 1818م) دارد اما از لحاظ سیاسی بیشتر پس از انقلاب کمونیستی روسیه (1917م) مطرح گردید.
در غرب، مارکسیسم را تحت عنوان یک ایدئولوژی انقلابی می شناختند و در اثر تلاش مارکسیست ها، بخش هایی از جهان اسلام نیز تحت تاثیر این ایدئولوژی قرار گرفته بود .
مارکسیسم نوید جامعه ای بی طبقه را می دهد اما بنیادش بر ماده ی (ماتریالیسم) است. بر اساس این بنیان اندیشه ای، همه چیز ماده است و آن چه در جامعه های انسانی می بینیم اعم از دین، حکومت، نهادها و ساختارها روبنایی بر همان زیربنا یعنی روابط مادی – اقتصادی است.
اسلاید 5 :
qبر این اساس مارکسیسم هنگام مواجهه با جهان لیبرال، ایده ی مقابله با سرمایه و سرمایه داری را مطرح کرد و اما در مقابل اغلب جوامع جهان سوم و به ویژه جوامع دینی از دَرِ مقابله با دین و تکیه بر نگرش دین زدایانه به جامعه و سیاست وارد گردید.
q
qشهید مطهری، تحریف شخصیت ها، تحریف آیات قرآن کریم و تفسیر مادی محتوای آیات با حفظ پوشش ظاهری الفاظ را نیرنگ تازه ی مارکسیست ها می خواند و معتقد است: «این نیرنگ تازه ای نیست، طرحی است که کارل مارکس برای ریشه کن کردن دین از اذهان توده های معتقد در صد سال پیش داده است
اسلاید 6 :
ب) نقد ملی گرایی
پس از جنگ جهانی دوم این نگرش در میان شماری از انقلابیون و فعالان جنبش های استقلال طلبی جهان سوم و جهان اسلام به وجود آمد که تنها با تکیه بر «ناسیونالیسم» (ملی گرایی) می توان مستقل شد و مستقل ماند.
ناسیونالیسم در ایران همزمان با هجوم اندیشه ها و مکاتب غربی، مطرح گردید و با برخی اصول اساسی اسلام ناهمخوان بود. بر مبنای این ایدئولوژی، ایرانی ها دارای یک احساس مشترک و وجدان و شعوری مجزا هستند که یک واحد سیاسی تحت نام ایران با ملت ایران را می سازد.
استاد مطهری به دنبال اثبات منطقی این استدلال بود که ایرانیان به اجبار و زور شمشیر مسلمان نشدند بلکه از یک سو به خاطر نفرت از نظام سیاسی- مذهبی طبقاتی ساسانیان و از سوی دیگر شعارها و آرمان های عدالت خواهانه ی اسلامی به اسلام گرویدند».
وی در خدمات متقابل اسلام و ایران معتقد است حتی اگر فرضاً که ایرانیان به زور مسلمان شدند، اما سهم فراوان ایرانیان را در باروری فرهنگ و تمدن اسلامی نمی توان نادیده گرفت.
اسلاید 7 :
پ) مقابله با تحجر
شهید مطهری «اخباریون» یا طرفداران «اخباری گری» را بانیان تحجردر اندیشه و تحولات سیاسی اسلام می دانند و معتقدند اینان هنوز جوامع اسلامی را آزار می دهند و آفتی برای دین اسلام و مردم مسلمان هستند.
اخباری گری به صورت بسیار حق به جانب و عوام فربیانه اش، نوعی تحجر خطرناک را در جهان اسلام ایجاد کرده و مشکلات ناشی از این تفکر هم چنان ادامه دارد.
شهید مطهری نقد اخباری گری را در کنار نقد علم گرایی محض (سیانتیسم) به کار می گیرد و معتقد است هر دوی مکاتب و تفکرات فوق الذکر نه در ساختن انسانی توانا و قدرتمند، موفق خواهد بود و نه می توانند انسانی با فضیلت به جامعه تحویل دهند بلکه حاصل کار آنها چیزی جز انسان «تک ساحتی» (تک بعدی) نیست که جوامع اسلامی را تهدید می کند .
اسلاید 8 :
ت) انحراف التقاط
شهید مطهری در وصف این نگرش می گوید: «اگر کسانی پیدا شدند که نیمی از مکتب توحید را گرفتند و بقیه را از مکتب شرک به هم آمیخته، نتیجه ی آن، یک مکتب التقاطی خواهد بود.
این توصیف پاسخی قطعی و جدی به تفکرات التقاطی است. در واقع خطر چنین تفکراتی که به طور عمده با پوشش اسلامی در صدد ایجاد منفذ و پایگاه برای اندیشه های منسوخ شده یا پس زده شده در جامعه ی ایران بودند، به مراتب از خطرات همان مکاتب اصلی بیشتر بوده و هست.
اسلاید 9 :
این نگرش در آستانه ی انقلاب و حتی چند سال ابتدای آن در میان مجامع و محیط های دانش جویی ایران رخنه کرده بود.
شهید مطهری التقاط را «توطئه ی عظیم» می داند که به ویژه از ناحیه ی ایدئولوژی ماتریالیستی دنبال می شود.
ایشان معتقدند که ماتریالیسم از درهای مختلف وارد شده و اکنون راه خطرناک تری را در پیش گرفته است.
به اعتقاد شهید مطهری یکی از نمودهای این نگرش خطرناک درشعار التقاطی، «به نام خدا به نام خلق قهرمان» وجود دارد؛ موضوعی که نوعی شرک را تداعی می کند.
اسلاید 10 :
نتیجه
به طور خلاصه می توان گفت که شهید مطهری علاوه بر تلاش برای تبیین و تحلیل اندیشه های اصیل اسلامی، بخش عمده ای از تلاش های خود را به آسیب شناسی اندیشه های موجود اختصاص داده بود تا در آن راستا، مانع انحراف اندیشه ی سیاسی اسلام از مسیر اصلی آن شود.
بدون شک هر چه جامعه و محیط فکری جهان اسلام و ایران با آفات و تهاجم بیشتر مواجه شود، رجوع بیشتر به آثار و افکار شهید مطهری الزامی تر است؛