بخشی از مقاله
چکیده:
رابطه دین و اخلاق یکی از مهمترین مسائل فلسفه اخلاق است که مورد بررسی اندیشمندان و متفکران قرار گرفته است. اینکه چه نسبتی میان دین و اخلاق وجود دارد و آیا اخلاق مستقل از دین است و یا مبتنی بر آن؟ آیا وجود اخلاق غیردینی امکانپذیر است؟ تبیین اینگونه مسائل در فلسفه اخلاق دارای اهمیت ویژهای است که بایستی با دقت و ظرافت لازم مورد بررسی قرار گیرد.در پاسخ به این مسئله آراء و نظریات متنوعی بیان شده است.عدهای به تقابل دین، برخی وحدت و بعضی به تعامل اخلاق و دین باور دارند. در این مقاله به دیدگاه شهید مطهری در خصوص پیوند دین و اخلاق پرداخته میشود. از نظر ایشان میان دین و اخلاق نه تنها هیچ تضادی بلکه وحدت و پیوستگی برقرار است.در ادامه سعی بر این است که نیازمندیهای دین و اخلاق به یکدیگر آثار دینداری و همچنین علل دین گریزی را بررسی کنیم.
کلید واژه : دین، اخلاق، ارتباط دین و اخلاق، معیار فعل اخلاقی.
مقدمه
اخلاق یکی از ضروریترین پایههای زندگی است و علم و تمدن و شکوه زندگی مادی بدون آن قادر به تأمین سعادت افراد بشر نبوده، بلکه بالعکس خطرناک و نابودکننده میباشد. چه بسا ملتهائی که دارای قدرت و زندگی عالی بودند ولی در اثر پیروی نکردن از اصول اخلاقی اسباب نابودی و سقوط خود را فراهم کردهاند.در علم اخلاق یکی از حوزههای مطالعاتی و پژوهشی وجود دارد که به رابطه اخلاق با سایر دانشها و حقایق دیگر مانند: هنر، تربیت، حقوق، دین، تمدن، فرهنگ، فلسفه وغیره میپردازد. بحث از رابطه دین و اخلاق یا قلمرو دین در عرصه اخلاق که به آن توجه داریم یکی از پژوهشهای اخلاقی مندرج در این بخش است.رابطه دین و اخلاق یکی از مهمترین مسائل فلسفه اخلاق به شمار میآید. به این معنا که چه نسبتی میان دین و اخلاق وجود دارد. آیا دین مستقل از اخلاق است یا اخلاق مستقل از دین است. آیا دین مبتنی بر اخلاق است یا اخلاق مبتنی بر دین است. آیا وجود اخلاق دینی امکانپذیر است؟ فیلسوفان دین و دانشمندان علم اخلاق پیرامون نسبت دین و اخلاق، اصالت دین و اخلاق، ضمانت اجرایی اخلاق به وسیله دین، منشا بودن دین برای اخلاق و جهات نیازمندی دین و اخلاق سخن بسیار گفتهاند.
برخی از پرسشهای مربوط به رابطه دین و اخلاق عبارتند از:
-آیا اخلاق و دین دارای ماهیتی مشترک هستند؟
-آیا بین دین و اخلاق سازگاری وجود دارد؟
-آیا بایدها و نبایدهای اخلاقی با بایدها و نبایدهای دینی ارتباطی دارند؟
-آیا اخلاق حتماً باید دینی باشد یا اخلاق سکولار نیز قابل تحقق است؟
-آیا دستورات اخلاقی را باید از متون اصیل دینی به دست آورد یا عقل و وجدان، توان تشخیص حقایق اخلاقی را دارند؟
-اخلاق به دین نیاز دارد یا دین به اخلاق؟
در این پژوهش سعی برآن است که رابطه دین و اخلاق از نگاه شهید مطهری مورد بررسی قرار گیرد. البته نیم نگاهی هم به آیات و روایات متناظر به بحث خواهیم داشت، تا به برخی از پرسشها پاسخ داده شود. به این منظور ابتداء به بررسی معنای دین و اخلاق می پردازیم.
تعریف دین
کلمه دین در لغت به معنی اطاعت است و هنگامی که گفته میشود دانَ»الْانْسانُلِلﱠهِ« یعنی انسان دستورات خدا را اطاعت کرد.1 دین در اصطلاح، اصل مهم مکتب تمامی پیامبران الهی اعم از صاحب شریعت وغیره میباشد که مردم را به آن دعوت کردهاند.2 در میان دانشمندان غربی نیز تعاریف ناقصی وجود دارد که هر کدام به جنبهای از مفهوم دین اشاره دارد. مثلا برخی دین را، ایمان به موجودات روحانی و اطاعت از قوای ما فوق انسانی و برخی آن را، مجموعه کلی اعتقادات و احساسات و اعمال انفرادی و اجتماعی میدانند.3شهید مطهری معتقد است که دین یک نظام فکری، اعتقادی و عملی است4 که جزء خواستههای فطری5 و عاطفی و تامین کننده نیازهای انسانی است و امکان ندارد که چیزی دیگری جانشین آن شود.6
به نظر ایشان دو نوع نگاه به معنای دین وجود دارد. گاهی مراد از دین، پیام وحیانی انبیاء که برای هدایت مردم فرستاده میشود و گاهی باورهای مذهبی که مقتضای سرشت انسانی است، میباشد. در این صورت پیغمبران مانند باغبانی هستند که گلی یا درختی مستعد رشد را پرورش میدهند.7البته از نظر قرآن کریم و روایات کلمه »دین« به صورت جمع - ادیان - وجود ندارد و حقیقت دین دارای ماهیتی است کهبهترین معرّف آن لفظ »اسلام« است.8 به نظر استاد شهید نیز، دین یعنی تحقق یافتن همه ارزشهای اخلاقی و اجتماعی اسلام از قبیل عدل، عفاف، تقوا، شجاعت، ایثار، محبت، عبادت، اخلاص، تزکیه نفس و نفی هر گونه شرک در عبادت یا طاعت.9
تعریف اخلاق و معیار فعل اخلاقی
أخلاق در لغتجمع خُلْق به معنی سرشت، خوی، طبیعت؛ که صورت باطنی و ناپیدای آدمی است به کار میرود.1 شایعترین کاربرد إصطلاحی أخلاق عبارت است از: »صفات نفسانی راسخ و پایداری که موجب میشوند أفعالی متناسب با آن صفات به سهولت و بدون نیاز به تامل از آدمی صادر شود2.«