بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
بدون شناخت قبلي بدون اينکه از لحاظ شخصيتي يکديگر را بشناسند به سرعت تمام ازدواج کردند حال با همان سرعت تمام تصميم به جدايي دارند و نهايتاً به اين طفل معصوم هم رحم نمي کنند و عاقبت طلاق، هرکدام به راه خود مي روند يا زندگي جديدي را شروع مي کنند، حال کاري نداريم که در زندگي جديدشان مي توانند موفق باشند يا نه، اما چه بر سر حاصل زندگي شان مي آيد و سرنوشت بچه طلاق به کجا ختم مي شود ؟
اسلاید 2 :
* آيا اين بچه از لحاظ عاطفي تأمين مي شود؟
* آيا اين بچه از لحاظ روحي دچار مشکل نمي گردد؟
* آيا اين بچه دچار دوگانگي نخواهد شد؟
* چه کسي مي تواند زمينه ساز يک زندگي آرام و بي دغذغه براي او باشد؟
* چه کسي بهتر از پدر و مادر مي تواند او را از هر نيازي سيراب گرداند؟
* آيا پدر و يا مادر به تنهايي قادر به اين امر خطير خواهند بود؟ با توجه به اينکه ازدواج مجددي هم داشته باشند؟
* اين فرزند هميشه يک حس کمبود محبت، احساس حقارت، نداشتن اعتماد بنفس کافي و دچار افسردگي روحي و رواني و... خواهد بود چه کسي مي تواند جوابگو باشد آيا اين خود خواهي نيست؟
* گناه اين دسته از بچه ها (بچه هاي طلاق) چيست؟
* آيا آنها قرباني خود خواهي و ندانم کاري والدين خود نيستند؟
شما عزيزان در اين مورد چه تذکرات و راه کارهايي را پيشنهاد مي کنيد
اسلاید 3 :
طلاق و کودکان
طلاق و فروپاشی خانواده، ضمن برهم زدن تعادل روانی ـ عاطفی افراد خانواده، موجب بروز
آسیب های اجتماعی مانند فرار فرزندان از خانه، سرقت، قتل، جنایت و…
می شود . با توجه به آسیب های اجتماعی پیامد طلاق و آثار بدی که بر سلامت روانی
ـ عاطفی افراد خانواده و به خصوص کودکان دارد، باید تدابیری لازم برای حفظ و
انسجام خانواده به کار برد . در حال حاضر، جهان با روند رو به افزایش طلاق مواجه است .
طلاق، به هر دلیلی (درست یا نادرست) پیام هایی برای فرد و جامعه دارد . تأثیر طلاق بر فرزندان، بسیار پیچیده و اسفبار است؛ به طوری که آنان به طور ناخواسته درگیر تضادهایی می شوند که نه توان درک آنها را دارند و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آنها را. روند سیر طلاق، بدین صورت است که ابتدا تنش و درگیری میان زن و شوهر آغاز می شود و این روند در تکامل خود به بی علاقگی های عاطفی، دوست نداشتن و سپس دشمنی علنی و واقعی با همسر منجر می شود .
مرحله بعدی، پیدایش فکر طلاق در یک یا هر دو زوج است و روی آوردن یکی از طرفین فرد یا افراد دیگر به عنوان محرم راز؛ در اینجاست که خانواده، شادابی خود را از دست می دهد و جدایی و طلاق صورت می گیرد.
اسلاید 4 :
عوامل مؤثر بر طلاق
الف) عوامل زیستی: شامل عدم تناسب سن، ازدواج در سنین پایین، بیماری های مسری، عقیم بودن مرد و نازا بودن زن و...
ب) عوامل روانی و اخلاقی: شامل تزلزل پایه های ایمان و سقوط مبانی اخلاقی، بدبینی، سختگیری و لجاجت زوجین نسبت به یکدیگر، دروغ گویی و...
ج) عوامل اجتماعی: شامل ناهماهنگی طبقاتی، دخالت های بی مورد دیگران، ازدواج های اجباری و...
اسلاید 5 :
تاثیر طلاق روی کودکان:
طلاق می تواند طیف گسترده ای از حالات هیجانی، فکری و رفتاری را در کودکان ایجاد کند که به عوامل مختلف بستگی دارد. از جمله: سرشت، ذات و شخصیت کودک، میزان آسیب پذیری یا مقاومت و تاب آوری او، وجود یا عدم وجود بیماری روانپزشکی، سن کودک، شرایط زندگی خانوادگی قبل از طلاق، نحوه برخورد والدین با پدیده طلاق و دخالت ندادن فرزندان در روابط خودشان، چگونگی شرایط و فرآیند طلاق ) مثل حضور در دادگاههای متعدد، نزاع و درگیریهای متعدد بین خانواده ها و انتقام جویی و...(، وجود سیستم های حمایتی و برقرار شدن هرچه سریعتر شرایط زندگی عادی کودک پس از طلاق و...نیمی از بچه های طلاق ارتباطشان با یکی از والدین قطع می شود و از حمایت و علاقه و توجه او محروم می شوند.
اسلاید 6 :
نگرش کودکان نسبت به طلاق والدین
عده ای از بچه ها طیفی از احساسات منفی را نسبت به یکی از والدین یا هر دوی آنها دارند. احساسات شدید حتی ممکن است تا سال ها طول بکشد. ممکن است آنها احساس کنند که حداقل توسط یکی از والدین طرد شده اند و دیگر مورد توجه و علاقه نیستند. ممکن است آنها نسبت به والدین خود خشم و عصبانیت داشته باشند. معمولاً درک بچه ها، استدلال و احساس آنها به سن آنها نیز بستگی دارد. در برخورد با نوجوانان باید مواظب باشیم که آنها را در موقعیتی قرار ندهیم که بخواهند ما را حمایت کنند، نباید به بچه ها تکیه کنیم. گاه بچه ها عصبانی هستند و تمایل دارند از یکی جانبداری کنند. باید به آنها گفته شود که دعوای والدین به آنها ارتباطی ندارد و نباید خودشان را درگیر ماجرا کنند.لازم است به آنها این اطمینان خاطر را بدهیم که هم مادر را خواهند داشت و هم پدر را. تماس مکرر و منظم از طرف هر دو والد بهترین راه حل است. هم در دختران و هم در پسران نیاز به پدر در دوره نوجوانی افزایش می یابد و احساس طرد شدن توسط پدر در این سن روی رشدنرمال نوجوان تأثیر می گذارد.
اسلاید 7 :
ترس از جدایی و ترک شدن توسط والدین و اضطراب این که چه کسی از آنها مراقبت خواهد کرد و چه کسی آنها را ترک خواهد کرد. نگرانی راجع به اینکه آیا والدین باقیمانده قادر است به تنهایی همه چیز را مدیریت کند. اضطراب شدید که ممکن است روی تکالیف نرمال رشدی تأثیر بگذارد. وابستگی والدین باقیمانده نسبت به کودک که ممکن است منجر به محدود کردن کودک از ارتباطات لازم متناسب با رشد و وابستگی و اضطراب در کودک گردد. احساس شوک و بهت، تأسف و حسرت عمیق، عده کمی نیز ممکن است احساس آسودگی و فراغت داشته باشند مسئولیت گرفتن زیاد بچه ها که ممکن است فکر کنند که حالا باید نیاز روانی یا فیزیکی پدر یا مادر را برآورده کنند؛ که این موضوع ممکن است آنها را از پاسخ دهی به نیازهای نرمال رشدی باز بدارد. شاهد خشونت و جنگ بین الدین بودن که روی روابط آینده آنها با جنس مخالف و رشد روانی آنها تأثیر می گذارد. خشم شدید نسبت به والدین، ترس از این که باید محبت و وفاداریشان بین دو والد تقسیم شود. احساس گناه راجع به این که آنها در جدایی و طلاق والدین نقش داشته اند و شاید می توانستند جلوی آن را بگیرند. در نوجوانی افسردگی، پرخاشگری، اشتغال ذهنی با خودکشی، خشم شدید، اشتغال ذهنی با اخلاقیات، قضاوت کردن، مقصر را مشخص کردن، اضطراب راجع به آینده، ترس از این که ازدواج خودش نیز مثل والدینش با شکست روبرو شود؛ دیدهمی شود.
اسلاید 8 :
در حوزه ارتباط اجتماعی، مشکلات شخصی و مسائل روانی، هم در مراحل ابتدایی و هم در درازمدت دختران به خصوص قبل از نوجوانی تطابق بهتری با مسئله طلاق برقرار می کنند. والدین باید به
فرزندانشان بگویند: ما قصد داریم طلاق بگیریم و از هم جدا شویم. این به آن معناست که ما نمی خواهیم با یکدیگر زندگی کنیم. اما همیشه والدین تو هستیم، هر دوی ما تو را دوست داریم. تو مجبور
نیستی بین ما یکی را انتخاب کنی. تو عامل و باعث طلاق ما نیستی و نمیتوانی هم از آن جلوگیری کنی. بعداً هر زمان که خواستی می توانیم مجدد راجع به آن صحبت کنیم، راجع به احساسات تو،
تغییراتی که رخ داده و... تو همچنین میتوانی آن را به دوستانت بگویی یا به هر کس دیگری که فکر می کنی گفتن آن به تو آرامش میدهد. هیچ کودکی دوست ندارد در مقام قضاوت قرار گیرد. در نیتجه نباید از بچه ها نظر خواست و از آنها پرسید: فکر می کنی تقصیر کیه؟ من بیشتر تقصیر دارم یا پدرت؟ بچه های کوچک تر و ناتوان تر از آن هستند که قدرت انتخاب را به آنها واگذار کنیم. این کار بار سنگینی از تصمیم گیری و مسئولیت را به دوش آنها تحمیل می کند. والدین نبایداز کودک بپرسند: من نمیدانم تو خودت انتخاب کن با من میخواهی زندگی کنی یا با پدرت؟
اسلاید 9 :
هنگام طلاق باید احساس مسئولیت بچه ها را از آنها گرفت. نباید آنها این حس را داشته باشند که بایدکاری بکنند، باید نجات دهنده باشند و باید یکی را انتخاب کنند. باید والدین به آنها بگویند که این موضوعی است بین من و پدرت، بین من و مادرت و به تو ارتباطی ندارد .
ما خودمان آن را حل خواهیم کرد.لازم است کودکان جزئیات شرایط زندگی روزمرۀ بعدی خود را بدانند و اطلاعات لازم به آنها داده شود: فعلاً ما چند ماه در منزل مادر بزرگ زندگی می کنیم و تو به مدرسه قبلی خودت می روی و ..... کودک باید بداند که هر کجا زندگی کند و با هر کسی زندگی کند ارتباطش با طرف دیگر قطع نخواهد شد و با هر دو نفر ارتباط خواهد داشت. ممکن است همسرمان برای ما همسر مهربان و خوبی نبوده ولی این دلیل نمی شود که پدر یا مادر خوبی نباشد. صحبت کردن راجع به خاطرات منفی و بدی که از او و خانوادهاش داریم، کمکی به فرزندمان نخواهد کرد. صحبت ما راجع به والدین دیگر ممکن است حاوی اطلاعات باشد ولی نباید احساسی، قضاوت گونه و دلالت بر بد بودن او باشد: روز پنجشنبه تو را نزد پدرت می برم. جمعه ساعت 7 شب میآیم دنبالت. فکر نکنم تو بیشتر از این بتوانی آنجا بمانی چون ظاهراً پدرت عازم سفر است.خلاصه کلام در زندگی روزمره کودکان، زمان های بسیاری است که آنها تحت تآثیر سوء استرسهای مختلف هستند، آنچه مهم است سیستم حمایتی پیرامون آنهاست. بچه ها در زمان بحران باید بتوانند از بزرگترها حمایت دریافت کنند. در زمان طلاق نیز حمایت خود را از آنان دریغ نکنیم و آنها را چون وسیله ای برای رسیدن به اهدافمان استفاده نکنیم. پدیده طلاق پدیدهای است كه متأسفانه آمارش نه تنها در مملكت ما، بلكه در تمام جهان رو به افزایش است مشكلاتی از قبیل فقر، عدم درك متقابل، دخالت خانواده، اعتیاد و غیره عواملی هستند كهاین آمار را بالا می برند و كافی است كه در این میان یك راهنمای درست و منطقی وجود نداشته باشد، گرچه این روزها طلاق بیشتر چیزی شبیه به مُد شده تا یک پدیده. به امید روزی كه هیچ گاه شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم.
اسلاید 10 :
سن کودک:
درباره اثرات طلاق بر روی کودک کوچک تر از 2 تا 3 سال، اطلاعات بسیار کم است. بچه های خردسال در صورت وقوع طلاق به طور معمول رنج نمی برند، گرچه در صورتی که رابطه یا پیوند نزدیک، بین یکی از والدها و کودک آسیب ببیند، ممکن است مشکل به وجود آید. والدین بایستی نسبت به برنامه های سرپرستی و مراقبت از کودک بهتوافق برسند، آنچنان که کودک در حالی که ناسازگاری بین والدینش را تجربه می کند، به رشد و نمو خود ادامه دهد.