بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
براي تبيين هر چه بهتر« جايگاه توسعه اقتصادي» در اسلام و با توجه به مجال اندك،
مباحث اين نوشتار تحت 4 عنوان كلي ذيل
بررسي خواهد شد؛
- تعريف توسعه،
2. هدف توسعه،
3. نظامهاي توسعه و راهبردهاي آن. - پايههاي توسعه اقتصادي در اسلام.
اسلاید 2 :
بخش اول: تعريف توسعه
الف. توسعه در ادبيات اقتصادي
از دهه چهل ميلادي به اين سو، «توسعه» به صورت اصطلاحي در اقتصاد رواج يافته است. در آغاز، توسعه را مترادف «رشد توليد ناخالص داخلي» ميدانستند؛ امّا با گذشت يك دهه، تجربه كشورهايي كه براي تحقّق توسعه، راه افزايش توليد ناخالص داخلي را پيموده بودند، نشان داد كه توسعه تنها پديدهاي اقتصادي نيست، بلكه حالتي است كه ابعاد ديگر نيز دارد؛ ابعادي همچون توسعه سياسي، توسعه اجتماعي، و مانند آنها.
اسلاید 3 :
ب. توسعه در اسلام
در ديدگاه اسلامي، توسعه اقتصادي براي جامعه، دستاوردِ برنامههاي اسلام در اجراي احكام الهي و جامه عمل پوشاندن به تعاليم آسماني است. تا آنجا كه نبي مكرم اسلام {صلي الله عليه وآله} هر روز پس از نماز صبح به گونه اي كه اصحاب صدايشان را بشنوند در كنار دعا براي اصلاح دين و آخرت، سه مرتبه اين جملات را مي فرمودند: «اللّهُمَّ أصلِح لي دُنياي الَّتي جَعَلتَ فيها مَعاشي؛
بار خدايا! دنياي مرا به سامان آور؛ همان را كه مايه زندگاني من قرار دادهاي»
اسلاید 4 :
امام صادق عليهالسلام در توصيف جامعهي پس از ظهور حضرت حجت عجلاللهتعاليفرجهالشريف ميفرمايند:
«...ويطلُبُ الرَّجُلُ مِنكُم مَن يصِلُهُ بِمالِهِ ويأخُذُ مِنهُ زَكاتَهُ فَلا يجِدُ أحَدا يقبَلُ مِنهُ ذلِكَ؛ استَغنَي النّاسُ بِما رَزَقَهُمُ اللّهُ مِن فَضلِهِ؛
...و كسي از شما به دنبال فردي ميگردد كه مالش را بستاند و زكاتش را بپذيرد، امّا هيچ كس را نمييابد كه چنين كند، [زيرا] مردم از رهگذر روزيهايي كه خداوند با فزون بخشي خويش به ايشان عطا فرموده، بينياز شدهاند.»
اسلاید 5 :
ج.مقايسه ي دو ديدگاه :
ارزيابي تعريف رايج توسعه نشان ميدهد كه اين تعريف مبتني بر نگرش مادّي به حيات است. آن چه انسان معاصر از توسعه ميفهمد، از پيشرفت و رفاه مادّي و از مرزهاي اين دنيا فراتر نميرود. بر پايه اين نگرش و جهانبيني، توسعه با همه شاخصههايش، از دايره رفاه مادّي درنميگذرد.
امّا در جهانبيني اسلامي، وضع فرق ميكند. در چهارچوب بينش اسلامي، انسان موجودي است كه از جسم و روح تركيب يافته و افزون بر نيازهاي مادّي، خواستهاي معنوي نيز دارد؛ اسلام، ذاتا، شيوهاي براي توسعه و تكامل؛ برنامهاي براي تأمين نيازهاي مادّي و معنوي انسان؛ و طرحنامهاي جهت برآوردن خواستههاي دنيايي و آخرتي او است، به گونهاي كه از رهگذر آن، انسانيت بتواند به جايگاه نمونه و سعادتمندانه حيات بشري ارتقا يابد .
اسلاید 6 :
در نگاه اسلام، جهانبيني مادّي نميتواند به نيازهاي واقعي انسان پاسخ گويد، هر چند كه صدها شاخص ديگر را به شاخصهاي توسعه بيفزايد؛ اين نوع نگرش قادر نيست جامعه انساني را به قلّه مطلوبش رهنمون گردد. بشريت براي دستيابي به توسعه همه جانبه، راهي ندارد جز آن كه شيوه خدايي دين را پي گيرد كه بر پايه شناخت واقعي انسان و درك نيازهاي فطري او استوار است.
در پرتو اين نگرش، ويژگي نخست توسعه اسلامي، فراگيري و شمول آن در دايره همه ابعاد حيات انسان است. ديگر اجزاي اين بنا نيز بر همين پايه استوارند و بازگشتِ ديگر ويژگيهاي توسعه اسلامي نيز به همين ويژگي است.
به همان اندازه كه در ادبيات اقتصادي معاصر، توسعه داراي مفهومي محدود است و ميان ديوارهاي نيازهاي مادّي انسان جاي ميگيرد، در جهانبيني اسلامي، افقي گسترده دارد و با نيازهاي فراگير و نامحدود انسان سازگار اسـت.
اسلاید 7 :
بخش دوم : هدف توسعه
وقتي همه امور در يك چيز به نام هدف تمركز مييابد، طبيعي است كه آن هدف مركز ثقل همه ارزشها و آرمانها گردد و مركزي شود براي جذب همه تلاشها و رويكردها. اين، همان جايگاهي است كه توسعه اقتصادي در عصر جديد يافته است.
هرگاه توسعه را در چهارچوب تعريف متداول ارزيابي كنيم، درمييابيم كه هدف اسلام از توسعه اقتصادي با هدفِ توسعه در نگرش مادّي متفاوت است.
در منظومه تمدّن مادّي، توسعه مادّي الگويي است ايدهآل و نهايتي مطلوب كه انسان در جستوجوي آن است. بر پايه اين تصوّر و با بهرهگيري از دستگاههاي عظيم تبليغاتي، كشورهاي پيشرفته از رهگذر توسعه اقتصادي، توانستهاند اين گونه وانمود كنند كه الگوي زندگي و شيوه انساني آنان، از ديگر ملّتها برتر و با معيارهاي بشري سازگارتر است.
اسلاید 8 :
در سالهاي پس از جنگ دوم جهاني كه گفت و گوي جدّي درباره دو مقوله پيشرفت و واپس ماندگي پيش آمد، مجموعه كشورهاي جهان سوم به سوي توسعه اقتصادي جهان غرب به مثابه الگوي عالي و چهارچوب نمونه و مطلوب روي آوردند، در آن مرحله، اين رويكرد به قالبي فكري تبديل شد كه افكار بسياري از متفكّران جهان سوم را به محور توسعه اقتصادي و ضرورت ايجاد تحوّل در دو زمينه فرهنگي و اجتماعي به منظور دستيابي به رشد اقتصادي، سوق داد.
امّا در تمدّن اسلامي، توسعه اقتصادي هدفِ برتر نيست. در اين تمدّن، هدف آن است كه همه استعدادهاي انساني شكوفا گردد و نهفتههاي او هويدا شود تا به سوي كمال مطلق راه بَرَد و به سعادت ابدي و پايدار دست يابد. توسعه اقتصادي، تنها مقدّمهاي براي رسيدن به همين هدف است. با همين رويكرد است كه اسلام، جامعه انساني را نيازمند تحقّق رفاه فراگير و ارتقا يافتن به كمال مطلق ميداند
داند تا در كنار شاخصههاي مادّي و دنيايي،، به ضرورتهاي ديگر كه در رشد و ارتقاي شاخصههاي معنوي، همچون ايمان و اخلاق و اعمال صالح متجلّي ميشوند، نيز عنايت ورزد.
اسلاید 9 :
بخش سوم : نظام هاي توسعه و راهبرد هاي آن
همه ميدانيم كه نظامهاي توسعه در جهان معاصر و راهبردهاي آنها، به دو طرز تفكّر سرمايهداري و سوسياليزم باز ميگردند.
مكتب سرمايهداري بر آن است كه برقراري نظام بازار، برترين طريق دستيابي به اين هدف است، در حالي كه سوسياليزم تصميمات خود در اين زمينه را بر مبناي شيوه برنامهريزي مركزي پايه نهاده و از اين رو، نظام اقتصاد دولتي را ترجيح داده است.
مسلّم است كه اسلام دستاوردهاي فكري اقتصاددانان معاصر را كه مبتني بر يكي از دو طرز تفكّر حاكم، سرمايهداري و سوسياليزم، است، نه به طور مطلق رد ميكند و نه مطلقا ميپذيرد. هرگز چنين نيست؛ كارشناسان اقتصاد اسلامي وظيفه دارند نكات مثبت هر يك از اين دو نظام را اقتباس كنند و عناصر منفي آنها را كنار نهند تا به برنامهاي رسند كه نظام اسلامي براي توسعه و راهبردهاي آن را نشان دهد، مشروط به اين كه برنامه ريزي مذكور در چهارچوب نظام اقتصادي اسلام و برخاسته از رويكرد اقتصادي در اسلام باشد.
اسلاید 10 :
بخش چهارم : پايه هاي توسعه اقتصادي در اسلام
اسلام در توسعه اقتصادي مطلوبش از اركان و اصول عامّ توسعه -كه مورد توجه همه مكتبها و رويكردهاست - غافل نبوده و بدان توجه لازم را داشته است. البتّه آن چه ممكن است محلّ بحث باشد، ميزان نقش و تأثير اين اصول و اركان شش گانه ذيل در مسير توسعه و اُفق حركت آنها، براساس تعريف و هدف فرض شده براي توسعه، است. اين شش عنصر که پايههاي توسعه اقتصادي بوده و هر يك، جايگاهي در خور و نقشي مهم در اين جهت ايفا ميكند عبارتند از: