بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
تعریف تعارض:
تعارض در فرهنگ لغت فارسی به معنای رویارویی، معترض و مزاحم یکدیگر شدن و با هم اختلاف داشتن است.
کوتاه ترین تعریف تعارض از رابینز:
«وجود عدم توافق بین دو یا چند گروه»
تعارض ميتواند بدون درگیری و نزاع یا جنگ وجود داشته باشد. نزاع تنها یکی از اشکال تعارض ميباشد.
منبع اساسی نگهداری تعارض فکر و مغز افرادی است که آن را تجربه ميکنند.
تعارض مستقل و خارج از وجود افراد به وجود نمی آید.
تعریف به هر گونه باشد ناسازگاری، تقابل، جبهه گیری، ناهماهنگی، مخالفت جز عوامل اساسی تعارض ميباشند.
اسلاید 2 :
تفاوت تعارض و رقابت:
تعارض مشابه رقابت است ولی با شدت بیشتر
رقابت یعنی همچشمی دو گروه در دستیابی به یک چیز ارزشمند در حالی که در تعریف واژه تعارض چنین فرض ميشود که یک گروه مستقیماً مانع از این ميشود که گروه دیگر به هدف خود برسد.
ساده ترین مثال ورزشها هستند.
اسلاید 3 :
تعارض:
تعارض از ديدگاه لورنز:
اجزاي تعارض:1- هويت گروهي2-تفاوت قابل مشاهده بين گروهها 3-ناکامي يااستيصال
رقابت:
تفاوت,رقابت,تعرض,بحران و جنگ
فلسفه ها ي گوناگون تعارض:
1- ديدگاه مرکزي يا تئوري يگانگي
2- ديدگاه تکثرگرايي
3- ديدگاه افراطي(مارکس)
4- ديدگاه جاري
اسلاید 4 :
عوامل شخصي:
-مهارت ها و توانمندي ها
-شخصيت ها
-ادراک
-احساسات
-موانع ارتباطي
-تفاوت هاي فرهنگي
-عدم تناسب پست با فرد
عوامل ساختاري:
- تخصص گرايي
-وابستگي منابع
-منابع مشترک
-تفاوت اهداف
-روابط قدرت
-تناقض موقعيت
-ابهام در اختيارات
-ابهام در وظايف
-ابهام در مسئوليت ها
اسلاید 5 :
عوامل فرهنگي:
-فرهنگ رقابتي
-خرده فرهنگ ها
عوامل ارتباطي:
-معني شناسي
-فقدان اطلاعات
-مازاد اطلاعات
- کانال هاي ارتباطي
عوامل ساختاري و فاکتورهاي طراحي:
-تفکيک پذيري,تخصص گرايي افقي و عمودي
-وابستگي ها ومنابع مشترک
- ابهام و ميزان پاداش هاي عملکردي
عوامل شخصيتي:
-عقايد و ادراکات
-شخصيت ها
-علايق
اسلاید 6 :
1ـ تعارض پایه ای:
تعارضی است که غالباً به شکل عدم توافق اساسی بر سر اهداف کار وسایل لازم برای انجام آنها رخ ميدهد. معمولاً افراد بر سر مسائلی از قبیل اهداف سازمانی و گروهی، تخصیص منابع، توزیع، پاداش، خط مشیها و روشهای کار و تعیین وظایف با هم به توافق نمیرسند.
2ـ تعارض عاطفی:
مربوط به مشکلات میان اشخاص است و از احساساتی مانند عصبانیت، عدم اطمینان نفرت و ترس و نارضایتی سرچشمه ميگیرد. تعارض عاطفی انرژی افراد را از بین ميبرد و آنها را از اولویتهای مهم کاری منحرف ميسازد که ناراحت کننده ترین تعارض در روابط مافوق –زیردست ميباشد.
اسلاید 7 :
1ـ نقش آغازگر: چنانچه مدیر آغازگر تعارض باشد بهتر است:
ـ از سطح پایین آغاز کند و در جبهه ای ظریف و دقیق در مورد یک یا دو
موضوع که به اندازه کافی مستند هستند پیشروی کند.
ـ آمادگی لازم برای آشکار ساختن مساله، چه در ردههای بالای سازمان و چه در بین همتایان داشته باشد.
2ـ مدیر به عنوان مدافع: چنانچه مدیر در موقعیت تعارض، نقش مدافع داشته باشد بهتر است:
ـ دچار هیجان نشود و خونسردی خود را حفظ کند.
ـ از طرف مقابل بخواهد تا به طور روشن اتهام را مطرح کند و در صورت امکان مدارک و شواهد مورد لزوم را جویا شود.
3ـ مدیر به عنوان آشتی دهنده:
ـ در نظر داشته باشد كه مردم دوست ندارند، ديگران در امورشان دخالت كنند.
ـ با توجه به این که هر یک از طرفین نسبت به یکدیگر دارای نگرشهای منفی و متناقضی شده اند، برای تغییر و بهبود این نگرشها تلاش کند.
ـ نگرشهای مثبت را در طرفین تقویت نماید و آبروریزی آنها را به حداقل برساند.
اسلاید 8 :
1- موقعيت برد- برد
2- موقعيت برد- باخت
3- موقعيت باخت- باخت
روش هاي مهم مديريت تعارض
1- شيوه اجتناب و عدم جبهه گيري 2- مذاکره
3-استفاده از قدرت 4- ايجاد دشمن مشترک
5- روش گذشت 6- جابجايي طرفين
7- تغيير روابط انساني 8-اهداف مشترک
9- ارجاع سلسله مراتبي 9- ضربه گيري يا استفاده از متخصص روابط انساني
10- استفاده از روابط غيررسمي 11-مشاوره
12- هوشياري در برابر شايعه
اسلاید 9 :
13ـ مدیر نباید عدم توافق را مخرب و به هم زننده ی نظم سازمان بداند.
14ـ مدیر باید پشتیبانی و اعتماد رهبران غیررسمی و مردم را جلب کند.
15ـ مدیر باید علاوه بر به کارگیری افراد ذی نفوذ در صورت امکان به تمام افراد ناراضی نیز مسئولیت دهد.
16ـ مدیر باید کوشش نماید تا وحدت گروهی را در سازمان تحکیم بخشد.
17ـ هر قدر رفتار مدیر مناسب تر باشد به همان میزان تعارض کاهش ميیابد.
18ـ مدیر باید تلاش کند تا محیطی امن و مناسب به وجود آورد.
19ـ امکانات را عادلانه توزیع کند.
20ـ مشترکات کارکنان را تقویت کند.
21ـ از استراتژی سازش در سازمان استفاده کند.
اسلاید 10 :
نگرش سنتي به مديريت بحران، براين باور بود كه مديريت بحران يعني فرو نشاندن آتش .
کلارک، بحران را رویدادی بدون برنامه می داند که باعث وارد آمدن صدمه یا حتی مرگ کارکنان، مشتریان یا مردم جامعه می شود، ورشکستگی یا ایجاد وقفه در عملیات سازمان را موجب می گردد، خسارات فیزیکی یا محیطی را به دنبال دارد، جایگاه عالی سازمان و یا تصور عامه مردم از کارگزاران یا سازمان را تهدید می کند.