بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
فصل 1- تعاریف و مفاهیم مدیریت و سازمان
فصل 2- مثالهای طبقهبندی نظریههای سازمان و مدیریت
فصل3- سیر تحول نظریههای مدیریت
فصل 4- خلاقیت
فصل 5- برنامه ریزی
فصل 6- تصمیم گیری و حل مساله
فصل 7- برنامه ریزی استراتژیک یا راهبردی
فصل 8 – سازماندهی
فصل 9- هدایت و رهبری
فصل 12- کنترل
اسلاید 2 :
به طور کلی سازمانها سه ویژگی مشترک دارند؛
1- مقاصد و اهداف مشخصی دارند،2- از آحاد انسانی تشکیل شدهاند و3- دارای ساختاری منظم و مشخص می باشند.
اسلاید 3 :
ابعاد سازمان مفهومی است که بیانگر ویژگی های خاص سازمان می باشد.
1- رسمی گرایی 2- تخصص گرایی 3- داشتن استاندارد 4- سلسله مراتب اختیارات 5- پیچیدگی 6- تمرکزگرایی 7- حرفهای گرایی و 8- نسبت کارکنان از ابعاد ساختاری سازمان می باشد.
ابعاد محتوایی سازمان نیز عبارت است از؛ 1- اندازه 2- فن آوری سازمان 3- محیط 4- هدفها و راهبردها و 5- فرهنگ.
پیچیدگی در سازمانها به معنای تعداد کارها یا نظام های فرعی است که در درون یک سازمان انجام می شود.
سازمانی که تصمیم گیری در سطوح مدیریتی بالای آن انجام می گیرد را سازمان متمرکز می نامند و هنگامی که تصمیم گیری به سطوح پایین تر سازمان تفویض گردد، آن سازمان را غیر متمرکز می نامند.
اسلاید 4 :
فرهنگ سازمان نشان دهنده ی مجموعهای از ارزش ها ، باورها، هنجارها و ادراکاتی است که کارکنان در آن سهیم می باشند.
پیشرفتهای مخابراتی و اینترنت موجبات رفع محدودیت هایی مانند فاصله،نژاد و ملیت گشته و روند تدلید دانش را تسهیل کرده است. این نحوهی تولید دانش باعث به وجود آمدن سازمانهایی شده است که وجود خارجی ندارند و سرمایهگذاری در رابطه با محل یا ساختمان فیزیکی سازمان صورت نمی گیرد.صاحب نطران این نوع از سازمان را سازمانهای مجازی می نامند.
یادگیری سازمانی به معنای بهبود فعالیتها از طریق درک بهتر و دانش بهتر است.
کارآفرینی سازمانی به مفهوم فراگرد یا فرایند شکار فرصتها به وسیلهی افراد یا سازمانها بدون در نظر گرفتن منابع موجود در اختیار آنها می باشد.
اسلاید 5 :
مدیریت موفق و مؤثر مدیریتی است که به کسب هدفهای سازمانی یا چیزی بیش از آن بیانجامد.
مدیران به طور کلی برای انجام وظایف خود نیازمند سه دسته از مهارتها می باشند.
اسلاید 6 :
نظریه یا تئوری در حقیقت توصیفی است برای تبیین یا تشریح رابطه علّی که بین متغیرها یا ویژگی های سازمان وجود دارد.
استعاره عبارت است از توصیف یک پدیده بر اساس تشبیه ومشابهت با پدیدهی دیگر بر مبنای دارا بودن وجوه مشترک بین آنها.
سیر تکامل تئوری ها و نظریه های مدیریت به گونه های متفاوتی تقسیم بندی شده است. نمونه ای از این تقسیم بندی عبارت است از:
1- تمدنهای کهن یا قدیم: تشکیل نهاد خانواده بنیان نهادهایی اجتماعی چون قبیله و ملت را ایجاد کرده است.
2- قرون وسطی یا دوران فطرت: در این دوره تا حدودی افکار اداری اشاعه پیدا کرد.
اسلاید 7 :
قرن نوزدهم و ظهور اندیشههای مدیریت: در این دوره سیستم کارخانهای جای صنایع دستی را گرفت.نظریاتی مانند استاندارد کاری،طرح ریزی ، تجزیه و تحلیل حرکت و... در این دوره مطرح گردید.
قرن بیستم و آغاز جنبشهای منظم مدیریت: نهضت مدیریت علمی در اوایل این قرن، نهضت روابط انسانی و تفکر سیستمی از تحولات اساسی مدیریت در قرن بیستم می باشد.
دوران آگاهی اداری: با پیشرفت سیستم اقتصادی کشور ها اهمیت مسائل اداری نیز افزایش یافت. در این دوره آدام اسمیت بحثهایی پیرامون صنعت را مطرح کرده است.
اسلاید 8 :
از تحولات مهم و تاثیرگذار در سیر تکامل مدیریت باید از انقلاب صنعتی نام برد. از جمله اثرات انقلاب صنعتی ایجاد طبقه ای در سازمان هااست به نام مدیران.
نظریهی تقسیم کارِآدام اسمیت، تخصصگرایی در افکار چارلز باباژ و انسانگرایی رابرت آون سرآمد نخستین نظریات در افکار مدیریتی می باشند.
دورهی کلاسیکها سه دههی ابتدایی قرن بیستم را در بر می گیرد. در این دوره نظریات افرادی چون تیلور، گیلبرتها، هنری گانت، فایول و وِبر از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اسلاید 9 :
از شناخته شدهترین طبقه بندی های افکار مدیریت توسط رابینز ارائه شده است که عبارت است از: 1- نخستین نظریات2 - دورهی کلاسیکها 3- عصرنئوکلاسیکها4 - علوم رفتاری5 - نهضت نوین مدیریت
اسلاید 10 :
تیلور و مدیریت علمی: تیلور به دنبال یافتن بهترین راه انجام کارها بود. ایجاد تناسب بین شغل و شاغل، انتخاب علمی کارگر، همکاری و تقسیم کار بین کارگر و کارفرما بر مبنای روش های علمی و عدالت از اصول مدیریت علمی تیلور می باشند.
گیلبرتها: فرانک و لیلیان گیلبرت تلاش خود را به کشف بهترین راه برای انجام کار معطوف کردند لذا آنان را از پیشگامان حرکت سنجی قلمداد می کنند. آنها پس از مطالعهی هزاران کار 17 حرکت را در دورههای سه گانه انجام کار، یعنی بلند کردن، جابهجا کردن و استراحت کردن مشخص ساختند.
هنری گانت: گانت بر عکس گیلبرتها به یک بهترین راه برای انجام کار معتقد نبود، بلکه معتقد بود می توان راهی پیدا کرد که در یک موقعیت بهترین به نظر آید.