بخشی از مقاله
چکیده
فرهنگ به مثابه درختی ست که ریشه هاي عمیق و استوار آن مبانی اعتقادي می باشد ، نظریه حی متاله یکی از ویژگی هاي انسان شناسی اسلامی می باشد که به علت نوع نگاه متمایز خود در تبیین مسائل فرهنگی ، ثمرات زیادي به همراه دارد بر این اساس مسئله این پژوهش تبیین ظرفیت ها و دستاوردهاي مهم نظریه حی متاله در نظریه ي فرهنگی می باشد نوع نگرش به انسان تاثیر بسزایی در فرهنگ دارد و در این راستا نظریه " حیمتألّه " افقی را براي انسان ترسیم می کند که مقام انسانیت بدون حیات متألّهانه قابل دستیابی نمی باشد از این رو ، تألّه ، وجه تمایز بین انسان و سایر موجودات می باشد.
هدف اصلی تحقیق حاضر آن است که با واکاوي نظریه " حی متألّه " آیت االله جوادي آملی، بتوان دلالت هایی براي نظریه ي فرهنگی استخراج نمود. روش این تحقیق دلالت پژوهی و رویکرد این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. بر این اساس، ابتدا نظریه ي " حی متألّه " آیت االله جوادي تبیین شده و نکات کلیدي این نظریه استخراج شد ، در ادامه تعالی فرهنگی ، میزان اعتبار فرهنگ هاي مختلف، تعاملات فرهنگی و پویایی فرهنگی از موضوعاتی می باشد که در این مقاله به عنوان دلالت هاي نظریه " حی متألّه " در نظریه ي فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت. مبتنی بر این نظریه ، فرهنگ تبدیل به فرهنگی متالهانه می گردد که در آن هر عنصري از عناصر فرهنگ که رنگ و بوي خدایی نداشته باشد و انسان را در مسیر عبودیترب سوق ندهد رنگ اعتبار می بازد.
مقدمه
نظر به اهمیت فرهنگ در حفظ و بقا جوامع ، گسترش مسائل فرهنگی ناشی از تعاملات فرهنگی در جهان معاصر و گرایش به چند فرهنگ گرایی ، سبب توجه ویژه هر فرهنگ به داشته ها و مبانی اصیل خود شده تا در این گرداگرد غلبه ي فرهنگ ها بر یکدیگر ، اندیشه هاي ناب زیربنایی فرهنگ در اثر گسترش عرضه ي عناصر مادي فرهنگ هاي غیر اسلامی که مبتنی بر لذات مادي زودگذر ، از صحنه تاثیر گذاري محو نگردند.
محوریت نظریات و مبانی بر گرفته از تعالیم اسلامی در برنامه ریزي و تحلیل تحولات فرهنگی و اجتماعی ، دغدغه ي است که همیشه براي جامعه اسلامی وجود داشته است اما به علت گرایش نهادهاي علمی کشور به سمت ایده ها و الگوهاي غربی در فضاي فرهنگی ، عملا برنامه ریزي فرهنگی و مباحث تئوریک مرتبط بر مبناي الگوها و پارادایم ها و نظریه پردازان غربی حرکت کرده و در اکثر موارد با عینک ساخته شده توسط آن ها جهان خارجی و تحولات داخلی خود را تحلیل می کنیم و این در صورتی است که متفکران بزرگ اسلامی از دریاي عمیق معارف الهی نظریات و تئوري هایی استخراج کرده اند که به نوبه خود برتري بر نظریات غربی دارد اما با این حال هنوز نظریات غربی مرجعیت خود را در نوع نگاه و برنامه ریزي در حوزه هاي اجتماعی و فرهنگی حفظ نموده اند و علت این مسئله را این می توان دانست که این نظریات توسط برنامه ریزان مبنا قرار داده نشده و به صورت ایده هاي عملیاتی درنیامده و صرفا در حد نظریه باقی مانده است .
مسئله ي این پژوهش، تبیین ظرفیت ها و دستاوردهاي مهم نظریه حی متاله در نظریه ي فرهنگی می باشد که بر اثر آن بتوان به کاربردي نمودن نظریات عمیق معرفتی اسلامی رسید بر این اساس می توان مبتنی بر این مبانی ، در تحلیل تحولات و برنامه ریزي هاي فرهنگی به الگوهاي بومی اسلامی دست یافت . در این پژوهش سعی بر این است با محور قرار دادن نظریه حی متاله آیت االله جوادي آملی ، با اثبات کارآمدي این نظریات در حوزه ي برنامه ریزي فرهنگی ، بررسی دلالت هاي این نوع نگاه متمایز در برنامه ریزي هاي فرهنگی تا به صورت عملیاتی تاثیرات اي نوع نگاه در برنامه ها و فضاي فرهنگی کشور تبیین گردد تا ظرفیت هاي بی نظیر تعالیم اسلامی را در اداره جامعه و فراهم نمودن بستر رشد و تعالی و سوق دادن در مسیر عبودیت الهی مشخص گردد. - 1
پیشینه پژوهش
در زمینه دلالت هاي نظریات انسان شناختی اسلامی در نظریه فرهنگی ، به صورت منسجم و هدفمند کارهاي خیلی گسترده اي انجام نشده و صرفا چند کار پژوهشی موجود می باشد ، محسن لبخندق - 1390 - در پژوهشی با عنوان بررسی دلالت هاي نظریه فطرت در نظریه فرهنگی به بررسی ابعاد دلالت هاي فطرت پرداخته است ایشان اصل نظریه فطرت را محور قرار داده و از دیدگاه علماي مختلف اسلامی به بررسی دلالت هاي فطرت پرداخته است ،در پژوهش دیگري میثم صداقت زاده - - 1394 در رساله دکتري خود به این مسأله پرداخته است که فلسفه اسلامی، به ویژه حکمت متعالیه، در هنگام ریزش به موضوع »فرهنگ«، چه نظریه، و چه مفاهیمی تولید میکند او در پژوهش خود از روش استدلال »برهانی« منطقی و روشهاي دیگري همچون »تحلیل محتواي کیفی جهت دار« و »استنباط آیهاي« استفاده کرده است.
در نهایت به این نتیجه دست می یابد که ، نفس انسان، در ادامه حرکت وجودي خود، به مراتب مجرد عالم، دست یافته؛ و از طریق اتحاد با معانی مثالی و عقلی، هویت و شخصیت خود را میسازد. اگر تعدادي از افراد، با یک معناي واحد متحد شوند، در واقع داراي »روح جمعی« و »هویت مشترك« شدهاند، و کنشها، نمادها، ارزشها و... از آن متجلی میگردد. آن معناي مشترکی که با وساطت اراده بشري در زیستجهان انسانی بروز و ظهور مییابد؛ »فرهنگ« نام دارد.
این پژوهش از پژوهش هاي بنیادین و جدید در حوزه فرهنگ می باشد و محقق از این پژوهش استفاده هاي زیادي نموده ، اما هدف این پژوهش استخراج نظریه فرهنگ مبتنی بر حکمت متعالیه می باشد در حالی که در این پژوهش به خاطر محدودیت قالب مقاله صرفا به یکی از ویژگی هاي مبحث انسان شناسی اسلامی مبتنی بر دیدگاه آیت االله جوادي آملی پرداخته شده است سعید خورشیدي - 1390 - در پژوهشی با عنوان صورت بندي نظریه فرهنگ صدرایی - با الهام از دیدگاه هاي استاد پارسانیا - تلاش کرده ضمن اشاره به مبادي فلسفی نظریه فرهنگی صدرایی، تقریري منسجم و منظم از نظریه فرهنگی صدرایی ارائه کند .
اما در پژوهش حاضر یک بعد برجسته از فطرت که همان تألّه می باشد محور قرار گرفته و با تکیه بر نظرات آیت االله جوادي آملی که تألّه را یکی از ویژگی هاي اساسی انسان که سبب برتري انسان از سایر موجودات و فصل انسان و حیوان هست و اگر انسان داراي این ویژگی نباشد از مقام انسانیت دور می دانند، دلالت پژوهی در نظریه ي فرهنگی انجام شده است با توجه به جدید بودن روش دلالت پژوهی همچنین کار کردن با این روش در آثار آیت االله جوادي آملی، می توان ادعا کرد که این پژوهش در نوع خود کم نظیر بوده و موارد مشابهی علی رغم جستجو هاي فراوان ، یافت نشده است.
- 3 روش شناسی تحقیق
روش تحقیق در پژوهش حاضر روش دلالت پژوهی می باشد جهت تبیین و احصاء دلالت ها و مطالب مورد نیاز این پژوهش، ابتدا یافتن ایده هاي کلیدي نظریه حی متألّه از ادبیات تحقیق با محوریت مجموعه آثار آیت االله جوادي آملی انجام شد و اعتبار سنجی ایده هاي کلیدي با مراجعه به برخی پژوهشگران آثار ایشان انجام گردید سپس با استفاده از رویکرد برایشی1 به تعیین دلالتهاي این نظریه در نظریه ي فرهنگی پرداخته شد و در نهایت اعتبار سنجی دلالت هاي احصا شده انجام گردید.