بخشی از مقاله
چکیده
دولت به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم روابط بین الملل، تغییر و تحولات مهمی را به خود دیده و هر یک از نظریه ها نیز نگاه خاص خود را از نظرماهیت، حوزه، دامنه فعالیت و قدرت آن ارائه می کنند. مفهوم دولت روی هم رفته مفهومی باز و قابل تفسیر بسیار است. برخی اجزاء این مفهوم توصیفی هستند و از این رو می توان آن را به عنوان ابزار تحلیل به کار برد. با این حال مفهوم دولت مفهومی منفعل نیست بلکه بیش از هر چیز دیگر اساس واقعیت سیاسی را تشکیل می دهد. نظریه های انتقادی معتقدند دولت ها در طول تاریخ تغییر و تحول پیدا می کنند و این بر خلاف خردگرایی است که دولت ها را دارای منافع مسلم و از پیش تعیین شده می داند که در روابط بین الملل فقط به دنبال تامین منافعشان هستند.
نظریه های انتقادی برچگونگی شکل گیری هویت و منافع دولت تاکید می کنند. از منظر سازه انگاری هر دولت ممکن است هویت های چند گانه ای داشته باشد. هویت ملی دولت ها تا حد زیادی در رابطه با دیگر ملت ها و دولت ها تشکیل می شود و وابسته به شرایط تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تغییرپذیر است. هویت دولت ها، منافع آنها را شکل می دهد و منافع سرچشمه اقدام ها و به وجود آورنده کنش ها می باشند. بنابراین فهم چگونگی تحول منافع دولت ها برای درک صحیح پدیده های بین المللی امری حیاتی است. هدف پژوهش حاضر برآنست تا نگاه دو نظریه انتقادی و سازه انگاری نسبت به دولت را مورد بررسی قرار دهد.
واژه های کلیدی دولت، نظریه انتقادی، نظریه سازه انگاری، هویت، منافع، واقعیت سیاسی.
مقدمه
همواره بحث در باب نوع نگاه به دولت، تعریف و ریشه های شکل گیری آن در محافل دانشگاهی موضوعی متداول بوده است.گرچه بحث از دولت های مدرن اولیه به صورت پراکنده در آموزه های نظری ژان بُدن، توماس هابز، الکسیس دو توکویل، کارل مارکس و بحث از دولت سازی در آموزه های اتو هینتز و ماکس وبر وجود داشتند، اما توجه خاص به نظریه های دولت سازی در دهه 1970 در غرب رونق گرفت. به طور کلی توسعه ادبیات افرادی مانند تیلی، وایت، وبر، مارکس، اسکاچ پل و تعداد بسیاری دیگر از اندیشمندان علم سیاست و روابط بین الملل نیز یا رویکردهای واقع گرایانه، تکثرگرایانه و.... دولت را مورد بررسی قرار داده اند - هادیان و کروژده، . - 167 :1391
در جامعه شناسی سیاسی، دولت سازی را به معنای مدرن کلمه فرایندی توصیف می کنند که طی آن دولت های مدرن ایجاد و تثبیت شدند؛ دولت هایی که از طریق ایجاد دستگاه پایدار اداری، مالی، قضایی و نظامی به اعمال انحصاری اجبار قانونی در محدوده سرزمینی مشخص می پردازند - حاتمی، . - 9 :1390 دولت سازی خود بخشی از ادبیاتی بود که از ربع آخر قرن بیستم، بازاندیشی اساسی در مورد نوع رابطه دولت با اقتصاد و اجتماع و بازگرداندن دوباره دولت به مطالعات اجتماعی را دنبال می کرد و به تدریج نظریه های دولت سازی نیز سر برآوردند و بخش عمده ای از ادبیات در حال ظهور را به خود اختصاص دادند - حاتمی: . - 11
لذا بحران اقتصادی دهه 1970 و مشکلات ناشی از آن به ایجاد تحولی جدید در نظریه های دولت منجر شد. این تحول در درجه اول مبانی دولت رفاه را زیر سوال برد و با تمسک به آثار اجتماعی آن به موفقیت برنامه های دولت رفاه بدبینی نشان داد. بدین ترتیب اندک اندک دخالت ها و کنترل های دولت مجدداً کاهش یافت و امور اجتماعی در دسترس شرکت های چند ملیتی و فعالان غیر دولتی
قرار گرفت و به این وسیله نقش شهروندان در امور اجتماعی- سیاسی دوباره گسترش یافت و دولت از نظر ساختار کم کم به سوی دولت کوچک سیر کرد - توحیدفام، . - 1 :1385نظریه های روابط بین الملل نیز تماماً به نوعی به بحث دولت می پردازند و در دنیای کنونی که دولت ها همچنان به عنوان مهم ترین بازیگران عرصه بین المللی محسوب می شوند، این نهاد، نقش و جایگاه بسیار مهمی در تمامی موضوعات مورد بحث رشته روابط بین الملل دارد.
روابط بین الملل به عنوان رشته ای جداگانه در علوم اجتماعی، به طور خاص پس از جنگ جهانی اول و تحت تاثیر اندیشه های ایده الیستی برای جلوگیری از وقوع مجدد چنین رخدادهایی به وجود آمد و تنها پس از جنگ جهانی دوم بود که مقبولیت عام یافت. موضوعاتی که در این رشته مطرح هستند همچون دولت، جنگ و صلح، همیشه از جمله مسائل مهم و مورد توجه اندیشمندان سیاسی بوده اند ولی بیشتر در قالب های کلی تری همچون فلسفه و علوم سیاسی مورد بحث قرار می گرفتند ولذا آنچه که در روابط بین الملل مورد بحث قرار می گیرند، تماماً به نوعی با دولت ارتباط می یابند .دولت به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم روابط بین الملل، تغییر و تحولات مهمی را به خود دیده و هر یک از نظریه ها نیز نگاه خاص خود را از نظرماهیت، حوزه، دامنه فعالیت و قدرت آن ارائه می کنند.
البته آنچه که تحت عنوان دولت در نظریه های روابط بین الملل مورد بررسی قرار می گیرد، دولت به شکل جدید آن است که از آن به عنوان " دولت ملی " یاد می شود. دولت ملی، در حقیقت محصول عهدنامه صلح وستفالی - - 1648 است و همراه با شکل گیری مفهوم جدید حاکمیت بین سده های پانزدهم و شانزدهم میلادی در اروپای غربی توسعه یافت - رضایی اسکندری، . - 106-107 :1384 فرضیه پژوهش حاضر پاسخ به این سئوال است که جایگاه دولت در روابط بین الملل از منظر دو نظریه انتقادی و سازه انگاری چیست ؟. در ابتدا برای فهم بهترمطلب، به طور اجمالی به مفهوم وتئوریهای دولت و همینطور تقسیم بندی های نظریه های روابط بین الملل و نگاه کلی آنها به مقوله دولت پرداخته می شود.
الف - مفهوم و تئوری های دولت
واژه دولتاز ریشه لاتینی « Stare» به معنای ایستادن و به صورت دقیق تر از واژه «Status» به معنی وضع مستقر و پابرجا گرفته شده است - وینسنت، . - 36 :1371 دربررسی مفهوم دولت باید آگاه بود که این مفهوم از مفاهیم پیچیده در سیاست است. این امر تنها نتیجه تاریخ درهم پیچیده و یا اهمیت خاص مفهوم دولت در اوضاع سیاسی امروز نیست، بلکه علت آن دوپهلویی و پیچیدگی این مفهوم است که آن را در عین حال سهل و ممتنع ساخته است، به نحوی که با سهولت نگران کننده ای با بسیاری مفاهیم و نهادها در هم می آمیزد. دولت پدیده ای نیست که در نگاه اول به خوبی شناخته شود؛ به رغم ملموس بودنش باز هم نمی توان به سهولت روی آن انگشت گذاشت، زیرا اندیشه یا مجموعه ای از مفاهیم، ارزشها و اندیشه هایی در خصوص زندگی اجتماعی است - وینسنت: . - 18 دردنیای مدرن دولت جلوه ای تازه یافت که با دولتشهر یونان و امپراتوری رم و امپراتوریهای شهر متفاوت بود. دولت به معنای دارایی به دولت به معنای خاص کلمه و نهادی خاص برای تامین امنیت تبدیل شد. مبنای این دولت، سرزمینی و جمعیتی بود و گوهر آن حاکمیت است. به این لحاظ گاه به نام کشور-دولت و زمانی به نام ملت دولت مشهور می شود - سیف زاده،. - 93 :1378 از نظر"