بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
Øانگيزش
Øاعتقاد دروني
Øارزشهاي كاري
Øعملكرد
Øقابليتهاي فردي و اجتماعي
Øمديريت فكر و انديشه
اسلاید 2 :
Øمديريت مشاركتي مهمترين روش رهبري و مديريت سازماني است كه ميتواند موجبات افزايش اثر بخشي سازماني و تصميمگيري بهينه در سازمان را فراهم نمايد.
Ø
Øمديريت مشاركتي نوعي سبك رهبري است كه معتقد است از طريق توانمند سازي كاركنان ميتوان موجبات بهبود عملكرد كاريشان را فراهم نمود.
Ø
Øمديريت مشاركتي همانا تغيير تفكر من به تفكر ما و ترويج تصميمگيري گروهي در سازمان است.
Ø (
اسلاید 3 :
Øمديريت مشاركتي بهترين روش عملياتي نمودن فعاليتها، ارزشيابي عملكرد و نفوذ بر كاركنان به منظور افزايش كارآئي سازماني است.
Ø(john Schuyler, jounal of Petroleum, 1997, P 818)
Øمديريت مشاركتي تعابير متفاوتي دارد، مهمترين تعريف همانا مديريت باز و گشوده است (open book Management).
Ø مديريت باز و گشوده يك ضرورت و نگرش پايه و كليدي مديريتي در سازمانهاي نوين تجاري است، سبك مديريت باز و گشوده، سبكي است كه ميخواهد از طريق وحدت در چشم اندازها و نگرشهاي بلندمدت كاركنان موجبات افزايش اثر بخشي سازماني را فراهم نمايد.
اسلاید 4 :
Ø“مديريت مشاركتي” مدلي از تصميمگيري سازماني با چهار معرفه و ويژگي اصلي است، اين چهار ويژگي عبارتند از:
.1ايجاد همدلي،
.2همدردي و همسوئي بين مديريت و كاركنان،
.3مداخله مشترك مديريت و كاركنان در امور سازمان،
.4شفاف سازي هدف و توسعه فرهنگ تصميمگيري يا مسئوليتپذيري مشترك.
اسلاید 5 :
Øدر اين تعريف همدلي و همسوئي بين مديريت و كاركنان همان شنيدن صداي كاركنان توسط مديران است.
Øبعبارت ديگر مديران و كاركنان پايشان را در كفش يكديگر نموده و در خصوص جهان بيني سازماني به وحدت نظر برسند.
Øدخالت مشترك مديران و كاركنان در امور سازمان همانا درك مشترك آنان در خصوص نقاط قوت و ضعف سازمان و نحوه دخالتشان در تصميمگيريهاي سازمان است.
Øاين عامل موجبات تحكيم اعتقادات و پيش فرضهاي آنان را فراهم ميسازد، به منظور مشاركت كاركنان در تصميمگيريهاي سازماني، مديريت سازمان ميبايست نگرشها و چشماندازهاي كاركنان را در خصوص نحوه مشاركتشان در تصميمگيريها بداند و بهترين گزينه را انتخاب نمايد.
Ø (Jeffery clunk, 2004)
اسلاید 6 :
سبك “مديريت مشاركتي” سبكي است كه در كاركنان اين احساس را بوجود ميآورد كه ميتوانند در درون سازمان حرف بزنند و بگويند راه كار خوب جهت انجام بهتر كارها چيست.
“مديريت مشاركتي” در اينجا ميتواند بهترين راه كار براي يافتن “راه حل” در سازمان باشد. حال اينكه چگونه و تا چه اندازه و در كدام بخشها، كاركنان توانائي “مشاركت” را دارند و ميتوانند دخالت نمايند بستگي به نگرش ذهني مديريت و تمايل و اعتقاد قلبي وي دارد
(Burgin and Manse, 1991, P 78)
مديريت مشاركتي تنها سبك مديريتي است كه به كاركنان اين اجازه را ميدهد كه بيش از پيش در امور سازمان درگير شوند. اين نوع مديريت موجبات افزايش عملكرد و كارآئي كاركنان را فراهم ميسازد.
اسلاید 7 :
مشاركت را پيوندي دو سويه، سازنده ميان دو تن يا بيش از دو تن گفتهاند. (كيت ديويس، طوسي 1378 ص 2)
مشاركت، مفهومي دلانگيز است. (شرجل 1970)
مديريت مشاركتي، حقوق كاركنان را تشخيص ميدهد. (سالمون 1999)
مشاركت، عامل اتحاد بيشتر است. (استفان و اسميت 1987)
مشاركت، عاملي است كه موجب افزايش اعتماد و قدرت بخشيدن به كاركنان است. (اسپرتيزز 2001)
مشاركت، در اثر رضايتمندي ايجاد ميشود. (كرت لوين 1968، ايكسون 1982)
فرهنگ سازماني بر مشاركت تأثير دارد. (وش و همكاران 1993، اكسلورد 1968)
تمايل و علاقه و انگيزه كاركنان موجب مشاركت است. (استانبول اروين 1993)
توازن قدرت در جامعه موجب مشاركت است. (كوچ و هانيس 2000)
مشاركت، در مشاغل غيرفني دانشي قويتر است. (لوريچ فرينكوس پيت 1986)
اسلاید 8 :
مشاركت، “من” فعال است. (آلپرت 1945)
مشاركت، موجب تأثير كاركنان بر تصميمگيري مديريتي ميگردد. (كلارك و فنچل و رابرت 1972)
مشاركت، همان تفويض اختيار است. (لوين 1968)
مردمي كه در فرايند كاري درگير ميشوند مشاركت بيشتر دارند. (تأمين و ژرهون 1995)
مشاركت، همان تصميمگيري است. (يوكل 1989)
مشاركت را، تعادل بين نقش آفرينان تصميمگيري دانستهاند. (فرنچ، استرامبل و آلن 1960)
مشاركت، درگيري فكري و احساسي فرد در وضعيت گروهي است. (علي الله همداني 1379)
مشاركت، يك فراگرد سهيمشدن و سهيمكردن در تصميمات گروهي است. (كيت ديويس و جان نيو استوم)
مشاركت، درگير شدن، ياري دادن و مسئوليت دادن است. (راجرز و شوميكر 1371)
اسلاید 9 :
مشاركت، افزايش درك مردم جهت پاسخگويي به توسعه است. (پاتريك)
مشاركت، نياز و حقوق كاركنان را تشخيص ميدهد. (بارتون 1999)
مشاركت، درگيري فكري و احساسي فرد در وضعيت گروهي است. (علي الله همداني 1379)
مشاركت، نوعي تفويض اختيار است. (داگلاس مگ گريگور 1999)
مديريت مشاركتي، اشتراك مساعي و درگيري قلبي و روحي است. (كيت ديويس، توتونچيان 1376)
اسلاید 10 :
امروزه توانمندسازي كاركنان جزء وظايف اصلي و اساسي مديران است.
مصاحبههائي كه با مديران موفق در كشورهاي توسعه يافته به عمل آمده، رمز موفقيت خود را در سازمانها استفاده از نظرات كاركنان در تصميمگيري دانستهاند، اين موضوع اساس كار مديريت مشاركتي است.
تفكر ايجاد تصميمها با گروههاي تخصصي كه بتوانند در تصميمگيريها مشاركت نمايند در همة مديران وجود ندارد، اما اگر مديران با تفكر تشكيل حلقههاي كيفيت موافق باشند در حقيقت به موفقيت خودشان كمك كردهاند.
بسياري از مشكلات كاركنان در دورن سازمانها ناشي از احساس عدم مشاركت آنان در تصميمگيريهاي سازماني است.