بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
نقش انگيزه كاركنان در موفقيت استقرار نظام پذيرش و بررسي پيشنهادها
اسلاید 2 :
واژههاي كليدي
انگيزش
اعتقاد دروني
ارزشهاي كاري
عملكرد
قابليتهاي فردي و اجتماعي
مديريت فكر و انديشه
اسلاید 3 :
مديريت مشاركتي به مفهوم چيست؟
مديريت مشاركتي مهمترين روش رهبري و مديريت سازماني است كه ميتواند موجبات افزايش اثر بخشي سازماني و تصميمگيري بهينه در سازمان را فراهم نمايد.
مديريت مشاركتي نوعي سبك رهبري است كه معتقد است از طريق توانمند سازي كاركنان ميتوان موجبات بهبود عملكرد كاريشان را فراهم نمود.
مديريت مشاركتي همانا تغيير تفكر من به تفكر ما و ترويج تصميمگيري گروهي در سازمان است.
اسلاید 4 :
مديريت مشاركتي بهترين روش عملياتي نمودن فعاليتها، ارزشيابي عملكرد و نفوذ بر كاركنان به منظور افزايش كارآئي سازماني است.
مديريت مشاركتي تعابير متفاوتي دارد، مهمترين تعريف همانا مديريت باز و گشوده است
مديريت باز و گشوده يك ضرورت و نگرش پايه و كليدي مديريتي در سازمانهاي نوين تجاري است، سبك مديريت باز و گشوده، سبكي است كه ميخواهد از طريق وحدت در چشم اندازها و نگرشهاي بلندمدت كاركنان موجبات افزايش اثر بخشي سازماني را فراهم نمايد.
اسلاید 5 :
“مديريت مشاركتي” مدلي از تصميمگيري سازماني با چهار معرفه و ويژگي اصلي است، اين چهار ويژگي عبارتند از:
ايجاد همدلي،
همدردي و همسوئي بين مديريت و كاركنان،
مداخله مشترك مديريت و كاركنان در امور سازمان،
شفاف سازي هدف و توسعه فرهنگ تصميمگيري يا مسئوليتپذيري مشترك.
اسلاید 6 :
در اين تعريف همدلي و همسوئي بين مديريت و كاركنان همان شنيدن صداي كاركنان توسط مديران است.
بعبارت ديگر مديران و كاركنان پايشان را در كفش يكديگر نموده و در خصوص جهان بيني سازماني به وحدت نظر برسند.
دخالت مشترك مديران و كاركنان در امور سازمان همانا درك مشترك آنان در خصوص نقاط قوت و ضعف سازمان و نحوه دخالتشان در تصميمگيريهاي سازمان است.
اين عامل موجبات تحكيم اعتقادات و پيش فرضهاي آنان را فراهم ميسازد، به منظور مشاركت كاركنان در تصميمگيريهاي سازماني، مديريت سازمان ميبايست نگرشها و چشماندازهاي كاركنان را در خصوص نحوه مشاركتشان در تصميمگيريها بداند و بهترين گزينه را انتخاب نمايد.
اسلاید 7 :
سبك “مديريت مشاركتي” سبكي است كه در كاركنان اين احساس را بوجود ميآورد كه ميتوانند در درون سازمان حرف بزنند و بگويند راه كار خوب جهت انجام بهتر كارها چيست.
“مديريت مشاركتي” در اينجا ميتواند بهترين راه كار براي يافتن “راه حل” در سازمان باشد. حال اينكه چگونه و تا چه اندازه و در كدام بخشها، كاركنان توانائي “مشاركت” را دارند و ميتوانند دخالت نمايند بستگي به نگرش ذهني مديريت و تمايل و اعتقاد قلبي وي دارد
مديريت مشاركتي تنها سبك مديريتي است كه به كاركنان اين اجازه را ميدهد كه بيش از پيش در امور سازمان درگير شوند. اين نوع مديريت موجبات افزايش عملكرد و كارآئي كاركنان را فراهم ميسازد.
مديريت + مشاركت = مديريت مشاركتي
مديريت توصيف راه كارها و توجيه اهداف سازماني است.
مشاركت عبارتست از شركت دادن كاركنان در تصميم گيري سازمان
اسلاید 8 :
مشاركت را پيوندي دو سويه، سازنده ميان دو تن يا بيش از دو تن گفتهاند. (كيت ديويس، طوسي 1378 ص 2)
مشاركت، مفهومي دلانگيز است. (شرجل 1970)
مديريت مشاركتي، حقوق كاركنان را تشخيص ميدهد. (سالمون 1999)
مشاركت، عامل اتحاد بيشتر است. (استفان و اسميت 1987)
مشاركت، عاملي است كه موجب افزايش اعتماد و قدرت بخشيدن به كاركنان است. (اسپرتيزز 2001)
مشاركت، در اثر رضايتمندي ايجاد ميشود. (كرت لوين 1968، ايكسون 1982)
فرهنگ سازماني بر مشاركت تأثير دارد. (وش و همكاران 1993، اكسلورد 1968)
تمايل و علاقه و انگيزه كاركنان موجب مشاركت است. (استانبول اروين 1993)
توازن قدرت در جامعه موجب مشاركت است. (كوچ و هانيس 2000)
مشاركت، در مشاغل غيرفني دانشي قويتر است. (لوريچ فرينكوس پيت 1986)
تعاريف مشاركت
اسلاید 9 :
مشاركت، “من” فعال است. (آلپرت 1945)
مشاركت، موجب تأثير كاركنان بر تصميمگيري مديريتي ميگردد. (كلارك و فنچل و رابرت 1972)
مشاركت، همان تفويض اختيار است. (لوين 1968)
مردمي كه در فرايند كاري درگير ميشوند مشاركت بيشتر دارند. (تأمين و ژرهون 1995)
مشاركت، همان تصميمگيري است. (يوكل 1989)
مشاركت را، تعادل بين نقش آفرينان تصميمگيري دانستهاند. (فرنچ، استرامبل و آلن 1960)
مشاركت، درگيري فكري و احساسي فرد در وضعيت گروهي است. (علي الله همداني 1379)
مشاركت، يك فراگرد سهيمشدن و سهيمكردن در تصميمات گروهي است. (كيت ديويس و جان نيو استوم)
مشاركت، درگير شدن، ياري دادن و مسئوليت دادن است. (راجرز و شوميكر 1371)
اسلاید 10 :
مشاركت، افزايش درك مردم جهت پاسخگويي به توسعه است. (پاتريك)
مشاركت، نياز و حقوق كاركنان را تشخيص ميدهد. (بارتون 1999)
مشاركت، درگيري فكري و احساسي فرد در وضعيت گروهي است. (علي الله همداني 1379)
مشاركت، نوعي تفويض اختيار است. (داگلاس مگ گريگور 1999)
مديريت مشاركتي، اشتراك مساعي و درگيري قلبي و روحي است. (كيت ديويس، توتونچيان 1376)
اسلاید 11 :
اهميت مديريت مشاركتي
امروزه توانمندسازي كاركنان جزء وظايف اصلي و اساسي مديران است.
مصاحبههائي كه با مديران موفق در كشورهاي توسعه يافته به عمل آمده، رمز موفقيت خود را در سازمانها استفاده از نظرات كاركنان در تصميمگيري دانستهاند، اين موضوع اساس كار مديريت مشاركتي است.
تفكر ايجاد تصميمها با گروههاي تخصصي كه بتوانند در تصميمگيريها مشاركت نمايند در همة مديران وجود ندارد، اما اگر مديران با تفكر تشكيل حلقههاي كيفيت موافق باشند در حقيقت به موفقيت خودشان كمك كردهاند.
بسياري از مشكلات كاركنان در دورن سازمانها ناشي از احساس عدم مشاركت آنان در تصميمگيريهاي سازماني است.
اسلاید 12 :
در مطالعهاي كه توسط لوكه، شويجر و لاتام (Luke, Schreiber, Latham, 1990) انجام گرفت به اين نتيجه رسيدند كه مديريت مشاركتي موجب افزايش بهرهوري سازمان ميشود و در نظامهاي با تفكر آمرانه و پدرسالارانه كه اعتقادي به مشاركت كاركنان در تصميمگيري ندارد، هيچ ضمانتي براي وجود رضايتمندي كاركنان و تصميمگيري عاقلانه وجود ندارد.
با آنكه نهضت روابط انساني در مديريت در خلال سالهاي 1930 لغايت 1950 در سازمانهاي اداري رايج بود و گسترة فراواني داشته است، اما نهضت مديريت مشاركتي كه اوج اين تفكر در خلال سالهاي 1970-1960 بوده است قلب اين نهضت را تشكيل داده و اساس نگاه انسان گرايانه به كاركنان سازمان، در رهبري مشاركتي تجلي داشته است.
اسلاید 13 :
هدف مديريت مشاركتي ايجاد انگيزش در كاركنان براي ترغيب آنان به مشاركت در فعاليتهاي مختلف سازمان است.
در ابتدا نگرش مديران به مقولة مديريت مشاركتي يك نگرش صرفاً انساني و مبتني بر رضايتمندي كاركنان بود اما به مرور، اين نگرش نگاه انساني به كاركنان، به عنوان منبع با ارزش سازمان، تغيير يافت.
مديريت مشاركتي كاهش دادن قدرت متمركز و حركت اين قدرت تمركز به سوي كاركنان و تقسيم آن ميان آنان است.
سئوالي كه مطرح است آن است كه “آيا وجود يك مديريت مشاركت جو كافي است؟ يا نيازمند به بهبود ساختار، بروكراسي و حمايت بخشهاي استراتژيك دولت نيز هست؟”.
اسلاید 14 :
رنسيس ليكرت (Rensis Likert) از پايهگذاران و هواداران معروف مديريت مشاركتي، كه بخش عظيمي از زندگي خود را صرف روشهاي افزايش اثر بخشي سازماني كرده است.
در مطالعهاي كه در خصوص اثر بخشي سازماني انجام داده است معتقد است كه عواملي چون ساختار سازماني، اصول، روشهاي رهبري ميتواند در عملكرد سازمان مؤثر باشد.
“ليكرت” در پژوهش خود به عواملي چون “حل مشكل” و “تشكيل گروههاي حل مسئله” به عنوان عوامل اصلي افزايش عملكرد سازماني با محوريت نظام مديريت مشاركتي تأكيد داشته است.
اسلاید 15 :
مديريت مشاركتي كليد طلائي مديريت عصر نوين
در عصر نوين مديريت مديراني كه بدنبال رهبري سريع، تنوع سازماني و ورود به عرصة رقابتجوئي هستند، به ناچار ميبايست بدنبال روشهاي جديدي باشند كه سازمان خود را متحول نمايند.
اين روشهاي جديد در قالب نوسازي سازماني و بهبود ساختار سازماني، مهندسي مجدد و دهها روش ديگر از اين دست خود را نشان ميدهد.
اسلاید 16 :
بهبود عملكرد مديريت مشاركتي با توجه به چرخه ذيل قابل مشاهده است:
اسلاید 17 :
مديريت مشاركتي از طريق افزايش مشاركت كاركنان در انجام امور سازمان، ميتواند بهترين الگو و راه كار براي نيل به استقرار يك نظام خود مديريتي (Self- Management) در سازمان باشد.
اين مدل جديد مديريتي، كه اولين بار توسط ران پورسر (Ron Purser, 2000) در كتاب مشهور “نظام خود مديريتي در سازمان” (Self Managing organization) مطرح شده است، بيانگر ترويج اوج دموكراسي در درون سازمانها است، به گونهاي كه هر يك از كاركنان احساس نمايند كه مدير سازمان خودشان هستند و خود را در مقابل سرنوشت سازمان مسئول بدانند.
اين مدل راه كار مناسبي را جهت گرفتن انرژي كامل از كاركنان مطرح مينمايند.
اسلاید 19 :
توسعة ارتباطات بين كاري در سازمان
توسعه كيفيت توليد يا محصول و خدمات
كاهش هزينهها
بهبود روابط انساني در سازمان
افزايش توليد و حداكثر رقابتجوئي سازماني
بدست آوردن انرژي و توانمندي پنهان كاركنان
عوامل انتخاب مفهوم “مشاركت” توسط كاركنان در شش دستهبندي مطرح شده است:
اسلاید 20 :
متغيرهاي استاندارد در فرايند حل مشكل در مفاهيم ذيل آمده است:
حل مسئله
جمعآوري اطلاعات
شناخت علل بوجود آورندة مشكل و انتخاب اولويتهاي ان
ريشهيابي عوامل مشكلزا
ارزشيابي از فرايند حل مشكل