بخشی از مقاله
چکیده
اسلام نکات و دستورات ارزندهای در رابطه با دین و آرامش روحی و سلامت روانی ارازنی داشته است، امروزه مذهب و کسب هویت توفیق به عنوانمولّفهها و پیش بین کنندههای اساسی برای شاد زیستن میباشند. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط نگرش مذهبی و سبکهای هویت با شادکامی در دبیران زن و مرد دوره متوسطه شهرستان چابهار بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد، بدین منظور 260 نفر دبیر(133نفر زن، 127نفر مرد)، شهرستان چابهار و منطقه دشتیاری با روش نمونهگیری طبقهای نسبی تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش؛ پرسشنامه نگرش مذهبی دکتر خدایاری فرد (1378)؛ سبکهای هویت برزونسکی ( (1989 وشادکامی اکسفورد (1989 ) بودند. و برای تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون چندگانه گام به گام و خطی ساده استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نگرش مذهبی با میزان شادکامی رابطه مثبت و معنا داری وجود داشت .(p <0/01) همچنین بین سبکهای هویّت (سبک اطّلاعاتی، سبک سردرگم، سبک هنجاری، و سبک تعهّد) با میزان شادکامی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت .(p <0/01) میانگین نمرات دبیران زن در نگرش مذهبی، سبک هویت اطّلاعاتی و شادکامی، بیشتر از دبیران مرد بودامّا. میانگین نمرات سبک سردرگم دبیران مرد بیشتر از دبیران زن بود. نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد؛ ابتدا سبک اطّلاعاتینگرش، مذهبی، سبک تعهّد و در نهایت سبک سردرگم، نقش مهمّی در میزان
شادکامی دبیران زن و مرد داشتند. از اینرو میتوان نتیجه گرفت که مذهب، باورها و اعمال مذهبی تاثیر بسیار زیادی در میزان شادکامی و سلامت روانی افراد دارند.
واژه های کلیدی: نگرش مذهبی، سبکهای هویت، شادکامی، دبیران زن و مرد.
کارشناس ارشد روان شناسی تربیتی دانشگاه 1Kmoghadam65@yahoo.com بیرجند(ش.تماس:(09155404319
دانشجویی دکتری روان شناسی تربیتی دانشگاه آزاد 2badpakhaled@gmail.com زاهدان ( نویسنده مسئول
، ش.تماس:)09382177939
1
مقدّمه
در تمام ادیان الهی، دوره نوجوانی به عنوان دوره آغاز عمل به آداب و شـعائر دینـی و دوره آمـوزش عمل دینداری به حساب می-آید در ایـن دوره اسـت کـه عبـادت مـستمر در خانه، مـسجد، کلیـسا و اماکن مذهبی به نوجوانان تکلیف میشود و آنان نیز، اگر از پیش در خانوادهای با باورهـای مـذهبی 1 رشد یافته باشند و حرمت نهادن به اصول و بنیادهای دینی را آموخته باشند، یـا علاقـه منـدی بـه دیـن روی میآورند، هم در جوامع اسلامی و هم در بین زردتشیان،مسیحیّا ن و سایر ادیان الهـی، نوجـوانی از نظر دینی دوره زندگی مذهبی بزرگسالی و دوره تجربه کردن دینداری و اسـتحکام بخـشیدن به باورها و احساسات مذهبیاست (لطف آبادی، .(1387 در زمینـههمیّاـت دینـی و باورهای مذهبی معتقد است که یک نوجوان بدون زمینه مـذهبی و دینـی یـک کـشتی بـدون سکان است (اودلـوم، (2001) بـه نقـل از رضـاپور، .(1381
هویـّتیـابی از جملـه مـسائلی اسـت، کـه همزمـان بـا دوره نوجوانی است. در قرآن بارها نسبت به غفلت از خود، عدم هویت یابی و سردرگمی انسان نسبت به غیر خدا هشدار داده شده است و از پیروی از هوای نفس و شیطان و تقلید کورکورانه از نیاکان و بزرگان منع شده است. افزون بر این در دیدگاه تربیتی اسلام، فرآیند شکلگیری هویت نیز مورد بحث قرار گرفته است، به طوریکه در سال نخست زندگی کودک، به والدین توصیه میشود نیازهای مختلف کودک را برآورده ساخته و او را در پرتو حمایت خود قرار دهند، در سالدوّم زندگی ضمنتوجّه به نیازهای اساسی کودک برای درونی سازی ارزشها با استفاده از شیوههای تشویق او را تحت کنترل قرار میدهد، و سرانجام از 14سالگی به بعد والدین برای نوجوان نقش مشاور و نظارتی داشته باشند و با شیوههای ترکیب، تشویق، بحث و استدلال عقلانی هویت او را تحکیم بخشند. بنابراینمولّفه در رویکردهای اسلامی هویت و شیوه شکلگیریهای آن موردتوجّه قرارگرفته است. سرانجام اینکه در اسلام، یکپارچگیشخصیّتی هدف نهایی هویت است، و اخلاق فردی و اجتماعی، مذهبی و... جلوههای آنان میباشد (خدارحیمی، 1379، به نقل از نجفی، .(1382
بیان مسأله
شادکامی یکی از مولّفهای کیفیّت زندگی است وتعیین کنندههای مختلفی دارد. در واقع موضوع مربوط به تعیین کنندههای شادکامی وچگونگی ادراک و شناخت آن،از مدّتها قبل مورد بحث بوده و دامنهی آن شامل دیدگاههای دینی و فلسفی میگردد. این دیدگاهها تاکید برتفکّرات و شناختهای دارند که باعث هدایت هیجانها وخلقیّات فرد گرددمی . محققّان متعدّدی بر این اعتقادند که شادکامی و موفّقیّت افراد در رسیدن به اهدافشان در نوع مقابله آنها (اعم از دینی و...) بستگی دارد (داینر؛ سو، و اوسی، .(1997 یکی از روشهای موثّر مقابلهای به عنوان حامی عاطفی و آموزشی، شادکامی میباشد. به طور کلی از مباحثی که در سالهای اخیر در رویکرد، روانشناسی مثبت نگر موردتوجّه قرار گرفتهاست مبحث شادی است. واژهی شادی مفهـومی روان-شناختی اسـت کـه دارای تعاریف و ابعاد مختلفی میباشد. در واژه نامـههـا شـادی بـا خوشی، واژههایی همچون خوشحالی، شادکامی و نشاط هـم معنا دانسته شده است. و به عنوان یکی از هیجانات مثبت طبقـهبنـدی شـده اسـت کـه انســانهــا در فعالیّــتهــای روزمــرّهی خــود آنرا تجربــه میکنند. شادی افزایش دهندهیخلاقیّت وفعالیّت، آگاهی تسهیلگر، روابط اجتماعی فرد اسـت و موجـب حفـظ سلامت، افزایش طول عمر افراد میگردد. فرد شـادکام مذهبی خوشبین، برونگرا، فرهیخته و
1. Blives religious
2
سالم است. همچنین افراد شاد دارای روابط دوستانه باثبات و نگرشهای مذهبی محکمی هستند (صحرائیان؛ غلامی، و بنفشه، .(1390
همچنین داینر(1995)1 معتقد است شادکامی شامل حالت خوشحالی یا سرور (هیجانات مثبت)، راضی بودن از زندگی و فقدان افسردگی و اضطراب (عوامل منفی) است. شادکامی که هدف مشترک همه انسانهاست و همه در تلاش برای رسیدن به آن هستند. ارزشیابی افراد از خود و زندگی شان است. این ارزشیابیها ممکن است جنبه شناختی داشته باشد، مانند قضاوتهایی که در مورد واکنش به رویدادهای زندگی ظاهر میشود. بنابراین شادکامی از چند جزء تشکیل یافته که عبارت اند از: خشنودی از زندگی، خلق و هیجانات مثبت و خوشایند و نبود خلق و هیجانات منفی. در سالهای اخیر بر اساس مطالعات انجام شده یکی از عوامل بسیار مؤثر در حفظ سلامت روانی افراد، شادکامیمعرّفی شده است. شادکامی توأم با کارکرد مطلوب و سلامت روانی است و رضایت از روابط شخصی با سلامت روانی مطلوب رابطه دارد. افراد نوع دوست در مقایسه با کسانی که چنین نیستند شادترند و القای اندک عواطف مثبت، اشخاص را با هوش تر، مولّدتر، دقیقتر و در نتیجه شادکامتر میکند. سلیگمن(2000)2 به بررسی ارتباط میان شادکامی و رضایتمندی از زندگی پرداخت. آنها شادکامی را دارای اجزایی سه گانه معرفی کردند که شامل روابط اجتماعی قوی و مطلوب (جزء اجتماعی)، حالتهای خلقی پایدار و شاد (جزء هیجانی)، مثبت اندیشی در تفسیر اطلاعات محیط (جزء شناختی) میباشد. عدم سلامت روانی و شادکامی از پیشرفت و اعتلای فرد و همچنین توانایی انجام اعمال و وظایفی که بر عهده وی میباشد جلوگیری خواهد نمود و خود این امر باعث اختلال در سلامت و پیشرفت جامعه و عواقب ناشی از آن خواهد شد (ضیاء منش، .(1381