بخشی از مقاله

رابطه سبکهای هویت و هوش معنوی دبیران دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد
چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبکهای هویت و هوش معنوی دبیران دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد بود. روش تحقیق همیستگی بود. تعداد290 نفر از دبیران دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 93-94 با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و پرسشنامه هوش معنوی و هویت را تکمیل کردند.برای تحلیل اطلاعات از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد.نتایج نشان داد که بین سبکهای هویت و هوش معنوی رابطه وجود دارد(.(p<0,01 سبکهای هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد هویت سهم قابل توجهی در پیش بینی هوش معنوی دبیران دارد.
کلید واژه:دبیر،سبکهای هویت،هوش معنوی.

مقدمه و هدف:
مفهوم هویت برای اولین بار توسط اریکسون((1968 ارائه شد و توسط نظریه پردازان دیگر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.اریکسون در زمینه هویت بر اهمیت بافت اجتماعی تأکید می کند،زیرا بافت اجتماعی چیزی برای جستجو ارائه می کند که می تواند حقیقت داشته باشد. شکل گیری هویت ترکیب مهارت ها، جهان بینی و همانندسازی های دوران کودکی است که به صورت یک کل منسجم منحصر به فرد در می آید که برای نوجوانان احساس تداوم نموده و همان طور که گفته شد هویت منحصر به فرد انسان بوده و این احساس منحصر به فرد بودن احساس مسئولیت عمیقی را به همراه دارد مبنی بر این که ما از وجودمان چه می خواهیم بسازیم .[5] هوش معنوی برای حل مشکلات و مسائل مربوط به معنای زندگی و ارزشها مورد استفاده قرار می گیرد و سؤال هایی همانند آیا شغل من باعث تکامل من در زندگی می شود؟ و یا آیا من در شادی و آرامش روانی مردم سهیم هستم؟ را در ذهن ایجاد می کند.[7] از آنجایی که معنویت یکی از نیازهای درونی انسان بوده و برخی صاحب نظران، آن را متضمن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی -اخلاقی و تلاش همواره آدمی برای معنا بخشیدن به زندگی و پاسخ به چراهای زندگی میدانند و می تواند نقش راهبردی در شناسایی عوامل معنوی مرتبط با سلامت قشر عظیم معلمان محسوب شود.گمان می رود انسجام هویت، به عنوان زیربنای باورهای فرد، نقش اساسی را در زمینه های گوناگون به ویژه ارتقا و تامین سلامت و رشد معنوی بر عهده داشته باشد لذا با در نظر گرفتن این مهم هدف اصلی تحقیق عبارت است از اینکه آیا بین سبکهای هویت و هوش معنوی رابطه وجود دارد.
تئوری و پیشینه تحقیق:

اریکسون( 1968 ) 1 معتقد است اگر این فرایند درست رخ دهد، فرد به هویت متشکل و منسجم از خود می رسد. [8] در نظریه روانی - اجتماعی اریکسون شکل گیری هویت با حل موفقیت آمیز بحران هویت همراه است.اریکسون رشد را به مثابه مجموعه ای از تعارض ها در سطوح سنی مختلف تلقی می کند که نتیجه تعامل بین محیط اجتماعی و رشد فردی است. شکست یا موفقیت در حل هر یک از تعارض ها، موفقیت در پاسخدهی به تعارض های آتی را پیش بینی می کند (این موضوع به اصل اپی ژنتیک معروف است) حل موفقیت آمیز تعارض ها با پدیدآیی و بازپدیدآیی احساس یکپارچگی درونی رو به رشد، افزایش قضاوت مناسب و ظرفیت خوب عمل کردن رابطه نشان می دهد[16] .در بررسی هویت،موارد بسیاری همچون جریان یا فرایند تحول هویت،محتوا و سبکهای آن مورد توجه است. [2]
هوش مفهومی است که از دیرباز آدمی به پژوهش و تفحص در مورد ابعاد، تظاهرات، ویژگیها و انواع آن علاقه مند بوده است. هوش مجموعه ای از توانایی هایی است که برای حل مسأله و ایجاد محصولات جدیدی که در یک فرهنگ ارزشمند تلقی میشوند، به کار میرود[7] .مفهوم تحلیلی غرب از هوش، بیشتر شناختی است و شامل پردازش اطلاعات می شود؛ در حالی که رویکرد ترکیبی شرق نسبت به هوش، مؤلفه های گوناگون عملکرد و تجربه انسان، از جمله شناخت، شهود و هیجان را در یک ارتباط کامل و یکپارچه در بر می گیرد. در واپسین سال های قرن بیستم، شواهد عصب شناسی، انسانشناسی، روان شناسی و علوم شناختی نشان داد که علاوه بر بهره هوشی و هوش هیجانی2،هوش سومی وجود دارد که آن را هوش معنوی3 نامیدند. صاحبنظران معتقدند بهرهی هوش معنوی فقط برای انسان مطرح است.آمرام معتقد است هوش معنوی جزء عرصه هایی است که تحقیقات چندان منسجم و نظام مندی در جهت شناخت و تبیین ویژگی های آن صورت نپذیرفته است.[15]
مرور تحقیقات در زمینه هویت نشان دهنده ارتباط این متغیر با ویژگی های روانی است.به عنوان مثال هویت هنجاری،اطلاعاتی و تعهد هویت و شادکامی رابطه مثبت وجود دارد و بین سبک هویت پراکنده اجتنابی و شادکامی رابطه وجود دارد.همچنین هویت اطلاعاتی و تعهد هویت با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت دارد.[4] معنای زندگی با سبک هویت اطلاعاتی و هنجاری رابطه مثبت معنادار و با سبک هویت سردرگم/ اجتنابی رابطه منفی معنادار دارد.[1] بین سبک هویت اطلاعاتی و هنجاری با بهزیستی روانی و تعهد هویت رابطه مستقیم وجود دارد و بین سبک هویت سردرگم با بهزیستی روانی و تعهد هویت رابطه معکوس معنادار وجود دارد.[6] همچنین رابطه معنا دار بین هوش معنوی و سلامت روان وجود دارد، و بین هوش معنوی و کیفیت زندگی رابطه وجود دارد.[16] بین باورهای معنوی و هوش معنوی با خودکارآمدی و تنظیم هیجانی یک رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.[13] افرادی که سبک اطلاعاتی دارند مقابله هایی اثربخش با استرس نشان می دهند، بهزیستی روانشناختی بیشتری دارند در حالی که افرادی که سبک هویت سردرگم/ اجتنابی دارند، نمره های پایینی در ابعاد بهزیستی بدست می آورند.[11] یافته های دیگر نیز نشان داد هوش معنوی با افسردگی، پرخاشگری، خصومت، اضطراب رابطه منفی و با صفات خلقی، حساسیت اجتماعی، رضایت از زندگی و فعالیت رابطه مثبت دارد.[14]
مواد و روشها:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع پژوهشهای بنیادی، از لحاظ روش، توصیفی مقطعی به شیوهی واپسنگر و از لحاظ نتایج جز مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر در برگیرندهی کلیه دبیران دوره دوم متوسطه که در دبیرستان های شهر خرم آباد در سال تحصیلی 93-94 تدریس میکردند بود که مطابق آمار برابر 1719بودند. بر اساس جدول مورگان)1 (1970 تعداد 290 نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه هوش معنوی و سبک های هویت استفاده شد.
پرسشنامه هوش معنوی شامل 29 سؤال است که توسط عبداله زاده و همکاران در سال 1387 ساخته و هنجاریابی شده است. نمره گذاری این مقیاس به صورت طیف لیکرتی 5 درجه ای میباشد. پایایی پرسشنامه توسط عبداله زاده و همکاران به وسیله ی آلفای کرونباخ 0/89به دست آمد.برای بررسی روایی علاوه بر روایی محتوایی صوری که سؤالها از نظر متخصصان تأیید شد، از تحلیل عاملی نیز استفاده شد و همبستگی کلیه ی سؤالها بالای 0/3 بود . در چرخش به روش واریماکس برای کاهش متغیرها 2 عامل اصلی به دست آمد که عامل اول با 12 سؤال درک و ارتباط با سرچشمه ی هستی و عامل دوم با 17 سؤال زندگی معنوی با هسته ی درونی نامیده شد[9] .ضریب آلفای کرانباخ محاسبه شده برای این پرسشنامه در پژوهش حاضر 0,91 می باشد.
پرسشنامه ی بعدی فرم تجدید نظر شده ی سبک های هویت((ISI-6Gبود که اولین بار به وسیله برزونسکی [12]ساخته شد، سپس دوباره توسط خود او مورد تجدید نظر قرار گرفت .این پرسشنامه،40 ماده دارد که 11 ماده ی آن در ارتباط با سبک هویت اطلاعاتی، 10 ماده ی آن در ارتباط با سبک هویت سردرگم /اجتنابی و 9 ماده ی آن مربوط به سبک هویت هنجاری است؛ علاوه بر این سه سبک هویت، 10 ماده نیز در ارتباط با تعهد هویت است که پاسخ ها براساس مقیاس لیکرت پنج درجه ای تنظیم شده است . وایت و همکاران در سال 1998 ضریب آلفای کرونباخ را برای سبک های اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم /اجتنابی به ترتیب0/73،0/67 و 0/69 گزارش کردند. در ایران نیز، غضنفری در سال 2002 آلفای کرونباخ 0/68 را برای کل آزمون گزارش کرده است. غضنفری در سال 1383 جهت بررسی روایی پرسشنامه سبک پردازش هویت از روش همبستگی همزمان بین پرسشنامه سبک پردازش ومقیاس سلامت عمومی استفاده کرد و گزارش داد که پرسشنامه از اعتبار مناسبی برخوردار است. وزیری، لطفی و جمشیدی فر در1390 نیز پایایی نمرات آزمودنی ها را در سبک هویت اطلاعاتی0/84، سبک هویت هنجاری0/70 و هویت سردرگم / اجتنابی0/68گزارش شده است. [8] در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرانباخ محاسبه شده برای سبک هویت اطلاعاتی0/81، سبک هویت هنجاری0/72 و هویت سردرگم /اجتنابی 0/69 و همچنین تعهد هویت 0/74 به دست آمده است.

نتایج و بحث:

(=0.289,P<0.01 سبک هنجاری((r = 0.422,P<0.01 و تعهد هویت((r = 0.351,P<0.01 با هوش معنوی وجود دارد، اما بین سبک هویتی سردرگم-اجتنابی و هوش معنوی رابطه معناداری مشاهده نشد(.(r =0.030,P>0.05بنابر بر نتایج به دست آمده فرضیه پژوهشی تأیید می شود.

رگرسیون اجرا شده در سه گام صورت گرفته است .در گام اول از بین متغیرهای پیشبین وارد شده در تحلیل (سبک های هویت) بر اساس بیشترین سطح معناداری تنها سبک هنجاری، در تحلیل باقیمانده است که حدود 18 درصد از واریانس نمرات هوش معنوی را تبیین می کند((R2=0.178,P<0.01 و در گام دوم،علاوه بر سبک هنجاری،تعهد هویت نیز وارد تحلیل شده است که در مجموع این دو متغیر حدود 22 درصد از واریانس نمرات هوش معنوی را به خود اختصاص داده اند((R2=0.220,P<0.01 و در گام سوم سبک هنجاری،تعهد هویت و سبک اطلاعاتی وارد تحلیل شدند که 0,23از از واریانس نمرات هوش معنوی را به خود اختصاص دادند .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید