بخشی از مقاله
با توجه به اين وضعيت حرارتي هواي شب و روز ماهانه هر منطقه وبا در نظر گرفتن نوسان ماهانه دما، گروه رطوبتي و ميزان بارندگي، پيشنهاداتي جهت هماهنگ سازي ساختماني و شرايط اقليمي آن منطقه ارائه نموده كه براي منطقه مورد نظر به شرح زير خلاصه گرديده است:
الف) ساختمان بهتر است در جهت محور شرقي و غربي گسترش يابد.
ب) طرح هايي با فضاهاي فشرده و متراكم براي منطقه مناسب است.
ج) ايجاد جريان هوا در فضاهاي داخلي ضرورت ندارد.
د) ديوارهاي خارجي و داخلي و سقف ها بهتر است از مصالح سنگين پيش بيني شود.
ه) پيش بيني فضاهاي خارجي براي استفاده در شبهاي تابستان مفيد است.
و) بازشوهاي نماهاي شمالي و جنوبي مي توانند حدود 10 تا 25% مساحت تابش آفتار آن باشند.
رطوبت
همان طور كه در جدول بيوكليماتيك مشاهده مي گردد، درتابستان هوا كمي خشك است، اما در بقيه مواقع سال رطوبت هوا كافي است و مشكلي از نظر رطوبت وجود ندارد.
متوسط حداكثر دماي ماهانه 9/33 درجه حداقل دماي مطلق 28-
متوسط حداقل دماي ماهانه 7/4- حداكثر دماي مطلق 43 درجه
رطوبت هوا (مطالعات نمونه- شهرستان مشهد)
متوسط حداقل دماي هواي شهرستان مشهد در سردترين ماه سال (ژانويه) 7/4- درجه سلسيون و متوسط حداكثر آن در گرمترين ماه سال (ژوئيه) 9/33 درجه سلسيوس بودهن است. با مقايسه بين دو رقم و به طور كلي با مقايسه ارقام مربوط به متوسط حداقل و متوسط حداكثر دماي هواي مشهد در ماههاي مختلف سال مشاهده مي شود كه متوسط حداقل دماي هوا در 3 ماه سال زير صفر است. پايين ترين دمايي كه در طول اين دوره آمارگيري شده است 28- درجه سلسيوس بوده است تعداد روزهاي يخبندان در ايستگاه در طول سال به طور متوسط 3/100 روز مي باشد.
با توجه به ارقام فوق نتيجه مي گردد كه در اين منطقه پايين بودن دماي هوا در ماههاي سرد سال اهميت بيشتري نسبت به بالا بودن دما در ماههاي گرم دارد.
ارقام مربوط به تعداد روزهاي دماي سرد و گرم سال نيز مويد اين موضوعند. مجموع درجه حرارت سرمايشي در طول سال 7/364 و مجموع درجه حرارت گرمايشي نيز 3/2338 مي باشد بدين ترتيب در طول سال نياز به گرم كردن هواي داخل ساختمان بيشتر از 6 برابر سرد كردن آن است.
البته بايد توجه داشت كه در ايستگاههاي هواشناسي دماسنج در محفظه اي قرار دارد كه باعث ايجاد سايه بر روي آن شده و ضمنا از تاثير باد در دماسنج جلوگيري مي نمايد. به عبارت ديگر در شرايط واقعي ممكن است دو عامل اقليمي تابش آفتار و جريان هوا دماي مخصوصي را تشديد يا تعديل نمايد.
با استفاده از جدول بيوكليماتيك مي توان تغييراتي كه اين دو عامل در دماي هوا در رابطه با احساس راحتي انسان به وجود آورده را مورد بررسي قرار داد.
به منظور بررسي شدت گرما يا سرما در طول سال و تاثيري كه ديگر عوامل غير اقليمي بر احساس آسايش مي گذارند حداكثر و حداقل دماي هوا و رطوبت مربوطه بر روي جدول بيوكليماتيك انتقال داده شده است.
همان طور كه در اين جدول مشاهده مي گردد در تابستان شرايط اقليمي منطقه به طرف مناطق گرم و خشك ميل نموده است. البته اين شرايط فاصله كمي با منطقه آسايش داشته و مي توان با افزودن مقداري رطوبت به هواي خارج ساختمان در ماه هاي ژوئن، ژوئيه و اوت اين هوا را در رابطه با آسايش انسان مطلوب ساخت، اما بدليل برودت شديد هوا در زمستان فاصله شرايط زمستاني با منطقه آسايشي زياد است و حتي با استفاده از انرژي حاصل بدست آمده در اين بيوگرام، خطوط، نشان دهنده حداكثر و خط چين نشان دهنده حداقل دما هستند. از آنجايي كه منظور از اين بررسي پي بردن به نامناسب ترين شرايط هوا از نظر گرماست در تعيين دماي موثر جريان هوا مورد نظر نبوده و به همين دليل در بيوگرام، دماي موثر سرعت جريان هوا 1/0 فرض شده است. بيوگرامها در دماي هوا موثر را در هر ساعت از هر ماه نشان مي دهد. حال چنان كه دماي موثر 22 درجه سلسيوس به عنوان حد پايين آسايشي در نظر گرفته شود دماي بالاتر از 22 درجه سلسيوس مواقع گرم سال در رابطه با كنترل تابش آفتاب، فضاهاي داخلي محسوب مي گردد. اين مواقع تابش آفتاب به فضاهاي داخلي ضروري است تشخيص داد. همچنين چنانچه ميزان انرژي خورشيدي تابيده شده به سطوح مختلف جهات جغرافيايي در مواقع گرم و سرد سال محاسبه شود مي توان در رابطه با مناسب ترين جهت ساختمان از آن استفاده كرد.
تعيين مصالح ساختماني
البته در تعيين مصالح ساختماني مناسب در اين مناطق بايد به اين نكته نيز توجه نموده كه انتخاب مصالح مناسب براي يك ساختمان به اندازه پنجره ها و كيفيت آنها نيز بستگي دارد. هنگامي كه نجره ها كوچك بوده و سايبان آنها نيز موثر باشد، حرارت كسب شده ساختمان عمدتا از طريق انتقال حرارت از خلال ديوارها صورت مي گيرد و در نتيجه مقاومت حرارتي مصالح نسبت به ظرفيت حرارتي آنها در به حداقل رساندن گرماي اضافي هواي داخلي اهميت بيشتري خواهد داشت.
در چنين شرايطي مصالحي از قبيل: بتن سبك يا ضخامتي مناسب 0(مهمترين ويژگي مصالح ساختماني نيز به مقاومت حرارتي و ظرفيت حرارتي آن بستگي دارد، كه معمولا به شكل ضريب مشخص مي گردد) در رابطه با شرايط اقليمي محل، ساده ترين و اقتصادي ترين مصالح ساختماني خواهد بود.
تابش مستقيم آفتاب از خلال پنجره ها يا در اثر نفوذ هواي گرم خارج، از درز پنجره ها، صورت مي گيرد و چون مصالح ساختماني سكب بيشتر از مصالح سنگين در اثر حرارت نفوذ يافته به داخل، گرم مي شوند. بنابراين در چنين شرايطي ظرفيت حرارتي از مقاومت حرارتي اهميت بيشتري دارد.
در اين حالت آجر، بتن متراكم يا خشت يا ضخامت حدود 20 تا 40 سانتيمتر مفيد خواهد بود. با توجه به مطالب فوق نتيجه مي گردد كه مناسب ترين نوع ديوار در مناطق گرم ديوارهاي تركيبي، شامل يك لايه عايق نزديك به سطح خارجي و يك لايه مصالح سنگين در قسمت داخلي مي باشد. يك لايه مصالح ساختماني سنگين به وسيله لايه عايق حرارتي كه خود نيز به وسيله قشري ضد روطوبت كه رنگ سطح خارجي آن روشن است، حفاظت شود.
ميزان جذب انرژي خورشيدي در سطح خارجي ديوار و انتقال آن از سطح خارجي به سطح لايه عايق به حداقل رسيده و فقط مقدار بسيار كمي حرارت در لايه داخلي جذب مي شود.
لايه سنگين داخلي نيز بدون آن تاثير چنداني در دماهاي هواي داخلي بگذارد، حرارت نفوذ يافته به داخل ساختمان را جذب مي نمايد.
چنانچه پنجره هاي چنين ساختماني در عصر باز باشند، در شب هواي داخلي آن گرمتر از ساختمانهاي ديگر مي باشد.
فرم ساختمان در رابطه با اقليم
شكل ساختمان مي توان تاثير زيادي در هماهنگ ساختم اقليم و همچنين در تعديل انتقال شرايط بحراني هواي خارج به داخل ساختمان داشته باشد. براي پي بردن به نقشي كه شرايط گرمايي هر منطقه (دماي هوا و شدت تابش آفتاب) در شكل دادن به ساختمانهاي آن منطقه دارد، بايد نسبت اهميت هر يك از عوامل ياد شده را مشخص نمود. اما به طور كلي مي توان چنين گفت كه شدت زياد تابش آفتاب باعث كشيدگي ساختمان در جهت محور شرقي و غربي مي گردد.
در تعيين مناسب ترين فرم ساختمان بايد به اين نكته نوجه نمود كه بهترين شكل ساختمان شكلي است كه كمترين مقدار حرارت (كالري) را در زمستان از دست داده است و در تابستان نيز كمترين مقدار حرارت را از آفتاب و محيط اطراف خود كسب نمايد. در اين رابطه ساختمان با پلان مربع بهترين فرم شناخته شده است. اين عقيده بر اساس اين واقعيت قرار دارد كه چنين شكلي كمترين سطح خارجي را در برابر بيشترين حجم ارائه مي نمايد. البته اين عقيده در مورد ساختمانهاي قديمي كه عموما پنجره هايي كوچك داشته و به همين دليل نفوذ آفتاب به داخل آنها قابل چشم پوشي است صادق مي باشد. اما در مورد ساختمانهاي معاصر با قسمتهاي شيشه خور بزرگ نمي توان چنين حكمي صادر كرد. در مورد اين ساختمانها بهترين فرم را مي بايستي با توجه به تاثيري كه دماي هوا و تابش آفتاب بر هواي داخلي ساختمان نمي گذارد، تعيين نمود.
در شهر مشهد با توجه به اقليم گرم و خشك در رابطه با شرايط زمستاني اين مناطق، فرم ساختمان مي تواند در طول محور شرقي غربي گسترش يابد. اما در شرايط تابستاني حكم بر فشردگي ساختمان نموده و داشتن فرم مكعب شكل ضروري مي نمايد. در هر صورت با برداشتن قسمتي از اين مكعب و پر نمودن حفره ايجاد شده با سايه (سايه ديوار، درخت، پيچك) و هواي خشك شده به وسيله تبخير آب سطح چمن، برگ درختان، حوض و فواره مي توان اقليم نسبتا مطلوبي در ساختمان ايجاد نمود. در اطراف اين باغچه داخلي، پلان ساختمان مي تواند آزاد باشد بدين ترتيب پلان كلي ساختمان در اين مناطق معطوف به داخل مي باشد به علاوه در اين شهر شكلهاي توپر و فشرده موثر است.
فرمهاي مكعب شكل يا فرمهايي كه اضلاع شمالي جنوبي آنها بزرگتر از اضلاع شرقي غربي آنها هستند مفيد تر بوده و همچنين ساختمانهاي بلند نسبت به ساختمانهاي كوتاهتر نور بهتري دارند.
انتخاب جهت استقرار ساختمان
به طور كلي به عوامل چون وضعي طبيعي زمين، ميزان نياز به فضاهاي خصوصي و تابش بستگي دارد و عمده ترين اقدام يك آرشيتكت آن خواهد بود كه ساختمان را به نحوي قرار دهد تا بيشترين استفاده از نور خورشيد با شرايط گرماي بهداشتي و رواني حاصل آيد. در اين زمينه بخصوص شدت تابش آفتاب حائز اهميت فراوان مي باشد. در كليه پلانها و طرحريزيهاي ارائه شده, جهت جنوبي بهترين جهت ساختمان قلمداد مي شود. و علت آن هم دريافت تابش مستقيم در زمستان و حداقل تابستان و حداقل تابش در تابستان مي باشد. در اين راستا جهت ساختمان در شهر مشهد با توجه به نوع اقليم اين شهر (اقليم گرم) به شرح نمودارهاي زير خواهد بود: جهت استقرار ساختمان در شهر مشهد مي بايست با توجه به تابش آفتاب و جهت وزش بادهاي سرد زمستاني تعيين شود. در رابطه با تابش آفتاب مناسب ترين جهت ساختماني جهتي است كه حداكثر انرژي خورشيدي را در مواقع سرد و حداقل آن را در مواقع گرم كسب نمايد.
تهويه مورد نياز
با توجه به شرايط آب و هوايي شهر مشهد بايد ميزان تهويه در روز را به حداقل رساند چون در اثر ورود هواي خارج به داخل دماي هواي سطوح داخلي نيز افزايش مي يابد بخصوص در طول روز كه سرعت باد زياد بوده و در نتيجه ميزان تهويه طبيعي نيز زياد است. تغييرات دماي هواي داخلي در سطحي نزديك به دماي هواي خارج تغيير مي كند. از سوي ديگر چون رطوبت هواي اين گونه مناطق كم است حتما با جريان هوايي با سرعت كم امكان پذير شدن از طريق تبخير عرق بدن وجود داشته و در نتيجه به سرعت زياد هوا براي خنك سازي از راه تبخير لازم نمي باشد. سرعت براي چنين وضعيتي مي تواند 15 m/s و اين سرعتي است كه در نتيجه اختلاف دماي سطوح و همچنين در نتيجه نفوذ هواي خارج به داخل از طريق درزها و پنجره ها در هواي اتاق به وجود مي آيد و بدين ترتيب نيازي به باز بودن پنجره ها نخواهد بود. در عصر و شب به دليل پايين بودن دماي هواي خارج نسبت به دماي هوا و سطوح داخلي, تهويه طبيعي امكان سريع خنك شدن هواي داخلي را به وجود مي آورد. نياز به كوران در عصر و شب, وجود پنجره هاي باز شو را ضروري مي سازد. اما بايد بدين نكته توجه داشت كه زمان تهويه با اندازه پنجره ها متناسب نيست. با هماهنگ ساختن محل, شكل و نحوه باز شدن پنجره ها مي توان اندازه آنها را به قدري كوچك انتخاب نمود كه حرارت كسب شده از طريق آنها را به حداقل رسانده و در عين حال امكان تهويه به طور مفيد تر به وجود مي آيد. ضمنا بايد به مشكل ورود گرد و غبار به داخل ساختمان نيز توجه داشت.
تقسيمات اقليمي و تيپولوژي معماري
با توجه به شكل گيري و تركيب معماري برخي مناطق مختلف ايران به اين واقعيت پي مي بريم كه خصوصيات متفاوت هر نوع اقليم به طور قابل توجهي در شكل گيري شهر ها و تركيب معماري اين مناطق تاثير داشته است.
در اين زمينه و به منظور بررسي و مطالعه معماري بومي در شهر مشهد و تامين تيپولوژي معماري در رابطه با حداكثر استفاده از خصوصيات اقليمي با حداقل استفاده از سيستمهاي مكانيكي به شرح ويژگيهاي معماري بومي در منطقه گرم و خشك ايران كه شهر مشهد نيز در آن واقع شده خواهيم پرداختن كه به طور طبيعي به شكل قابل ملاحظه اي نشانگر غلبه مردم بر مشكلات حاد آب و هوايي مي باشد و راه حلهايي هستند كه ساكنين اين منطقه (همچون ساير نواحي كشور) در طول ساليان متمادي به دست آورده اند.
ويژگي هاي معماري در منطقه هاي گرم و خشك
ساكنيم مناطق گرم و خشك با اتخاذ تدابير زير به مشكلات آب و هوايي اين نواحي فائق گرده اند.
1- به طور كلي ساختمانهاي اينگونه مناطق از مصالحي از قبيل خشت و گل كه ظرفيت حرارتي آن زياد مي باشد بنا شده اند. در مناطقي كه شرايط آب و هوايي بسيار حاد است, از روشهاي خاص استفاده مي گردد.
2- پلانهاي ساختمانها تا حد امكان متراكم و فشرده بوده و تلاش شده تا آنجا كه ممكن است سطح خارجي ساختمان به نسبت حجم آن كم باشد. اين تراكم و فشردگي پلان خانه ها ميزان تبادل حرارت را از طريق حرارت از طريق جداره هاي خارجي ساختمان را چه در زمستان به حداقل رسانده و در نتيجه از نفوذ حرارت به داخل ساختمان و اتلاف آن در زمستان به طور قابل ملاحظه اي جلوگيري مي نمايد.
3- معمولا ساختمانهايي در بافتهاي متراكم در مجموعه هاي بسيار فشرده بنا گرديده اند و بدين شكل كوشش شده است با بيشترين سايه ممكن سطوح خارجي ايجاد گردد و در نتيجه اين تراكم و به هم فشردگي مجموع توده كل مصالح ساختماني افزايش يافته و در زمان تاخير به حد مطلوب رسيده است.
4- به منظور تقليقل هر چه بيشتر حرارت ايجاد شده در ديوارها بر اثر تابش آفتاب بر آنها معمولا سطوح خارجي سفيد كاري شده اند.
5- تعداد و مساحت پنجره ها در اينگونه مناطق در ساختمانها به حداقل ممكن كاهش يافته و به منظور جلوگيري از نفوذ نور منعكس شده از سطح زمين اطراف, پنجره ها در قسمتهاي فوقاني ديوارها نصب شده است.
6- در مناطق گرم و خشك بر عكس مناطق معتدل و مرطوب, تلاش شده در اوقاتي كه هوا گرم است از ايجاد كوران و ورود هواي خارجي به داخل ساختمان از طريق پنجره ها يا قسمت هاي باز شو جلوگيري به عمل آيد. اما در عوض تدابير ديگري از قبيل ايجاد بادگير براي خنك نمودن هواي داخلي به شكل طبيعي اتخاذ گرديده كه بسيار موثر است.
7- استفاده از حياطهاي داخلي مشجر (درختكاري شده) و معطوف كردن فضاهاي ساختماني به اين حياط ها يكي از عمده ترين مشخصات معماري در مناطق گرم و خشك است.
8- جهت استقرار ساختمانها در اين مناطق, جنوب يا جنوب شرقي است. اين جهت از نظر كنترل و به حداقل رساندن نفوذ گرماي ناشي از تابش آفتاب در بعد از ظهر به داخل ساختمان مناسب ترين جهت مي باشد.
نتيجه گيري
بنابراين با در نظر گرفتن شرايط – اقليمي و توجه به آن در طول پروسه طراحي, مي توان شرايط مناسب از نظر
آسايش و راحتي در فضا فراهم
آلودگي صوتي و هوا
آلودگي صوتي: ناشي از ترافيك هوايي و زميني و كاربريهاي تجاري و صنعتي و سر و صداي ناشي از بچه ها در فضاي باز.
جهت گيري ساختمان به سمت خيابان فرعي15-10 رفت صوتي است. نحوه كلاسها بايد طوري باشد كه دور از سر و صدا و ناشي از بازي كردن بچه ها و كارگاهها باشد. حداكثر ميزان صداي قابل قبول براي هر كلاس db 45 مي باشد.
نور
يكي از مهمترين روشها در طراحي فضاها و تامين آسايش عنصر نور است. معيارهاي عمده اي كه در طراحي يك فضا مي توان به آن اشاره كرد عبارتند از:
1- ميزان شدت روشنايي مورد نياز
2- مقدار انعكاس سطوح
3- اختلاف شدت نور يا كنتراست سطوح در نقاط مختلف فضا
4- نوع نور مورد نياز و چگونگي تامين اين نياز در فضا
روشنايي مصنوعي
نور مصنوعي از نظر نوع كار و نوع نوري كه در فضاها به كار مي رود به دو دسته تقسيم مي شود: منابع نوري با رشته ملتهب و منابع نوري فلورسنت و هر يك از آنها نيز از نظر نوع انتشار به 5 دسته تقسيم مي شوند. يعني منابع نوري با نور مستقيم, نيمه مستقيم, غير مستقيم, مختلف و يكنواخت چراغهاي با نور مستقيم معمولا در جاهايي مورد استفاده قرار مي گيرند كه رنگ فضا روشن و انعكاس سطوح نسبتا زياد است. از آنجايي كه در فضاهاي آموزشي اغلب تركيبي از نور طبيعي و مصنوعي استفاده مي شود بهتر است از چراغهاي فلورسنت با توزيع نوري بين مستقيم تا يكنواخت يا مختلط استفاده كرد در اين صورت رديف چراغها عمود بر تخته تدريس ن رديف نيمكتها در نظر گرفته مي شود و همچنين در فضاهايي كه در طول شب ممكن است مورد استفاده قرار گيرد از نظر رواني بهتر است از تركيب هر دو استفاده شود.
رنگ
بهتر است براي رنگ كلاسها از رنگ مات استفاده شود و يا آبي كم رنگ, كرم, سبز خيلي كم رنگ و سفيد انتخاب كرد و رنگ كفپوش اتاق را نيز مي توان از رنگهاي سفيد و خاكستري و يا رنگهاي چوب روشن انتخاب كرد. رنگ سطوح ميز و صندلي شاگردان نيز بايد مات باشد.
رنگ از نظر رواني به صورت هاي گوناگون عكس العمل نشان مي دهد مثل هيجان, آرامش و خستگي, بخصوص در كودكان از نظر فرم و تكليف نقش بسزايي دارد.
رنگ مقدار روشنايي فضاي داخل را قابل كنترل مي كند و ناراحتيهاي ناشي از خستگي روز را كاهش مي دهد.
فضاهاي آموزشي در مسير سيل و زلزله و گسل نبايد واقع شود. براي مدرسه از حالتهايي كه تقارن دارند و در طرح تقارن ايجاد مي كنند استفاده شود. از نظر خصوصيات زمين بايد به خاك و تپوگرافي توجه نمود. خاكي كه در آن مدرسه بنا مي شود بايد تحمل وزن بنا را داشته باشد و مقاومت مشخصه خاك از 1 سانتيمتر مكعب نبايد كمتر باشد. در مناطق باتلاقي و يا در مناطقي كه در داراي آب زير زميني سطحي هستند و بايد هزينه خاكبرداري و آماده سازي زمين را نيز در نظر گرفت.
شبكه ترافيكي
عدم ارتباط دانش آموزان با شبكه ترافيكي شهر: دانش آموزان به علت قدرت جسماني و تشخصي و تعقل توانايي استفاده از شبكه هاي شهري به جز راههاي آزاد را دارند به ويژه آن كه برخي از آنها به علت طي مسافت اجبارا بايد از وسائل نقليه عمومي يا خصوصي استفاده كنند.
مكان يابي فضاي آموزشي در ارتباط با فرم و شكل زمين داراي زواياي بسته مي باشد اگر زوايا كمتر از 70 درجه باشد به زمين بيشتري نياز داريم همچنين پس از احداث بنا بايد اشراف ديد ساختمانهاي همسايه به مدارس, مخصوصا مدارس دخترانه را رعايت كرد به طوري كه ديد مستقيم نداشته باشند.
دسترسي پياده, عدم ارتباط مستقيم ورود و خروج با خيابانهاي اصلي چهار راهها و ميدانها از طريق ايجاد فضاي سبز و باز و در قسمت ورودي و خروجي آنها انتخاب عرض مناسب پياده رو و نوع دسترسي به ترتيبي كه در شرايط عادي هيچ دانش آموزان مجبور نباشد براي خروج از دسترسيهاي سواري استفاده كند.
در مكان يابي فضاي آموزشي, حداكثر شعاع دسترسي براي مقطع راهنمايي 2000 متر (حداكثر 20 دقيقه پياده روي) مناسب است.
شعاع دسترسي به عوامل بستگي دارد كه عبارتند از:
1- تراكم جمعيت
2- اندازه مدرسه
3- مقطع تحصيلي
دانش آموزان نبايد از خطوط راه آهن و بزرگراههاي بدون پل و عبور عابر پياده رد شوند.
كاربريهاي سازگار و ناسازگار با فضاهاي آموزشي
كاربريهاي يك فضاي آموزشي بايد موارد زير را دارا باشد: فضاي سبز, آتش نشاني مراكز پليس انتظامي, مراكز فرهنگي, سينما و تئاتر
كاربريهاي يك فضاي آموزشي نبايد موارد زير را دارا باشد: شبكه ارتباطي حمل و نقل گسترده و تاسيسات شهري.
مطلوبيت فضاي آموزشي در گروه موارد زير است. 0(شناخت نوع فعاليت عملكرد نيازمنديها) مكان مدرسه بايد از كمترين شيب برخوردار باشد و بايد نسبت به ساختمانهاي هم جوار طوري باشد كه امكان حركت و جابجايي و نتيجتا تهويه هواي مناسب فضاها وجود داشته باشد.
در طراحي كالبدي يك شهر انتخاب مكانهاي مناسب براي استقرار هر يك از فعاليت هاي شهري بايد به 3 مسئله مهم توجه شود.
1- سازگاري نوع فعاليت مورد نظر با فعاليت هاي همجوار
2- مطلوبيت مكان براي استقرار فعاليت مورد نظر
3- مناسب بودن مكان و فعاليتهاي مورد نظر با نياز منطقه (ظرفيت) .
پس از بررسي, موقعيت مكاني مطلوب براي يك فضاي آموزشي بايد به صورتي باشد كه از تقسيم بنديهاي مناسب برخوردار باشد.
اين تقسيم بندي هاي فضا در پايين صفحه مشخص مي گردد.
تقسيم بنديهاي فضا آموزش كلاسهاي عمومي و سمعي بصري
آزمايشگاهها
كلاس كامپيوتر
اداري اتاق مدير, اتاق حسابدار و جلسات اداري
اتاق معاونان, معلمان, مشاوره و پرورشي
اتاق امور دفتري و بايگاني, اتاق بهداشت و اتاق تكثير
فرهنگي سالن اجتماعات
كتابخانه
نمازخانه
خدماتي سرايداري و انبارداري
سرويسهاي بهداشتي و موتورخانه
تفريحي فضاهاي ورزشي و فضاي سبز
فضاي فرهنگي و كتابخانه
به طور كلي استفاده از كتاب و كتابخانه به منظور تفهيم بيشتر مطالبي كه دانش آموزان در فضاي درس فرا گرفته اند از يك سو و از سوي ديگر افزايش اطلاعات عمومي آنها مي باشد. كتابخانه با در محيطي مستقل و آرام قرار بگيريد.
اندازه هاي استاندارد كلاس به طور مختصر به شرح زير است:
1- براي كلاس 48 نفره, به ازاي هر دانش آموز 75% متر مربع.
2- براي كلاس 40 نفره, به ازاي هر دانش آموز 1 متر مربع.
3- براي كلاس 32 نفره, به ازاي هر دانش آموز 12/1 متر مربع.
4- براي كلاس 22 نفره, به ازاي هر دانش آموز 21/1 متر مربع.
5- براي كلاس 16 نفره به ازاي هر دانش آموز 5/1 متر مربع.
با الگوي به دست آمده مبتني بر ثبت نام در مدرسه, كلاسها انتخاب مي شوند و با استفاده از قواعد ذيل الگوي زير بدست مي آيد.
1- به طور كلي استاندارد براي 40 دانش آموزان به شرح زير است: 5/6 20/6 يا 75/5 20/6 متر مربع.
2- با استفاده از اندازه هاي مبلمان و قد دانش آموزان و حدود عقب تر بودن ميزها از ديوار تدريس, اندازه هاي كلاس تعيين مي شود, عرض كلاسها هموازه 20/6 متر بوده و طول آنها برابر حاصل جمع 2 متر متر عقب گرد از ديوار تدريس +75/0 متر براي هر رديف, و يا 92/0 متر, براي هر رديف ميز ونيمكت مورد استفاده است.
3- همواره حداقل مجموع فضاي ساخت را رعايت نماييد. در صورت نياز به افزايش تعداد دانش آموزان در يك كلاس طبق قاعده شماره بايد عمل كرد.
4- ظرفيت طراحي شده براي يك مدرسه برابر است با ظرفيت مورد نياز به اضافه 2 درصد اين امر به افزايش تعداد دانش آموزان يك كلاس و انعطاف بيشتر در ترتيب گروه بندي كلاسهاي كمك مي نمايد و باعث مي شود تا كلاس در حد و اندازه هاي استاندارد باشد.
ابعاد و اندازه هاي وسايل مدرسه:
سن دانش آموزان زير 6 سال 8-6 9-7 11-9 12-10 14-12 16-14 18-16
ارتفاع ميزان مصرف 56 60 66 71 74 76 78 78
عمق ميزان مصرف 45 50 50 55 55 55 60 60
ارتفاع صندلي 36 40 42 44 45 56 48 48
اندازه صندلي 35 33 38 35 38 35 40 37 40 37 43 40 43 40 43 40
فضاهاي مورد نياز ابتدايي
فضاهاي تزئيني عادي:
بخصوص براي دانش آموزان معلول و عق مانده, كلاسهاي موسيقي, آزمايشگاه, كتابخانه, امفي تئاتر, فضاهاي خارجي فضاهاي ورزشي اعم از اينكه بخواهند محيطي باشند, فضاهاي اجتماعات اوليا و مربيان.
كتابخانه:
يكي از مهمترين شاخص هاي رشد و توسعه فرهنگي و اجتماعي ميزان مطالعه و رو آوري افراد آن جامعه به تحقيق و پژوهش مي باشد.
تجهيزات كتابخانه شامل قفسه, كمد, فايل و ميز مطالعه است.
مواردي كه در سالن چند منظوره بايد رعايت شود:
1- در اين سالن بايد در ورودي در پشت قرار گيرد, زيرا رفت و آمدي كه در آنجاست موجب توجه ديگران نشود.
2- ابعاد و طرز طراحي بايد به گونه اي باشد كه هم رفت و هم برگشت داشته باشد وليكن موجب ازدحام نشود.
3- در ورودي و خروجي جدا باشد و در ابعاد درستي در نظر گرفته شود. كه حداقل 3 تا 4 نفر براحتي و باهم از آن خارج و يا داخل مي شوند.
4- نور طبيعي در سالنهاي اجتماعات كمتر بكار مي رود. و در صورت بكار روي به صورت پوشيده (يك صفحه بر روي پنجره قرار مي دهند) استفاده مي گردد.
5- در بعضي از سالنها از صندليهاي مجزا استفاده مي كنند كه در صورت لزوم آنها را برداشته و آن را تبديل به نمازخانه و ورزشگاه و .. مي نمايند.
فضاي اداري:
بيشتر براي مسئولين و كارشناسان دفتر آموزش بر اساس نوع وظايف و تشابه فعاليتها و متناسب با تعداد پرسنل در نظر گرفته شده است. اين فضا از نظر موقعيت و محل قرار گيري جهت سهولت و دسترسي مراجعين بهتر است در طبقه همكف قرار گيرد.
بايد در طبقه بالا و دور از رفت و آمد جمعي دانش آموزان قرار گيرد و ابعاد آن 10 8 متر مربع باشد كه البته در مقاطع مختلف متفاوت است.
بوفه و اتاق تغذيه:
در مدارس, فضايي كه براي تغذيه دانش آموزان در نظر گرفته مي شود, بيشتر در محوطه حياط و فضاي سبز آن طراحي مي شود و ابعاد بر اساس تعداد پرسنل است كه اين مجموعه بيشتر داراي 2 نفر است.
سرويسهاي بهداشتي:
با توجه به سيستم پلان مدارس محل آن در محطوطه مي باشد (راي دانش آموزان) و ابعاد آن با توجه به سن دانش آموزان تعيين مي شود. سرويسهاي بهداشتي اساتيد داخل سالن اصلي طراحي مي شود و تعداد آن بستگي به ضريب تعداد معلمين دارد.
انبار و وسايل نظافت:
اين فضا كنار سرويسهاي بهداشتي ساخته مي شود كه بر اساس مقدار فضايي كه در طرح هاي ساختماني اضافه است طرح ريزي شده است.
راهنمايي
اين دوره شامل 3 سال است ه با حداكثر 15 سال در شهرها و 17 سال در روستا ها در سال اول راهنمايي ثبت نام مي نمايند. تعداد جلسه هاي هفتگي براي پايه هاي اول و دوم 36 جلسه براي هر كدام در هفته و پايه سوم 37 جلسه منظور شده است. مدارس راهنمايي در مناطق شهري بايستي حداقل شامل دو دوره باشد (كلاسهاي دوبله) تا بتوان حداكثر استفاده را از تاسيسات عمومي, آزمايشگاهها و فضاي آزاد بعمل آورد. اما در مناطق روستايي بعلت پراكندگي جمعيت طرح ساختماني براي يك دوره تحصيلي با توجه به تعداد كم دانش آموزان منطقي است.
اولويت بندي با توجه به ضرايب فضاهاي راهنمايي
45% تحصيلي, ارتباطي, 15% پرورشي, 11% سطوح اشتغال شده ديوارها, 7% رفاهي, 4% اداري
كارگاه حرفه و فن
در مدارس 3 كلاسه اين كارگاه مي تواند مشتركا براي آموزش حرفه و فن و هنر استفاده شود.
كارگاه سمعي و بصري
آموزش هنر در كارگاه سمعي و بصري انجام مي گيرد, اين مكان جهت انجام امور آموزش جنبي و كارهاي فوق برنامه در نظر گرفته شده است.