بخشی از مقاله

اعتیاد


مقدمه
تاريخ بشر در اعصار مختلف گواهي از وجود موادي مي دهد كه مصرف آن باعث تغييراتي در رفتار و هيجانات مصرف كننده مي شده است . امروزه با به بازار آمدن انواع متعددي از اين مواد ( طبيعي ، سنتتيك ) و نيز افزايش مصرف آنها در ميان مردم در مراجع و نقل و انتقال قاچاق مواد مخدر به يك تجارت سود آور بزرگ تبديل شده است . امروزه با هدف مواد ، شناسايي بيماران ( مصرف كنندگان مواد ) و ارائه خدمات پيشگيري كننده و درماني جزء فعاليت هاي جدي سيستم بهداشتي - درماني بيشتر دولت هاي جهان قرار گرفته است .


در بررسي تاريخ، بشري را نمي توان يافت كه با مسائل مربوط به مواد مخدر دست به گريبان نبوده و شايد بتوان گفت مواد مخدر همزاد با بشر در اين جهان يافت شده و تا زماني كه انسان در اين عرصه وجود دارد آن نيز پا بر جاست. مسائل مربوط به مواد مخدر تازگي نداشته و اثرات آن نيز همواره در سرنوشت ملتها و اقوام قابل جستجو است. در كتب تاريخي ايران و حتي در كتاب قانون ابن سينا از اثرات اين مواد نامبرده شده است. اما بيشتر گزارشات در مورد مواد

مخدرمربوط به زمان صفويه و سپس قاجاريه تا عصر كنوني است همراه با فراز و نشيبهاي اين دوران كه اشاعه مصرف مواد افيوني مورد توجه بوده است. قوانين يكصد ساله در مورد محدود نمودن مصرف مواد نيز يافت ميشود.


در زمان ما مسئله مواد مخدر شكل مخاطره آميز و كاملا پيچيده اي به خود گرفته و در عين حال گسترش جهاني يافته است. اعتياد به مواد مخدر علاوه بر زيانهاي جدي و خطرناك جسمي از قبيل ابتلا به بيماريهاي عفوني واگيردار همچون ايدز - هپاتيت - سل- عوارض و مشكلات عديده اجتماعي و اقتصادي ازقبيل افزايش جرمهاي مرتبط با مواد مخدر همچون جنايت و سرقت، فقر و تكدي گري و هدر رفتن سرمايه هاي كلان مادي كشورها را بدنبال داشته است. كشور ما

داراي جمعيتي جوان است. بيش از 50%جمعيت كشور درسنين زير 20 سال بوده و 62% از اين جمعيت در شهرها ساكن بوده و از هر چهار نفر ايراني يك نفر در معرض مهاجرت قرار دارد. موقعيت استراتژيك ايران و قرارگيري آن در كنار كشورهايي همچون افغانستان و پاكستان كه جزو توليد كنندگان عمده مواد مخدر بوده و از طرفي ما يك مسئله ترانزيت و عبور مواد مخدر به جهت ويژگيهاي خاص منطقه اي از كشور ما يك مسير مناسب جهت قاچاق مواد مخدرفراهم ساخته و هم

بازار مصرف داخلي آن كه رشد روز افزوني داشته است.
تاريخچه
پس از پيروزي انقلاب اسلامي عليرغم تلاش بي وقفه نظام مقدس اسلامي كشورمان و تقديم بيش از 2700 نفر شهيد از نيروهاي نظامي و انتظامي اين روند رو به رشده بوده است در نتيجه آمار معتادين و نيز عوارض ناشي از اعتياد افراد افزايش داشته است. برآوردهاي رسمي اوليه و ساده از تعداد معتادين و سوء مصرف كنندگان مواد مخدر رقمي حدود 2ميليون نفر را ذكر مينمايد و با در نظر گرفتن حداقل يك خانواده 5 نفري مرتبط با اين افراد به رقمي حدود 10ميليون نفر انسان كه در ارتباط نزديك با معضلات و مشكلات ناشي از آن ميباشند دست مي يابيم. محبوسين زندانهاي كشور در سال 77معادل 16.775نفر بوده كه قريب به 60% آنان مرتبط با مواد مخدرو اعتياد بوده اند.


بر اين اساس در ايران به ازاي هر 100 هزار نفر ايراني 260 نفر در زندان به سر ميبرند و به عبارت دقيق تر به ازاي هر 400 نفر ايراني يك نفر در زندان ميباشد. در 20 سال گذشته قريب 836/53./1 كيلوگرم انواع مواد مخدركشف و ضبط گرديده است در اين سالها نزديك به 381812 نفر قاچاقچي و699557 نفر معتاد شناسايي و دستگير شده اند قريب 25652 نفر معتاد از سال 62 لغايت 77 درمراكز باز پروري كشور پذيرش شده اند كه اين تنها بخشي از آمارهاي واقعي نشان دهنده

وضعيت بغرنج و نگران كننده از انسانهاي اين جامعه است كه به ورطه اعتياد كشيده شده اند. اعتياد به عنوان يك آسيب ومعضل اجتماعي بهداشتي اقتصادي و فرهنگي با پيچيدگيهاي خاص خود حاكميت ملي امنيت و استقلال كشور ما را تحت تاثير قرار داده است با توجه به مسائل جنبي آن ميتوان ادعا نمود كه ارزشهاي انساني و اسلامي و نيز هويت ملي ما در معرض خطر و آسيب اين آفت بزرگ قرار گرفته است. توجه به آمارها نشانگر رشد روزافزون معتادين در

اجتماع رو به قوت ما دارد. اين موضوع كه قشر جوان جامعه بيشتر در معرض آسيب و آماج اعتياد مي باشند وظيفه همگان را در موضع تقابل با اين مشكل خطيرتر مي سازد. براستي وظيفه ما افراد اين جامعه درقبال اين ديو بدسيرت چيست؟ خانواده هاي ماو والدين ما چه وظيفه و مسئوليتي را بر عهده دارند ؟

دستگاههاي تعليم و تربيت ما چطور ؟آيا مشكل اعتياد با زدن و بستن و به زندان انداختن و يا اعدام كردن قابل حل است؟ و يا اينكه عزم ملي و جزم تك تك افراد اين جامعه در هر لباس و در هر مكان و هر زمان را مي طلبد، براستي كدام يك چاره كار است ؟


تعاريف اعتياد
□ اعتياد يعني خوگرفتن و وابسته شدن جسمي‌، رواني و عصبي فرد به مواد مخدر كه ترك يا فرار از آن ناممكن و يا بسيار مشكل است.
□ اعتياد يعني مصرف نابجا و مكرر مواد مخدر كه موجب وابستگي به آنها مي‌شود. اين وابستگي بدني و رواني است، ترك مصرف مواد افيوني مشكلات و محروميت هاي بدني و رواني را در پي خواهد داشت ( از مقاله دكتر سيد حسين فخر ).


□ اعتياد عبارتست از وابستگي به عوامل يا موادي‌ كه تكرار مصرف آنها با كم و كيف مشخص و درمان معين از ديدگاه معتاد ضروري مي‌نمايد. ( از مقاله دكتر احمد حسني ).
□ اعتياد يك بيماري رواني، اجتماعي، اقتصادي است كه بر اثر فعل و انفعال تدريجي بين بدن انسان و مواد شيميائي تحت تأثير يك سلسله شرايط و اوضاع و احوال خاص رواني، اقتصادي، اجتماعي و سنتي به وجود مي‌آيد. ( از تحقيق خانم دكتر ربابه شيخ‌الاسلام )
□ از نظر فارماكولوژي اعتياد عبارت است از حالت مقاومت اكتسابي كه در نتيجه استعمال متمادي دارو در بدن حاصل مي‌شود به قسمي كه استعمال مكرر دارو موجب كاسته شدن اثرات تدريجي مي‌گردد و پس از مدتي شخص مي‌تواند مقادير سمي دارو را در بدن بدون ناراحتي تحمل كند و در صورتي كه دارو به بدن نرسد اختلالات جسمي و رواني موسوم به سندروم محروميت بروز مي‌كند. در سال 1950 سازمان جهاني بهداشت تعريف زير را براي اعتياد ارائه دادند:
□ اعتياد داروئي حالتي است كه در اثر مصرف دوره‌اي يا مداوم يك ماده شيميائي ( طبيعي يا مصنوعي ) كه براي انسان يا جامعه مضر باشد ايجاد مي‌گردد و ويژگي‌هاي آن به قرار زير است: 1- اشتياق يا نياز اجباري به استفاده مداوم آن ماده و ظهور رفتاري اجباري براي پيدا كردن آن به هر وسيله. 2- تمايل به افزودن به مقدار مصرف به مرور زمان. 3- پيدا شدن وابستگي‌هاي جسمي و رواني براثر استفاده از آن ماده.
اين كميته براي استفاده مداوم يا دوره‌اي مواد شيميائي كه براي فرد و جامعه مضر نبوده و نيز حالت ايجاد شده توسط آن خصوصيات بالا را نداشته باشد واژه عادت داروئي را در نظر گرفت. ولي به مرور زمان مشخص گرديد كه تعاريف خصوصاً براي عادت داروئي نارسا هستند و به همين دليل در سال 1957 ميلادي تعاريف توسط كميته كارشناسان سازمان جهاني بهداشت مجدداً به اين صورت تصحيح گرديد كه وابستگي رواني به يك دارو “بدون پديده محروميت” را عادت و وابستگي رواني و جسمي “همراه با پديده محروميت” را اعتياد ناميده‌اند. اما تعاريف فوق نيز با شروع مصرف داروهائي از قبيل ال . اس . دي و آمفتامين‌ها نارسا شدند. چون مصرف آمفتامين‌ براي گروهي موجب افزايش فعاليتهاي روزانه مي گشت و براي گروهي حمله جنون ايجاد ميكرد . به همين جهت در سال 1964 كميته مزبور اصطلاح وابستگي دارويي را Drug Dependence براي هر دو حالت فوق انتخاب كرد و چنين استدلال نمود كه يك بيمار ممكن است نسبت به داروي خاص وابستگي رواني پيدا كند، در حالي كه بيمار ديگر نسبت به همين دارو، علاوه بر وابستگي رواني از لحاظ جسماني نيز وابسته شود. كميته مزبور وابستگي داروئي را حالتي ناشي از استعمال مكرر يك دارو به طور دوره‌اي يا مداوم مي‌داند، كه خصوصيات آن بسته به ماده مورد استفاده متغير است و به همين دليل ذكر شده است كه نام شيميائي مورد بحث در جلو عبارت “وابستگي داروئي” قيد گردد. به هر حال با توجه به اينكه در كشور ما واژه اعتياد از همه جهت قابل درك عموم مي‌باشد در اين سايت از كلمه اعتياد بيشتر استفاده شده است. با توجه به تعاريف فوق در رابطه با اعتياد مشخصاً در چند مقوله با يكديگر شريكند و آن اينكه:
1- وابستگي شديد وجود دارد.
2- وابستگي جسمي و رواني است.
3- قطع اين وابستگي مشكلاتي را به همراه دارد.


وابستگي به مواد ( Substance Dependence )
امروزه در محافل دانشگاهي به جاي اعتياد از وابستگي نام برده ميشود هر چند كه درميان مردم اين بيماري به اعتياد و خود بيمار به عنوان معتاد شناخته شده است .
بر اساس آخرين جمع بندي هاي علمي كه در دهه هشتاد انجام گرفت وابستگي يك نشانگان باليني است كه در پي مصرف مواد علائمي در حالات رفتاري ، شناختي و فيزيولوژيكي فرد مصرف كننده ظاهر ميگردد ميزان وابستگي كمي است و به درجات مختلفي مي تواند وجود داشته باشد شدت وابستگي با وفتارهاي متعاقب مصرف مواد سنجيده ميشود بيمار وابسته به مواد عليرغم تجربه مشكلات متعدد ناشي از مصرف مواد قادر به قطع مصرف آن نيست و به طور اجباري و وسواس گونه به مصرف آن ادامه ميدهد مصرف مواد يك الگوي رفتاري غير انطباقي و بيمار گونه است كه بروز علائم رفتاري فيزيولوژيكي و شناختي به اختلالهاي باليني در فرد مصرف كننده منجر ميشود
اين اختلالها عبارتند از :
1 - ايجاد تحمل : بيمار در دفعات بعدي مصرف براي رسيدن به سطح قبلي رواني و جسماني ناشي از اثر مواد بايد مقادير بيشتري از آن را مصرف كند .
2 - بروز علائم ترك : عدم مصرف مواد علائم جسماني و رواني ترك مانند بيقراري ، اضطراب ، بيخوابي ، درد عضلات ، اسهال و استفراغ ظاهر ميشود .
3 - تمايل بعدي در بيشتر بيماران براي قطع مصرف مواد وجود دارد ولي بيمار قادر به اين كار نمي باشد .
4 - بيمار براي تهيه مواد هزينه ، وقت و سرمايه هاي ديگران و خانواده را مصرف مي كند .


5 - در پي استمرار مصرف مواد و تغييرات رواني و رفتاري در بيمار ، مشاركت وي در فعاليت هاي خانوادگي ، اجتماعي تفريحي و شغلي كاسته ميشود .
6 - عليرغم آگاهي بيمار از عوارض جسماني و رواني مصرف مواد ، بيمار قادر به عدم استفاده از آن نمي باشد .
در تعريف آكادميك براي اينكه فردي را بيمار وابسته به مواد بدانيم لازم است حداقل 12 ماه الگوي مستمر مصرف مواد را داشته باشد .
آنچه بايد خانواده بداند
علل و عوامل موثر بر اعتياد


اعتياد يك بيماري زيست شناختي ، روانشناختي و اجتماعي است عوامل متعددي در اتيولوژي سوء مصرف و اعتياد موثر هستند كه در تعامل با يكديگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتياد مي شوند . عوامل موثر بر فرد محيط فرد و عوامل اجتماعي ، عوامل در هم بافته اي هستند كه بر يكديگر تاثير ميگذارند درك كليه علل و عوامل زمينه اي موجب ميشود تا روند پيشگيري ، شناسايي ، درمان و پيگيري به طور هدفمند طرح ريزي شود .
بنابراين ، آشنايي با عوامل زمينه ساز مستعد كننده بروز اعتياد و نيز عوامل محافظت كننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد .
1 - شناسايي افراد در معرض خطر اعتياد و اقدامهاي پيشگيرانه لازم براي آنان


2 - انتخاب نوع درمان و اقدامهاي خدماتي و حمايتي و مشاوره اي لازم براي معتادان
عوامل مخاطره آميز
عوامل مخاطره آميز مصرف مواد شامل عوامل فردي ، عوامل بين فردي و محيطي و عوامل اجتماع

ي است
عوامل مخاطره آميز فردي
+ دوره نوجواني
+ استعداد ارثي
+ صفات شخصيتي :
* صفات ضد اجتماعي
* پرخاشگري


* اعتماد به نفس پايين
+ اختلالهاي رواني
* افسردگي اساسي
* فوبي
+ نگرش مثبت به مواد
+ موقعيت هاي مخاطره آميز
* ترك تحصيل
* بي سرپرستي
+ تاثير مثبت مواد بر فرد
در اينجا به شرح هر يك از عوامل فوق مي پردازيم :
دوره نوجواني : مخاطره آميز ترين دوران زندگي از نظر شروع به مصرف مواد دوره نوجواني است . نوجواني دوره انتقال از كودكي به بزرگسالي و كسب هويت فردي و اجتماعي است در اين دوره ميل به استقلال و مخالفت با والدين به اوج خود ميرسد و نوجوان براي اثبات بلوغ و فرديت خود ارزشهاي خانواده را زير سوال ميبرد و سعي در ايجاد و تحليل ارزشهاي جديد خود دارد مجموعه اين عوامل ، علاوه بر حس كنجكاوي و نياز به تحرك تنوع و هيجان فرد را مستعد مصرف مواد مي نمايد .
ژنتيك :
شواهد مختلفي از استعداد ارثي اعتياد به الكل و مواد وجود دارد تاثير مستقيم عوامل ژنيتيكي عمدتا از طريق اثرات فارماكوكينتيك و فاركوديناميك مواد در بدن ميباشد كه تعيين كننده تاثير مواد بر فرد است برخي از عوامل مخاطره آميز ديگر نيز تحت نفوذ عوامل ژ نيتكي هستند مانند برخي اختلال هاي شخصيتي و رواني و عملكرد نامناسب تحصيلي ناشي از اختلالهاي يادگيري .
صفات شخصيتي عوامل مختلف شخصيتي با مصرف مواد ارتباط داند از اين ميان ، برخي از صفات بيشتر پيش بيني كننده احتمال اعتياد هستند و به طور كلي فردي را تصوير مي كنند كه با ارزشهاي يا ساختارهاي اجتماعي مانند خانواده مدرسه و مذهب پيوندي ندارد و يا از عهده انطباق ، كنترل يا ابراز احساسهاي درد ناكي مثل احساس گناه ، خشم و اضطراب بر نمي آيد اين ثفات عبارتند از : عدم پذيرش ارزشهاي سنتي و رايج مقاومت در مقابل منابع قدرت نياز شديد به استقلال ، صفات ضداجتماعي ، پرخاشكري شديد ، احساس فقدان كنترل بر زندگي خود ، اعتماد به نفس پايين ، فقدان مهارت مقاومت د ربرابر پيشنهاد هاي خلاف ديگران ، فقدان مهارتهاي اجتماعي و انطباقي از آنجا كه اولين مصرف مواد معمولا از محيطهاي اجتماعي شروع مي شود هر فدر فرد قدرت تصميم گيري و مهارت ارتباطي بيشتري داشته باشد بهتر مي تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت كند .

اختلال هاي رواني :
در حدود 70 درصد موارد همراه با اعتياد اختلال هاي ديگر روانپزشكي نيز وجود دارد شايع ترين تشخيصها عبارتند از : افسردگي اساسي ، اختلال شخصيت ضد اجتماعي ،‌فوبي ، ديس تايمي ، اختلال و سواسي
جبري اختلال پانيك ، مانيا ، اسكيزوفرني
نگرش مثبت به مواد :
افرادي كه نگرشها و باوردهاي مثبت و يا خنثي به مواد مخدر دارند احتمال مصرف و اعتيادشان بيش از كساني است كه نگرشهاي منفي داند اين نگرشهاي مثبت معمولا عبارتند از كسب بزرگي و تشخص رفع دردهاي جسمي و خستگي ، كسب آرامش رواني ، توانايي مصرف مواد بدون ابتلا به اعتياد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید