بخشی از مقاله

چکیده

ناامنی در شهرهای بزرگ و کوچک همواره گروه هایی ضعیف و ناتوان را در معرض تهدید خود قرار می دهد از جمله زنان و کودکان. محلات حاشیه نشین شهرها به سبب ساختار فیزیکی و کالبدی و همچنین گمنامی بیشتر ساکنان و وجود عواملی متعدد همیشه بسترساز انواع جرائم و خشونت ها بوده است. اعتیاد در محلات حاشیه نشین از جمله جرایمی است که تبعات مختلفی از جمله ایجاد نا امنی برای زنان این محلات دارد. مهم ترین اثرات و تبعات این آسیب اجتماعی ایجاد نا امنی در این محلات است که چالش های مختلفی را برای زنان ایجاد می کند. بر این اساس در این مقاله قصد بر آن است نتا امنی های ایجاد شده برای زنان به واسطه اعتیاد در این محلات مورد بررسی قرار گیرد.

جامعه آماری تمامی زنان ساکن در محله بودند. روش مطالعه کیفی و موردی و روش نمونه گیری، هدفمند و از نوع زنجیره ای بود. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه ی عمیق استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تئوری بنیانی استفاده شد. یافته های به دست آمده از مصاحبه، 4 مفهوم کلیدی بود. مهم ترین تنگناها و مشکلات ناشی از اعتیاد در بین زنان این محله در 4 مفهوم .1:باج گیری معتادان .2الگویی نامناسب برای کودکان . 3 ناتوانی از واکنش در مقابل معتادان .4 تبدیل فضاهای باز محله به مکان تزریق است.

مقدمه

امروزه موضوع امنیت همراه با گستردگی شهرنشینی در ارتباط با هم قرار می گیرد . اهمیت این مساله از آن رو است که گستردگی شهرها به تدریج زمینه رواج ناامنی های اجتماعی را فراهم می نماید. نا امنی در بخش های حاشیه نشین شهرها نمود و جلوه بیشتری دارد. این مناطق حاشیه نشین مفر بسیار مناسبی برای بسیاری از بزهکارانی است که به راحتی امکان انجام کارهای نابهنجار در محلات دیگر برایشان میسر نیست.

همچنان که هیراسکار معتقد است مناطق حاشیه ای بیش از دیگر مناطق شهر می توانند مخفیگاهی برای انواع فعالیت های غیرقانونی و جرایم باشند .[1 ] در واقع بیشترین مجرمان شهری، در محله های کم درآمد سکونت دارند. فقر و تنوع فرهنگی از عوامل جرم خیز هر منطقه محسوب می شود.[2 ] در سایه ناامنی های ایجاد شده همواره گروه های آسیب پذیر در معرض صدمات و خطرات بیشتری هستند. از جمله این گروه ها زنان و کودکان هستند که به واسطه ضعف بدنی، بیشتر در معرض خطر هستند. بنابراین موضوع امنیت در محلات حاشیه نشین از حساسیت بیشتری برخوردار است.

اهمیت و ضرورت

با گسترش فیزیکی و اجتماعی شهرها و تبدیل شدن آنها به مراکز ناهمگن جمعیتی و اجتماعی و فرهنگی، افزایش میزان ناهنجاری های شهری به ویژه در نواحی مرکزی، و همچنین افزایش ناهمگنی جمعیتی و اجتماعی و فقر اقتصادی، زمینه بروز آسیب های شهری و    رشد بی رویه و لجام گسیخته ناهنجاری ها را در شهرها فراهم آورده است .[3 ] مناطق و محلات حاشیه نشین شهرها با داشتن ویژگی های خاص خود از مهم ترین مناطقی است که امنیت در آن با مشکلات و مسایلی همراه است. حاشیه نشینان را اقشار فقیری تشکیل می دهند که با مسایل و عوارضی چون بهداشت ناکافی، انحرافات، بیکاری و بزهکاری دست به گریبان اند.

این گروه پس از مهاجرت به شهر، دشوار می توانند خود را با قوانین و شرایط زندگی شهری و فرهنگ آن سازگار کنند و به همین دلیل در دام عوامل مخرب اجتماعی گرفتار می آیند . [4 ] توجه به مقوله امنیت از آن رو اهمیت دارد که ناامنی مکان ها و فضاهای عمومی، نشاط و سلامتی را در زندگی روزمره مختل می کند و با ایجاد مانع بر سر راه رشد فرهنگی و مشارکت عمومی، هزینه های زیادی را بر جامعه تحمیل می نماید . [5] فضاهای شهری به عنوان بستر زندگی و  فعالیت شهروندان باید بتوانند با توجه به شباهت ها و تفاوت های میان افراد و گروههای سنی و اجتماعی، جنسی، محیطی امن، سالم و پایدار و جذاب را برای همه افراد فراهم کند.

[6 ] بی تردید هیچ عنصری برای پیشرفت، توسعه و تکامل یک جانبه و همچنین شکوفایی استعدادها، مهم تر از عنصر امنیت و تأمین آرامش در جامعه نبوده و توسعه اجتماعی، خلاقیت و فعالیت ارزشمند، بدون امنیت امکان پذیر نخواهد بود.[7] بدیهی است تبعات ناامنی های ایجاد شده گریبان سایر شهروندان را نیز خواهد گرفت و در حقیقت زندگی آنان را نیز با مشکلات اساسی مواجه خواهد ساخت . بنابراین امنیت از شرایط لازم برای ادامه حیات اجتماعی هر جامعه به شمار می رود.

از این رو توجه به امنیت و ایجاد آن به منظور ایجاد فضای امن برای مشارکت شهروندان ضرورت دارد. کاملا روشن است که مشارکت شهروندان در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به تبع فضای سالم و امن به وجود آمده امکان پذیر بوده و جامعه را در مسیر دست یابی به توسعه پایدار قرار خواهد داد . بی توجهی به این مقوله مهم علاوه بر تحمیل هزینه های گزاف به یک جامعه ، آن را با بحران های مختلف مواجه خواهد ساخت.

پیشینه تحقیق

یافته های مطالعه ساروخانی و نویدنیا نشان می دهد که محل سکونت بر امنیت اجتماعی خانواده اثرات موثر و معنی داری دارد.[8] نتیجه ی یک نظرخواهی از سوی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران - ایسپا - نشان می دهد 81 درصد از ایرانیان به گونه ای احساس ناامنی میکنند.[9] در نظرسنجی - ناجا - در خصوص سنجش میزان امنیت اجتماعی مراکز استان های کشور صورت گرفته است، میانگین احساس ناامنی کل مراکز استانهای کشور در سال 1383 برابر با 79/15 درصد شده است. پوراحمد و همکارانش در پژوهش خود دریافتند بین ارتکاب جرایم و ویژگی های محل وقوع جرم مثل تاریکی و خلوتی محیط ارتباط معناداری وجود دارد.

تحقیق »ارزیابی اجتماعی و اثربخشی برنامه بهسازی شهری شهر کرمانشاه« که به بررسی وضعیت جرم در 3 منطقه حاشیه ای این شهر- کولی آباد، دولت آباد و شاطر آباد- می پردازد، نشان می دهد مردم به شدت خواستار کنترل وضعیت امنیتی محله از طریق پلیس و نیز توسعه و ترمیم شبکه ی روشنایی معابر برای کاهش این مشکل هستند.[10] یافته های براتوند و اسداللهی نشان داد میزان جرم و بزه کاری با امکانات آموزشی-فرهنگی و... هر منطقه رابطه دارد« ، »میزان جرم در مناطق مختلف شهر متفاوت است« و »زندگی در محیط فقیر با ویژگی های تراکم جمعیت، فقدان امکانات تفریحی، هنری، فرهنگی، ورزشی و... سوق دهنده فرد به سوی جرم می باشد.

[11] « نتایج نظر سنجی مرکز تحقیقات استراتژیک بین شهروندان تهرانی در زمینه بررسی اولویت های زندگی شهروندان نشان داد اولویت اول شخصی و اجتماعی افراد در کل جامعه به ترتیب امنیت اجتماعی عدالت و رفاه اقتصادی است.[12] یافته های تحقیق مرجایی نشان داده است که با افزایش احساس امنیت ملی احساس امنیت اجتماعی افزایش پیدا می کند. .[13]در مطالعه ای دیگر نتایج پیمایش نشان داد میزان فراوانی ظهور جرایم در جامعه از نظر افراد پاسخگو بر احساس نامنی بشدت تأثیر گذار است. . [14] خوشفر [15] در مطالعه پژوهشی خود دریافت بین امنیت عمومی و میزان توسعه یافتگی رابطه منفی وجود دارد.

روش تحقیق

در این مطالعه از روش کیفی بهره گرفته شده که روش منطقی توام با کل نگری است. در دنیای امروز ، پژوهش های کیفی علوم اجتماعی جایگاه ویژه ای دارد.[16] هدف از این مطالعه ، بررسی امنیت و یا ناامنی در بین زنان محله حاشیه نشین حکمت آباد کرمانشاه است که به واسطه اعتیاد محله ایجاد می شود . به منظور دسترسی به این هدف از روش تئوری بنیانی استفاده شد. تئوری بنیانی از روش های تحقیق کیفی است که برای بررسی فرایندهای اجتماعی موجود در تعاملات انسانی به کار می رود. این روش که گلاسر و استراوس آن را شکل داده اند ریشه در مکتب تفسیری تعامل گرایی سمبولیک دارد. این روش نوعی تحقیق در عرصه است که پدیده ها را در موقعیت طبیعی شان مورد بررسی قرار می دهد و توصیف می کند [16]در این روش سیستماتیک، کار گردآوری و تحلیل دادهها به صورتی هم زمان و هم پا دنبال می شود.

17] در تحقیق کیفی حاضر سعی خواهد شد، با استفاده از روش پژوهش میدانی به بررسی مسایل مرتبط با امنیت در محله حکمت آباد پرداخته شود. هدف تحقیقات میدانی اغلب آن است که مشاهده جهان بر اساس چارچوب مرجع افراد.[18] مورد بررسی انجام گیرد. در این روش، محققان سعی می کنند به مطالعه مستقیم مردمی که در روند طبیعی زندگی روزمره خود عمل میکنند بپردازند. برای این منظور، تلاش شد با پذیرش نقش مشارکت کننده مشاهده گر و برگزاری گروه های متمرکز و مصاحبه های انفرادی به هدف مذکور دست یافته شود. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه ی عمیق و روش هایی مانند؛ مطالعهی مدارک، اسناد کتابخانهای و اینترنتی به جمع آوری اطلاعات، استفاده شد.

برای اجرای این تکنیک، با کمک تسهیل گران در سمن موجود در محله افراد کلیدی با روش نمونه گیری هدف مند - که به مدت یک سال در محله سکونت داشته و از مسایل و مشکلات محله خود آشنایی داشتند -شناسایی و جلسه هایی با این افراد در سمن موجود در محله صورت گرفت این جلسه ها ترکیبی از زنان محله بود که جامعه آماری را نیز تشکیل می داد. نمونه گیری تا زمانی ادامه پیدا کرد که جمع داده ها با 11 نفر به اشباع رسید. تجزیه و تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری داده ها اطلاعات صورت پذیرفت.

در نهایت مطالب گردآوری شده مورد بررسی قرار گرفت. روایی صوری این پرسشنامه که بر مبنای اهداف پژوهش طراحی شده بود ، با ارائه به همان 11 نفر مورد سنجش قرار گرفت تا سایر مسایل و مشکلاتی که ممکن است در مصاحبه گروه متمرکز بدان پرداخته نشده است بیان شود. با توجه به این که مفاهیم استخراج شده مسایل مرتبط با نا امنی را پوشش داد بود بنابراین اعتبار درونی داده ها مورد تایید قرار گرفت.

.1باج گیری معتادان

یکی از مهم ترین مشکلاتی که زنان محله حکمت آباد به آن اشاره کرد اند باج گیری معتادان از زنان و کودکان است. ناتوانی از دفاع از خود در مقابل دیگران، همواره زنان و کودکان را به گزینه هایی مناسب برای خشونت و سواستفاده می نماید. با توجه به این که معتادان این محله، بنیه مالی ضعیفی دارند لزوم تامین مواد آن هارا به سوی چنین رفتارهایی می کشاند. نبود گشت ها و نظارت های منظم نیروی انتظامی از مواردی است که زنان محله نسبت به آن گله مندند. از دید آنان حضور مستمر و منظم نیروی انتظامی موجب افزایش امنیت و احساس ایمنی آنان می شود و موجب می شود تا معتادان و باج گیران به چنین کارهایی اقدام نکنند.

از نظر آنان سواستفاده معتادان از زنان و کودکان به دلیل امنیت خاطر معتادان از عدم اعمال کنترل و نظارت توسط مراجع قانونی است. نبود ساماندهی و یکپارچگی در محله نیز موجب می شود دیگران در مقابل این رفتارها واکنشی نشان ندهند. از سوی دیگر بی تفاوتی هم محله ای ها به رفت و آمدهای مکرر معتادان، ناامنی تحمیل شده به زنان و کودکان را تشدید می کند. در بیشتر موارد معتادان از محلات دیگر بوده که برای تامین مواد به آن جا مراجعه می کنند. عدم انسجام میان ساکنان محله بر چگونگی رفتار معتادان تاثیر گذاشته و زنان گرفتار در چرخه نا امنی را بیشتر درگیر خود می کند.

.2 الگویی نامناسب برای فرزندان

از مهم ترین دغدغه های ذهنی زنان محله تبدیل شدن معتادان محله به بخشی از الگوی رفتاری کودکان است. مشاهده مکرر و روزمره معتادان که از استعمال دخانیات و حتا تزریق مواد در مقابل دید همگان باکی ندارند موجب شده است کودکان با کنجکاوی رفتار و حرکات آنان را تقلید نمایند. نگرانی ایجاد شده به خاطر استفاده کودکان از سرنگ های آلوده و تمرینِ تزریق نتیجه تماس های مداوم معتادان و کودکان است تا آن جا که گاه به وسیله بازی تبدیل می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید