بخشی از مقاله


مقدمه

در تاریخ پُر فراز و نشیب اسلامی، هماره شخصیت های برجسته ای ظهور کرده اند کـه در بسیاری از رویدادهای سیاسی و فکری مسلمانان تأثیرگذار و نقشآفرین بودهاند. بررسی

و بازکاوی زندگی اجتماعی و دیدگاه اعتقادی آنان، مـا را در تحلیـل هرچـه بهتـر برخـی زوایای پنهان تاریخ اسلام یاری می رساند. یکی از شخصـیت هـای ممتـاز و اثـربخش در تاریخ سیاسی ـ اجتماعی و اندیشه اسلامی، ناصر کبیر (ناصر اطروش) میباشد. وی در نزد بیشتر عالمان مسلمان، با گرایشهای مختلف فرقهای و اعتقادی، دارای احترام بوده است. البته در بین شیعیان، به دلیل مذهب شیعی و نیز برجستگی هـای علمـی و اجتمـاعی اش، دارای منزلت ویژه ای است. باید افزود که خاندان و باز ماندگان ناصر کبیـر نیـز از جایگـاه برجسته اجتماعی و علمی برخوردار بودهاند؛ چنانکه شمار قابل توجهی از تبار این خانواده، در زمره سیاستمدران و علمای نامور جهان اسلام قرار داشتهاند. در این میان، بر سر اعتقاد مذهبی و وابستگی فرقه ای ناصر کبیر و خاندانش دیدگاههای مختلفی وجود دارد. هریـک از نویسندگان امامیه و زیدیه، میکوشند او را در زمره عالمان خویش قرار دهند و شواهدی برای اثبات ادعایشان بیان می کنند. گروهی از نویسندگان امـامی و غیرامـامی، از مـذهب زیدی ناصر سخن به میان آوردهاند. در مقابل، عده ای از نویسندگان امامیـه، ماننـد: شـیخ بهایی، میرزا عبداالله افندی، محدث نوری، ناصـر کبیـر و برخـی بازمانـدگان وی، او را در شمار امامیمذهبان قرار داده اند. بررسی دیدگاههای این بزرگـان، دارای اهمیـت اسـت. از آن جا که سید مرتضی و برادرش سید رضی، دو تن از اندیشمندان ممتاز امامیـه از سـوی
مادر به خاندان ناصر کبیر منتسب هستند1، بازکاوی گرایش خاندان ناصر نیز درخور توجـه میباشد. از آن جهت که ناصر و خاندان وی در تاریخ اسلام و بهویژه تاریخ تشیع تأثیرگذار
و نقشآفرین بوده اند، شناسایی و بازخوانی گرایش عقیدتی ناصر و دودمـانش، در تحلیـل زوایای پنهان تاریخ تشیع و نیز مناسبات درون شیعی بسیار راهگشاست. نوشتار پـیش رو، در پی پاسخ به این پرسش است که چه دیدگاه هایی در خصـوص مـذهب ناصـر کبیـر و


سال شانزدهم، شماره دوم، تابستان 1394، شماره مسلسل 62 57

دودمان او وجود داشته و کدامیک به شواهد و گزارشهای تاریخی نزدیکتر است؟ در این پژوهش، با تکیه بر گزارش ها و شواهد تاریخی و نیز آثار بازمانده از ناصر، به ایـن نتیجـه می توان دست یافت که دیدگاهی که بر مذهب زیدی وی تأکید دارد، سازگاری بیشتری با شواهد و منابع پیشگفته دارد.
ازاینرو، برای پاسخ به پرسش یادشده و نیز اثبات فرضـیه مـورد نظـر، بـا رویکـردی تحلیلی، دیدگاه های موافقان و مخالفان بررسی می گردد. گفتنی است، به دلیل گستردگی خاندان ناصر، تنها به گرایش های مذهبی افراد نامدار در عرصه های سیاسـی، اجتمـاعی و فرهنگی این دودمان پرداخته میشود.

جایگاه علمی، سیاسی و اجتماعی ناصر کبیر

حسن بن علی بن حسن بن علی بن عمر اشرف بن زین العابدین علی بن حسـین بـن علی بن ابیطالب ، مشهور به »ناصر کبیر« و »ناصر اطروش«، یکی از شخصیت های نامور و اثرگذار در میان مسلمانان و بهویژه شیعیان است. جدّ اعلای وی، عمر اشرف، برادر ابوینی زید شهید است. ناصر کبیر، از مادر خراسـانی تبـار در مدینـه زاده شـده و در سـال 304ه.ق در سن 74سالگی در شهر آمل درگذشـته اسـت.2 از دوران کـودکی و نوجـوانی ناصر، چیزی دانسته نیست؛ ولی در منابع، از حضورش در عراق، و آنگـاه از ورود وی بـه طبرستان در عصر حکمرانی داعی کبیر، حسن بن زید 250) ـ 270ه.ق) سخن بـه میـان آمده است. وی در طبرستان، نزد داعی حسن بن زید (م 270ه.ق) و برادرش محمـد بـن زید (م 287ه.ق) به سر می برده است. اگرچه او مورد تکریم برادران داعی قرار داشته، امـا هیچ گاه مسئولیت سیاسی ای را از سوی آن دو نپذیرفت.3 ناصر، بعد از کشتهشـدن محمـد بن زید در جنگ با سامانیان، به سوی نواحی همجوار طبرستان متواری شد و سرانجام بـه دعوت فرمانروای دیلم، بدان سو روانه گردید و به مدت چهارده سال در آن سـرزمین کـه هنوز مردمش مسلمان نشده بودند، به تبلیغ اسلام پرداخت که جمع بی شماری از دیلمیان


85 بررسی انتقادی دیدگاهها درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان او

با تلاشهای وی به اسلام گرویدند. او با اقدامات فرهنگی ـ دینی، از قبیل ساختن مساجد

و حتی تغییر نامهای نومسلمانان به اسامی اسلامی، در گسترش اسلام در منطقه گیلان و دیلمان گام های اساسی برداشت.4 ناصر پس از نهادینه سازی اسلام در میان مردمان گیـل

و دیلم، به کمک آنان به سوی طبرستان لشـکر کشـید و حاکمـان سـامانی را از آن دیـار بیرون کرد و آمل را پایتخت خویش ساخت و بیش از سه سال 301) ـ 304ه.ق) بـهطـور
رسمی بر منطقه طبرستان و گیلان حکومت کرد.5 دوران حکمرانـی وی، یکـی از مقـاطع درخشان حکومت داری اسلامی به شمار می رود. ناصر بـرای گسـترش عـدالت در جامعـه تحت فرمانش، تلاش فراوانی انجام داد. وی بـرای نظـام سـازی یـک جامعـه مطلـوب و
پیشرفته، اساسنامهای را تألیف کرد که امروزه با عنوان کتاب الاحتساب در دسترس است.6 ناصر کبیر، علاوه بر جایگـاه سیاسـی ـ اجتمـاعی، از جایگـاه والای علمـی در میـان عالمان و فرهیختگان اسلامی برخوردار بوده است. مکانت علمی ناصر، در نزد دانشـمندان اسلامی مورد توجه بوده است و ازاینرو، بسیاری از نویسندگان از فضل و دانایی او سخن به میان آورده، او را ستودهاند.7 وی در علوم مختلفی چون: فقه، حدیث، ادبیات، شعر، کلام
و انساب صاحب نظر بوده و در این موضوعات، کتابهای قابـل تـوجهی را تـألیف کـرده

است.8 مکتب کلامی و فقهی ناصر کبیر که به »ناصریه« اشتهار داشته، قرون متمادی در منطقه گیلان و دیلمان دارای پیروانی بوده اسـت.9 علمـای پیـرو مکتـب ناصـریه، در آن سامان با شرح و تبیین آثار و آرای ناصر، در نشر و ترویج اندیشه وی بسیار کوشیدند.10 به همین جهت، حدود هفتصدسال ایـن مکتـب فکـری در گـیلان و دیلمـان پایـدار مانـد و سرانجام در قرن دهم تحت تأثیر دولت صفویه، مذهب امامیـه جـایگزین مـذهب زیدیـه ناصریه گردید.11

1. بررسی مذهب ناصر

درباره مذهب ناصر کبیر، دیدگاه های مختلفی در بین برخی نویسندگان فرق اسـلامی وجود دارد؛ ولی همگی به شیعهبودن وی اذعان دارند. اگرچهبسیاری از علمای اهل سنّت


سال شانزدهم، شماره دوم، تابستان 1394، شماره مسلسل 62 59

با دیده احترام به شخصیت علمی و اجتماعی ناصر نگریسته اند، ولی هیچ گاه او را در زمره هم باوران مـذهبی خـویش قـرار نـداده انـد. تنهـا ابـن حـزم اندلسـی (م 456ه.ق) عـالم سنّیمذهب، از او با تعبیر »حسن المذهب« یاد کرده است.12 البته این سـخن، هـیچ گونـه دلالتی بر سنّیبودن ناصر ندارد. در این میان، تنهامذهب امامی یا زیدیِ ناصر کبیر مورد بحث و محل گفت وگوست. ازاینرو، جمع بسیاری از نویسندگان با گرایش هـای مختلـف مذهبی، او را فردی زیدی و بعضی نیز او را امامیمذهب معرفی کرده اند که بـرای تبیـین

بیشتر این نظرگاهها، به تحلیل سخنان آنان میپردازیم:

تحلیل و بررسی شواهد زیدیبودن ناصر

در قرون نخستین و دورههای مختلف زمانی، بسیاری از عالمان و نویسندگان مسلمان، امامیه و زیدیه و اهل سنّت، در آثار خود از گرایش زیدی ناصر کبیر سخن به میان آورده، حتی بعضی از آنان او را در شمار امامان نامدار زیدیه برشمرده اند. در این جـا، بـه سـخنان

برخی از آنان با حفظ ترتیب زمانی اشاره میکنیم:

1. ابن ندیم (د. 385ه.ق) فهرست نگار مشهور، با اذعان به اینکه بیش از چهارده کتاب فقهی ناصر را دیده، او را در زمره نویسندگان زیدی قرار داده است.13

2. ابوطالب هارونی (م. 424ه.ق) اندیشمند ممتاز زیدیه، ناصر کبیر را در زمره امامـان زیدیه برشمرده است.14

3. شیخ طوسی (م. 460ه.ق)از دانشمندان امامیه نیز ظاهراً او را متکلمـی زیـدی بـر میشمارد.15

4. شهرستانی (م. 548ه.ق) نیز وی را از رجال زیدیه بر شمرده است.16

5. ابنفندق بیهقی (م. 565ه.ق)، ناصر را در ردیف امامان زیدی جای داده است.17

6. ابن شهرآشوب (م. 588ه.ق) از علمای امامیه، وی را از امامان زیدیه دانسته است.18

7. ابن اثیر (م. 630ه.ق) تاریخ نگار اهلسنّت، ناصر را پیرو مـذهب زیدیـه قـرار داده است.19


06 بررسی انتقادی دیدگاهها درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان او

8. فخر رازی (م. 606ه.ق)، از او با تعبیر »امام الزیدیة« یاد کرده است.20

9. مروزی (م. 614ه.ق) از نسب شناسان شـیعه، وی را در شـمار امامـان زیدیـه آورده است.21

1. ابن طاووس (م. 664ه.ق)، به نقل از ابوالحسین خطیب مینویسد: »اگر من پیـرو مذهب زیدیه بودم، بدون تردید امامت ناصر را میپذیرفتم.22«

11. ابن طقطقی (م. 709ه.ق)، از ناصر به عنوان یکی از بزرگ ترین ائمه زیـدیان یـاد مینماید.23
21. نویری (م. 733ه.ق)، وی را زیدیمذهب معرفی کرده است.24

31. ابن زهره (م. 753ه.ق) نیز از ناصر بهعنوان امام بزرگ زیدیه نام برده است.25

41. شهید اوّل (م. 786ه.ق) از فقهای امامیه، او را فقیهی زیدی شناسانده است.26

51. ابن خلدون (م. 808ه.ق) نیز وی را در شمار زیدیه قلمداد کرده است.27

61. ابن عنبه (م. 828ه.ق) نسب شناس مشهور شیعه، درباره وی مینویسد: »او، امـام زیدیه و پادشاه دیلم است که دارای دیدگاه خاصی بوده و زیدیان ناصری، به وی منتسـب میباشند.28« همو در کتاب الفصول الفخریة نیز با تعبیر »امام الزیدیة ملك الدیلم« از او

یاد میکند.29 .17 کیاگیلانی (م. قرن 10ه.ق) از نسبشناسان متأخر امامی نیز او را از ائمـه زیـدی

معرفی کرده است.30 این حجم انبوه از نویسندگان از مذاهب گوناگون اسلامی در برهه های مختلف زمانی،

هرگاه از ناصر کبیر سخن به میان آورده اند، او را شخصیتی زیدی مذهب معرفی کرده انـد. باید توجه داشت که زیدیان در گذشته هـیچ گـاه بـه امامـت غیـر زیـدیمـذهبان تـن در نمیدادهاند.

افزون بر این اظهارنظرها، شـواهد و گـزارش هـای تـاریخی دیگـری وجـود دارد کـه


سال شانزدهم، شماره دوم، تابستان 1394، شماره مسلسل 62 61

زیدیبودن ناصر کبیر را تقویت میکند. میتوان برخی از این شواهد را چنین برشمرد: یکم: فرزندش ابوالحسن علی الأدیب که به مذهب امامیـه گرویـده بـود، بـا سـرودن

اشعاری مذهب زیدی پدر را به باد انتقاد گرفت.31 البته ابن اسفندیار بهاشتباه این اشـعار را به ابوالحسین احمد،دیگر پسرِ ناصر نسبت داده است32 که برخی نویسندگان به نادرسـتی این انتساب اشاره کرده اند.33 به هر حال، مذهب زیدی ناصر، مـورد انتقـاد فرزنـدش قـرار داشته است.

دوم: ناصر در کتاب الحجج الواضحة34 فرقه زیدیه را بهعنوان فرقه ناجیه معرفی کرده

است.35 سوم: او در کتاب اإلمامة که بخشهایی از این اثـر را دیلمـی (زنـده: قـرن 5ه.ق) در

کتاب المحيط باإلمامة آورده است، با ذکر روایاتی مسند از امام باقر و صادق سـعی

دارد نظرگاه زیدیه در موضوع امامت را موجه جلوه دهد.36 چهارم: بسیاری از مردم گیلان و دیلمان، به وسیله ارشادات ناصر، اسلام را پذیرفته، به

مذهب زیدی روی آوردند؛37 چراکـه ناصـر، تـازهمسـلمانان را بـه مـذهب زیدیـه دعـوت می کرد؛38 درحالیکه اگر ناصر مذهبی غیر از زیدیه داشت، بـدیهی بـود کـه نومسـلمانان دیلمی و گیلانی به آن مذهب بگروند.

پنجم: ناصر، آثاری بسیاری را طبق نظرگاه مذهب زیدیه تألیف کرده است39 کـه ایـن امر، از باور زیدی وی حکایت دارد.

ششم: بنا بر وصیت ناصر کبیر، داعی صغیر حسن بن قاسم، بـه فرمـانروایی حکومـت علویان طبرستان و گیلان رسید؛40 درحالیکه داعی صغیر41 و فرزندش ابن داعی، از امامان و مدافعان مذهب زیدیه به شمار میرفتهاند.42

هفتم: او، امام زیدیان گیلان و طبرستان بوده و بیشتر شیعیان آن دیار نیز پیرو مذهب زیدیه بودند و هماره در طول تاریخ، زیدیان از میراثداران آرا و اندیشه های وی به شـمار


26 بررسی انتقادی دیدگاهها درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان او

می رفتند. اگر او مذهبی غیر از زیدیه داشت، ایـنگونـه بـا اقبـال زیـدی مـذهبان روبـهرو نمیگردید.

هشتم: علمای زیدیمذهب گیلان و طبرستان، همواره از شـارحان و مروجـان آثـار و اندیشه ناصر بوده اند؛ درحالیکه در میان امامیه، تنها سید مرتضی بخشی از فقـه ناصـر را آن هم با نگاه انتقادی و میانفرقهای (فقه مقارن) شرح کرده است.43

نهم: بیشترشاگردانِ ناصر را زیدیان تشکیل می دهند و از امامیان، شاگردی برای وی شناخته شده نیست.44

افزون بر شواهد یادشده، برادر ناصر، به نام »حسین محدث« نیز از عالمان زیـدی بـه شمار میرفته است. این موضوع نیز بر تقویت شواهد زیدیمذهببودن ناصر میافزاید.

تحلیل و بررسی شواهد امامیبودن ناصر

بعضی نویسندگان امامیه که بیشتر آنان پس از قرن دهم (دوره صـفویه) هسـتند، بـر اساس پارهای گزارهها و برداشتها از سخنان برخی نویسندگان متقدم امامی، ناصر کبیر را شخصیتی امامی مذهب شناسانده اند و کوشیده اند که شواهد و نشانههای زیدیبودن ناصـر کبیر را نقد یا توجیه و کمرنگ نمایند. در این مجال، به تحلیل و بررسی دیدگاههای آنها میپردازیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید