بخشی از مقاله
.1 مقدمه
ارجاع به نئولیبرالیزم در تفکر نقادانه اجباری شده است. از دهه ی 1930 تا دهه ی 1960 این اصطلاح توسط اتاق های فکر خاصی برای توصیف جریان سیال فکرشان و تلاششان برای تجدید تفکر لیبرال استفاده می شد، اما امروزه تقریبا معنای ضمنی کاملا منفی دارد. واژه ی "نئولیبرالیزم" جزئی از واژگان انتقادی شده است. مثل زمانی که مفهوم کاپیتالیزم - سرمایه داری - تازه ساخته شده بود، نئولیبرالیزم هم عمدتا توسط کسانی شناخته شده، درک شده و آنالیز می شود که آن را نقد می کنند. برای مردم سخت تر شده است که ادعا کنند نئولیبرال هستند، مگر اینکه بخواهند عکس العمل مخاطب را برانگیزند. بنابراین بسیار طبیعیست که این مفهوم را در تحقیقات حسابداری انتقادی پیدا کنیم.
این مقاله بر آن است که کاربرد های این مفهوم و تاریخچه اش را دراین فضای آکادمیک بهتر درک کرده و چندین معبر تحقیقاتی دیگر را طرح ریزی کند. در دیگر رشته ها، بطور ویژه جغرافی که در آن بسیار رایج است، برای توصیف یک سری از پدیده ها که موضوع نقد هستند به نئولیبرالیزم ارجاع داده شده. مثلا توضیح مقدماتی انجام شده توسط فرگوسن - 2009 - برای انجمن خودش، برای ما یک نقطه ی ورود فراهم می کند:با در نظر گرفتن نوشته ها به سرعت در حال توسعه ی نئولیبرالیزم، اینکه پژوهش انتقادی بر این موضوع چه مقدار در نهایت به یک نتیجه گیری کاملا یکسان می رسد مرا شگفت زده کرده است- این نتیجه گیری را در ساده ترین حالتش می توان اینگونه اظهار کرد: " نئولیبرالیزم برای افراد فقیر و کارگر بد است، بنابراین باید با آن مخالفت کنیم." اینطور نیست که من با این نتیجه گیری مخالف باشم.
برعکس. اما بعضی اوقات به این فکر می کنم که چرا باید به خود زحمت دهم که آنالیز های پژوهشی را یکی پس از دیگری بخوانم فقط برای اینکه دوباره و دوباره به چنین نتیجه گیری غیرغافلگیرانه ای برسم.به نظرم رسید که برای پاسخ به این سوال، باید سعی کنیم که بفهمیم تحقیقات حسابداری با این مفهوم چکار دارد. بنابراین تلاش کردم که نوشته ها را مرتب کنم تا به موضوعات اصلی آن ها برسم. قطعا از تنوع گسترده در کاربرد ها و آنالیز های انجام شده تحت برچسب نئولیبرالیزم می توان برای اظهار اینکه یک چنین عبارت مبهم و همه جانبه ای نهایتا بی استفاده است استفاده کرد. اما همچنین می تواند برای تعیین اینکه این عبارت چه مشارکتی دارد کمک کننده باشد، مخصوصا امکان جابجایی بین تعاریف و اشکالش، و برای نشان دادن ارتباطات و اتصالات بین پدیده های مورد مطالعه.
اولین نوع آنالیز - بخش - 1، مربوط به استفاده انجام شده از ارجاع به نئولیبرالیزم است: محققان حسابداری در مورد آن چه می گویند، چگونه درک می شود، چه پدیده هایی به آن مربوطند و چه ارجاع های نظری مورد استفاده قرار گرفتند؟ در نهایت تنوع درپژوهشات نئولیبرالیزم که در این مطالعه بررسی می شوند، تقریبا مشابه چیزیست که در زمینه های دیگر علوم اجتماعی مشاهده می کنیم. از آنجایی که هدف ما درک این است که نوشتجات حسابداری انتقادی با مفهوم نئولیبرالیزم چکار دارد، تلاش نمی کنم که از قبل معنایی ارائه دهم و مثلا آن را در رابطه با لیبرالیزم یا کپیتالیزم قرار دهم. همانطور که خواهیم دید، پاسخ این سوالات به رویه های مورد استفاده بستگی دارد.
نوع دوم آنالیز - بخش - 2، بر آن است که نقشی که نویسندگان به حسابداری نسبت می دهند، تکنیک های آن و مدعیان آن در گسترش نئولیبرالیزم را درک کند. محققان حسابداری انتخاب کرده اند که به چه جنبه ها و ابعادی از حسابداری نگاه کنند؟ آن ها چگونه رابطه ی بین این عوامل و نئولیبرالیزم را تصور می کنند؟هدف این بررسی بازاندیشانه ی دو مرحله ای از استفاده هایی که تحقیقات حسابداری از مفهوم نئولیبرالیزم کرده است قطعا تنها برای طبقه بندی نیست، بلکه برنامه ای هم هست، زیرا باید دیدگاه های تحقیقاتی که در طول بحث های پیش رو مطرح خواهند شد را هم شناسایی کند - چیاپلو *وهمکاران، - 2016
تحقیقات حسابداری انتقادی و نئولیبرالیزم برای تعیین کردن محدوده ی فکری را که این بررسی پوشش می دهد، تصمیم گرفته ام که بر نشریات سه مجله ی اصلی تحقیقات حسابداری اجتماعی - در مقابل تحقیقات حسابداری اقتصادی - تمرکز کنم: ,در اوایل مارچ 2015، همه ی مقالات منتشر شده یا قابل دسترسی آنلاین این مجلات را که از شروع تاسیسشن دارای کلمات "نئولیبرالیزم"، "نئو-لیبرالیزم"، "نئولیبرال" و "نئو-لیبرال" در تیتر، کلمات کلیدی یا خلاصه شان بودند را جمع آوری کردم. از این روش برای شناسایی مقالاتی که از این مفهوم استفاده ی کلیدی کرده بودند استفاده کردم. مجموعه ی نهایی شامل 51 مقاله می شود .اگر همه ی مقالاتی را که از یکی از این کلمات حداقل یک بار در متنشان استفاده کرده بودند را جمع آوری می کردم، مسلما مجموعه بسیار بزرگ تر می شد.
از آنجایی که نمی خواستم مجموعه ام بر اساس یک تعریف فرضی از کلمه ی " نئولیبرالیزم" باشد - زیرا یکی از اهداف این بررسی پیدا کردن نقشیست که نویسندگان در نوشته هایشان به این مفهوم منتسب می کنند - ، مقاله هایی را که به بررسی پدیده های مربوط به نئولیبرالیزم، مثل مدیریت عمومی جدید و خصوصی سازی ها، می پردازند اما در واقع از این مفهوم استفاده نمی کنند را نگنجاندم. پس از یک ارائه ی کلی از مجموعه و آنچه که در زمینه ی تاریخ و فراگیری این مفهوم در تحقیقات حسابداری به ما می آموزد، ما تعاریف گوناگون مفهوم نئولیبرالیزمی که با آن مواجه می شویم و چارچوب های نظری اصلی را که از آن ها استفاده می کنیم را شناسایی می کنیم.
.2 ادبیات تحقیق
گافین و همکاران - 1394 - به بررسی مروری بر تئوری های انتقادی حسابداری پرداختند. این مقاله به معرفی برخی تئوری های حسابداری می پردازد که کمتر مورد توجه و بررسی محققین قرار گرفته اند. در مجموع به این تئوری ها، تئوری انتقادی حسابداری می گویند ویژگی اصلی این تئوری ها تلقی حسابداری به عنوان علمی اجتماعی و اعتقاد به حقیقت است که روش علمی به عنوان روش برای انجام تحقیق و پژوهش در پاسخ به همه نیازهای اساسی حسابداری محدودیتهایی دارد این مقاله در کنار ارائه مهمترین دیدگاههای هرطوری برخی از تحقیقات حسابداری انجام شده در انطباق با هر تئوری را نیز معرفی میکند.
لاریمی و همکاران - 1394 - به بررسی بحران مالی جهانی ،چالشی پیشروی تحقیقات حسابداری می پردازد. رویه های حسابداری به شدت تحت تأثیر بحران مالی فعلی قرار گرفته و می تواند برای احیای موسسات مالی و پایایی نظام مالی جهانی ،تأثیر عمده ای داشته باشد .این مقاله آن دسته از شکاف های روش شناختی و تئوری موجود در تحقیقات حسابداری را تجزیه تحلیل می کند که باعث ناتوانی محققان در پیش بینی بحران شده است و توانایی محققین را برای تجزیه تحلیل و پاسخگویی به بحران مالی را به این تحقیقات محدود می سازد.دراین جا دو دلیل برای ناتوانی محققان