بخشی از مقاله
بررسی جاذبه های توريستی و موانع جذب جهانگردان به منطقه كليبر
مقدمه
مسافرت و صنعت جهانگردی به عنوان بزرگترين و متنوع ترين صنعت در دنيا به حساب مي آيد. بسياری از كشورها اين صنعت پويا را به عنوان منبع اصلي درآمد، اشتغال، رشد بخش خصوصي و توسعه ساختار زيربنايي مي دانند. بويژه در كشورهاي در حال توسعه كه شكل هاي ديگر توسعه اقتصادي مثل توليد يا استخراج منابع طبيعي، از نظر اقتصادي به صرفه نيست، يا نقش چندان مهمي در صحنه تجارت و بازرگاني ندارد. به توسعه صنعت گردشگري توجه زيادي مي شود. بنابراين ترديدي نيست كه همه كشورهاي جهان تلاش مي كنند تا در رقابتي تنگاتنگ در پي بهره گيري از مزاياي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي برآمده و سهم بيشتري از درآمد و بالا بردن سطح اشتغال ناشي از بهينه سازي اين صنعت خدماتي در كشور خود داشته باشند.
صنعت گردشگري امروز در اغلب كشورهاي جهان، به ويژه جهان سوم، كليد اقتصادي به شمار مي رود تا جاي که در كشورها گردشگري بيش از ساير برنامه هاي توسعه در اولويت قرار گرفته است. و تلاش مي شود كه عواملي را كه در گسترش و رونق صنعت گردشگري مؤثرند شناسايي شوند. طرفداران صنعت جهانگردي بر اين باوردند كه اين صنعت مي تواند تنشهاي سياسي را كاهش دهد و براي صلح جهانی عامل تعديل كنده به حساب آ يد. در حالی که مرزهاي خارجي كشورها كم رنگ مي شود. پديده اي به نام «دهكده جهاني» معنا و مفهوم پيدا مي كند و بدين گونه دنيا روز به روز كوچكتر و افراد به هم نزديكتر و صميمي تر مي شوند.
در كشور ما كه عنايت به درآمدهاي غيرنفتي از سياستهاي ا قتصادي دولت محسوب مي شود. توسعه جهانگردي مي تواند به عنوان منبع درآمدزا و پربهره تلقي شود، كه در صورت برنامه ريزي صحيح قادر خواهد بود منبع ارزي قابل توجهي را در اختيار متوليان اقتصادي كشور قرار دهد. عواملي كه جهانگردان را وادار به انتخاب مكاني براي سياحت در كشورهای خاورميانه از جمله ايران مي نمايد. مي توان به چند دسته تقسيم نمود كه از بين آنها مهمترين، وجود ويژگيهاي خاص بناها و مجموعه هاي تاريخي است. چرا كه اينگونه مكانهای ويژه، مفاهيم واقعي زندگي و فرهنگ گذشتگان مردمان اين مرز و بوم را براي آنها بيان و يا
ترجمه مي كند. جهانگردان براي رسيدن به چنين هدفي هرگونه هزينه و رنج سفري را از جان دل مي پذيرند. ولي آنچه حركت آنها را در اين راستا تسريع مي نمايد. وجود انگيزه هاي جنبي، سرگرميها، و وسايل راحتي جهانگرد است كه در مرحله دوم اهميت قرار مي گيرد. در اينجا چنانچه اين امر مورد توجه ويژه قرار نگيرد. و عملاً با فقدان يا كمبود آن روبرو باشيم يقيناً تأثير شديدي در ايجاد انصراف براي نيل به چنين حركتي خواهد داشت. بنابراين بايد نقاط ضعف اين صنعت
در ايران شناسايي شود. تا شاهد رشد اين صنعت باشيم. هنگامي كه با عينك جامعه شناسي به صنعت جهانگردي مي نگريم. در مي يابيم كه جهانگردي يك ابزار گفتگوي فرهنگي و ايجاد تفاهم است كه در تمام طول تاريخ بشر تا عصر صنعت چنين بوده است. ولي چگونگي جلوه هاي جهانگردي از عصر صنعت تا به امروز اين اصل را از صورت عام و فراگير خود دور كرده است. صنعت با تمام جلوه هاي فني و اجتماعي خود بر جهانگردي هم مانند هر چيز ديگر اثرهاي آشكار به جا نهاده است. يكي از اثرهاي عمده اي كه صنعت جديد و پيامدهاي اجتماعي آن بر پديده جهانگردي فرو نهاده از معناهاي فرهنگي آن است. جهانگردي در عصر صنعت و ماشين بيش از آنكه يك حركت فرهنگي باشد يك حركت روانشناختي اجتماعي شده است. «ديبايي، 1371: 40»
(1-1)-عنوان پژوهش:
بررسی جاذبه های توريستی و موانع جذب جهانگردان به منطقه كليبر
ازديدگاه مسؤلان شهری منطقه كليبر در سال 86
(1-2)-بيان مسأله:
امروزه صنعت توريسم در دنيا يكي از منابع مهم درآمدزايي و در عين حال از جمله پارامترهاي مؤثر در تبادلات فرهنگي بين كشورها مي باشد. در اين ميان كشور ايران با يك قدمت تاريخي چندين هزارساله و وجود جاذبه هاي سياحتي و زيارتي از جمله مراكز مهم توريستي جهان مي باشد. در اين راستا استان آذربايجان شرقي داراي جاذبه هاي طبيعي، تاريخ، فرهنگي و هنري مي باشد كه شامل: كوهها، دشتها، درياچه ها، قلعه ها، بناهاي قديمي و مذهبي همراه با شبكه ارتباطي شوسه، راه آهن و هوائي اهميت توريستي اين استان را نشان مي دهد. و در اين ميان منطقه كليبر داراي جاذبه های مطلوب و كم نظير در جهت جذب جهانگردان مي باشد كه تا به حال با اين همه استعداد و پتانسيل در اين زمينه مورد بي توجهي قرار گرفته است و به صورت يك ضرورت براي تحقيق مي باشد.
ورود جهانگردان به منطقه كليبر مي تواند منافع زيادي در برداشته باشد. و منطقه را متحول سازد. چه از بعد اقتصادي و چه از بعد فرهنگي و اجتماعي، از لحاظ بعد اقتصادي باعث افزايش درآمدهاي ارزي، افزايش تحرك در صنعت جهانگردي و ايجاد زمينه هاي اشتغال،گسترش مبادلات با خارج از كشور كمك به گسترش بخشهاي اقتصادي وابسته به جهانگردي تسريع در روند عمراني شهر خواهد شد. از لحاظ بعد فرهنگي باعث تسريع در تعالي فرهنگي شهر، معرفي فرهنگ و تمدن و جلوه هاي طبيعي منطقه و استان حفظ ميراث فرهنگي و تاريخي شهرستان نقش به سزائي دارد. از لحاظ بعد اجتماعي باعث توسعه متعادل اجتماعي شهر، در هم شكستن فاصله هاي اجتماعي، رفاه فراگير و همه جانبه در شهر، بهسازي سلامت رواني شهر، و با توجه به ارتباطات سريع اجتماعي و جغرافيايي ضمن افزايش آگاهي هاي ملي در مورد نحوه زندگي، باورها، آداب و رسوم و سنتهاي اقوام مختلف بستر مناسبي براي تحكيم و پيوند هر چه بيشتر مردم و همبستگي بيش از پيش ملي را فراهم مي كند.
اين پژوهش در دو سطح ا نجام مي شود: يكي سطح توصيف و ديگري سطح تبيين آنچه به عنوان پرسش آغازين مطرح است اينكه چرا در شهرستان كليبر صنعت جهانگردي رونق چنداني نداشته (چرا منطقه كليبر با قدمت چندين هزار ساله و داشتن جاذبه هاي توريستي بي نظير در جهت جذب جهانگردان به صورت ناشناخته باقي مانده است) و چه عواملي بر اين مسأله تأثيرگذار بوده است و از طرف ديگر به معرفي توانها و پتانسيل هاي توريستي شهرستان كليبر مي پردازيم.
در واقع اين پژوهش به دو قسمت اساسي تقسيم مي شود:
1- قسمت اول پژوهش به معرفي توانها و پتانسيل هاي توريستي شهرستان كليبر مي پردازد. براي بدست آوردن اطلاعات در مورد جاذبه هاي توريستي از طريق روشهاي توصيفي، كتابخانه اي، و مشاهده و عكسبرداري به معرفي جاذبه هاي توريستي شهرستان مي پردازيم.
2- قسمت دوم پژوهش به دنبال يافتن موانع و عدم جذب جهانگردان (از طريق يافتن عوامل جذب و دفع جهانگردان) به شهرستان كليبر مي باشد. براي پاسخ به اين پرسش جامعه آماري ما را مسؤلان شهري شهرستان كليبر تشكيل مي دهد.
(1-3)-اهميت و ضرورت تحقيق:
قرن بيستم همراه با دگرگونيها و تحولات عميق سياسي، اجتماعي، اقتصادي، علمي درون خود سده انقلاب جهاني توريسم است. انقلابي در صنعت توليد بازرگاني و تبليغات توريسم كه اين صنعت را از زمره بزرگترين و سودآورترين صنايع درآورده است.
افزايش عمومي درآمد كشورهاي صنعتي و پذيرفتن قوانين اجتماعي، پيشرفت صنايع حمل و نقل و كاهش هزينه هاي سفر ازجمله عواملي است كه باعث گسترش سيرو سياحت بين المللي مي گردد. سفر به ديگر نقاط مي تواند عامل مهم پيشرفت اجتماعي و فرهنگي تلقي شود. سفر عاملي است كه امكان برخورد تمدنها را فراهم مي آورد، به بهتر شدن نهادهاي آموزشي مي انجامد و انديشه هاي جديد و نو آوريها را پديد مي آورد و يا آنها را به ديگر سرزمينها منتقل مي كند. آذربايجان در شمالغربي فلات ايران از نظر موقعيت جغرافيايي (اقليمي، طبيعي، انساني، فرهنگي، اقتصادي، تاريخي) يكي از غني ترين و جالب ترين استانهاي ايران و در رديف كلان استانهاي مورد توجه و علاقه محققان و گردشگران و مسافران داخلي و خارجي مي باشد و پيوسته ارزشها و پتانسيل هاي موجود در آذربايجان مورد نظر كساني است كه به اين ديار و سرزمين سفر مي كنند.
در بررسي سابقه گردشگري و سياحتي منطقه ارسباران در صدها سال پيش اين منطقه بنا به گواهي و روايت تاريخ سياحان و مطالب مندرج در سفرنامه هاي جهانگردان اسلامي و اروپايي بيش از ساير شهرهاي ايران مورد توجه قرار گرفته است. حالا كه امكانات بالقوه در اختيار اين منطقه است و طبيعتش بسيار زيبا و آثار تاريخي اش ارزشمند و در رديف ميراث جهاني قرار دارد و غذا و آداب و رسوم و سنت هايش دلپذير است. بايد اين منطقه را بهتر از آ ن چه هست آماده پذيرش جهانگردان نمود. و در هر شرايطي امكانات لازم را فراهم ساخت. تا سود بيشتري در كنار شناخت واقعي منطقه عايد اين شهرستان شود. پس با وجود اين منابع غني و توانمندي هاي منطقه توسعه صنعت جهانگردي در اين منطقه امري ضروري به نظر مي رسد و بررسی موانع موجود بر توسعه اين صنعت اهميت اين تحقيق را بيشتر مي كند.
از ميان برداشتن موانع و مشكلات موجود، در واقع راه را براي دستيابي به اهداف و مقاصد هموار مي كند. يك برنامه ريزي دقيق در اين راستا به دنبال يافتن راه حلهاي منطقي و قابل اجرا براي حل مشكلات و معضلات است. چرا كه محور اصلي اجراي برنامه هاي پيش بيني شده حذف موانع و مشكلات بازدارنده است . تنها از طريق رفع اين دشواريها و معضلات است كه صنعت جهانگردي شهرستان كليبر جايگاه خود را خواهد يافت و هدفها و ايده آلها قابل دسترسي خواهد شد.
پس چنانچه اين صنعت در شهرستان كليبر گسترش يابد مزاياي زيادي را از قبيل: گسترش زمينه اشتغال، توسعه و گسترش امور زير بنايي ، رونق وايجاد درآمد بيشتري براي مردم كسب درآمد ارزي، متعادل كردن توزيع درآمدها و.... به دنبال خواهد داشت.
(1-4)-اهداف پژوهش:
1- به كاربردن اطلاعات و تكنيك هاي بدست آورده در دوره كارشناسي ارشد پژوهش علوم اجتماعي
2- توجه و شناخت مشكلات و تنگناهاي شهرستان كليبر به عنوان يك منطقه از نظر توريستي ا عم از توريست گذري و توريست اقامتي
3- بررسي وضع موجود و شناخت توانها و پتانسيل هاي شهرستان كليبر اعم از طبيعي، تاريخي، فرهنگي، مذهبي، اقتصادي و اجتماعي.
4- شناسايي عوامل مؤثر بر جذب و دفع جهانگردان به شهرستان كليبر
5- دست يابي به علت هايي كه موجب شده است صنعت جهانگردي شهرستان كليبر نسبت به ساير شهرهاي ايران چندان رونقي نداشته باشد در حاليكه منطقه شهرستان كليبر نسبت به اكثر شهرهاي ايران داراي قدمت تاريخي و جاذبه هاي جهانگردي فراواني است.
(2-1)-تعريف مفاهيم:
(2-1-1)- تعريف لغوي جاذبه: در فرهنگ عميد به معني جذب كننده، به خودكشنده، نيرويي كه اجسام را به طرف خود مي كشد (عميد، حسن، 1343، ص449)
در فرهنگ دهخدا به معني محبت، كشش، قوه اي است كه ملكولها بوسيله آن به سوي يكديگر كشيده مي شوند (دهخدا، علي اكبر 1338، ص 6443)
(2-1-1)-تعريف لغوي موانع:
در فرهنگ عميد به معني جمع مانع مي باشد (عميد، حسن 1343، ص 1130)
در فرهنگ دهخدا به معني چيزهايي كه بازدارنده و ممانعت كننده است. كسي را از كاري و هر آنچه مانع اجراي كاري گردد. بازدارنده از پيشرفت امور مي باشد (دهخدا، علي اكبر 1338، ص 19207)
جذب در فرهنگ دهخدا به معني ضد دفع ، كشيدن و به سوي خودكشيدن مي باشد.
موانع جذب به معني يك سري از عواملي كه باعث عدم جذب مي شود (همان منبع ص 19207)
(2-1-3)-تعريف لغوي جهانگرد (توريست):
در فرهنگ عميد به معني سياح، جهان نورد، كسي كه در شهرها و كشورها بگردد و سياحت كند (عميد، حسن 1343، ص 479)
در فرهنگ دهخدا به معني سياح، جهان گردنده، آن كه در اقطار عالم بسيار سفركند (دهخدا، علي اكبر 1338، ص 6961)
در فرهنگ معين به معني جهانگردنده ، آن كه در شهرها و كشورها به سياحت مي پردازد. (معين، محمد 1371، ص 1258)
(2-4-1)-تعريف جهانگرد از ديدگاههاي مختلف:
اريك كوهن جهانگرد يا گردشگر را چنين بيان مي كند يك مسافر داوطلب و موقت كه اميد لذت بردن از يك تجربه متنوع و تازه طي سفر دوسره نسبتاً طولاني و غير تكراري به مسافرت مي پردازد. (لي، جان 1378، ص 5)
در يكي از نخستين كتبي كه در مورد جهانگردي در سال 1933 (f.w. ogivie) انتشار يافت جهانگرد به كسي اطلاق شده است كه دو شرط در باره او مصداق داشته باشد: اول آنكه از محل اقامت خود براي مدتي كمتر از يك سال دور بوده دوم آنكه در محل جديد كسب درآمد ننمايد. (الواني، مهدي و همكاران 1373، ص 18)
در سال 1936 در كتاب صنعت گردشگري (A.j. norval) جهانگرد به عنوان فردي كه با هدف و كاري غير از آنچه در موطن خود دارد به كشور ديگري وارد شده و در آنجا بخشي از درآمد خود را هزينه مي كند تعريف شده است (همان منبع ص 18)
جهانگرد يا گردشگر مقصود كسي است كه دست كم يك شب در يك اقامتگاه عمومي يا خصوصي در محل مورد بازديد به سر برد. (گي چاك واي و همكاران 1997 ص 32)
در يكي از تعاريف كميته متخصصين آمار جامعه ملل، جهانگرد به كسي اطلاق شده كه كشور محل اقامت خود را حداقل به مدت 24 ساعت ترك گفته و دركشور ديگري اقامت گزيند. در اين تعريف افراد زير جهانگرد محسوب مي شوند.
1- اشخاصي كه براي تفريح، حفظ سلامتي يا به دلايل خانوادگي و از اين قبيل سفر مي كنند.
2- افراديكه به منظور شركت در جلسات ويا به سمت نماينده (علمي، ا داري، سياسي، مذهبي، ورزشي وغيره ) مسافرت مي نمايد.
3- كساني كه براي امور بازرگاني مسافرت مي نمايند.
4- افرادي كه با كشتي به كشوري وارد مي شوند و لو آنكه مدت اقامتشان كمتر از 24 ساعت مي باشد.
در تعريف مذكور افراد زير جهانگرد به شمار نمي آيند:
1- اشخاصي كه با قرارداد كار و يا بدون آن براي گرفتن كار يا شغلي وارد كشور ديگري مي شود.
2- اشخاصي كه به منظور اقامت دائمي وارد كشوري مي شوند.
3- دانشجويان و جواناني كه در مدارس يا دانشگاهها و پانسيون ها هستند.
4- ساكنين يك منطقه مرزي و اشخاصي كه در يك كشور ساكن بوده و در كشور مجاور به كار مشغولند.
5- مسافراني كه به طور عبوري از كشوري مي گذرند ولو آنكه مدت اقامتشان بيشتر از 24 ساعت باشد (الواني، مهدي و دهشتي زهره 1373، ص 19 و 20)
سازمان جهاني جهانگردي (w.t.o) جهانگرد را چنين تعريف مي كند: جهانگرد (توريست يا سياح) شخصي است كه به كشور يا شهري غير از محيط زيست عادي خود براي مدتي كمتر از 24 ساعت و بيشتر از يكسال نباشد، سفر كند و قصد او از سفر تفريح، استراحت، ورزش، ديدار اقوام، كسب و كار، مأموريت، شركت در سمينار يا كنفرانس، معالجه، مطالعه، تحقيق يا فعاليتهاي مذهبي باشد. (شايان، سياوش و... گروه مؤلفان 1377، ص 195)
كتاب سازمان جهاني جهانگردي 1997 ص 24 جهانگرد را چنين تعريف مي كند: جهانگرد كسي است كه براي مدت زماني دست كم يك شب و نه بيش از يكسال به كشوري غير از وطن يا محل سكونت معمولي خود مسافرت مي كند و هدف اوكاركردن و پول درآوردن در آن كشور نيست. اين تعريف شامل كساني مي شودكه براي تفريح، گردش وگذراندن روزهاي تعطيل، براي ديدار دوستان و بستگان، براي كارهاي تجاري و حرفه اي، براي درمان، براي زيارت و يا براي تأمين هدفهاي ديگر به مسافرت مي روند. (گي چاك واي و همكاران 1997، ص 205)
(2-2-1)-تعريف لغوي جهانگردي:
در فرهنگ عميد به معني سياحت و گردش در كشورها و شهرهاي دنيا مي باشد. (عميد، حسن 1343، ص 479)
در فرهنگ دهخدا به معني عمل و شغل جهانگرد، سياحت مي باشد. (دهخدا، علي اكبر 1338، ص 6961)
در فرهنگ معين به معني در اقطار عالم سفركردن و شناخت مي باشد. (معين، محمد 1371، ص 1258)
(2-2-2)-تعريف جهانگردي از ديدگاههاي مختلف:
جهانگردي به سفري موقتي و كوتاه اطلاق شده كه ضمن آن جهانگرد به منطقه اي خارج از محل سكونت و كار خود به منظور سيرو سياحت سفر مي كند. (الواني، مهدي و دهدشتي شاهرخ، زهره 1373، ص 19)
صنعت جهانگردي، گردشگري عبارت است از گروهي از فعاليتهاي اقتصادي كه در مجموع بزرگترين صنعت جهاني را تشكيل مي دهد و براي سرمايه گذاري و رشد يكي از عواملي است كه بيشترين انگيزه را بوجود مي آورد. جهانگردي (Tourism) يا گردشگري كارهايي است كه فرد در مسافرت و در مكاني خارج از محيط عادي خود انجام مي دهد. اين مسافرت بيش از يكسال طول نمي كشد و هدف تفريح، تجارت يا فعاليتهاي ديگر است. (گي، چاك واي و همكاران 1997، ص 32)
سازمان جهاني جهانگردي (w.t.o) جهانگردي را در قالب بازديد كننده ، جهانگرد و كسي كه به گشتهاي كوتاه تفريحي مي رود تعريف كرده است بازديدكنندگان (Visitors) كساني هستند كه به كشور ديگري غير از كشور محل اقامت خود وارد مي شوند و مقصودي به غير از آنچه در كشور خود داشته اند پي گيري مي نمايند. اين گروه شامل جهانگردان و نيز كساني كه به گشتهاي كوتاه تفريحي مي روند مي شود. جهانگردان كساني هستند. كه حداقل يك شب و بيش از يك شبانه روز را در كشور مقصد مي گذرانند و هدفشان سرگرمي و تفريح، سلامتي و كسب آرامش، مطالعه، زيارت و غيره مي باشد. مسافران گشت هاي تفريحي كوتاه نيز كساني هستند كه كمتر از يك شبانه روز را با هدف سرگرمي و تفريح صرف سفر مي نمايند. (الواني،مهدي و دهدشتي شاهرخ،زهره1373،ص20)
جهانگردي مجموعه و منظومه اي متشكل از جهانگرد و عرضه كننده خدمات وكالا، دولت و جامعه، ميزبان مي باشد كه با يكديگر در تعامل و ارتباط بوده و هدف جذب و جلب جهانگردان را دنبال مي كند. جهانگردي، تركيبي از فعاليتها، خدمات، سياستها، خط مشي ها، ضوابط، فرهنگها و كالايي است كه براي تحقق يك سفرسياحتي ضرورت دارد. به عبارتي ديگر جهانگردي صنعتي چند بعدي است كه دربرگيرنده هتل ها، مهمانسراها، رستوران ها، مراكز تفريح، جاذبه هاي جهانگردي، سيستم حمل ونقل، واحدهاي خدمات جهانگردي و واحدهاي ديگر است كه مجموعاً جهانگردي را در يك كشور شكل مي دهد. (همان منبع ص 21)
(2-2-3)-تعريف انواع مختلف جهانگردي:
1- جهانگردي يا گردشگري (Tourism) كارهايي است كه فرد در مسافرت و در مكاني خارج از محيط عادي خود انجام مي دهد. اين مسافرت بيش از يك سال طول نمي كشد و هدف تفريح، تجارت يا فعاليتهاي ديگر است.
2- جهانگرد يا گردشگر (Tourist) مقصود كسي است كه دست كم يك شب در يك اقامتگاه عمومي يا خصوصي در محل مورد بازديد به سر مي برد.
3- گردشگر يك روزه (Same pay visitor) مقصود كسي است كه يك روز به مكان ديگري مي رود. ولي شب را در آنجا نمي گذراند.
4- ديداركننده (Visitor) كسي است كه به مكاني غير از محيط معمولي خود مسافرت مي كند كمتر از دوارده ماه متوالي در آنجا به سر مي برد و هدف اصلي از اين مسافرت اين نيست كه در مكان مورد بازديد در ازاي دريافت پول كار كند.
5- مسافر (Traveler) كسي است كه بين دو يا چند نقطه مسافرت كند.
(2-2-4)-اشكال عمده جهانگردي:
با توجه به طول مسافرت، نوع تأسيساتي كه به خدمت گرفته مي شود. فصل و چگونگي سازماندهي مسافرت، همچنين انگيزه هاي گوناگون كه موجب پيدايش يك جريان توريستي
مي شوند. مي توان اشكال مختلفي از جهانگردي را از يكديگر تميز داد:
1- جهانگردي تفريحي واستفاده از تعطيلات: اين نوع جهانگردي شامل افراد يا گروههاي است كه در جهت استفاده از تعطيلات، تفريح، استراحت، استفاده از آب وهواي دلپذير، گشت و گذار در طبيعت و.... از محل اقامت خود به مسافرت مي روند.
2- جهانگردي اجتماعي: در اين جهانگردي عمدتاً هدفهاي اجتماعي، مردم شناسي، جامعه شناسي و امثال آن مورد نظر است. دیدار و آشنايان خويشاوندان نيز از نوع جهانگردي اجتماعي به شمار مي آيد.
3- جهانگردي فرهنگي و آموزشي: اين نوع جهانگردي براي آشنائي با ميراث هاي فرهنگي و هنري، آداب و رسوم، بناها و آثار تاريخي با هدفهاي آموزشي، تحقيقاتي و پژوهشي صورت مي گيرد. توريست هايي كه در اين گروه قرار دارند توريست و جهانگرد كاوشگر ناميده مي شود.
4- جهانگردي سياسي: مسافرت به منظور شركت در اجلاس و مجامع بين المللي، كنگره ها و سمينارهاي سياسي، جنبش هاي ملي و مذهبي، مراسم ويژه مانند: تدفين رهبران و شخصيتهاي سياسي، پيروزي رهبران احزاب و به حكومت رسيدن آنها و نظاير آن جهانگردي سياسي خوانده مي شود.
5- جهانگردي بازرگاني: شركت در بازارهاي مكاره،نمايشگاههاي كالا،بازديد از كارخانه ها و.....
6- جهانگردي درماني: معالجه پزشكي با تغيير آب و هوا، استفاده از آبهاي گرم معدني، گذراندن دوره نقاهت و....
7- جهانگردي مذهبي: اين نوع از جهانگردي يكي از رايجترين اشكال جهانگردي در سراسر جهان است.جاذبه هاي مذهبي، زيارتگاهها واماكن مقدسه هر ساله تعداد زيادي از جهانگردان را به سوي خود جلب مي كنند.
8- جهانگردي ورزشي: هر نوع مسافرتي كه به منظور فعاليتهاي ورزشي باشد جهانگردي ورزشي ناميده مي شود. مانند اسكي، پياده روي، كوه پيمايي، شكار، كوهنوردي، دوچرخه سواري، شنا و شركت در مسابقات ورزشي و تماشاي مسابقات و امثال آن.
(2-2-5)-انواع مسافرت:
1- مسافرت ها درون حوزه اي (Domestic tourism): يعني افراد ساكن به عنوان ديدار كننده در درون يك حوزه انجام مي دهند.
2- مسافرت هاي درون مرزي (In bound tourism): يعني افراد غيرساكن به عنوان ديدار كننده در درون يك حوزه خاص مسافرت كنند.
3- مسافرت هاي برون مرزي (Out abound tourism) : يعني افراد ساكن براي ديدار از نقاط مختلف حوزه اي غير از حوزه خودشان مسافرت كنند.
پس مي توان در يك كشور اصطلاحات (بومي)، (درون مرزي) و (برون مرزي) را به شيوه هاي مختلف در هم تركيب كرد و طبقه بندي زير را به وجود آورد:
1- مسافرت هاي داخلي (Internal tourism) شامل مسافرت هاي درون حوزه اي و درون مرزي مي شود.
2- مسافرت هاي ملي (National tourism) شامل مسافرت هاي درون حوزه اي و برون مرزي مي شود.
3- مسافرت هاي بين المللي (International tourism) شامل مسافرت هاي درون مرزي و برون مرزي مي شود.
(2-2-6)-انواع كلي جهانگردي:
1- جهانگردان خارجي، كساني هستند كه از خارج وارد يك كشور مي شوند.
2- جهانگردان داخلي: افرادي هستند كه در داخل كشور خودشان به مسافرت مي روند. (شايان، سياوش....گروه مؤلفان 1377، ص 195)
پرويز ديبائي در كتاب خود جهانگردي را به سه دسته تقسيم مي كند:
1- جهانگرداني كه از خارج وارد كشور مي شوند.
2- جهانگرداني كه اهل يا مقيم آن كشورند. و در داخل كشور مسافرت مي كنند.
3- جهانگرداني كه اهل كشوري هستند. و به خارج از كشور خود سفر مي كنند.
اثرات جهانگردي داخلي: 1- جلوگيري از خروج ارز وايجاد توازن در تراز پرداختهاي كلي و پرداختهاي جهانگردي 2- ايجاد ارتباط فرهنگي در سطح ملي براي تأمين وحدت ملي بيشتر.
جهانگردي داخلي به طور كلي يك ابزار مؤثر در دست برنامه ريزان اقتصاد ملي است. زيرا اولاً به طوري كه گفتيم با جلوگيري از خروج ارز بر ثروت كشور مي افزايد و ثانياً يك عامل مهم سياست توزيع مجدد درآمدها و جريان بيشتر و سريع تر پول و ايجاد رونق و اشتغال بيشتر در بخش خدمات وكالاهاست. طبيعي است كه سفر به عنوان تفريح زماني عمل مي گردد كه موضوع حداقل تأمين ضرورتهاي اساسي زندگي نباشد اگر فردي از افراد جامعه نيازهاي اوليه زندگي خوش را در حد متعارف تأمين نكرده باشد انديشه مسافرت به عنوان تفريح را نمي توان در سر بپروراند. بر اين اساس تنها خانواده هاي مرفه كه داراي درآمد بيشتردارند. قاعدتاً اقدام به سفر مي نمايند. و هزنيه هايي كه به عمل مي آورند در حقيقت جزو وسايل مستقيم و مؤثر سياست توزيع مجدد درآمدهاست. و چون اين هزينه ها به مصرف خدمات وكالاهاي داخلي مي رسند ناچار در جريان بازار كالا و پول داخلي وارد شده و به همين ترتيب دست به دست مي گردد و موجب سرعت جريان پول مي شود.
موج سفرهاي داخلي خدماتي تازه پديد مي آورد. وخدمات موجود را رونق و تحرك مي بخشد و خدمات حمل و نقل و كليه خدمات وكالاهاي وابسته به آن نظير خدمات تعميراتي، انرژي و سوخت و يا خدمات تأسيساتي و وابسته هاي آن مانند: هتل، متل، اردوگاه، رستوران، چايخانه، صنايع دستي وغيره .... توسعه خاصي مي يابد.
آثار فرهنگي و اجتماعي جهانگردي:
آثار فرهنگي اجتماعي جهانگردي از سه زاويه قابل بررسي است.
1- آثار فرهنگي- اجتماعي جهانگردي بر مقصد: مقصد تا چه حد توانايي جذب تعداد معيني جهانگرد را داراست.
2- آثار فرهنگي- اجتماعي جهانگردي بر كسب زندگي: اثري كه ديداركنندگان بر ارزشها و سبك زندگي مردم محل مي گذارند.
3- آثار فرهنگي- اجتماعي جهانگردي بر هنرها: نفوذ واثر ديداركنندگان بر هنرهايي نظير نقاشي، مجسمه سازي، تئاتر، معماري، صنايع دستي و غيره.
اين سه اثر پيامدهاي مثبت زير را به همراه دارند:
1- تعداد ديدار كنندگان باعث رونق اقتصاد محل مي شود. ديداركنندگان ثروت و شغل ايجاد مي كنند و موجب بهبود در تأسيسات زيربنايي محلي مي شوند و تسهيلات و خدمات جديد را پايه ريزي مي كنند و ديگر انواع سرمايه گذاري را برمي انگيزند.
2- جهانگردي تماس وارتباط بيشتري با دنياي بيرون ايجاد مي كند. فرايند بين المللي شدن را تقويت و جريانهاي دو طرفه اطلاعات را تشويق و تحريك مي كند. تبادل فرهنگي را ارتقاء مي دهد. منجر به واردات كالاها و خدمات بيشتر مي شود و به طور كلي تمامي حيطه تجارت و ارتباطات را توسعه مي دهد.
3- جهانگردي مخاطبان و شيفتگان جديدي را براي هنرهاي ملي (موسيقي، تئاتر، صنايع دستي) ايجاد مي كند. جهانگردي همچنين اثر غيرمستقيم قابل توجهي بر همه تبلورها وتجلي هاي هنري دارد. (از جمله بر ادبيات، نقاشي، معماري)
اين آثار ممكن است در جهت منفي نيز عمل كنند:
1- ممكن است مقاومتهايي در برابر تغيير در ارزشها وسبك زندگي صورت گيرد (اين تغييرات نه فقط ناشي از ورود ديداركنندگان به محل بلكه به سبب خود فرايند توسعه نيز هست).
2- ممكن است مخالفتهاي با اثر نيروهاي اين بازار بر هنرهاي سنتي و معاصر صورت پذيرد. (راجر، داس ويل 1378، ص 189).
آثار جهانگردي:
(2-3-1)-آثار مثبت جهانگردي:
1- حفاظت جاذبه هاي طبيعي: جهانگردي موجب مي شود تا تلاش بيشتري براي حفظ منابع طبيعي مانند:جنگل ها، پارك هاي ملي و مناطق حفاظت شده به عمل آيد. سواحل درياها و رودخانه هايي كه در آن ها ماهيان و آبزيان كمياب يافت مي شوند. جنگل هايي كه در آن وحوش و حيوانات نادر زيست مي كنند، از جمله مناطقي هستند كه مورد توجه جهانگردان قرار مي گيرند و كوشش مي شود تا از آنها حفاظت شود. بدين ترتيب جهانگردي ضمن سودآوري، انگيزه حفظ جاذبه هاي طبيعي در كشورها را به وجود مي آورد و سبب احياء و بقاء اين جاذبه ها خواهد شد.
2- حفظ و نگهداري آثار ابنيه تاريخي: جهانگردي انگيزه حفظ آثار باستاني را تقويت مي كند وموجب مي شود براي جلب نظر جهانگردان كوشش هاي جدي تري در زمينه حفاظت از آثار تاريخي به عمل آيد. در كشورهايي كه از نظر بودجه در تنگنا به سر مي برند درآمد حاصل از جهانگردي اين امكان را فراهم مي آورد كه وجوهي براي مرمت و نگهداري آثار تاريخي كه از جاذبه هاي جهانگردي هستند صرف شود. در اين كشورها غالباً وروديه هاي كه براي ديدن ابنيه و آثار باستاني از جهانگردان اخذ مي شود. مستقيماً صرف حفظ و نگهداري و مرمت آن ها مي شوند.
3- بهسازي محيط: كشوري كه جذب جهانگردان را جزو اهداف خود قرار مي دهد براي نيل به اين هدف مي كوشد تا محيطي عاري از آلودگي و بهسازي شده را در معرض ديد جهانگردان قرار دهد. خيابان هاي پاكيزه، ديوارهاي رنگ آميزي شده و ميادين گل كاري شده، همه در جذب جهانگردان نقش عمده اي دارند. كنترل آلودگي هوا، طبيعت وحفظ بهداشت محيط كه براي توسعه جهانگردان ضروري است. يكي از آثار مثبت جهانگردي به شمار مي آيد. ساختن هتل هاي زيبا، ابعاد استراحتگاههاي خوش منظره در دامنه كوهها وكنار جاده ها نيز جزئي از بهسازي محيط را تشكيل
مي دهند.
4- توسعه تجهيزات وخدمات زيربنايي: براي توسعه جهانگردي نياز به فرودگاههاي مجهز، پايانه هاي مسافربري وسيع، تجهيزات ارتباطي جاده ها و بزرگراههاي امن، سيستم هاي آب تصفيه شده، برق، روشنايي و سوخت رساني است و توسعه اين تجهيزات وخدمات كه به تبع توسعه جهانگردي انجام مي شود از مزاياي جهانگردي محسوب مي شود.
5- آگاهي ساكنان منطقه: در مناطقي كه ساكنان چندان اهميتي به محيط نمي دهند با توسعه جهانگردي و درآمد زا شدن منطقه از طريق جهانگردي، مردم به اهميت محيط خود پي مي برند و براي حفظ وحراست از آن مصمم مي شوند.
6- مزيت هاي اقتصادي: مزاياي مستقيم حاصل از جهانگردي، ايجاد فرصتهاي اشتغال جديد، فروش خدمات وكسب درآمد، ارزآوري ارتقاء سطح زندگي مردم و توسعه اقتصادي منطقه
مي باشد. در مناطقي كه ركود و بيكاري وجود دارد. توسعه جهانگردي موجب تحرك اقتصادي، استخدام نيروهاي جوان و جلوگيري از مهاجرت مي شود. با به گردش درآمدن چرخ هاي اقتصاد در منطقه، دولت نيز از طريق اخذ ماليات تأسيسات زيربنايي ايجاد مي كند. و وضعيت عمومي اقتصاد در منطقه بهبود مي يابد. در مناطق پررونق اقتصادي نيز جهانگردي موجب رونق بيشتر و تداوم توسعه مي شود.
از مزاياي غير مستقيم جهانگردي، توسعه ساير صنايع و بخش هاي ديگر اقتصادي است. از طريق جهانگردي فعاليتهاي ساختماني برخي از صنايع توليدي، صنايع دستي وهنري، كشاورزي، باغداري و ماهيگيري رونق مي يابند. وخدمات و كالاهاي مصرفي در صنعت جهانگردي گردونه ساير بخش هاي صنعت و توليد را به حركت در مي آورد. آثار آموزش هاي جهانگردي نيز غيرمستقيم بر بهره برداري اقتصاد جامعه اثرات مثبتي دارد. و موجب تحرك بيشتر نيروي كار مي شود.
7- حفظ واشاعه هنرهاي سنتي و آداب و رسوم باستاني: با توسعه جهانگردي هنرهاي سنتي نضج گرفته و رشد مي يابند و آداب و رسوم باستاني زنده مي شوند. بر اساس تحقيقات انجام شده توسعه جهانگردي موجب احياء هنرهاي دستي و آداب و رسوم قبايل سرخپوست در مناطقي كه موجب بازديد جهانگردان بوده، شده است. علاقمندي جهانگردان به هنرهاي نمايشي موجب توسعه تماشاخانه ها و تئاترهاي سنتي شده است و مراسم جشن و پايكوبي افراد بومي احياءمي شوند. ضمناً درآمدهاي حاصل از اين طريق به توسعه و رشد آنها كمك مي كند.
8- احياء هويت فرهنگي واحساس غرور ملي: زماني كه ساكنان بومي، علاقه و اشتياق جهانگردان را نسبت به فرهنگ و سنت هاي خود مشاهده مي كنند با احساس غرور و هويت فرهنگي خود را بيش از پيش در مي يابند فرهنگ اقليت كه عموماً در فرهنگ اكثريت تحليل مي رود، بدين ترتيب شكل اوليه خود را پيدا مي كند و نمود مي يابد به طور كلي فرهنگ ماشيني موجب ا ز بين رفتن و تضعيف فرهنگهاي سنتي مي شود، كه تا حدودي اين ضايعه از طريق جهانگردي جبران شده و فرهنگ هاي سنتي در جوامع احياء و تقويت مي شوند. تحقيقات انجام شده اثرات مثبت توسعه جهانگردي را در احياء هويت فرهنگي به خوبي نشان داده است.
9- تبادل فرهنگي: جهانگردي مردم جوامع ميزبان و ميهمان را به هم نزديك و نوعي تبادل و ارتباط فرهنگي را بين آنان ايجاد مي كنند. تفاهم بين ملتها و احترام و دوستي نسبت به يكديگر يكي از مزاياي مهم جهانگردي است. در كشورهايي كه قبايل ونژادهاي مختلفي دارند (مانند اندونزي وهند) گردش و بازديد ساكنان بخشهاي مختلف در كشور موجب نزديكي آنان به يكديگر و وحدت ملي مي شود. به طوركلي جهانگردي به بازديدگنندگان نكات تازه اي را از فرهنگ كشورهاي ديگر مي آموزد و قدرت و تحمل و قبول ديگران، ارزشها وسنت های آنان را ايجاد مي كند. جهانگردي پيام آور دوستي و تفاهم بين مردمان جوامع مختلف بوده و موجب پيوند آنان با يكديگر مي شود. جهانگردي موجب شناخت فرهنگ هاي مختلف مي شود. و كشور ميزبان اين فرصت را پيدا مي كند كه فرهنگ و ارزشهاي خود را به مردم ساير ملل بشناساند. و از آنان نمايندگاني براي تبليغ انديشه ها و افكار ايدئولوژيك خود بسازد.
(2-3-2)-آثار منفي جهانگردي:
1- ايجاد آلودگي: صنعت جهانگردي را صنعتي تميز نام نهاده اند. اما توسعه سريع و بي برنامه آن منشاء آلودگي هاي بسيار زياد شده است. افزايش بار سيستم حمل ونقل وازدحام خودروها در مناطق مورد بازديد موجب آلودگي هوا مي شود. آلودگي آب نيز از طريق فاضلاب هتل ها و استراحت گاهها يا قايقراني در درياچه ها ممكن است. بدنماشدن مناطق طبيعي به علت استفاده بي رويه، ايجاد تأسيسات بدون در نظر داشتن زيبايي شهر و لوله كشي هاي گاز و سيم كشي برق براي تأسيسات جهانگردي بطور موقت، همه موجب بدمنظره شدن منطقه و نوعي آلودگي بصري مي شوند. سروصداهاي ناشي از تردد جهانگردان و برخي سرگرم كننده مانند: مسابقات موتور سواري يا ماشين راني نيز باعث آلودگي صوتي محيط مي شوند و در بعضي مناطق مسأله جمع آوري زباله ها و معدوم كردن آنها نيز به كندي انجام مي شود و اين امر خود به آلودگي محيط مي افزايد.
2- فرسودگي محيط زيست: استفاده مستمر جهانگردان از جنگل ها، پارك هاي ملي، درياچه ها و ساير جاذبه هاي طبيعي باعث فرسوده شدن اين محل ها مي شود. در يكي از تحقيقات انجام شده آثار مخرب استفاده جهانگردان از جاذبه هاي طبيعي بسيار جدي قلمداد شده است. اصولاً استفاده جهانگردان چرخه طبيعي زيست را در اغلب موارد به هم زده و موجب خسارات جبران ناپذيري به طبيعت منطقه مي شود. به عنوان مثال: موتور سواري جهانگردان زندگي وحوش و پرندگان را به هم زده و باعث كوچ آنان مي شوند. و يا رويش گل ها و گياهان وحشي در مناطقي كه مورد بازديد مستمر جهانگردان است به تدريج متوقف مي شود. و پس از مدتي به نابودي مي گرايد.
3- آسيب ديدن ابنيه و آثار تاريخي: استفاده بيش از حد آثار تاريخي براي جهانگردان موجب فرسايش و از بين رفتن آثار مذكور مي شود. در بعضي از آثار تاريخي ظريف مانند: تابلوها، نقاشي ديوارها يا سنگ نوشته ها و لوحه ها، دست زدن ونزديك شدن و بعضاً عكسبرداري ممنوع شده است. و بدين وسيله كوشش مي شود تا از فرسايش آنها حتي المقدور جلوگيري شود اما به هر حال حضور جهانگردان در اين ابنيه و آثار در طول زمان عملاً آسيب ها و صدماتي را به وجود مي آورد كه شايد قابل ترسيم هم نباشد.
4- به هم زدن طرح هاي استفاده از زمين: توسعه جهانگردي نياز به ايجاد هتل ها و استراحتگاهها و ساير تأسيسات مربوط را دارد و گاهي اين امر موجب مي شود تا فضاهاي شهري به نفع تأسيسات جهانگردي اشتغال شده و تأسيسات مورد نياز شهر كنار نهاده شود. فرضاً مناطق كشاورزي و باغها به صورت تفرجگاه جهانگردان در مي آيند. و زمين ها به جاي ايجاد بيمارستان و مدرسه به تأسيس هتل و مهمانخانه ها تخصيص داده مي شوند. استفاده بي رويه از زمين براي تأسيسات جهانگردي منجر به مشكلات در آبرسانی و مسأله فاضلاب و ترافيك شهر را ايجاد مي كند جهانگردي به علت درآمدزا بودن انگيزه
استفاده از زمين به هر قيمت را بوجود مي آورد و نيازهاي اصلي مردم شهر را ارضاء نشده باقي مي گذارد.
5-شيوع بيماري هاي مسري: امروزه مسأله بيماري علاج ناپذير «ايدز» مسؤلان جهانگردي را نگران ورود مبتلايان به اين بيماري به كشور ميزبان كرده است. اما د رهر حال با جابه جايي و ورود وخروج جهانگردان احتمال سرايت بيماري، ويروسها و ميكروب ها همواره وجود دارد. اگر چه امروزه بهداشت و پاكيزگي محيط هتل ها، رستوران ها و چايخانه ها، تا حدود زيادي بهبود يافته است. اما به علت تردد مسافران در شهر و نقاط مختلف آن امكان انتقال بيماريها همواره با درصدي از احتمال وجود دارد. هنوز برخي از بيماريها مانند مالاريا، وبا و طاعون در برخي كشورهاي در حال توسعه وجود دارند. و در صورتيكه جهانگردان اين کشورها از قرنطينه نگذرند. احتمال انتقال بيماري وجود خواهد داشت.
6-ايجاد نابرابر اقتصادي:اگر جهانگردي در يك يا چند منطقه خاص در يك كشور توسعه پيداكند. آثار مثبت اقتصادي آن صرفاً در آن مناطق است و نوعي عدم تعادل از نظر استخدام در نقاط مختلف كشور ايجاد مي كند. از سوي ديگر مردمان منطقه جهانگردپذير از درآمد بالايي بر خوردار مي شوند و ساكنان ساير مناطق از اين مزيت بي بهره مي مانند . اين نابرابري ممكن است در يك منطقه و براي مشاغل مختلف نيز به وجود آيد. صرفاً كساني كه مسقيماً با جهانگردان در دادوستد هستند درآمدهاي بالايي كسب مي كنند در حاليكه ساير مردمي كه از اين درآمد بي بهره هستند از مشكلات و تنگناهاي حاصل از توسعه جهانگردي آسيب
مي بينند. نكته منفي ديگر گران شدن بهاي اجناس و كالاها در مناطق جهانگردي است كه اگر چه درآمد گروهي از صاحبان مشاغل را بالا مي برد ولي اكثر افراد آن خطه از گراني رنج مي برند. ضمناً توسعه جهانگردي موجب جابه جايي اشتغال افراد بومي مي شود. (فرهمندي، حسين، بررسي ميزان جذب توريسم از ديدگاه سازمان ايرانگردي وجهانگردي شهرستان مشهد، كارشناسي ارشد، پژوهش علوم اجتماعي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن 1378).
(2-4)-چارچوب تئوريک پژوهش:
دراين پژوهش از تئوري چاک.وای.گی استفاده شده که سوالات اين پژوهش برگرفته از اين تئوري است.
تئوري چاک .واي .گي درمورد توسعه جهانگردي پايدار:
در حالي که جامعه جهاني به سده بيست و يکم وارد شده است جهانگردي سير تکاملي مي پيمايد ودر بسياري از کشورهاي جهان به صورت يک صنعت در آمده است مسئله پايداري ، دوام و پايندگي مطرح مي شود اصطلاح جهانگردي پايدار که به تازگي به کار مي رود داراي معني ها و تفسيرهاي متعدد است . مقصود از اين اصطلاح بيان توانايي هاي کشوري است که مقصد جهانگردان قرار مي گيرندو بايد آن کشور خود را در برابر رقيبان جديد و سرزمين هاي تازه کشف شده که از جذابيت بيشتري برخوردارند حفظ کند همچنين بايد بتواند براي نخستين بارجهانگردان را جذب کند و آنها را تشويق به بازديدهاي بعدي از آن مکان کند. از نظر فرهنگي منحصر به فرد باقي بماند و عوامل زيست محيطي تعادل و توازن برقرار کند(گي ،چاک ،واي و همکاران 1997ص 71)
در تعريف جهانگردي پايدار سه امر مهم مورد تاکيد قرار مي گيرد:
1. کيفيت جهانگردي پايدار: که مي تواند تجربه هاي با کيفيت بالا به جهانگرد يا به مسافر دهد همچنين باعث مي شود که کيفيت زندگي جامعه ميزيان بهبود يابد و کيفيت محيطي نيز حفظ شود.
2. حفظ و دوام : جهانگردي پايدار دوام منابع طبيعي که اساس و پايه وجود آن بوده است و همچنين حفظ ودوام فرهنگ جامعه ميزبان را که منشاء تجربيات ارزنده آن مي شود تضمين مي کند.
3. تعادل :جهانگردي پايدار بين نيازهاي صنعت جهانگردي ، حمايت از محيط زيست و جامعه محلي،نوعي تعادل و توازن برقرار مي کند. درجهانگردي پايدار بين هدفهاي متفاوت و مشترک جهانگردان ،مسافران ، جامعه ميزبان و مقصد يا محلي که پذيرايي اين افراد است نوعي همکاري و اشتراک مساعي به وجود مي آورد(همان منبع ،ص 325)
چاک ،واي ، گي در تئوري توسعه جهانگردي پايدار اصولي را براي اين تئوري متذکر مي شود. و معتقد است که چنانچه اين اصول حتي درکشورهاي جهان سوم توجه شود مي تواند صنعت جهانگردي آن کشور را رونق بخشد . اين اصول عبارتند از:
1. بايد افراد محلي را تشويق و ترغيب پذيرفتن نقش هايي کرد تا در امر برنامه ريزي و توسعه که به ياري سازمانهاي دولتي ، تجاري ،مالي انجام مي شود مشارکت فعال نمايد و بخش خصوصي راتشويق به سرمايه گذاري دراين صنعت نمود.
2. در صنعت جهانگردي برنامه ريزي توسعه و عمليات بايد جزيي از استراتژيهاي توسعه و نويد بخش ثبات و پايداري براي يک ناحيه يک استان يا يک کشور باشد برنامه ريزي توسعه، فعاليتهاي صنعت جهانگردی باید همه جانبه و در برگیرنده همه بخشها باشد تا سازمانهای مختلف دولتي،شرکتهاي خصوصي درآن شرکت کنند و از مزاياي بالقوه آن بهره مند گردند. اين برنامه ريزي و توسعه مستلزم همکاري ميان سازمانهاي دولتي و شرکتهاي خصوصي است . بنابراين بايد برنامه ريزهاي اجتماعي – اقتصادي ،فرهنگي و محيطي مورد تجزيه و تحليل قرار بگيردو به همه جنبه هاي مختلف صنعت جهانگردي توجه شود .تا رابطه معقول بر يکديگر پيدا کنند و با شرايط محيطي و شيوه زندگي مردم آن ديار هماهنگ شوند.
3. درباره ماهيت مکان يا شهر ميزبان به جهانگرد آموزش داد و اورا از فرهنگ آن مکان آگاه ساخت. اين امر مستلزم راهنمايي هاي اثر بخش است نمونه بسيارمتداول مفهوم راهنمائي هاي اثر بخش ، علامتها و نشانه هاي است که در مسير پارکها ،موزه ها ، باغ وحش وآثار تاريخي مشاهده مي شود. باکتاب هاي که براي راهنمايي مسافران و جهانگردان منتشر مي شود نمونه ديگر از اين راهنمائي هاي اثر بخش است . راهنمايي جهانگردان است که بايد گفتار و راهنمائي هاي او از نظر جهانگردان معقول و يا مهم باشد راهنما بايد درباره وضع فيزيکي ،فعاليتهاي مربوط و اهميت مکان يا محل خاص اطلاعاتي جامع به ديدار کنندگان بدهد(در توسعه و گسترش جهانگردي پايدار،آموزش نقش بسيار مهمي ايفا مي کند براي آموزش جامعه محلي، راهنما بايد نقشي مهم بر عهده بگيرد. کارکنان سازمان جهانگردي،جهانگردان و بازديد کنندگان و سرانجام مجموعه دستندرکاران بايد در راه تقويت جهانگردي پايدار بکوشند)(همان منبع ص347)
4. ايجاد تسهيلات و امکانات در جامعه ميزبان به گونه اي که ديدار کنندگان بتوانند تجربه هاي ارزشمندي کسب کنند
5. پيشرفت سيستم حمل و نقل و توسعه امور زير بنايي که به رشد صنعت جهانگردي رابطه مستقيم دارد
6. برقراري امنيت سياسي . اقتصادي و اجتماعي براي جهانگردان در جامعه ميزبان.
7. تبليغ جامعه ميزبان در مورد نقاط جذاب و ديدني به منظور آگاه کردن جهانگردان از اين نقاط وارائه گزارشاتي در مورد اقامت درمهمان خانه ها ،صرف غذا،بليط هواپيما .گردش گروهي يا مجموعه کلي از اين خدمات .ابزارهاي تبليغ مي تواند رسانه هاي گروهي،تشريفات ،کتب و برپايي نمايشگاههاي تجاري ،فرهنگي ،اجتماعي باشند(کفاشي مجيد :1379؛16)
(2-4-2)-سوالات تحقيق:
1. آیا بين امکانات رفاهي و جذب جهانگرد رابطه وجود دارد؟
2. آیا بين محدوديت و جذب جهانگرد رابطه وجود دارد؟
3.آیا بين ارتباطات وجذب جهانگرد رابطه وجود دارد؟
4. آیا بين سرمايه گذاري وجذب جهانگرد رابطه وجود دارد؟
5. آیا بين تبليغات وجذب جهانگرد رابطه وجود دارد؟
6. آیا بين امنيت وجذب جهانگرد رابطه وجود دارد؟
7.آیا بين هماهنگی مسئولين وجذب جهانگرد رابطه وجود دارد؟
8. آیا بين روابط فرهنگي وجذب جهانگرد رابطه وجود دارد؟
9. آیا بين فرهنگ مردم وجذب جهانگرد رابطه وجود دارد؟
2-4-3)-تعاريف واژه ها و اصطلاحات :
بهبود امکانات رفاهي جهانگردان :
تعريف نظري :عبارت از کليه امکاناتي که به منظور رفاه حال جهانگردان در نظر گرفته مي شود به طوري که اين امکانات از جهت کمي و کيفي گسترش يابد.
تعريف عملياتي : تاسيس هتل مطابق با استاندارد بين المللي ،تجهيزات بين شهري (رستوران، سرويس بهداشتي ،استراحتگاه ) سيستم حمل و نقل مناسب (اتوبوس ، هواپيما) بالا بردن کيفيت غذاي رستورانها ، ايجاد مراکز بهداشتي درماني ، ايجاد مراکز تفريحي – ورزشي : مراکز ارتباط مخابراتي و اينترنتي و... از معرفهاي متغير بهبود امکانات رفاهي جهانگردان است .
محدوديت :
تعريف نظري : عواملي که ممکن است براي يک جهانگرد در زمينه هاي تجاری و گمرکي ، پوششي وخوراکي وراحتي و آسايش ...مشکل ايجاد کند.
تعريف عملياتي : قوانين و مقررات دست و پاگير گمرکي ، صدور ويزا و رواديد و نحوه پوشش جهانگردان و... را مي توان درزمره مشکلات و محدوديت اقتصادي – اجتماعي ذکر نمود.
ارتباطات :
تعريف نظري : سياستگذاري دولت در زمينه گسترش ارتباطات ميان مناطق ديدني کشور
تعريف عملياتي : سرمايه گذاري در زمينه امور زير بنايي از جمله جاده ها ،فرودگاهها ،سيستم حمل و نقل ،هم از جهت کيفي و هم از جهت کمي که موجب تسريع در امر ارتباطات ميان نقاط ديدني کشور مي شود از معرفهاي متغيير دسترسي سريعتر به نقاط ديدني کشور مي باشد.
سرمايه گذاري:
تعريف نظري : تشويق سرمايه گذاري بخش خصوصي از طرف دولت در جهت سرمايه گذاري درزمينه هتل داري ،تاسيسات بين راهي ، سيستم حمل و نقل مناسب،و خدماتي که با صنعت جهانگردي مرتبط است.
تعريف عملياتي :تشويق سرمايه گذاري خصوصي از طريق ارائه امنيت اقتصادي ، سياسي و معاف کردن آنها از ماليات در جهت سرمايه گذاري درصنعت جهانگردي از معرفهاي متغير سرمايه گذاري خصوصي است.
تبليغات:
تعريف نظري: منظور هر گونه سرمايه گذاري که بتواند فرهنگ و تاريخ ايراني را درکشورهاي ديگر بخوبي معرفي کند تا بتواند تبليغات سوء بيگانگان را در مورد ايران خنثي کند.
تعريف عملياتي: تهيه فيلمهاي درمورد فرهنگ ايراني ،و آثار باستاني وتاريخي ايران و انتقال آن به ساير کشورها ،ايجاد نمايشگاههاي درمورد دستاوردهاي علمي فرهنگي ايران ،ايجاد تبليغات درزمينه صنعت تورسيم ايران در شبکه جهاني اينترنت، ايجاد راهنماييهاي اثر بخش(تابلو ،تهيه کتاب، راهنمائي توريسم) ،انتشاربروشور،و تقشه و عکس از جمله معرفهاي متغير در تبليغات نام برد.
امنيت :
تعريف نظري : عبارت است ازبي خوفي ،وامن ،بي بيمي ،ايمني .ايمن شدن و در امان بودن ( دهخدا ، علي اکبر ،1344و ص211)
تعريف عملياتي : عدم احساس خطر ، ثبات و آرامش سياسي در جامعه ميزبان ،استقرار نظم در جامعه ، حاکميت قانون ،عدم هرج و مرج درکشور،وخوف نداشتن از جان ومال و ديگر تعلقات فردي ،ازمعرفهاي متغير امنيت مي باشد.
مسئولين :
تعريف نظري: همکاري و هماهنگي ميان مسئولين سازمانهاي دولتي و خصوصي در زمينه تمرکز در امر برنامه ريزي و سياستگذاري در زمينه صنعت جهانگردي
تعريف عملياتي : روابط و هماهنگي ميان مسئولين سازمان ايرانگردي و جهانگردي ،وزارت خارجه ، محيط زيست، شهرداريها....که به نحوي با صنعت جهانگردي در ارتباطند از جمله معرفهاي متغير هماهنگي ميان مسئولين سازمانهاي دولتي است .
روابط فرهنگي :
تعريف نظري : منظور گسترش ارتباطات فرهنگي ميان ايران و ساير کشورهاست.
تعريف عملياتي : روابط ميان اساتيد دانشگاهها ،و شخصيتهاي علمي بر پايي کنفرانسهاي علمي درزمينه صنعت گردشگري ، تاسيس نمايشگاههاي بين المللي ...از معرفهاي متغيير روابط فرهنگي است.
فرهنگ مردم :
تعريف نظري :منظور سطح فرهنگ جامعه ميزبان و ميزان اطلاعات مردم در مورد توريست و مسائل توريستي کشور
تعريف عملياتي :ارتقاء سطح آگاهيهاي اجتماعي و فرهنگ عمومي در مورد مسائل گردشگري،از طريق آموزش نيروهاي متخصص ،راهنماي توريستها مديران هتلها .
(2-5)-پيشينه تحقيق
(2-5-1)-پيشينه تاريخي صنعت توريسم:
توريسم پديده اي است كه از ديرزمان در جوامع انساني وجود داشته است و به تدريج در طي مراحل تاريخي مختلف به موضوع فني اقتصادي واجتماعي كنوني خود رسيده است. (رضواني 1372، ص 27) براي ارج نهادن و محيط نوين جهانگردي ودرك مسئله ها يا چالش هايي كه پيش روي دست اندركاران اين صنعت قرار دارد . مروري بر گذار بر روند تاريخي اين صنعت از اهميت خاصي برخوردار است.
(2-5-2)-عهد باستان:
مردم متعلق به تمدنهای ماقبل تاريخ با اين انگيزه مسافرت مي كردند. كه بتوانند غذا بدست آورند ازخطر دوري جويند يا به مناطقي كه داراي آب و هواي مساعدتر است نقل مكان كنند. با افزايش مهارت و كسب فنون نياز انسان به زندگي بدوي وخانه به دوشي كاهش يافت و در دوره هاي بعد انسان با انگيزه تجارت و تهاتر كالا مسافرت مي كرد. در حاليكه امپراتورهاي باستان در قاره هاي آفريقا و آسيا وخاورميانه رشد مي كردند. ساختار زير بناي ايجاب مي كرد كه
بازسازي شود. راه هاي آبي بوجود آيد و براي ساده تر شدن مسافرت وسيله نقليه تهيه گردد. آغاز مسافرتهاي رسمی و دولتي خود نتيجه مستقيم اقدامات حكام مناطق مختلف بود كه نمايندگان خود را به مكانهاي دوردست اعزام مي نمودند تا جنگهاي قبيله اي را اداره كنند و از شهروندان ماليات وخراج بگيرند. در دوره هاي حكومت خانواده هاي سلطنتي در مصر مسافرت با قصد تجارت و تفريح انجام مي گرفت. و اينگونه مسافرتها رونق زيادي يافت. و در نتيجه در شهرهاي
بزرگ و در مسير جاده هاي اصلي مراكزي براي پذيرايي از مسافران بوجود آيد. و بين پست هاي مراكز دولتي و مناطق خارج از كشور در مسير راهها، مهمان خانه هاي ساخته شد و در عصر يا دوره اي كه امپراتوري آشوري به اوج قدرت خود رسيد. وسايل و تشكيلات لازم براي مسافرتهاي ارتش ايجاد گرديد در اين زمان دولتها اقدام به جاده سازي كردند و در نقاط مختلف علامتهاي خاص نصب گرديد كه نشان دهنده فاصله نقاط بود. ايرانيان امپراتوري آشوري را شكست دادند واقدام به توسعه سيستم راه سازي نمودند. كالسكه هاي چهار چرخ ساختند كه در مسافرت و حمل و نقل به كار گرفته مي شد. (گي، 1377، ص 35 و 36)
يونانيان به جزء اينكه مانند فنيقي ها به منظور كسب درآمدزا از خريدوفروش كالا به سفرهاي دريايي پرداختند. بنا به استعداد فكري و ذوق علمي براي پژوهش
و تحصيل و كسب آگاهي از وضعيت سرزمينها و ملتها نيز سفر مي كردند. روميان نيز به منظور سوداگري، تفريح يا مداوا، راهي شهرهاي ديگر مي شدند و براي استفاده از آبهاي معدني يا سواحل گرم آفتابي به جزاير پراكنده درياي مديترانه سفر مي كردند. در زمان ساسانيان بازرگانان رومي و ايراني در دريا و اقيانوس سفر مي كردند و رقيب يكديگر بودند. آبهاي جهان جولانگاه سوداگران، تجارت پيشگان، اشراف و نخبگان اين دو ملت بود. با ظهور اسلام و چيرگي تازيان
مسلمان بر ايران و سپس روم، در انگيزه مسافرت و چگونگي و دفعات مسافرت مردمان آن روزگار دگرگونيهاي بوجود آمد. زيرا تحت ايران ملت هاي تازه مسلمان شده، انگیزه مذهبي بسيار قوي براي مسافرت به مكه در آنان بوجود آورد. دوم اينكه بسياري از انديشمنان ايران زمين به منظور آشنايي بيشتر با خاستگاه اسلام و بهره مندي از پيشگاه مردان دين به سبب تمايل و رغبت دروني و فطري ايرانيان به فراگيري دانش و بويژه آشنايي و معاشرت با قبايل عرب كه به سلاست زبان و فصاحت بيان معروف بودند به كشورهاي عربي مسافرت مي كردند بالاخره رونق بازرگاني ميان ايرانيان و كشورهاي نوپاي اسلامي آن روز باعث شد كه گروه بيشماري از ايرانيان و تازيان به سرزمين هاي يكديگر رفت و آمد كنند.
(محلاتي، 1380 : 706)
(2-5-3)-قرون وسطي:
سده ي پنجم تا چهاردهم ميلادي را قرون وسطي مي نامند. در اين دوره مسافرت و تجارت رونق خود را از دست داد زيرا جاده ها تقريباً از بين رفته و شرايط مسافرت بسيار مشكل و حتي خطرناك شده بود. اوضاع پرآشوب اروپا، و آسيا باختري در سده هاي ميانه به سبب جنگهاي خونين مسيحيان و مسلمانان كه به جنگهاي صليبي معروف است و لشکرکشي هاي مداوم اروپائيان به آسيا موجب ناآرامي راهها و ويراني جاده ها شد. به همين سبب سفرهاي تفريحي و پژوهشي به ركود گراييده ولي سفرهاي بازرگاني و گاهي مذهبي البته با نيروهاي مسلح به نگهباني كاروان همچنان ادامه داشت. (محلاتي، 1380 : 7)
(2-5-4)-رنسانس:
از سده چهاردهم تا هفده بيشتر مسافرتها با هدف كسب و دانش و تجربه آموزي انجام مي شد در انگلستان ملكه اليزابت اول براي تربيت و پرورش نمايندگان خارجي با شكلي از مسافرت موافقت كرد و در دانشگاههاي همچون آكسفورد و كمبريج در انگلستان و سالامانكا، در اسپانيا هزينه هاي مسافرت دانشجويان را به عنوان كمك هزينه تحصيلي مي پرداختند كاروانها مسافرتي دوره اليزابت پس از چندي داراي ساختار و سازمان منطقي گرديدند. و آن را گراندتور ناميدند. اين كاروانها كار خود را در نيمه سده هفده شروع كردند و نيمه سده نوزده شهرت داشتند افراد براي كسب و دانش و تجربه هاي جديد به مسافرت مي رفتند و بيشتر اعضاي اين كاروان را چنين افرادي تشكيل مي دادند. (گي، 1377 : 39-38)
ا(2-5-5)-نقلاب صنعتي:
انقلاب صنعتي كه از سال 1750 تا 1850 ادامه يافت. پايه و اساس گردشهاي دسته جمعي را بدان گونه كه امروزه با آن آشنا هستيم بوجود آورد. در اين دوره كارگران ساده كشاورزي كه در مناطق روستايي وجود داشتند رهسپار شهرها و كارخانه هاي توليد مي شدند و با شيوه اي از زندگي كه نمونه هاي آن را در اين زمان مشاهده مي كنيم آشنا گرديدند. همين مسأله باعث شد كه آن دوره شاهد تغييرات ژرف اقتصادي و اجتماعي باشد، همچنين انقلاب صنعتي موجب پديد آمدن ماشين ها، قطارها و كشتي هايي شد كه با نيروي بخار كار مي كردند تغييرات اجتماعي كه موجب تغيير مشاغل گرديد باعث گسترش طبقه مياني اجتماعي گرديد و اين طبقه توان بيشتر مي يافت تا بيشتر به تفريح و مسافرت برود. افزايش تقاضا و مسافرت باعث شد كه شهرت مسافرت هاي فرزندان خانواده هاي مرفه، در گراندتور انجام مي گرفت كاهش يابد. (گي، 1377 : 39)
(2-5-6)-جهانگردي در زمان كنوني:
مجموعه اي از تمايلات، حركت، دسترسي يافتن به امكانات و توانايي هاي مالي بر روي هم مسافرت توده ها را امكان پذير ساخت. تكنولوژيهاي نوين مثل خطوط هواپيمايي، كامپيوتر، آدم آهني و ارتباطات ماهواره اي باعث شد كه سده بيستم شيوه زندگي و كار وتفريح افراد را دگرگون سازد. پيشرفت تكنولوژي باعث شد كه به دليل هاي متعدد بر ميزان مسافرت، گردش و جهانگردي افزوده شود. اين پديده توانست زمان تفريح را افزايش دهد و درآمدها را بالا ببرد.
ارتباطات را تقويت كند و شيوه هاي كارآمدي از حمل ونقل ارائه نمايد. ترديدي نيست كه صنعت جهانگردي و مسافرت د رهزاره سوم به صورت يكي از بخش هايي پررشد در سيستم اقتصاد جهاني در مي آيد. اگر چه سيستم اقتصادي در برخي از دوره ها دچار ركود مي شود. جزر و مد هاي سياسي بوجود مي آورد. جنگ و نوسانات قيمت سوخت بر سيستم اقتصاد جهاني اثرات شگرف مي گذارد. ولي باز هم مسافرت و گردش در سطح جهاني به صورت يكي از بزرگترين
منابع درآمد به حساب مي آيد. در دنيا بودجه اي كه به مسافرت و تفريح تخصيص مي يابد. سه برابر بودجه اي است كه صرف امور دفاعي مي شود. گردش و جهانگردي ديگر به تعداد انگشت شماري از خانواده هاي مرفه و ثروتمند تعلق ندارد و اكنون ميليونها نفر به ديدن مكانهاي تازه مي روند و در پي تغيير در محيط خود هستند و درصدد كسب تجربيات جديد و معقول مي باشند و در حاليكه عصر جديدي از گردش، مسافرت و جهانگردي، سير تكاملي مي پيمايد تعداد زيادي
از عوامل بر آن اثر مي گذارد اين عوامل برون زا عبارتند از : پيشرفت و توسعه اقتصادي مالي، پيشرفت در زمينه تكنولوژي و نوآوري مسائل مربوط به محيط زيست و عوامل بازاريابي كه بر بخش عملياتي مسافرت و جهانگردي و نيز محصولات زيربط اثر مي گذارد. (گي، 1377 : 41-40)
(2-5-7)-تاريخچه جهانگردي در ايران:
ايران به دليل قدمت طولاني تمدن بشري و وجود سلسله هاي مختلف پادشاهي دورانهاي متفاوتي را از نظر سياحتي دارا بوده است. موقعيت استراتژيك ايران كه دروازه اتصال قاره آسيا به اروپا قلمداد مي شود. همواره موجب حساسيت سلاطين و پادشاهان ديگر كشورها نسبت به اين سرزمين بوده و رويدادهاي بسياري در تاريخ اين كشور بوجود آورده كه بي تأثير در روند سياحتي آن نبوده است. از سوي ديگر وجود منابع و ذخاير غني طبيعي و زيرزمين نيز در امر
گردشگري ايران آثار متضادي داشته است. عامل مهم ديگر پيدايش دين اسلام در منطقه و اثرات آن در ايران بوده است اگر چه قدمت گردشگري در ايران به دوره هخامنشيان (حدود 500 سال پيش از ميلاد مسيح) برمي گردد اما اوج فعاليت اين صنعت به معناي امروزي آن از دوران شاه عباس اول صفوي آغاز شده است.
دوره سلطنت شاه عباس اول تا انقراض سلسله صفوي را مي توان يكي از درخشان ترين ادوار توسعه سياحت در ايران به حساب آورد. توسعه سياحت در آن دوره به چندعامل بستگي داشت كه مهم ترين آن عبارت بودند از: امنيت راههاي ارتباطي خوب و تأسيسات اقامتي متعدد و خوب و مناسب ، امنيت در عبور و مرور و اوج صنعت و تجارت در ايران باعث شده بود بسياري از اشخاص فعال تقريباً از تمام ملل غرب به اصفهان هجوم آورند. از طرفي در قرن هفدهم مسافرت به
صورت يك پديده اجتماعي مهم درآمد. وانگيزه هاي گوناگون چون تجارت، علم و هنر، سياست و مذهب، دسته دسته سياحان را به مشرق زمين و خصوصاً ايران روانه نمود. در دوران پس از سقوط صفويه با حملة محمود افعان و بدست آوردن تاج شاهي در ايران هرج و مرج كامل در كشور حكم فرما بود. همين باعث شد سيل اروپائيان كه به پايتخت باشكوه ايران سرازير بود، از جريان افتاد و با اغتشاشات داخلي كه بيشتر به كشمكشهاي خونين منجر مي شد. تجارت در ايران رو به انحطاط رفت و مسافرتهاي داخلي نيز از رونق افتاد. در دوره قاجاريه به سبب موقعيت جغرافياي كشور ما ديپلماسي غرب راه ورود به ايران را در پيش گرفت و در نتيجه گروههاي سياسي و نظامي به دنبال آنها مسافران خارجي گام در راه ايران گذاشتند و از نو مانند دوران درخشان صفوي سيل مسافران غرب به ايران جاري گرديد. بدليل سروصداي روزافزوني كه ايران درجهان غرب برانگيخته بود.