بخشی از مقاله

مقدمه:

هر سازمانی برای اینکه بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند،ضروری ست که یکسری عملیات موزون و هماهنگ با منابع لازم انجام دهد .ایجاد هماهنگی مورد نیاز در استفاده بهینه از منابع مصروفه سازمان و تدوین استراتژیهای سازمانی در جهتنیل به اهداف از پیش تعیین شده تنها از عهده مدیری توانا و کارامد ساخته است.از انجا که سازمانهای خدماتی تاکید بیشتریبر دانش و اطلاعات دارند تا تکنولوژی پیشرفته،لذا احتیاج اینگونه سازمان ها به نیروی انسانی ماهر و کارامد روز به روزافزونتر میشود و به مراتب ان مدیریت این سازمانها مهم تر و حساستر می گردد.(دراکر،رضائیان: (3131 مسلم است که نیل به موفقیت و بهره وری در سازمان ها نتیجه تلاشی مدیرانه است و عدم مدیریت صحیح بهره وری را کاهش می دهد

وسازمان را در مقاصدش با عدم موفقیت روبه رو می سازد.(کونتز و همکاران، ( 3133 البته بعضی معتقدند که کارکنان خود قادرند وظایف مدیریت را انجام دهند و به مدیریت جدا و مستقلی نیازمند نیستند،ولی هنوز تاریخ

نویسان و دانشمندان علوم اجتماعی نهادی را نیافته اند که بدون داشتن سلسله مراتب مدیریتی پایدار مانده باشد.(رضائیان، (3131 بانک امریکا در نشریه خود به نام گزارشگر بازرگانی کوچک چنین گفته است:"در تحلیل پایانی بیش از %09 شکستهای تجاری ،پیامد بی کفایتی و ناآزمودگی مدیریت است.".(کونتز و همکاران،(3139 کارآیی و اثربخشی سازمان در صورتی افزایش می یابد که کارایی مدیران رشد و بهبود یابد.(کونتز و همکاران،(1370

مدیریت،رهبری و چگونگی کارایی عملکرد مدیران ،از جمله عوامل موفقیت سازمانها محسوب می شوند و چگونگی رفتارمدیر در کارایی عملکرد و اثربخشی سازمان تاثیر مستقیم دارد. بنابراین منظور از عملکرد مدیران، انجام فعالیتهای مدیریتی شامل برنامه ریزی ،سازماندهی،هدایت،نواوری و کنترل با توجه به اهداف و وظایف سازمانی خود می باشد.(کرامتی وهمکاران،(1381 بهبود عملکرد عبارت از نتیجه تلاشی است که منجر به افزایش سوداوری،افزایش رضایت مشتریان واحساس امنیت مشتریان گردد.(شکوری ملکی،(1387

مهم ترین کار برای یک مدیر در یک سازمان رسیدن به اهداف ان سازمان با کمترین ضایعات و بیشترین تولید و ارائه خدماتدر کوتاه ترین زمان ممکن است که رسیدن به این اهداف در سایه استفاده بهینه و مطلوب از امکانات و منابع موجود امکان پذیر می باشد.(2007،( De Wall

مدیریت زمان برای اولین بار در اواخر سال 1950 به عنوان شیوه ای برای مقابله مؤثر با جنبه های مختلف زمان در کار معرفی شد. این متددربرگیرنده تکنیک هایی نظیر تعیین اهداف،چگونگی تبدیل انها به عمل،برنامه ریزی و اولویت بندی است(2007،(Claessens گریگز می گوید :"مدیریت زمان ان دسته از توانایی ها و مهارت هایی است که به کنترل بهینه زمان توسط فرد منجر می شود".(ملک ارا،(1388 مورگان استرن مدیریت زمان را چنین تعریف می کند :"هدف این است که برنامه زمانی مناسبی برای خود در نظربگیرید.بحث مدیریت

زمان بر حول این محور می گردد،که انچه برایتان مهم است شناسایی کنید ،با توجه به شخصیت منحصر به فرد و هدف ها و نیازهایتان ، فضایی از برنامه تان را به این کارها اختصاص دهید و در پایان روز از کاریکه کرده اید راضی

باشید".در این نظریه مدیریت زمان ابعادی از قبیل :نظم و انضباط شخصی ،برنامه ریزی و اولویت بندی و هدف گذاری است (مورگان استرن، .(1381

درحال حاضر صنعت بانکداری کشور از محیطی پویا و پیچیده برخوردار است.توسعه فزاینده بانکهای تجاری دولتی و خصوصی و بهبود در نوع و نحوه خدمات رسانی انها،گسترش روزافزون موسسات و نهادهای مالی و اعتباری،حرکت رو به افزایش سازمانهای بیمه و پست جهت ارائه خدمات مالی و غیر مالی ،پیشرفتهای فزاینده فناوری در صنعت بانکداری، فضای رقابتی و خاص را پیش روی هر یک از سازمانها قرار داده است این مهم ایجاب می کند تا سازمان های فعال در صنعت بانکداری

کشور توجهی بیش از پیش به عملکرد و بهبود آن و رضایت مشتریان داشته باشند.(ملکی،(3133

چارچوب نظری:

3. عزیزی مقدم((1385 در مقاله ای تحت عنوان ((بررسی رابطه بین مدیریت زمان و فرسودگی شغلی مدیران مدارس شهرستان مهاباد)) گزارش کرده است که رابطه معنی داری بین مدیریت زمان و فرسودگی شغلی مدیران وجود دارد و کلیه ابعاد مدیریت زمان (نظم و انضباط شخصی _استفاده از اوقات فراغت_هدف گذاری _برنامه ریزی و اولویت بندی_اجتناب از امروز و فردا کردن_دقت و تمرکز_تفویض اختیار_نه گفتن و تلفن زدن) به غیر از نه گفتن با
فرسودگی شغلی رابطه معنی داری وجود دارد.

1. رجایی پور و همکاران ( 1387) در پژوهشی تحت عنوان ((بررسی رابطه بین مدیریت زمان و عملکرد مدیران مدارس متوسطه کرمان )) در هر یک از ابعاد (اموزشی ،پرورشی،اداری و نظارت و راهنمایی ) و نیز تفاوت بین مدیریت زمان مدیران بر حسب ویژگی جمعیت شناختی انان (جنسیت ، سنوات مدیریتی و مدرک تحصیلی ) مورد بررسی قرار داد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین مدیریت زمان و عملکرد مدیران مدارس متوسطه در ابعاد اموزشی و پرورشی ،همبستگی معنا دار نبوده و در ابعاد اداری و نظارت و راهنمایی همبستگی معنا داری وجود

دارد . بین مدیریت زمان مدیران بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی ( جنسیت و سنوات مدیریتی )تفاوت معنا دار بوده و بر اساس مدرک تحصیلی بین میزان مدیریت زمان در بین مدیران تفاوت معنا داری وجود نداشت.

1. ملک آرا ( 1388) در مقاله خود تحت عنوان ((بررسی رابطه میان مدیریت زمان با فرسودگی شغلی کارکنان اداره کل امور مالیاتی آذربایجان غربی در سال مالی 86 ))که در نمونه 140 نفری انجام شد، دریافت که بین مدیریت زمان و ابعاد ان ( نظم و انضباط شخصی _استفاده از اوقات فراغت_هدف گذاری _برنامه ریزی و اولویت بندی_اجتناب از امروز و فردا کردن_دقت و تمرکز_تفویض اختیار_نه گفتن و تلفن زدن ) به غیر از نه گفتن ، با
فرسودگی شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.

4. رابسون ( 2002) در تحقیقی تحت عنوان (( مدیریت زمان و مدیریت مدارس )) در زمینه ارتباط عملکرد مدیران با مدیریت زمان انجام داد. نتایج نشان داد که بین مدیریت زمان با عملکرد اموزشی و اداری مدیران مدارس رابطه معنا داری وجود داشت،مدیران با سابقه تر از میزان زمان اضافی بالاتری نسبت به مدیران کم سابقه برخوردار بودند.

5. مارتین ( 2004) در تحقیقی در ارتباط با عملکرد مدیران نشان داد که مدیرانی که از مدیریت زمان بالایی برخوردارند و از زمان خود بهتر استفاده می کنند ، عملکرد مطلوبتری را ارائه می دهند . مدیران زمان زیادی را صرف امور اداری و نظارتی بر سازمان می کنند . بین مدیریت زمان مدیران زن و مرد تفاوت معنا داری وجود داشت

. میانگین مدیران زن بزرگتر از میانگین مدیران مرد بوده است .

6. اپل (2006) در مطالعه خود تکنیک های مدیریت زمان برای انجام کارهای پیچیده را مورد بررسی قرار داد . نتایج تحقیق نشان داد که افراد با مدیریت زمان مناسب و استفاده از تکنیک های مدیریت زمان می توانند به داوری های سخت و پیچیده در بخش های خود به یک توافق عمومی برسند . در کل نتایج نشان داد که برای انجام کارهای پیچیده و سخت داوری و قضاوت موفق ، نیاز به تکنیک های مدیریت زمان احساس می شود .

بدین ترتیب محقق دراین تحقیق بر ان است که به بررسی رابطه بین مدیریت زمان و بهبود عملکرد مدیران شعب بانک کشاورزی استان کرمان بپردازد.بدین ترتیب فرضیه های زیر تدوین گردید.

فرضیه اصلی تحقیق:

بین مدیریت زمان با بهبود عملکرد مدیران شعب بانک کشاورزی استان کرمان رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه های فرعی:

1. بین نظم وانضباط شخصی با بهبود عملکرد مدیران شعب بانک کشاورزی استان کرمان رابطه معناداری وجود دارد.

2. بین برنامه ریزی و اولویت بندی با بهبود عملکرد مدیران شعب بانک کشاورزی استان کرمان رابطه معناداری وجود دارد.

3. بین هدف گذاری و بهبود عملکرد مدیران شعب بانک کشاورزی استان کرمان رابطه معناداری وجود دارد.


روش تحقیق

این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع همبستگی می باشد که به صورت توصیفی– پیمایشی انجام شد و هدف از گرد آوری وتجزیه وتحلیل دادههای آن نیز بررسی وسنجش رابطه همبستگی بین متغیرها، جهت، نوع و شدت رابطه آنها بر یکدیگر بود.جامعه اماری شامل 84 نفر مدیران شعب بانک کشاورزی استان کرمان می باشد که جامعه نمونه به روش سرشماری انتخاب گردید.

در این تحقیق و در بخش ادبیات و مبانی نظری مطالعات کتابخانهای و اینترنتی، اسناد وتحقیقات پیشین چه در داخل وچه در خارج از کشور به عنوان ابزار گردآوری مورد استفاده قرار گرفت. سنجش متغیرهای این تحقیق (مدیریت زمان و بهبود عملکرد مدیران)، با کمک پرسشنامه و با استفاده از روش میدانی و پیمایشی انجام گردیده است. پرسشنامه های این تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته مدیریت زمان و بهبود عملکرد در بین مدیران توزیع شدکه روایی پرسشنامه های فوق توسط اساتید تایید گردید.پایایی پرسشنامه های مذکور نیز پس از توزیع 30 پرسشنامه و کسب الفای کرونباخ معادل 0.86 برای پرسشنامه مدیریت زمان و0.87 برای بهبود عملکرد محاسبه شد .

نتایج توسط نرم افزار spss 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید