بخشی از مقاله
تعميرات و نگهداري شركت كابل سين
فصل اول
تاريخچه و معرفي كارخانه
موسسين و مديران شركت كابل سين از سال 1358 فعاليت خود را با توليد كابل هاي جوش و اتصال باطري با نام پارس تهران آغاز نمودند از سال 1369 تدام به توليد انواع سيم هاي رابط و كابل هاي فشار ضعيف با نام مشعل فروزان نموده وبه منظور توسعه و بهره گيري از تكنولوژي پيشرفته و مدرن شركت كابل مسين را درسال 1374تاسيس و راه اندازي نموده اند مؤسسين و مديران شركت داراي 20 سال تجربه علمي و عملي در صنعت كابل سازي ميباشند.
روش توليد
روش توليد در شركت كابل مسين به صورت سفارشي از پيوسته مي باشد توليد كابل به اين روش بصورت متفاوت صورت مي گيرد وحجم توليد پايين است وبرنامه توليد به طور متناوب تغيير پيدا مي كند ماشين آلات در اين حالت كاربرد عمومي دارند و تخصص كارگران بصورت خاص مي باشد در اين روش فرآيند كه كارگاه قسمت هاي توليد تاسيسات با تجهيزات هستند بر مبناي نوع وظيفه اي كه انجام مي دهند در كنار هم قرار مي گيرند.
اهداف اصلي شركت
اهداف اصلي شركت عبارتند از توليد محصول
1ـ مطابق با استانداردهاي و جهاني و
2ـ رضايت مندي مشتري ـ حفظ ايمني مشتري
3ـ ارتقاي بهره وري شركت از طريق افزايش روش انرژي و مواد و حداقل ساختن ضايعات در واحد
4ـ تبليغات از قوانين و الزامات زيست محيطي
6- توليد محصول سازگار با محيط زيست
7- استفاده بهينه از منابع و افزايش راندمان در مصرف انرژي
8- دريافت نظرات كاركنان و طرفهاي ذينفع در راستاي بهبود سيستم
9 ـ تعيين اهداف فرد و كلات جهت كنترل و بهبود شرايط زيست محيطي
معرفي قسمتهاي مختلف
قسمت هاي مختلف كارخانه شامل :
1ـ سالن توليد
2ـ انبار مواد اوليه
3ـ انبار قطعات
4ـ دفتر فروش
5ـ دفتر مديريت
6ـ واحد كنترل كيفيت (آزمايشگاه)
7ـ واحد اداري و مالي
8ـ واحد برنامه ريزي و كنترل توليد
9ـ واحد فني برق
10ـ واحد فني(تراشكاري)
11-واحد فني(تعميرگاه)
12-سالن اجتماعات
13ـ رختكن
14ـ نمازخانه
15-نگهباني و غيره
تعميرات و تاسيسات كارخانه شامل موتور خانه نيروگاه ـ جوشكاري تراشكاري و قطعهسازي تاسيسات و تعميرات مي باشد .
موقعيت جغرافيايي و ساختماني
كارخانه قابل مسين در زميني به مساحت 1 هكتار و زير بنايي به 4000متر مربع در محمد شهر كرج قرار داشته و انبار پخش شركت با زير بنايي 2000 متر مربع مستقف در خيابان انقلاب نزديك خيابان لاله زار مركز فروش سيم و كابل كشور واقع است.
دفتر مركزي كارخانه وانبار پخش شركت كابل مسين با سيستم هاي پيشرفته ارتباطي (صوتي و تصويري) تجهيز شده و در نتيجه مديريت فروش در اخذ سفارشات وتسريع در ارائه خدمات توزيع به متقاضيان نسبت به ساير همكاران متمايز گرديده است.
مساحت هاي زمين شركت
مساحت زمين هاي ساختمان اداري 200 متر
رختكن 20 متر
نمازخانه 10 متر
و سالن اجتماعات 100 متر
. و جمع مساحت فوق مجموعا 330 متر مي باشد .
آمار كل پرسنل و مقاطع تحصيلي كارگران
تعداد 6 نفر ليسانس
دانشجو و فوق ديپلم 12 نفر
ديپلم 60نفر
و زير ديپلم 12نفر مي باشد
كه 8نفر دربخش اداري و خدمات
6نفر دربخش كنترل كيفيت
4 نفر د ر بخش برنامه ريزي و كنترل توليد
8 نفر در انبارها
3 نفر در مديريت و امور مهندسي فعاليت مي نمايند
امور مهندسي
يكي از كليدي ترين قسمتهاي كارخانه و مسول پاسخگويي به تمامي مشكلات و
مسائل فني كارخانه ، تهيه و پروسس و چارت ها براي توليد انواع كابل تهيه نقشه هاي گسترش نصب و راه اندازي آموزش به افراد جديد الاستخدام و تهيه جدا ولي وزني مطالعه استانداردها وتدوين وروش هاي كاربرد دستگاهها و همچنين مسوليت اداره شبكه هاي كامپيوتري كارخانه جهت تسهيل كارها و ارتقا سطح تكنولوژي يك كارخانه و بالا بردن دانش فني كار كنان را به عهده دارد.
كنترل كيفيت كابل
كنترل كيفيت در سه بخش آزمايشگاه كنترل مراحل توليد وتست نهايي با 10 نفر پرسنل انجام وظيفه مي نمايد.
آزمايشگاه كنترل كيفيت
واحد كليه مواد خام خريداري شده هنگام ورود به كارخانه تحت آزمايش در اين واحد قرار مي گيرد چنانچه نتايج تست مطابق با استاندارد و يا مشخصات مواد كارخانه باشد مواد مذكور تاييد شده و مجوز و رود به خط توليد را دريافت مي كند و درغير اينصورت برگ عدم تاثير صادر ميشود و مواد ارسالي عودت داده مي شود.
كنترل مراحل توليد
وظيفه اين واحد كنترل مراحل توليد و مقايسه آن با پروسس چارت توليدي است كه در صورت مطابقت دانستن مهر تاييد خورده و جواز ورود به مرحله بعدي توليد را دريافت مي كند وچنانچه در مراحل توليد خطايي در محصول مشاهده شود از طرف كنترل مراحل برگ اعلام اشتباه صادر مي شود كه بايست سريعا تصحيح گردد
توليدات شركت كابل مسين
توليدات شركت مسين درحال حاضر شامل انواع كابل هاي مسي ، اعم از افشان زميني هوايي كابل هاي آلومينيومي و كابل هاي آلومينيومي با مغزي فولادي انواع كابل هاي جوش و اتصال باطري ، انواع سيم ها انواع كابل ها ي كنترل و فرمان و سيم هاي اتومبيل مي باشد
نوع ماشين آلات/ امكانات
رديف شرح مشخصات تعداد ملاحظات
1 دستگاه كشش بزرگ (راد) 3
2 دستگاه كشش كوچك (فاين) 10
3 كوره گازي 6
4 بانچر 4
5 اكسترودر
10
6 استرندر 24+18+12+6+1 4
7 تابنده 2
فصل دوم
تعريف برنامه ريزي نگهداري وتعميرات (نت)
الف)نگهداري :مجموعه فعاليت هايي كه بطور مشخص ومعمولا بصورت برنامه ريزي شده و با هدف جلو گيري از خرابي ناگهاني ماشين آلات وتجهيزات و تاسيسات انجام گرفته وبا اين كار قابليت اطمينان ودر دسترس بودن آنها را افزايش مي دهيم فعاليتهاي نگهداري لقب مي دهيم.
ب)تعميرات:شامل مجموعه فعاليتهايي است كه برروي يك سيستم ويا وسيله كه دچار خرابي ويا كارافتادگي گرديدهانجام ميدهيم تا آن را بصورت آماده و قابل بهره برداري گردانده ودر جهت انجام وظيفه اي كه به آن محول گرديده است آمادهاش سازيم.
هدف ازpmچيست؟
مراحل ايجاد برنامه :از جايي شروع كرده ايد كه هيچ سيستم نت نداريم وبيشتر زمان تعميرات،در تعميرات اضطراري معروف مي شود.فرايندي را در نظر بگيريدكه مانند بالا رفتن از پله است بنابرين مرحله پياده كردن يك pm را مي توان بصرت زير نشان داد:
اهداف و مقاصد :
اصلي ترين هدف،همان بهينه كردن توانائيهاي ماشين آلات به منظور رسيدن به حداكثر توليد وكاهش فرسايش وخرابي آنهاست.دستيابي به اهداف ديگري نيز در كنار رسيدن به هدف اصلي،مد نظر ميباشد عبارتنداز:
1. ايجاد آرشيو ومدارك فني به عنوان بانك اطلاعات كارخانه
2. بررسي آناليزفني امور اقتصادي نگهداري وتعميرات انجام شده
3. كاهش هزينه هاي انرژي
4. ايجاد زمان توقف كمتر در مقابل توليد بيشتر كه در نتيجه قيمت تمام شده محصول را كاهش ميدهد.
5. كاهش هزينه هاي تعميرات تكراري ومتوالي ودر نتيجه استفاده بهتر از قطعات يدكي ونيروي انساني.
6. پايين آوردن هزينه هاي توليد به دليل بالا بودن زمان كار ماشين آلات.
7. تهيه دستورالعمل هاي ايمني وحفاظت فني دراجراي سيستم نگهداري وتعميرات به منظور جلوگيري از خطرات احتمالي.
نياز مبرم صنايع به pm دركارخانجات
هر برنامه ريزي pm مسلماً نتيجه سودآوري در كل براي كارخانه دارد اگر چه داشتن چنين سيستمي به هزينه هاي در حال حاضر كارخانه مي افزايد. بسياري از صاحبان صنايع در ابتدا فكر اين امر بودند ولي بعداً خود مشوق لزوم چنين سيستمي در كارخانه شدند.
در عمل مسلماًpm نميتواند يك درمان كلي براي تمام نواقص ومشكلات ناشي از عدم كاركرد مرتب ماشين ويا كم كردن هزينه هاي تعميرات باشد. ولي اعمال و فعاليتهايي كه pm دارد مي تواند در امتزاج با سايرفعاليتها، تركيبي را بوجود آورد كه باعث كاهش هزينه ها وپايين آمدن خرابيهاي ماشينها ميگردد. آموزش وكنترل كارها، اندازه گيري، گزارش نويسي از وضعيتها وانبارداري موثر ومفيد از عوامل مهم pm بشمار ميروند.
برنامه روانكاري
تاريخچه روانكاري در شركت كابل
روانكاري يا tribology) ) به عنوان علم تسهيل حركت نسبي سطوح در تماس با يكديگر تعريف شده اند وسابقه آن از زمان پيدايش چرخ واستفاده از گردش آن به دور محور،به منظور حركتي روان ،بر مي گردد.
عدم روانكاري صحيح ماشين آلات علاوه بر آنكه باعث تقليل راندمان مكانيكي و پايين آوردن بازده زماني ماشين ميشود،منجربه فرسايش بيش از حد ،فرسودگي واز كار افتادگي زود رس نيز ميگردد.
شركت كابل مسن بيشتر از روغنهاي شركت نفت بهران وشركت پارس استفاده مي نمايد.
انواع روانكاري:
روانكاري به 5 بخش مجزا تقسيم مي شود:
1. شستشوي مخازن روغن پس از تخليه روغن
2. شستشوي فيلترهاي روغن
3. تصفيه روغن
4. تعويض فيلتر
5. تعويض روغن
موارد 1،2و3سرويسكاري ادواري (مرحله اول) وموارد4و5 سرويسكاري طولاني است.
شرح وفرايند توليد محصولات شركت
اصولاً فرايند توليد براي كابل ها وسيم ها به يك شكل مي باشد، كه به توضيح فرايند توليد چند محصول مي پردازيم .
هادي :شامل مفتول هاي نازك مسي در سيم قابل انعطاف و شامل تك مفتولي يا مفتول هاي منظم تابيده شده در سيم غير قابل انعطاف مي باشد.
سيم(عايق): هادي كه توسط پوششي (عايق)احاطه شده باشد.
طبق تعريف اداره استاندارد 4 گروه يا CLASS براي هادي ها تعريف شده است :
CLASS 1 : هادي هاي تك مفتولي گرد.
CLASS2 : هادي هاي تابيده شده منظم.
CLASS3 : هاديهاي قابل انعطاف (افشان).
CLASS4 : هاديهاي قابل انعطاف (بسيار افشان).
گروههاي 1و2 ويژه كابلهاي نصب ثابتند و گروههاي 3و4 براي استفاده در كابل ها و بندهاي قابل انعطاف در نظر گرفته شده اند . گروه 4 قابليت انعطاف پذيري بيشتري نسبت به گروه 3 دارد.
Tpm چيست؟
Tpm كه امروزه سخن به ميان مي آيد، روشي جهت نگهداري وتعميرات كارخانجات است.
Tpm در دهه 70 ميلادي ودر كارگاههاي توليدي ژاپن مطرح واز آن زمان تاكنون پيشرفتهاي چشمگيري داشته است .اخيراً حتي برنامه هاي كامپيوتري گو ناگوني تحت سر فصلTPM دركارخانجات و شركت ها نوشته شده است.
Tpmيك استراتژي است كه طي آن كليه افرادي كه مستقيما ًدر امر توليد درگير هستند مي پذيرندكه بايد به توليدي با عيوب صفر،ازكارافتادگي صفروحوادث صفر دست يابند.
Tpm بر5 اصل استوار است:
1. استفاده از تجهيزات با حداكثر ميزان كارايي وقابليت اجرايي
2. برقراري يك سيستم جامع تعميرات ونگهداري موثر براي تمام عمر كاري تجهيزات
3. در گير كردن تمام واحدهاي مربوطه ،از واحد برنامه ريزي وتوليد گرفته تا واحد نگهداري وتعميرات در امر نگهداري وتعميرات پيشگيري
4. مشاركت كليه كاركنان در تمامي ساختار سازماني از مديريت تراز اول گرفته تا كارگران خط توليد
5. ايجاد انگيزه از جانب مديريت از طريق تشكيل گروههاي كوچك مستقل به منظور ترويج TPM
اهداف كلي TPM
دوهدف اصلي TPM شامل موارد زير است:
الف): توسعه شرايط مطلوب براي كارگران بعنوان يك سيستم انسان_ماشين
دو نكته اصلي باعث شرايط مطلوب سيستم انسان_ماشين خواهد بود :
1. تجهيزات را به شرايط نرمال وعملي مطلوب بازگردانيم.
2. تجهيزات رادر شرايط نرمال وعملي مطلوب نگهداري كنيم
ب)بهبود كيفيت محيط كار
TPM به طور جدي به بهبود كيفيت محيط كار تاثير مي كندبطوريكه تجهيزات و محل كار بايد هميشه پاك وتميز باشد واين حركت تحت فعاليت 5S مي باشد كه موارد زير را شامل مي شود:
1. اولين S(SEIRI): اقلام غير ضروري را شناسايي وآنها را از محيط دوركن.
2. دومين S(SEITON): اقلام ضروري رابا نظم مخصوصي كه به آساني در دسترس قرار گيرند مرتب كن.
3. سومين S(SEISO) : همه چيز راتميز وپاكيزه كن .
4. جهارمينS(SEIKETSU):استاندارد3S قبلي را حفظ كن.
5. پنجمين S(SHITSUKE): افراد را براي پيروي از مقررات وديسيپلين خوب خانه داري هدايت كن.
ارزيابي TPM واثرات آن
1. افزايش قابليت اطمينان وتعمير پذيري تجهيزات ،براي رسيدن به كيفيت وبهرهوري بالا
2. آموزش اپراتورهاي مستعد
3. اهتمام در رقابت با حريفان، با توليد محصولات جديد وشتاب دادن به سرعت توسعه
4. بالا بردن ارزش افزوده هر يك از كاركنان، بهبود تكنولوژي ساخت محصولات جديد و ارتقا آن به توليد اتوماتيك
5. ايجاد محيط كاري امن و خوشايند از طريق در گير كردن آنها در امور
فصل سوم
تابع قابليت نگهداري
عامل مهمي كه در طرح ريزي برنامه تعميرات و نگهداري موثر است به زمانهاي مورد نياز جهت تعمير و سرويس دستگاههاي و يا تعويض مربوط مي گردد كه آن را زمان سرويس خواهيم ناميد.
همانگونه كه زمان از كار افتادگي بندرت مي تواند مقطوع و معين باشد زمان سرويس نيز بر حسب ماهيت متغيير سرويس مورد نياز معمولاَ جنبه آماري به خود ميگيرد. فرض كنيم تابع چگالي احتمال طول زمان هاي سرويس t به صورت m(T)=/m(T)dt
به عبارت ديگر قابليت نگهداري يك وسيله برابر است با احتمال ترحض آن وسيله از حالت ازكارافتادگي در مدت زمان معينT ضمن رعايت اصول و روش هاي قابل تجويز.
غالبا تابع احتمال نهايي بيانگر مناسبي باري توزيع زمان هاي سرويس است يعني بصورت
m(t)=ye?
كه در اين رابطه y متوسط تعداد سرويس هاي ارائه شده در واحد زمان است .
به بيان ديگر متوسط طول زمان سرويسy/1 خواهد بود .
در غالب برنامه ريزيهاي تعميرات و نگهداري مدل مورد استفاده جهت بيان زمان هاي سرويس همان تابع توزيع خواهد بود .
چنانچه متوسط طول زمان سرويس را با O نشان دهيم قابليت نگهداري بصورت زير بيان ميشود:
m(T)=1-eTe
معمولا قابليت نگهداري يك وسيله به ويژگيهاي طراحي آن بستگي مي يابد.
قابليت استفاده AvcuLabiLitg
قابليت استفاده يك وسيله A به صورت زير تعريف ميشود
زمان كاركرد/زمان كاركرد+زمان سرويس=A
چنانچه فرض كنيم زمان هاي خرابي و سرويس دستگاه از تابع توزيع نمايي تبعيت نمايند
زمان كاركرد دستگاه همان متوسط فاصله زماني از كار افتادگي T و زمان سرويس نيز خواهد بود.
A=T/T+O
قابليت استفاده نسبت زمان كاركرد وسيله به مجموع زمان را بيان مي دارد
ومعرف احتمال دسترسي به دستگاه مي باشد و بر عكس احتمال عدم دسترسي به دستگاه يا عدم قابليت استفاده مكمل اين احتمال خواهد بود و با A نشان مي دهيم.
زمان خوابيدگيDown Time
زمان خوابيدگي يك دستگاه يعني فاصله زماني از لحظه كارافتادگي تا هنگامي كه دستگاه مجددا عملكرد عادي خود را از سر گيرد بعضا با زمان سرويس يكسان فرض مي شود .
زمان خوابيدگي مي تواند از عناصر مختلفي تشكيل يا به كه به شرح زير مورد بررسي قرار
خواهيم داد .
الف(زمان ادارك Realisation Time
عبارت است از فاصله زماني از لحظه از كار افتادگي تا وقتي كه به عدم كاركرد دستگاه پي برده شود اين مدت زمان بستگي به نوع دستگاه و كاركرد آن حضور يا عدم حضور انسا
ن در كنار آن و يا وجود سيستم هاي خبر دهنده دارد
بديهي است كه اين مدت را نمي بايست جزء زمان تعمير محسوب نمود
ب)زمان دستيابي ِACCESS TIME
عبارت است از فاصله زماني از لحظه ادراك تا زمان دستيابي تعمير كاران به دستگاه به منظور تعيين نقص و شروع عملياتي تعميراتي بنابراين هر نوع اقدام مربوط به بازكردن ويا پياده كردن دستگاه براي پي بردن به نقص تعميراتي مي تواند جز اين مدت قلمداد گردد
ج ) زمان تشخيص Diagnosis Time
عبارت است از مدت زمان لازم جهت بازبيني آزمايش ، تجربه و تحليل نتايج تشخيص نقص فني ، تسجيل صحت تشخيص و سرانجام تصميم گيري نسبت به روش و نحوه رفع نقص بديهي است كه اين مدت زمان بستگي به بغرنجي دستگاه ابزار تشخيص و مهارت تعميركاران خواهد داشت
د)زمان تداركprocurement Time
عبارت است از مدت زمان لازم جهت تهيه و تدارك قطعات مورد نياز در تعمير و حاضر آوردن اين قطعات در محل تعمير
ه) زمان تعويض Repiacement pime
عبارت است از مدت زمان لازم جهت تعويض قطعات مورد نياز در تعمير محل تعويض معمولا در حداقل مقدار ممكن صورت مي گيرد بدان نحو كه كمتر از آن موجب رفع نقص فني نگردد
و (زمان تسجيل chekout Time
عبارت است از مدت زمان لازم جهت تسجيل رفع نقص و تحقق عمليات تعميراتي معمولا اين زمان شامل انجام هر نوع آزمايش به منظور مسلم نمودن رفع نقص و حصول توفيق در تعميرات مي گردد.
ز) زمان تنظيم Aedgustment pim
عبارت است از مدت زمان لازم جهت انجام هر نوع تنظيم براي شروع به كار مجدد دستگاه در تجزيه تحليل عناصر متشكله زمان خوابيدگي به شرح فوق زمان قرطاس بازي و ديوانسالاري مورد نظر قرار نگرفته اند به عبارت ديگر فرض بر آن است كه بخش تعميرات و نگهداري چنان سازمان يافته باشد كه بتواند داراي واكنش سريع و منظم باشد وگرنه اين زمان نيز مي بايست به عناصرفوق افزوده گردد.
چنانچه از نظر تداركاتي ضعفي در سيستم قابل تصور باشد زمان ديگري به عنوان زمان آمايش يا (زمان دجستيك) نيز به عناصر فوق الذكر اضافه خواهد شود ليكن برنامه ريزيهاي بخش مي بايست چنان صورت پذيرد كه زمان خوابيدگي دستگاهها مصروف تهيه و تدارك و يا حمل و نقل قطعات نگردد.
زمان هاي دستيابي تشخيص تدارك تعويض تسجيل و تنظيم ، زمان ها فعال تعميراتي و زمان هاي آمايش و ديوانسالاري زمان هاي غير فعال تعميراتي ناميده مي شدند زمان ادراك گر چه هيچگونه اقدام تعميراتي را در بر نمي گيرد ولي به هر حال جزيي از زمان خوابيدگي دستگاه را. تشكيل مي دهد .
زمان هاي غير فعال تعميراتي به نحوه سازمان دهي و برنامه ريزي تعميرات ونگهداري ارتباط مي يابند حال آنكه زمان هاي فعال تعميراتي به قابليت نگهداري ذاتي و نوع و نحوه طراحي دستگاه مربوط مي گردند.
ويژگيهاي طراحي و قابليت نگهداري
يكي از عوامل بسيار موثر در طول زمان هاي فعال تعميراتي و لذا قابليت نگهداري ويژگيهاي طراحي دستگاه مي باشند اين ويژگيها مخصوصا از نظر جنبه مكانيكي و الكتريكي در طراحي دستگاهها حائز اهميت هستند كه عده ترين آنها به شرح زير مي باشند
الف ) دستيابي Access
در هر دستگاه اجزايي كه از قابليت اطمينان نارلتري برخوردار هستند مي بايست حتي الامكان با سهولت بيشتري قابل دستيابي مي باشند اين گونه قطعات معمولا در محلي مناسب و سهل الوصل نصب مي شوند و در نحوه نصب و نوع پوشش محلي مناسب و سهل الوصول نصب مي
شوند و در نحوه نصب و نوع پوشش آنها دقت كافي به عمل مي آيد اتصال آنها با ساير قطعات نيز بايد بگونه اي باشد كه پياده كردن آنها موجب پياده شدن قطعات ديگر نگردد حتي اندازه قطعه در سرعت دستيابي موثر است و طراحي دستگاه ميبايست به طريقي باشد كه قطعات با قابليت اطمينان نازل به سرعت و سهولت و بدون در برداشتن احتمال مخاطره و صدمه براي ساير قطعات قابل دستيابي تعمير و تعويض باشد
منابع و مأخذ:
1-اصول برنامه ريزي مهندسي تعميرات و نگهداري
نويسنده سيد محمد حسيني
2-مهندسي تعميرات و نگهداري
نويسنده نظام الدين فقيه
3-نت خود كنترلي –TPM
نويسنده، مهندس دردانه داوري
4-برنامه ريزي نگهداري و تعميرات
نويسنده، علي حاج شير محمدي
ب ) سيستم هاي اخباري Aiarm systems
بخصوص در دستگاههاي خودكار تعبيه سيستم هايي كه از كار افتادگي دستگاه را اعلام دارند و مثلا بر روي صفحه كنترل و يا بهر طريق مقتضي ديگر مي تواند در كوتاه كردن طول زمان ادراك موثر واقع گردد.
ج ( سيستم هاي تشخيص Disgnosis systems
سيستم هايي به منظور مساعدت در تشخيص نقص فني در داخل دستگاه به كار مي روند بايد داراي قابليت اطمينان كافي باشند درجه اين قابليت اطمينان مي بايست حتما بالاتر از قابليت اطمينان قطعه يا دستگاه مورد نظر بوده و خرابي احتمالي اينگونه سيستم ها بهيچوجه موجب از كار افتادگي قطعه يا دستگاه اصلي نگردد.
د( تنظيم adjustment
گر چه تقليل درجه تنظيم معمولا موجب كاهش حساسيت دستگاههاي گردد ليكن به حداقل رسانيدن آن ا زعوامل كاهش زمان تنظيم و نتيجتا زمان فعال تعميراتي خواهد بود لذا براي درجه تنظيم مي بايست حالت بهينه را انتخاب نموده وبراي عمل تنظيم مناسبترين ابزار و شيوه ها استفاده شود مثلا چنانچه عمل تنظيم مستلزم پاره اي اندازه گيريها وخواندن شاهنها باشد اين شاخص ها در حين عمل تنظيم به راحتي قابل رويت باشند.
ه ) مدار بنديCiruitry
نحوه ارتباط واتصال بين قطعات و اجزا در پي بردن به نقص فني و سرعت عيب يابي موثر است در غالب اوقات تعيين توالي منطقي جريان سيگنال در يك مدار و مكانيكي يا الكتريكي تشخيص نقص فني را ممكن و مسير مي سازد.
و ) اتصالات Connections
بديهي است كه هر چه اتصالات از نوع قويتر و محكمتري انتخاب شوند قابليت اطمينان را افزايش مي بخشند ليكن به سبب دشواري در سوار و پياده نكردن اين قبيل اتصالات زمان تعمير نيز فزوني مي يابد بنابراين همواره مي بايست در انتخاب نوع اتصالات بين قابليت اطمينان و قابليت نگهداري حالت توازن و بهينگي ايجاد نمود.
ز( تمايز Identification
شناسايي و تمايز قطعات اتصالات با مدارها و معمولا مي تواند از طريق تخصيص شكل ظاهري امكان پذير گردد چنانچه متمايز توسط اختصاص رگيهاي متفاوت صورت گيرد بايد از انتخاب رنگهاي نزديك به هم كه تشخيص و تمايز آماري نيز توجه داشت كه بيش از 5/0مردان به كوررنگي جزيي مبتلا بو ده و در تشخيص رنگها دچار اشكال هستند بنابراين شايد انتخاب علايم ديگري مثلا شماره ها مطلوب تر واقع گردد.
ج) نقاط آزمونtest points
به منظور پي بردن به نقص فني و تسهيل و تسريع در عيب يابي،ايجاد نقاط و كانون هايي جهت آزمون ، عامل بسيارموثري در تشخيص افتراقي خواهد بود .علاوه بر عوامل مزبور، ساير ويژگيهاي طراحي دستگاه از قبيل وجود عناصرمازاد و موازي در سيستم ،سهولت در روغنكاري ،رعايت عوامل انساني و ارگونومي نيز در تعيين ميزان خوابيدگي و قابليت نگهداري دستگاه نقش موثري ايفا نمايند.
قابليت نگهداري در پيمانهاي صنعتي
قابليت نگهداري و همچنين قابليت اطمينان ،ميتوانددر پيمانهاي صنعتي و قراردادهاي صنعتي مربوط به خريد دستگاهها ،ماشين آلات و ابزارهاي صنعتي گنجانيده شوند .معمولا آن دسته از توليد كنندگان كالاهاي صنعتي كه به كيفيت توليد خود اطمينان كافي دارند با فراغت بيشتري قيود مربوط به قابليت اطمينان و نگهداري رادر پيمانهاي صنعتي مي گنجانند.
كليه اجزا مربوط به سيستم عملياتي توليد در انجام وظايف محوله هم دچار فرسودگي ميشود وهم دچار نقص .وچگونگي اين فرسودكي ونقص تاثير ميگذارد بر :
1- بيكاري كاركنان
2- افزايش ضايعات
3- از كارافتادن ماشين آلات وتجهيزات
و همه اين عوامل بر كل فرايند تاثير مي گذارد و اين تزلزل فرايند بستگي پيدا مي كند
1-طراحي سيستم
2-شرايط عملياتي
و هدف از خط مشي نگهداري موثر نگه داشتن يك سيستم توليد در شرايط سينه عملياتي بصورتي كه اين خط مشي بتواند تقاضاي مورد انتظار را با كمترين هزينه برآورد كند و در مورد اين بحث دو نظريه پرداز نظراتي را ارائه كرده اند .
1-هاردي
2-كراجوشكاري حفظ ثبات قابليت اعتماد سيستم توليد زماني بوجود مي آيد كه
1-كاهش فراواني نقص ها
2-كاهش جديت نقص ها
نگهداري قصد دارد قابليت اعتماد دارايي فيزيكي را كه شامل ماشين آلات ساختمان ها ، تاسيسات و ساير وسايل است را بهبود بخشد . ما انتظارداريم با اعمالسيستمMain trance مزاياي زير در اختيار بگيرند .
1-پيشگيري از خرابي هاي غيرمترقبه
2-پيشگيري از اتلاف وقت
3-پيشگيري از هزينه گزاف كه منجر به كاهش اختلالات توليد شود
4-پيشگيري افزايش مفيد و مؤثر ماشين آلات از نظر كمي و كيفي باشد
اعمال اين سيستم مي تواند حد متعادل بازدهي و سودآوري بنگاه اقتصادي را مورد توجه قرار دارد .
ديدگاه هاي مسئله Main trance
سه ديدگاه عمده مطرح است .
1-نظر فني
2-مالي
3-از نظرات مديريت
از نظر فني :
از اين نظر ما به اصطلاح R يا 3 ت مواجه هستم
1)بحث Repei يا تعمير است كه اين مورد بحث هايي كه مورد توجه يك واحد صنعتي است مي تواند بازديدهاي فني يا دوره اي باشد و بخش هاي كنترل و تنظيم و نظافت و روغن كاري و شستشو .
2)بحث Replacement يا تعويش اين قسمت تعويش و تعميرات كلي صورت مي گيرد و قطعات و قسمتهاي اساسي كه فرسوده شده اند از ماشين جدا مي شود .
3)بحث Renewal يا تعميرات كلي يا تجديد و يا جايگزيني وسايل و تجهيزات يا به عبارتي ديگر تجديد و نوسازي است .
از نظر مالي :
ما از نظر مالي تعميراتي را كه انجام مي دهيم هزينه تعميرات را به حساب هزينه تعميرات مي بريم ولي تجديد و يا جايگزيني و تعويض به حكم خريد سرمايه تلقي شده (داراي ) و در نتيجه براي آن ذخيره استهلاك در نظر خواهيم گرفت كه اين بحث اقتصادي خودش را دارد .
از نظر مديريتي :
از اين نظر قابليت اعتماد يا اطمينان Rekiabit وسايل و ماشين آلات بالا باشد كه از طريق زير صورت مي گيرد .
1)انجام تعميرات را براي حفظ قدرت توليدي Production انجام دهيم منظور تعميرات حفاظتي است در اين مقوله است . در اين مقوله تعميرات اتفاقي هم صورت مي گيرد .
2)وجود انبار و ذخيره قطعات يدكي است
3)تامين گروههاي تعميرات (به بزرگي و كوچكي واحد توليد بستگي دارد.)
سيستم نگهداري Dawntim
هدف از سيستم نگهداري اطمينان از عملكرد قابل اعتماد سيستم توليدي مي باشد . قابليت اعتماد با احتمال رضايت عمليات براي مدت مشخصي از زمان و تحت شرايط معين و مشخص اندازه گيري مي شود .
تعاريف سيستم نگهداري
1)بازرسي : اين كار جهت تعيين و ارزيابي وضع موجود عملياتي يك قطعه يا يك دستگاه لحاظ مي شود .
2)نگهداري اصلاحي يا تعمير و يا اضطراري : پس از اينكه قطعه يا دستگاهي خراب مي شود و منجر به تعويش آن نمي شود و يا به عبارتي قابل توصيه باري تعويش نمي باشد بكار ميرود .
3)نگهداري پيشگيرانه : اين روش جامع تر بوده كه هم تكلي به روش بازرسي است و هم تعمير و بر اساس يك برنامه از قبل تعيين شده صورت مي گيرد .
هزينه هاي نگهداري :
كل هزينه نگهداري يك سيستم عمليات عبارت است از هزينه نگهداري پيشگيرانه بعلاوه هزينه نگهداري اصلاحي بعلاوه هزينه زمان خرابي براي درجه مطلوب قابليت اعتماد سيستم .
در اين ارتقاء معيار عملكرد براي سيستم نگهداري حداقل نمودن هزينه نگهداري اصلاحي و هزينه زمان خرابي مي باشد و نكته مهم اينكه براي عدم نگهداري پيشگيرانه كل هزينه نگهداري عمدتاً بهره هزينه تعميرات خرابي مي باشد .
خط مشي هاي نگهداري :
به دو صورت انجام مي شود
1)در كوتاه مدت
2)در بلند مدت
مهمترين مواردي كه مربوط به خط مشي نگهداري در كوتاه مدت است عبارت است از
1-طي دوره هاي آموزش فني براي متصديان ماشينها و براي كارگران گروه نگهداري
2-تعيين سيتي از موجودي قطعات يدگي در جهت كاهش مدت زمان تعمير
3-استفاده از نگهداري پيشگيرانه به منظور كاهش دفعات خرابي
4-بهره گيري از تفكيك (يعني كار روي فرايند و موجودي كالاي تمام شده تا توليد در حين نگهداري امكانپذير باشد)
5-بهره گيري از اضافه كاري براي جبران افت توليد ناشي از تعميرات
6-روش تعويض گروهي بجاي تعويض تكي براي اقلام كم ارزش (براي بسياري از عوامل مهم كه در قابليت اطمينان سيستم نقش تعيين كننده دارد در مرحله طراحي ، اتخاذ تصميم مي گردد اما در كتاه مدت به لحاظ حفظ فرايند شرايط كاري مطلوب مي توان از موادي كه نامبرده شد استفاده كرد يا بهره برد .
خط مشي هاي بلند مدت
اين امر در مراحل طراحي و نوسازي يك سيستم عملياتي بدست مي آيد و تصميمات مربوط به انتخاب فرايند و تجهيزات (سيستم عملياتي توليد) طراحي كارخانه بر اساس موارد زير صورت مي گيرد :
1)تعيين اندازه بهينه كاركنان نگهداري
2)انتخاب فرايند و تجهيزات كه منجر به آسان شدن و همچنين استفاده هاي متفاوت را ميتوان از عمليات سيستم فراهم كرد .
3)تعيين ظرفيت اضافي مطلوب بصورت تجهيزات آماده به كار است كه مربوط به بحث انتخاب فرايند و تجهيزات مي گردد .
فصل چهارم
كاربرد آمار در برنامه ريزي نت
در برنامه ريزي نگهداري وتعميرات مانند ساير مسايل برنامه ريزي با پارامتر احتمال سروكار داريم زيرا در تمام موارد به حالت غيرممكن وجود دارد و تنها تكنيكهاي آماري ميتواند بطور موثر و با كارايي با لا از اين پارامتر استفاده كرده و به تصميم گيرنده كمك نمايد.
حالات احتمال كه با آن سرو كار داريم مربوط به مسائل مانند خراب شدن ماشين آلات كه اتفاق افتادن آن يك حالت كاملا تصادفي است و يا تعويض بموقع قطعات كه يك روش جلوگيري از خرابي ماشين به حساب مي آيد.
درتمامي مراحلي كه يك ازكارافتادگي پيش ميآيد يعني از مرحله فرسودگي تا مرحله ازكار افتادگي دارايحالاتي است كه به آن حالا انتقاليسيستم ميگويند.System Trnsforma tion
هيستو گرام فراواني
اگر مقداري زيادي ماشين آلات توليدي يكساني را در نظر بگيريم مسلم است كه
همه آنها زماني از كار خواهند افتاد ولي با اينكه همه اين ماشينها يكسان هستند ولي با اين حال امكان دارد كه همه آنها در يك واحد زماني مشخص از كار نيفتد در صورتي كه داراي كاركرد مساوي باشند لذا با دانستن تعداد ساعات كاركرد تا زمان از كار افتادگي مبادرت به نمايش اين حالت با هسيتو گرام نماييم.
قابليت اطمينان يا پايايي يك مفهوم بسيار جديد است و تقريبا چند دهه است كه مورد توجه قرار گرفته است اين علم زماني اهميتش بيشتر مي گردد كه سيستم ها پيچيده تر مشكل تر شده و اتوماسيون با سرعت عجيبي جاگزين سيستم هاي قديمي تر مي گردد
بديهي است كه در فرآيندهاي توليد با يك طرح ريزي مناسب مي توان به قابليت اطمينان بالايي دست يافت وبا وجود سيستم هاي پيچيده و اتو ماسيون بالايي كه تكنولوژي جديد هميشه به همراه داشته است مي توان اذعان نمود براي نگهداري موثر آنها هزينه هاي بسيار بالايي را سرمايه گذاران بايستي تحمل نمايند و دراين بيان آنچه كه مي توان عنوان ضمانت براي يك چنين سرمايه گذاري پذيرفت وجود قابليت اطمينان است كه برنامه ريزيهاي آسانتر مي نمايد.
قابليت اطمينان سيستمهاي و مدلسازي
ارزيابي اجراي سيستم، هميشه بر اساس مقايسه اين حقيقت است كه آن سيستم تا چه حد توانسته است اهدافي كه براي آن طرح ريزي شده است را بر آورده نمايد بسياري از سيستمها پيچيده معمولا از اجزاي ساده تر و كوچكتر تركيب شده اند واين اجزا تحت يك سيستم عملكردي مي توانند سيستم پيچيده تر را نمايانگر باشند اين اجزا معمولا به صورت سري موازي سري موازي رزرو و يا الحاقي باشند.
پايه اين مبحث شامل فرضيه هاي زير مي باشد:
1- اجزا و يا سيتم هاي فرعي كه همگي به تشكيل سيتم هاي اصلي كمك مي كنند بايستي پاياي در هر يك از آنها قابل مي بسته باشد.
2- شكل و نحوه استقرار اين اجزا يا سيستم هاي فرعي را با يستي بتوان بوسيله دياگرام بلو كه اي و يا بشكه اي ترسيم نمود.
3- شرايط و نحوه كاركرد اجزاي سيستم و كل سيستم بايستي به روشي تعريف شود و مشخص نگردد كداميك از اجزا و يا سيتم هاي فرعي مي بايستي عمل نمايند مثلا اگر همه اجزا عملياتي باشند بايستي مشخص شود و يا عبارت ديگر اگر k فرداز n خبر بايستي عمل نمايد يا تعريف گردد
4- قوانين و تئوري احتمالات مي توانند به عنوان ابزاري براي بيان كردن پايايي سيستم بكار گرفته شوند.
انواع سيستم ها عملياتي
خصوصيات مدلهاي پايايي بر اساس ارزيابي كمي سيستم ها قابليت اطمينان نماده شده است و اصولا بستگي به ساخت و نوع سيستم دارند سيستم هاي زير مي توانند بصورت مجزا تعريف گردند:
ـ سيتسم هاي يك مرحله اي
اين نوع سيستم فقط يكبار عمل مي كند و تقريبا عمر لحظه اي دارند مانند انواع منوزها موشك و فاش لايت ذكر كرد چنين سيستم هايي را مي توان غير قابل تعمير ناميد.
ـ سيستم هاي عملياتي پيوسته
اين نوع سيستم هنگامي كه شروع به كار مي كنند به صورت پيوسته تا زمان از كار افتادگي عمل مينمايد مگر آنكه به مقصد توقف و يا براي نگهداري و يا تعميرات كلي از كار بيفتد مانند كوره هاي اتمي ايستگاههاي زمينه فضايي سفينه هاي فضايي
سيستم هاي قطع و وصل شوني -
اين چنين سيستمي بر اساس كار كرد عملياتي وغير عملياتي -قرار دارد كه مي تواند به صورت خاموش و روش عمل نمايد نمونه هاي آن مانند وسايل مخابراتي ، تلويزيون ماشينهاي افزار نام برد.
ـ سيتسم فيمابين
از اين نوع سيستم ها كه معمولا بيشتر در حالت عملياتي قرار دارند بيشتر مي توان بنا به نيازگاه به گاه استفاده نمود مانند تلفن و رادار
انواع سيستم ها از نظر خصوصيات
سيستم هايي را بايد مورد بررسي قراردهيم كه فرض شده اجزاي آنها مستقل از يكديگر با شد و عمليات آنها مي توانند به صورت منفصل بيان گردد.
1-سيستم هاي سري
چنين سيستم هايي عموماً از اجزاي بسياري تشكيل شده اند كه به صورت سري با يكديگر ارتباط دارند در اين نوع سيستم اگر يكي از اجزا كار بيفتد باعث مي شود كه كل سيستم از كار بيفتد اگر سيستم در حال عمل باشد بايستي كليه اجزاي اين سيستم نيز درحال عمل باشند واز كار افتادگي يك جز در اين سيستم باعث عقب افتادگي كل سيستم خواهد بود چنين بيان كرد كه احتمال زياد از كار افتادگي يك خبر باعث خواهد شد تا كل سيستم نا پايدار باشد و لذا در اين
حالت كلي سيستم از قابليت اطمينان پايين برخوردار است مگر آنكه تك تك اجزا از قابليت اطمينان بالايي برخوردار باشد كه در نتيجه سيستم پويايي دوام خود را حفظ خواهد كرد.
R1R2--Rn =Rs
در اين رابطه قابليت اطمينان سيستم ، Ri قابليت اطمينان جز n ام و n تعداد اجزايي است كه در سيستم به صورت سري وجود دارد اگر قابليت اطمينان همه اجزا يي است كه در سيستم به صورت سري وجود دارد . اگر قابليت اطمينان همه اجزا با هم مساوي باشد .
يعني R =R2=R3 =….=Rn =R )
قابليت اطمينان سيستم از رابطه زير محاسبه مي شود.
2-سيستم موازي
سيستم هاي موازي اغلب به نام سيستمهاي رزرو يا اضافي تعريف مي شوند و اين تكنيكي است كه با بكارگيري اجزا بيشتر در يك عمل كه بصورت موازي ارتباط دارد سعي دارد كه قابليت اطمينان بالاتري را كسب نمايد اين چنين سيستمي در مواقعي به كار گرفته مي شود كه تمام اجزا انفرادي بخودي خود به اندازه كافي زياد نبوده لذا براي داشتن دوام قابل قبول يك يا چند جزرا با روش موازي ارتباط داده تا دوام مورد نياز حاصل شود در اين مواقع ازدياد دوام و يا قابليت اطمينان سيستم با هزينه اجزاي اضافي مي تواند تعادل پيدا نماي
د.
Rs=1-(1-Ra)(1-Rb) Rs + Rq= 1
:Qiقابليت اطمينان i امين عنصر مي باشد
كاربرد سيستمهاي عمومي موازي
به يكي ازصورت زير سيستمهاي موازي را مي توان بكار برد.
1- وقتي عنصري از يك سيستم و يا اجزاي سيستم داراي قابليت اطمينان قابل قبولي نباشد اين نقايص ممكن است مربوط به طراحي اجزا و يا فرآيند باشد.
2- اگر بخواهيم از كار افتادگي هاي شاخص و احتمالي را به حداقل برسانيم سيستم هاي موازي بكار برده مي شود.
3- هنگامي كه از كار افتادگي يك جز از سيستم به آساني قابل تشخيص نباشد سيستم هاي
موازي بكار برده مي شود.
4-وقتي كه جدا وسوار كردن ،اجزا به آساني ميسر نباشد،مي توان سيستم موازي را بكار برد.
3- سيستم هاي سري موازي Series-parallel-systems
اگر ما سيستمي داشته باشيم كه داراي n جزبوده كه به صورت موازي با يكديگر ارتباط داشته و هر يك از اجزا در درون خود داراي m جز باشند كه به صورت سري در آن قرار گرفته باشد آنگاه يك نوع سيستم سري موازي خواهيم داشت كه قابليت آن برابر است با Rs=1-(1-R)n R=rg=1n
در اين رابطه ri قابليت اجزايي هستند كه به صورت سري قرار گرفته اند.
4- سيستم هاي موازي و سري
اگر سيستمي داراي n جز باشد كه به صورت موازي با يكديگر باشند وقابليت اطمينان هر جز نيز R باشد قابليت اطمينان سيستم از رابطه زير محاسبه مي شود.
Rs= 1 - (1-R)n
اگر اجزا Duplicnted تكرار شوند هميشه قابليت اطمينان سيستم بالاتر در زماني است كه زير سيستم ها تكرار شوند
5- سيستم هاي رزرو
در سيستم هاي سري تمام اجزا فرش مي شود كه با هم كار مي كنند و از اين نظر هميشه احتمال از كار افتادگي سيستم وجود دارد و آن زماني است كه يك يا تعدادي ازاجزا با هم خراب شوند ( در سيستم هاي سري و موازي ) اما در سيستم هاي رزور وضع به اينگونه نيست درسيستم رزرو فقط يك جز كار مي كند و بقيه اجزا به صورت رزرو در سيستم قرار دارند تا به مجرد از كار افتادن جزاصلي آنها بتوانند و ارد عمل شده وبه كار ادامه دهند دراين نوع سيستم تجمع زدايي روي اجزا وجود ندارد و كار عملياتي هر ماشين به ترتيب مي باشد يعني به محض آنكه
ماشين خراب شود ماشين ديگر جاي آن را پر مي كند و به اين ترتيب باعث مي شود سيستم
همواره در حال كار باشد.
همچنين در اين سيستم فرض بر اين است كه در هنگام استفاده از ماشين رزرو آنها به شرط سالم بودن وارد عمل شوند ودليلي نبايد وجود داشته باشد تا آنها خراب باشند به عبارت ديگر اجزاي رزرو شامل شرايط نگهداري شوند.
يكي از مهمترين فاكتورها در مورد سيستم هاي رزرو تعداد اجزايي است كه بايد درسيستم وجود داشته باشد و همچنين در اين سيستم ها ملاحظات اقتصادي بايد مدنظر قرار گيرند.
هر ماشين يا اجزايي كه به صورت رزرو منتظر عليات باقي مي مانند در حقيقت سرمايه ثابتي است كه بلااستفاده ماند و همچنين به مانند اجزاي عملياتي بايستي نگهداري و كنترل گردند تا هميشه
آماده عمليات باشند از طرف ديگر با آماده بكار كردن جز رزرو بديهي است كه به آن استهلاك بيشتر تعلق مي گيرد و ميزان آن بستگي به نسبت استفاده از جز رزرو دارد لذا هميشه بايستي بين ميزان قابليت اطمينان مورد نياز و مقدار سرمايه گذاري وجود داشته باشد.
اگر سيستمي داراي دو جز باشند كه يكي كار كند و ديگر بطور رزرو عمل نمايد متوسط زمان بين خرابها آن دو برابرسيستمي است كه تنها يك جز دارد.