بخشی از مقاله

حفاظت اطلاعات

نـقـل و انـتـقـالات نيروهاى خودى ، يكى از مهمترين راههاى كسب خبر توسط دشمن است . به عنوان مـثـال : وقـتـى كـه مـيـزان تـردد خـودروهـاى نظامى در جاده (نظامى يا غير نظامى ) ، از 10 ـ 20 خودرو در روز به 200 الى 300 خودرو برسد، دشمن متوجه مى شود كه در محورهاى منتهى به ايـن جـاده هـا، عـمـليـاتـى خـواهـد بـود و يا از تردد وسايل نقليه مهندسى (با سر و صدا و عدم پـوشـش ...) در بـعـضـى محورها، حدس مى زند كه در اين محورها عملياتى وجود دارد و يا تردد خودروها و وسايل نظامى با چراغ روشن و يا به صورت ستون يا دسته هاى فشرده در جاده هاى باز، مى تواند قرائنى بر تحولات نظامى آينده به حساب آيد.

 


1 ـ راههاى شناسايى
دشمن از دو راه به شناسايى نقل و انتقالات و ... مى پردازد:
الف ـ شناسايى مستقيم كه توسط ديده بانى ، گشتى ، رادار، عكسبردارى هوايى ، زمينى و ... .
ب ـ شـنـاسـايـى غير مستقيم كه به وسيله جمع آورى آشكار، (رسانه هاى گروهى ، سخنرانيها، مصاحبه ها ...) جاسوس و عناصر نفوذى انجام مى شود.
فـرمـانـده بـا شـنـاخـتى كه از راههاى شناسايى دشمن دارد، شيوه هايى را پيش مى گيرد تا از شناسايى توسط دشمن در امان بماند، به نمونه اى از تاريخ اسلام توجّه كنيد.
((امام حسين (ع ) هنگام حركت از مكه به كوفه از اصحابش پرسيد: آيا در ميان شما كسى هست كه مـسـيـرى غـيـر از جـاده اصـلى بـشـنـاسـد؟ طـرمـاح بـه پـاخـاسـت و گـفـت : بـلى ، اى فـرزنـد رسول خدا(ص )! من بيراهه اى مى شناسم .
امـام (ع ) فـرمـود: پـيـشـاپـيـش حـركـت كـن . طـرمـاح از جـلو و سـيـّد الشـهـدا و اصـحـابـش ب

ـه دنبال او حركت كردند.(132)
با توجه به ابزارها و راههاى شناسايى آن روز، امام حسين (ع ) تغيير مسير مى دهد تا از ديد و شناسايى دشمن در امان بماند.
2 ـ اهداف دشمن


دشمن در شناسايى نقل و انتقال ، اهداف زير را تعقيب مى كند:
به دست آوردن استعداد، گسترش و تركيب قوا.
شناسايى تسليحات و تجهيزات .
شناسايى مقصد انتقال ، محورهاى عمليات و زمان آن .


فـرمانده هوشيار با درك اهداف دشمن ، شيوه هايى را اتخاذ مى كند تا دشمن را در اهدافش ناكام بـگـذارد؛ از ايـن رو در هـر زمـان بـا تـوجـه به موقعيت و نوع ابزارها و شيوه هاى شناسايى ، راهـهـاى مـقـابـله را بـرمـى گـزيـنـد. بـه نـمـونـه هـايـى از سـيـره رسول خدا(ص ) توجه كنيدر مى داد يـا از هـمان ابتدا مسيرى غير از مسير اصلى در پيش مى گرفت ، تا دشمن از مقصد لشكريان اسلام آگاه نشود و پيامبر(ص ) آنان را غافلگير سازد.
پيامبر اكرم (ص ) در غزوه بنى لحيان به سمت ديگرى (شام ) رفت و اصحاب گمان كردند كه حـضـرت قـصـد حـمـله به شام را دارد. رسول خدا(ص ) به چنين كارى دست زد تا جلوى اطلاعات دشـمـن را سـد كند و آنان را غافلگير سازد.(133) و نيز در جريان حديبيه چون نيروى قـريـش در مـحـل ((ذى طـوى )) جـمـع شـده بـودنـد تا مانع از رفتن پيامبر (ص ) به مكه شوند، حضرت بى درنگ مسير را تغيير داد و خود را به حديبيه رساند.(134)
در اينجا مناسب است ، اشاره اى كوتاه به انواع انتقالات نيروهاى خودى داشته باشيم :
1 ـ نقل و انتقالات از لحاظ ((منطقه و محدوده )) كه به دو دسته تقسيم مى شود:
الف ـ بيرون از منطقه عمليات (مناطق غير نظامى و جاده هاى بين شهرى ).


ب ـ منطقه جنگى كه به دو دسته تقسيم مى شود:
نقل و انتقالات صحنه و منطقه عمليات
نقل و انتقالات ديگر قسمتهاى منطقه جنگى
2 ـ نقل و انتقالات به لحاظ ((حسّاسيّت )) به سه دسته تقسيم مى گردد:
الف ـ عادى كه همه روزه جهت پشتيبانى يگانهاى در خط انجام مى شود و در صورت شناسايى ، مسائل عمده اى در مورد يگانها كشف و مشخّص نخواهد شد.ط وضعيت يگانها براى دشمن مشخص شود.
ج ـ نقل و انتقالات ويژه كه در صورت شناسايى ، علاوه بر مشخص شدن وضعيت يگانهاى رزمى ، عمليات نيز مشخص شده و لو مى رود.
گفتنى است كه ((تاءمين نقل و انتقالات )) از جهات مختلف ، از جمله تاءمين هوايى و ضد كمين ، ... مورد بررسى قرار مى گيرد، ولى در اينجا فقط آن دسته از اقدامات حفاظتى مورد نظر است كه جلوى شناسايى دشمن را بگيرد.
3 ـ محدوديتها
طـرح ريـزى حفاظتى نقل و انتقالات ، بايد بگونه اى باشد كه مانع تحرك و انجام ماءموريتها نـشـود. در هـر اقـدام ضـد شـنـاسـايـى ضـرورت دارد به محدوديتهاى موجود نيز توجّه كنيم

كه قسمتى از آنها بدين قرار است :


الف ـ مـحـدوديـّت زمـانـى ؛ يـگان عمل كننده مجبور است در فاصله زمان مشخصى خود را به مقصد برساند.
ب ـ محدوديت مكانى و مسير؛ گاهى نقل و انتقالات نظامى منحصراً بايد از طريق جاده نظامى ويژه اى انجام شود. در اين صورت ، وقتى قرار باشد در ظرف زمان مشخصى ، تعدادى تيپ و لشكر از تنها جاده موجود به سمت محورهاى مورد نظر حركت كنند، طبيعى است كه ترافيك به وجود مى آيـد و ايـن خـود، عـامـل اصـلى شناسايى خواهد بود. بعلاوه بسيارى از مواقع امكان وجود جاده در مسيرهاى قابل پوشش ، ميسر نيست ، مثل مسير كوهستان و خارج از ديد افراد محلّى .
ج ـ محدوديت وسايل نقليه ؛ بطور معمول وسـايـل نـقـليـه بـه انـدازه كـافـى در اخـتـيار

هر يگان نيست و اين امر نيز در طرح ريزى حفاظت نقل و انتقالات بايد مورد بررسى قرار گيرد.
محدوديت وسايل نقليه (بخصوص ترابرى سنگين )، زمان حضور در منطقه عملياتى را گاه به چندين برابر افزايش مى دهد و كندى نقل و انتقالات به ماهواره ها و هواپيماهاى عكسبردارى دشمن امـان مـى دهـد كـه اطـلاعـات لازم را از يـگانهاى خودى دريافت كنند و به محورهاى عملي

اتى پى برند.
4 ـ راههاى مقابله
راهـهـاى مـقـابـله با شناساييهاى دشمن در رابطه با موارد ياد شده بايد مورد توجّه فرماندهى باشد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم :
1 ـ پـوشـش ؛ انـتـخـاب مـحـل و پـوشـشـى مـتناسب با وضع و حجم خودروها و محموله ها. اقدامات مقدّماتى اين كار عبارتند است از:
الف ـ علائم مشخص وسايل نقليه برداشته شود.
ب ـ پوشش ، متناسب با وضعيت منطقه باشد.
ج ـ نـقـل و انـتـقـال خـارج از مـنـطـقـه عـمـليـاتـى ، تـحـت پـوشـش وسايل نقليه عمومى انجام پذيرد.
د ـ افـرادى كـه در نـقـل و انـتـقـال شـركـت دارنـد، نـسـبـت بـه پـوشـش وسايل توجيه شوند، بخصوص در برخورد با دژبانيها، پليس راه ، قهوه خانه هاى بين راه و ... .
هـ ـ استفاده از ماركهاى تقلّبى و پوشش متناسب محموله ها.
2 ـ انتخاب راه مناسب ؛ با توجه به محدوديّتهاى زمانى و وضعيّت جغرافيايى ، بايد راههايى برگزيده شود كه حتى المقدور از ديد مردم عادى دور باشد.


بـا وجـود جـاده هـاى كوهستانى و خارج از شهر و يا جاده هاى جنگلى ، از جاده هاى شهرى و عمومى استفاده نشود و شبها از جاده ها عبور كنند و روزها در پناهگاههاى مناسب به استراحت پردازند.
جاده هاى ((خط الرّاءس )) مناطق كوهستانى براى حركت نيروها مناسب نيستند.


براى كاهش ترافيك از مسيرها و جاده هاى متعدد كمك گرفته شود.
در كـليـه مـحـورهـاى عملياتى ، راههاى جديد نظامى ايجاد شود تا در موقع مناسب در محور مورد نظر به صورتهاى ياد شده تردد شود.
نقل و انتقال بين شهرى ، با استفاده از جاده هاى كمربندى صورت گيرد.
3 ـ زمان مناسب ؛ در نقل و انتقالات ، زمان مناسب بايد منظور گردد.
ـ در مناطق عملياتى كه دشمن ديد دارد، بايد شبها با نور خاموش حركت كند.
ـ با در نظر گرفتن مسير و محدوديتهاى موجود، ساعت عبور از شهرها و تردد بين مناطق عملياتى ، مى بايست تا حد امكان به هنگام شب انتخاب شود.
ـ با توجه به محدوديتهاى زمان ، كليه يگانها در زمان واحد و از محورهاى واحد تردد نكنند.
4 ـ نـحـوه تـردد در نـقـل و انـتـقـالات ؛ بـايد حتى الامكان از انتقالات پراكنده استفاده كرد و نقاط الحـاق بـه شـكـلى بـاشـد كه به ايجاد ترافيك منجر نشود. بخصوص در شهرها و مناطقى كه جاسوسها حضور دارند، رعايت اين شيوه ضرورى و الزامى است .
حفاظت ارتباطات و مخابرات
همان گونه كه در گذشته اشاره شد، يكى از شيوه هاى جمع آورى اخبار توسط دشمن ، استفاده از شـنـود بـا سـيم و بى سيم و نيز بهره مندى از دستگاههاى مدرن كشف رمز است .

اين دستگاهها قـادرنـد بـيـشـتـر رمـزهـا را آشـكـار كنند و مورد بهره بردارى دشمن قرار دهند. از اين رو، حفاظت ارتباطات و مخابرات از مسائل مهمّ و قابل توجّه فرماندهان نظامى است .


1 ـ شيوه بهره گيرى از ارتباطات
بـا تـوجـه بـه امكان دسترسى دشمن به متخصّصهاى كشف رمز و نيز دستگاههاى مدرن كشف رمز كـه مـوجـب افـزايـش تـوان شنود دشمن و كاهش اعتبار دستگاههاى بى سيم مى شود، بايستى به موارد زير توجّه كامل داشته باشيم :
در ارسـال پـيـامـهاى رمزى ، تعويض رمزها با فاصله زمانى اندك صورت پذيرد و حتى هنگام عمليات ـ در صورت امكان ـ در يك روز از چند رمز استفاده شود.
از دسـتـگاههاى بى سيم ، فقط در مواقعى استفاده شود كه امكان به كارگيرى سيستم ((باسيم )) و ((امر بر)) نباشد و يا ((سرعت )) بر ((حفاظت )) مقدم باشد.
چـنـانـچـه مـحـدوديتهاى زمانى و مشكلات فنى ما را ناچار به استفاده از سيستم بى سيم كند، در صورت امكان ، از مخابره پيامهاى محرمانه و فوق محرمانه ، بپرهيزيم .
2 ـ سيستم كابل روزمينى
چـون امـكـان كـابـل كشى زير زمينى در مناطق جنگى ، بطور طبيعى محدود است و بيشتر سيستمهاى كـابـل رو زمـيـنـى مـورد اسـتـفـاده قـرار دارنـد و امـكـان بـهـره بـردارى عـوامـل جـاسوس و ستون پنجم از سيستم در بين راه وجود دارد، از اين رو رعايت نكات زير درخور اهمّيت است :


الف ـ مـكالمات با استفاده از دستگاههاى رمز كننده به صورت رمز انجام گيرد و از مكالمه باز و مكشوف خوددارى شود.


ب ـ هـمـواره مـسـيـر خـطها توسط گشتيهاى كارآزموده ، بررسى و بازرسى شده و موارد مشكوك پيگيرى شود.
ج ـ در هر صورت از مكالمات محرمانه و فوق محرمانه خوددارى شود.
د ـ از سيستم هشدار دهنده در اين ارتباط استفاده گردد.
ايـن سـيـسـتمها مى توانند كليه اخلالها و يا ورود غيرمجاز به شبكه هاى با سيم را كشف و اعلام كنند.
هـ ـ استفاده از دستگاههاى تغيير صوت نيز شايد بتواند دشمن را گمراه سازد.
3 ـ سكوت راديويى
مـسـاءله ديـگـر در حـفـاظـت مـخـابـرات ، سـكـوت راديـويـى اسـت ، دشـمـن بـطـور معمول از ترافيك ارسال پيامها به فعاليّت در محورهاى جديد پى خواهد برد. از اين رو، بايد مساءله سكوت راديويى يا عدم ترافيك در ارسال پيامها را مدّ نظر داشت . همچنين به خاطر اينكه دشـمـن نـتـوانـد كـانـالهاى جديد را رديابى كند، بايد دستور العملهاى سكوت راديويى براى كليه رده هاى مخابراتى تهيه و اجرا گردد.
4 ـ جنگ ضد الكترونيك
مـى تـوان بـا اسـتـفـاده از جـنـگ ضـد الكـتـرونـيـك ، سـيـسـتـم جـمـع آورى اطـلاعـات دشـمـن را مـخـتـل سـاخـت و از قـبـل بـا ايجاد بعضى از شبكه هاى فريب و با استفاده از بى سيمهاى مختلف (گردان و لشگر)، مى توان سيستمهاى جمع آورى خبر دشمن را شلوغ كرد و او را در هدفش ناكام گذاشت !
جـنـگ الكـتـرونـيـك و ضـد الكـترونيك ، امروزه از مسايل بسيار پيچيده اى است كه در كاربردهاى نظامى از اهميت فوق العاده اى برخوردار است و توان بالايى را مى طلبد.
حفاظت اسناد و مدارك
دشـمـن از طـريـق عـوامـل جاسوسى ، نفوذى و ستون پنجم با استفاده از خطاهاى حفا

ظتى و نقصان سـيـسـتـم حـفاظت اسناد، مى تواند به بسيارى از اطلاعات طبقه بندى شده دست يابد؛ از اين رو، براى ناكام گذاشتن دشمن ، برما لازم است كه اقدامات زير را انجام دهيم .
دو گونه اقدام جهت حفاظت اطلاعات داريم : پيشگيرانه (تدافعى ) و تهاجمى .
در اقدامات پيشگيرانه يا حفاظت تدافعى ، موظف هستيم كليه دستورات حفاظتى را به كار بنديم و در حـفـاظـت از اسـنـاد و اسـرار تـلاش كـنـيـم كـه حـتـى در صـورت عـدم دقت از سوى برخى از پـرسـنـل ، عـوامـل نـفـوذى و جاسوسى دشمن نتواند به اسناد طبقه بندى شده و اسر

ار نيروهاى اسلام دسترسى پيدا كند.
در اقـدامـات پـيشگيرانه بايد به دو نكته اساسى يعنى ((حفاظت اسناد و مدارك و حفاظت گفتار)) تـوجـه كـامـل داشت . چون در بخش اول پيرامون حفاظت گفتار بحث كرديم ، در اينجا از آن صرف نظر كرده و به بحث اسناد مى پردازيم .
حفاظت اسناد
اسـنـاد و مـدارك نظامى ، داراى اخبار مستندى است كه دشمن براحتى و بدون مشكلى مى تواند بر اساس آنها تصميم گيرى كند.
سـنـد عبارت است از هر جسم ، وسيله و مدركى كه اطلاعات و مطالبى را بازگو و يا ارائه دهد؛ مانند: اقسام نوشته ها، فيلمها، نقشه ها، كروكى ها و ... .
اخـبـار و اطـلاعـات كـه بـه صورت اسناد طبقه بندى شده درآمده ، يكى از مهمترين م

قاصد اصلى عـوامـل نفوذى و جاسوسى دشمن به شمار مى آيد كه بايد جهت ناكام گذاشتن جاسوسان دشمن ، دست به اقدامات پيشگيرانه زد و اسناد را از دسترس ‍ آنان دور داشت ، يا بدرستى از آنها حفاظت كـرد و يـا آنـهـا را مـحـو و نابود ساخت ؛ همان عملى را كه برخى از امامان و ياران آنها انجام مى دادند.


امـام رضـا(ع ) وقتى كه از سوى برخى از شيعيانش نامه اى دريافت مى كرد، پس از مطالعه آن را پاره و محو مى نمود تا به دست ماءموران حكومت نيفتد و مى فرمود:
((اِنّى اِذا قَرَاءْتُ كُتُبَهُ اِلَىَّ خَرَّقْتُها))(135)
وقتى نامه او (يكى از شيعيان ) به من مى رسد، پس از قرائت آن را پاره مى كنم .
امـام حـسـيـن (ع ) بـه سران كوفه نامه اى نوشت و آن را به قيس به مسهّر سپرد تا به كوفه بـرسـاند. ابن زياد، ماءموران و بازرسانى بر راههاى ورودى و خروجى كوفه گماشته بود. وقـتـى قـيـس بـه نـزديـكـى كـوفـه رسـيـد، تـوسط ماءموران امنيتى ابن زياد دستگير شد. قيس لحظاتى پيش از دستگيرى ، براى حفاظت از نامه محرمانه امام ، بى درنگ آن را پاره كرد و محو نمود تا ماءموران ابن زياد، نتوانند به محتواى آن دست يابند.
حـصـيـن بـن نـمـير، فرمانده نيروهاى امنيتى ، قيس بن مسهّر را دستگير و نزد ابن زياد برد. ابن زيـاد بـا خـشم پرسيد: چرا نامه را پاره كردى ؟ قيس گفت : براى اينكه به مضمون نامه آگاه نـشـوى . ابـن زيـاد بـيـشتر خشمناك شد و هرچه تلاش كرد تا از قيس ‍ اطلاعاتى در رابطه با نامه كسب كند، سودى نبخشيد. سرانجام گفت : ((يا بايد بر منبر روى و حسين و پدر و برادرش را نفرين كنى (و يا به مضمون نامه اقرار كنى ) و گرنه تو را قطعه قطعه خواهم كرد.)) قيس پيشنهاد نخست را پذيرفت . به مسجد كوفه آمد و بر منبر رفت . چون مردم اجتماع كردند، پس از حمد و ثناى خداوندى به ستايش خاندان رسول خدا(ص ) پرداخت و برحاكمان ستمگر و عبيد الله بـن زيـاد و پـدرش و بنى اميّه لعن فرستاد. آنگاه خطاب به مردم گفت : ((من سفير حسين بن على (ع ) هـستم و به سوى شما آمده ام او هم اكنون در فلان مكان ، اردو زده است ، براى يارى اش به پـا خـيـزيـد و بـه سـوى او بـشـتابيد)) ابن زياد كه چون افعى زخم خورده به خود مى پيچيد، دستور داد او ار از بالاى دار الاماره به زمين پرتاب كنند و قيس اين چنين به درجه رفيع شهادت رسيد.

(136)
دو نكته اساسى در اين قضيه قابل توجه است :
الف ـ محو اسناد محرمانه به هنگام خطر.


ب ـ رساندن پيام و ابلاغ ماءموريت در هر شرايطى .
(قـيـس بـن مـسـهـّر از حـمـاقـت دشمن و ذكاوت و هوشيارى خود بهره گرفت و پيام امام را به مردم رساند.)


سـند از مهمترين نوع انتقال اخبار مى باشد، بدين خاطر براى دشمن و جاسوسان و نفوذيهاى او از اهميّت ويژه اى برخوردار است ، چون :
1 ـ قابل اعتمادتر است .
2 ـ گلچين شده اخبار است .
3 ـ امكان دارد داراى مطالبى باشد كه در غير سند نتوان آنها را يافت .
اقسام سند
سند به چهار دسته به ترتيب زير به منظور حفظ و جلوگيرى از افشا شدن ، طبقه بندى مى شود:
1 ـ بكلى سرّى
2 ـ سرّى
3 ـ خيلى محرمانه
4 ـ محرمانه
1 ـ بـكـلى سـرّى ؛ اسـنـادى اسـت كـه افشاى غير مجاز آن ، باعث وارد آمدن ضربه هاى سنگين و اساسى و بروز خسارات و خطرات جبران ناپذير به منابع كشور گردد.
نمونه اى از طرحهاى بكلى سرّى :
ـ طرحهاى عملياتى در رابطه با دشمنان (پيش از اجرا).
ـ طرحهاى تركيب و گسترش نيروها در عملياتهاى مهم و اساسى .
ـ طرحهاى استراتژيكى حمله و دفاع .
ـ طـرح و بـرنـامـه ريـزى حـمـله هـا و عـمـليـاتـهـا هـمـراه بـا تـرتـيـب

عمل در محورها و روش استراتژيك پيروزى بر دشمن .
2 ـ سـرّى ؛ اسـنـادى است كه افشاى غير مجاز آن ، زيان عمده اى به امنيت و سيستم دفاعى كشور مى رساند و يا پيروزى در حمله ها را به مخاطره افكند.
نمونه اى از اسناد سرّى :


ـ اطلاعاتى كه ميزان توان رزمى و آمادگى نيروهاى خودى را مشخص كند.
ـ اطلاعات در مورد ترتيب نيروها در رابطه با: جنگ و امنيت كشور.
ـ آمار وسايل سنگين و سبك ، توپخانه قرارگاه و آمار مهمّات آن ، ميزان بهره بردارى قرارگاه از نـيـروهـاى زرهـى و كـارآيـى آنـان در عـمـليـات و آمـار وسايل زرهى و نيروهاى آن در سطح قرارگاه .
ـ كـليـه گـزارشـهاى مربوط به منطقه جنگ و عمليات آينده ، ميزان كارآيى ، آموزش ، استعداد و شيوه كار تخريب ... .
3 ـ خـيـلى مـحـرمـانـه ؛ اسـنـادى اسـت كـه افـشـاى غـيـر مـجـاز آن ، بـه مسائل امنيتى و دفاعى خسارت وارد سازد.
نمونه اى از اسناد خيلى محرمانه
ـ آمـار وسـايـل سـنـگـيـن و سـبـك ، تـوپـخـانـه لشـكـر و تـيـپ مـسـتـقـل ، آمـار مـهـمّات لشكر و تيپ ، ميزان بهره بردارى لشكر از نيروهاى زرهى و كار آنها در عمليات .
ـ آمـار وسـايـل زرهـى و نيروهاى آن در سطح لشكر و تيپ و گزارشهاى متفرقه اطلاعات عمليات لشكر.
ـ نوع و شيوه رمزها و فركانسهاى تيپها و لشكرها.
4 ـ مـحـرمـانـه ؛ اسـنـادى اسـت كـه افـشـاى غـيـر مـجـاز آن در مـيـان مـردم آزاد نـيـسـت و فـقـط پرسنل متخصّص هر رده در رابطه با كار خود از آن آگاه مى شوند.
نمونه اى از اسناد محرمانه :


ـ آموزشهايى كه برادران رزمنده در رده هاى مختلف مى بينند.
ـ روحيه رزمندگان در رده هاى پائين .
شيوه هاى حفظ اسناد
الف ـ نـگـهـدارى ؛ نگهدارى اسناد طبقه بندى شده در رده هاى مختلف جبهه با هم تفاوت دارد. در رده هـاى مـقـدم جـبـهـه ، كه بطور مستقيم با دش

من درگيرند، نبايد هيچ گونه سند و كالك طبقه بـنـدى شـده نـگـهـدارى شـود؛ هـمچنين در قرارگاههاى تاكتيكى ، حد اكثر، اسناد محرمانه بطور مـحـدود نـگـهـدارى مـى شـود و در مـقـرهـاى فـرمـاندهى در خطّ مقدم ، نگهدارى حداكثر، اسناد خيلى محرمانه و اسناد سرّى بطور محدود در حدّ نياز جنگ مانعى ندارد.
تذكّر:
سـيـسـتـم نـگـهدارى اسناد بكلى سرّى و سرّى ، با اسناد خيلى محرمانه و محرمانه بايد تفاوت اسـاسـى داشـتـه بـاشـد بـراى مثال ((اسناد بكلى سرّى )) و ((سرّى )) تنها نزد فرماندهى در مـحـفـظـه هـاى كـامـلاً مـطـمئن حفاظت شده مى ماند و دسترسى افراد به آن ناممكن است ، ولى اسناد ((خـيـلى مـحـرمـانـه )) و ((مـحـرمـانـه )) در بـايـگـانـى اسـنـاد، طبقه بندى شده و توسط افراد صـلاحـيـّتـدار نـگـهـدارى مـى شـود و چـاپ و تـكـثـيـر و نـسـخـه بـردارى از آنـهـا كنترل شده و با اجازه مقامات مسؤ ول صورت مى گيرد.
ـ اسـنـاد سـرّى و بـكـلى سـرّى ، بـه هـيـچ وجـه نـبـايـد تـايـپ و يـا در سيستم دبيرخانه ثبت و بايگانى شود، بلكه توسط خود افرادى كه مجازند به اين نوع اطلاعات دسترسى پيدا كنند بطور مستقيم يا توسط روش ارسال اسناد، به مقصد مى رسد.
ـ كـادر دبـيرخانه ، هر چند مورد اعتماد باشند، دسترس

ى آنها به اسناد، مجاز نيست و اسناد خيلى مـحـرمانه نيز در صورت لزوم ، بايد توسط افرادى كه صلاحيتشان از پيش تاييد شده و با سـيـسـتـمـى كـنـتـر

ل شـده ، تـايـپ و در دفـتـرهـاى مـخـصـوص ثـبـت و منتقل مى شود.
ـ اسناد طبقه بندى شده ، به هيچ وجه نبايد مخابره شود.
ـ ورود كليه افراد غير مجاز به اماكن و مراكز نگهدارى اسناد و مدارك طبقه بندى شده ممنوع است .
ـ جـهـت حـفـاظـت صـحـيـح از مـدارك طبقه بندى شده از به هم ريختگى آنان بايد جلوگيرى شود. نگهدارى اسناد، بايد فقط در محل كار باشد.
ب ـ حـفـاظـت فـيـزيـكـى اسناد؛ اسناد طبقه بندى شده بخصوص خيلى محرمانه به بالا بايد در مـكـانـى نـگهدارى شود كه امكان تاءمين حفاظت فيزيكى و گذاشتن نگهبان ، وجود داشته باشد و بـه هيچ عنوان ، بدون مراقب رها نشود و در هر رده ، فردى مورد اعتماد و آموزش ديده ، مسؤ وليت حفاظت و نظارت بر نگهدارى و تكثير و نسخه بردارى و ... اسناد را عهده دار خواهد بود.
ج ـ تـعـيـيـن طـبـقـه بـنـدى ؛ پـس از تـهـيـه هـر سـنـد، طـبـقـه بـنـدى آن الزامـى اسـت و در انـتـقـال به رده هاى پايين تر، ميزان دسترسى به آن را بايد تعيين كرد و افرادى كه مجازند به آن دسترسى پيدا كنند، بايد مشخص شوند.
الف ـ دقـت در ارسـال اسـنـاد طـبـقـه بـنـدى شـده ؛ در حـمـل يـا ارسـال اسـنـاد طـبـقـه بـنـدى شـده بـا تـوجـه بـه نـوع طـبـقـه بـنـدى نـكـات زيـر قابل توجه است :
ـ اسـنـاد در پـاكـتـهـاى لاك و مـهـر شـده قـرار داده شـود و هـمـراه فـردى صـلاحـيـتـدار و مـطـمـئن ارسال شود. البته گاه لازم است با اسكورت مسلّح انجام گيرد.
ـ ارسال مدارك مطابق آيين نامه مربوطه صورت گيرد.
ـ بـراى حـمـل اسـنـاد طـبـقـه بـنـدى شـده ، حـتـمـاً از كـيـفـهـاى سـامـسـونـت رمـزى و يـا قفل دار محكم استفاده شود و از پوشه و پاكت به تنهايى استفاده نگردد.
ـ اسـنـاد بـا درخـواسـت تـلفـنـى افـراد نـبـايـد ارسـال شـود

، بـلكـه فـرسـتـنـده مـدارك ، از قبل با كسى كه اسناد به دست او خواهد رسيد، تماس گرفته و او را در جريان قرار خواهد داد.
ـ از حمل بى مورد اسناد و مدارك به مكانهاى عمومى پرهيز شود.
ـ در حمل اسناد با موتور، كيف حامل اسناد را در جلوى موتور در معرض ديد قرار دهيد.
حفاظت تبليغات


همان گونه كه درگذشته اشاره كرديم ، دشمن از راه جمع آورى آشكار اطلاعات ، مى تواند به قـرائن و عـلائم حـمـله و حـتـى بـه تـاكـتـيـكها و اصول و روشهاى جنگى پى ببرد و به مقابله برخيزد.
اطـلاعـاتـى كـه دشـمـن بـا صـِرف هـزيـنه هاى گزاف و از راههاى دشوار درصدد كسب آن است ، بـراحـتـى مـى تـواند از طريق تبليغات دريافت شود. از اين رو، ابزارهاى تبليغاتى بايستى تحت كنترل و ضوابط خاص و قابل سانسور در آيد.
صدا و سيما
صـدا و سـيـمـا نـقـش بـزرگ و ارزنـده اى در نـبـرد دارد و عـامـل مهمى براى بسيج مردمى و دلگرمى رزمندگان و پشتيبانى جنگ و تضعيف روحيه دشمن به شـمـار مـى رود، ليـكـن بـه شـرط آنـكـه بـا دقـّت و بـا احـتـيـاط كـامـل عمل كند و خداى نكرده عامل و منبع موثق اطلاعات براى دشمن نگردد، زيرا ممكن است بسيارى از تـصـاويـر و فـيـلمـهـايـى كـه تـلويـزيـون پـخـش مـى كـنـد، حـاوى اطـلاعـاتـى بـاشـد، از قـبـيل : نحوه سنگرهاى انفرادى و جمعى ، موضع توپخانه ، تاكتيكهاى استقرار و ... كه براى دشمن ارزش ‍ اطلاعاتى فراوان داشته باشد. و يا آنچه از راديو به عنوان خاطره ، داستان و ... پخش مى شود، نكات اطلاعاتى ارزنده اى در برداشته باشد. بنابراين همچنان كه صدا و سيما نقش مهمّى در جنگ دارد، اگر بدون احتياط عمل كند، مى تواند نقش تخريبى داشته باشد، نمونه آن بمباران پالايشگاه نفت آبادان بود كه بدان اشاره شد.
مطبوعات
روزنامه ها، مجلاّت ، خبرنامه ها و ... اقدام به چاپ و نشر مطالبى در رابطه با جبهه و جنگ مى كـنـنـد. ايـن مـطـالب ـ چـه از قـبـيـل : مـقـالات و تـحـليـلهـا و تـفـسـيـرهـا بـاشـد و چـه از قـبـيـل : خـبـر و آمـار و ارقـام ـ اگـر در درج آنـهـا دقـت نشود، به اط

لاعات ارزنده اى براى دشمن تـبـديـل مـى شود و بسيارى از آمار و ارقام كه در روزنامه ها تحت عنوان شهيد و مفقودالاثر و يا حتى اعلان مجلس ترحيم و ... چاپ و پخش مى شود، تلفات نيروهاى خودى را نشان مى دهد و ... .
سخرانيها و مصاحبه ها
مـسـؤ ولان و دسـت انـدركـاران و فـرمـانـدهـان در رده هـاى مختلف گاه اقدام به مصاحبه مى كنند و مصاحبه ها كه حاوى نكات ظريفى است ، از راديو و تلويزيون و مطبوعات پخش و نشر مى شود كـه مـى تـوانـد اطـلاعـاتى را به دشمن بدهد و يا سخ

نرانيهايى كه در مساجد و جلسات عمومى تحت عنوان بررسى علل پيروزى و ذكر عنايات الهى و امدادهاى غيبى و يا عناوين ديگر صورت مـى گـيـرد، مـى تـواند ناخواسته جزئيات عمليات و نحوه شروع و اتمام حمله را بيان كند و يا نـوع تـاكـتـيـكـهـاى مـحـرمـانـه را بـازگـو نـمـايـد. بـطـور مـعـمـول ، سـخـنـرانـان بـراى آنـكـه مـطـالب جـديـدى ارائه دهـنـد، اقـدام بـه ذكـر بـرخـى از مسائل و اخبارى مى كنند كه براى دشمن بسيار ارزنده است .
طبيعى است اگر اين روشها به همين صورت ادامه يابد، در دراز مدت چيزى به نام اسرار جنگ و يـا تـجـارب مخفى كه بهره بردارى جهت نيروهاى آينده باشد، نخواهيم داشت و كليه تاكتيكها و تجاربى كه به قيمت خون بهترين جوانان اين مملكت به دست آورده ايم ، تقديم دشمن مى شود. از ايـن رو، ضـرورت دارد بـا تـهـيـه و اجراى دستورالعملهاى حفاظتى ، به سانسور مطبوعات و رسـانـه هـاى گـروهـى اقـدام شـود و بـا تـوجـيه كليه خبرنگاران و عكّاسان و دست اندكاران و مـطـبـوعـات و نيز فرماندهان و مسؤ ولان رده هاى مختلف قرارگاهها، لشگرها، تيپها و گردانها، خـطـرات ايـن مـوضـوع را بـه آنـان گوشزد كرد تا با ايجاد انضباطى مناسب جلوى افشاى اين اطـلاعـات گـرفـتـه شـود؛ حـتـى در زمـان صـلح نـيـز رعـايـت خـيـلى از مسائل در خاطره ها، سخنرانيها، مصاحبه ها و پخش فيلمها لازم است .
بـنـابـراين ، اگر اصول حفاظت در تمامى جهات به كار گرفته شود، مقام لشكرى يا كشورى وقـتـى قـادر بـه مـصـاحـبـه و سـخـنـرانـى خـواهـد بـود كـه از قـبـل مـحـورهـاى مـصـاحـبـه يـا سـخـنـرانـى اش بـه تـصـويـب مـقـامـات مـسـؤ ول رسـيـده بـاشـد و هـمچنين پخش فيلم و خاطرات و مقالات از رسانه هاى خبرى . چنانچه فردى خـارج از مـقـررات تـعـيـيـن شده اقدام به افشاى اخبار جنگ كند، بايد تحت پيگرد قانونى قرار گيرد.


ارجاع اخبار به مسؤ ولان
در قـرآن كـريـم به شيوه تبليغات در جنگ اشاره شده كه اگر مورد توجه همه مسؤ ولان و دست انـدركـاران نـبـرد قـرار گـيـرد، خـداونـد پـيـروزى آنـان را ت

ـضـمـيـن كـرده است ، چرا كه تمام دستورالعملهاى حفاظ

تى در اين آيه شريفه آمده است ...
در قرآن كريم مى خوانيم :
((وَ اِذا جـائَهـُمْ اَمـْرٌ مـِنَ الاَْمـْنِ اَوِ الْخـَوْفِ اَذاعـُوا بـِهِ وَ لَوْ رُدُّوهُ اِلَى الرَّسُولِ وَ اِلى اوُلِى الاَْمْرِ مِنْهُمْ لَعـَلِمـَهُ الَّذيـنَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْلا فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ اِلاّ قَليلاً))(137)
و هـنـگـامـى كـه خـبـرى از پـيـروزى يـا شـكـست به آنها برسد، (بدون تحقيق ) آن را شايع مى سازند، در حالى كه اگر آن را به پيامبر و پيشوايان (كه قدرت تشخيص ‍ كافى دارند) باز گـردانـنـد، از ريـشـه هـاى مـسـائل آگـاه خـواهـنـد شـد و اگـر فـضـل و رحـمت خدا بر شما نبود، جز عدّه كمى ، همگى از شيطان پيروى مى كرديد (و گمراه مى شديد).


اقدامات ضد جاسوسى
يـكـى از روشـهاى مهم دشمن براى كسب اخبار و اطلاعات ، نفوذ جاسوسان او در يگانهاست . نفوذ در جبهه ها و يگانها ممكن است به دو شكل صورت گيرد:
1 ـ فـرد از پـيـش در خـدمت دشمن بوده و با بهره گيرى از كانالهاى باز در جبهه و جلب اعتماد مـسـؤ ولان ، بـه مـراكـز و اسـنـاد طـبـقـه بـنـدى شـده راه يـابـد و اسـنـاد و اطـلاعـاتـى را انتقال دهد.
2 ـ دشمن با به كارگيرى عوامل گوناگون و ترفندهاى متفاوت ، ف

رد را گمراه سازد و موجب مزدورى وى گردد.
اهداف دشمن
اهدافى كه دشمن از نفوذ جاسوسان خود دنبال مى كند، عبارت است از:
جمع آورى اخبار و اطلاعات و آگاهى كامل از منطقه ، به منظور آفند يا پدافند.
جمع آورى اخبار اطلاعات به منظور خرابكارى .
گردآورى اخبار و اطلاعات جهت اقدامات عملياتى .


ايـجـاد جـوّ شـايـعـه ، تـضـعـيـف ، دو دسـتـگـى و بـى نـظـمـى بـه مـنـظـور اختلال در كار يگان و تخريب .
ترفندهاى فريب
دشمن ، براى اغفال و مزدور ساختن افراد ناآگاه و ساده لوح ، به ترفندهاى زير دست مى زند:
الف ـ بررسى و شناسايى خصوصيات و نقاط ضعف و قوت فرد.
ب ـ بـا انـتـخاب پوششهاى حساب شده و دقيق ، خود را به او نزديك كرده و با تعريف و تمجيد از او و تاءييد نظرها و ديدگاههايش ، اعتماد او را به دست مى آورد.
ج ـ برگزارى بحثهاى ايدئولوژيك به منظور تغيير تفكر و انديشه افراد.
د ـ بـرقـرارى ارتباط و تماس براى آماده سازى فرد در زمينه همكارى با بيگانگان و ارتكاب خيانت .
هـ ـ دادن وعده هاى دروغ و تطميع افراد.


و ـ تـاءمـيـن نـيـاز مـادى و پـولى فـرد. بـخـصـوص بـراى افـرادى كه نياز پولى دارند و يا گـرفـتـار دنـيـا طـلبـى و ثـروت انـدوزى هـسـتـنـد. بـطـور معمول جاسوسان دشمن از اين نوع افرادند. و در حقيقت مزدورند.
ز ـ تـهـديـد. اسـتـفـاده از شـيـوه تـهـديـد بـه تـرور، اذيـت و آزار خـانـوا

ده ، تـهديد به افشاى مـسـائل شـخـصـى و هـتـك حـيـثـيت وى و شانتاژ بازى از شيوه هاى رايج دشمن براى مهره سازى و عامل گيرى (نفوذى ) است ، بخصوص در استمرار همكارى فرد با بيگانگان بيشتر از اين شيوه سود مى برد و چنين وانمود مى كنند كه هيچ چاره اى جز ادامه همكارى و جاسوسى نيست .
ح ـ ضـعـف افـراد از ناحيه مسائل جنسى و فراهم كردن امكانات آن از طرف دشمن ، موجب مى گردد تا اشخاص حيوان صفت به استخدام دشمن درآيند.
ط ـ گاه اختلافات و دو دستگيهاى موجود در يگانها تواءم با شناسايى افراد كينه توز و حسود و بدخواه ، به دشمن امكان مى دهد تا با غافلگيرى افراد ناسالم ، آنان را به مزدورى بگيرد.
اقدامات حفاظتى
بـا توجه به اهداف و ترفندهاى فريب و شيوه هاى پيچيده عناصر نفوذى و جاسوس ، در نفوذ بـه صـفـوف رزمـنـدگـان ، حـفـاظـت اطـلاعات بايد با به كارگيرى تجارب به دست آمده و با اسـتـفـاده از قـرائن و مـظـنـه هـاى اخـبـار و حركات مشكوك با همكارى افراد مطمئن و موثق ، تلاش پيگير نمايد و كوشش عناصر نفوذى و جاسوس دشمن را عقيم سازد.
بـعـلاوه ، مـسـؤ ولان امـر بـا شـنـاخـت انـگـيزه ها و روشهاى انحرا

ف افراد، مى بايست به رفع نـيـازمنديهاى معقول آنان همت گمارند و با ايجاد كنترل و آموزشهاى عقيدتى ، اخلاقى لازم ، جهت پـرهـيـز از فـسـاد و بـررسـى دائم وضـع پـرسـنـل ، اقـدامـات لازم را بـه عـمـل آورنـد و بـا زيـر نـظـر داشـتـن آنـان تـوسـط عـيـون و مـراقـبـت پـيـوسـتـه ، عـوامـل و حـركـات مـشكوك را شناسايى كنند و دشمن را در رسيدن به اهد

افش ناكام بگذارند. با تـوجـه بـه سـيـره عملى پيامبر اكرم (ص )و ائمه معصومين عليهم السلام و روايات اسلامى به تعدادى از شيوه هاى حفاظتى در جهت مقابله با افراد نفوذى اشاره مى كنيم .
1 ـ زير نظر گرفتن افراد مشكوك : افراد مشكوك اعم از فرماندهان و مسؤ ولان و يا افراد عادى بـايـد تـحـت مـراقـبـت عـيـون قـرار گـيـرنـد و رفـتـار و كـردار و گـفـتـارشـان كنترل شود.
امام رضا(ع )مى فرمايد:
((كـانَ رَسـُول اللّه (ص )اِذا بـَعـَثَ جـَيـْشـاً فـَاتَّهـَمَ اَمـيراً بَعَثَ مَعَهُ مِنْ ثِقاتِهِ مَنْ يَتَجَسَّسَلَهُ خَبَرَهُ))(148)
(سـيـره رسـول خـدا(ص )چـنين بود) كه هر گاه لشكرى را (به خاطر مصالحى ) به فرماندهى امـيـرى متهم ، براى نبرد با دشمن اعزام مى كرد، فرد مطمئنى از افراد خود را به عنوان ((عين )) طور ناشناس ، به همراهش مى فرستاد تا او را زير نظر داشته باشد.
2 ـ مراقبت و كنترل دائم : پيامبر اكرم (ص )در عهدنامه اش به امام على (ع )چنين دستور مى دهد:
((...ثُمَّ لاتَدَعْ مَعَ ذلِكَ اَنْ تَكُونَ عَلَيْهِمْ عُيُونٌ مِنْ اَهْلِ الاَْمانه وَالصِّدْقِ يَحْضُروُنَهُمْ عِنْدَ اللِّقاءِ وَ يَكْتُبُونَ بَلاءً كُلٍّ مِنْهُمْ حَتّى كَاَنَّكَ شَهِدْتَهُ ثُمَّ اعْرِفْ لِكُلِّ امْرِى ءٍ مِنْهُمْ ما كانَ مِنْهُ وَ لا تَجْعَلَنَّ بَلاءَ امْرِى ءٍ مِنْهُمْ لِغَيْرِهِ...))(149)
...سپس از اين مگذر كه بر آنان (فرماندهان ) عيونى ، امانتدار و راستگو داشته باشى كه همراه آنـان بـه هـنـگـام بـرخـورد بـا دشـمنان حاضر باشند و گرفتارى هر يك از آنان را براى تو بنويسند، آن گونه كه گويى تو خود شاهدى . آنگاه براى هر كدام از آنان ، آنچه از او انجام شده بشناسى ، گرفتارى فردى از آنان را به حساب ديگرى مياور... .


امير مؤ منان (ع )به سردار رشيد خود، مالك اشتر مى نويسد:
((وَابـْعـَثِ الْعـُيـُونَ مـِنْ اَهـْلِ الصِّدْقِ وَالْوَفـاءِ عَلَيْهِمْ فَاِنَّ تَعاهُدَكَ فِى السِّرِ لاُِمُورِهِمْ حَدْوَه لَهُمْ عـَلَى اسـْتـِعـْمـالِ الاَْمانَه وَالِرّفْقِ بِالرَّعيه وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْاءَعْوانِ فَاِنْ اَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ اِلى خِيانَه اِجْتَمَعَتْ بِها عَلَيْهِ عِنْدَكَ اَخْبارُ عُيُونِكَ، اِكْتَفَيْتَ بِذلِكَ شاهِداً...))(150)
عـيـون (و خـبـر رسـانـهاى ) درستكار و صادق و وفادار به خود، بر مسؤ ولان و دست اندركاران كشورى (و لشگرى ) بگمار، زيرا مراقبت پنهانى آنان باعث مى شود كه به امانتدارى و مداراى بـا مـردم عـمـل كـنند و از ياران و همكاران خيانتكار بپرهيز، اگر فردى دست به خيانت دراز كرد، به گواهى همان اخبارى كه توسط عيون رسيده اكتفا كن .
هـمـان گـونـه كـه مـلاحـظـه شـد رسـول خـدا(ص )و ائمـه مـعـصـومـيـن عـليـهـم السـلام در پـى كـنـتـرل پـرسـنـل نـظـامـى خـود و كـشـف تـوطـئه هـا و گـاه براندازيها و خنثى ساختن نقشه ها و شـنـاسـايـى جـاسـوسـان دشـمن ، كه بطور معمول از نيروهاى منافق بودند، علاوه بر اينكه از اطـلاعـات مـردم بـراى اهـداف يـاد شـده بـهـره مـى جـسـتـنـد، عـيـونـى نـيـز داشـتـنـد كـه مـسـائل ، حـركـات بـى جـا و افـراد مـشـكـوك را شـنـاسـايـى كـنـنـد و گـزارش دهـنـد. رسـول خـدا(ص )خـود دربـاره آنـچه كه در جامعه و بين مردم مى گذشت از افراد پرس و جو مى كـرد و از ايـن طـريـق اخـبـار و اطـلاعـات لازم را در مـورد پرسنل و افراد جامعه به دست مى آورد.
((يَسْاءَلُ النّاسَ عَمّا فِى النّاسِ))(151)
از مردم مى پرسيد، آنچه را در ميان مردم مى گذشت .
رسـول خـدا(ص )نـه تـنـهـا در مـورد فـرماندهان مساءله دار، عيونى را اعزام مى داشت ، بلكه در برخى از سريه ها نيز فردى را مى فرستاد تا اخبار را به آن حضرت گزارش د

هد.
ابن عساكر مى نويسد:
انّ النّبى بعث سريه و بعث معها رجلاً يكتب اليه بالاخبار))(152)
وقـتـى پـيـامـبـر سـريـّه اى را اعـزام مـى كرد، مردى را همراه آنان مى فرستاد تا اخبار را براى حضرتش بنويسد.


از مـجـمـوع مـطـالب چـنين استنباط مى شود كه رسول خدا(ص ) و حضرت امير(ع ) پيوسته مراقب پـرسـنـل نـظـامـى و مـسؤ ولان و دست اندركاران مملكتى بوده اند تا آنان مسؤ وليت خود را خوب انجام دهند.
ثمره اين مراقبت دائم همان است كه امير مؤ منان (ع )به آن اشاره كرد كه : اگر آنان احساس كنند عـيونى مراقب آنان است ، در انجام وظيفه و برخورد شايسته با مردم و زيردستان ، دقت بيشترى خواهند داشت .
3 ـ بـررسـى صـلاحـيـّت افـرادى كـه بـه اطـلاعات طبقه بندى شده دسترسى دارند: به علّت حـسـّاسـيّت اين مراكز، به هيچ عنوان نبايد به اعتمادهاى ظاهرى افراد تكيه شود، زيرا عناصر نـفـوذى بـراى جـلب تـوجـه مـسـؤ ولان و افـراد، از تـمـامـى شـيـوه ها و روشها بهره مى برند. فرماندهان بايد در نقل و انتقالات افراد و انتصابات ، صلاحيت افراد را در نظر گيرند.
4 ـ گـزارش مـوارد مـشـكـوك : پـيـگـيـرى كـليـه مـوارد مشكوكى كه در محدوده كار و ماءموريتها و عملكردها رخ مى دهد، يكى از راههاى كشف عناصر نفوذى است . از اين رو، به صرف اعتماد، نبايد نـسـبت به موارد و حركات مشكوك بى توجه بود. اطلاعات و مواضع نيروهاى

خودى كه بگونه اى به دست دشمن مى رسد و عملياتها و شناساييهايى كه لو مى رود، و اسنادى كه ناپديد مى شـود، از مـوارد مـشـكـوك بـه حـسـاب مـى آيـنـد و احتمال مى رود عناصر نفوذى اقدام به رساندن اطـلاعـات بـه دشـمن ، كرده باشد. اين موارد ب

ايد بى درنگ به حفاظت اطلاعات گزارش شود و بـا پـيـگـيـرى دقـيـق و تـجـزيـه و تحليل حادثه علّت و ريشه آن را بيابند و در صورت وجود عناصر نفوذى و جاسوسى ، آنان را شناسايى كنند.
بـررسـى حـركـات ، جـابه جايى ها و تغيير شكلها، ميزان اطلاعاتى كه در محيط كار افراد لو رفـتـه است و ... از مواردى است كه مسؤ ولان بايد به آن توجه داشته باشند و موارد مشكوك را به حفاظت اطلاعات گزارش دهند.
5 ـ كنترل جاسوسان محلى :
جـاسـوس دشـمـن و سـتون پنجم مى تواند اطلاعات مورد نياز خود را با استفاده از روشهاى زير به دست آورد و در جهت اهداف خود به كار گيرد:
الف ـ نفوذ دادن عامل خود به داخل منطقه .
ب ـ استخدام عامل مزدور (ستون پنجم )
ج ـ اطلاعات آشكار موجود در محل .
از ايـن رو، جـاسـوسـان بـايـد تـحت مراقبت كامل قرار گيرند. با تدابير زير مى توان آنها را كنترل كرد:
1 ـ كـنـتـرل تـردد غـيـر نـظـامـيـان در مـحـدوده هـاى نـظـامـى هـمـچـنـيـن كنترل محل گسترش عملياتى با فعال كردن دژبانيها.
2 ـ كوچ دادن ايلات و عشاير و مردم بومى از منطقه عملياتى .
3 ـ ايجاد گشتيهاى اطلاعاتى و دژبانى در محورهاى تردد افراد.
4 ـ كـنـتـرل مـراكـز تجمع نيروها در شهرها، (حمّامها، ساندويچ فروشيها، مهمانخانه ها و...) از طريق منابع مورد اعتماد.


5 ـ كنترل و به كارگيرى رانده شدگان و پناهندگان و برخورد دقيق اطلاعاتى با آنان ، تحت نظارت حفاظت اطلاعات .
6 ـ دستگيرى و بازجويى افراد مشكوك در اطراف تيپها و لشگرها و كسانى كه بدون ضابطه به محوطه نظامى داخل شده اند.
7 ـ برچيدن دكه هاى مسيرهاى تردد و تماس رزمندگان .
8 ـ انجام طرحهاى حفاظت و فريب در نقل و انتقالات و تردد

ها.
9 ـ انجام طرحهاى پوشش و اختفا در انتقال تجهيزات .
شيوه برخورد معصومين عليهم السلام با جاسوس
پيامبر اكرم (ص )و ائمّه هُدى (ع ) با جاسوس بشدت برخورد مى كردند و در بسيارى از موارد، دستور قتل (153) آنان را صادر مى نمودند كه به برخى از آن موارد اش

اره مى كنيم .
1 ـ رسول خـدا(ص )بـه قـتـل جـاسـوس ابـوسـفـيـان فـرمـان داد. سـلمـه بـن اكـوع در ايـن بـاره نـقـل مـى كـنـد: در يـك سـفـر جـنـگـى ، جـاسـوسـى از دشـمـن نـزد رسـول خـدا(ص )آمـد. كـنـار اصـحـاب نـشـسـت و پـس از اندكى پابه فرار گذاشت . پيامبر(ص )فـرمـود: او را دسـتـگـيـر كـنـيـد و به قتل برسانيد. من از اصحاب سبقت گرفتم و او را كشتم و اموالش را گرفتم . پيامبر(ص )به من بيش از سهميه ام داد.(154)
2 ـ امـيـر مـؤ منان دست فردى را به جرم جاسوسى براى دشمن (معاويه ) قطع ك

رد كه جاسوس در پى آن مُرد.(155)
3 ـ امـام حسن (ع )و جاسوسان معاويه : خبر شهادت امير مؤ منان (ع )و بيعت مردم با فرزندش امام حـسـن (ع )بـه مـعـاويه رسيد. مردى از قبيله حمير را پنهانى به كوفه فرستاد و مردى از قبيله بنى القين را به بصره روانه كرد تا اخبار و اطلاعات را جمع آورى كرده و گزارش د

 

هند و كار بر امام حسن (ع )تباه شود. امام حسن (ع )از جريان آگاهى يافت و دستور داد: مرد حميرى را كه در كوفه ، در دكان قصابى پنهان شده بود، دستگير كنند و گردن بزنند، و به بصره هم نوشت : جـاسـوس ديـگـر را كـه از قـبـيـله ((بـنـى القـين )) بود و در قبيله بنى سليم پنهان شده بود بيابند. پس او را گرفته و گردن زدند.(

منابع و ماخذ:

 


www.wikipedia.ir

www.daneshnameroshd.ir

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید