بخشی از مقاله
حیاط مدرسه
گروه اجتماعی ـ «قبل از شروع كلاس ها در حياط مدرسه صف مي كشيديم»، «زنگ تفريح كه مي شد با بچه ها حياط مدرسه را نه يک بار بلكه چند بار دور مي زديم»، «هر از گاهي هم در زنگ ورزش چند دقيقه ايی را بي سر و صدا بازی مي كرديم». اینها همه استفاده ما از حیاط بزرگ و بی دار و درخت مدرسه در دوره ابتدایی بود. بعدها هرچه بزرگتر شدیم حیاط مان کوچکتر شد.
همکارم میگفت: پسرم را که میخواهم در هر مدرسه ای ثبت نام کنم اول میروم ببینم حیاط دارد یا نه، آخر بعضی از مدرسهها چیزی کم از آپارتمان هایمان ندارد.تاثیر محوطه سازی در مدارس بر فرایند یاددهی و یادگیری و شکل گیری ابعاد مختلف شخصیت دانش آموزان مورد پذیرش کارشناسان آموزشی در دنیاست، اما در کشور ما هنوز مطالعه و پژوهشی جامع در این باره انجام نگرفته است تا بدانیم حیاط هر مدرسه در هر منطقه جغرافیایی با ویژگیهای آب و هوایی ویژه چگونه باید طراحی شود تا بتوان از آن بهره برداری بیشتری کرد.
به گزارش خبرنگار «ايران» چندی پیش سرپرست تحقیق و پژوهش سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور درباره اهمیت محوطه سازی مدارس گفته بود: «یک سال از مدت تحصيل
دبستاني ها در حياط مدرسه سپری مي شود». این در حالی است که در گذشته حیاط مدارس هرچند از حداقل امکانات محروم بود ولی وسعت زیاد آن باب میل بچهها بود، اما با گذشت زمان
نه تنها بر کیفیت حیاطهای قدیمی افزوده نشد که از کمیت آنها نیز کاسته شد. ۲۰ درصد از ز
مان هر روزه اغلب بچههای دوره ابتدایی در حالی در حیاط بی هدف میگذرد
که میتوان با مطالعه و تدبیر حیاط را مختص بچهها طراحی کرد. حیاطی را تصور کنید که دور تا دور آن پر از درختان سبز است و پای هر درختی پر از گلهای رنگارنگ، تعدادی هم آلاچیق در حیاط ساخته شده، تا بچهها در آن دور هم جمع شوند و گپ بزنند.
شاید همین طراحی و چیدمان به نظر ساده بیاید، اما وقتی صدای خنده بچهها در سایه درختها و آلاچیقها گم میشود، میتوان گفت: این تعاملات نه تنها فرایند آموزش و پرورش آنان را متاثر میکند، که مناسبات اجتماعی شکل گرفته، بر شخصیت اجتماعیشان نیز اثرگذار است. فراهم کردن چنین فضایی بدون شک کیفیت این تعاملات را به گونه بهتری شکل میدهد.این که همه کلاسهایتان را حتی علوم و جغرافی و فیزیک و شیمی را در چارچوب بسته کلاس دایر کنیم، رسم دیرینی است که همیشه بر آن پایبند بوده و هستیم. آیا نمیتوان کتاب و درس و مشق را در فضای باز حیاط بساط کرد. همواره بچهها از تغییر چنین فضایی در مدرسه استقبال میکنند، اما با بی امکاناتی حیاطها و بی حوصلگی معدودی از معلمها عطای آن را به لقایش میبخشیم.
تغییر کاربری به میل مدیران
«محمدعلی جواهری» سرپرست تحقیق و پژوهش سازمان نوسازی مدارس کشور در گفت و گو با «ايران» میگوید: «فضاي دروني يك مدرسه به فضاي آموزشي، پرورشي، اداري، پشتيباني و گردشي (محوطه ها) تقسيم مي شود، يعني عملاً يكي از پنج بخش مهم هر فضاي آموزش
ي بايد به محوطه سازی اختصاص يابد، اما هم اكنون مشكلي وجود دارد و آن عبارت است از اين كه فضای مدرسه بر حسب نيازها تغيير كاربری يابد. گاهي اوقات هم برخي مديران نسبت به اهميت هر بخش از فضای فيزيكي مدرسه توجيه نيستند و يا آن را طبق ميل و خواسته خود تغيير مي دهند، گاهي هم مجبوريم مدرسه اي را كه براي مقطع ابتدايي طراحي كرده و ساخته ايم، آن را به دانش آموزان راهنمايي يا متوسطه اختصاص دهيم، بنابراين همه اين عوامل دست به
دست هم مي دهند تا محوطه مدارس نقش اصلي خود را از دست بدهد».
وی در پاسخ به این که چرا قبل از ساخت هر مدرسه نیازسنجی نمیشود تا نیازی به تغییر کاربری مدارس احساس شود، توضیح میدهد: «وقتي تعداد طبقات ساختمان ها در شهرهاي بزرگ افزايش مي يابد، تعداد خانواده هاي ساكن در هر ساختمان و دانش آموزان نيز افزايش مي يابد، اما متاسفانه زميني به احداث يك مدرسه جديد اختصاص نمي يابد، در حالي كه اين مسئله موجب مي شود با تراكم جمعيت دانش آموزي در هر منطقه روبه رو شويم، مدارس تغيير كاربری پيدا كنند و از محوطه و حياط مدارس كاسته شده و بر ساختمان مدرسه افزوده شود. چنين آسيب
هايي بر نقش اثربخشي حياط مدرسه در شكل گيری روابط اجتماعي دانش آموزان اثر سوء بر جا مي گذارد».
آغاز یک پژوهش
جواهری پور درباره پژوهشهایی که تاکنون در این باره انجام گرفته، میگوید: «
تاكنون برنامه مدون و جامعي در اين باره نداشته ايم، اما اخيراً پژوهشي آغاز شده كه در يك سال آينده بايد به نتيجه برسد. براساس اين پژوهش نحوه تغييرات لازم در مدارس موجود و مدارسي كه جديدالاحداث خواهند بود، مورد توجه قرار مي گيرد. همچنين فضاي محوطه ساز
ي در اقليم سرد و گرم هم مورد تاكيد قرار خواهد گرفت». به گفته سرپرست تحقیق و پژوهش سازمان نوسازی مدارس کشور، حیاط مدارس براساس استانداردهای لازم و متناسب با هر مقطع تحصیلی ساخته میشود، اما تغییر کاربری یکی از شایعترین آسیبهایی است
که در این باره دیده میشود. هم اکنون آنچه به نظر میرسد این است که اغلب مدارس کشور از امکانات لازم در محوطه سازی بی نصیب هستند.
مدرسه سازان بیشتر به کلاسهای درس اکتفا کردهاند. در حالی که فضاهای پراهمیتی همچون حیاط مغفول مانده است. اگرچه مشکل زمین در شهرهای بزرگ یکی
از بزرگترین موانع در ساخت مدارس محسوب میشود، اما در شهرهای کوچک که چنین مشکلی وجود ندارد نیز با حیاطهای خالی، خلوت و بی رونق از هنر و ذوق روبه رو هستیم. امروزه در شهرهای بزرگ به اندازه کافی بچهها در آپارتمان های کوچک و بی حیاط محصور شدهاند، میتوان با کمی مطالعه، فکر و تدبیر حیاط هر چند کوچک مدرسه را از آنان دریغ نکرد.
عینک
عینک به قابهای دارای عدسی شیشهای گفته میشود که در جلوی چشمهای انسان قرار داده میشود تا دید و سوی چشمها را بهتر کند. گاه هم از عینکها تنها به منظور زیبایی و زینت یا محافظت از چشمها استفاده میشود. عینکهای ویژهای هم وجود دارد که برای مشاهده صحنههای سهبعدی یا واقعیت مجازی بکار میروند.
عینک آفتابی عینکی با عدسیهای تیره است که برای محافظت چشم از نور شدید محیط به کار میرود. به عینکی که عدسی آن شعاعهای نور عبور یافته را به هم نزدیک نموده یا دور سازد (واگرا یا همگرا باشد) عینک طبی میگویند. عینک طبی برای اصلاح دید در عیوب انکساری چشم به کار میرود.
نخستین عینک قابل قرار دادن روی صورت را سالوینو دآمراتی (Salvino d'Armati)، اهل ایتالیا، در سال ۱۲۸۴ میلادی ساخت.
عینک طبی
به عینکی که عدسی آن شعاعهای نور عبور یافته را به هم نزدیک نموده یا دور سازد (واگرا یا همگرا باشد) عینک طبی میگویند. عینک طبی برای اصلاح دید در عیوب انکساری چشم به کار میرود. اصلاح دید نزدیکبینی با عدسی مقعر یا واگرا و اصلاح دید دوربینی با عدسی محدب یا همگرا است. در پیرچشمی از دو عینک یکی برای دور و یکی برای نزدیک یا عینک دودید استفاده میکنیم. در آستیگماتیسم از عینک استوانهای کمک میگیریم که دارای محور است.
برخی مردم عینک میزنند تا بتوانند واضح ببینند. عینکها عدسیهایی از جنس شیشه یا پلاستیک دارند که پرتوهای نور را قبل از ورود به جشم منحرف میکن
ند. آن گاه عدسی چشم میتواند نور را چنان متمرکز کند که تصویر واضحی از جسم بر روی شبکیه، که در عقب چشم واقع است، تشکیل میشود.
تاریخچه
عینک اولین بار در قرن سیزدهم میلادی در اروپا استفاده شد. ب
ا تکامل صنعت چاپ در قرن پانزدهم استفاده از عینک افزایش یافت اما در قرن حاضر و با اجرای برنامهٔ آموزش عمومی استفاده از آن گسترش یافته است.
نمره عینک
تعیین و نوشتن نسخه برای عینک طبی وظیفه چشم پزشک یا بینایی سنج میباشد. در نسخه، نمره عینک با سه عدد مشخص میشود: برای مثال شماره ۱۸۰* ۱/۵ - ۵- نمره یک عینک است. عدد اول نشاندهنده میزان دوربینی یا نزدیک بینی است. علامت جلویی آن نشاندهنده نزدیک بینی (علامت منفی) یا دوربینی (علامت مثبت) است. عدد دوم (۱/۵) نشاندهنده میزان آستیگماتیسم شماست. این عدد ممکن است با علامت مثبت یا منفی نوشت
ه شود. عدد سوم (۱۸۰) محور آستیگماتیسم را نشان میدهد. برای مثال ۱۸۰ نشاندهنده افقی بودن محور آستیگماتیسم است. بنابراین شماره ۱۸۰* ۱/۵ - ۵- بدین معناست که بیمار نزدیک بینی متوسط و آستیگماتیسم متوسط در محور افقی دارد. نمره عینک طبی با واحدی به نام دیوپتر تعیین میشود. بینایی سنجها تنها گروهی هستند که در دا
نشگاه ساخت عینک طبی را به صورت علمی فرامیگیرند.
امروزه گاه برای زیبایی به جای عینک طبی از لنز چشمی استفاده میشود.
جنس عدسی
در ساخت عدسی عینکهای طبی معمولاً از یکی از مواد زیر استفاده میشود:
شیشه
بهسنت و در زمانهای قدیم عدسی عینکها را از شیشه میساختند. امروزه نیز همچنان گاه عدسیها را از شیشه میسازند. از ویژگیهای مثبت شیشه خشناپذیری و شفافیت آن است. ویژگیهای ناخوشایند شیشه وزن زیاد و شکنندگیاست. همچنین در نمرههای بالا ضخامت عدسیهای شیشهای به نسبت پلیکربناتی زیاد است. اگر حفاظت چشم از اشعهٔ فرابنفش هم مدنظر باشد عدسیهای شیشهای نیازمند اعمال پوششی از یکی مادهٔ جلوگیر اشعهٔ فرابنفشاند.
پلاستیک CR39
CR39 پرکاربردترین بسپار در صنعت عدسیسازیاست. عدسی
های پلاستیکی شکنندگیشان بسی کمتر از همتایان شیشهایاست و همچنین سبکترند. چون پلاستیک از شیشه آسانتر خش میپذیرد، عدسیهای پلاستیکی نیازمند اعمالشدن یکی پوشش نازک از مادهای ضدخش بر سطح عدسیاند. این عدسیها همانند عدسیهای شیشهای در نمرههای بالا به نسبت عدسیهای پلیکربانتی ضخیماند. همچنین همانند عدسیهای شیشهای برای جلوگیری از برخورد اشعهٔ فرابنفش به چشم نیازمند اعمال پوشش ضدفرابنفشاند.
پلیکربنات
پلیکربنات یکی از بهترین مواد برای ساختن عدسیهای عینک است. عدسیهای پلیکربناتی بهشدت ناشکنندهاند. بهعلاوه از عدسیهای شیشهای یا پلاستیکی همنمره نازکتر و سبکترند. ویژگی مثبت دیگرشان این است که جلو ورود اشعهٔ فرابنفش را به طور کامل میگیرند. این عیب در آنها هست که در نمرههای بالا دید جانبی را بیشتر از همتایان شیشهای و پلاستیکی محدود میکنند. خشپذیری پلیکربنات بیشتر از آنِ شیشهاست و از این رو نیازمند اعمال پوشش ضدخش است. به علاوه ضریب بازتابش از شیشه و پلاستیک بیشتر است و از این رو نیاز به اعمال پوشش ضدبازتاب بیشتر احساس میشود.
خانه
رعایت این نکته ها، ماشین ظرفشویی شما با بهترین کارآیی خودش کار خواهد کرد.
بشقاب ها در صورتی به بهترین شکل تمیز خواهند شد که کف همه آن
ها رو به مرکز ماشین ظرفشویی باشد. وقتی همه را به یک جهت می گذارید، آنقدر که فکر می کنید تمیز نخواهند شد.
لیوان ها باید در بالای ماشین ظرفشویی و بین تیغه ها قرار بگیرند. اگر آنها را بالای تیغه ها بگذارید ممکن است موقع شست وشو آسیب ببینند و گذاشتن آنها در پایین جلوی تمیز شدن شان را خواهد گرفت.
کاسه ها را طوری بچینید که آب بتواند به راحتی به آنها وارد شود و درون شان بچرخد. پیشنهاد ما این است که آنها را پشت به پشت بچینید.
چه ماشین تان پر باشد چه خالی، بهتر است چاقوها را در طبقه
پایین بگذارید زیرا امن تر است.
قاشق و چنگال ها باید در جای مخصوص به خود قرار بگیرند. ماشین های ظرفشویی طراحی های مختلفی برای جای قاشق چنگال دارند اما در هر حال باید آنها را طوری بچینید که به هم نچسبند.
سینی ها و وسایل بزرگ تر را باید نزدیک تر به دیواره های ماشین قرار دهید تا جلوی برخورد آب به ظروف کوچک تر گرفته نشود.
ظروفی که دسته بلند دارند و عمودی در ماشین جا نمی شوند را می توان
ید به صورت افقی در بالای ماشین بگذارید. قاشق های بزرگ را هم در بالا بگذارید به طوری که رو به پایین ماشین باشند تا آب را جمع نکنند و کاملا تمیز شوند.
کاسه و گلدان های بزرگ را در قفسه پایین طوری بچینید که زاویه کمی داشته باشند و کاملا عمودی یا افقی قرار نگیرند. با این روش آب را در خودشان نگه نمی دارند و بهتر تمیز می شوند.
قبل از قرار دادن ظروف پلاستیکی در ماشین ظرفشویی به برچسب روی آنها توجه کنید. بعضی از این ظرف ها را نمی توانید در ماشین بشویید، چون حرارت بالا ممکن است آنها ر
ا خراب کند و به علاوه، بعضی از ظروف پلاستیکی در حرارت مواد سمی شیمیایی آزاد کرده و باقی ظروف را آلوده می کنند.
برای آنکه تی شرت های شما بیشتر عمر کنند
اصولا تی شرت ها را برای عمر خیلی طولانی نمی خرید. حداکثر می توانید امید
وار باشید یک تابستان آنها را بپوشید اما حالا با این قیمت های فعلی، به صرفه تر است از تی شرت هایتان بیشتر مراقبت کنید و تا می توانید آنها را مدت بیشتری بپوشید.
می گویند تی شرت ها را با آب سرد بشویید تا از ریخت نیفتند. البته حرف شان درست است اما موادشوینده در آب گرم بهتر اثر می کنند. تی شرت ها را با آب گرم بشویید، آنها را روی سطحی خشک کنید و بعد اتو کنید تا به شکل اول برگردند.
همیشه بعد از شست وشو به تی شرت ها نرم کننده لباس بزنید. نرم کننده باعث می شود چین وچروک اضافی تی شرت از بین برود و نو تر به نظر برسد. علاوه بر این نرم کننده به لباس شما بوی بسیار خوبی خواهد داد.
برای حفظ رنگ واقعی تی شرت ها آنها را با لباس های همرنگ در ماشین بیندازید به خصوص تی شرت های سفید بعد از مدتی در ماشین لباس شویی تیره می شوند. اگر نقش ونگار ندارند، می توانید ماهی یک بار آنها را در مایع رقیق آب و سفید کننده بشویید. این کار باعث
می شود تی شرت های شما زرد نشوند.
۲ توصیه کاربردی برای مشکلات خانگی
۱ چرا فکر می کنید دستکش های زمستانی در تابستان به درد شما نمی خورند؟ اگر دستکش شما جای انگشت ندارد و یک تکه است، می توانید استفاده جالبی از آن بکنید. این نوع دستکش ها کاور خوب و بامزه ای برای محافظت از عینک های آفتابی هستند. می تو
انید عینک را در آنها بگذارید و در داشبور ماشین تان یا هر جای دیگری که به آن فشار نمی آورد، بگذارید. ۲ اگر نخ گردنبند یا تسبیح تان همیشه پاره می شود، اشکال از مهره های آن یا نحوه استفاده شما از آن است، در نتیجه باید دنبال نخ محکم تری برای آن باشید. نخ دندان، نخ بسیار محکمی است که به این راحتی ها پاره نخواهد شد. گردنبند مهره ای یا تسبیح را با آن نخ کنید و دیگر نگران پاره شدن آن نباشید.
برای آنکه آتش کباب تان هم بوی خوب بدهد
الان هوای بهاری جان می دهد برای سفر. سفرهای کوتاه یک روزه در آخر هفته ها که به شما و اعضای خانواده امکان استفاده از تمیزی هوا و اکسیژنی که شاید در دیگر اوقات سال پیدا نکنید را می دهد اما در هوای سرد شاید لازم باشد در طبیعت آتش روشن کنید. این آتش می تواند به شما کمک کند جوجه کباب یا کباب سیب زمینی یا بلال درست کنید. مواد آتش زای زیادی برای آتش روشن کردن راحت در بازار وجود دارد؛ ژل های آتش زنه یا زغال هایی که خودشان آتش می گیرند از این دست هستند. ولی یک ماده طبیعی و بسیار کم خطرتر، پوست پرتقال است؛ شما می توانید پرتقال را پوست بکنید و پوست آن را
خشک کنید. پوست پرتقال خشک شده به راحتی آتش می گیرد و کار شما را راحت می کند. علاوه بر این باعث می شود آتش شما بوی خوب و بسیار متفاوتی داشته باشد.
آسمان شب
بیش از 13 سال است که «آسمان شب» به صورت مداوم در تلویزیون پخش می شود. به عنوان یکی از سازندگان این برنامه، فکر می کنید رمز ماندگاری اش در تمام این سال ها چه بوده؟
محمدفواد: روزی که سیاوش و بابک امین تفرشی این برنامه را «آسمان شب» نام گذاری کردند، زندگی ماشینی باعث شده بود تا از آسمان و آن چیزهایی که در آن قرار دارد، غافل شویم. از همان روز که شروع کردیم، مثلا وقتی می گفتیم ماه گرفتگی یا خورشیدگرفتگی شده و برویم درباره اش حرف بزنیم، خیلی از مدیران به ما می خندیدند. درواقع این چیزها اصلا برایشان اهمیت نداشت. از همان زمان می دانستیم که آسمان بی کران آن قدر بسیط است و آن قدر موضوعات گسترده دارد که نه تنها تا 14 سال، بلکه تا سال های دیگر هم حرف برای گفتن وجود دارد. دلیل دیگر ادامه برنامه به نظرم جذابیتی است که برای مخاطب داشته است. این که شما می توانید یک مفهوم ثقیل را به زبان ساده بیان کنید، باعث می شود طیف مخاطبان هر روز وسیع تر شود.
سیاوش: من هم فکر می کنم این را باید در میزان مخاطبانش جست وجو کرد. «آسمان شب» توانسته بیننده هایش را حفظ کند، برای همین تا امروز باقی مانده است. مدیران مختلفی در تمام این سال ها آمدند و رفتند، اما وقتی دیدند برنامه ه
م چنان بیننده دارد، آن را حفظ کردند. ولی شاید آن چیزی که همه را مجاب کرده که این برنامه را حفظ کنند، این است که ما در طول این دوران سعی کردیم به روز باشیم و رشد کنیم. برای گروه سازنده هم این برنامه یک آکادمی بوده تا آن ها به تدریج رشد کنند و علم بیاموزند؛ همین باعث شد ساختار و محتوای برنامه مدام تغییر کند. درواقع این تازه شدن مدام رمز اصلی ماندگاری برنامه است. برنامه ای که در طول زمان تغییر نکند، به تدریج را حفظ کنیم تا برنامه برایمان به عادت تبدیل نشود، چون یک برنامه یکنواخت پس از مدتی حتی برای گروه سازنده اش هم تکراری می شود.
آیا در طول این سال ها اتفاقی افتاد که تصمیم بگیرید دیگر برنامه را ادامه ندهید؟
محمدفواد: بله، اتفاقات مختلفی افتاد. کما این که الان همه می دانند تلویزیون با مشکل مالی مواجه است. این برنامه هم طبیعتا با همه آن مشکلا
ت روبه رو بوده و این که چطور توانسته دوام بیاورد، به نظرم تلاش سیاوش بوده است. سیاوش به خاطر علاقه اش به نجوم خیلی دوست دارد به آن
بپردازد.
سیاوش: این لطف فواد است، اما واقعا بارها اتفاق افتاده که تصمیم بگیریم برنامه را تعطیل کنیم. اما واقعیت این است که خود من به نجوم علاقه مندم و اصلا دل مشغولی ام به نجوم آماتوری باعث شد «آسمان شب» متولد شود. این وسط پیش می آمد که من از چیزی ناراحت و دلخور می شدم، مثلا گاهی ساعت پخش برنامه عوض می شد و بیننده ها به دردسر می افتادند.
همین چیزها من را آزار می دهد و گاهی دلم می خواهد کلا برنامه را رها کنم! ول
ی به هرحال هم چنان ایستاده ایم و پیش می رویم. نکته این جاست که ما حتی در طول این سال ها کارشناس های برنامه را هم عوض کرده ایم. کسانی که یک زمانی بیننده برنامه بودند، الان کارشناسان برنامه هستند. این افراد حرف های تازه ای دارند و همین ها برنامه را تازه و نو می کند.
اما یک بار اگر اشتباه نکنم، برای مدتی برنامه تعطیل شد. داستانش چه بود؟
محمدفواد: ما در تعطیلی اش نقشی نداشتیم. دوره کوتاه مدتی بود، ولی مجدد دعوت به همکاری شدیم و برنامه ادامه پیدا کرد.
دلیل این تعطیلی چه بود؟
محمدفواد: اتفاق خیلی بدی بود، هم برای گروه برنامه ساز و هم برای گروه م
خاطبانی که تعدادشان کم هم نبود. همان طور که سیاوش گفت، الان بخشی از کارشناسان برنامه «آسمان شب»، از مخاطبان اولیه برنامه هستند. یعنی برنامه ما باعث شد آن ها به دنبال تحقیق در این حوزه بروند و پس از چندی جزو کارشناسان نجوم این کشور ش
وند. 14 سال عمر زیادی است؛ آن هم برای تحصیلات آکادمیک و رسیدن به مرحله کارشناسی. این اتفاق اصلا چیز کوچکی نیست. بخش زیادی از این مخاطبان اعلام نیازشان به برنامه را، به تلویزیون اعلام کردند و خواستند برنامه ادامه پیدا کند. مدیران ما فکر می کردند با تغییر افراد می شود تنوع ایجاد کرد، اما نباید حق مولف را در این میان فراموش کرد. اگر حق مولف را هم در نظر نگیریم، بعضی برنامه ها با بعضی افراد خاص موضوعیت پیدا می کنند.
مثلا برنامه «نود» با عادل فردوسی پور جلو می رود. برنامه سازی ای که ما انجام می دهیم، یک هنر است؛ بخش زیادی از هنر زاییده تخیل، تفکر و تصور یک فرد است. نمی شود یک محصول را که با یک نگرش و طراحی ساخته شده، به دست کسی دیگر بسپاریم تا با شیوه خودش آن را بگرداند. ما چه خوشمان بیاید، چه نیاید، «آسمان شب» با وجود سیاوش صفاریان پور و همراهانش پیش رفته است. برای همین من فکر می کنم هیچ وقت نمی شود برنامه ای را که زاییده تفکر یک نفر است، با شخص دیگری جلو برد.
سیاوش: این برنامه هم راستا است با آغاز دوران برنامه سازی تلویزیونی م
ا، برای همین احساس تعلق خاطر به این برنامه داریم. هم این برنامه از ما هویت می گیرد و هم ما از آن. این برنامه با روح و جسم ما عجین شده، برای همین هم هست که فکر می کنم برنامه به دل می نشیند.
همیشه اسم شما دو نفر با هم آمده است، ولی به نظر می رسد شما (اشاره به فواد) سهم بیشتری از برنامه را متعلق به سیاوش می دانید!
محمدفواد: همیشه می گویند برادران صفاریان پور، ولی مسلما سیاوش س
هم بیشتری دارد. بخش زیادی از برنامه به دوش سیاوش است.
من در خیلی جاها عقب نشینی کرده ام. بخش عمده ای از کارها را با هم جلو رفته ایم، اما من بیشتر عصبانی می شدم!
سیاوش: برخلاف فواد من معتقدم برنامه متعلق به هردوی ماست. چون هر دوی ما باعث شکل گیری این برنامه شدیم. عشق و علاقه من به نجوم باعث شد این برنامه شکل بگیرد و در کنارش، عشق و علاقه فواد به برنامه سازی در تلویزیون باعث شد برنامه به ساختار درستی برسد. ما عین تاروپود هستیم. نمی شود سهمی را برای تار در نظر گرفت، سهمی را برای پود!
محمدفواد: او همیشه می گفت باید ادامه دهیم. من خیلی جاها ترجیح می
دادم کار را متوقف کنم، اما سیاوش سعی می کرد مقاومت کند و همه ما را هم سر کار نگه دارد.
پس شما(خطاب به سیاوش) خیلی صبور هستید!
سیاوش: راستش از یک جایی به بعد من در رودربایستی با بینندگان «آسمان شب» قرار گرفتم! از آن جایی که اجرا به عهده من است، مخاطبان من را به خوبی می شناسند
و بازخوردها را به من می دهند. همین باعث می شد به خاطر آن ها هر وقت که از مشکلات خسته می شدم، دوباره برگردم و به کار ادامه دهم. راستش را بخواهید یک مدتی هم قهر کرده بودم و می خواستم دیگر برنگردم. اما به خاطر یک قرار نامرئی که بین من و بینندگان برنامه وجود داشت، ترجیح دادم نسبت به لطف آن ها بی تفاوت نباشم و برنامه را دنبال کنم. ضمن این که من معتقدم تعداد کمی از برنامه های تلویزیونی شانس این را دارند که چندین سال پیاپی روی آنتن بروند. راستش من برنامه های علمی دیگری هم ساخته ام، اما هرگز آن ها را ادامه ندادم، چون معتقد بودم فقط بعضی برنامه ها باید ادامه پیدا کنند.
اصلا این برنامه چطور شکل گرفت؟ هرکجا یک چیزی درباره اش نوشته اند، اما می خواهم این را از زبان خود شما بشنوم.
محمدفواد: ماجرای اصلی این بود که سیاوش دانش آموخته نجوم بود، اما در عین ح
ال هردوی ما به تلویزیون خیلی علاقه داشتیم. من در حوزه سینما کار می کردم و یک مقدار به خاطر دانشی که نسبت به برنامه سازی داشتم، از سیاوش جلوتر بودم، اما همه جا و همیشه با هم بودیم. به تلویزیون آمدیم و می خواستیم برای یک پدیده آسمانی کاری انجام دهیم. در آن زمان برنامه روتین علمی وجود نداشت و ما را ارجاع دادند به فصلنامه های تابستانه
و زمستانه که امیر سماواتی تهیه می کرد. آن ها مجری ای برای برنامه شان می خواستند که کارشناس علمی هم باشد. قرار شد سیاوش به عنوان مجری حضور داشته باشد. از همان اول گفتند من هم کنار سیاوش بایستم. من اصلا توان اجرا کردن نداشتم.
بعد از آن برنامه گفتند اجراهایمان خوب بوده و دوباره سراغمان آمدند. من هم چنان فعالیت های کارگردانی ام را دنبال می کردم. بعد از آن برنامه هایی را به صورت طرح های نجومی به تلویزیون ارائه کردیم و به صورت تک برنامه کارهایی ساختیم. چند سالی به همین روال ادامه دادیم تا این که سیاوش طرحی را نوشت با نام «آسمان شب، طبیعت فراموش شده». هم زمان یک گروه دیگر هم طرحی را ارائه کرده بودند که در این میان طرح ما پذیرفته شد. بعد از آن برنامه، پخش مداوم «آسمان شب» شروع شد.
سیاوش: درست است. برنامه از سال 78 شروع شد. در این سال ما کارمان را در شبکه چهار با ساخت برنامه های تک قسمتی به مناسبت یک رویداد نجومی شروع کردیم. بعد از مدتی مدیر شبکه چهار از ما خواست کار یک برنامه مدون نجومی را شروع کنیم. شبکه
چهار به خاطر ماهیت علمی اش ، پیش از «آسمان شب»، برنامه های نجومی دیگری هم داشت، اما نه با این عنوان.
این برنامه قرار بود 50 قسمت داشته باشد و در 50 شب پخش شود. وقتی برنامه را شروع کردیم، تصورمان این بود که تلویزیون قبول کرده یک سری برنامه بسازیم درباره نجوم. اما وقتی سری اول تمام شد، از ما خواستند سری دوم را بسازیم. به همین ترتیب نیز برنامه ادامه پیدا کرد تا امروز! بنابراین می توانیم بگوییم 16 اردیبهشت 80 روز تولد «آسمان شب» بود.
محل زندگی ما
از دور وقتی منظره فواره هایی را که در جریانی از انوار خوشرنگ قد می کشند و فرو می ریزند، می بینی بی اختیار قدم هایت به سمت آبنمای زیبای وسط میدان کشیده می شود. صدای ریزش قطرات ریز و درشت آب، یک لحظه تو را از هیاهوی شهر جدا می کند. دمی می آسایی و وقتی عزم رفتن می کنی، حس سبک شدن داری، خستگی ا
ت را فراموش کرده ای و جانی تازه یافته ای. چنین تجربه هایی زندگی را برای ما شهرنشین ها، شیرین می کنند، حس اینکه هر وقت بخواهی می توانی روی نیمکتی پاکیزه بنشینی و زیبایی و طراوت را مهمان نگاهت کنی. تحمل مرارت و ملال ز
ندگی ماشینی را برایت راحت می کند. وقتی که گوشه ای از شهر را پاکیزه و زیبا می بینی، مواظبی تا با گذر تو چیزی از این تمیزی و قشنگی کم نشود. اگر کاغذ مچاله ای در دست داری، آن را تا رسیدن به اولین سطل زباله نگاه می داری، اصلاً وقتی محله ات تر و تمیز و پیراسته باشد، زندگی زیباتر و دوست داشتنی تر است. اما چه عواملی در زیبا بودن شهر ما دخیل هستند. در روزگاری که در شهرداری هر یک از مناطق این شهر، اداره ای به نام زیباسازی فعالیت می کند، چرا هنوز هم جاهایی زشت و بدمنظره اند.
در جریان این گزارش چند نفر از اهالی و مسئولان شهرداری به این پرسش پاسخ گفته اند. شاید برای همه ما پیش آمده باشد که برای یک بار هم که شده کوچه ای را که در آن سکونت داریم، خیابانی که از آن می گذریم و محله ای که محل رفت و آمدهایمان است را به طور دلخواه تصور کنیم. احتمالاً تصویر دلخواه فرق چندانی با تصویر واقعی آن ندارد به عبارت بهتر محله و کوچه همان است فقط پاکیزه تر و قاعده مندتر. یعنی نه سطل زباله هایش واژگون و شکسته است، نه سر کوچه و زیر تیر چراغ برق بسته های زباله دیده می شود و نه سطح دیوارهایش پوشیده از لکه های بجا مانده از انفجار ترقه و دست نوشته های آنچنانی است.
● رعایت همگانی پاکیزگی
وقتی صحبت از زیباسازی شهر می کنیم در وا
قع به دو نکته اشاره کرده ایم. یکی ایجاد زیبایی و دیگری حذف و رفع تمام عواملی که موجب بدمنظره شدن و نازیبایی شهر می شود.
بسیاری عقیده دارند که مورد دوم مهمتر است زیرا با تحقق آن عوامل اول می تواند کارساز باشد.
علی اکبر زاهدی نیا یکی از ساکنین در این باره می گوید: «به نظر من شهرداری اقدامات لازم را انجام می دهد. زباله ها را انتقال می دهند، کوچه ها را آسفالت می کنند، باجه های تلفن را می شویند و خلاصه اینجا و آنجا نرده ای رنگ می کنند، گلی می کارند و از اینجور کارها. اما یک بی مبالاتی کوچک کافی است تا همه این زحمات هدر رود. بعضی وقتها درحال عبور از همین کوچه خودمان می بینیم یکی از خانم های خانه دار از پنجره واحد طبقه سوم فرش و زیراندازی را آویزان می کند و می تکاند. شاید به نظر خود این خانم و یک عده دیگر این کار تأثیر چندانی در کثیفی شهر نداشته باشد، اما صحبت سر این مسأله است که چطور بعضی
از ما چیزی را که برای خودمان ناپسند می دانیم برای بقیه می پسندیم. اگر کسی در پنجره خانه این خانم را باز کند و مقداری خاکروبه به داخل خانه بریزد، چه حالی به او دست می دهد. مگر نمی گوییم شهر ما خانه ما؟ آیا معنی این شعار این است که خانه را جارو کنی و خاکروبه را داخل کوچه بریزی.»
به عقیده زاهدی نیا باید پاکیزه نگاه داشتن محیط خارج از خانه هم
از
کودکی به همه شهروندان آموزش داده شود: «اگر به همه ما یاد م
ی دادند همان طور که مراقب تمیزی و پاکیزگی خانه خودمان هستیم و هیچ آدم عاقلی در خانه خودش آشغال روی زمین نمی ریزد، در محیط بیرون از خانه هم چنین رفتاری داشته باشیم، این همه پول وقت و نیرو برای تمیز شدن لازم نبود.»
بسیاری آموزش های عجولانه و یک خطی و تکراری را موجب
شعارزدگی می دانند و عقیده دارند در این زمینه باید برای ارتباط با مخاطبان شهری از شیوه های جذاب تری استفاده کرد.
تجربه نشان داده است که باورهای دینی مردم در این زمینه می تواند آنها را ترغیب به مشارکت بیشتر کند. شما حساب کنید بلاد مسلمین از دیرباز به عنوان
مکان ها و محیط های پاکیزه و دور از آلودگی شده بودند. این تمیزی و نظافت عمومی مربوط به زمانی است که هنوز هیچ حرفی از بلدیه و شهرداری نبوده است.
فراش صبح زود می آمده و آب وجارویی می زده و می رفته. این باور عمومی مردم که شوارع و طرق را وسیله ای برای سهولت زندگی همه می دانسته اند، موجب شده بود تا براساس دستورات دینی و به تبعیت از سیره معصومین و بزرگان دین، کس
ی اگر سنگ و کلوخی سر راه می دید آن را برمی داشت و اگر آلودگی و نجاستی را مشاهده می کرد یا بر طرف می کرد یا با خاک آن را می پوشاند.»
● مقابله با اخلال گران زیبایی شهر
با این حال سوالی که برای بسیاری مطرح می شود، این است که در این میان اداره زیباسازی چه وظایفی را برعهده دارد؟
مهندس ذبیح الله حسینی رئیس اداره زیباسازی در پاسخ به این سوال می گوید:«پاکسازی نماها و شست و شوی مبلمان شهری، نورپردازی، آذین بندی معابر و مساجد بویژه در مناسبت ها، احداث آب نماها، پیاده روسازی و تبلیغات محیطی از وظایف این معاونت است. البته به همه اینها باید موارد دیگری مانند نصب حجم های هنری و مجسمه ها و فعالیت های مشابه را هم اضافه کرد.»
به گفته حسینی با وجود فعالیت های گسترده این معاونت عواملی وجود دارد که موجب بی اثر شدن این تلاش ها می شود. او در این باره ادامه می دهد:
«درباره همین اولین وظیفه این اداره که پاکسازی نماهای شهری است، وقتی جایی را رنگ آمیزی و تمیز می کنیم یکی- دو روز بعد برچسب های تبلیغاتی در سطح این نماها مشاهده می شوند. بسیاری از موسسات و شرکت ها بدون توجه به آثار تخریبی چنین اقداماتی هرجا که دستشان برسد برچسب می چسبانند و دیوارنویسی می کنند.»
رئیس اداره زیباسازی از اتخاذ تدابیر سختگیرانه تر در این باره خبر می دهد و می گوید:« با تهیه عکس و تصویر از آسیب های وارد شده به نماهای شهری توسط این موسسات گزارش مصوری تهیه و برای تنظیم شکواییه به اداره حقوقی ارسال می شود. علاوه بر جرایم نقدی، برای کسانی که اقدام به چنین کارهایی می کنند مجازات های دیگری مانند قطع تلفن نیز درنظر گرفته شده است.»
به گفته او پدیده و ندالیزم وآسیب رسانی به نماها و مبلمان شهری نیز از مشکلات جدی پیش روی پرسنل این اداره است.
حسینی در این باره می گوید:«اثرات چنین پدیده ای شدت و ضعف دارد، با این همه می توان گفت در سال های اخیر به طور نسبی و تقریبی شاهد کا
هش چنین صدماتی هستیم که نشان دهنده رشد آگاهی ها و ارتقای سطح فرهنگ شهروندی است. با این همه با اقدامات تبلیغی و اطلاع رسانی های به جا از طریق رسانه هایی مانند صدا و سیما و مطبوعات شهری می توان به برطرف شدن این مشکل امیدوار بود.»
رئیس اداره زیباسازی با موثر بودن اقدامات تشویقی ما
نند انتخاب شهروند نمونه که در سال های اخیر انجام می شود، خبر خوشی نیز برای اهالی دارد. او می گوید:«به تازگی با توجه به بودجه اختصاص یافته، امکانات خوبی در بعضی از پارک ها برای بازی بچه ها ایجاد شده است و همچنین اقداماتی در همه حوزه های مربوط به این اداره انجام خواهد شد و در نظر داریم سال آینده با مشارکت اداره فضای سبز در بعضی محورها با اجرای فضاهای سبز عمومی، منظره زیبایی را ایجاد کنیم.»
به گفته رئیس اداره زیباسازی، معاونت هایدیگری مانند: فضای سبز و معاونت عمرانی شهرداری در بهبود وضع ظاهری شهر دخالت دارند و با تلاش پیگیری و مستمر آنها وضع شهر در حال بهبود یافتن است با این حال مردم در این زمینه نقش اصلی و اساسی را دارند.
بسیاری دیگر نیز با رئیس زیباسازی شهر در این باره هم ع
قیده اند. به گفته آنها اطلاع رسانی و تبلیغات گسترده در این باره می تواند به ارتقای فرهنگ شهروندی و جذب مشارکت های عمومی برای زیباسازی شهر کمک کند. از سوی دیگر با تحقق چنین هدفی عملا عمر مفید نماها و مبلمان شهری افزوده می شود و با کم شدن آسیب ها در این باره زیبایی و چشم نوازی آنها نیز برای مدتی طولان
ی تر حفظ می شود.
هرچه هست داشتن شهری زیبا و پاکیزه حق شهروندان است. حقی که توسط خود آنها تأمین می شود و برای حفظ آن نیز تلاش همه آنها ضروری است.
● نمای سنتی یا مدرن
یکی دیگر از نمادهای زیبایی شهری، نمای ساختمان ها است که باید ساماندهی شده و با مسائل دیگر هماهنگ شود.
استفاده از معماری های گوناگون برای نماسازی ساختمان ها، سابقه ای دیرپا دارد. با این وجود با فراوانی ابزار و ایجاد مهارت های جدید در این زمینه این روزها شاهد شکل گیری نماهای ساختمان در اشکال جدید و بدیع هستیم.
بسیاری از سازندگان بناها با کاربرد سبک های بومی و اقلیمی و تلفیق آن با نماسازی های مدرن، اشکال جدیدی را در نمای ساختمان ها پدید می آورند که به نوبه خود می تواند چشم نواز و زیبا باشد. اما در این میان چیزی که به آن توجه می شود این است که نمای ساختمان نیز مانند سایر بخش های آن نقش مهمی در حفظ امنیت و صرفه جویی د
ر استفاده از انرژی برای روشن و گرم یا خنک نگه داشتن فضای داخلی ساختمان دارد. رقابت در ایجاد نماهای جدید در سال های اخیر به احداث ساختمان هایی که نمای خارجی آنها پوشیده از شیشه است منجر شده است. طبیعی است در چنین ساختمان هایی چه مقدار انرژی برای ایجاد حرارت یا برودت هدر می رود.
درحقیقت چیزی که بیشتر از شکل و فرم و سنتی یا مد
رن بودن نمای خانه ها اهمیت دارد نقش آنها در نگهداری از دمای مطلوب فضای داخلی ساختمان است.
از سوی دیگر این توجیه که با مقاوم سازی و ایمن سازی ساختمان ها، بهای کمتری به زیبایی نمای آنها داده شود، چندان منطقی به نظر نمی رسد. می توان با در نظر گرفتن نکاتی به هر دو حسن دست یافت، هم زیبایی نماها و هم حفظ و حراست از انرژی که برای ایجاد دمای مطلوب در منازل صرف می شود.
به عبارت دیگر می توان با تلفیق نیازها به الگوی واحدی در نماسازی دست یافت که در آن زیبایی در کنار ایمنی تأمین شود.
عاملی که با دسترسی به آن جنبه های اقتصادی در ساختمان
سازی با اسراف تضییع انرژی همراه نباشد و در عین حال با ارائه نمونه های تازه ای از نماهای شهری منتهی شود.
چنین امری می تواند با تعمیم در تمام امور شهری مشکلات مشا
به را نیز از سر راه مردم و مسئولین بردارد و در این باره ما را به یک تعادل پایدار برساند.
روزی را که دوست دارید تکرار شود
براي بسياري از افراد برخاستن از خواب صبحگاهي و شروع يک روز، سخت ترين زمان در روز است .
1- بدن تان را بکشيد
بهترين کار اين است که قبل از برخاستن، هر يک از اعضا را براي 15 ثانيه بکشيد. مثلا از دستان خود شروع کنيد و هر يک از انگشتان را بکشيد. بعد مي توانيد پاهاي خود را بکشيد و در نهايت گردن و کمر را کش و قوسي دهيد.
اين نوع حرکات سبب نرم شدن ماهيچه و مفاصل، جريان بيشتر خون و اکسيژن رساني بالاتر به بافت ها مي شود.
2- محبت کنيد
از خواب بيدار کردن کودکي که هنوز در خواب ناز است يا نوجواني که تا دير وقت بيدار بوده و مجبور است صبح زود به مدرسه برود، کار راحت و دلنشيني نيست.
صبح ها کنار تخت فرزندتان بنشينيد و با نوازش کردن سر او سعي کنيد آرام او را بلند کنيد. نوازش نه تنها از ناراحتي ناشي از برخاستن نا به هنگام مي کاهد، بلکه به خود شما نيز حس خوبي را القا خواهد کرد که تا پايان روز با شما مي ماند.
در ضمن قبل از آن که براي رفتن به محل کار يا درس از خانه خارج شويد، تمامي افراد داخل خانه که به آن ها علاقه داريد را ببوسيد. اين حرکت محبت آميز، استرس را کاهش داده و سبب مي شود روزتان را با حس خوبي آغاز کنيد.
3- تصميم نگيريد
اگر مي خواهيد با آرامش از خواب بيدار شويد، سعي کنيد موقع برخاستن از خواب به چيزي فکر نکنيد و تصميم انجام کاري را نگيريد.
اگر مي خواهيد براي روزتان برنامه ريزي کنيد، شب قبل اين کار را انجام دهيد. از شب قبل در مورد لباسي که قرار است فردا بپوشيد، صبحانه اي که بخوريد، وسيله اي که با آن به محل کارتان برويد و ... فکر کنيد.
4- وسايل مورد نيازتان را آماده کنيد
تمام لباس ها و وسايلي که بايد صبح همراه خود ببريد، لباس هايي که مي پوشيد، کفش و کيف و در صورت نياز کتاب يا پرونده هاي تان را مرتب کنيد تا صبح گيج نشويد و مجبور نباشيد مدام عجله کنيد.
سعي کنيد روي يک تابلو برد يا تقويم دستي کارهايي را که بايد در طول روز انجام دهيد يادداشت کنيد و هر روز صبح قبل از خروج از خانه نگاهي به آن بيندازيد؛ مي توانيد حين نوشيدن چاي يا قهوه نگاهي به آن بيندازيد و وقت تان را تنظيم کنيد.
5- دندان هاي تان را مسواک کنيد
بهترين راه براي از بين بردن بوي بد دهان و آغاز يک صبح تازه، مسواک زدن است. در طول شب باکتري هاي بسياري در دهان رشد مي کنند و چند لحظه مسواک زدن سبب از بين رفتن تمامي آن ها و برطرف شدن بوي بد ناشي از آن ها در دهان مي ش
ود.
6- دوش بگيريد
خود را عادت دهيد هر روز صبح براي چند دقيقه اي دوش بگيريد. ريختن آب روي بدن سبب کاهش استرس و افزايش آرامش مي شود.
7- عجله نکنيد
اگر معمولا صبح ها وقت کم مي آوريد و مجبور هستيد کارهاي تان را با عجله انجام دهيد، ساعت زنگ دارتان را 15 دقيقه زودتر کوک کنيد تا با آرامش بيشتري از خواب برخيزيد، به نرمي ورزش کنيد، به موزيکي ملايم گوش دهيد و بتوانيد برنامه روزانه تان را چک کنيد.