بخشی از مقاله
خیانت در امانت
مقدمه
تسري بزه خيانت در امانت در قانون مجازات اسلامي (تعزيرات و مجازاتهاي بازدارنده) مصوب 1375 نسبت به اموال غير منقول و اختلاف نظر حقوقدانان و قضات در مورد شمول بزه در خيانت در امانت نسبت به مقررات روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 و 1362 و 1376 و اختلافات متعدد درباره اينكه آيا رابطه حقوقي اماني قانوني ميتواند مبناي تحقق بزه خيانت در امانت قرار گيرد يا خير؟ و ابتلاي روزنامه دادگاهها با اين بزه، از جمله عواملي بودند كه موجب گرديد تا اينجانب كار تحقيقي خود را تحت عنوان «بزه خيانت در امانت در قانون مجازات اسلامي» انتخاب نمايد تا شايد با تحقيق و بررسي تئوري و عملي اين بزه راه صواب را ارائه نمايد.
امانتداري يكي از صفات پسنديده و نيكوست و خيانت نسبت به آن زشت و قبيح است به طوري كه حتي برخي از مردم خيانت در امانت را زشتتر از سرقت مي دانند، چرا كه در سرقت فقط بردن مال مطرح است و حال آنكه در خيانت در امانت، خائن علاوه بر بردن مال ديگري، از اعتماد و اطمينان مالك يا متصرف قانوني مال نسبت به خود نيز سوء استفاده ميكند. امانت يكي از صفات خداي تعالي است و در قرآن كريم و روايات و احاديث متعدد، بر استرداد مال اماني به صاحبش سفارش موكد شده است، اگرچه صاحب مال اماني كافر باشد كه مراتب فوق حكايت از اهميت عنوان تحقيق دارد.
بقاي زندگي انسان در اين عالم، به معاملات و مبادله اعمال بستگي دارد و روح و جان مبادله اعمال، امانت است و اگر امانت در مبادله نباشد، اساس و بنيان معاملات از هم گسيخته و رشته مبادلات پوسيده خواهد شد، و زماني كه نظام معاملات از بين برود، هرگز انسان را در اين جهان بقاء و زيست ممكن نخواهد بود.
حضرت رسول اكرم (ص) ميفرمايد: «كلب امين خير من صاحب خئون» يعني سگ نگهبان باوفا، بهتر از دوست سست عنصر خيانتكار است.
نحوه تحقيق بدين صورت بوده كه اينجانب ابتدا با مراجعه به منابع و مآخذ متعدد حقوقي و فقهي مطالب لازم را از بعد تئوري مورد بحث و بررسي قرار داده و سپس با توجه به اينكه آراء جديد دادگاههاي عمومي و تجديد نظر استان تهران به عنوان پايتخت و شعب ديوان عالي كشور در مورد بزه خيانت در امانت منتشر نگرديده است، با مراجعه حضوري به مراجع قضايي ياد شده و دادستاني كل كشور در قسمت مربوط به اعمال بند 2 ماده 18 و ماده 31 قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب مصوب 1373 و مراجعه به اداره حقوقي قوه قضاييه و جمع آوري نظريات منتشر نشده، با مطالعه بيش از سيصد پرونده مربوط به خيانت در امانت توانسته است آراء و نظريات جديد مستند و مستدل را بدست آورده و بر حسب مورد به طور خلاصه مورد استفاده قرار دهد و در واقع تحقيق تهيه شده تلفيقي از مسائل تئوري و عملي است.
قسمت اول : تعاريف
بند اول: تعريف بزه خيانت در امانت
قانونگذار، بزه خيانت در امانت را در قانون مجازات اسلامي تعريف نكرده است و فقط به بيان تعدادي از مصاديق و موارد اين بزه اكتفا نموده است. لازم است قبل از ورود به بحث اصلي و شرايط و عناصر تشكيل دهنده اين بزه، تعريفي از حيث لغت و اصطلاح حقوقي آن بيان نماييم.
الف) تعريف لغوي
"امانت" در فرهنگ لغات به معناي «راستي، ضد خيانت، درستكاري، امانت يعني قرار دادن و بجا آوردن مقتضاي عدالت در اوقات معين آن، و اين يكي از صفات خداي تعالي است.
برخيز تا به عهد امانت وفا كنيم تقصيرهاي رفته به خدمت قضا كنيم
(سعدي)
وديعه: هر چيزي كه براي نگاهداشتن به كسي سپرند. فرق وديعه با امانت اين است كه وديعه نگاهداري شئي است به قصد، و امانت چيزي است كه بدون قصد بدست ميآيد مانند آن كه باد لباسي را به درون اطاق افكند، و نيز وديعت بري از ضمان است اگر موافقت شده باشد، اما امانت بري از آن نيست تا آنگاه كه به صاحبش برسانند.
دانه دُر كه امانت به شما دادستم آن امانت به من ايمن ز ضرر باز دهيد
(خاقاني)
و بعلاوه به معناي، «بسته مهمور كه به پست خانه دهند تا آن را به مقصدي برساند، و ريشه آن امن است به معني ايمن شدن، بي ترس، اطمينان، آرامش قلب، راحت و آسايش» آمده است. همچنين امانت به معناي «الف- مال مورد وديعه را گويند ب- هر مالي كه به وسيله يكي از عقود اماني و يا به حكم قانون به صورت امانت در يد كسي باشد مانند مال مورد مضاربه كه در دست مضارب امانت است. و امانتدار كسي است كه مال ديگري را به رسم امانت به نحوي از انحاء نزد اوست، اصطلاح معروف آن امين است و امانت گذار كسي است كه مالي را نزد ديگري به امانت مي گذارد و به او مودع گويند.» آورده شده است.
"خيانت" در فرهنگ لغات به معناي «غدر، مكر، حيله، ناراستي، دغلي، ضد امانت، نااستواري، زنهار خواري، نقض عهد، پيمان شكني، بي وفايي، نمك به حرامي، بي ديانتي، بي عصمتي و زنا كاري» آمده است. به علاوه به معني «دزدي، خروج از مامورات و ارتكاب منهيات حق» آمده است. "خيانت در امانت" به معني تصرف امين در مالي كه نزد او به امانت گذاشته شده در جهتي مخالف مقصود امانتگذار، آورده شده است.
ب) تعريف اصطلاحي
حقوقدانان ايران تعريف هاي متعددي در مورد بزه خيانت در امانت ارائه نموده اند كه تعدادي از آنها را بيان ميكنيم. خيانت در امانت عبارت است از: «تصاحب يا تلف يا مفقود يا استعمال نمودن اموال يا اسناد به زبان مالكين يا متصرفين آنها وقتي اشياء مزبور به عنوان اجاره، امانت، رهن، وكالت يا هر كار با اجرت يا بي اجرت به كسي داده شده و مقرر بوده است كه اشياء مزبور مسترد يا به مصرف معيني برسد.» و تعريف ديگر خيانت در امانت «تصاحب، تلف نمودن، مفقود كردن و استعمال نارواي عمدي و غير قانوني شيئي منقول اماني به ضرر مالك يا متصرف قانوني آن به وسيله امين» بيان شده است. همچنين خيانت در امانت به
«عمل غير قانوني و مجرمانه و خلاف امانت، نسبت به شيء منقولي كه به موجب يك عقود اماني يا رابطه حقوقي ديگري، كه نتيجه آن ايجاد يد اماني براي متصرف شيء است، به دست شخصي سپرده شده باشد.» تعريف شده است. هم چنين گفته شده «خيانت در امانت عبارت است از تصاحب، تلف، مفقود يا استعمال نمودن توام با سوء نيت مالي كه از طرف مالك يا متصرف به كسي سپرده شده و بنابر استرداد يا به مصرف معين رسانيدن آن بوده است.» و در تعريف
ديگر «جرم خيانت در امانت عبارت است از ارتكاب رفتار مجرمانه عمدي مخالف امانت از ناحيه امين نسبت به اموال يا اسنادي كه به يكي از اسباب قانوني به او سپرده شده يا در حكم سپردن بوده و بنا بر اين بوده كه آن اشياء مسترد شود ولي امين آن را به ضرر مالك يا متصرف آن تصاحب يا تلف و يا مفقود يا استعمال نمايد.» بيان گرديده است. و باز در تعريف ديگري «خيانت در امانت عبارت است از تصاحب يا تلف يا استعمال مال يا چيزي كه از طرف مالك يا متصرف قانوني آن
به طور موقت به عنوان اجاره يا امانت و يا به طور كلي به موجب يك قرارداد به امين سپرده شده است.» تعريف و تبيين گرديده است. و در تعريف ديگري گفته شده: «خيانت در امانت عمل عمدي و بر خلاف امانت امين به ضرر ديگري است.» و در تعريف ديگري گفته اند: «خيانت در امانت رفتار مجرمانه و مخالف امانت
است نسبت به مال منقول كه به موجب هر امر و يا عقدي از عقود امانت آور سپرده به مجرم و يا در حكم آن باشد.» و استاد ديگري بيان نموده اند: «خيانت در امانت عبارت است از هرگونه رفتار مخالف امانت امين در مالي كه به او سپرده شده است.» و در ترمينولوژي حقوق راجع به خيانت در امانت گفته اند: «استعمال مال مورد امانت به توسط امين در جهتي كه منظور صاحب مال نباشد. استعمال اعم از تصاحب يا تلف يا گم كردن (ماده 241 قانون مجازات عمومي
) عناصر اين جرم عبارتند از: الف) تصاحب كردن و به طور كلي صرف مال بر خلاف نظر مالك ب) تقلب (قصد خيانت در امانت) ج) اضرار به مالك د) در قانون ما فقط مال منقول موضوع اين جرم واقع ميشود هـ) مال وديعه به طور اماني به خائن در امانت تسليم شده باشد. اين عنصر، اين جرم را از كلاهبرداري جدا ميكند تسليم اعم است از: تسليم مادي يا تسليم قانوني و) اسباب قانوني كه موجب حصول امانت ميشود بايد به طور حصر در قانون معين شود (مانند: اجاره، وديعه، رهن، وكالت، هر كار با مزد يا بي مزد در قانون ايران).»
تعاريف فوق از بزه خيانت در امانت، هر كدام داراي ويژگي هاي مخصوص به خود است. به عنوان مثال، برخي از اساتيد محترم بزه خيانت در امانت را تعريف به مصاديق قانوني آن، كرده اند و در واقع خيانت در امانت را به شيوه معمول و مرسوم حقوقدانان تعريف نكرده اند و بيان نموده اند: «خيانت در امانت عبارت از تصاحب، تلف، مفقود، استعمال...» كه اين تعريف واقعي به شمار نمي آيد. در برخي از تعاريف خيانت در امانت را فقط در اموال منقول جاري دانسته اند كه با وضع ماده 241 ق.م.ع و صراحت اموال منقول و غير منقول در بزه خيانت در امانت، تعريف فوق را مخدوش نموده است. همچنين برخي به عقود امانت آور قانوني
(مندرج در قانون) اشاره كرده اند و حال آن كه اين عقود امانت آور مندرج در قانون تمثيلي هستند و جنبه حصري ندارند. بعضي تعريف را منحصر در مال دانسته اند كه بعضي اسناد خارج گرديده و حال آن كه ممكن است موضوع جرم خيانت در امانت باشد. به هر حال هرچند تعريف كامل و جامع از بزه خيانت در امانت دشوار است و روش بيان مصاديق قانوني در مرحله عمل بهتر است لكن به نظر نگارنده بزه خيانت در امانت: «رفتار مجرمانه و مخالف امانت امين نسبت به مال يا وسيله تحصيل مالي كه به موجب عقد امانت آور يا رابطه حقوقي ديگر به او سپرده شده است» تعريف ميگردد. با اين تعريف به نظر ميرسد مصاديق قانوني ماده 674 ق.م.ا بيان شده باشد.
قسمت دوم: بررسي بزه خيانت در امانت در منابع اسلامي
نگارنده در اين بحث به بررسي اين نكته كه آيا خيانت در امانت در قرآن كريم و روايت به عنوان جرم و عمل حرام تلقي گرديده يا خير؟ و همچنين آيا مجازاتي در فرض جرم بودن براي آن تعيين گرديده يا خير، ميپردازد. چون آيات و روايات متعددي خيانت در امانت را مورد نهي قرار داده كه در بند جداگانه مورد بررسي قرار خواهد گرفت، براي تفهيم مطلب ابتدا به تعريف جرم از ديدگاه فقهاء مي پردازيم.
جرم، عبارت است از انجام دادن فعل، يا گفتن قول كه قانون اسلام آن را حرام شمرده و بر فعل آن كيفري مقرر داشته است. يا ترك فعال، يا قول، كه قانون اسلام آن را واجب شمرده و بر آن ترك، كيفري مقرر داشته است. و يا به قول يكي از فقهاي شافعي، جرم ممنوعيتهاي قانوني كه از طرف خداوند مقرر شده و مجازات آن حد يا تعزير است، تعريف شده است.
خيانت در امانت (غلول) از گناهاني است كه در نص معتبر به كبيره بودنش تصريح شده است و دليل اين كه خيانت به طور كلي حرام است روايت فضل بن شاذان از حضرت رضا (ع) است و در آن به جاي كلمه غلول فرموده: «و الخيانه» يعني از جمله گناهان كبيره خيانت در امانت است.
لذا از ديدگاه فقه اسلام خيانت در امانت از گناهان كبيره و جرم محسوب و با نظر حاكم شرع قابل مجازات است.
بند اول : قرآن كريم
قرآن كريم امانت داري را از صفات پسنديده و خيانت در آن را به عنوان عمل زشت و قبيح مورد نهي قرار داده است. از جمله ميتوان به آيات زير استناد كرد.
«ان الله يأمركم ان تؤدوالامانات الي اهلها...» خدا به شما امر ميكند كه امانت را البته به صاحبانش باز دهيد. طبق صريح اين آيه هر مسلماني وظيفه دارد كه در هيچ امانتي (مادي يا معنوي) نسبت به هيچكس خيانت نكند، خواه صاحب امانت مسلمان باشد يا غير مسلمان.
«... فان أمن بعضكم بعضاً فليؤدالذي او تمن امانته...» يعني اي مومنان، هرگاه يكي از شما ديگري را امين شمرد بايد شخصي كه او را امين شمرده اند امانت را مسترد بدارد.
در آيه ديگري آمده است: «يا ايها الذين آمنوا لا تخوفوا الله و الرسول و تخونوا اماناتكم و انتم تعلمون» يعني اي كساني كه ايمان آورده ايد، دانسته به خدا و پيامبر در كار دين و با يكديگر در امانت ها خيانت نكنيد، در صورتي كه شما (زشتي خيانت را به خوبي) مي دانيد. لذا خيانت در امانت از نظر قرآن گناه شمرده ميشود.
بند دوم : روايات
بزه خيانت در امانت در احاديث و روايات وارده از معصومين «عليهم السلام» به شدت مورد نهي قرار گرفته است چنانكه پيامبر اسلام (ص) مي فرمايند: «سه خصلت است كه در هر كس باشد دليل بر نفاق اوست هرچند نماز بخواند و روزه بگيرد و خود را مسلمان بداند؛ دروغگويي، خلف وعده و خيانت در امانت.» همچنين مي فرمايند: «امانت داري موجب ثروت و خيانت موجب فقر و تهيدستي است.» و در يكي از احاديث خود دو خصلت دروغگويي و خيانت را از مومن دور مي دانند. و پيامبر اسلام در حديث ديگري ادا كنندگان امانت و وفا كنندگان به عهد را نيز جزء نزديكترين افراد به خود دانسته اند. و حضرت علي (ع) از قول پيامبر اكرم (ص) نقل كرده اند: «رسول خدا قبل از مرگش سه مرتبه به من فرمود: اي اباالحسن امانت را به نيكوكار و تبهكار برگردان چه زياد و چه كم باشد، حتي اگر نخ و سوزن باشد.» هم چنين حضرت علي (ع) فرموده است: «امانت را رد كن حتي به قاتل فرزندان پيامبران (ع).» حضرت علي (ع) در نهجالبلاغه ميفرمايد: «سپس (وظيفه الهي هر كس) اداي امانت است، چه اينكه آن كس كه اهل امانت نباشد هرگز به مقصد نمي رسد.» و امام صادق (ع) فرمود: «اگر قاتل علي (ع) امانتي پيش من مي گذاشت و يا از من نصيحتي مي خواست و يا با من مشورتي مي كرد من آمادگي خود را براي اين امور اعلام مي داشتم، قطعاً حق امانت را اداء مي نمودم.» همچنين امام صادق (ع) فرمود: «سه چيز است كه خداوند به هيچ كس اجازه مخالفت با آن را نداده است؛ اداي امانت در مورد هر كس خواه نيكوكار باشد يا بدكار، وفاي به عهد درباره هر كس، نيكي به پدر و مادر خواه نيكوكار خواه بدكار باشند. و احاديث و روايات متعددي مبني بر قبح خيانت در امانت و گناه بودن آن وجود دارد كه به خاطر جلوگيري ا اطاله كلام، به موارد ذكر شده اكتفا ميكنيم.
بخش اول:
خيانت در امانت موضوع ماده 674 قانون مجازات اسلامي
و شرايط و عناصر تشكيل دهنده آن
خيانت در امانت از جمله جرايم عليه اموال محسوب ميشود. حقوقدانان در مورد عام و خاص بودن بزه خيانت در امانت موضوع ماده 674 ق.م.ا (ماده 241 ق.م.ع و ماده 119 ق.ت سابق) عقيده يكساني ندارند و هركدام تعبير خاصي نموده اند. بعضي خيانت در امانت ماده 674 ق.م.ا را تحت عنوان «خيانت در امانت به معني اخص» و دو صورت سوء استفاده از سفيد مهر يا سفيد امضاء، و خيانت مستخدمين دولت در اسناد دولتي را تحت عنوان «صور خاص بزه خيانت در امانت» مورد بحث و بررسي قرار داده اند. و برخي ديگر خيانت در امانت ماده 674 ق.م.ا را با عنوان «جرم خيانت در امانت به معني اخص» و صور ديگر فوق را با عنوان «جرم خيانت در امانت به معني اعّم» بحث كرده اند. و گفته اند كه اين صور به معني اخص خيانت در امانت نبوده ولي از خانواده جرايم خيانت در امانت محسوب ميشوند و به همين لحاظ تحت عنوان «اعم» بحث شده است. همچنين بزه خيانت در امانت ماده 674 ق.م.ا تحت عنوان «جرم عام خيانت در امانت» و صور ديگر نام برده شده به معني «خاص» مورد بحث واقع شده است.
با تبعيت از قانونگذار و دور شدن از بحث الفاظ و فهم آسانتر خواننده در مراجعه و پيدايش عنوان بزه، نگارنده بزه اصلي خيانت در امانت را تحت عنوان «خيانت در امانت موضوع ماده 674 ق.م.ا مورد بحث و بررسي قرار داده است.
براي آنكه خيانت در امانت به عنوان جرم قابل مجازات باشد اجتماع عناصر قانوني، مادي، رواني ضروري است. و نگارنده عناصر تشكيل دهنده بزه خيانت در امانت را به ترتيب عنصر قانوني، عنصر مادي، عنصر رواني بيان مينمايد و شرايط و اوضاع و احوال لازم براي تحقق بزه را در مبحث عنصر مادي مفصلاً بيان مينمايد.
فصل اول : عنصر قانوني
منظور از عنصر قانوني جرم، اصل قانوني بودن جرم است. اصل قانوني بودن جرايم و مجازات ها يكي از اصول مسلم و پذيرفته شده حقوق جزاست و به موجب اين اصل هيچ فعل يا ترك فعلي را نمي توان جرم دانست مگر اينكه قانونگذار آن را قبلاً جرم و قابل مجازات بداند اين معني را مثل معروف «هيچ جرمي بدون قانون وجود پيدا نمي كند و هيچ مجازاتي بدون قانون قابل اعمال نيست» بيان كرده است.
براي نخستين بار اعلاميه جهاني حقوق بشر كه محصول افتخار آميز انقلاب فرانسه است، مقرر داشت در آن كشور محاكم تنها اعمالي را جرم بشناسند كه قانون جرم شناخته و مجازاتي تعيين كنند كه قانون پيش بيني كرده است و از اين رهگذر اصل قانوني بودن جرايم و مجازاتها پديد آمد كه كشورهاي ديگر نيز اين دو اصل را پذيرفتند.