بخشی از مقاله
چکیده:
باتوجه به افزایش روز افزون پدیده خیانت در بین زوجین و تبدیل شدن این پدیده به عنوان یکی از عوامل بسیار موثر در ازهم پاشیدگی خانواده های امروزی، این تحقیق باهدف بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش به روابط خارج از زندگیِ زناشویی زنان متاهل شهرستان درگز در سال 1394 انجام شده است.
رویکردحاکم بر این تحقیق کیفی ،تکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته می باشد.جامعه آماری این تحقیق کلیه زنان متاهلی بودند که به شوهر خود خیانت کرده بودند.روش نمونه گیری هدفمند ،شیوه نمونه گیری به صورت تدریجی و براساس قاعده روشنایی بخشی انتخاب شده و حجم نمونه نیز بر مبنای قاعده اشباع اتخاذ شده که در نهایت 12 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز به صورت کدگذاری باز،محوری و گزینشی انجام شد.
نتایج نشان داد که در نهایت عوامل اجتماعی موثر برخیانت زنان متاهل:
- عدم حمایت اجتماعی از طرف همسر که خود شامل حمایت عاطفی،جنسی،مالی می شود
- استفاده نامناسب از وسایل ارتباط جمعی: استفاده نامناسب از ماهواره و شبکه های اجتماعی
- برخی آسیب های اجتماعی:خشونت علیه زنان،اعتیاد
- یادگیری اجتماعی خیانت:آموختن خیانت
- عدم سنخیت:شکاف های شخصیتی و زیستی،ضعف اعتقادات مذهبی می باشد.
.1طرح مسئله:
خیانت،عبور فرد از مرز رابطه زناشویی با برقراری صمیمیت فیزیکی یا عاطفی با فردی خارج از حیطه زناشویی است
خیانت زناشویی به هر گونه رابطه جنسی یا عاطفی فراتر از چارچوب رابطه متعهدانه بین دو همسر اطلاق می گردد.
خیانت در روابط زناشویی یکی از دلایل طلاق و آسیب رسان به زوجین می باشد. - کریمی و همکاران، - 1392:2خیانت شامل برقراری ارتباط جنسی یک فرد متاهل با جنس مخالف، خارج از چهارچوب خانواده - غیر از همسر - است
خیانت زناشویی یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده عملکرد، ثبات و تداوم روابط زناشویی است
مشاورین مطرح خانواده از افزایش طلاق های ناشی از خیانت همسران به یکدیگر خبر داده اند .کارشناسان با اشاره به علل پدید آمدن این ناهنجاری اخلاقی در حریم جامعه مذهبی ایران نگرانی خود را از افزایش خیانت و تاثیر آن بر قوام خانواده اعلام کردند.
دکتر حمید ایروانی مشاوره خانواده که با رویکرد جدیدش در ترمیم روابط ناشی از خیانت همسران به چهره ای محبوب و البته گرانقیمت در بین مشاورین خانواده در شمال شهر تهران تبدیل شده است. در این رابطه به خبرنگار همشهری گفت:متاسفانه از هر ده مورد مراجعه ای که به دفتر من می شود .هشت مورد آن در خصوص خیانت یکی از زوجین بوده است.اگرچه در بسیاری از موارد خیانت از سوی مرد آغاز می شود اما در سالهای اخیر به دلایلی این ناهنجاری اخلاقی از سوی زن نیز به عنوان یک عمل متقابل و به بهانه انتقام از مرد بی وفا ویا برطرف کردن کمبودهای عاطفی ناشی از بی توجهی همسر به کار گرفته می شود.
دکتر مهرداد احمدیان راد از مشاورین مطرح خانواده نیز معتقد است.افرادی که به همسر خود خیانت می کنند. عموما از قدرت شخصیتی پایینی برخوردار هستند. از دیدگاه وی صرف نظر از ضعف ایمان و اخلاق ،این دسته از افراد دارای شخصیت متزلزلی هستند و نمی توانند خود را با چارچوب زندگی مشترک تطبیق دهند و سعی می کنند از آن به انحاء گوناگون بگریزند.
همچنین دکتر محمد حسین شاکرزاده مشاور حوزه خانواده با اشاره به تاثیر مخرب ماهواره بر رویکرد های اخلاقی زوج و زوجه در خانواده آن را عامل مهمی در قبح زدایی از این رفتار غیر اخلاقی برشمرده ند و تاکید کردند:90در صد از افرادی که دچار این انحراف می شوند از ماهواره استفاده می کنند و هچنین این افراد عموما قبل از ازدواج دارای روابط متعدد با جنس مخالف بوده اند که آنها را تنوع طلب بار آورده است و لذا کمی پس از شروع زندگی مشترک با مقایسه شرایط بی بندوبار بیش از ازدواج،به سمت این انحراف کشیده می شوند.
خانم دکتر مهسا آل احمد روانشناس نیز داشتن چندین موبایل و شماره های تلفن موقت متعدد بدون ازطلاع دیگر اعضای خانواده خصوصا همسر را یکی از مصادیق تکرار شده در بین این افراد دانسته و افزود ،همسران البته پس از زمان کوتاهی براساس برخی شواهد ،متوجه تغییر رفتار یکدیگر می شوند و در صورت عدم برخورداری از توان روحی و دینی مناسب از آن پس بدون کمترین اعتماد به یکدیگر منتظر فرصتی برای انتقام هستند که منجر به رفتارهای غیر اخلاقی متقابل می شود و این رفتار سرانجام خانواده را به نقطه فروپاشی می رساند .
این مشاور حوزه خانواده ورود مسئولانه دستگاههای فرهنگی و اجتماعی را در پیش گیری از این رویکرد انحرافی در بین زوجین خواستار شده و نسبت و بی توجهی و سهل انگاری در مقابله با این معضل اخلاقی هشدار داد
بی وفایی زناشویی پدیده ای است که اغلب به خاطر بر طرف شدن نیازهای عاطفی فرد از طریق روابط خارج از حیطه زناشویی به وقوع می پیوندد.
زندگی مشترک نیز مانند هر امر و پدیده دیگر، آسیب ها و آفتهای خاص خود را دارد و یکی از این آسیب های بزرگ و عمده زندگی مشترک، وجود روابط نامشروع است - کاوه،1383به نفل از شیردل، . - 1385:1بی وفایی و خیانت، نوعی اختلال و بیماری در رفتار است، زیرا با توجه به عوارض نابهنجار و نامطلوبی که به همراه دارد، آسیب ها و مشکلات مختلفی را برای هریک از افراد دیگر ایجاد می نماید - کاوه، 2008به نقل از مومنی جاوید، - 2:1390
نبودن میل جنسی، ناکارآمدی جنسی مانند ناتوانی در روابط جنسی مطلوب و زود انزالی به طور مزمن، امتناع از عشق بازی و رفتار جنسی، عدم تحریک پذیری جنسی، دیر ارضا شدن، عدم توانایی در اظهارعشق جسمی و عاطفی مسایلی هستند که بیشتر مطرح می شوندذر این موارد زوجین به جای درمان مشکل موجود در رابطه جنسی شان، به دلیل ناآگاهی یا احساس شرم و یا دلایل دیگر، مشکل را حل نشده رها کرده و نیاز خود را با ایجاد رابطه نامشروع جبران می کند
بی وفایی و خیانت، نوعی اختلال و بیماری در رفتار به شمار می رود. زیرا با توجه به عوارض نابهنجار و نامطلوبی که به همراه دارد، آسیب ها و مشکلات مختلفی را هم برای همسر خیانتکار و هم برای فرد ایجاد می کند. خیانت همسر، شبیه علائم استرس پس از ضربه بوده و با علائم شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی، آسیب دیدن عزت نفس و کاهش اعتماد به نفس در مسائل شخصی و جنسیتی باشد. همچنین نتایج پژوهش های دیگر حاکی از آن است که پس از افشای خیانت همسر، خانواده ها با مسایلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکردی در نقش والدینی و مشکلات شغلی روبرو می شوند. از دیگر پیامدهای خیانت همسر می توان به مسایلی نظیر ضرب وشتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد.
عموم محققان اذعان دارند که هر چند عشق رمانتیک می تواند کشش متقابل شدیدی بین زن ومرد جوان به وجود آورد ولی این عشق معمولا از عمر چندانی برخوردار نیست و زمانی که شور اولیه آن از بین برود می توان انتظار داشت که رابطه زناشویی نیز که بر اساس چنین عشقی استوارگردیده است متزلزل شده واز هم بپاشد.
کاوه در پژوهش که روی 200نفر از خانم های متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام داد، به این نتیجه رسید که 48درصد خانم ها شواهد و مدارکی دال بر ارتباط برقرار کردن همسرشان با خانم دیگری را ملاحظه کرده بودند و 27درصد از شوهران، رابطه جنسی با فردی از جنس مخالف، غیر از همسر را داشته اند.
همچنین حدود 40 درصد افرادی که در آمریکا طلاق گرفته اند گزارش کرده اند که در طول زندگی زناشویی حداقل یکبار درگیر روابط خارج از حیطه زناشویی شده اند
با توجه به اینکه خیانت به عنوان یکی از تابوهای جامعه ما تلقی می شود پژوهش در این زمینه با مشکل خاصی همراه است.سطح افشاگری پایین از سوی کسانی کهتجربه خیانت همسر داشته اند و کسانی که خود اقدام به خیانت کرده اند، به دلیل ترس از افشای اسرار زندگی شخصی شان و نتایج متعاقب آن به همکاری وضع گروه نمونه مورد نظر منجر می شود و ازطرفی همکاری ضعیف از سوی مراجع قضایی و سایر سازمان های مرتبط به مشکلات فراوان، به ویژه در زمینه گردآوری اطلاعات منجر می شود در این زمینه کم کارشده واحتیاج به تحقیق داردهدف پژوهشگرازاین مطالعه بررسی عوامل اجتماعی موثر برگرایش به روابط خارج از زندگی زناشویی زنان متاهل در شهرستان درگز می باشد.
.2چهارچوب نظری
دراین بخش به بررسی نظریات مرتبط با تحقیق می پردازیم.
نظریه انگ زنی درواقع صورتی است از نظریه کنش متقابل نمادین و در تعریف رفتار نابهنجار دوایده اصلی مطرح می کند:1 - متقابل بودن کنش ، - 2نمادی بودن کنش-این رویکرد،کج رفتاری را مفهومی ساخته جامعه می داند،یعنی گروهی درجامعه با تصویب قوانینی که تخطی از آنها کج رفتاری محسوب می شود و کسانی را قادر به انگ زنی می داند که نماینده قانون،نظم و اخلاق رایج اند و کج رفتار کسی است که این انگ به طور موفقیت آمیزی در مورد او بکار رفته و کج رفتار ی عملی است که دیگران آن را چنین تعریف کرده باشند ونمونه انگ خوراندگان هم معمولا فقرا،مجرمان ،بزهکاران جوان ،معتاد به مواد مخدر ،بیماران روانی و امثال آنها هستند
اما انگ زدن به یک شخص به عنوان کج رفتار،هم برای او و هم برای انگ زننده پیامدهایی دارد.همین که شخصی انگ کج رفتار خورد ،صرف نظر از ماهیت کنش او ،تمایل می یابد که خود را کج رفتار بداند و همین امر باعث ادامه کتش قبلی - کج رفتاری - خواهد شد.
تلاش پدیدار شناسی این است که به بخش اندرونی ذهن افراوارد می شود و به مقولات و مفاهیمی مانند آگاهی ،نگرش،احساس ،درک و دریافت و عقیده آنها بپردازد .فرض اصلی نظریه پدیدارشناختی این است که همه افراد، چه کج رفتار انگ خورنده و چه هم نوای انگ زننده، از کج رفتاری ،کاملا ذهنی عمل می کنند.پدیدار شناس مدعی است که کنش اجتماعی ،تنها تحت تاثیر فشار نیروهای بیرونی نیست،بلکه کنش گران ضمن زندگی روزانه خود،واقعیات اجتماعی را تجربه و مرتبا آن را باز سازی می کنند و در کنش متقابل با یکدیگر جهانی می سازند که در آن هر کس می تواند خود را به جای دیگری قر ار دهد و از آن منظر به خود و دیگران نگاه کند و وقتی در شرایطی مشابه واقع می شود ،راه حلهای مشابهی را انتخاب می کند.
نظریه پردازان مارکسیست حوزه تضاد،مشخصا بر طبیعت استسمارگر سرمایه داری به عنوان علت اصلی کج رفتاری افراد تاکید می کنند و مدعی اند که فرآیند انباشت سرمایه و افزایش منافع سرمایه داران به بیکاری بخشی از اعضای طبقه محروم منتهی می شود که این بیکاری علت اصلی کج رفتاری است و عدم توانایی این جمعیت بیکار در تامین یک زندگی محترمانه ،آنها را به کج رفتاری می کشاند .این کج رفتاریها تنها مربوط به سرقت اموال نیست بلکه جرایم شخصی مثل زدو خورد ،تجاوز،قتل،الکلیسم وخودکشی را نیز در بر می گیرد و حتی موجب بروز بیمارهای روانی می شود